جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 13
وحدت وجود و فروع آن در اندیشه مولوی با تاکید بر تجلی و تعالی خدا
نویسنده:
نعمت الله بدخشان ، عزیزالله سالاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مولانا جلال ­الدّین محمّد بلخی در آثار خود به­ویژه مثنوی معنوی، بر­خلاف دیدگاه فلسفیِ معروف به پانته ­ایسم و معتقدان به حلول و اتّحاد، اعتقاد به وحدت وجود را با تجلّی و تنزّه و تعالی خدا سازگار و قابل جمع می­داند و حتی مدّعی است که از این نگاه، می­توان تصویری مطلوب­تر و نزدیک­تر از هر دیدگاه دیگری نسبت به خدای دین داشت. در اینجا کوشیده شده است با کاربرد روش توصیفی–تحلیلی ابتدا به اثبات باورمندی مولوی به دیدگاه وحدت وجود بپردازیم و سپس فروع آن را تبیین و بررسی کنیم؛ به­ویژه به این پرسش پاسخ دهیم که چگونه او تجلّی و تنزّه و تعالی خدا را بر مبنای اصل اساسی مکتب خود (وحدت وجود) تبیین و اثبات می­نماید. از این­رو، برای آشنایی با مکتب عرفانی و بررسی دیدگاه مولانا، ابتدائاً به معرّفی مشرب عرفانی و اعتدال اندیشه و روش فکری او می­پردازیم و سپس بر مبنای وحدت وجود به تقسیم وحدت به وحدت آفاقی و انفسی و تمایز­گذاری میان مقام ذات و مقام اسماء و صفات الهی و اعتقاد به تشبیه در عین تنزیه و تنزیه در عین تشبیه که فروع و پیامدهای این اصل هستند مبادرت می­ورزیم.
صفحات :
از صفحه 46 تا 65
نقد تقدیرگرایی در الهیات رهایی بخش اقبال لاهوری
نویسنده:
عزیزالله سالاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
علامه محمد اقبال لاهوري (1938 – 1877 م)، از فيلسوفان، شاعران و احياگران بزرگ جهان اسلام بوده كه با سروده‌هاي روشنگرانه و نيز گفتارها و نوشتارهاي پرمايه‌اش، طرح فلسفه و نظامي فكري به نام «حكمت خودي» را درانداخت. وي با نفی از حكمت‌هاي بي‌فروغ غرب مدرن ، در پي نگاه واقعيت‌مدار، ژرف و ديده‌ورانة شرقي و قرآني است كه آميزه‌اي از خداباوري، فطرت، عشق، عرفان، خردورزي، خودآگاهي، حماسه، غيرت، ايثار، تپش، انتخابگري، آفرينش‌گري و ... است . دیدگاهی كه مجموعاً الهيات رهايي بخش او را شكل مي‌دهند. او با درك و دريافت دقيق و سنجيده از قرآن و سنت و با سر‌مشق گرفتن از فيلسوف مجاهد شرق، سيّد جمال‌الدين اسد‌آبادي، تقدير و مشيت الهي را – كه از ديرباز بهانه‌اي براي ركود و سازش و واپس‌گرايي بود – از تفسير‌هاي جبر‌باورانه و اشعري‌گرا رها كرد و عملاً تفسيري شيعي و برآمده از مکتب اهل بیت(ع) را كه به وفق انتخابگري، آزادي و سرنوشت‌سازي است، به‌رخ كشيد. از اين‌رو، روح شرقي را بر‌تن بي‌جان خفتگان دميد، تا بندگي قدرت‌هاي استعماري برهند و به اتحاد و اقتدار و آفرينش‌گري و پويايي و طرح و تحقق آرزوها دست‌يابند.
صفحات :
از صفحه 285 تا 307
نمادهای حماسة عاشورا در شعر معاصر پارسی و عرب
نویسنده:
نصرت الله حدادی، عزیزالله سالاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حماسة عاشورا در سال 61 هجری قمری، برشی فاخر، مانا، مقدس و رهایی‌بخش بوده که هیچ رخدادی در تاریخ انسان از زوایای گوناگون قابل قیاس با آن نیست. مظلومیت، پاکی و پیراستگی، حقانیت، خدایی بودن، اخلاص، آزادگی، دلیری، فداکاری، شوریدگی و شرایط عطش و آتش و قحط آب و محرومیت کودکان و اندک بودن یاران امام حسین7 از سویی و وارونة این ویژگی­ها در جبهة مقابل از دیگر سو، نمایه­ای زیبا و پرجاذبه از عاشورا نمایان ساخته که بنا‌به گفتار سالار شهیدانش، یارانی وفاپیشه­تر و بهتر از آنان سراغ نداشته و به گزارش قافله‌سالار اسیرانش: «به خدا جز زیبایی ندیدم». این حماسة بشکوه به نمادهایی ارزشمند شهره گردیده که هنر و ادب جوامع مسلمان و مؤمنان و آزادگان غیرمسلمان را زینت می­بخشد. نمادهای عاشورا به سه گونه تقسیم می­شوند: نمادهای مادی و طبیعی مانند: آیینه، خورشید، آب، شیر، گل­های سرخ (شقایق، لاله، ارغوان) و... نمادهای دینی و آیینی چونان: ثارالله، ذبیح، ذبح عظیم، سربه‌داری و اناالحق، مظلومیت و پیروزی خون بر شمشیر و ... و نماد اسطوره­ای همانند سیاوش، ققنوس، عنقا، مجنون و لیلی، قیصر، یوسف، گرگ و... . در مقاله حاضر از نمادهای طبیعی یادشده سخن رفته است، صفا، نورانیت و سترگی، عطش و ایثار، دلیری و شهادت‌پیشگی و خلاصه، جلوه­های معنوی، حماسی و ارزشی در حماسة جاوید کربلا از نگاه شعر معاصر پارسی و عربی، به گونه­ای تطبیقی بیان شده است.
صفحات :
از صفحه 173 تا 212
فقر عارفانه و حماسی در نگاه علامه اقبال لاهوری و اهالی سلوک
نویسنده:
عزیزالله سالاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث فقر و فقیر در نظرگاه عارفان و صوفیان جایگاهی بس مهم دارد. خواجه عبدالله در تعریف فقر می‌گوید: «فقر نامی برای بیزاری جستن از دارایی و دارا دیدن خویش است». نجم‌الدین رازی، آن را با عزت و افتخار همزاد می‌بیند، قشیری شعار اولیا و پیرایۀ اصفیایش دانسته و درویشان را گزیدگان خدا و موضع رازهای او می‌خواند. نوری، فقر را با آرامش، ایثار همراه دیده و ابوسهل خشاب آن را با عزّ و عرش می‌نگرد. ابوحفص فقر را در سخا و فراخ دستی و نیز برتری داد برستد معنا می‌کند و ابن جلا شرف فقر را زیبندۀ خرامیدن می‌داند. عبدالرزاق کاشانی، فقیر را آن کسی می‌داند که هیچ دارایی و موجودیتی جز برای خدا نبیند. مولانا جلال‌الدین، فقر را با قناعت، امنیت، تقوی، ناز، استغنای معنوی و نهایتاً نور ذوالجلال درآمیخته می‌داند و سعدی هم آن را با بذل و بخشش، قناعت و آزادگی همریشه و همسو می‌نگرد. شبستری هرکاری را در وادی سلوک به وفق فقر عالی یافته و لسان‌الغیب- حافظ- هم ‌ارزش‌هایی چون قناعت، تنعم، خرسندی، بر تاج و تخت خسروی، آز ستیزی، بلندهمتی، کرامت، حشمت، دولت عشق، نازیدن بر فلک و حکومت بر ستاره را همه یکجا در فقر می‌بیند. علامۀ اقبال لاهوری، فقر را مشتمل بر عرفان، حماسه، شکوه و سرفرازی دانسته و مجموعه‌ای از آموزه‌های حکمی، ارزشی و آیینی را به‌ عنوان ثمرات و برکات آن برمی‌شمرد انسان فقیر، انسان آرمانی اقبال است.
صفحات :
از صفحه 211 تا 234
ارزیابی مکتب یوگا در ترازوی قرآن، برهان و عرفان
نویسنده:
آسیه سید، عزیزالله سالاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یوگا از ریشه یوج معادل فارسی یوغ به معنای پیوستن، مهارکردن و جفت کردن است. این آیین بر پایه‌های فلسفه سانک‌هیا بنا شده، با این تفاوت که یوگا خداباور است. پتانجالی- حکیم بزرگ هند- مؤسس یوگا بوده که کتاب «یوگاسوترا» تألیف سده‌های چهارم و یا پنجم پیش از میلاد، منسوب به او بوده و یوگا را توقف نوسان‌های فعالیت ذهنی تعریف می‌کند. یوگا نه یک نظام فلسفی، نه یک سامانه جامع عرفانی و نه یک دین است؛ بلکه انضباطی اخلاقی، بدنی و فکری به هدف آرامش جسم و جان است. اما نقدهایی چند از نظر روش‌شناسی و معرفت‌شناسی، خدامحوری و عرفان، سلوک سکولار و غیر وحیانی بودن آن و نیز عدم آرامش راستین، عدم تطابق با فطرت الهی و خلاصه نادیده‌گرفتن خطوط قرمز جنسی و مرزهای حلال و حرام بر آن وارد است که ما در این مقاله به اصول، آموزه‌ها و نیز نقد آن‌ها از نگاه قرآن، عرفان و برهان می‌پردازیم.
صفحات :
از صفحه 97 تا 117
مشترکات اندیشه مولانا و ملا صدرا
نویسنده:
عزیزالله سالاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
خلق جدید در جهانشناسی عرفانی
نویسنده:
عزیزالله سالاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
تفسیر به رأی و هرمنوتیک فلسفی
نویسنده:
عزیزالله سالاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هرمنوتیک یعنی نظریه و عمل تأویل. عوامل تأویل گرایی گسترده و انگاره قرائت پذیری دین در مغرب زمین و به ویژه تاریخ مسیحیت عبارتند از: ابهام و ایهام در آموزه های دینی، تناقض‌ها و تعارض‌ها در مورد زندگی و سیره حضرت عیسی (ع)، چالش دین و خرد، ناسازگاری دین و دانش، تنگنای شریعت مسیحیت. اما آیین اسلام به سبب ویژگی‌های وحیانی بودن، یگانگی و یک‌دستی، سازگاری با عقل و علم، جامعیت، پویایی و برخورداری از اصل اجتهاد، مسلما در معرض تهدید هیچ تنگنا و کاستی‌ای نبوده تا برای رفع آن، از تراوشات اندیشه بشر معمولی بهره بگیرد و با قوانین زمینی درآمیخته شود. پس هرمنوتیک در دامان دیانت مسیحیت با آن پیشینه و سیر تاریخی سر برآورد تا گیر و گره‌های آن را بگشاید. افزون بر این، معرفت شناسی نسبیت گرایانه در پیدایش هرمنوتیک فلسفی و در پی آن انگاره قرائت پذیری دین نقش بسیار داشت. رهاورد هرمنوتیک فلسفی عبارتند از: 1- مفسر محوری 2- بی ثباتی فهم و تفسیر متن 3- عدم فهم و ادراک عین متن 4- برداشت‌ها و دریافت‌های تفسیری نامحدود 5- نبودن هیچ منطق و معیاری برای صحت فهم و تفسیر 6- نسبیت گرایی. تفسیر به معنای روشن نمودن مراد و مقصود خداوند از کتاب پیروزمندش است و تأویل، برگرداندن آیه است از معنای ظاهری به معنای محتمل. تفسیر به رأی همان تبیین ناصواب از گفتار خداوند- با تکیه بر گمان، استحسان و هوای نفس است که طبعا برون از راه عقل و شرع و نیز بر خلاف مراد و مقصود خداوند و صاحب متن خواهد بود. موضع معتقدان به هرمنوتیک فلسفی، افراطی‌تر و ویرانگرتر از پیروان تفسیر به رأی است. زیرا اینان هم متشابهات و هم محکمات را به تأویل می‌برند و هم فهم و تفسیر عینی و مؤلف مدار را تخطئه می‌کنند. هم قرائت‌ها را بی پایان می‌دانند و هم مرزی و معیاری برای تشخیص فهم و تفسیر معتبر از نامعتبر نمی‌شناسند. هم تفسیر را بی ثبات می‌دانند و هم گرفتار نسبیت گرایی و آشفتگی فهم در متون دینی‌اند.
صفحات :
از صفحه 131 تا 152
عرفان و خرد شرقی در اندیشه و آثار حکیم اقبال لاهوری
نویسنده:
مسعود سرحدی ,عزیزاله سالاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه اقبال لاهوری، با تکیه بر نظام فکری خویش ( حکمت خودی)، بر خرد شرقی مشرق زمینیان و مسلمانان پای فشرده، خرد غربی و فلسفه‌های مادی گرا، انسان‌مدار و پوچ انگارانه آنان را به چالش می‌کشد. حکمت او آمیزه‌ای از برهان، عرفان، قرآن، حدیث، عشق، درد، فطرت، خودآگاهی، بیداری و شور و حماسه است که نظر و عمل تعالی‌بخش را در بر می‌گیرد. اقبال عقلانیت حاکم بر دنیای غرب را در فن و خبر خلاصه کرده و آن را خالی از نگاه (نگه) و نظر و شهود می‌داند. وی دستاورد فرهنگ و تمدن مغرب زمین را عمران و آبادی خرد ابزاری و ویرانی دل می‌بیند. او در منظومه «پس چه باید کرد ای اقوام شرق؟» چنین می‌گوید: دانش افرنگیان غارتگری دیرها خیبر شد از بی‌حیدری آه از افرنگ و از آیین او آه از اندیشة لادین او روح شرق اندر تنش باید دمید تا بگردد قفل معنی را کلید (اقبال، 1343: 410) حکمت غربی، سرانجام از تجاوز و سیطره بر سرزمین‌های جهان سوم سر بر آورده و خرد غیررحمانی‌اش با رنگ و نیرنگ و نقشه‌های سلطه‌گرانه و فزون‌خواهانه توأم است. لازمه چنین فرایندی، مسخ فرهنگ‌های اصیل ملل محروم و نیز قربانی ساختن معارف و معنویات شرقی و باورهای دینی و کرامت انسانی آنان است. از این رو مردم مسلمان و شرقی را به اندیشه خودی، قوّت، همگرایی و خیزش دردمندانه و غیرتمندانه فرا می‌خواند؛ اندیشه‌ای که عین صلاح و فلاح و حق است: پس چه باید کرد ای اقوام شرق باز روشن می‌شود ایام شرق ای اسیر رنگ پاک از رنگ شو مؤمن خود کافر افرنگ شود.
صفحات :
از صفحه 161 تا 190
حکمت خودی و فلسفه شرقی در نگاه اقبال لاهوری
نویسنده:
عزیزاله سالاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه اقبال لاهوری نظریه پرداز فلسفه و حکمت خودی است که حکمت درآمیخته با درد و عشق و نیز عشق همراه با حکمت و خردورزی و خودباوری را که از ژرفای فطرت، خلقت و حقیقت برخاسته، بیان می دارد. پیامدهای چنین حکمتی عبارت اند از: حرکت، حرارت، تپش، کوشش، مقاومت، پویایی، رهایی و تعالی: ای خوش آن کو از خودی آیینه ساخت/ و اندر آن آیینه عالم را شناخت (16، ص: 428) نقطه نوری که نام او خودی است/ زیر خاک ما شرار زندگی است (9، ص: 14) یا: تو خودی اندر بدن تعمیر کن/ مشت خاک خویش را اکسیر کن (16، ص:419) نظام دیدگاهی اقبال گونه ای خرد و عرفان نورانی شرقی است که افزون بر نفی خرد غربی (سکولاریزم، فمنیسم، مارکسیسم، اپیکوریسم، نیهیلیسم، ناسیونالیسم، آمپریالیسم و ...) بر ابعاد گوناگون شخصیتی یک انسان آرمانی تاکید می ورزد؛ انسانی که هم دارای خرد رحمانی و هم صاحب دل، پر تپش، پویا و ستم سوز است.
صفحات :
از صفحه 153 تا 172
  • تعداد رکورد ها : 13