جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 17
بررسی تأثیر کتاب عبقات الانوار در کلام شیعه امامیه معاصر
نویسنده:
محسن فتحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کتاب عبقات الانوار تألیف علامه میر حامد حسین هندی، از مهمترین کتب کلامی شیعه در موضوع امامت خاصه می باشد که مع الأسف در عصر حاضر مهجور و متروک مانده است. این کتاب از اهمیت ویژه ای در بین کتب کلامی شیعه در دفاع از حقانیت امامت ائمه علیهم السلام برخوردار است. در این پایان نامه تأثیر این کتاب ارزشمند را بر کلام شیعه امامیه بررسی می نماییم، تا جایگاه کتاب مشخص و از مهجوریت اش کاسته شود. در ابتدا شرح حال مختصر از مولف و کتاب را بیان داشته و بعد از ذکر سبکها و روشهای میر حامد حسین در تدوین عبقات الانوار، تأثیر این روشها را در کلام شیعه بررسی می نماییم. چون ملاک بارز هر مکتب کلامی، کتب آن مکتب است، لذا در بررسی تأثیر عبقات الانوار از چند منبع مهم شیعه استفاده نموده ایم. این منابع شامل: الغدیر علامه امینی، المراجعات سید شرف الدین و آثار علامه عسکری است. علت انتخاب این منابع، شهرت و اهمیت آن، بعد از تألیف عبقات، در بین کتب کلامی شیعه در موضوع امامت خاصه است. نحوه کار بدین صورت است که روشهای عبقات الانوار را در این کتب بررسی و تأثیر عبقات را بر آن استخراج نموده ایم. و از هر کتاب برای این تأثیرات، نمونه ای در جهت اثبات تأثیر، ذکر نموده ایم. نتیجه کار بر این شد که روش جدید مولف عبقات الانوار، تأثیر بسیاری بر کتب کلامی شیعه در موضوع امامت خاصه داشته است. مولفان این سه منبع، بیشتر به روش عبقات الانوار توجه نموده و از آن اثر پذیرفته اند.
تحلیل حوزه های معنایی غزلیات سنایی (60 غزل)
نویسنده:
محمدمهدی زمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش با تحلیلِ حوزه‌های معنایی به سبک‌شناسیِ معناییِ غزلیات سنایی پرداخته می‌شود. بهره‌گیری از روش علمی- تحلیل حوزه‌های معنایی در این پژوهش- به شناختی دقیق از غزل سنایی می‌انجامد. بدین ترتیب هدف این پژوهش بررسی علمیِ نظامِ معناییِ غزل سنایی است که به شناخت عناصری که بالقوه مشخص? سبکی‌اند منجر می‌شود.این پژوهش در پی آن است که نشان دهد که آیا با تحلیل حوزه‌های معنایی غزلیات سنایی می‌توان به سبک-شناسیِ ساحت معنایی غزل او پرداخت یا نه. منبع اصلیِ این پژوهش در حیط? تبیین نظریه مقال? نگاهی به نظری? حوزه‌های معنایی از منظر نظام واژگانی زبان فارسی از کورش صفوی است. حوز? معنایی مجموعه‌ای است از واژه‌ها که به سبب یک ویژگی معنایی- مشخص? معنایی- در کنار هم قرار می-گیرند و معنای هر واژ? این مجموعه در رابط? متقابل با دیگر واژه‌ها مشخص می‌شود. جامع? مورد تحقیقِ این پژوهش غزلیات سنایی است، که 60 غزل به عنوان نمونه برگزیده شده است. ویژگی این غزل‌ها آن است که در هم? نسخه‌های موجود از غزل سنایی وجود دارند و می‌توان از صحت انتساب آنها به سنایی اطمینان داشت. در این پژوهش، حوزه‌های معنایی غزلیات سنایی، که به سبب تکرار قاعده‌مند ظرفیت آن را دارند که مشخص? سبکی محسوب شوند، مورد تحلیل قرار گرفته است.در غزل سنایی، چنانکه بسیاری محققان می‌پندارند، نشانه‌های عارفانگی مشهود است. این نشانه‌ها واژه‌های دارای مشخص? معنایی [+ عرفان] هستند. این واژه‌ها دسته‌ای دیگر از واژگان را نیز، به سبب همنشینی مکرر با آنها، وارد حوز? معنایی «عرفان» می‌کنند. می‌توان، بر اساس اصطلاحاتی که در مقدم? این پژوهش آمده است، دست? اول واژه‌ها را دارای معنای قاموسی عرفانی و دست? دوم را دارای معنای ضمنی عرفانی دانست.حوز? معنایی مفاهیم ذهنی در غزلیات سنایی با درصد وقوعِ 46.58 بزرگترین حوزه است. این حوزه خود متشکل از چهار حوز? کوچکترِ عشق، با 44.04 درصد، دین، با 8.26 درصد، عرفان، با 9.67درصد، و قلندریه، با 5.97 درصد، است. حوز? طبیعت 10.89درصد، حوز? اعضای بدن 12.26 درصد، و حوز? نشان‌دارسازی 13.79درصدِ نظام معنایی غزلیات سنایی را دربرمی‌گیرند.
بررسی سبک‌شناسانه معارف بهاءولد
نویسنده:
سعیده قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معارف بهاءولد یکی از متون مهم عرفانی قرن ششم و اوایل قرن هفتم است که با توجه به شیوه نگارشِ آن که در بسیاری از مواضع، به طرز جریان سیال ذهن(سوررئالیسم) نوشته شده، از نظر زیبایی‌شناسی و زبانی و محتوایی حایز اهمیت فراوان و دارای ویژگی‌های منحصربه‌فردی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی سبک این کتاب است، که در سه فصل تنظیم شده است؛ فصل اول به سطح فکری اثر متوجه است، و بسامد افکار نویسنده و گرایش‌های مذهبی و عرفانی او را مد نظر دارد. فصل دوم به سطح ادبی اثر اختصاص دارد و هدف آن معرفی صنایع ادبی در حوزه بیان و بدیع معنوی و معانی است و به تحلیل این مسأله می‌پردازد که آیا کاربرد و بسامد این صنایع با شرایط فرهنگی و اجتماعی‌ای که نویسنده در آن پرورش یافته، سازگار است یا نه؟ و فصل سوم نیز به بررسی سطح زبانی اثر می‌پردازد که خود شامل سه بخش می‌شود: بخش اوّل به سبک‌شناسی آواها و موسیقی کلام اختصاص دارد؛ بخش دوم بر ویژگی‌های لغوی متن متمرکز است و کهن-گرایی (آرکائیک) در لغات، و کاربرد واژگان بیگانه... را در نظر دارد؛ و بخش سوم نیز به مختصات نحوی اثر و نوع جملات و افعال و ارکان جمله... پرداخته است. نثر کتاب به سبک ساده و مرسل و تأثیر گرفته از زبان محاوره بلخ است که البته برخی از ویژگی‌های آغاز تحول از سبک مرسل قدیم به سبک جدیدتر را نیز داراست. تأثیر زبان عصر نویسنده را، که نوشتن به شیوه مصنوع و متکلّف بوده، به استثنای استشهاد به آیات و احادیث و گاهی شعر فارسی یا عربی، در کتاب نمی‌بینیم. عامل موثر در سبک نویسنده شغل و شرایط اجتماعی و فرهنگی اوست و از تشبیهات نو و به ویژه تشبیه تمثیل و تصاویر آفاقی برای روشن-گری معانی دیریاب عرفانی بهره برده است. تشبیه، بسیار بیشتر از استعاره به کار رفته و همچنین جاندارانگاری و کنایه نیز در کتاب فراوان است. بهاءولد عارفی شادی‌گرا و مزه‌طلب است. شکایت از پای‌بندی به متعلقان را در یادداشت‌هایش بسیار زیاد می‌بینیم، او نسبت به زن، بدبین است. با سماع و موسیقی موافق است؛ امّا سماع رواج-یافته در تصوف را نمی‌پسندد. به ستیز با عقل و فلسفه می‌پردازد و به نوعی از عرفان جزءگرایانه (اتمیستیک) می‌اندیشد. مذهب او حنفی و به عقاید اشاعره پای‌بند است. البته در این زمینهمیانه-روی دارد و گاهی عقاید معتزلی را صحیح می‌داند. پژوهش حاضر از شیوه توصیفی - تحلیلی پیروی می‌کند و روش کار، به صورت کتابخانه‌ای و فیش‌برداری از نکات کتاب دو جلدی معارف و مطالب کتب مربوط است و سپس طبقه‌بندی و مرتب‌سازی موضوعات و تحلیل داده‌ها صورت گرفته است.
موسوعة عبدالله بن عباس حبر الأمة و ترجمان القرآن المجلد 20
نویسنده:
محمدمهدی خرسان
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم ایران: مرکز الأبحاث العقائدیة,
چکیده :
کتاب «موسوعة عبدالله بن عباس حبر الأمة و ترجمان القرآن» تالیف آیت الله سید محمدمهدی خرسان از علمای حوزه علمیه نجف به چاپ رسید. موسوعه ابن عباس در چهار حلقه تنظیم و تالیف شده که هر حلقه 5 جلد است، که جز حلقه آخر که 6 جلد است، و جلد آخر آن تقریبا حُسن ختام یا معرفی مختصر موسوعه است. این مجموعه تحلیلی از شخصیت‌ علمی و معنوی «عبدالله بن عباس» از اصحاب امام علی (علیه السلام) است. به زعم نگارنده، وجود برخی از روایات متناقض درباره عبدالله بن عباس كه بعضی حاكی از مقام رفیع معنوی و تقرب ایشان به اهل‌ بیت (علیهم السلام) و بعضی دیگر نشان دهنده انحراف و بد عاقبتی اوست، تحقیقی جامع درباره ایشان را لازم می‌ نماید. جلد بیستم و حلقه چهارم موسوعه را شاید بتوان مهم ترین بخش موسوعه دانست که بر شبهات مطرح شده درباره ابن عباس تمرکز کرده و عنوان آن «ابن عباس في المیزان بین الجرح و التعدیل» می باشد. شبهه های فراوانی درباره ابن عباس وجود دارد و مثلا شبهه ای وجود دارد که ابن عباس که زمانی والی بصره از سوی امام علی علیه السلام و همچنین از سوی امام حسن علیه السلام بوده در آخرین روزهای عمر شریف امام علی، اموال بیت المال بصره را با خود برد و به مکه یا طائف رفت و در اینجا سید خرسان با دقت تمام به این شبهه پرداخته و بیان کرده که این شبهه در کتب شیعه چگونه آمده و در کتب اهل سنت چگونه ذکر شده است. سپس نامه های رد و بدل شده میان امیرالمؤمنین علی علیه السلام و ابن عباس را بررسی می کند و این نامه ها را با ترتیب و تسلسل تاریخی آنها بررسی و بیان می کند و از ابن عباس دفاع می کند و بطلان شبهه را اعلام می کند و ثابت می کند ابن عباس هیچ گاه به امیرالمومنین علیه السلام خیانت نکرده و در غسل و دفن امام علی علیه السلام شرکت داشته و از اولین کسانی است که با امام حسن علیه السلام بیعت کرد و مردم را به بیعت با امام حسن علیه السلام دعوت کرد و اگر ابن عباس در زمان امام علی علیه السلام به ایشان خیانت کرده بود، چگونه ممکن است امام حسن علیه السلام وی را بر ولایت بصره ابقا کند؟
بررسی عناصر زبانی در سبک کتاب فیروزشاه‌نامه
نویسنده:
شیما نمک‌شناس
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فرهنگ مجموعه ای است از میراث های معنوی یک قوم که یا محصول عقل و ادراک ایشان است و یا زاده ذوق و عاطفه آنها؛ همچون هنر که ادبیات از نمودهای آن محسوب می شود و کارکردش نمایان کردن خاصیت زیبا پسندی و زیباپرستی ذهن بشر است.در برابر هر یک از رشته های دانش یا هنر رسمی یک رشته علم یا هنر عوامانه نیز وجود دارد که در میان مردم پدید آمده و در آغوش ایشان پرورش یافته است که سبب پیدایش آن را باید نیاز بشر به برقراری ارتباط با دنیای پیرامون خود دانست؛ از جمله می توان به داستان‌های عامیانه اشاره کرد که با موضوعات گوناگون از زندگی توده مردم سرچشمه می‌گیرند و منبعی مهم برای کسب اطّلاع در باب زندگی اجتماعی مردم و آداب و رسوم و سنن ایشان هستند. همچنین بسیاری از گره‌ها و ابهامها در درک و فهم اشعار و مطالب ادبی بوسیله این منابع رفع می‌شود. داستان‌سرا همواره اولین منظورش سرگرم کردن و به هیجان آوردن خواننده و شنونده است و مقاصد فلسفی و تربیتی و تاریخی و اجتماعی در درجه دوم و سوم اهمیّت قرار دارند. داراب‌نامه بیغمی و داراب‌نامه طرسوسی نیز از جمله داستان‌های عامیانه‌ای هستند که مضمون داستان آنها به روایات پیش از اسلام بازمی‌گردد. این دو کتاب هرچند از نظر موضوع داستان با یکدیگر متفاوتند؛ اما از نظر سبکی بسیار به یکدیگر شبیه هستند. زبان هر دو کتاب روان و ساده و نزدیک به زبان گفت و گو است. توصیفات بسیار دقیق هستند، صحنه‌های جنگ، روابط انسانی، وضعیت زندگی مردم و آداب و رسوم، کیفیّت لشکرآرایی و سلاح‌های جنگ‌آوران با جزئیات دقیق آورده شده‌است که می‌تواند در بررسی‌های تاریخی و جامعه شناسی و مردم شناسی بسیار حائز اهمیّت باشد. فیروزشاه‌نامه یکی از داستان‌های عامیانه فارسی است که در سال 887ه.ق در تبریز توسط داستان‌گزاری به نام محمّد بیغمی نوشته شده است. موضوع این کتاب شرح زندگی فیروزشاه پسر ملک داراب و دیگر پهلوانان ایرانی است که در واقع مجلّد سوّم و ادامه کتاب داراب‌نامه از همین نویسنده است.مشخّصه های برجسته کتاب فیروزشاه‌نامه درلایه واژگانی و نحوی (سبک زبانی) نسبت به سبک قرن نهم هجری بسیار روان و ساده است:در تحلیل واژگانی واحدهای معنادار زبان ، ساختمان واژه و شیوه ساخت واژه ها ، معنای آنها ، ائتلاف معنایی واژه ها با هم ، دال ها و نشانه ها بررسی می شود که به کمک دانش تکواژشناسی (علم صرف) امکان پذیر است. نویسنده داستان فیروزشاه نامه در به کار بردن اصطلاحات و لغات ترکی و مغولیافراط نمی‌شود؛ اما از واژگان فارسی بیشتر بهره برده است.این کتاب حاوی اعلام انسانی و جغرافیایی فارسی و ترکی و مغولی و نهایتاً هندی است که نشانه و اثری از فرهنگ اسلامی در آنها دیده نمی‌شود. بلکه نفوذ دین و فرهنگ اسلامی را می-توان در عبارات عربی و احادیث مذهبی و همچنین در برخی اعمال و رفتار قهرمانان آن دید. همچنین بسامد کلمات مرکب بیشتر از کلمات ساده است.در بین صفات نیز بسامد صفات مرکب بیشتر از صفات ساده است. در تحلیل نحوی ساختمان جمله ها، روابط واژه‌ها با هم ، شیوه های ترکیب واژه‌ها در عبارت‌ها و جمله ها، نظم و دستورمندی واژگان ، تحلیل نقش معنی شناسیک واژه در جمله بررسی می شود که این موضوع در قلمرو علم نحو است. در فیروز شاه نامه ، "حروف اضافه در معنای دیگر" فراوان به کار رفته است. انواع مفعول با چهار نشانه ذکر شده‌اند که از مفعول با نشانه "را" بیشتر استفاده شده است. کاربرد کهن ضمیر به صورت جا به جایی ضمیر است که در سه نقش اضافی، متممی و مفعولی بررسی شده‌اند. انواع "ی"، انواع "را" و انواع "که" نیز در بررسی ویژگی‌های سبکی مورد تحلیل قرار گرفته‌اند. در متن کتاب از فعل‌های پیشوندی بسیار استفاده شده که می‌توان گفت از ویژگی‌های سبکی کتاب است. همچنین وجوه فعل بندرت به صورت کهن استعمال شده‌اند و بیشتر به صورت امروزی هستند. کاربرد انواع قید در فیروزشاه‌نامه گسترده است. در سراسر داستان تکرار در کاربرد اسم، حرف، فعل و جمله دیده می‌شود.
سبک‌شناسی سوره یس
نویسنده:
فاطمه گلیج
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم، کلام جاویدان آسمانی است، که از هر سو به آن بنگریم، جلوه‌ای بدیع از پرتو حسنش بر ما آشکار می‌گردد. اعجاز این کتاب هستی‌بخش، به اندازه‌ای است که منشأ پیدایش دانش‌های فراوانی گشته است.یکی از جلوه‌های زیبا و جذاب از قرآن کریم، علم سبک‌شناسی است. سبک‌شناسی از بهترین علومی است که با دانش‌های دیگری چون: بلاغت و ادبیات، نحو و تصویرآفرینی به کشف سبک و اسلوب می‌پردازد. در حقیقت سبک‌شناسی، روابط زبانی موجود در متن ادبی را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهد. به دلیل دامنه‌ی وسیع علم سبک‌شناسی، این پژوهش بر آن است که سوره‌ی یس را در سه سطح ادبی، نحوی و تصویرپردازی با تأکید بر برخی آراء و نظرات توصیفی، نقش‌گرا و ساخت‌گرا بررسی کند.سطح ادبی، نحوی و تصویرپردازی با نظم و هنر ویژه‌ای در آیات این سوره جلوه‌گر شده است. در سطح ادبی متن آیات این سوره، از حیث ادبی به کمک ابزارهایی بلاغی چون تشبیه، استعاره، کنایه و... مورد تحلیل سبکی واقع شده است. در این سطح علم بلاغت با درگیر کردن عواطف و احساسات انسان، زیبایی خارق‌العاده‌ای به این سوره بخشیده است. در سطح نحوی، دقت در نحوه‌ی هم‌نشینی کلمات و ترکیب‌های آن‌ها، تقدیم و تأخیر، حذف، تکرار، ندا، استفهام از ویژگی‌های نحوی برجسته در این سوره است. سطح تصویرپردازی با استفاده از فنون بلاغی (تشبیه، استعاره، تمثیل) و فنونی چون تقابل، استفهام، تجسیم و نیز تصویرپردازی حقیقی به انتقال معانی و مفاهیم آیات و همچنین به تصویر کشیدن موضوعات و وقایع مختلف می‌پردازد، که مویّد این نکته است که تصویر با استمداد از ظرایف و فنون ادبی و هنری سبب انسجام و تناسب کلام و معانی می‌شود. این سه سطح در سبک آیات این سوره به اندازه‌ای تأثیرگذار است که با توجّه به اسرار نهفته در آیات قرآن، تبیین و فهم سبک آیات بدون آگاهی از این سطوح و قواعد امکان‌پذیر نیست.
بررسی سبک شناسی سوره توبه
نویسنده:
فرشته بهرامیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سبک شناسی روشی برای کشف ویژگی های ادبیات است.می توان سبک شناسی را وسیله ای برای شناخت ادبیات قرآن به شمار آورد، که با نگاهی کلی و جامع به قرآن نگاه می کند و سعی بر این دارد که ارزشهای زیباشناختی و ویژگی های سبک شناسی آن را مورد بررسی قرار دهد.در این پژوهش، پژوهشگر به بررسی سبک شناسی قرآن، که کلام خداوند و معجزه ی آخرین پیامبر از پیامبران بوده و به طور خاص به بررسی سوره توبه و تحلیل آن بر اساس روش سبک شناختی می پردازد. از آنجا که این سوره دارای پدیده های زبان شناسی زیادی می باشد، می توان همه ی جوانب سبک شناسی را در آن مشاهده کرد.پژوهش حاضر بر اساس سبک شناسی - که یکی از دستاوردهای علم زبان شناسی عمومی می باشد - و با روش توصیفی تحلیلی در چهار سطح آوایی، معنایی، ترکیبی و تصویر پردازی به بررسی سوره توبه می پردازد.بنابراین می توان گفت در این بررسی که به صورت تطبیقی صورت گرفته است، سطح های چهارگانه بهترین دلیل برای ادبی بودن سوره توبه است. نتیجه نشان می هد که پدیده های زبانی در این سوره به شکل پی در پی حول اندیشه هایی که همه ی سوره را در برگرفته است و آن عبارت است از مسائل جامعه اسلامی و انسانی، می گردد.
بررسی مبانی و روش تفسیر آیت‌الله معرفت در التفسير الاثري الجامع
نویسنده:
الهام جعفرمنش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«آیت الله معرفت» در «التفسیر الاثری الجامع» روشی جدید در تفسیر قرآن ارائه می دهد، ویتفسیر را زدودن ابهام از لفظ مشکل می داند و به طور کلی روش های تفسیری را به دو بخش اثری و اجتهادی تقسیم می کنند ، ایشان ، هم لفظ قرآن و هم معنای آن را وحیانی می داند ، قائل به امکان فهم قرآن وجو از تفسیر است ، به وجود بطن در قرآن کریم معتقد است و آن را بر خاسته از مولول های التزامی کلام ، از نوع لزوم غیر بیّن می داند ، معتقد به عدم تحریف قرآن بوده و برای سیاق نقش مهمی در دستیابی به مدالیل الفاظ و رسیدن به مراد واقعی کلام قائل است ، ظاهر قرآن را حجت می داند ، معتقد به حجیت قول پیامبر (ص) و اهل بیت(ع) در تفسیر بوده ، همچنین قول صحابه و تابعین را با وجود شرایطی معتبر می داند. آیت الله معرفت از روایات در تفسیر، بیشترین بهره را برده است اما اولین روشی که از آن استفاده نموده روش قرآن به قرآن است ، وی متقن ترین منبع برای تبیین و تفسیر قرآن را ، خود قرآن می داند ولی بارزترین روشی که در تفسیر آیات به کار می گیرد روش روایی است ، اما در کنار این روش از روش تفسیر اجتهادی که آن را متکی بر درایت و عقل می داند ، نیز استفاده نموده ، از جمله در نقد و بررسی روایات. گرایش‌هایی نیز در تفسیر وی به چشم می خورد از جمله اینکه ایشان مباحث متعدد فقهی و کلامی را پیش کشیده ، توضیح می‌دهد. وی تفسیر عرفانی را در نهایت ، پذیرفته و آن را از باب تداعی معانی می داند و گاهی نیز به تفسیر عرفانی آیات اشاره می نماید ، از لغت و ادبیات عرب نیز استفاده نموده، با نگرشی اعتدالی به تفسیر علمی از آن نیز بهره می گیرد ، همچنین مباحث تربیتی و اخلاقی را مطرح نموده از علوم قرآن و آراء سایر مفسران نیز استفاده می کند ، وی علاوه بر اسلوب ترتیبی که اسلوب غالب این تفسیر است ، گاهی به تفسیر موضوعی نیز می پردازد ، ایشان در بهره گیری از روایات ، آنها را بدون چون و چرا نمی پذیرد بلکه آنها را دارای آفاتی دانسته و مورد نقد و بررسی قرار می دهد و در این راه از مبانی نقدی چون عرضه روایات بر قرآن ، عرضه بر سنت قطعیه ، عرضه بر عقل و عرضه بر قطعیّات علمی و تاریخی و نیز از نقد سندی استفاده می کند ، در نهایت می توان گفت که روش کلی این تفسیر ، روایی- اجتهادی است.
بررسی سبک بیان قصه اصحاب کهف در قرآن و کتب مقدس
نویسنده:
مریم تیموری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اصرار قرآن بر قصه گویی و قصه خوانی ، هر خواننده را به وجد و شگفتی و تأمل وا می‌دارد . داستان‌های قرآن به مخاطبان خود ، زندگی و جنبش و ایمان و اعتقاد و اراده و تکلیف می‌بخشد و او را به تماشای انسانهای ملکوتی فرا می‌خواند و زیبایی‌های وجودی آنان را می‌نمایاند . آنچه در بررسی قصه‌های قرآنی سخت توجه انسان را به خود جلب می‌نماید ، انسان شناسی‌ ویژه‌ای است که در لا به لای محاورات قهرمانان این قصه‌ها و رفتارشان در مقابل حوادث به دست می‌آید و مشهود است و قصه اصحاب کهف یکی از این موارد می‌باشد . این پایان نامه مرکب از کلیات و پنج فصل و نتیجه است. در فصل اول به بحث لغوی پیرامون لغات کهف و رقیم پرداخته، موضع یهودیان و مسیحیان و مسلمانان را نسبت به داستان اصحاب کهف آورده و موضع مفسران مسلمان را نسبت به این داستان بیان کردیم و این که در تورات و انجیل اصلا چنین واقعه ای نیامده و فقط در روایات مسیحی این داستان آمده است.در فصل دوم اهداف قصه در قرآن و ویژگی های قصه اصحاب کهف در قرآن آمده است. در این فصل اشاره شده است که روش کلام خدای تعالی در بیان قصه ها این است که به نکات برجسته و مهمی که در ایفای غرض موثر است اکتفا می کند، و به جزئیات داستان نمی پردازد. چون قرآن کریم کتاب تاریخ و داستان سرایی نیست بلکه کتاب هدایت است و در قصه اصحاب کهف هم به نکاتی که در راستای هدایت انسان مفید بوده و درس عبرتی برای همه روزگاران باشد اشاره شده است.در فصل سوم به شرایط و زمینه های تاریخی وقوع این رخداد پرداخته شده است. این که وطن اصلی اصحاب کهف کجا بوده و به کدام غار پناه برده بودند. در این قسمت ارتباط اصحاب کهف با یهود را بررسی کرده و معلوم می کنیم که آن ها از چه طایفه ای بوده اند و چرا به کهف پناه بردند.در فصل چهارم به تحلیل داستاناصحاب کهف بر اساس قرآن اشاره کرده و وجوه اختلاف و اشتراک ادیان را در مورد جزئیات این داستان بیان می کنیم. در بین اهل کتاب آنچه برایشان مهم است این است که نام پادشاه وقت چه بوده، تعداد آن ها چند نفر بوده است و شغل آن ها چه بوده، اسم سگ آن ها چه بوده و ... در صورتی که قرآن کریم به این مسائل نپرداخته، چون کتاب تاریخ نیست تا همچون تاریخ نگاران از رویدادهای تاریخی سخن بگوید، بلکه کتاب ارشاد و هدایت است.در فصل پنجم حکمت بر انگیختن اصحاب کهف بررسی شده و به عکس العمل مشرکان و موحدان بعد از وقوع حادثه اشاره شده است و در یک جمع بندی می توان گفت که وقوع حادثه اصحاب کهف قطعی بوده و ادیان در مورد کلیت حادثه متفق هستند و باید دانست که خوابیدن آن جوانان در غار حکمت و مصلحتی در بر داشته و برانگیخته شدن آن ها نیز با مصلحت دیگری همراه بوده است. هدف نهایی از برانگیختن آن جوانان از خواب، اثبات حقیقت رستاخیز و نشان دادن قدرت خداوند در زنده کردن مردگان بود.
سبک‌شناسی تفسیر تبیان در تعامل با روایات تفسیری
نویسنده:
محمد کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تبیان یکی از مهم‌ترین آثار تفسیری شیخ طوسی است که دارای ویژگیهای مهمی همچون بهره‌گیری از عقل و نقل می‌باشد. شیخ طوسی در تفسیر آیات، از قرآن، روایات اهل بیت (علیهم السلام)، مطالب تفسیری صحابه و تابعین، اقوال مفسران و دیگر دانشمندان اسلامی مانند لغویین، استفاده می‌کند. همچنین عنصر عقل نیز یکی از پایه‌های اساسی روش تفسیری تبیان به شمار می‌رود. از منظر شیخ طوسی، آن دسته از اخبار آحاد در تفسیر مطرود هستند که علاوه بر همراه نبودن با قرائن مطابقت با عقل، قرآن، سنت قطعی و اجماع شیعه، از داشتن شرائط جواز عمل نیز محروم باشند و هر روایتی که متصف به خبر واحد بودن شد غیر قابل استفاده در تفسیر نخواهد بود. شیخ طوسی نقش روایات اهل بیت (علیهم السلام) را در تفسیر قرآن، محوری دانسته و حجم عظیمی از این روایات را در مواضع مختلف تفسیری به کار برده است. به تعبیر دیگر، روایات تفسیری در تبیان دارای کارکردهای گوناگونی هستند. مهم ترین کارکردهای روایات تفسیری در تبیان مشتمل بر چهار بخش عمده است: الف) تفسیری، در 10 قسم: تبیین مفاد آیات، تأیید معنای ظاهری آیه، تأیید و یا تقویت اقوال، نقد اقوال با روایت، تأیید روایت با روایت، نقد روایت با روایت، و ...... . در ضمن، شیخ طوسی تأویل را به معنای تفسیر و روایات تأویلی را نیز تفسیری می‌داند. ب) مباحث کلامی، در دو قسم: اثبات اصول و فروع اعتقادات شیعه و پاسخ به شبهات مخالفان و نقد و بررسی اقوال آنان. ج) علوم قرآنی، در چهار قسم: اسباب نزول، نسخ، مکی و مدنی و قرائت. البته در مباحث قرائت به این نتیجه رسیدیم که شیخ طوسی روایات قرائت را به نحوی در تفسیر آیات به کار برده و کارکرد تفسیری برای بسیاری از آنها قائل است و شاید خواسته تا راهی جدید در ارزیابی روایات قرائت معرفی نماید. د) کارکردهای روایات در تبیین معنای واژگان و اعراب آیات. از سوی دیگر، روایات تفسیری در تبیان با اِعمال شیوه‌های متعددی مورد ارزیابی قرار می‌گیرند. برخی از این شیوه‌ها سندی و برخی متنی است. اخبار آحاد، روایات مرفوع، روایات مرسل و نقد راوی، مواردی هستند که در تبیان مورد ارزیابی سندی واقع شده‌اند. همچنین، عرضه به قرآن، عرضه به سنت، بهره‌گیری از عقل، سنجش با اجماع و برخی شیوه‌های دیگر، روش‌های تبیان در ارزیابی متنی روایات تفسیری هستند.
  • تعداد رکورد ها : 17