جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
بررسی آثار و احکام طلاق رجعی با در نظر گرفتن وضعیت حقوقی مطلقۀ رجعیه
نویسنده:
محمد صالحی مازندرانی,حسینعلی عبدالمجیدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پس از وقوع طلاق رجعی تا زمانی که شوهر حق رجوع به زن را دارد، زن و شوهر از لحاظ حقوقی در وضعیت حقوقی خاصی قرار دارند. از سویی طلاق واقع شده است، لیکن به نظر می رسد که این طلاق تأثیری در روابط زوجین ندارد و زن و شوهر همچنان نسبت به یکدیگر حقوق و تکالیفی دارند. از سوی دیگر، اگر مرد از حق رجوع خود استفاده نکند و مدت آن تمام شود، طلاق تأثیر خود را گذاشته و موجب جدایی آن ها از یکدیگر می شود. در شرع مقدس اسلام و به تبع آن در حقوق موضوعۀ ایران، در مدتی که مرد حق رجوع دارد، برای وی و مطلقۀ رجعیه حقوق و تکالیفی تعیین گردیده است. وجود این حقوق و تکالیف تا حدی است که برخی نظر بر این داده اند که مطلقۀ رجعیه زوجه محسوب می شود و هیچ تفاوتی با زوجه ندارد و لذا تمام آثار و احکام زوجه بر وی نیز بار می شود. برخی نیز وی را در حکم زوجه می دانند و تنها برخی از حقوق و تکالیف زوجه را بر وی نیز جاری و ساری می دانند. هر یک از این نظرات دارای آثار خاص خود بر مطلقۀ رجعیه می باشد. مآلاً پس از مطالعه و تحقیق و تأمل در نظرات و ادله و مستندات هر دو گروه و با توجه به ایرادهایی که بر هر نظر وارد است به نظر می رسد به رغم اینکه در قانون ایران، با عنایت به مادۀ 1120 قانون مدنی، بند 2 مادۀ 8 قانون امور حسبی و مادۀ 38 قانون حمایت از خانواده مصوب 1392، مقنن دیدگاه زوجیت حکمی مطلقۀ رجعیه را پذیرفته است، لیکن زوجۀ حقیقی بودن مطلقۀ رجعیه هم از لحاظ آثار و هم از لحاظ فلسفۀ چنین حکمی از نظر شارع مقدس که همانا منسجم ماندن و عدم انحلال نظام خانواده است هم به واقعیت و هم به مصلحت نزدیک تر می باشد.
بازتاب اندیشه های عرفانی فخرالدّین ابراهیم عراقی در آثار وی
نویسنده:
مریم اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از مطالعه و بررسی آثار فخرالدّین ابراهیم عراقی چنین برمیآید که به شدّت تحت تأثیر مکتبابنعـربی میبـاشد. او از پیروان ابنعـربی است و در بسیاری از موارد، مخصوصاً در مسأله? وحدت وجود به عقاید وی نزدیک میشـود، به گونهای که او را میتـوان میراث دار وحدت وجود ابنعـربی دانست. به طور کلّی، عرفان عراقی مبتنی بر وحدت وجود است و ندای «همه اوست» را در همه جا منتشر میسـازد. وی این اندیشه را در لمعات - که پس از استماع آرای ابنعـربی در مجلس درس قونوی تدوین گردید- با ظرافت خاصّی توجیه و تقریر نمودهاست.عراقی به هر چه مینـگرد، چهره? حق را میبـیند و جز او را نمیبـیند. وی وجود را امری واحد میداند که جز او حقیقت دیگری وجود ندارد. به اعتقاد او هنگامی که حجابهـا کنار رود، سالک به حقیقت مشاهده میکـند که جز او هیچ نیست. تأکید عراقی بر موضوع خودشناسی، در اینجـا معنا می?ـابد که انسان بداند وجودی جز وجود حق وجود نداشته و هر چه هست، اوست. در این مرحله، تمامی تضّادها از بین میرود و انسان، محلّ تجلّی اسما و صفات خداوند میگـردد. این پدیده، انسانکـامل است که نمونه? کامل آفرینش میبـاشد. او انسانکـامل را برتر از تمام موجودات هستی میداند. انسانکـامل عراقی، انسانی است که از اوصاف و صفات رذیله به دور باشد و عمل صالح انجام دهد. انسانکـامل او، انسان عاشق است و به عقیدهى او فقط عاشقان شایستهى رسیدن به چنین جایگاهی هستند. عراقی عشق خدا به ذات خود را سبب آفرینش هستی میداند و معتقد است هر چه در جهان هست جلوهای از همان حقیقت واحد میبـاشد. او در بیان وحدت وجود زبانی ویژهى خود دارد. همه میگـفتند جز خدا هیچ چیز وجود ندارد، امّا او میگـوید جز عشق هیچ چیز وجود ندارد. مقصود او از عشق، همان سرچشمهى وجود است. وی اسما و صفات حق را عین ذات او میداند ومیگـوید عالم مجموعهى اسمای تحقّق یافته است و هر موجودی، مظهر اسم مخصوص از نامهـای حق – تعالی- میبـاشد. او اسما و صفات را حجاب ذات خدا میداند و معتقد است ذات اقدس خداوند به وسیلهى صفات او پوشیده شده تا هیچ کس او را چنان چه هست، نبیند و نشناسد.او در بسیاری از اشعارش به تزکیه? درون و پالایش نفس و زدودن زنگارها اشاره کرده است و برای «دل» جایگاهی والا در نظر گرفتهاست و تمام ارکان عالم را متأثّر از احوالات دل میداند. در نگاه او هیچ موجودی به پای دل نمیرسد و تمام اسرار هستی را نقش بسته بر لوح دل میداند. در نگاه او، گمشدهى آدمی درون خود اوست و اگر با چشم حقیقتبـین خود نگاه کنیم، خدا را در وجود خود می?ـابیم.عراقی عارف جمالگـرا و شاهدبازی است که همه چیز را از دریچه? عشق مینـگرد و به گفته? خودش، آیین و مذهبی جز عشق ندارد. از این رو، در بیان هر مسأله? عرفانی از زبان عشق بهره میگـیرد و آن را به صورت عاشقانه- عارفانه مطرح میسـازد. به اعتقاد او، تمام عشق ها به عشق حقیقی ختم میشـود و در واقع عشق مجازی وجود ندارد و همهى عشقهـا، عشق به خداست.عشق از جمله اصلی و محوری عرفان عراقی و نگرش وحدت وجودی اوست که بدون درک و التزام آن، عملاً تمام عوامل دیگر منفعل میشـوند. از نظر او، عشق انواعی دارد و به عشق عام و عشق خاص تقسیم میشـود. او به سریان عشق در تمام موجودات عالم معتقد است و کاینات عالم را در جوش و خروش رسیدن به معشوق، اینگـونه به تصویر میکـشد:کرده عکس روی تو آیینه? دل گلشنــی
  • تعداد رکورد ها : 2