جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
حریم خصوصی از نگاه نهج البلاغه و کاربست آن در فضای مجازی
نویسنده:
مهدیه اسماعیلی؛ استاد راهنما: حمید حمیدیان، احمد زارع زردینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
حریم خصوصی به عنوان یکی از اساسی‌ترین حقوق بشریت همواره در جوامع و مکاتب گوناگون، از جایگاه بسزایی برخوردار بوده است؛ اگرچه علی رغم اهمیت و نقش پررنگ آن در زندگی افراد، هنوز بر سر تعریف مشخصی از آن توافق نشده است. حق حریم خصوصی، از مهم‌ترین مصادیق حقوق بشر و حق الناس محسوب می شود. با بررسی و مداقه در منابع مکتوب دینی و سیره ی رسول خداصلی الله علیه و آله و ائمه ی اطهارعلیهم السلام روشن می گردد که دین مبین اسلام به مراتب فراتر از سایر نظام‌های حقوقی، مدافع حق حریم خصوصی افراد بوده است. این حق که از دیرباز همواره در معرض تعدی و تجاوز بوده، اکنون با ظهور فضای مجازی و بروز مشکلات متعدد ناشی از ماهیت خاص فضای مجازی و ناشناس بودن هویت افراد، به شکلی جدی‌تر و مهم تر مطرح می گردد. حضرت علی علیه السلام با بیان سخنان گوهربار در کتاب شریف نهج البلاغه، این حق را در حمایت از حقوق دیگر به رسمیت شناخته و هرگونه نقض آن توسط دیگری را ناپسند دانسته و نسبت به حفظ و حراست از آن، حساسیت ویژه نشان داده اند. بیانات حضرت در این کتاب شریف به وضوح از اهمیت و ضرورت رعایت حریم خصوصی افراد حکایت می‌کند. از سوی دیگر فضای مجازی محیطی منحصر به فرد و بی بدیل است که با ویژگی هایی از جمله جذابیت و نوآوری، سرعت بالای تبادل اطلاعات، ناشناس بودن هویت افراد، فرازمانی و فرامکانی بودن و...، شتابان در حال پیشرفت بوده و زندگی بشریت را با تحولات شگرفی مواجه نموده است که در گذشته تصور آن غیرممکن به نظر می رسید. حال نباید از تأثیرات منفی فضای مجازی بر زندگی افراد، غافل شد. نقض حریم خصوصی کاربران در این فضا، یکی از گزندهای فضای مجازی است که از ویژگی های خاص این محیط نشأت می گیرد. مقابله با نقض حریم خصوصی در فضای سایبر، از جمله مسائلی است که به رغم تلاش های صورت گرفته توسط دولت ها و حکومت ها، توفیق چندانی نیافته و تعدی به حریم شخصی افراد در فضای مجازی، هم چنان به طور قابل توجهی ادامه دارد. در این پژوهش با استفاده از اسناد کتابخانه‌ای و به شیوه ی توصیفی- تحلیلی، ابتدا تعاریف حریم خصوصی، مصادیق آن و نیز چالش های مرتبط با حفاظت از این حریم تشریح و تحلیل شده اند. پس از آن، مفاهیم مرتبط با حمایت حضرت علی علیه السلام از حریم خصوصی، از نهج البلاغه استخراج گردیده و در سه حوزه ی جداگانه مربوط به اموال، جسم و جان و روح و روان مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان دهنده ی میزان اهمیت قائل بودن ایشان نسبت به حفظ این حق و تجلی عینی آن می باشد. سپس کدهای اخلاقی حریم خصوصی در نهج البلاغه و فضای مجازی به دقت مطابقت داده شده اند و این نتیجه به دست آمده که میزان اهمیت حریم خصوصی از صدر اسلام تاکنون، نه تنها کاهش نیافته، بلکه با ظهور و بروز فضای مجازی و رشد روزافزون استفاده از آن، ضرورت حمایت اخلاقی از این حق، بیش از پیش احساس می‌شود. در نهایت پژوهش حاضر به دنبال استخراج راهکارها و خط مشی‌هایِ حفاظت از حریم خصوصی از روح کلام امیرالمؤمنین علیه السلام بوده تا بدین ترتیب با عمل به آن ها، حریم خصوصی افراد در فضای سایبر، از تعدی و نفوذ اغیار مصون بماند. گفتنی است که در میان آثار مرتبط با حریم خصوصی و فضای مجازی، کمبود اثری کامل و جامع که حریم خصوصی از منظر امام علی علیه السلام را با رویکردی مستقیم نسبت به فضای مجازی بررسی نماید، محسوس بوده و نگارنده درصدد پر نمودن این جای خالی بوده است.
بررسی اختلاف نسخ و شروح نهج‌ البلاغه در خطبه های 185 و 186
نویسنده:
فریده میرزاطیبی؛ استاد راهنما: مرتضی نصراللهی؛ استاد مشاور: محمد تقی گل محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این تحقیق خطبه 185 و خطبه 186 (طبق نسخه فیض الاسلام)که درمورد خداشناسی ، راه های خداشناسی ، ذکر صفات خداوند و قدرت و عظمت خداوند و...است در شرح ها و نسخ مختلف مورد بررسی قرار می گیرد و نظر و دیدگاه های ناشی از اختلاف نسخ و عقاید کلامی مورد توجه است.
الگویابی از سیمای متقین در نهج البلاغه در مقوله ی شکرگزاری
نویسنده:
اکرم لطفی؛ استاد راهنما: رضا حاجیان حسین آبادی؛ استاد مشاور: محمد توکلی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
سپاس خدایی که سخنوران از ستودن او عاجزند، آری ستایش خداوند به معنای حقیقی کار ساده ای نیست و هرکسی قادر نخواهد بود از عهده ی شکرش آنگونه که شایسته ستایش اوست برآید. مولایمان علی ابن ابیطالب(ع) فرموده اند: گرانسنگ ترین چیزی که انسان می تواند با خودش به قیامت ببرد شکرگزاری است. اینکه انسان بداند شکر چه چیزی را و چگونه به جا آورد و برای بجا آوردن شکرگزاری، الگویی پسندیده داشته باشد تا مطابق آن عمل کند بسیار نیکوست؛ مقصود پژوهش پیش رو شناخت الگوی برتر و معرفی آن برای اهتمام به انجام شکرگزاری در تمام مراتب آن است، چه در مرتبه ی زبانی ، چه در مرتبه ی قلبی و چه در مرتبه ی عملی. تاکید این پژوهش بر آموزه های علوی در نهج البلاغه می باشد. در آیات و روایات بسیاری به این نکته اشاره شده که پرهیزکاران برترین انسان های روی زمین اند و امیرالمومنین(ع) سیمای پرهیزکاران را در خطبه 193 نهج البلاغه که مشهور به خطبه متقین یا همام است آنچنان زیبا به تصویر می کشد که گویی آنان را می توان دید و با بررسی ویژگی های آنان در هر عرصه می توان به الگویی پسندیده و برتر در آن عرصه دست یافت، الگوبرداری از پرهیزکاران در عرصه ی شکرگزاری مسئله اصلی پژوهش پیش رو است و اینکه مراتب شکرگزاری را در سیمای پرهیزکاران با توجه به آموزه های علوی در نهج البلاغه بررسی کنیم تا به الگویی پسندیده و کاربردی برای هر مرتبه از شکرگزاری برسیم و برترین الگو را برای شکرگزاری معرفی نماییم. اگرچه مبنای کارمان برای الگوگیری از پرهیزکاران، خطبه 193 نهج البلاغه می باشد ولی کل نهج البلاغه را مورد بررسی قرار خواهیم داد. و تا جایی که توفیق داشته باشیم از اقیانوس بی کران علم علوی بهره می گیریم و برای جویندگان راه سعادت به اشتراک می گذاریم؛ باشد که همگی رستگار شویم.
مبانی قرآنی آموزه های اخلاقی امام علی (ع) درخطبه های نهج البلاغه
نویسنده:
عدنان چلداوی؛ استاد راهنما: قاسم عبیداوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
اخلاق اسلامی یکی از اساسی‌ترین ابعاد دین اسلام است که در تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان تأثیرگذار است. از دیدگاه اسلامی، اخلاق نه‌تنها به‌عنوان یک نظام ارزشی برای رفتارهای فردی و اجتماعی شناخته می‌شود، بلکه وسیله‌ای برای نیل به کمال انسانی و قرب الهی نیز به شمار می‌آید. قرآن کریم به‌عنوان اصلی‌ترین منبع معرفتی مسلمانان، اصول و مبانی اخلاقی متعددی را مطرح کرده است که در سیره و گفتار اهل‌بیت (علیهم‌السلام) نیز بازتاب یافته است. در این میان، سخنان و خطبه‌های امام علی (ع) در نهج‌البلاغه، گنجینه‌ای ارزشمند از آموزه‌های اخلاقی است که ارتباط عمیقی با تعالیم قرآنی دارد. اخلاق اسلامی به‌عنوان یکی از شاخصه‌های بنیادین اندیشه دینی، در طول تاریخ اندیشه اسلامی جایگاه ویژه‌ای داشته است. قرآن کریم به‌عنوان منبع اصلی تعالیم دینی، اصول و مبانی اخلاقی را به‌صورت جامع و نظام‌مند ارائه کرده و این آموزه‌ها در سیره و سخنان پیشوایان دین تجلی یافته‌اند. در این میان، نهج البلاغه اثر ارزشمند گردآوری‌شده از کلام امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام)، یکی از مهم‌ترین منابع برای شناخت اخلاق اسلامی به شمار می‌آید که تعالیم اخلاقی آن ریشه در قرآن کریم دارد.
شکاف بین معرفت و عمل اخلاقی در نهج البلاغه
نویسنده:
مرضیه مهدوی؛ استاد راهنما: ابراهیم رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
دراین پژوهش ، به بررسی شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی از دیگاه نهج‌البلاغه پرداخته می‌شود. یکی از موضوعات اساسی در مکاتب اخلاقی، جایگاه و نقش معرفت در هدایت انسان بسوی عمال اخلاقی ست. در نهج‌البلاغه،نه تنها بر معرفت وشناخت صحیح تاکید شده ، بلکه ارتباط آن با رفتار و عمل انسان نیز به طور خاصی مورد توجه قرار گرفته است. این ارتباط ویا به عبارت دیگر شکاف میان معرفت و عمل، یکی از موضوعات پیچیده و پر چالش در فلسفه اخلاق است که بررسی آن می‌تواند زمینه ساز تفکر عمیق‌تری درخصوص ضرورت هماهنگی دانش و عمل در حیات انسانی باشد، دراین پژوهش ابتدا مفاهیم اصلی اخلاق و عمل اخلاقی طبق آموزه‌های نهج‌البلاغه تحلیل می‌شود. سپس‌، به شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی پرداخته خواهد شد و بررسی خواهد شد که‌ چگونه این شکاف در قرآن و نهج‌البلاغه ننمود پیدا می‌کند. باتوجه به تاکیدات متعدد حضرت علی (علیه السلام) بر لزوم همخوانی معرفت وعمل، این تحقیق به دنبال شناسایی عواملی است که منجر به این شکاف می‌شوند و همچنین راه حل‌هایی را بر اساس آموزه‌های نهج‌البلاغه برای کاهش این شکاف ارائه‌ می‌دهد در نهایت این پژوهش نشان می‌دهد که در فلسفه اخلاق اسلامی، همواره بر اهمیت هم سویی بین دانائی و عمل تاکید شده است و موانعی که باعث می شود انسان ها به رغم داشتن معرفت در عمل دچار انحراف یا کج روی شوند ، باید مورد توجه ویژه قرار گیرند هدف از این تحقیق روشن ساختن شکاف های موجود میان آنچه که می‌دانیم و آنچه که در عمل انجام می‌دهیم از منظر آموزه‌های نهج‌البلاغه است.
تحلیل مفاهیم فضایل و رذایل اخلاقی در نهج البلاغه و استنتاج دلالت های آن در اصول و روش های تربیت اخلاقی
نویسنده:
استاد راهنما: اکبر رهنما؛ استاد مشاور: محمدحسن میرزامحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
اخلاق در تناسب بین دو امر معنا می یابد؛ نخست فاعل رفتار و دیگری مفعول رفتار (فرمهینی و اشرفی، 1393). در واقع اخلاق یکی از محوری ترین ارکان جامعه به حساب می آید؛ انبیاء الهی مبعوث شدند تا اخلاق را در عالم فراگیر نمایند چنانکه پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) هدف مبعوث شدنشان را تکمیل کردن مکارم اخلاق بیان می کنند (گازر و علیپور، 1401). درست یا نادرست بودن اعمال انسان و اینکه کدام عمل، اخلاقی و کدام غیراخلاقی است، موضوعی است که می‌توان قدمت آن را در کشورها و فرهنگ‌های مختلف، حتی تا زمان‌های اساطیری و آغاز آفرینش انسان امتداد داد و از آن بحث نمود. اخلاق در زندگی انسان چنان اهمیتی دارد که هم در تعالیم مذهبی بر آن تاکید شده است و هم در ادبیات اکثر کشورها، در نوع ادبیات تعلیمی مفاهیم و مصداق‌های اخلاقی فراوانی می‌توان مشاهده نمود (رضایی، 1398). در اسلام تبیین فضیلت‌ها و رذیلت‌های اخلاقی همیشه از دغدغه‌های تالیف کننده‌های کتب اخلاق اسلامی می‌باشد، اما توضیح منطقی این مسئله مهم مستلزم تحلیل و ترسیم «نظام اخلاقی» در اسلام می‌باشد؛ وگرنه این که مکتب اسلام برای ارائه مجموعه وسیعی از دستورات و احکام اخلاقی الهی در جهت دستیابی به اهداف خاص مورد انتظار، کاملا از دستورات و احکام اخلاقی الهی پیروی کرده ادعایی کذب می‌باشد (حسینی، 1398). نهج البلاغه اثر ماندگار حضرت علی (ع) است که حاوی گنج‌ های ارزشمندی از پندها و اندرزها و خط و مشی های اخلاقی است که امام علی (ع) این مطالب را در قالب های مختلفی از جمله خطابه بیان کرده اند. امام علی (ع) برای تعالی روح و جان آدمی رذایل و فضایل اخلاقی را که تبیین شان نقش مهمی در تربیت انسانی دارد به زیبایی بیان می کنند. امام علی در اثر ارزشمند خویش، نهج البلاغه که آینه تمام نمای معرفت والای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، عقیدتی و مخصوصا اخلاقی ایشان است از کوچک ترین تا بزرگترین مفاهیم اخلاق اسلامی را تعریف می کند. با توجه به این مسئله که نهج البلاغه از کتاب‌های اخلاقی صرف محسوب نمی‌شود اما مثل قرآن مطالب اخلاقی در آن به میزان بیشتری نسبت به سایر مفاهیم موجود است از این رو این کتاب علاوه بر دعوت انسان به تهذیب و تزکیه نفس او را در تمام جنبه‌های اجتماعی و فردی زندگی وی راهنمایی می‌کند (عسگری، 1391). عناوین اهم فضایلی که در نهج البلاغه به آنها پرداخته شده است عبارتند از؛ اخلاص، تقوا، زهد، شجاعت، عدالت، صبر، تواضع، جود و بخشش و از جمله رذایلی که در نهج البلاغه بدان پرداخته شده است شامل؛ جهل، غفلت، گمراهی، دنیا پرستی، کینه و دشمنی، حسد، دروغ گویی، ستم و ستم گری، غیبت، شتاب و عجله، تکبر و شک و بدگمانی (همان). بر اساس آنچه گفته شد جهت پر کردن خلأ مطالعاتی موجود، این پژوهش به تحلیل مفاهیم فضایل و رذایل اخلاقی در نهج‌البلاغه و استنتاج دلالت های آن در اصول و روش های تربیت اخلاقی خواهد پرداخت و در ادامه سعی بر جواب دادن به این پرسش‌ها خواهد داشت که مهم ترین فضایل و رذایل اخلاقی از نظر مولا علی(ع) در کتاب نهج‌البلاغه کدام‌اند؟ و چه اصول و روش هایی در قلمرو تربیت اخلاقی می توان از آن استنتاج کرد؟
بررسی مبانی فکری سید رضی در تألیف نهج‌ البلاغه و تأثیر آن بر فهم نهج‌ البلاغه
نویسنده:
رقیه قهرمانی نیک؛ استاد راهنما: سهیلا پیروزفر؛ استاد مشاور: احمد پاکتچی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این پژوهش به بررسی مبانی کلامی و حدیثی سید رضی و نیز انگیزه او در تألیف «نهج‌البلاغه» پرداخته است. در این راستا، توضیحات او در سه اثر «خصائص امیرالمؤمنین 7»، «نهج‌البلاغه» و «المجازات النبویه» بررسی و تحلیل شده است. از آنجا که «خصائص امیرالمؤمنین7» خاستگاه نهج‌البلاغه شناخته می‌شود، تحلیل رویکرد کلامی و حدیثی سید رضی بدون توجه به این اثر امکان‌پذیر نیست. تألیف «نهج‌البلاغه» در دورانی پر از مناقشات مذهبی برای شیعیان صورت گرفت و سید رضی، به‌عنوان نقیب شیعه، با شناخت چالش‌های موجود، اقدام به تدوین این اثر کرد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد سید رضی در گزینش سخنان حضرت علی7، با تأکید بر پذیرش تشیع دوازده‌امامی، به موضوعاتی چون منشأ علم امام، عصمت، دوستان و دشمنان ائمه، توجه کرده است تا رویکرد کلامی شیعه را برجسته سازد. همچنین، او در انتخاب و ثبت روایات با دقت ویژه‌ای عمل کرده تا صحت انتساب آنها به امیرالمؤمنین7 حفظ شود. با وجود ‌تأکید بر رویکرد ادبی در «نهج‌البلاغه»، با انتخاب روایات مرتبط با چالش‌های دوران خلافت امیرالمؤمنین7 و مسائل پیرامون آن نشان می‌دهد که سید رضی در تلاش بوده تا ‌تصویری واقعی‌تر از این موضوعات به مخاطبان ارائه دهد. او با توجه به اهمیت و جایگاه جانشینی امیرالمؤمنین7در میان موضوعات ‌جهان اسلام، بر این باور است که به جای حذف چالش‌ها، باید آنها را در معرض دید عموم مسلمانان قرار داد تا زمینه‌ای برای گفتگو و ‌رفتار صحیح بر اساس حقیقت فراهم شود.‌
چیستی اصل امر به معروف و نهی از منکر از منظر ابن ابی الحدید و شیخ محمد عبده با تأکید بر شرح نهج البلاغه
نویسنده:
محدثه بنی عامر حصاری؛ استاد راهنما: زکریا بهار نژاد؛ استاد مشاور: مصطفی آذرخشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
امر به معروف و نهی از منکر امری واجب است؛ از همین رو شروح ابن ابی الحدید و محمد عبده از نهج البلاغه مورد بررسی قرار گرفته است، با وجود این که شروح از یک مرجع می‌باشد و اشتراکات بسیاری دارد، ولی در جاهایی تفاوت هایی نیز دیده می‌شود که در این تحقیق به تطبیق و مقایسه آن ها پرداخته شده است. این اصل از نظر بیشتر فرق اسلامی جزء فروع دین می‌باشد اما معتزله آن را از اصول دین خود به شمار می‌آورند با توجه به اینکه ابن ابی الحدید فردی معتزلی است، این اصل را واجب و از اصول دین می‌داند اما محمد عبده آن را واجب ولی از اصول دین نمی‌داند و در عین حال نوع آن را هر دو واجب کفایی می‌دانند. هر دو شخصیت با وجود اهل تسنن بودن به حضرت علی علیه السلام معتقد و او را دانا و حکیم می‌دانند؛ حتی در جاهایی اعتراف به بیشتر بودن فضل و حکمت حضرت که از همگان (حاکمان بزرگان و دانشمندان) بیشتر است می‌کنند. امر به معروف از نظر ابن ابی الحدید از آن جهت که مصلحت عوام است پس واجب است و عملی پسندیده است و نهی از منکر از آن جهت که نهی ظلم، دروغ و... است، پس باز واجب است. محمد عبده نیز همین مسئله را بیان می‌کند که امر به معروف برای مصلحت مردم است و نهی از منکر جلوگیری از نادانان و سفیهان است پس باید حتماً انجام شود و چون این اصل حساب شده و درست باید انجام شود برای امر به معروف ونهی از منکر شروطی از شروح نهج البلاغه استخراج شده که از این قرار است: 1. فرد آمر یا ناهی اطلاعات و آگاهی کامل درباره کاری که می‌خواهد امر یا نهی کند را داشته باشد2. اگر احتمال دهد در فرد مقابل تاثیر دارد به انجام آن بپردازد و هم اینکه فرد آمر و ناهی باید به خود آن عمل کند البته در اینجا محمد عبده فقط شرط کمال نهی از منکر می‌داند اما ابن ابی الحدید آن را واجب می‌داند و می‌گوید بر فرد واجب است که به معروف عمل و به آن دعوت کند و از منکر دوری کند و دیگران را از آن منکر دور کند. حضرت مراتبی نیز برای امر به معروف و نهی از منکر بیان می‌کند اول هر کس باید منکر را در قلب خود نهی کند سپس آن را به زبان بیاورد، در صورتی که امکان‌پذیر نبود با دست و شمشیر باید متوسل شود ولی حتماً مراحل به ترتیب باید انجام شود و هر کس حتی اگر یکی از مراحل را به فراموشی بسپارد آن خصلت نیک را از دست داده و اگر تمامی مراحل انجام نشود به این معنا که این عمل به کلی انجام نگیرد فرد مانند مرده‌ای میان زندگان است. هر دو با توجه به آنچه که از نهج البلاغه نقل کرده‌اند معتقدند که امر به معروف و نهی از منکر در تمامی ابعاد سیاسی، تربیتی و اجتماعی تاثیرگذار است؛ اگر فرد توسط این اصل از کودکی به معروف امر و از منکر نهی شود به درستی آن کودک تربیت می‌شود. از نظر بعد سیاسی نیست هر فرد در جامعه وظیفه این عمل به این اصل را دارد. اولا حاکم باید از پاکان باشد و خود نیز پیش از رسیدن به حکومت خود را آماده کند تا از منکرات دوری و به انجام واجبات بپردازد و زمانی که حاکم شد مردم را امر به معروف و نهی از منکر کند اما اگر حاکم فاسق باشد مردم نباید به خاطر از دست دادن روزی یا جانشان بهراسند چون این موارد فقط در دستان خداست و باید به این اصل بپردازند تا جامعه به سمت نابودی نرود.
تصریف زبان قرآن در نهج البلاغه
نویسنده:
صدیقه جنتی؛ استاد راهنما: احمد زارع زردینی؛ استاد مشاور: کمال صحرایی اردکانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
درباره ارتباط قرآن و روایات رویکردهای متنوعی ایجاد شده است، یکی از نوپدیدترین آنها، بازتاب زبان قرآن در روایات است. در زمینه زبان قرآن و چیستی و چگونگی آن در سده اخیر بحث‌های زیادی انجام و از دریچه کلامی، فلسفی و ... بررسی شده است، اما رویکرد مطالعه زبانشناسی متن نیز یکی از این رویکردهاست. زبان متن قرآن را برخی زبان عارفان / صوفیه / دراویش و اهل دل، برخی زبان فلاسفه/ متکلمین / جدلیان، برخی زبان را همان زبان برخاسته از فرهنگ عربی می‌دانند و هر یک برای خود دلایلی دارند که در جای خود بحث شده است. با نظر به دیدگاههای مختلف درباره زبان قرآن که هرکدام ناظر به بخشی از ویژگیهای آن است می‌توان گفت که زبان قرآن زبان عرف خاص با ویژگیهایی همچون واقع‌نما و معرفت‌بخش بودن / ترکیبی از زبان عرف عام، ادبی، علمی و ... / زبانی چند ساحتی و دارای کارکرهای هدایتی، عاطفی، علمی، واقع‌نمایی و .../ بهره‌بری از زبان مجاز، تمثیل، رمز و نمادانگاری و ... / دارای اصطلاحات خاصی همچون عرش، کرسی، مؤمن، کافر و ... و معانی خاص آنها / موافق فطرت انسان/ دارای روش‌شناسی خاص خود و پیش‌فرضهای بنیادین در فهم و تفسیر/ مشتمل بر گزاره‌های اخباری و انشایی است. مبنای این پژوهش آن است که زبان قرآن علی‌رغم برخی شباهتها با زبان عارفان، فیلسوفان، متکلمین و فرهنگ عرب، به نحوی کاملاً آشکار از همه آنها متمایز است و زبان خاص خویش را دارد که هم در سطح الفاظ و هم در سطح معانی نمایانگر است. قرآن کریم جهت بسط و تثبیت امر زبانی خود از روش تصریف استفاده می‌کند. تصریف تنوع بخشیدن و ارائه آیات به صورت‌های گوناگون برای تبیین حقایق و تفهیم آنها به مردم در جهت هدایت آنها می‌باشد. این تصریف هم شامل تصریف لفظی و هم معنایی است. در بسط امر زبانی با روش تصریف لفظی، الفاظ در زبان و بیان قرآن گاه عیناً تکرار می‌شوند و گاه تغییراتی در اندازه‌های قلب، جابجایی و ترکیب و دگرگون‌سازی زبان خود را تثبیت می‌کند. تصریف فعل مجهول و مؤنث «فُصِّلَت» به فعل ماضی و معلوم «فَصَّلناهُ»/ تصریف اسم جمع «مَوازین» به اسم مفرد «میزان»/ تصریف فعل مضارع «سَنَستَدرِِِجُهُم» به اسم مفعول مُستَدرَج»/ تصریف فعل مجهول «تُبلی» به اسم مفعول «مَبلُو»/ تصریف نعت و منعوت «آیاتٌ مُحکَماتٌ» به مضاف و مضاف‌الیه «مُحکَمُ آیاتِهِ»/ تصریف اسم فاعل «الکاظمین» به افعل تفضیل «اَکظَم»، نمونه‌هایی از این تصریف است. در بسط و تثبیت امر معنا در ساحت زبان نیز قرآن کریم معانی را با الفاظ و ساختارها و .... متفاوت بیان می‌کند تا القا و تثبیت معانی گفتمان خودش بهتر انجام پذیرد، تصریف معنا با تعابیر مختلف گاه در سطح تفاوت «واژگان» شامل حروف، اسامی و افعال و گاه در سطح «عبارات» یعنی بیان یک معنا یک بار با بیان اخباری و تصریف همین معنا بار دیگر با بیان انشائی و گاه یک بند (پاراگراف) مانند ایراد یک معنا در قالب داستان و ایراد همان معنا با قالب استدلال انجام می‌گیرد. از رویکردهای مورد توجّه در پژوهش‌های ادبی در دهه‌های اخیر توجه به ابعاد زبانی قرآن کریم و بحث تصریف آیات قرآن از باب ضرورت و اهمیت تعلیم قرآن است به گونه‌ای که زبان قرآن به عنوان عاملی مؤثر در اصلاح معنویت و اخلاق بر ذهن و زبان مردم جاری شود و در متن زندگی، نماز، مناجات و نیز تحقیق، تفکر و تمثیلات خویش به کار گیرند. قرآن یک متن عادی و ایستا یا صرفاً مجموعه‌ای از گزاره‌ها نیست، بلکه کلام خداوند در لباس زبانی درخور فهم و تحصیل برای عموم بشر است. اجزای این کتاب از الفاظ و عبارت‌ها تا آیات و سوره‌ها بر اساس نظامی زنده و سیّال و مستحکم از تعهّد و تضامن و تداعی مستمر همواره همدیگر را تبیین و تفسیر می‌کنند. زبان قرآن زبانی پرلایه و پرظرفیت است که به تصریح پیامبر(ص) و اهل بیت گرامی عمق آن پایان‌ناپذیر است و دارای سطوح مختلف برای طبقات مختلف جامعه بشری است. زبان قرآن هم در نوع واژگان و هم در ساختارها از زبان عرف عام متمایز است. یعنی زبان قرآن شامل برخی از الفاظی است که کمتر در لسان عرف و عام کاربرد داشته است و مضمونی فراتر و برتر از زبان عامیانه دارد. این زبان، زبان فرهنگ عربی نیست. زبانی است متمایز که هر کسی با آن مؤانست داشته باشد کلمات و واژگان و ساختارها و معانی‌ای را در ذهن و زبان و فکر او می‌کارد که در متون فرهنگی عربی آنها یا وجود ندارد و یا به معانی دیگری به کار می‌رود. تصریف الفاظ و معانی قرآن کریم که تعبیر دیگری از بسط و تثبیت زبان قرآن است، بعد از عصر نزول توسط افراد و جریانات مختلفی ادامه یافت که اصیل‌ترین و متقن‌ترین این تصریف در زبان و بیان اهل بیت(ع) ادامه یافت. تاکنون پژوهش مستقلی درباره مطالعه این تصریف در روایات اهل بیت انجام نگرفته و آنچه بیشتر در این زمینه گفته شده اشاره به اصل شباهت زبان قرآن با زبان روایات است. زبان روایات اهل بیت برخاسته و برگرفته از زبان قرآن کریم است. به تعبیری روایات اهل بیت(ع)، تصریف/ گسترش/ بسط/ امتداد زبان قرآن هستند. مطالعه نحوه و چگونگی این تصریف که حاصل آن شباهت دو زبان با یکدیگر است نیازمند پژوهشهایی روشمند است که این بازتولید/ بازآفرینی زبانی چگونه ایجاد شده است. در این میان نهج‌البلاغه کتابی جامع شامل گزیده‌هایی از خطبه‌ها، نامه‌ها و کلمات قصار حضرت علی(ع) در زمره احادیث و متون روایی به شمار می‌آید که بعد از قرآن در عالی‌ترین درجه بلاغت و اتقان و صحت قرار دارد و علمای اسلامی بر مبنای اینکه این کتاب سخنان امام بزرگوار است هم چنین تفسیر قرآن به حساب می‌آید آن را «اخ‌القرآن» نامیده‌اند. نهج‌البلاغه مجموعه‌ای از سخنان شخصیتی است که از آغازین روزهای وحی الهی همنشین قرآن گردید که خود حضرت در خطبه 122 می‌فرماید: «قرآن با من است، از آن هنگام که یار آن گشتم از آن جدا نبودم». معیت دائمی امام (ع) با قرآن سبب شده تا روح قرآن در نهج‌‌البلاغه دمیده شود و اشتراکات بسیاری از جهت سبک و اسلوب و نیز معانی و محتوا با قرآن کریم داشته باشد
شاخصه های شناخت دوست و دشمن از دیدگاه امام علی (ع) در نهج البلاغه
نویسنده:
مهری مودی؛ استاد راهنما: حسن حسینی؛ استاد مشاور: میثم کهن ترابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در ایجاد و شکل گیری شخصیت انسان موارد مختلفی دخالت دارند، که از میان آن ها می توان به همنشینی با کسانی که با آنها رفت و آمد دارد اشاره کرد؛ چرا که انسان بی شک بخش مهمی از رفتار و کردار و افکار خود را از دوستان خود می گیرد. دوستی از نظر ارسطو، یعنی:«خواستن چیزی برای کسی که آن چیز برای او، نه برای خودمان خوب باشد وبه کار بستن هرچه در توان داریم، برای اینکه آن را برای او فراهم کنیم.» (بدری؛زمانی، 1398، 24) همچنین از نظر علم اخلاق و مسکویه در کتاب تهذیب الاخلاق، دوستی وصداقت یعنی:«محبتی راستین که {انسان} با وجود آن به فراهم ساختن همه اسبابِ فراغت دوست واختیار انجام دادن همه نیکی هایی که به جای آوردن آن ها درباره او ممکن است،می کوشد.»(همان).همچنین، حضرت علی (ع) قبل فلاسفه و معلم اول بدین مسأله توجه ویژه ای نموده است و از این مسأله به عنوان موضوعی که در شناخت افراد تأثیر گذار می باشد یاد کرده است. از این رو در این باره میفرماید: «وَ مَن إِسْتَبَهَ عَلَیْکُم أمره وَ لَم تَعرِفُوا دِینَهُ فَلْتَظُرُوا إِلَی خُلَطَائِهِ، فإن کَانُوا أَهلَ دِینِ اللَّهِ فَهُوَ عَلَی دِینِ اللهِ، وَ إِن کَانُوا عَلَی غَیْرِ دِینِ اللَّهِ فلا حَظَّ لَهُ من من دین الله » (مجلسی،1315، 197:74) هرگاه وضع کسی بر شما مشتبه شد و دین او را نشناختید به دوستانش نظر کنید، اگر اهل دین آیین خدا باشند او نیز پیرو آیین خداست و اگر بر آیین خدا نباشند او نیز بهره ای از آیین حق ندارد. به راستی، گاه نقش دوست و دشمن، در رسیدن به سعادت و شقاوت یک انسان از هر چیزی مهمتر است، گاهی اوقات ممکن است او را تا حد نابودی و شقاوت پیش ببرد و گاهی اوقات او را به سعادت برساند. آیات (27 تا 29 سوره ی فرقان) به خوبی نشان می دهد که انسان چگونه ممکن است تا مرز سعادت پیش برود، اما وسوسه ی شیطانی دوستی بد ممکن است او را به قهقرا بکشاند و سرنوشتی مرگبار برای او فراهم سازد، سرنوشتی که به حسرت، روز قیامت هر دو دست را به دندان بگزد و فریاد «یا ویلتی» از او بلند شود؛ چرا که دوستانی که به عشق بهره گیری مادی دور انسان حلقه می زنند، چنان بی اعتبار و بی وفا هستند که هر زمان این نعمت ها از انسان جدا شود با او وداع می گویند، گویی تصمیم آن را از قبل گرفته بودند. اینگونه ماجراها که نمونه هایش را بارها شنیده یا دیده ایم- ثابت می کند که جز به خدا نمی توان دل بست. دوستان باوفا و راستین انسان تنها کسانی هستند که معنویت آنان را به هم پیوند می دهد. اینان دوستان زمان دارایی و تنگدستی و پیری و جوانی و تندرستی و بیماری و عزت و ذلتند، و تا زمان مرگ و حتی بعد از آن نیز تداوم دارد. براین اساس در کلام و سخن گهربار مولای متقیان امیرمؤمنان (علیه السلام) دشمن اینگونه تعریف شده است: « همانا دشمن را از آن جهت دشمن نامند که بر تو تجاوز روا می دارد پس آن کس که در عیب جویی تو راه مداهنه و سستی در پیش گیرد (زشتت را زیبا جلوه دهد) همو دشمن توست» (نهج البلاغه، نامه53). همچنن از سخنان امیر بیان (ع) می توان استفاده کرد که، دشمن دو نوع است:1- دشمن درونی(پنهان) 2- دشمن بیرونی(آشکار). بنابراین هر فرد و در نگاه وسیع تر هرجامعه ای باید در شناخت دوست و دشمنش دقت نماید. یکی از شاخصه هایی که در انتخاب دوست امام علی(ع) به آن اشاره می کنند، اینست که دوست همیشه در گرفتاری ها همراه انسان است،« دوست، دوست نیست مگر اینکه در سه جا دوستی خود را حفظ کند، در سختی رفیق خود، در غیاب وی، در وفات او (خیرات بفرستد و همواره بیاد او باشد)» ( عاملی،1104، ج 8: 414)، همچنین امام علی (ع) تفاوت دشمن و دوست را متذکر شدن عیوب انسان به صورت مخفیانه معرفی می کند و در این باره می فرماید:« کسی که عیب تو را آشکار کند( در پنهان) دوست تو، و آنکه عیوب تو را مخفی نماید دشمن توست .(آمدی،1383،394 :9573) یکی دیگر از شاخصه های انتخاب دوست این است که، انسان را در امور دینی یاری کند. بی شک در گزینش دوست مناسب باید به همراه بودن آن در تمام امور زندگی توجه نمود و یکی از مهمترین این مسائل بعد دینی است؛ چرا که همنشینی با اهل دین، سعادت دنیا و آخرت را در پی دارد. از این رو حضرت علی (ع) در این باره می فرماید:« رفیق را رفیق گویند، چون برای اصلاح دین، تو را یاری می دهد، پس آن کس که برای اصلاح دینت تو را یاری داد، رفیق توست. (همان، 9730:400)همچنین، از جمله شاخصه هایی که درکلام گهربار امیرالمؤمنین(ع) در باره دشمن به آن اشاره شده و باید در شناخت دشمن به آن ها توجه کرد می توان به: نفاق، حسادت، جاه طلبی، دنیازدگی و دنیاطلبی، پیمان شکنی، حیله گری، هواپرستی و خودخواهی اشاره کرد. بنابراین از مهمترین شرایط موفقیت درتمام ‌عرصه ها، شناخت دوست و دشمن است. لذا انسان باید در تمامی عرصه ها دشمن خود را بشناسد و در سدد دفع آن نیز باشد.امیر بیان حضرت علی(ع) در نهج‌البلاغه شناخت دشمن را رمز بینش می‌داند و خود ایشان قسمت عظیمی‌از تلاش خویش را در دوران حکومت به افشاگری چهره دشمنان و شناساندن دوستان خود نیز پرداخت. 1) شرح مساله (اهداف، سابقه و ضرورت تحقیق): · بیان مسئله: در ایجاد و شکل گیری شخصیت انسان موارد مختلفی دخالت دارند، که از میان آن ها می توان به همنشینی با کسانی که با آنها رفت و آمد دارد اشاره کرد؛ چرا که انسان بی شک بخش مهمی از رفتار و کردار و افکار خود را از دوستان خود می گیرد. دوستی از نظر ارسطو، یعنی:«خواستن چیزی برای کسی که آن چیز برای او، نه برای خودمان خوب باشد وبه کار بستن هرچه در توان داریم، برای اینکه آن را برای او فراهم کنیم.» (بدری؛زمانی، 1398، 24) همچنین از نظر علم اخلاق و مسکویه در کتاب تهذیب الاخلاق، دوستی وصداقت یعنی:«محبتی راستین که {انسان} با وجود آن به فراهم ساختن همه اسبابِ فراغت دوست واختیار انجام دادن همه نیکی هایی که به جای آوردن آن ها درباره او ممکن است،می کوشد.»