جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
بازتاب اندیشه های عرفانی فخرالدین ابراهیم عراقی در آثار او
نویسنده:
مریم اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از مطالعه و بررسی آثار فخرالدّینابراهیم عراقی چنین برمیآید که به شدّت تحت تأثیر مکتبابنعـربی می باشد. او از پیروان ابنعـربی است و در بسیاری از موارد، مخصوصاً در مسأله? وحدت وجود به عقاید وی نزدیک می شود، به گونهای که او را می توان میراث دار وحدت وجود ابنعـربی دانست. به طور کلّی، عرفان عراقی مبتنی بر وحدت وجود است و ندای «همه اوست» را در همه جا منتشر میسـازد. وی این اندیشه را در لمعات - که پس از استماع آرای ابنعـربی در مجلس درس قونوی تدوین گردید- با ظرافت خاصّی توجیه و تقریر نمودهاست.عراقی به هر چه مینـگرد، چهره? حق را می بیند و جز او را نمی بیند. وی وجود را امری واحد میداند که جز او حقیقت دیگری وجود ندارد. به اعتقاد او هنگامی که حجاب ها کنار رود، سالک به حقیقت مشاهده میکـند که جز او هیچ نیست. تأکید عراقی بر موضوع خودشناسی، در اینجـا معنامی?ـابد که انسان بداند وجودی جز وجود حق وجود نداشته و هر چه هست، اوست. در این مرحله، تمامی تضّادها از بین میرود و انسان، محلّ تجلّی اسما و صفات خداوند میگـردد. این پدیده، انسانکـامل است که نمونه? کامل آفرینش میبـاشد. او انسانکـامل را برتر از تمام موجودات هستی می داند. انسانکـامل عراقی، انسانی است که از اوصاف و صفات رذیله به دور باشد و عمل صالح انجام دهد. انسانکـامل او، انسان عاشق است و به عقیدهى او فقط عاشقان شایستهى رسیدن به چنین جایگاهی هستند. عراقی عشق خدا به ذات خود را سبب آفرینش هستی میداند و معتقد است هر چه در جهان هست جلوهای از همان حقیقت واحد میبـاشد. او در بیان وحدت وجود زبانی ویژهى خود دارد. همه میگـفتند جز خدا هیچ چیز وجود ندارد، امّا او میگـوید جز عشق هیچ چیز وجود ندارد. مقصود او از عشق، همان سرچشمهى وجود است. وی اسما و صفات حق را عین ذات او میداند ومی گوید عالم مجموعهى اسمای تحقّق یافته است و هر موجودی، مظهر اسم مخصوص از نامهـای حق – تعالی- می باشد. او اسما و صفات را حجاب ذات خدا می داند و معتقد است ذات اقدس خداوند به وسیلهى صفات او پوشیده شده تا هیچ کس او را چنان چه هست، نبیند و نشناسد.او در بسیاری از اشعارش به تزکیه? درون و پالایش نفس و زدودن زنگارها اشاره کرده است و برای «دل» جایگاهی والا در نظر گرفتهاست و تمام ارکان عالم را متأثّر از احوالات دل می داند. در نگاه او هیچ موجودی به پای دل نمیرسد و تمام اسرار هستی را نقش بسته بر لوح دل میداند. در نگاه او، گمشدهى آدمی درون خود اوست و اگر با چشم حقیقتبـین خود نگاه کنیم، خدا را در وجود خود می?ـابیم.عراقی عارف جمالگـرا و شاهدبازی است که همه چیز را از دریچه? عشق مینـگرد و به گفته? خودش، آیین و مذهبی جز عشق ندارد. از این رو، در بیان هر مسأله? عرفانی از زبان عشق بهره میگـیرد و آن را به صورت عاشقانه- عارفانه مطرح میسـازد. به اعتقاد او، تمام عشق ها به عشق حقیقی ختم می شود و در واقع عشق مجازی وجود ندارد و همه ی عشق ها، عشق به خداست.عشق از جمله اصلی و محوری عرفان عراقی و نگرش وحدت وجودی اوست که بدون درک و التزام آن، عملاً تمام عوامل دیگر منفعل می شوند. از نظر او، عشق انواعی دارد و به عشق عام و عشق خاص تقسیم می شود. او به سریان عشق در تمام موجودات عالم معتقد است و کاینات عالم را در جوش و خروش رسیدن به معشوق، اینگـونه به تصویر میکـشد:کرده عکس روی تو آیینه? دل گلشنــی
بررسی رویکرد عاشقانه، هستی شناسانه با لایه‌هایی از طنز در اشعار شمس لنگرودی
نویسنده:
سکینه شعبانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هر متن ترکیبی از ذهنیت، نگرش، باور‌ها، احساسات فردی و جمعی نویسنده را در خود پدیدار می‌سازد. شکل کلام، گزینش واژه‌ها، محتوای اثر و به طور کلی ذهنیت هستی‌شناختی شاعر یا نویسنده می‌تواند بیانگر یک اندیشه سیاسی– اجتماعی، فلسفی و‌ گاه ایدئولوژیک باشد و یا متاثر از این مفاهیم و حتی فارغ از جریان‌های تعهدگرایانه نسبت به اجتماع باشد. شاید بتوان گفت با نگاهی به دوره شعری اغلب شاعران، با توجه به وضعیت اجتماعی، چرخش و تغییری بارز و‌ گاه پنهان در اندیشه و نگاه آن‌ها یافت خواهد شد. اندیشه و نگاه شمس لنگرودی(شاعرمعاصر،1329) مانند بسیاری از شاعران با توجه به گذر زمان دچار تحول و دگرگونی عظیمی شده است. این نگاهِ دگرگون شدهی شاعر نسبت به هستی، انسان، اجتماع از آغاز تا به امروز کاملا مشهود است. در مجموعه اشعار ابتدا شاهد به تصویر کشیدن جهان پریشان و ستیزبا آن و در ‌‌نهایت با پرسشگری مدام و جستجویِ درک دیگری از وجود و هستی با رویکردهای سه گانه، عشق، هستی‌شناختی و لایه‌های طنز قرار خواهیم گرفت. در این پژوهش سعی شده است با نگاهی بر سیر تکاملی نگرش شاعر، فاصلهی رسیدن از شعر سیاسی– اجتماعی به شعر اجتماعی– فلسفی، سپس به شعر تغزلی و بیان تجربه‌های عاطفیِ فردی و چگونگی کیفیت آن، در کنار نگاه هستی‌شناسانهی تازه‌تر و تغییر شیوهی سخن با عنصر طنز پرداخته شود.کلید واژه ها :عشق، هستی شناختی، طنز، درون مایه های شعری، شمس لنگرودی
  • تعداد رکورد ها : 2