جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 7
بازتاب عقلانیتهای متافیزیکی و پسامتافیزیکی در اندیشه روشنفکران ایرانی پس از انقلاب اسلامی ایران
نویسنده:
پدیدآور: فرزاد نعمتی؛ استاد راهنما: منصور میراحمدی؛ استاد مشاور: محمدجواد غلامرضاکاشی استاد مشاور: رضا نجف‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تنش میان عقلانیتهای متافیزیکی و پسامتافیزیکی که در قرن بیستم به اوج خود رسید، در شرایط تأسیس فلسفه و در سامانه دانش فلسفی یونان نیز مندرج بوده است؛ امری که بطور خاص در نقادی ارسطو بر نظریه مثل افلاطونی و نیز نظریه فیلسوفشاه او بواسطه بهره گیری از آموزه های حماسه سرایان، تراژدی نویسان و سوفیستها قابل آزمون است. در این رساله سیر تاریخی نقد عقلانیت متافیزیکی و پیدایش عقلانیت پسامتافیزیکی بررسی شده است و برداشت متافیزیکی و پسامتافیزیکی از سیاست مقایسه شده است. در عقلانیت متافیزیکی دو عنصر «انتزاع» و «ذات گرایی» اهمیت دارد و در عقلانیت پسامتافیزیکی بر چرخش زبانشناختی، اولویت عمل بر نظر و عقل موقعیتمند تأکید میشود. از منظر سیاسی، برداشت متافیزیکی از سیاست، سیاست را ذیل دانش فلسفی، علمی و الاهیاتی قرار میدهد، اما در برداشت پسامتافیزیکی از سیاست، در اندیشه متفکرانی چون یورگن هابرماس، هانا آرنت، ریچارد رورتی، آیزایا برلین و ... سیاست سامانه ای مستقل در نظر گرفته میشود و لزوم تبعیت آن از سایر حوزه ها، مورد تردید قرار می‌گیرد. در بخش دوم رساله، نحوه استفاده پنج روشنفکر ایرانی از اندیشه های سیاسی متافیزیکی و پسامتافیزیکی مورد توجه قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد عموم روشنفکران ایرانی با وجود آشنایی با مباحث مربوط به عقلانیت پسامتافیزیکی و استفاده مقطعی از آنها، در تدوین نظریه سیاسی پسامتافیزیکی موفقیتی نداشته اند و عموماً با استفاده از انگاره های متافیزیکی به سیاست نگریسته اند. رضا داوری اردکانی با تأسی به مفهوم هایدگری «تفکر»، سیاست را ذیل فلسفه قرار میدهد، عبدالکریم سروش با وجود توجه بیشتر به آرای پسامتافیزیکی، سیاست را ذیل تلفیقی از فلسفه تحلیلی و عرفان قرار میدهد، مصطفی ملکیان با اصالت دادن به فرهنگ در برابر سیاست، سیاست را عنصری فرعی در تحول جوامع تلقی میکند و آن را ذیل معنویت قرار می‌دهد و داریوش شایگان با وجود تمهید مقدمات نظری در بحث «هویت چهل تکه» برای جهش پسامتافیزیکی، در تحلیل نهایی، با گرایش به نگرشهای بودایی، از عرضه نظریه ای سیاسی بازمی ماند. دراین میان، علی میرسپاسی در دو دهه اخیر با تأسی به آرای پراگماتیستهای آمریکایی کوشیده است تفسیری پسامتافیزیکی از سیاست را مورد توجه قرار دهد و با نقد بنیادگرایی معرفتی مستتر در تفکر روشنفکران ایرانی، آفات پروژه های فکری افلاطونی و متافیزیکی این روشنفکران را آشکار سازد. نتایج این تحقیق همچنین نشان میدهد که میزان استفاده از برداشتهای متافیزیکی و پسامتافیزیکی از سیاست، با تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه ایران همبستگی دارد و همانطور که در دهه هفتاد میزان توجه به افکار پسامتافیزیکی افزایش می یابد، حوزه عمومی نیز در ایران میدان فراختری می یابد و روشنفکران دینی از مقبولیت گسترده ای برخوردار میشوند. از دهه هشتاد و با ناامیدی از موفقیت جنبش اصلاحات، عقب نشینی از عرصه سیاست به عرصه های فردی اتفاق می افتد و روشنفکرانی چون مصطفی ملکیان با ترویج آموزه های روانشناسانه محبوبیت پیدا میکنند.
سنت، فضیلت و رایحه امر قدسی
نویسنده:
رضا نجف‌زاده؛ ویراستار: بهناز بهادری
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
تهران - ایران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات,
مارکسیسم غربی و مکتب فرانکفورت
نویسنده:
رضا نجف زاده
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
تهران - ایران: قصیده سرا,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
معرفی کتاب مارکسیسم غربی و مکتب فرانکفورت اثر رضا نجف زاده: از نیمه های سده نوزدهم که مارکس محرومان و سرکوب شدگان را به خوداگاهی فراخواند و نابودی لایه های فوقانی جامعه را نوید داد،تا امروز،تولیدات فکری او همواره محل تاویل های مختلف بوده است.یکی از جریان هایی که در این پوشش تاریخی به موازات دیگر رویکرد تداوم یافت،مارکسیسک غربی است ویتگنشتاین،وبر ،فروید،نیچه،سوسور،گادامر و...همه به امداد پروژه مارکس فراخوانده شدند.فرانکفورتی ها آنان که به بحران پرداختند آنان که هجرت کردند و آنان که به آشویتس گولاک اندیشیدند همگی از دل این سنت برآمده و میراث لئکاچ و گرامشی را فربه ساختند آدورنو هورکهایمر والتر بنیامین مارکوزه و هابر ماس همه اینجا هستند.این سوتر آنتونیو نگری و مایکل هارت روح مارکس را در دوران فرا شبکه ها احضار کرده و ناقوس مرگ امپراتوری را به صدا در آورده اند.
چرخش اسپینوزایی در فلسفه سیاسی فرانسوی
نویسنده:
رضا نجف زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سال های پس از جنگ جهانی دوم، در فلسفه اروپایی نگاه ویژه ای به اسپینوزا شکل گرفت. تا پیش از این، متافیزیک، اخلاق و سیاست اسپینوزا در پرتو خوانشی هابزی هگلی از او تفسیر می شد. در فرانسه قرن بیست، جریانی از تفکر فلسفی سیاسی شکل گرفت که نسبت به هگل نگاهی انتقادی داشت و شماری از فیلسوفان ضدهگلی فرانسه تفسیر جدیدی از اسپینوزا به دست دادند که در مجموع سنتی از تفسیر جدید اسپینوزایی و فلسفه اسپینوزایی جدید آفریده شد. این دگردیسی گفتمانی فلسفی در چارچوب نظریه انتقادی یا نظریه رادیکال، در تقابل با گفتمان های فلسفه سیاسی غالب در فرانسه قرار دارد. در این مقاله بر پایه رویکرد تاریخ انتقادی اندیشه، به بررسی تحلیلی تحول خوانش اسپینوزایی و ادوار تفسیر اسپینوزایی در فلسفه عمومی به طور کلی و فلسفه سیاسی به طور خاص در فرانسه قرن بیستم می پردازیم.
قدرت و امر مشترک: تقدم قدرت بر حق در فلسفۀ سیاسی اسپینوزا
نویسنده:
رضا نجف زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در منظومۀ نظری اسپینوزایی، بر پایۀ نظریۀ طبیعت، گونه ای نظریۀ حق و قانون نیز تدوین می شود که مبنایی برای عقل باوری و انسان باوریِ خاص این فلسفۀ سیاسی جمهوری خواهانه تمهید می کند. این فلسفۀ حق و قانون بر متافیزیکِ قدرت تکیه دارد و ناظر به «انبوه خلق» و «امر مشترک» است. این فلسفۀ حق و قانون، یکی از وجوه منحصربه فردِ فلسفۀ عملی او است. نظریۀ حق «اسپینوزا» که در رسالۀ سیاسی او به روشنی تقریر شده، چنین است: هرچه قدرت افزایش یابد، حق هم افزایش می یابد و از آنجا که اجتماع یا امر مشترک موجدِ قدرتِ بیشتر است، موجد حق بیشتر هم است. این وجه منحصربه فرد فلسفۀ عملیِ اسپینوزا البته از جهاتی بر برخی جنبه های نظریه های قدیم حق و قانون تکیه دارد. به عبارتی نظریۀ حق و قانون اسپینوزایی، یکی از پیوندگاه های اسپینوزا با سنت های قُدمایی است. نظریۀ اسپینوزایی حق و قانون بر «قدرت» تکیه دارد و ناظر به «انبوه خلق» و «امر مشترک» است.
سَنجه فلسفی جهاد: فارابی
نویسنده:
امیرحسین امامی کوپایی ، سعید عدالت نژاد ، رضا نجف زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فارابی در بسیاری از مقوله­های سیاسی، از جمله جهاد اسلامی، آغازگر بحث نظام­مندِ فلسفی بوده است. دیدگاه وی باید در دو سطح لفظی (حضور واژگانی جهاد در متن) و محتوایی (نسبت مفهوم جهاد با فلسفه­ نظری) تبیین شود. این امر باعث بروز پیچیدگی­ها و دشواری­هایی در خوانش متون فارابی شده است، چنان‌که می­توان از چهار دیدگاه در میان فارابی­پژوهان معاصر سراغ گرفت. در یک سوی این طیف فارابی مدافع، و در سوی دیگر، مخالف جهاد توصیف شده است. مقاله­ حاضر می­کوشد ضمن بررسی تحلیلی دیدگاه‌های چهارگانۀ فوق، روایی و ناروایی هر یک از آنها را بسنجد، شکل مُتقن­تری از آنها را صورت­بندی کند و در نهایت در چارچوبی مقایسه­ای موجه­ترین خوانش را برگزیند. نگارندگان، همراه با عده­ای از فارابی­پژوهان، ضمن توجیه و تفسیر واژگان مربوط به جهاد در آثار فارابی، به این نتیجه رسیده­اند که در فلسفۀ نظری فارابی با توجه به سیاست­شناسی و دین­شناسی وی صورت­بندی هرگونه دفاع فلسفی از جهاد ممکن نیست.
صفحات :
از صفحه 33 تا 70
فلسفه و شريعت در رساله الهياتی سياسی اسپينوزا در ميانه ابن رشدگرايی و نص گرایی
نویسنده:
رضا نجف زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با در نظر گرفتن سرشت چندفرهنگي تکوين سيستمهاي فکري، ميتوان گفت باروخ بنديکت اسپينوزا نگاه خود به مسئلة امکان يا امتناع توفيق بين فلسفه و شريعت را در امتداد سنتِ ابن‌رشدگرايان لاتين و يهود صورتبندي کرده است. بخش عمده‌يي از رساله الهياتي ‌ سياسي مصروف پاسخ دادن به اين مسئله شده است. فکر فلسفي اسپينوزا از چندين سنت فلسفي و سياسي تأثير گرفته است. وي که از متفکران طبيعي مسلک دوران رنسانس الهام گرفته است، به سنت جمهوري خواهي راديکال تعلق دارد و در تکوين ميراث روشنگري راديکال سهمي عمده داشته است. در پيوند با اين جريانها، وي در عين حال از سنت اصلاحات ديني پروتستان نيز متأثر بوده و سابقه تربيت يهودي دارد. اسپينوزا با مسئله بزرگ امکان يا امتناع جمع بين الهيات و فلسفه، يا ديانت و عقلانيت درگير است. مواجهه فيلسوف روشنگري راديکال با نص مقدس، در پرتو امکانهاي ميراث فکر عقلاني يهودي و اسلامي صورت گرفته است. وي براي پاسخ به آن مسئله بزرگ، آشکارا با جريانهاي عقلگرا و نص‌گراي تاريخ ديانت يهود رويارو ميشود. به اعتبار سهم عظيم تفکر عقلي اسلامي در برآمدنِ فلسفه يهودي قرون ميانه، تأملات اسپينوزا او را به ميدانِ فکر عقلي اسلامي نيز ميکشاند. در مقايسه با نص‌گرايان و عقلگرايانِ مسلمان و يهودي قرون ميانه، وي راه ميانه را برگزيده و در بخشهاي الهياتي رساله الهياتي ـ سياسي در دفاع از اين حکم احتجاج ميکند كه: نه فلسفه خادم شريعت و نه شريعت خادم فلسفه است. برپايه اين رأي اسپينوزايي، ميتوان اين دو فرضيه مکمل را مطرح کرد: 1) امتناع جمع بين فلسفه و شريعت در رساله الهياتي ـ سياسي لزوماً به معني تمهيد مباني عُرفي براي حوزه عمومي نيست. 2) رساله الهياتي ـ سياسي از رهگذرِ هرمنوتيکِ تاريخي نص، نظريه يي ايمان گرايانه تمهيد ميکند که حوزة فراخِ زندگي در وضعيت مدرن را از ستروني و سردي بي معنايي رهايي ميبخشد.
صفحات :
از صفحه 53 تا 76
  • تعداد رکورد ها : 7