جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی تطبیقی ضرورت و ویژگی های حکومت دینی از دیدگاه امام خمینی (ره) و حسن البناء
نویسنده:
محمد مطلبی؛ استاد راهنما: ابوالحسن نواب؛ استاد مشاور: مهدی فرمانیان آرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امام‌خمینی به عنوان رهبر انقلاب اسلامی در ایران و حسن البناء به عنوان موسس سازمان اخوان‌المسلمین از مدافعان اسلام سیاسی و تشکیل حکومت دینی در عصر حاضر بوده اند، اما هر یک به چه دلیل به ضرورت تشکیل حکومت دینی رسیده و ویژگی های فرهنگی، اجتماعی وسیاسی یک جکومت دینی را بر اساس چه شاخصه هایی برشمرده و کدام یک از ویژگی ها را از دیگر شاخصه ها برجسته تر می دانند؟ اشتراکات و افتراقات این دو رهبر بزرگ اسلام سیاسی و مدافع تشکیل حکومت دینی در این زمینه چیست؟ رساله حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای و با مطالعه آثار این دو اندیشمند و تحلیل داده های استخراجی از آثار ایشان با روش توصیفی تحلیلی نشان می‌دهد امام خمینی (ره) ضرورت تشکیل حکومت اسلامی را به عنوان یک نیاز فطری بشر مطرح کرده، اما حسن البنا، ضرورت تشکیل حکومت اسلامی را بدیهی گرفته و بیشتر بر اجرای احکام اسلامی تاکید دارد. ویژگی‌های فرهنگی حکومت امام‌ خمینی و حسن‌البنا را می‌توان در تأکید مشترک آنها بر ایجاد یک جامعه واقعاً اسلامی مبتنی بر اصول بینشی توحیدی، ارزش‌‌ هویت اخلاقی افراد و پایبندی به آموزه‌های جاودانه اسلامی مشاهده کرد. در حیطه ویژگی‌های اجتماعی حکومت دینی نیز امام‌خمینی و حسن‌البنا بر ادغام ارزش‌های دینی در حکومت، ترویج عدالت‌اجتماعی و مشارکت فعال جامعه در فرآیندهای ملی و غیرملی تاکید دارد. در حوزه ویژگی های سیاسی الگوی امام‌خمینی که ریشه در مفهوم توحید و ولایت دارد، از اداره ابعاد سیاسی جامعه تحت نظر فقیهی که دارای اختیارات شرعی و قانونی است، دفاع می‌کند. در مقابل حسن‌البنا، بر ضرورت رویکرد تدریجی و کل نگر برای ایجاد حکومت‌اسلامی تاکید کرد. دیدگاه البنا حول‌محور اصلاحات اجتماعی و آموزش ارزش‌های اسلامی در میان مردم در حال چرخش است. او از یک نظام سیاسی دفاع می‌کند که منعکس کننده اصول اسلام باشد و در عین حال وحدت در امت اسلامی را مورد ترویج قرار‌دهد.
بررسی مؤلفه‌ها و مصادیق مصلحت از منظر آموزه‌های دینی با تاکید بر دیدگاه امامین انقلاب امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه‌ای(حفظه‌الله)
نویسنده:
مجتبی اسمعیلی؛ استاد راهنما: حسین مقدس
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مصلحت، به عنوان یکی از مفاهیم بنیادین و پویا در فقه اسلامی و آموزه‌های دینی، نقشی اساسی در تنظیم امور فردی و اجتماعی ایفا کرده و همواره ابزاری برای ایجاد توازن حکیمانه میان اصول ثابت شریعت و مقتضیات متغیر زمان و مکان بوده است. این مفهوم که ریشه در حکمت بالغه الهی و اهداف غایی شریعت (مقاصد الشریعه) دارد، در نظام جمهوری اسلامی ایران، اهمیت آن به سطحی بی‌سابقه رسیده و با تأسیس این نظام بر پایه نظریه ولایت فقیه، به یکی از ارکان اصلی تصمیم‌گیری در سطوح عالی کشور تبدیل شده است. اهمیت این مفهوم در مواجهه با مقتضیات متغیر زمان و مکان و چالش‌های پیچیده دوران معاصر، ضرورت بررسی جامع آن را دوچندان می‌کند. این پژوهش با هدف تبیین جامع مفهوم، مولفه‌ها و مصادیق مصلحت از منظر آموزه‌های دینی و تحلیل تطبیقی دیدگاه‌ها و سیره عملی امام خمینی, و آیت‌الله خامنه‌ای(حفظه‌الله)، به روش کتابخانه‌ای و با بررسی منابع اصیل دینی، آثار و بیانات امامین انقلاب و پژوهش‌های مرتبط انجام شده است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که مصلحت در آموزه‌های دینی ریشه در حکمت الهی و مقاصد شریعت (حفظ دین، جان، عقل، نسل، مال، و تأمین عدالت اجتماعی) دارد و سیره معصومین, تجلی‌گاه مصلحت‌اندیشی حکیمانه مبتنی بر واقع‌بینی، اولویت‌بندی مصالح و اولویت مصالح عمومی بوده است. این اصول در اندیشه امام خمینی, در قالب نظریه ولایت مطلقه فقیه و فقه حکومتی، به عنوان ابزاری محوری و «مصلحت نظام» به عنوان اوجب واجبات مطرح گردید و بنیان‌گذار این رویکرد در اداره جامعه شدند. آیت‌الله خامنه‌ای(حفظه‌الله) نیز با ادامه این مسیر، به توسعه ابعاد عملی، نهادینه‌سازی فرآیندها، مانند تقویت مجمع تشخیص مصلحت نظام و تطبیق کاربرد مصلحت با نیازها و پیچیدگی‌های فزاینده دوران استقرار و توسعه نظام پرداختند. مقایسه تطبیقی نشان‌دهنده پیوستگی در اصول و تفاوت در تأکیدها و گستره کاربرد، متأثر از زمینه‌های تاریخی متفاوت است. یافته‌های کلان پژوهش نشان می‌دهد که مصلحت در اندیشه و عمل هر دو رهبر، ابزاری محوری، ضروری و کارآمد در فقه حکومتی برای تضمین پویایی، کارآمدی، اقتدار و بقای نظام اسلامی در مواجهه با واقعیت‌های متغیر و چالش‌های پیچیده دوران معاصر بوده است. هرچند به‌کارگیری مصلحت با چالش‌ها و نقدهایی روبرو است، اما تلاش برای ضابطه‌مند کردن، افزایش شفافیت و بهره‌گیری از کارشناسی در تشخیص و اجرای آن ادامه دارد. درک صحیح از این مفهوم برای فهم سازوکار تصمیم‌گیری در سطوح عالی نظام جمهوری اسلامی ایران و تحلیل عملکرد آن ضروری است.
چگونگی مواجهه علمای شیعه با حاکمان با تأکید بر دیدگاه امام خمینی (ره)
نویسنده:
مهدی عیدی؛ استاد راهنما: جواد اکبری مطلق؛ استاد مشاور: احمد اکبرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه علمای شیعه با حاکمان در طول تاریخ، یکی از موضوعات بنیادین در حوزه فقه سیاسی شیعه بوده است. این رابطه گاه بر اساس تقیه و کناره‌گیری از قدرت سیاسی، و گاه بر اساس دخالت مستقیم در امور حکومت شکل گرفته است (سبحانی، 1381). تحلیل این مواجهه‌ها، به ویژه در دوره معاصر و با تأکید بر دیدگاه‌های امام خمینی (ره)، که خود بنیان‌گذار نظامی بر پایه نظریه ولایت فقیه بود، از اهمیت مضاعفی برخوردار است (امام خمینی، 1385). دیدگاه امام خمینی (ره) در خصوص «ولایت فقیه» نه صرفاً یک نظریه فقهی، بلکه طرحی سیاسی-اجتماعی برای برپایی حکومت اسلامی است. این نظریه، مشارکت فعال و مشروعیت‌بخش علمای دین در عرصه قدرت را ضروری می‌داند و نقطه عطفی در تاریخ مواجهه علمای شیعه با حکومت محسوب می‌شود (بجنوردی، 1391). بر همین اساس، بررسی علمی این موضوع، گامی اساسی در تبیین مبانی فقه سیاسی معاصر و فهم بهتر نقش علما در تحولات اجتماعی و سیاسی خواهد بود. علاوه بر اهمیت نظری و علمی، ضرورت عملی این تحقیق نیز قابل توجه است. در شرایط کنونی جهان اسلام، که با بحران مشروعیت، گسترش جریان‌های افراطی، سکولاریسم و فشارهای بین‌المللی مواجه است، بازخوانی نقش علما در برابر حاکمان، به‌ویژه با الگوگیری از اندیشه‌های امام خمینی (ره)، می‌تواند راهگشا باشد (مطهری، 1379).
بررسی مبانی تقریب در آرای امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مدظله) و مقایسه آن با دیدگاه های برخی از معاصران اهل سنت( شیخ محمود شلتوت، شیخ محمد غزالی، دکتر عبدالله بن بیه، شیخ عبدالمجید سلیم و... )
نویسنده:
فاطمه نیک زادالحسینی؛ استاد راهنما: رضا سعادت نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در قرآن کریم آیات متعددی دعوت به وحدت و همدلی بین مومنان کرده است همچنان که می فرماید : « یا ایّها الّذین آمنوا ادخلوا فی السلم کافه و لا تتبعوا خطوات الشیطان انّه لکم عدوّ مّبین » (بقره آیه 208 ) و نیز تاکید می کند که مومنان به شدت از تفرقه و دوری پرهیز کنند. همچنان که می فرماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا ...» (آل عمران آیه 103). این دعوت به وحدت و پرهیز از تفرقه از جهات مختلف در قرآن قابل بررسی است. پیامبران الهی همیشه بر اصل وحدت بین امت ها اهمیت قائل بودند و تلاش می کردند تا از بروز نفاق و تفرقه جلوگیری کنند. پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز برای تحقق وحدت بین مسلمانان و جلوگیری از تفرقه همواره اقداماتی داشته اند برای مثال فتح مکه بدون جنگ و خونریزی، خطبه ی پیامبر در غدیر خم و ... . موضوع وحدت و یکپارچگی اجتماع مسلمین به طور مستقل مورد توجه و عنایت ائمه اطهار (علیهم السلام) قرار داشته است، به گونه ای که آن بزرگواران ضمن تأکیدهای فراوان بر ضرورت حفظ اتحاد مسلمین، آن را از وظایف اصلی شیعیان در بر خورد با مخالفان مذهبی می دانسته اند. امام علی (علیه السلام) می فرماید: به شدت از اختلاف و تفرقه بپرهیزید ، چه اینکه انسان های اندک پراکنده دستخوش دام های شیطان می گردند ، چنان که گوسفندان پراکنده و از محور به دور افتاده، طعمه گرگ می شود. بنابر آنچه گفته شد می توان گفت مسئله وحدت، یکپارچگی و همدلی یکی از عناصر مهم حفظ جامعه اسلامی است و تفرقه همانند آتشی ست که به جان امت اسلام می افتد و سبب منفعل شدن و در نهایت نابودی جامعه اسلامی خواهد شد. در میان مذاهب اسلامی اعتقادات، باورها و اصول مشترک زیادی وجود دارد از جمله اعتقاد به توحید، نبوت، معاد، کتاب آسمانی مشترک و ... اما با این حال در میان این مذاهب، مفاهیم و عقایدی نیز وجود دارد که در آن اختلاف است و مسلمانان از دیر باز تا کنون با استفاده از روایات، آیات قرآن، دلایل عقلی و مستندات تاریخی در تلاش برای اثبات درستی این عقاید مخالف هستند. از جمله این عقاید مخالف مسئله امامت، عدالت خداوند، برخی از احکام و .... می باشد. از دیر باز دشمنان اسلام از همین اختلافات بین مسلمانان سوءاستفاده کرده و با دامن زدن به این اختلافات و تحریک مسلمانان از راه های گوناگون دست به تفرقه افکنی بین مسلمانان زدند و از همین مسئله به عنوان مهم ترین سلاح خود استفاده می کنند. در خلال تحولات اخیر منطقه ای در رابطه با درگیری و تنش میان فلسطین و رژیم صهیونیستی مشاهده شد که برخی از مسلمانان اهل تشیع به کمک رسانی و حمایت شیعیان از مردم مظلوم غزه به دلیل سنی مذهب بودن آن ها معترض هستند. بررسی این موضوع نشان می دهد ریشه این اعتراضات نابخردانه در تلاش های دشمنان اسلام برای تفرقه افکنی میان مذاهب اسلامی می باشد. با توجه به ضرورت و اهمیت وحدت مسلمین و جلوگیری از تفرقه بر اساس مطالبی که به آن اشاره شد برخی از علمای اسلام اندیشه تقریب مذاهب را پایه گذاری کردند. و هدف آن ها نزدیک کردن هر چه بیشتر مذاهب مختلف مسلمانان به یکدیگر و از بین بردن اختلاف بین آن ها است. در تاریخ اسلام گاهی برخی از خلفا برای تقریب مسلمانان تلاش کرده اند اما به دلیل اینکه بیشتر اهداف آن ها مسائل سیاسی بوده است، سرانجام موفق نداشته اند. اما از قرن چهاردهم هجری به بعد با مقالات سید جمال الدین اسدآبادی، تقریب مذاهب جان تازه ای به خود گرفت. و پس از او با تلاش و اهتمام برخی علمای شیعه و اهل سنت مانند محمد عبده، محمد تقی قمی و .... مجامع مهمی برای تقریب مذاهب تشکیل شد که نقش بسزایی در تحقق این اندیشه ی مهم داشته اند. در قرن اخیر و با ظهور بیشتر جریان‌های تندروی اسلامی همانند وهابیت، اسماعیلیه، صوفیه و... و علنی شدن دشمنی بدخواهان اسلام و تلاش بیشتر آنان برای تفرقه افکنی بین مسلمانان جهت جلوگیری از قدرت گرفتن آنها، مسئله‌ی تقریب مذاهب اسلامی به یکی از دغدغه‌های مهم دلسوزان جهان اسلام تبدیل ‌شده است. کتاب‌ها و مقالات بسیاری نوشته شده است؛ ولی با این همه، بحث تقریب هنوز در چهارچوب احساسی و شعارگونه محدود شده است. و همچنان دچار خلا های پژوهشی می باشد. یکی از تأثیرگذارترین رهبران وحدت‌طلب و پیشوایان اصلاح‌گرای معاصر، امام خمینی(ره) است. او نیز همچون سید جمال‌الدین اسدآبادی، بنیان گذار حرکت اصلاحی و وحدت‌طلبی، از برجسته‌ترین منادیان همبستگی و انسجام اسلامی به شمار می‌رود. در نگاه امام خمینی(ره) تعالیم اسلامی بر محوریت امت اسلامی و برادری و برابری اسلامی استوار است. وی تعدد و اختلاف و دشمنی را در جامعه اسلامی از دسیسه‌های استعمار و قدرت‌های جهان‌خوار می‌داند. امام خمینی(ره) سخت معتقد به وحدت مسلمانان- با قطع نظر از گرایش‌های مذهبی آنان- در مقابل استعمارگران و دشمنان اسلام بود و وحدت اسلامی را رمز پیروزی و موفقیت مسلمانان می‌دانست. و هر حرکتی را که به تفرقه و تشتت صفوف مسلمانان و بهره‌برداری و استیلای استعمارگران می‌انجامید، محکوم می‌کرد و با صدور فتاوای تقریب‌گرایانه و پیام‌های پیاپی راه‌های عملی وحدت شیعه و سنی را بیان می‌نمود. آیت الله خامنه ای، به عنوان رهبر مقتدر حکومت اسلامی یکی از طلایه‌داران تقریب مذاهب اسلامی دارای مبانی و شاخص هایی منطبق بر آموزه‌های اصیل اسلامی است. وحدت از نگاه ایشان یک مسأله استراتژیک است ، ایشان نه تنها با گفتار و بیانات‌شان در این زمینه گام برداشته‌اند بلکه در حیطه عمل ، با تأسیس مجمع جهانی تقریب مذاهب و مجمع جهانی اهل‌بیت علیهم‌السلام که هر دو در راستای تقریب مذاهب و وحدت اسلامی فعالیت می‌کنند در این جهت قدم برداشته‌اند.
یقین وآثار آن در تربیت عرفانی با تاکید بر اندیشه امام خمینی ره
نویسنده:
زینب عسکری مسینان؛ استاد راهنما: محمد مهدی علیمردی؛ استاد مشاور: حنیف نصراللهی نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بیان موضوع در تربیت عرفانی یقین به‌عنوان یکی از اصول بنیادین شناخته می‌شود که نقش اساسی در تعمیق ایمان و استواری اخلاقی افراد دارد. فقدان یقین در فرآیند تربیت عرفانی منجر به بروز رفتارهای سطحی، عدم پایبندی به اصول دینی و کاهش تعهدات اخلاقی می‌شود. این مسئله به‌ویژه در دوران معاصر، با توجه به چالش‌های فرهنگی و اجتماعی مختلف، اهمیت بیشتری پیدا کرده است. امام خمینی (ره)، در آثار خود مانند "چهل حدیث" و "آداب الصلوه"، یقین را به‌عنوان مفهومی محوری و تحول‌ساز در رشد معنوی معرفی کرده‌اند. از این رو، درک دقیق مفهوم یقین و بررسی نقش آن در تربیت دینی، به‌ویژه با تأکید بر اندیشه‌های امام خمینی، اهمیت بسیاری دارد. همچنین در سایر کتب مانند قوت القلوب ابوطالب مکی و آیات وروایات متعدد بینش دهی وآثار مراتب یقین بطور قابل توجهی ذکر شده است. این پژوهش درتلاش است تا رابطه بین یقین ، تربیت عرفانی وتاثیرات عمیق ان برارتقای ارزشهای دینی را بررسی کند. مسئله اصلی این پژوهش بادرنظر گرفتن افزایش رویکردهای رفتاری نامطلوب حتی در قشرمذهبی و عدم رضایت از زندگی ودین گریزیهای روزافزون بویژه در جامعه اسلامی این پرسش است که چگونه یقین می‌تواند به‌عنوان یک نیروی محرک، نقش محوری در تربیت عرفانی ایفا کند وچگونه می‌توان آن را در نظام‌های تربیتی پیاده‌سازی و تقویت کرد. این پژوهش به دنبال آن است تا با تبیین مفهوم یقین و تحلیل جایگاه آن در شکل‌دهی رفتارهای دینی و اخلاقی، زمینه هایی برای تقویت معارف یقینی بمنظور اصلاح دیدگاهها وبه تبع آن اتخاذ رویه رفتاری مطلوب ومتناسب در تربیت عرفانی پیشنهاد کند. در نتیجه، این پژوهش با هدف شناخت دقیق‌تر جایگاه یقین در تربیت عرفانی و بررسی آثار آن در تلاش است تا زمینه های تربیتی مؤثری برای تربیت نسل‌های آینده ارائه دهد بنحوی که بتوانند در مواجهه با چالش‌های روزمره زندگی، به ارزش‌های دینی پایبند باشند و از تزلزل‌های روحی و اعتقادی در امان بمانند. دلایل انتخاب موضوع یقین به‌عنوان نیرویی که شخص را به سوی خداوند و اهداف معنوی هدایت می‌کند و در تصمیم‌گیری‌های فرد و اتخاذ رویه‌های مختلف او در زندگی نقش مهمی دارد، نیازمند مطالعه و تبیین عمیق است تا نقش آن در ایجاد تعهدات دینی و پرورش نسل‌های متعهد روشن گردد. لذااین موضوع به دلیل اهمیت جایگاه یقین درنظام تربیت عرفانی که درمنابع متعدد اسلامی وبویژه درآثارامام خمینی رحمه الله علیه بعنوان یک اصل مهم به آن پرداخته شده است انتخاب گردید
بررسی تحلیلی و تطبیقی موارد استعمال عرف درباب عبادات کتاب تحریرالوسیله امام خمینی (ره)
نویسنده:
فاطمه نظام پرست؛ استاد راهنما: موسی حکیمی صدر؛ استاد مشاور: فاطمه رجایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع‌ عرف‌ و جایگاه‌ آن‌ در استنباط‌ احکام‌ شرعی، از مهم‌ترین‌ مباحث‌ عصر حاضر محسوب‌ می‌شود. این‌ اهمیت‌ از جهات‌ ذیل‌ است:عرف، از موضوعاتی‌ است‌ که‌ در رسانه‌های‌ عمومی‌ از قبیل‌ مطبوعات، مورد بحث‌ و مناقشه‌ بوده‌ و در مورد جایگاه‌ آن‌ در قانونگذاری، بعضی‌ از نظرات‌ افراطی‌ مطرح‌ شده‌ است. چنانکه‌ برخی‌ بر این‌ نظرند که‌ چون‌ عرف‌ بر حسب‌ گذشت‌ زمان‌ تغییر می‌یابد، پس‌ لازم‌ است‌ قوانین‌ اسلامی‌ هم‌ دستخوش‌ تغییر و دگرگونی‌ شود تا تناسب‌ و هماهنگی‌ آن‌ با عرفیات‌ زمان‌ حفظ‌ شده‌ و از متروک‌ شدن‌ و انزوای‌ آن‌ جلوگیری‌ شود. مرحوم‌ امام‌ خمینی(ره) نیز در این‌ زمینه‌ می‌فرماید:از جمله‌ شرایط‌ اجتهاد، اُنس‌ به‌ محاورات‌ عرفی‌ و فهم‌ موضوعات‌ عرفی‌ است؛ همان‌ عرفی‌ که‌ محاورات‌ قرآن‌ و سنت‌ بر طبق‌ آن‌ صورت‌ گرفته‌ است. شرط‌ اجتهاد، دوری‌ جستن‌ از خلط‌ دقایق‌ علوم‌ عقلی‌ با معانی‌ عرفی‌ عادی‌ است. چه‌ بسیار مواردی‌ که‌ در این‌ زمینه‌ خطا صورت‌ می‌گیرد، چنانکه‌ برای‌ برخی‌ از مشغول‌ دلان‌ دقایق‌ علوم‌ - حتی‌ اصول‌ فقه‌ به‌ معنای‌ امروزی‌ آن‌ - این‌ مشکل‌ زیاد پیش‌ می‌آید که‌ معانی‌ عرفی‌ بازاری‌ و رایج‌ میان‌ اهل‌ لغت‌ را که‌ بنای‌ قرآن‌ و سنت‌ بر آن‌ است، با دقتهایی‌ که‌ خارج‌ از فهم‌ عرف‌ می‌باشد به‌ هم‌ می‌آمیزند. عرف‌ در لغت‌ در معانی‌ مختلفی‌ استعمال‌ شده‌ است:پیاپی‌ بودن‌ شی، به‌ گونه‌ای‌ که‌ اجزای‌ آن‌ متصل‌ به‌ یکدیگر باشد، چیزی‌ که‌ مرتفع‌ باشد،ضد‌ نُکر و به‌ معنی‌ معروف، و معروف‌ به‌ معنای‌ شناخته‌ شده، و چهره‌ انسان‌ که‌ به‌ آن‌ شناخته‌ می‌شود. کاربرد عرف‌ در استنباط.درموردی‌ که‌ نص‌ شرعی‌ موجود نیست‌ و حکم‌ شرعی‌ از عرف، کشف‌ می‌شود. البته‌ این‌ کشف‌ در صورتی‌ معتبر است‌ که‌ ثابت‌ شود عرف‌ از عرف های‌ عامی‌ است‌ که‌ به‌ زمان‌ و مکان‌ خاصی‌ مربوط‌ نمی‌شود، تا با این‌ عدم‌ محدودیت‌ زمانی‌ و مکانی‌ بتوانیم‌ به‌ عصر معصوم‌ (ع) برسیم‌ و تقریر معصوم‌ (ع) را دارا باشیم‌ و عرف‌ مذکور، سنت‌ تقریری‌ شود. سیره‌ متشرعه‌ و نیز بنای عقلا از جمله‌ این‌ موارد است. صحت‌ بیع‌ معاطاتی: امام‌ خمینی‌ (ره) در این‌ زمینه‌ می‌فرماید: روش‌ مستمر عقلا از ابتدای‌ پیدایش‌ تمدن‌ و نیاز به‌ مبادلات‌ تا زمان‌ حاضر، دلالت‌ بر صحت‌ بیع‌ معاطاتی‌ می‌کند، بلکه‌ ظاهراً‌ بیع‌ معاطاتی‌ زماناً‌ مقدم‌ بر بیع‌ عقدی‌ و از جهت‌ قلمرو، وسیع‌تر از آن‌ بوده‌ است. در زمان‌ پیامبر (ص) هم‌ این‌ نوع‌ معامله‌ رایج‌ بوده‌ و اگر این‌ روش‌ نزد شارع‌ صحیح‌ نمی‌بود و افاده‌ ملکیت‌ نمی‌کرد، از این‌ روش‌ منع‌ می‌نمود، و در این‌ صورت، در میان‌ مردم‌ شیوع‌ پیدا می‌کرد.جایز بودن‌ وضو و شرب‌ از نهرهای‌ بزرگ‌ و نماز خواندن‌ در اراضی‌ وسیع، ولو این که‌ انسان‌ علم‌ به‌ رضایت‌ مالکین‌ آن ها نداشته‌ باشد. مرحوم‌ آیت‌ا خویی‌ در این‌ زمینه‌ می‌فرماید: عمده‌ دلیل‌ در این‌ مورد، روش‌ مستمر قطعی‌ عقلاست‌ که‌ در اراضی‌ وسیع، تصرفاتی‌ از قبیل‌ استراحت‌ و نمازخواندن‌ انجام‌ می‌دهند و شارع‌ هم‌ منعی‌ از این‌ روش‌ ننموده‌ است. شرح بحث در این قسمت به ذکر نمونه ای از موضوع اصلی پایان نامه و نحوه تحلیل و تطبیق آن می پردازیم: 1-پاک شدن آب نجس به وسیله آب کر دیدگاه امام خمینی (ره): آب نجس با زایل شدن تغییر آن پاک می شود، خواه زوال نجاست خود به خود باشد یا به واسطه تغییر خارجی باشد. به شرط این که آب جاری باشد یعنی از زمین با تمام اقسام آن بجوشد. طبق نظر مشهور آب چاه، حکم آب جاری را ندارد و شرط جاری بودن آب، دائمی بودن جریان آن است. حکم آب جاری مانند بقیه اقسام آب است که به محض برخورد با نجاست چنان چه آب کم باشد نجس می شود و روایت نیز این نظریه را تأیید می کند. آب جاری مانند آب غیرجاری است از این جهت که از بین رفتن تغییر آب مطلقاً موجب پاک شدن آن نمی شود. آب غیرجاری در صورتی پاک می شود که با آب کر برخورد کند و فرقی نمی کند که این برخورد پس از زوال تغییر آب نجس باشد یا هم زمان با برخورد این تغییر صورت گیرد. هرچند ممکن است اطلاق عبارت معنایی غیراز معنای مذکور را شامل شود یعنی منظور این باشد که آب نجس پاک می شود زمانی که تغییرآن زایل شود و با آب کر برخورد کند هرچند این برخورد قبل از زوال تغییر باشد. آن چه گفته شد درباره آب جاری هم صادق است چنان چه آب جاری قلیل را به محض برخورد با نجاست، نجس بدانیم. اگر صفات سه گانه مقداری از آب تغییر کند و بقیه آب کر باشد با زایل شدن تغییر، آب نجس شده هم پاک می شود. این صورت مانند صورتی است که با آب جاری برخورد کند. هم چنین در پاک شدن آب لازم نیست برخورد آب نجس با آب کر از منظر عرف یک دفعه صورت گیرد همان گونه که نظر مشهور فقهای متأخر نیز همین است. لذا صرف برخورد با آب کر کافی است و مهم نیست که به چه شکلی صورت گیرد زیرا به محض برخورد، این دو آب تبدیل به یک آب می شود. تحلیل دیدگاه امام خمینی (ره): عده ای از فقها معتقدند که برای پاک شدن آب نجس به وسیله آب کر، باید آب کر را به صورت یک دفعه بر روی آب نجس ریخت و منظور از یک دفعه این است که از نظر عرف، آب کر به روی آب نجس یک باره ریخته شود چون که اگر آب کر به صورت مقطعی و چندباره به روی آب نجس ریخته شود کفایت نمی کند و با هر دفعه برخورد دو آب با یکدیگر، آب ریخته شده نیز نجس می گردد. پس باید آب را از نظر عرف به صورت یک دفعه بر روی آب نجس بریزد یعنی وقتی که عرف مردم آن صحنه را می نگرند بگویند که آن شخص آب را به صورت یک دفعه بر روی آب نجس ریخت. (فاضل هندی، کشف اللثام، ج1، ص315). از نظر عقلی این که گفته شود آب کر به صورت یک دفعه به روی آب نجس ریخته شود امکان پذیر نیست چون که از نظر عقل این که تمام آن آب کر در یک زمان واحد به آن آب نجس برخورد کند ممکن نخواهد بود پس باید گفت که منظور از برخورد یک دفعه، برخورد عرفی است و آب نجس زمانی به واسطه ملاقات با آب کر پاک می شود که بعد از آن به هر دو اطلاق آب واحد شود نه آن
جایگاه تبرّی و تولّی در سلوک توحیدی با تکیه بر اندیشه امام خمینی (ره)
نویسنده:
طاهره عباسپور؛ استاد راهنما: رضا الهی منش؛ استاد مشاور: حسین مطیع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پروردگار رب العالمین ، ولایت مطلقه خود را در عالم هستی ( هم تکوینی و هم تشریعی) منحصرا به عهده دارد.‌اسم ولّی خداوند در عالم هستی مظهر می طلبد، ولّی خداوند کسی است که مقامات سیرو سلوک الی الله را طی کرده، از خود فانی شده، اراده او اراده الهی و گفتار و عمل او، کلام و فعل خداوند شده است.‌ او واسطه فیض الهی به بندگان مؤمن و موحّد خداوند است. انسان کاملی که به مقام ولایت رسیده و همه امورش تحت تدبیر کامل خداوند عهده داری می شود. تولّی پذیرفتن ولایت اولیاء الله و تبرّی دوری و بیزاری جستن از دشمنان آنهاست. این تولّی و تبرّی همه مراتب وجودی انسان و همه امور ظاهری ، باطنی و معنوی او را دربرمی گیرد. سالکی که عزم و اراده بر سیر و سلوک معنوی و عروج روحانی دارد. به اولیاء الهی که خود طی طریق کرده و به نهایت مراتب کمال رسیده اند، متمسک شده و او را راهنما و رهبر و کارساز و عهده دار همه امورش در اسفار اربعه می کند. او در سلوک توحیدی از خود سلب اختیار و قدرت و علم کرده و رشته امورش را به عهده ولّی خدا واگذار می کند. در این سفر روحانی قدم اول برداشتن حجابها و موانعی است که اورا از این سفر باز می دارد، حب نفس، حب دنیا ،وسوسه های شیطان، رفتار و گفتار اهل باطل و طاغوت، و قبول ولایت آنها مانع سلوک توحیدی سالک است. رویگردانی و اعراض و انصراف از ولایت آنها ( تبرّی) و بغض قلبی، شرط لازم و مقدمه سلوک است. در مقابل تولّی به ولایت انسان کامل هم در محبت قلبی و هم در معرفت و شناخت نسبت به آنها و هم در عمل و اطاعت از آنها، قدم بعدی است. معرفی آثار و دیدگاه‌های علما و عرفای متقدم و متأخر و به ویژه اندیشه عرفانی حضرت امام خمینی رحمه الله علیه، ما را در شناخت این مسیر یاری می کند.
تبیین مستندات قرآنی و روایی امام خمینی (ره) درباره آداب ظاهری و باطنی تلاوت قرآن
نویسنده:
محمد حسین بازوبندی؛ استاد راهنما: علی حاجی خانی؛ استاد مشاور: کاظم قاضی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قرآن کریم اولین مصدر دریافت معارف الهی و ثقل اکبر در تمام زمینه ها و مخصوصا در تربیت انسان کامل است. با توجه به توصیه های فراوان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)و ائمه اطهار علیهم السلام در مورد تلاوت قرآن برای بهره گیری تربیتی از تعالیم این کتاب آسمانی، اما با این حال بسیاری از مسلمانان تنها به خواندن قرآن و کسب ثواب ظاهری از آن بسنده نموده و در نتیجه خود را از دریای عمیق تعالیم و سرمایه های عظیم این کتاب حیات بخش محروم می سازند. بر اساس رویکرد تربیتی به کتاب الهی این سوال مطرح می شود که کسب چه مقدمات و رعایت چه آدابی باعث ارتقای سطح تعامل با کتاب الهی و بهره گیری معنوی از تلاوت آن می شود. این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی در پردازش و کتابخانه ای و اسنادی در استخراج،بر اساس آیات و روایات و تاکید بر آراء امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در مجموعه آثار ایشان، به تبیین مستندات قرآنی و روایی امام خمینی (ره)درباره آداب ظاهری و باطنی تلاوت قرآن پرداخته است. در نتایج این جستار،آداب تلاوت به نه دسته تقسیم شده است که عبارت است از آداب باطنی (یقظه، شناخت، اخلاص، صبر و توسل) و آداب ظاهری (تمهید ، قرائت، تدبیر و مربی ربانی) و ذیل هر ادب تلاوت، سخنان امام خمینی(ره) و آیات و روایات مرتبط با آن بخش بیان شده است.
حکمرانی انبیا الهی در قرآن کریم و بازتاب آن در اندیشه امام و رهبری
نویسنده:
هادی حسینی مقدم؛ استاد راهنما: حسین ارجینی؛ استاد مشاور: سهراب مقدمی شهیدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکمرانی انبیاء الهی به معنای روش و کیفیت فرمانروایی انبیاء از موضوعاتی است که منجر به ایجاد دو دیدگاه دین گرایی در امور سیاسی - اجتماعی و دین گریزی گردیده است. در رویکرد نخست که با نگاهی حداکثری به دین به وجود آمده، ادیان الهی بویژه دین اسلام برای هدایت همه جانبه انسان نازل شده و دارای آموزه‌های مختلفی است که برخی از آنها تنها با کمک حکومت قابل اجرا می‌باشد لذا انبیاء وظیفه داشتند با ایجاد حکمرانی الهی، زمینه را برای هدایت مردم آماده و احکام الهی را اجرا نمایند. در رویکرد دین گریزی که توسط اندیشمندان سکولار ترویج می‌شود با نگاهی حداقلی به دین ، دخالت در سیاست و ایجاد حکمرانی برای ادیان و انبیاء الهی نفی گردیده و برنامه‌ی آنها صرفا در حوزه‌ی امور عبادی و اخلاقی منحصر و محدود می‌گردد. حضرت امام خمینی و مقام معظم رهبری با پذیرش دیدگاه نخست معتقدند جامعه اسلامی به خاطر ماهیت دین اسلام و تبعیت از انبیاء وظیفه دارد برای اجرای قوانین اسلام و شکل گیری حیات طیبه‌ای که مورد انتظار خداوند است به ایجاد حکمرانی الهی اقدام نمایند. در حیات طیبه دغدغه حکمرانان اجرای احکام الهی و پایبندی به ارزش‌های دینی بوده و ضمن توجه به اصالت آخرت و بعد معنوی انسان‌ها به نیازها و پیشرفت‌های مادی نیز توجه خواهد شد. انقلاب اسلامی ایران نیز با تکیه بر اهداف و آموزه‌های دینی و به دنبال نهضت انبیاء درصدد رسیدن به حیات طیبه‌ای که در آن آرامش، معنویت، پیشرفت، اخلاق و ... در سایه توحید الهی شکل خواهد گرفت، می‌باشد. هدف از این تحقیق که با روش توصیفی، تحلیلی و با شیوه کتابخانه‌ای صورت پذیرفته، اینست که حکمرانی انبیا الهی و بازتاب آن را در اندیشه‌ امامین انقلاب اسلامی تبیین نماید.
جایگاه سنت نبوی در رابطه دین و سیاست، بررسی تطبیقی ​​اندیشه امام خمینی (ره) و استاد حسن البنا
نویسنده:
عقیل مهدی قربی؛ استاد راهنما: مظفر العارضی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سنت نبوی یکی از مهم‌ترین دلایل برای رد شبهه‌ی سکولاریسم در جدایی دین از سیاست است که جهان اسلام را تحت تأثیر قرار داده است و مسلمانان نیز زمانی که رهبرانشان در کشورشان اسلام را جدا کرده و در یک طرف قرار داده‌اند و سیاست را در طرف دیگری قرار داده‌اند، تحت تأثیر قرار گرفتند. در مقابل این شبهه، علمای دینی به نقد این ایده پرداخته‌اند که از برجسته‌ترین آنان در قرن بیستم، امام خمینی و استاد حسن البنا می‌باشند. این مطالعه از روش توصیفی-تحلیلی برای خواندن افکار این دو عالم استفاده کرده و بر پژوهش‌های مرتبط با سنت نبوی و نقش آن در رد این شبهه متمرکز شده است. هدف این مطالعه کشف موضع سنت نبوی در مورد رابطه بین دین و سیاست از طریق مطالعه مقایسه‌ای بین امام خمینی و استاد حسن البنا است. مطالعه به بررسی چگونگی تفسیر هر یک از این دو عالم از سنت نبوی و استفاده از آن در تدوین دیدگاه‌های سیاسی‌شان می‌پردازد و بر نقاط اشتراک و اختلاف بین آن‌ها تمرکز دارد. از طریق این مطالعه مقایسه‌ای، مشخص می‌شود که امام خمینی و استاد حسن البنا هر دو پیامبر را نه تنها به عنوان فرستاده‌ای از جانب خداوند که مأمور به هدایت بشر است، بلکه به عنوان رهبر و فرمانده مسلمانان می‌دانند. پیامبر تمامی امور مرتبط با جامعه اسلامی را از ابتدای ظهور آن، در هر شرایطی، چه در جنگ و چه در صلح، مدیریت می‌کرد. بنابراین، مشخص می‌شود که سیاست یکی از عناصر مهم نقش پیامبر به عنوان رئیس و رهبر جامعه اسلامی است و به عنوان منبع اساسی و دلیلی ثابت بر شمول اسلام نسبت به سیاست می‌باشد. امام خمینی و استاد حسن البنا با تکیه بر سنت نبوی، بر ضرورت استمرار حکومت اسلامی بین مسلمانان پس از وفات پیامبر تأکید می‌کنند. امام خمینی این دیدگاه را در نظریه ولایت فقیه تجسم می‌کند که بر ضرورت رهبری فقیه برای جامعه اسلامی در غیاب امام معصوم و برپایی دولتی مبتنی بر شریعت اسلامی تأکید دارد. در مقابل، استاد حسن البنا این دیدگاه را در نظریه خلافت بیان می‌کند که آن را یک شعیره اسلامی می‌داند که مسلمانان باید به آن بیاندیشند و آن را احیا کنند، زیرا خلافت نماد وحدت اسلامی و نشان ارتباط بین امت‌های اسلام است. با وجود این تفاوت‌ها، در هر دو نظریه مشخص می‌شود که اسلام دینی کامل و جامع برای تمام جنبه‌های زندگی به ویژه سیاست است و هیچ مجالی برای جدایی بین اسلام و سیاست وجود ندارد.