جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
سیاوش، شخصیّتی آیینی و رازناک در شاهنامه
نویسنده:
فیروز فاضلی,ابراهیم کنعانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از پدیده های رازناک جهان ما خواب و رؤیاست. در این پدیده اشیا، به صورت نمادین ظاهر می شود و از این رو برای دریافت مفهوم حقیقی آنها، باید به تعبیر و واکاوی آنها پرداخت. واکاوی و تعبیر نمادهای رؤیا از دیر باز معمول بوده و گرد آوری و تدوین آنها باعث بوجود آمدن خوابنامه ها شده است. در خوابنامه های فارسی، نمادهای بسیاری به زن و مسائل زنانه گزارده شده اند. بررسی و تحلیل این نمادها می تواند تصویر روشنتر و کاملتری از دیدگاه قدما نسبت به زن ارائه دهد؛ از جمله نمادهایی که به زن تعبیر شده اند، ظروفند. رویکرد قدما در پاره ای تعابیر؛ بویژه تعبیر ظروف به زن، با رویکرد فروید در تحلیل رؤیاها که اشیاء مجوّف را دالّ بر زن می دانست، شباهت دارد. پاره ای از ریاحین و پرندگان و جانوران نیز در خوابنامه ها، مفهوم نمادین زنانه دارند. در بررسی مفاهیم این نمادها، دوبن مایه دیده می شود: یکی پیوند و ازدواج و تمتّع جنسی یا مالی از زنان و دیگری جدایی از آنها به طلاق یا مرگ. پریدن مرغان از دست و خانه، چیدن گل از شاخه و دسته گل نمادهایی هستند که بر مفهوم جدایی از زنان دلالت دارند؛ اما دیدن گل بر شاخه و کشتن مرغان، نمادهای تمتّع جنسی از زنانند.
رویکرد نشانه- معناشناختی فرآیند مربّع معنایی به مربّع تنشی در حکایت دقوقی مثنوی
نویسنده:
عصمت اسماعیلی,حمیدرضا شعیری,ابراهیم کنعانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نشانه- معناشناسی به عنوان یکی از شیوه های نقد ادبی نو، در قالب فرآیندها و در ابعاد مختلفی مطرح می شود که یکی از آن ها، فرآیند تنشی است. در فرآیند تنشی، بین عناصر نشانه- معنایی، رابطه ای به وجود می آید که معنا از کم رنگ ترین تا پُر رنگ ترین شکل آن، در نوسان است. بر این اساس، در جریان فعّالیت حسّی- ادراکی می توان فرایندی را تبیین کرد که مجموع عناصر فضای تنشی، حضور فعّال دارند. شوِش گر، با کمک گرفتن از این عناصر و در فرآیندی گفتمانی، در مرکز تنش های حسّی قرار می گیرد. سپس در ارتباط با عمق فضای تنشی، سبب شکل گیری مدلول های معنایی می شود. این حضور، گفتمان را به سوی نوعی نظام ارزشی هدایت می کند که درونه های گفتمانی بر آن استوار است و ما را با معنای تولید شده مواجه می سازد. این مقاله در پی آن است تا ضمن تبیین ویژگی های نشانه- معناشناختی «داستان دقوقی» از مثنوی، با روش تحلیلی و توصیفی فرآیند گذر از مربّع معنایی را به مربّع تنشی و نحوۀ شکل-گیری فرآیند تنشی را در این داستان، بررسی و تحلیل کند تا از این رهگذر بتوان پاسخی برای این پرسش مهم یافت که چگونه فرآیند تنشی، شرایط گفتمانی را تغییر می دهد و منجر به تولید معناهای سیال می گردد. در واقع هدف از این مقاله، آن است که نشان دهد چگونه عارفی راهیافته، به عنوان «منِ» خردگرا، از طریق رابطه احساسی و تنشی، در گسست با خودش قرار می گیرد. سپس در سیری عرفانی و در فرآیندی استعلایی، به دیدار با ابدال و در مرتبه ای بالاتر، به مقام وحدت با خدا نایل می شود.
بررسی و تحلیل کارکرد پادگفتمانی در داستان شیخ صنعان
نویسنده:
ابراهیم کنعانی ، فاطمه رزمی حسن آباد
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
مسئلۀ اصلی پژوهشِ حاضر این است که نقش پادگفتمان­ ها در تقویت، تثبیت و بازآفرینی معنای نشانه­ای و یا ساخت­شکنی از نشانه­ های گفتمانی مربوط به دیگری چیست. این پژوهش می‌کوشد با تبیین سازوکار زبانی و دلالتی متن و از منظر کارکرد پادگفتمانی، شیوه­ های تعامل و رقابت میان گفتمان­ های مختلف را بررسی کند و با کشف نقاط مرکزی گفتمان به تبیین چگونگی تولید، تغییر و یا تثبیت معنا بپردازد. پادگفتمان وضعیتی را ایجاد می­ کند که یک گفتمان در تعامل و یا چالش با گفتمان دیگر قرار م ی­گیرد و با حمایت از آن تأیید می­ شود. در این جستار کارکردهای پادگفتمان در شکل ­دهی به دلالت­پردازی و فرایند معناسازی بازکاویده شده است. پرسش اصلی پژوهش این است که پادگفتمان­ ها در داستان شیخ صنعان (در منطق ­الطیر عطار) چگونه و در قالب کدام کارکردها توانسته­ اند شیوه­های تعامل و رقابت میان گفتمان­ های مختلف را بازنمایی کنند. به این منظور، با استفاده از روش تحلیل کیفی گفتمان و از منظر پادگفتمانی و به شیوۀ توصیفی- تحلیلی، به تحلیل و تبیین مؤلفه­هایی پرداخته شده است که در قالب پادگفتمان در داستان یادشده نقش ایفا می­کنند و به حمایت و گسترش ایدۀ اصلی داستان یاری می­رسانند. یافته­های پژوهش نشان می­دهد که این داستان با به ­کارگیری پادهای مختلفی از قبیل شبیه ­سازی ارجاعی، روایی، استعاری، تودرتو، تفویض اختیار، پرسش، تعویق کنشی، شاهد آوردن، احیای کنشگر، خرق عادت، و پادگفتمان رد و استعلا گفتمان اصلی داستان را تأیید و تثبیت کرده است.
تحلیل نشانه ـ معناشناختی کارکرد گفتمانی مقاومت اسطوره‌ای در داستان سیاوش
نویسنده:
ابراهیم کنعانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در مقاومت اسطوره‌ای، حضوری متمرکز شکل می‌گیرد که قدرتی درونی‌شده دارد و سوژه در نقش کنش‌گر گفتمانی عمل می‌کند. سیاوش (سوژۀ گفتمانی)، یکی از محوری‌ترین شخصیت‌های شاهنامه است که توانسته به چنین حضوری دست یابد؛ بدین ترتیب، او تصویر منسجمی از حضور ارائه داده که وجهی استعلایی می‌یابد. این حضور، سوژه را به عنوان نماد هویت‌بخشی در مرکز ثقل گفتمان قرار می‌دهد. سوژۀ رقیب نیز حضور خود را در ارتباط با او تنظیم می‌کند و در تعامل دوسویه و یا در رابطه‌ای تنشی با او قرار می‌گیرد. این تقابل و تعامل در قالب دو کلان‌روایت مقاومت و مماشات بروز می‌یابد. پرسش اصلی این است که مقاومت اسطوره‌ای و به تبع آن مماشات و ممارست گفتمانی در داستان سیاوش، چگونه و در قالب چه گفتمان‌هایی تحقق یافته است. در واقع، هدف اصلی پژوهش پیشِ رو، تحلیل نشانه ـ معناشناختی چگونگی تحقق مقاومت اسطوره‌ای و تأثیر آن در شکل‌دهی به هویت و ارزش است. پژوهشِ حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی نشان دهندة آن است که سوژه با راهبردهای مقاومت اسطوره‌ای مانند فشاره‌ای و گستره‌ای، اتیکی، زایشی و پدیدارشناختی، از ارزش وفای به عهد و درستی دفاع می‌کند. سوژة رقیب نیز با صف‌آرایی در مقابلش، قصد دارد تا او را به مماشات وادارد؛ اما سوژه ممارست می‌کند و به حضور خود وجهی پدیداری و هستی‌محور می‌بخشد.
صفحات :
از صفحه 247 تا 280
تحلیل کارکرد گفتمانی نور، صدا و رنگ در مثنوی مولوی: رویکرد نشانه-معناشناختی
نویسنده:
ابراهیم کنعانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نگاه مولانا یک نگاه عرفانی شرقی و یکی از منابع مهم آفرینش معنا و ارزش است و بخشی از فرهنگ جامع? ما به آن ارجاع داده می شود. به همین دلیل، ظرفیّت بالایی برای مطالعه از دیدگاه های مختلف دارد. مثنوی مولانا نیز یکی از تأویل پذیر ترین متون ادبی است که در عین پریشانی ظاهری، از ژرف ساختی وحدت مدار و منسجم برخوردار است. این گفتمان، سازوکاری ویژه دارد و عناصر گوناگونی در آن نقش دارند و در خدمت این انسجام قرار می گیرند. در گفتمان مثنوی، عنصر نور، صدا و رنگ کارکرد و جایگاه ویژهو ملموسی دارند و از اصلی ترین نشانه های آن به شمار می آیند، طوری که با توجّه به نقش آن ها می توان نظام گفتمانی مولانا را تبیین کرد. حال مسأل? این است که این عناصر چگونه در خدمت نظام گفتمانی مثنوی و معنابخشی به آن قرار می گیرند؛ دارای کدام کارکردهای گفتمانی هستند و چه الگویی برای تحوّل کارکردی آن ها وجود دارد؟ از این رو در این رساله با بهره گیری از روش تحلیل گفتمان نشانه- معناشناختی، این فرضیّ? اساسی بررسی می شود که در گفتمان مثنوی عنصر نور، صدا و رنگ، در یک فرایند تعاملی و بر همکنشی و در بستر فضاهای گفتمانی در ارتباط با هم قرار می گیرند و همزمان با تحوّلات فرایندی فضاهای گفتمان از نظر کارکردی دچار تحوّل می شوند. همچنین بر اساس حضور این عناصر در نقش های کنش گر، شوِش گر، سوژه و اُبژه و با ایجاد هم حسی بین آن ها و عوامل گفتمانی، وضعیّتی شوِشی و زیبایی شناختی در گفتمان تحقّق می یابد. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، مهم ترین کارکردها و فرایندهای گفتمانی این عناصر در مثنوی شامل موارد زیر است: زیبایی شناختی، حسی- ادراکی، بیناحسی، عاطفی، تنشی، تعاملی، انعکاسی، شوِشی، استعلایی، جسمانه ای، پدیدارشناختی، اتیکی، جاذبه ای، استحاله ای، خلسه‌ای، ابررخدادی، هستی شناختی و فرهنگی. در این گفتمان، عناصر نور، صدا و رنگ در قالب نمودها و افعال وجهی سبب تغییر آهنگ حرکت گفتمان، شکل گیری هویّت های گفتمانی، و نظام های ارزشی، عاطفی و زیبایی شناختی می شوند. همچنین مولانا با معرّفی نشانه- معناشناسی هستی شناختی و با استفاده از قابلیّت های نور، رنگ و صدا مرزبندی جدیدی از رابط? خود و دیگری ارائه می‌کند. این بررسی نشان می دهد که مثنوی مولانا از ظرفیّت بالایی برای تحوّل و تکامل نظریّه های نشانه- معناشناختی و یا ارائ? مدلی ویژه از این رویکرد برخوردار است.
بررسی کارکردهای نشانه- معناشناختی نور بر اساس قصه ای از مثنوی
نویسنده:
کنعانی ابراهیم, اسماعیلی عصمت, اکبری بیرق حسن
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از اصلی ترین نشانه ها در فهم متون عرفانی عنصر «نور» است. یافتن دلالت های معنایی و مناسبات درونی عنصر نور در متون عرفانی، درک ژرفای معانی آن ها را آسان می کند. نشانه_ معناشناسی، به مثابه یکی از روش های نقد ادبی نو، به ما اجازه می دهد تا به مطالعه این کارکردها در درون گفتمان بپردازیم. این مقاله در پی آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی، کارکردهای نور را در بخشی از قصه «آمدن جعفر به گرفتن قلعه ای به تنهایی» از دفتر ششم مثنوی، بر اساس رویکرد نشانه_ معناشناختی بررسی و تبیین کند. پرسش اصلی پژوهش این است که عنصر نور چگونه فضای گفتمانی را تحت تاثیر خود قرار می دهد و سبب آفرینش چه معناهایی می گردد. در واقع هدف از این پژوهش مطالعه شرایط داستانی و گفتمانی نور در این قصه برای نشان دادن سیالیت معناست. عنصر نور در این قصه کارکرد داستانی و گفتمانی پیدا می کند و از این طریق گفتمانی پویا و سیال آفریده می شود. فرضیه اساسی این است که نور در این گفتمان دارای کارکردهای جسمانه ای، شناختی، واسطه ای، استحاله ای، و استعلایی است و این کارکردها همواره از ویژگی های تنشی، شوشی، عاطفی، نمودی، انفجاری، واسازی، انعکاسی و زیبایی شناختی برخوردارند. بررسی کارکردها و ویژگی های نشانه_ معناشناختی نور می تواند ظرفیت های داستانی و گفتمانی قصه های مثنوی را به خوبی بشناساند و افق جدیدی به روی مطالعات مثنوی بگشاید.
صفحات :
از صفحه 121 تا 148
  • تعداد رکورد ها : 6