جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 13
أربع رسائل في التصوف
نویسنده:
عبد الكريم بن هوازن بن عبد الملك القشيري (المتوفى: 465 هـ)؛ محقق: قاسم السامرائي
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بغداد - عراق: مطبعة المجمع العلمي العراقي,
اعتقاد اهل السنة
نویسنده:
قشيري، عبدالكريم بن هوازن
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
ثلاث رسائل فی العقیده
نویسنده:
ابی القاسم عبدالکریم بن هوزان القسیری، تعلیق ابراهیم کیالی
نوع منبع :
کتاب , مجموعه مقالات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سه رساله بسیار مختصر درباره اعتقاد، اهل تصوف و توحید و مساله مقاصد.
تفسیر‌ القشیری‌ المسمی‌ لطائف‌‌ الاشارات المجلد 1
نویسنده:
ابی‌القاسم‌ عبد‌الکریم‌ بن‌ هوازن‌ بن‌ عبد‌الملک‌ القشیری النیسابوری الشافعی؛ وضع حواشی و علی علیه عبداللطیف حسن عبدالرحمن
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: دار‌الکتب‌ العلمیه‏‫,
تفسیر‌ القشیری‌ المسمی‌ لطائف‌‌ الاشارات المجلد 2
نویسنده:
ابی‌القاسم‌ عبد‌الکریم‌ بن‌ هوازن‌ بن‌ عبد‌الملک‌ القشیری النیسابوری الشافعی؛ وضع حواشی و علی علیه عبداللطیف حسن عبدالرحمن
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: دار‌الکتب‌ العلمیه‏‫,
تفسیر‌ القشیری‌ المسمی‌ لطائف‌‌ الاشارات المجلد 3
نویسنده:
ابی‌القاسم‌ عبد‌الکریم‌ بن‌ هوازن‌ بن‌ عبد‌الملک‌ القشیری النیسابوری الشافعی؛ وضع حواشی و علی علیه عبداللطیف حسن عبدالرحمن
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: دار‌الکتب‌ العلمیه‏‫,
«رياضة النفس»  و یلیه «نحو القلوب»
نویسنده:
الامام ابی عبدالله محمد بن علی بن الحسن البشر الشهیر بالحکیم الترمذی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون,
چکیده :
رياضة النفس و يليه نحو القلوب، به زبان عربى، نوشته ابوعبدالله محمد بن على بن الحسن بن بشر، مشهور به حكيم ترمذى است و در پى آن، كتاب «نحو القلوب»، تأليف ابوالقاسم عبدالكريم بن هوازن قشيرى قرار گرفته است. هر دو كتاب به زبان عربى و در موضوع عرفان عملى است و در يك جلد(با ترتيب مذكور) به چاپ رسيده است. «رياضة النفس»، فاقد باب‌بندى و فصل‌بندى است و مباحث آن در ذيل دو عنوان «مقدمة الكتاب» و «صفات ظاهرة و باطنة» ذكر شده است. «نحو القلوب»، در دو بخش تنظيم شده كه بخش اول، مشتمل بر 60 فصل و بخش دوم، داراى 5 باب است. حكيم ترمذى در كتاب «رياضة النفس»، كيفيت رياضت نفس و مجاهدت و سير الى الله را بيان كرده و نحوه‌ى جهاد صديقين را مورد بررسى قرار مى‌دهد. اين اثر، حاوى مطالب زير است: وقتى ظاهر انسان به سبب شهوات و معاصى آلوده مى‌گردد، اين آلودگى از ظاهر به باطن سرايت كرده و قلب انسان را كه همان حقيقت اوست، خراب كرده و نابود مى‌سازد و بالعكس وقتى ظاهر انسان متصف به صفات عاليه شد، اين صفات، كم‌كم در جان او رسوخ كرده و حقيقت وى را يك‌پارچه نورانى مى‌كند؛ در اين صورت، قلب، حلاوت محبت و نور توحيد را درمى‌يابد. مجاهده در اصطلاح صوفيه عبارت است از دشمنى با نفس و شيطان. وقتى سلطان شهوت و حلاوت و لذات نفسانى بر قلب حكومت داشته باشد، در اين صورت قلب از معرفت و ذهن از عقل خالى مى‌شود؛ بنابراين، مجاهده تنها ابزارى است كه مى‌تواند براى شهوات و هواهاى نفسانى مانع جدى به حساب آيد. آدمى بر اساس توجه تام به مبدأ اعلى و مجاهده‌ى صحيح مى‌تواند به نور معرفت و سلطان عقل دست يابد. رياضت در اصطلاح حكماء، إعراض از شهوات و هواهاى نفسانى است و در اثر رياضت، قلب از رذايل فاصله گرفته و به فضايل روى مى‌آورد و در اين حالت، فرح محمود، آن را فرامى‌گيرد. فرح محمود بر دو قسم است: فرح بالله و فرح بفضل‌الله. در اولى، ذكر نفس در ذكر مولا غايب است، ولى در دومى، ذكر نفس همراه ذكر مولاست. حكيم ترمذى در اين بخش به آياتى اشاره مى‌كند كه بيان‌گر فرح صديقين و انبياء مى‌باشد. اهل مجاهده دو فرقه‌اند: يكى، فرقه‌اى كه به حفظ جوارح و اداى فرائض مى‌پردازند و با دل به‌سوى خدا سير مى‌نمايند، پس بر هيچ چيز عروج نمى‌كنند جز آنكه به خدا مى‌رسند و ديگرى، فرقه‌اى كه با رنج و زحمت بسيار به حفظ جوارح و اداى فرائض مى‌پردازند، ولى پياپى در خطا مى‌افتند و برمى‌خيزند. حكيم ترمذى بعد از بيان فرق اهل مجاهده، به كيفيت محافظت از جوارح پرداخته و بيان مى‌كند كه اعضاء و جوارح چگونه حضرت آدم(ع) را به معصيت سوق داده؛ به‌طورى كه باعث اخراج وى از بهشت شدند. در مشرب عرفان سير دو نوع است: سير الى الله و سير فى الله. براى سير الى الله نهايتى هست، ولى براى سير فى الله نهايتى وجود ندارد. عبدتا رسيدن به منزل دارالسلام بايد سير و سلوك كند و در ابتداى اين كار بايد خود را به روزه گرفتن عادت دهد تا نفس براى عبوديت و سير آماده گردد. مصنف بعد از بيان آيه‌ى شريفه‌ى«يا ايها الذين آمنوا اتقو الله و ابتغوا اليه الوسيلة»، به فرق ميان وسيله و وصيله پرداخته و نحوه‌ى ارتباط آن دو را با تقوا بيان مى‌دارد. تمام هم و غم ابليس و جنود وى اغواگرى است، لذا با ابزار و وسايل مختلف به سراغ انسان مى‌آيد تا وى را به هلاكت برساند و انسان با توجه كردن به خداوند سبحان مى‌تواند مانع اغواگرى وى شود. فرشتگان الهى داراى مراتب و وظايف خاصى هستند؛ مثلاً حضرت اسرافيل، صاحب صور، حضرت جبرائيل، صاحب رسالت، حضرت ميكائيل، قابض ارزاق آدمى و موكل معاش آنها و حضرت عزرائيل، قابض ارواح مى‌باشد. ترمذى دراين بخش به انواع مختلف فرشتگان و موكلان اشاره مى‌كند و كتاب خود را با كيفيت تأديب نفس و اخذ تقواى ظاهرى و باطنى به پايان مى‌رساند. قشيرى در كتاب «نحو القلوب» مى‌كوشد تا احكام تصوف را كه به تعبير وى، «نحو القلوب الكبير» است، با نحو ادبى كه «نحو القلوب الصغير» است، تطبيق داده و مبانى عرفان را به اين صورت به رشته‌ى تحرير درآورد. وى در بخش اول، از مباحثى همچون نحو، كلام و اقسام آن، اسم، كلام مفيد و غير مفيد و اعراب و بناء در علم نحو و در علم عرفان سخن مى‌گويد؛ مثلا: نحو در لغت، قصد به‌سوى كلام صحيح است، ولى نحو قلب، قصد به‌سوى قول حميد است و قول حميد، مخاطب قرار دادن حق با زبان قلب است. كلام، يا مفيد است و يا غير مفيد. در علم نحو، اولى آن است كه از «اسم و اسم» يا «فعل و اسم» متشكل باشد و دومى، ساير اقسام كلام است، ولى در عرفان، كلام مفيد آن است كه از حق شنيده شود يا حق با آن مخاطب گردد و كلام غير مفيد آن است كه براى خدا نباشد. وجوه اعراب در علم نحو چهار چيز است: رفع و نصب و جر و جزم. در عرفان، رفع قلب، گاه، به رفع آن از دنياست و گاه، به رفع آن از پيروى شهوات و آرزوها و گاه، به رفع آن از خويشتن و... است. در بخش دوم، از اقسام كلام، اسماء و اشتقاقات آنها، موانع صرف، اعراب و بناء و بدل در هر دو علم بحث كرده است؛ مثلا: در علم نحو، بدل، بر چهار گونه است: بدل كل از كل، بدل بعض از كل، بدل اشتمال و بدل غلط. در علم عرفان، اولى، بدل عارفان است كه همه چيز غير از خدا را وانهادند و در عوض به خود خدا كه همه چيز است، رسيدند. بدل بعض از كل، بدل عابدان است كه به جاى معصيت، اطاعت كردند. بدل اشتمال، به گروهى تعلق دارد كه اعمال آنها مشتمل بر خوف و رجاست؛ ازاين‌رو، آنچه را بدان اميدوارند، به آنها عطا مى‌شود و از آنچه بيم دارند، ايمنى مى‌يابند. بدل غلط، بدل رانده‌شدگان از آستان قرب الهى است كه بهره خويش از قرب را با خوشى‌هاى زودگذر دنيوى معاوضه كردند. كتاب، توسط ابراهيم شمس‌الدين، تحقيق و تصحيح شده است. وى در آغاز كتاب «رياضة النفس»، به معرفى حكيم ترمذى و علم تصوف و در آغاز كتاب «نحو القلوب»، به معرفى استاد قشيرى پرداخته است. در پايان كتاب «رياضة النفس»، مراجع و فهرست موضوعات و در پايان كتاب «نحو القلوب»، فهرست محتويات ذكر شده است. پاورقى‌ها به توضيح پاره‌اى از واژه‌ها و تركيبات و ذكر منابع احاديث و روايات و معرفى برخى از اعلام اختصاص يافته است.
تفسير القشيري المسمى لطائف الإشارات - الجزء الثالث (الروم - الناس)
نویسنده:
ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن بن عبدالملک القشیری النیسابوری الشافعی؛ وضع حواشیه وعلق علیه: عبداللطیف حسن عبدالرحمن
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالکتب العلمیة,
چکیده :
در میان آثار قشیری لطائف الاشارات جایگاه ویژه‌ای دارد. این کتاب از ابعاد گوناگون مورد توجه عرفان پژوهان و قرآن پژوهان واقع گردیده است. این کتاب در سال ۴۳۴ هجری سامان یافته است. این اثر عرفانی قرآنی حاصل بهره مندی قشیری از فیض استادش ابو علی دقاق و ورود او به جرگه اهل تحقیق و ارباب معرفت می‌باشد. وی در مقدمه لطائف گوید: مقصود من در این کتاب، بیان اشارات قرآنی به زبان اهل معرفت یعنی صوفیه می‌باشد. این اشارات، مبتنی بر مفاد اقوال یا نتایجی است که از اصول صوفیه به نحو اختصار بدست می‌آید. قشیری در مقدمه کتاب روش تفسیری خود را ترسیم نموده، او بر کتاب خود نام لطائف الاشارات را نهاده است. این عنوان بیانگر روش تفسیری او در فهم حقایق وحی است با محوریت اشارت به جای عبارت وی بدون آنکه در معانی ظاهری واژگان قرآنی توقفی بکند، با بهره گیری از جنبه‌های پنهانی و تو در توی این الفاظ، به معانی عمیق راه می‌یابد. وی تکیه اساسی خود را در تفسیر اشاری، بر روی عنصر تهذیب نفس به عنوان مهمترین عنصر در درک اشارات و لطائف قرآنی متمرکز می‌کند. از نظر قشیری بین این نوع از علم که با دیگر علوم تفاوت بنیادین دارد، با پاکی درون ارتباطی ناگسستنی برقرار است. این علم را خدا در دل اولیا و سالکان کوی حق قرار می‌دهد. وی در روش خود به عقل اعتماد کامل ندارد. وی اتکا به عقل را در مراحل اولیه تصحیح ایمان ضروری می‌داند ولی درک معارف بلند و لطایف و اشارات وحی را، به چیزی بالاتر از آن نیازمند می‌داند. قشیری خود را ملتزم به نص قرآنی دانسته و به آن به دیده اعتبار و تقدیس نگریسته است. در مورد برخورد وی با نص قرآنی بنا به قول برخی از محققان که در اندیشه‌های تفسیری او به پژوهش پرداخته‌اند وی نسبت به حفظ نص قرآنی حریص بوده است. در تبیین اشارات و لطایف قرآنی تکیه گاه این تفسیر تاویل عرفانی است. اگر هم در موردی، روایتی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم یا دیگران ذکر می‌شود بندرت نام راوی را می‌آورد. در نقل اقوال عارفان نیز به همین شیوه است. در مواردی به شان نزول پرداخته که در نقل آنها چندین قول را بیان کرده است. خلاصه دامنه نقل گرایی در این اثر بسیار محدود است. از طرفی دیگر وی در استخراج اشارات قرآنی از ادبیات فراوان بهره گرفته و این مسئله مبین آمیختگی عرفان و ادبیات در این تفسیر است. ذوق ادبی به کار گرفته شده در این تفسیر، بر مبنای اصول لغت، اشتقاق و اعراب و بلاغت استوار است. تعابیر ادبی او با اسلوب فنی ادیبانه همراه است. وی بر این باور است که قرآن قبل از هر چیز کتاب هدایت و معجزه پیامبر است و اعراب در برخورد با آن دچار حیرت و اعجاب می‌شوند. کوشش و اهتمام او بر آن است که در تفسیر خود گوشه‌ای از این جنبه‌های ادبی و اعجازی را با بهره گیری از اسلوب زیبای خود قرآن ارائه نماید. وی در تفسیر به اشعار عربی و امثال نیز استناد می‌کند. متاسفانه اخبار جعلی و موضوع در این تفسیر به چشم می‌خورد. که از جمله روایاتی است که از آنها به اسرائیلیات تعبیر می‌شود. این نوع روایات به ویژه در داستانهای پیامبران و اخبار گذشتگان مشهود است.
تفسير القشيري المسمى لطائف الإشارات - الجزء الثانی (یونس - العنکبوت)
نویسنده:
ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن بن عبدالملک القشیری النیسابوری الشافعی؛ وضع حواشیه وعلق علیه: عبداللطیف حسن عبدالرحمن
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالکتب العلمیة,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
در میان آثار قشیری لطائف الاشارات جایگاه ویژه‌ای دارد. این کتاب از ابعاد گوناگون مورد توجه عرفان پژوهان و قرآن پژوهان واقع گردیده است. این کتاب در سال ۴۳۴ هجری سامان یافته است. این اثر عرفانی قرآنی حاصل بهره مندی قشیری از فیض استادش ابو علی دقاق و ورود او به جرگه اهل تحقیق و ارباب معرفت می‌باشد. وی در مقدمه لطائف گوید: مقصود من در این کتاب، بیان اشارات قرآنی به زبان اهل معرفت یعنی صوفیه می‌باشد. این اشارات، مبتنی بر مفاد اقوال یا نتایجی است که از اصول صوفیه به نحو اختصار بدست می‌آید. قشیری در مقدمه کتاب روش تفسیری خود را ترسیم نموده، او بر کتاب خود نام لطائف الاشارات را نهاده است. این عنوان بیانگر روش تفسیری او در فهم حقایق وحی است با محوریت اشارت به جای عبارت وی بدون آنکه در معانی ظاهری واژگان قرآنی توقفی بکند، با بهره گیری از جنبه‌های پنهانی و تو در توی این الفاظ، به معانی عمیق راه می‌یابد. وی تکیه اساسی خود را در تفسیر اشاری، بر روی عنصر تهذیب نفس به عنوان مهمترین عنصر در درک اشارات و لطائف قرآنی متمرکز می‌کند. از نظر قشیری بین این نوع از علم که با دیگر علوم تفاوت بنیادین دارد، با پاکی درون ارتباطی ناگسستنی برقرار است. این علم را خدا در دل اولیا و سالکان کوی حق قرار می‌دهد. وی در روش خود به عقل اعتماد کامل ندارد. وی اتکا به عقل را در مراحل اولیه تصحیح ایمان ضروری می‌داند ولی درک معارف بلند و لطایف و اشارات وحی را، به چیزی بالاتر از آن نیازمند می‌داند. قشیری خود را ملتزم به نص قرآنی دانسته و به آن به دیده اعتبار و تقدیس نگریسته است. در مورد برخورد وی با نص قرآنی بنا به قول برخی از محققان که در اندیشه‌های تفسیری او به پژوهش پرداخته‌اند وی نسبت به حفظ نص قرآنی حریص بوده است. در تبیین اشارات و لطایف قرآنی تکیه گاه این تفسیر تاویل عرفانی است. اگر هم در موردی، روایتی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم یا دیگران ذکر می‌شود بندرت نام راوی را می‌آورد. در نقل اقوال عارفان نیز به همین شیوه است. در مواردی به شان نزول پرداخته که در نقل آنها چندین قول را بیان کرده است. خلاصه دامنه نقل گرایی در این اثر بسیار محدود است. از طرفی دیگر وی در استخراج اشارات قرآنی از ادبیات فراوان بهره گرفته و این مسئله مبین آمیختگی عرفان و ادبیات در این تفسیر است. ذوق ادبی به کار گرفته شده در این تفسیر، بر مبنای اصول لغت، اشتقاق و اعراب و بلاغت استوار است. تعابیر ادبی او با اسلوب فنی ادیبانه همراه است. وی بر این باور است که قرآن قبل از هر چیز کتاب هدایت و معجزه پیامبر است و اعراب در برخورد با آن دچار حیرت و اعجاب می‌شوند. کوشش و اهتمام او بر آن است که در تفسیر خود گوشه‌ای از این جنبه‌های ادبی و اعجازی را با بهره گیری از اسلوب زیبای خود قرآن ارائه نماید. وی در تفسیر به اشعار عربی و امثال نیز استناد می‌کند. متاسفانه اخبار جعلی و موضوع در این تفسیر به چشم می‌خورد. که از جمله روایاتی است که از آنها به اسرائیلیات تعبیر می‌شود. این نوع روایات به ویژه در داستانهای پیامبران و اخبار گذشتگان مشهود است.
  • تعداد رکورد ها : 13