جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8
رب‌النّوع انسانی یا حقیقت نفس ناطقه از دیدگاه افضل‌الدّین کاشانی
نویسنده:
مریم اسدیان ، الیاس نورایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
افضل‌الدّین کاشانی از جمله فیلسوفانی است که بر سیاق حکمای اشراقی، به دو عالم جسمانی و روحانی قائل است و برای هر نوعی از انواع در این عالم جسمانی، یک صورت نوعی به‌عنوان کلّی مطلق در عالم نفسانی برمی‌شمارد. فلاسفۀ اسلامی - به‌ویژه اشراقیون –رب‌النّوع‌ انسانی را برابر می‌دانند با «عقل دهم» یا همان «روح‌القدس» (جبرئیل) که واسطۀ فیض حقّ است. مسئلۀ اصلی مقالۀ حاضر آن است که افضل‌الدّین کاشانی چه دیدگاهی درباب رب‌النّوع انسانی دارد و حقیقت نفس آدمی را به‌عنوان اصل برین او چگونه تعریف می‌کند؟ روش تحقیق در این مقاله، روش تحلیلی- توصیفی، بر مبنای مطالعات کتابخانه‌ای است. داده‌های تحقیق نشان می‌دهد که باباافضل کاشانی برخلاف دیگر فلاسفه، حقیقت نفس انسانی و رب‌النّوع او را فرشتۀ مرگ (عزرائیل) معرفی می‌کند. تاکنون پژوهندگانی که دربارۀ آثار باباافضل تحقیق کرده‌اند به این وجه تمایز دیدگاه او و دیگر فلاسفه درباب ربّ‌النّوع انسانی اشاره‌ای نکرد‌ه‌اند. نتایج تحقیق آن است که با بررسی دیدگاه این فیلسوف، پیوند میان فلسفۀ اسلامی با حکمت و عرفان را روشن خواهد شد، چراکه باباافضل با طرح عزرائیل به‌عنوان ربّ‌النّوع انسانی، حاصل کار نفس را مرگ اختیاری یا مقام فنا می‌داند.
نسبت دهر و زمان در نظرگاه افضل‌الدّین کاشانی
نویسنده:
مریم اسدیان؛ الیاس نورایی؛ خلیل بیگ زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
افضل‌الدّین کاشانی، فیلسوف و حکیم متألّه قرن ششم و هفتم، از جمله حکمایی است که آثار متعدّدی به‌ویژه در مبحث معرفت نفس از خود به جای گذاشته است. یکی از مفاهیم فلسفی مهمّی که تقریباً اغلب فلاسفه و حکما به آن پرداخته‌اند و افضل‌الدّین نیز دربارۀ آن رأی مستقلی ارائه کرده، مفهوم «زمان» و نسبت آن با دهر و سرمد است. وی همچون سایر حکمای متأله اصل برینی برای زمان در نظر دارد که متعلّق به عالم مبدعات یا معقولات است. او زمان را تصویر متحرّک سرمدیّت می‌داند، ولیکن به جای واژۀ سرمد از واژۀ «دهر» استفاده می‌کند. دهر از نظر افضل، مقدار وجود است. نکتۀ مهمّ آن است که فلسفۀ افضل مبتنی بر آگاهی (یا به تعبیر افضل آگهی)، شهود و ادراک ذات به ذات است. از این جهت، او به مسلک اشراقیون تعلّق می‌یابد. همچنین تأکید او بر دهر، به عنوان حقیقیت لم یزل و لایزال، ما را به ریشه‌های باستانی دیدگاه افضل، به‌ویژۀ پیوند آن با طریقت زروانی (از طرائق معنوی مزدیسنایی) سوق می‌دهد. در این مقاله، پس از ذکر پیشینه‌ای دربارۀ مفهوم فلسفی و عرفانی زمان، به بررسی نظرگاه باباافضل در این باره خواهیم پرداخت و رویکرد حکمی/ عرفانی او را تبیین خواهیم نمود.
صفحات :
از صفحه 31 تا 61
بررسی و مقایسه توکل و رضا در دیوان حافظ و مثنوی مولوی(ج2-1)
نویسنده:
معصومه اکبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با عنوان « بررسی و مقایسه توکل و رضا در دیوان حافظ و مثنوی مولوی(ج2-1) » به بررسی تطبیقی تحلیلی مقام توکل و رضا در مثنوی معنوی و دیوان حافظ می پردازد. پژوهشگر در آغاز به جایگاه توکل و رضا در عرفان و تصوف ایران پرداخته و معنای لغوی و اصطلاحی توکل و رضا را بازگو نموده و سپس به شرح این دو مقام از چهارکتب معتبر تصوّف پرداخته که عبارت اند از : منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری، رساله قشیریه ، الاصول العشره نجم کبری و عوارف المعارف سهروردی. در ادامه پژوهشگر به استخراج معانی متعدد توکل و رضا در مثنوی و دیوان حافظ پرداخته که مقام توکّل در مثنوی شامل سه مبحث ترجیح توکل بر جهد، ترجیح جهد بر توکّل و اقتران توکل و تسلیم می باشد. مقام رضا در مثنوی معنوی هم به دو معنی ثبات احوال عرفانی و استقبال مکروهات استعمال شده است.امّا رضا در دیوان حافظ دارای 16 معنی بوده که به ترتیب عبارت اند از : دشنام دوستی، رضای معشوق رضای توام با شکوه عاشق ، رضا به انعامِ معشوق ، رضا به قسمت ازل، ارتباط لازم و ملزومی ارادت و رضا، رضا به قضای الهی ، ترک اعتراض و شکوه ،ارتباط لازم و ملزومی درد عشق و رضا ،اطاعت مطلق لازمه مقام رضا ،تحمّل جور و جفای معشوق ، ارتباط لازم و ملزومی تسلیم و رضا ،تفویض امور به حق تعالی ،ارتباط لازم و ملزومی رضا و سوگند ازلی،رضا و خشنودی حق تعالی ،نظر عاطفت و محبّت،عدم التفات به احوال و مقامات. توکل در دیوان حافظ دو مورد استعمال شده که یکی نشان دهنده رابطه لازم و ملزومی توکّل و کفایت رزق دنیوی است و دیگری کاشف از خرقِ حجبِ نورانی.
پیوند اسطوره و عرفان، برداشت های عرفانی سهروردی از شاهنامه فردوسی
نویسنده:
الیاس نورایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
سهروردی از جمله عارفان علاقه مند به حکمت ایران باستان است که در آثار خود به عناصر و شخصیت های اساطیری ایران بسیار اشاره کرده است. وی از برخی از شخصیت های اساطیری، مانند«سیمرغ»، «زال»، «رستم» و «اسفندیار» و سرگذشت آنان برداشت های عرفانی کرده و هر یک را نمادی برای بیان حقایق فلسفی و عرفانی خود قرار داده است. در نوشتار حاضر به بررسی مفهوم «خورنه» (فر)، ارتباط آن با نور محمدی و سکینه، و یکی شدن این دو مفهوم در اندیشه های سهروردی پرداخته شده است، همچنین برخی شخصیت ها و عناصر حماسی و اساطیری که در آثار رمزی سهروردی صورت عرفانی به خود گرفته اند و سرگذشت آنها تاویل ها و تفسیرهایی به همراه داشته است، بررسی شده اند.
صفحات :
از صفحه 233 تا 259
بررسی عناصر اسطوره‏ای در دیوان عطار نیشابوری
نویسنده:
غلامرضا نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سطوره از دیرباز پیوندی ناگسستنی با ادبیات داشته است و در همه دوران‏ها، در گونه‏های ادبی بازتاب یافته است.در این میان عطار یکی از سرایندگان سترگ شعر فارسی است که از بازتاب اسطوره‏های گوناگون در دیوان خویش، بهره برده است. عطار با استفاده از اسطوره‏های ملی ،عناصر تاریخی و دینی و طرح شخصیت‏های حماسی در شعر خود، بر نقش هویت‏سازی آنها تأکید می‏کند. عطار در دیوان قصائد و غزلیات خود، آگاهانه و هنرمندانه اسطوره و عرفان را پیوند زده و از همنشینی این دو مجموعه‏ای زیبا آفریده که هم خیال‏انگیز است و هم معرفت‏بخش.به عبارت دیگر عطار زبان سمبلیک و نمادین اسطوره را به کار گرفته است تا رمزپردازی عرفانی خود را سامان ببخشد و این چنین اسطوره در متنی عرفانی حضوری زیبا یافته است. اسطوره در اشعار عطار نیشابوری، به عنوان عنصری بیانی و فکری به شکل ارزنده ارائه شده است.عطار در اغلب ابیات و اشعار خود برداشتی عرفانی از موتیف‏های اسطوره‏ای داشته است که از نظر ارزش هنری و کیفیت کارکرد با هم متفاوت هستند.نکته ارزنده که در برخی اشعار عطار مشهود است و در جهت بیان مفاهیم عرفانی و بعضاً عاشقانه وی را یاری می‏دهد، بهره‏وری از اسطوره‏ها و داستان‏های حماسی است که در شکل ظاهری و شکل ذهنی شاعر بازآفرینی شده‏اند. این پژوهش اسطوره‏های ملی،عناصرتاریخی و دینی را در سروده‏های عطار بازشناسی نموده، به بررسی توصیفی آنها پرداخته و نقش این اسطوره‏هاوعناصر را در اشعار عطار بررسی نموده است. این پژوهش در سه فصل کلی تنظیم شده است؛ فصل اول کلیات تحقیق ،معرفی عطارنیشابوری ،تعاریف ونظریات درخصوص اسطوره،فصل دوم بارزترین اسطوره‏های ملی، حماسی وعناصر تاریخی در شعر عطار، فصل سوم پرکاربردترین عناصر دینی را در برمی‏گیرد. نتایجی که از این تحقیق به دست می‏آید آن است که عطار برای نزدیک ساختن مفاهیم مطرح شده در اشعار خود از اسطوره‏ها که حاصل ناخوآگاه جمعی بشر می‏باشد، استفاده فراوانی می‏نماید.از سوی دیگر میزان به کارگیری اسطوره‏های دینی به نسبت بیشتر از سایر انواع اسطوره‏هاوعناصر می‏باشد چرا که اندیشه‏های عرفانی عطار پیوند عمیقی با ریشه‏های دینی دارد.
بررسی مولفه های اصول و فروع دینی در غزلیات صائب
نویسنده:
شیرین رشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهصائب تبریزی بزرگ‌ترین شاعر قرن یازدهم هجری و سرآمد شاعران سبک هندی است. مسلمان بودن او و اعتقادات اسلامی او و نیز تأثیرپذیری شعر او از قرآن، نهج‌البلاغه و سایر منابع دینی و چگونگی بهره‌گیری او از اصول و فروع دین در خلق مضامین شاعری ضرورت انجام این پایان‌نامه را نمایان می‌سازد تا با بررسی کاربرد اصول و فروع دین در هزار غزل اول از غزلیات صائب تبریزی میزان تأثیرپذیری شاعر از مبانی اسلامی نشان داده شود. هدف از این پژوهش یافتن شاخص‌های اصول و فروع دین در 1000 غزل از غزلیات صائب تبریزی با تعیین بسامد هر یک به‌صورت رسم جدول و نمودار می‌باشد.صائب به طور چشمگیری به اصول و فروع دین توجّه داشته و از میان اصول دین میزان پرداختن به معاد و توصیفات قیامت در این هزار غزل در دیوان صائب بسیار گسترده ومتنوع است تا جایی که در شعر او به نام و نشانه‌های قیامت و نیز مواقف قیامت اشاره شده است و در تمامی ابیات یاد شده با عنوان معاد که زمینه‌ها و عوامل مختلف این امر در آنان ذکر شده است، شاعر به روش‌های زیبایی زمینه‌هایی که موجب ورود به بهشت یا دوزخ می‌شوند را عنوان کرده است.از میان فروع دین حج و مناسک آن بسیار مورد توجّه صائب قرار گرفته است. همچنین شاعر در نمونه‌های اصول و فروع دین از آرایه‌هایی مانند تشبیه، استعاره، تضاد و مراعات نظیر نیز استفاده کرده است که به ترتیب موارد به کار رفته تشبیه به نسبت سایر موارد پرکاربردتر و مراعات نظیر کم‌کاربردتراست.این گفتار می‌تواند در شناخت بهتر شعر صائب و نیز فهم برخی از اعتقادات و اندیشه‌های این شاعر بزرگ سودمند باشد و باریک‌اندیشی‌های صائب را با مفاهیم دینی نشان دهد.
بررسی مضامین مشترک اخلاقی و حِکمی در نهج البلاغه و بوستان سعدی
نویسنده:
سید محمد آرتا,الیاس نورایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تأثیر فرهنگ اسلامی در متون ادب فارسی، که از عالی ترین عناصر فرهنگی و اندیشه ایِ جامعه محسوب می شوند، امری انکارناپذیر است و کم تر شاعر یا نویسنده ای است که بازتاب معارف اسلامی را در کلام خود نداشته باشد. در این بین، نهج البلاغه تأثیر شگرفی در شعر و نثر فارسی گذاشته است؛ بسیاری از شعرای زبان فارسی کوشیده اند تا با توجه به میزان درک و توانایی خود از نهج البلاغه و آموزه های اخلاقی و تعلیمی آن بهره مند شوند. سعدی از جمله نویسندگانی است که در آثارش از نهج البلاغه تأثیر پذیرفته است و میزان این تأثیرپذیری درخور تأمل است؛ تا آن جا که می توان اذعان داشت که بعد از قرآن کریم، نهج البلاغه کامل ترین و مهم ترین سرمشق او بوده است. مطالعة بوستان سعدی در این پژوهش نشان داد که سعدی در آرمان شهر خود از سخنان گهربار و ارزش مند امام علی (ع) در نهج البلاغه بهره های فراوانی برده است و از این راه صبغۀ حکیمانه و اخلاقی اثر خویش را پررنگ تر کرده است.
پژوهشی بر رابطه راوی با روایت شنو و رویدادها و شخصیت ها در ادبیات داستانی
نویسنده:
نورایی الیاس, خدادادی فضل اله
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
فاصله راوی از رویدادها و شخصیت ها و روایت شنو، از متنی به متن دیگر متفاوت است و این فاصله امکان دارد از نظر بعد زمانی، حضور جسمانی و عقلانی و اخلاقی و یا عاطفی باشد؛ برای مثال، راوی خشم و هیاهو بدون تردید از بنجی باهوش تر است. در داستان بچه مردم نوشته جلال آل احمد، هر چه داستان به پیش می رود، روایت شنو (مخاطب) بیشتر با راوی (زن) مخالفت می کند. در داستان حضرت یوسف (ع)، شخصیت یوسف از دیگر برادران وارسته تر است. نگارندگان پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، ضمن ادغام مفاهیم و اندیشه های مطرح در رویکردهای شناختی و زبان شناختی، کوشیده اند درک و فهم خود را از ماهیت بررسی رابطه راوی با روایت شنو و رویدادها و شخصیت ها در ادبیات داستانی با فهرستی محدود (اما دقیق) از متون داستانی ایرانی و خارجی نشان دهند. نتایج پژوهش نشان می دهد که در علم روایت شناسی و ادبیات داستانی، بین راوی و رویدادها و شخصیت ها، از جنبه های مختلف تفاوت وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 37 تا 55
  • تعداد رکورد ها : 8