جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 42
فرشته شناسی از دیدگاه شیخ اشراق و فیض کاشانی
نویسنده:
مهناز کهندانی تفرشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله در فصل نخست ابتدائاً با زندگی‌نامه شیخ شهاب‌الدین سهروردی و ملا محسن فیض کاشانی به نحو اجمالی و تا آنجا که به حیات علمی ایشان و روند رشد علمی و پرورش ایده‌های فلسفی و اعتقادی آن‌ها تاثیر داشته است پرداخته شده و با برخی زمینه‌ها و منابعی که با تولد حکمت اشراق و حماسه عرفانی شیخ اشراق ارتباط می‌یابد و نیز مراحل و منابع پرورش ایده‌های عارفانه ـ فلسفی فیض کاشانی کاوش شده است.در فصل دوم فرشته‌شناسی نزد شیخ اشراق مورد بررسی قرار گرفته است. در مرحله نخست مقدماتی که بر پایه‌های آن‌ها شیخ اشراق فرشته‌شناسی خود را سامان داده به بحث و تحقیق گذاشته شده است. مباحثی از قبیل: موضوع نور به عنوان پایه اساسی حکمت نورانی اشراقی، خودشناسی، فیاضیت و بداهت و تشکیک نوری، سپس محبت و قهر و در نهایت اشراقات جوهری از نظر می‌گذرد. پس از بررسی اصول، مراتب مختلف فرشتگان در نظام نوری اشراق مورد بحث است؛ نورالانوار که فیض‌دهنده و منبع نور همه عالم است در بالاترین مرتبه قرار دارد و سپس بر اساس قاعده الواحد، نور اقرب، اول نور صادر از نورالانوار است. در مرتبه بعد عالم فرشتگان مقرب الهی که همان انوار قاهره طولی اند و بعد از اینان، عالم فرشتگان عقلی هم‌پایه(متکافه) قرار دارند. سپس عالم فرشتگان نیمه‌مجرد و نیمه‌مادی یعنی عالم مثال منفصل است که یکی از امتیازات فرشته‌شناسی اشراقی است و از این رو با تفصیل بیشتری به آن نظر شده و علاوه بر نگاه تاریخی به موضوع عالم مثال، دلایل اثبات نیز آورده شده است. در مرحله پایین‌تر عالم فرشتگان در عالم ماده است که بر اساس روایات و آیات و نیز تحلیل فلسفی بیان می‌گردد. در این فصل همچنین به تاثیرات فرشته‌شناسی فهلویون بر شیخ اشراق نیز پرداخته شده است. در فصل سوم، فرشته‌شناسی نزد فیض کاشانی مورد بررسی قرار گرفته است. ملامحسن فیض با غیر مادی دانستن ملائکه راه خود را از اهل حدیث جدا نموده و جانب فلاسفه را می‌گیرد. در ادامه مراتب و اقسام فرشتگان از دید فیض کاشانی موضوع تحقیق است که «ملائکه مهیّم» و ویژگی‌های آن‌ها به‌خصوص ابتهاج ایشان به ذات حق و غرق در محبت الهی بودنشان بررسی شده و مرتبه این فرشتگان نسبت به ملائکه عقلی با توجه به نظرات حکیم میرزاهاشم اشکوری مورد بحث قرار گرفته است. یکی دیگر از موضوعات مهم در این‌باره فرشتگان مدبّر عالم ماده اند که با توجه به بُعد نورانی و معنوی دادن به عالم ماده از جهت جهان‌بینی اسلامی بسیار حائز اهمیت است و همراهی عالم مجردات و عالم ماده و تفکیک‌ناپذیری آن‌ها را نشان می‌دهد. همچنین صفاتی که فیض کاشانی با توجه به آیات و روایات با دید حکیمانه حود برای فرشتگان می‌شمارد در این بخش از رساله بررسی شده است. فیض با کمک عالم مثال به توجیه فلسفی صفات جسمانی ملائکه می‌پردازد و بر آن مویداتی روایی عرضه می‌نماید که از جهت مقام حدیثی فیض کاشانی برای اهل فلسفه بسیار مهم است.در فصل چهارم رساله، مقایسه تطبیقی آرای دو اندیشمند بزرگ اسلامی آورده شده و به‌تفصیل نقش و ضرورت فرشته‌شناسی از حیث خداشناسی و نگاه توحیدی به هستی، تبیین نبوت،‌ وحدت ادیان، معرفت‌شناسی و نهایتاً نقش فرشتگان در انسان‌شناسی از دید این دو اندیشمند آمده است. به جهت اهمیت نقش و جایگاه هستی‌شناختی فرشتگان، در بخشی جداگانه به بررسی تطبیقی نظر فیض کاشانی و شیخ اشراق پرداخته شده و هر مرتبه به‌تفصیل در نظر این دو متفکر آمده است. در پایان نیز با توجه به مفاد نظر این دو و منابع فکری ایشان، وحدت وحی و عقل و شهود نزد آن‌ها و برائت آن‌ها از علم و عرفان منقطع از وحی الهی نشان داده شده است.
مقایسه آراء و عقاید غزالی در إحیاء علوم‌الدین با فیض کاشانی در المحجه البیضاء در ربع عبادات
نویسنده:
فاطمه حسامی فیروزآباد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف شناسایی آراء و عقاید دوعارف بزرگ جهان اسلام، غزالی در احیاءعلوم الدّین و فیض کاشانی درالمحجّهالبیضاء فی تهذیب الاحیاء در ربع عبادات صورت گرفته است. کتاب احیاءعلوم الدّین یکی از متون مهم اخلاقی و عرفانی در عالم تسنّن است. این کتاب توسطابوحامد محمد بن محمد غزالی در سال 488 ه. ق. تألیف شد. بیان روان، آسان و سلیس غزالى در این کتاب، آن را از کتاب‏ هاى هم ردیف خود، متمایز ساخته است. همین ویژگى موجب شده است که احیاء در میان عموم مردم نیز مورد توجّه قرار گیرد، و توسط عارفان مسلمان بعد از او بر آن شروحی نوشته شود. مهمترین شرحی که بر احیاء نوشته شده،المحجّه‌البیضاء اثر ملّا محسن فیض کاشانی با جهت‌گیری شیعی است. فیض کاشانى با علم به ارزش و اهمیت احیاء‌العلوم، به بهترین شکل ممکن با مطالب آن مواجه شده و به تلخیص و تهذیب آن پرداخته است.این پژوهش از نوع کتابخانه ای و به شیوه تطبیقی صورت گرفته، و برای انجام آن از کتابها، مقاله‌ها و پایان‌نامه‌ها استفاده شده است. در این پایان‌نامه مباحث مهمی از مسائل پر تنش و جدال‌انگیز میان فریقین مانند مسئله تفسیر قرآن، جایگاه فقه در میان سایر علوم دینی، و مسئله ایمان مطرح شده است.
تاملی در نگرش فیض کاشانی به عرفان و تصوف
نویسنده:
علی اشرف امامی، علی اکبری چناری
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
محمد بن مرتضی مشهور به ملا محسن فیض کاشانی (1007-1901ق) فقیه، محدث، مفسر، فیلسوف و عارف بزرگ امامیه در سده یازدهم هجری، به دلیل جامعیت علمی اش صاحب آثار گران بهایی در علوم مختلف اسلامی است. یکی از جنبه های علمی فیض، عرفان و تصوف است که در این زمینه آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشته است. فیض در آثار خود گرایش خویش را به تصوف و صوفیان نشان داده و از آن ها دفاع نموده است. در عین حال صوفی نماها و علمای ظاهری عصر خود را مورد انتقاد قرار داده است. اما باید توجه داشت که گرایش فیض به تصوف و دفاع وی از صوفیان دارای شدت و ضعف بوده است و به عبارتی فیض بین سال های 1030–1065 ق به دفاع از صوفیان پرداخته است و از این دهه به بعد، همراه با شدت گرفتن گرایش وی به قرآن و احادیث، از گرایش های صوفیانه کاسته و به مباحث عرفانی توجه بیشتری نموده و این همراهی عرفان و قرآن همواره با فیض بوده است. به نظر می رسد وی در عرفان و تصوف بیشتر متاثر از ملاصدرا، غزالی، ابن عربی و شارحان وی، بخصوص جامی و سید حیدر آملی بوده است. این مقاله بر آن است تا نگرش فیض کاشانی به تصوف و عرفان و تاثیراتی را که در این زمینه از دیگران پذیرفته است، بررسی نماید.
بررسی تطبیقی مساله جبر و اختیار در مدرسه حله و اصفهان با تکیه به آرای خواجه، علامه ، فیض و فیاض
نویسنده:
روح الله حاجی محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جبر در افعال و یا اختیار داشتن انسان در کارهایش از مسائل و دغدغه‌های بشر بوده است. متفکران شیعه با توجه گرایش های مختلف کلامی از این امر غافل نبوده و به تبیین آن پرداخته‌اند. بررسی تطبیقی جبر و اختیار از منظر اندیشمندان مدرسه حله (خواجه نصیرالدین و علامه حلی) و اصفهان ( فیض و فیاض) مسئله اصلی این پایان نامه است. با توصیف و تحلیل عبارت های این اندیشمندان و مقایسه آنها می توان به هدف مذکور دست یافت. در مدرسه حلّه خواجه با گرایشات کلامی و با پذیرش تنها برخی از اصول فلسفی از جمله اصل علیت، امر بین الامرین را به علت قریبه در افعال که از سوی انسان است و به علت بعیده که همان اسباب فعل و از سوی خداوند است، تفسیر نموده است ، ولی علامه حلّی با روشی متفاوت و متأثر از معتزله تنها اختیار را در افعال انسان عقلاً ثابت نموده و اشاره ای به امر بین الامرین نکرده است . در مدرسه اصفهان که کلام شیعه با فلسفه ترکیب شده و فلسفه بر آن غلبه یافته است ، شرایطی را فراهم نموده تا متکلمان این مدرسه نیز با اصول و مبانی فلسفی به تقریر امر بین الامرین بپردازند . فیاض با تبعیت از خواجه ، امر بین الامرین را به علت قریبه و علت بعید در افعال تقریر نموده است ولی در نوع علت قریبه با خواجه تفاوت نظر دارد . ایشان علت قریبه را علت معده فعل قلمداد می‌کند که نتیجه آن فاعلیت معده برای انسان است. فیض با مشرب عرفانی همچون استادش ملاصدرا به تلفیق عرفان و فلسفه و کلام با روایات برآمده است و بنابر مبنای وحدت وجود، انسان را تجلی و ظهور خداوند می‌داند . در نتیجه فعل انسان را نیز تجلی فعل خداوند دانسته و فاعل حقیقی را خداوند می داند.واژگان کلیدی: مدارس کلامی، جبر ، اختیار ، امر بین الامرین ، خواجه نصیر الدین طوسی، علامه حلی، فیض کاشانی، فیاض لاهیجی
علوم قرآن در تفسیر صافی
نویسنده:
عیسی سیفی بیرانوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
مباحث ده گانه این پایان نامه عبارتند از: اهمیت وعظمت قرآن، نزول قرآن، جمع و تدوین قرآن، حروف مقطعه، محکم و متشابه، تفسیر، تأویل، تفسیر به رأی،تحریف قرآن و سبعة احرف . موضوعات مذکور نخست در منابع دیگر و سپس در تفسیر صافی متعلق به فیض کاشانی بررسی شده اند . گفتنی است که در مقدمه ای که فیض بر تفسیر خود نوشته، مباحث ارزشمندی درخصوص علوم قرآن مطرح گردیده است.
بررسی بسامد مدل‌های وحدت و کثرت نوعی انسان در نگرش وجودی فیض کاشانی
نویسنده:
عبداله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با پذیرش مبانی و اصولی چون وحدت تشکیکی و حرکت وجودی ارادی در نگرش وجودی حکمت متعالیه، گشودگی و گستردگ ی­ای در انسان رخ می­ دهد که در آن، انسان از وحدت نوعی متواطی فاصله گرفته و در قلمرو وحدت نوعی مشکک و کثرت نوعی قرار می­ گیرد. فیض کاشانی در مواضعی بر پایه وحدت نوعی انسان مباحثی را مطرح کرده و از افراد انسانی سخن گفته است. اما همو براساس نگرش وجودی و با استمداد از مبانی یاد شده، مباحثی مطرح نموده است که با توجه به امکانات درونی آن می­ توان مدل­هایی از وحدت و کثرت نوعی انسان را از آنها استنباط کرد که از آن جمله ­اند: وحدت نوعی مشکک، کثرت نوعی ماهوی ملازم با وحدت نوعی مشکک، کثرت نوعی اسمایی. گفتنی است: در این جستار این مدل­ها نه بطور پراکنده و فارغ از مؤلفه زمان، بلکه بسامد مدل­ها بر حسب مقاطع مختلف سنی فیض در آثار او بررسی می­ شود.
صفحات :
از صفحه 127 تا 145
الهیات بالمعنی الأخص از منظر فیض کاشانی با تاکید بر اصول المعارف
نویسنده:
علیرضا وطن خواه کنگرلویی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملامحسن فیض کاشانی متکلم شیعی و فیلسوف نام آشنای قرن یازدهم عصر صفوی، در آثار متعدد کلامی و فلسفی اش به تبیین و اثبات الهیات به معنای أخصّ یعنی توحید و عدل و نبوت و امامت و معاد پرداخته است. به جهت ضرورت استدلالی بودن و متیقن بودن معارف اصلی دین و معتبر نبودن تقلید و ظنّ، مرحوم فیض در آثارش درصدد مبرهن کردن اصول بنیادین عقائد بر آمد.وی معتقد است عقل به تنهایی توان تحصیل اصول معارف را دارد و طریق عقلی تنهاترین راه معتبر برای پذیرش اصول است وی با این نگرش و با تأسّی از استادش ملاصدرا، با استفاده از حکمت متعالیه به استدلال در اصول دین می پردازد و می کوشد اصول دین را در قالب برهان و استدلال یقینی، مبرهن نماید. ایشان از آیات و روایات تنها به عنوان شاهد و تاییدی بر حکم عقل بهره می گیرد. کتاب اصول المعارف که یک دوره مباحث مهم فلسفه صدراست، بیش از سایر آثارش، عقلی و فلسفی است و با قلمِ عقل به تبیین مباحث می پردازد.مرحوم طبرسی به طور ضمنی این حقیقت را به مخاطبش القاء می کند که بین عقل سلیم و اصول عقائد دین، منافات و تغایری وجوود نداردبلکه عقل سلیم و دین دو بال مکمل انسان برای فهم و کسب علوم و معارف هستند.
مواجهه فیض کاشانی با اندیشه‌های ابن عربی با تکیه بر فصوص‌الحکم
نویسنده:
زینب شعبانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن عربی و فیض کاشانی آرای ارزشمندی در مسائل مربوط به خداشناسی و انسان-شناسی ارائه داده‌اند و پرسش اساسی این پژوهش، بررسی مواجهه فیض کاشانی با آرای ابن عربی در دو محور الهیاتی و انسان‌شناسی است. دستاوردهای این تحقیق به این قرار است: فیض کاشانی در موارد متعددی در باب توحید و وحدت وجود و هم‌چنین در باب خلافت و ولایت انسان کامل متأثر از اندیشه‌های عرفانی ابن عربی است. فیض با پذیرش تلقی ابن عربی از خدا، ذات الهی را غیب مطلق معرفی می‌کند که هیچ نام و نشانی در آن نمی‌گنجد و اعیان در آن ظهور و بروز ندارند. آن وجود ذاتی را منبع کمال و وجود می‌داند و شئونی که از تجلی اسماء و صفات او پدید آمده منبعث از همان وجود مطلق می‌داند. فیض در مسئله توحید و اقسام آن با ابن عربی اشتراک نظر دارد. آنچه آرای فیض را از نظرات ابن عربی متمایز می‌کند، توجه و اهتمام ویژه او به قرآن و حضور امام معصوم به‌عنوان مصداق انسان کامل است. امام معصوم در عرفان فیض کاشانی نقشی تعیین‌کننده دارد. وی سخنان امام معصوم را معیار پذیرش یا عدم پذیرش آرای عرفانی خویش قرار می‌دهد؛ بنابراین آن دسته از آرای ابن عربی که مطابقت با آیات قرآن و احادیث ائمه علیهم‌السلام داشته باشد موردقبول فیض است. وی همواره در کنار آرای عرفانی خویش از احادیث و روایات به‌عنوان مویداتی بر آن‌ها استفاده می‌کند. عرفان ابن عربی حول دو محور توحید و انسان کامل و مبتنی بر عقل، شهود و مشاهده است؛ روایات معصومین را نیز در کنار اقوال سایر اندیشمندان مطرح کرده است. وی نخستین معرف عرفان نظری به شکلی منسجم و مدون است. فیض کاشانی با تکیه‌بر آیات قرآن و احادیث معصومین علیهم‌السلام، معرف عرفان شیعی است. وی عرفان راستین را دارای سه مولفه عقلانیت، شریعت و امام معصوم می‌داند و تأکید او بر بهره‌گیری از اقوال معصومان (ع) از تفاوت‌های جدی فیض کاشانی با ابن عربی است.
مطالعه تطبیقی آرای تربیتی ملامحسن فیض کاشانی و جان آموس کمنیوس
نویسنده:
جواهر عیسی زاده دتورسری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این تحقیق مطالعه تطبیقی آرای تربیتی ملامحسن فیض کاشانی و جان آموس کمنیوس است. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی است که به بررسی دیدگاه های تربیتی فیض کاشانی و کمنیوس در مورد سه رکن تربیت (هدف، اصل، روش) می پردازد. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از کلیه منابع اسناد، مدارک، کتب، مقالات، مجلات و پژوهش هایی که انجام شده. نمونه ی پژوهشی این پایان نامه عبارت است از کلیه منابع، اسناد، مدارک و پژوهش هایی که بحث شده و در دسترس محقق است. روش جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و فیش های تحقیقاتی و چک لیست تهیه و تنظیم شده است. نتیجه یافته های این پژوهش در یک سوال کلی به این شرح می باشد: اشتراکات و افتراقات آرای تربیتی فیض کاشانی و کمنیوس در مورد اهدف، اصول و روش ها چیست؟ ازکل یافته های تحقیق چنین می توان نتیجه گیری کرد که هر یک از آنها نگاهی خاص به ارکان تربیت داشته اند: فیض و کمنیوس برای انسان سعادت دنیوی واخروی، پرهیزگاری و توأم و تلفیق نمودن علم با عمل و پرورش روح، تعالی دانش و تجربه، توجه به حیات دینی و توجه به عالم برتر معنوی، خردپروری و اندیشه ورزی، پرورش قوای ذهنی را به عنوان هدف تربیت درنظر می گیرند. هدف غایی تربیت به عقیده کمنیوس حصول شادی جاوید و به عبارت دیگر سعادت آخرت است اما این هدف نباید مانع از توجه به امور دنیوی گردد. زیرا فرد باید در این جهان زندگی کند و از آسایش دنیوی بهره مند گردد. فیض در پرداختن به امور دنیا مخالفت نمی ورزد و توجه به امور معنوی را کلید ورود به خوشبختی می داند. اگرچه کمنیوس به دنیای دیگر بی توجه نیست اما تأکید او برای دستیابی به زندگی راحت با اندیشه های فیض همخوانی ندارد. فیض به جهان خاکی بیشتر از این جهت توجه دارد که جایگاهی برای ذخیره آخرت به حساب می آید و از این رو زندگانی دنیا اهمیت دارد. اما کمنیوس در کنار آمادگی انسان برای جهان آخرت مسئله رفاه دنیا را نادیده نمی گیرد. در مورد اصول تربیت فیض و کمنیوس رسیدن به رستگاری، متخلق به اخلاق حسنه، متقی، اهمیت دادن به اراده و اختیار انسان از روی علم و آگاهی، مطابق بودن اصول تربیت با سن فرد و رعایت زمان، تربیت تدریجی، توجه به رشد جسمی و روحی کودک، سازگاری و پایبند بودن به قوانین و مقررات اجتماعی، تطبیق دادن فرد و درهم آمیختن عادات نیک با طبیعت انسانی را مورد توجه قرار می دهند. اصول تربیت از نظر فیض به وسیله برهان و استدلال است که انسان می تواند نسبت به پذیرش حقیقت اقدام کند. اما کمنیوس معتقد است در تعلیم و تربیت نه تربیت دینی باید تربیت عقلانی را محدود کند و نه تعلیم و تربیت عقلانی باید تربیت دینی و اخلاقی را تحت شعاع قرار دهد. کمنیوس قوه فاهمه‌ یا عقل را واجد چیزی نمی داند مگر آنکه از راه حواس اخذ کرده باشد و قطعیت و حقیقت علم را وابسته به شهادت حواس می داند. روش های تربیت دینی مشترک فیض و کمنیوس عبارتند از روش تشویق و ترغیب و روش ایجاد عادات درست، روش الگوی مناسب، روش تلقین و تحمیل به نفس، روش خودسازی و تزکیه نفس. فیض روش رفق و مدارا، تکرار و تمرین را در تربیت دینی مورد توجه قرار می دهد در حالی که کمنیوس توجهی به این روش ها ندارد و در عوض به روش های رئالیستی، روش تجربی در تربیت فراگیران، روش کشف و شهود، مشاهده و تخیل توجه دارد.
بررسی تطبیقی مبانی و روش تفسیری ابن‌کثیر و فیض کاشانی
نویسنده:
سمیه خاری آرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهتفسیر القرآن العظیم ابن‌کثیر از تفاسیر روایی قرن هشتم است که متأثراز تفاسیرجامع البیان طبری و همچنین اصول تفسیری ابن‌تیمیه است. زمینه‌ها و بسترهای شکل‌گیری این تفسیر از یک‌سو و روش‌های تفسیری مفسر از سوی دیگر به این تفسیر ویژگی‌های ممتازی بخشیده که آن را شایسته‌ی تتبع قرار می‌دهد. به ویژه زمانی‌که آن را در ترازوی سنجش با تفسیری چون تفسیر صافی فیض کاشانی قرار دهیم که براساس رویکرد حدیثی علمای شیعه در قرن یازدهم و دوازدهم و به دنبال آن سیر تدوین تفاسیر اثری شیعه در دو قرن یاد شده سامان یافته است. که نگارنده را برآن داشت تا سوالاتی را در این پایان نامه بررسی کند و پاسخ دهد.1. فیض کاشانی و ابن‌کثیر درتفسیر خود از کدام روش تفسیری پیروی نموده اند؟ 2. فیض و ابن‌کثیر در تفسیرشان دارای چه رویکردی در اسرائیلیات هستند؟ 3. تأویل از دیدگاه فیض و ابن‌کثیر چگونه به کار رفته است؟ در پاسخ به سوال اول باید گفت: روش تفسیری ابن‌کثیر تفسیر قرآن به قرآن و قرآن به سنت براساس منابع روایی اهل‌سنت و روش فیض کاشانی روش آمیخته با تأویلات باطنی براساس منابع روایی شیعی است.در پاسخ به سوال دوم نیز به این نتیجه دست می‌یابیم که: هر دو مفسر (ابن‌کثیرو فیض کاشانی) نسبت به اسرائیلیات رویکردی نقادانه دارند، اما مبانی وروش هر یک در نقد اسرائیلیات متفاوت از دیگری است.در پاسخ به سوال سوم: علیرغم اثرپذیری ابن‌کثیر از ابن‌تیمیه در زمینه‌های گوناگون، تأویلات باطنی به معنای مصطلح آن در تفسیر وی به چشم نمی‌خورد؛ اما در تفسیر فیض کاشانی تأویلات باطنی وجود دارد.روش روایی هر دو تفسیر با توجه به آنکه تفسیر ابن‌کثیر براساس روایات اهل‌سنت و تفسیر صافی براساس روایات اهل‌بیت شکل گرفته و کیفیت نقد اسرائیلیات و همچنین رویکرد تأویلی در دو تفسیر یاد شده نکات برجسته‌ای است که در این پژوهش مورد بررسی قرار می‌گیرد.کلمات کلیدی: ابن‌کثیر، تفسیرالقرآن‌ العظیم، فیض‌کاشانی، تفسیرصافی، ‌روش تفسیری‌، اسرائیلیات، تأویل.
  • تعداد رکورد ها : 42