جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 54
کثرت گرایی در نجات از دیدگاه علّامه طباطبایی(ره) ، امام خمینی(ره) و استاد شهید مطهری(ره)
نویسنده:
عذرا پورسالاری شاهم ابادی؛ استاد راهنما: عسکر دیرباز ؛ استاد مشاور: مهدیه‌السادات مستقیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به نظر می رسد در گذشته ادیان ، پیروان دین خود را اهل نجات و رستگاری و پیروان سایر ادیان را محکوم به گمراهی و عذاب می دانستند ؛ اگر چه امروزه هم در گوشه و کنار جهان می بینیم افرادی که با انتساب خود به دین های الهی ، تنها مسیر نجات را از باریکه دین خود می دانند و اقیانوس عظیم سایر انسان ها را یکسره محکوم به تباهی و محروم از بهشت تصوّر می کنند . امّا در دهه های پیش ، بیش از گذشته این بحث (انحصار گرایی در نجات) جای خود را به کثرت گرایی در نجات داده است. اگر چه جان هیک و فیلسوفان دین مسیحیّت ، این نوع از تفکّر را به صورت منسجم مطرح کرده اند امّا نظر فلاسفه اسلامی با دیدگاه تفصیلی ایشان درباره نجات اکثریت مردم متفاوت است.حضرت امام خمینی(ره) ، علّامه طباطبایی و استاد شهید مطهری ،با تکیه برآیات قرآن معتقدند : این گونه نیست که پیروان سایر ادیان یکسره اهل نجات و رستگاری باشند بلکه تنها زمانی اهل نجات محسوب می شوند که اگر با تلا ش به دینی که به نظرشان حق است رسیدند ؛ با آن و اصولش عناد نورزند و آن را بپذیرند و به آن عمل نمایند ؛ در غیر این صورت مصداق جاهل مقصّر و اهل عذاب و شقاوت خواهند بود . این مسأله غیر از این که صفت هدایت گری خداوند را تحقّق می بخشد تأثیر زیادی بر فرد و جامعه خواهد گذاشت . انسان ها وقتی دیگران را نیز مانند خود نجات یافته تصوّر کنند تمام امتیازات انسانی را از آن خود نمی دانند و در نتیجه جامعه ثبات و آرامش بیشتری خواهد یافت . این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای نگاشته شده است و سعی شده است دیدگاه سه شخصیت مورد پژوهش( که تأثیر زیادی بر افکار جامعه متخصص دارند) درباره نجات اکثریت مردم نمایان شود.
مصدر بودن عقل در استنباط احکام شرعی با تأکید بر آرای امام خمینی (ره)
نویسنده:
حسین خستو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش که با عنوان « مصدر بودن عقل در استنباط احکام شرعی با تاکید بر آرای امام خمینی (ره) » فراهم آمده است، ما به بررسی جایگاه عقل در بین منابع چهارگانه اصول استنباط احکام شرعی پرداخته ایم. ابتدا کوشش شده است که جایگاه عقل در قرآن و روایات تحلیل شود و اینکه عقل تا چه اندازه قدرت فهم و درک مسائل مختلف و امورات گوناگون زندگی انسان را دارد و اینکه شارع مقدس به چه میزان به یافته های عقلی بها می دهد. در ادامه به نحوهه ادراک عقل در دو حوزه عقل نظری و عملی پرداخته ایم و توضیح داده ایم که قضایای عقلی در حوزه فقه و احکام اسلامی به دو طریق مستقلات عقلیه و غیر مستقلات عقلیه به نتیجه می رسند. نحوه دستیابی عقل به این قضایای استدلالی منطقی از طریق حسن و قبح ذاتی افعال و امور است که این حسن و قبح توسط عقل قابل ادراک می باشد. هر حکم شرعی نیز در درون خودش ضامن مصالح لازم الاستیفا و مفاسد واجب الاحترازی است که هدف شارع مقدس در صدور حکم شرعی رسیدن به آن مصالح و یا دوری از آن مفاسد می باشد. بنابراین عقل انسان که فطرتا خالی از هر گونه آلودگی وساوس شیطانی و هواهای نفسانی می باشد، می تواند با درک حسن و قبح و مصالح و مفاسد افعال، فتوا صادر نماید که این فتوا بنا بر اتفاق فقهای بزرگ شیعه حجیت شرعی دارد و حکم عقل را ملازم حکم شرع می دانند که به قاعده ملازمه معروف است: کل ما حکم به العقل حکم به الشرع.در پایان آرا و نظرات حضرت امام خمینی (ره) را در باب نقش عقل در استنباط احکام شرعی به طور مستقل، بیان کرده و گفته ایم که حضرت امام خمینی (ره) با استناد به مصلحت، عدالت، ضرورت عقلی و در نظر گرفتن مصالح و مفاسدی که در امور گوناگون نهفته است، با توجه به مقتضیاتی که در اماکن و ازمنه مختلف وجود دارد و باید لزوما مد نظر قرار گیرد که تنها راه درک این مسائل استفاده از استدلال و دلیل عقل می باشد، فتاوی گوناگونی از جمله در باب حکومت اسلامی، ولایت فقیه، فروش سلاح به کفار، بیمه، خرید و فروش خون و ... صادر نموده اند.
تحلیل عناصر مفهومی گفتمان بیداری اسلامی در کلام مقام معظم رهبری از منظر تحلیل گفتمان
نویسنده:
اصغر حقیقی مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
جامعه شناسی , تمدن , اندیشه , جامعه شناسی , بیداری اسلامی , برتری , حضرت آیت اله خامنه ای , تجزیه و تحلیل گفتمان , تجزیه و تحلیل گفتمان , خامنه‌ای، سید علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران , عناصر اولیه مفهومی , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , تجزیه و تحلیل گفتمان , تجزیه و تحلیل گفتمان , تجزیه و تحلیل گفتمان , خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , تجزیه و تحلیل گفتمان , خامنه‌ای، سید علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران , عناصر اولیه مفهومی , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , تجزیه و تحلیل گفتمان , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خامنه‌ای، سید علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , عناصر اولیه مفهومی
چکیده :
نوشتار حاضر در پی تحلیل و بررسی شالوده‌های مفهومی و دال‌های مفصل‌بندی گفتمان بیداری اسلامی از منظر مقام‌معظم‌رهبری است. در این تحقیق در چارچوب یک روش ترکیبی از نظریه زبان‌شناسی انتقادی نورمن فرکلاف در تحلیل متون و از نظریه گفتمان لاکلاو و موفه در چگونگی فرآیند هژمونیک شدن و تفوق یافتن گفتمان بیداری‌اسلامی بهره برده شده است. تحلیل متون آثار و سخنرانی‌های مقام‌معظم‌رهبری نشان داد که در هندسه معرفتی ایشان بیداری-اسلامی گفتمانی‌است که از دال‌های "امام‌خمینی(رض) مظهر بیداری‌اسلامی"، "احیاء هویت اسلامی"، "فلسطین مسئله محوری جهان اسلام"، "جنبش نرم افزاری و تولید علم"،"ارتقاء علم در سایه دین"،"اعتقاد به مهدویت"، "عدالت اجتماعی"، "مردم‌سالاری دینی"، "حوزه‌های علمیه"، "مبارزه با تهاجم فرهنگی" و "استکبار ستیزی" حول دال مرکزی و نقطه کانونی "ایجاد تمدن اسلامی بر پایه دین، عقلانیت، علم و اخلاق" تشکیل شده‌است. در این راستا از منظر مقام‌معظم‌رهبری جهت تفوق یافتن این گفتمان و ایجاد تمدن اسلامی وظیفه روحانیون و حوزه‌های علمیه و نخبگان فکری و فرهنگی و سیاسی پراکندن و اشاعه‌ی نظم معنایی مورد تاکید این گفتمان در مقام نظر و فراهم آوردن زمینه-های تحقق آن در ساحت عمل اجتماعی و سیاسی با گستره‌ای وسیع در ابعاد داخلی و منطقه‌ای و جهانی است.
نقش آموزه مهدویت در تحولات سیاسی اجتماعی ایران معاصر
نویسنده:
فاطمه امانی توانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پرسش اصلی رساله حاضر این است که نقش آموزه مهدویت در تحولات سیاسی – اجتماعی ایران معاصر چیست؟ در پاسخ به سوال اصلی این فرضیه ارائه شده که آموزه‌های مهدویت در تحولات سیاسی – اجتماعی ایران در سه حوزه شناخت‌ها، گرایشات و رفتارها همواره دارای تأثیرات سلبی و ایجابی بوده است.نظریه محتوای باطنی انسان از شهید صدر و نظریه تغییر شهید مطهری و نظریه انسان‌شناسی امام خمینی(ره) مبانی تئوریک این رساله را تشکیل می‌دهد.طبق نظریه شهید صدر، فکر و اراده دو عنصر تشکیل دهنده ضمیر انسان هستند که سازنده حرکت تاریخ است و رابطه میان محتوای باطنی انسان و روبنای اجتماعی و تاریخی یک رابطه تابع و متبوع یا علت و معلول است و مصداق آیه 11 سوره رعد که خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند قرار می‌گیرد.در ایران ما شاهد تحولاتی در مبانی اصیل اسلام در حوزه‌های مهدویت هستیم، تحولاتی که ریشه در تغییر افکار و اندیشه‌ها و اراده و اختیار از سوی دیگر دارد. از این رو در این رساله ارتباط میان جریانهای مهدویت با تحولات ایران از دو دیدگاه سلبی و ایجابی و در سه حوزه تأثیرات شاختی (کلامی اعتقادی)، گرایشی(اخلاقی) و رفتارها (فقهی) مورد بررسی قرار گرفته است.در حوزه تأثیرات ایجابی و سلبی مهدویت در عصر قاجاریه، نهاد مرجعیت که ناشی از پیروزی گرایش اصولی‌ها بر اخباری‌ها است شکل می‌گیرد که قائل به مسدود نبودن باب اجتهاد در دوره غیبت بودند. اما از سوی دیگر مکاتب انحرافی، شیخیه، بابیت و بهائیت شکل می-گیرند که با عقاید انحرافی خود تحول و تغییرات مهمی را در حوزه مهدویت و تحولات اجتماعی به دنبال دارند.در عصر پهلوی نیز در حوزه تأثیرات ایجابی و سلبی، امام به عنوان نائب امام(ع) رهبری جامعه را بر عهده می‌گیرد و بیداری ملت در مقابل رژیم را ناشی از برکت اسلام و متأثر از مبانی و مفاهیم مهدویت توصیف می‌کنند و با طرح حکومت اسلامی، به رهبری فقیه جامع الشرایط آن را حکومت مطلوب در عصر غیبت معرفی می‌کنند. اما از دیدگاه تأثیرات سلبی، انجمن حجتیه در این عصر شکل می‌گیرد که اقدام به تشکیل هر حکومت اسلامی در دوران غیبت را به معنای اتمام رسالت قائل شدن برای امام زمان(عج) می‌پندارند و با طرح مبانی اعتقادی خود به طرد مبانی و مفاهیم مهدویت می‌پردازند.
امام خمينی (ره) و چالش در بنيان‌های سياسی سکولاريسم
نویسنده:
ابراهیم حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث حاضر در پی یافتن پاسخ این سؤال است، چالش‌هایی که امام رحمة الله علیه در بنیان‌های سیاسی سکولاریسم ایجاد کرد چیست؟فرضیه این پژوهش بر این مطلب استوار است که امام در سه ساحت بنیان سیاسی سکولاریسم یعنی در ساحت های عقیده، اخلاق و رفتار سیاسی سکولاریسم چالش بوجود آورده است.از آنجا که دین در برابر دارنده سه بخش باور، اخلاق و احکام است و از طرفی چون امام رحمة الله علیه پارادایم اصلی سکولاریسم یعنی نفی مرجعیت دین در اجتماع را هدف قرار داده، بطور طبیعی، چالش های بنیانی که امام متوجه سکولاریسم نموده نیز درسه حوزه مذکور است.نخست، امام خمینی رحمة الله علیه باورهای اصلی سکولاریسم، یعنی هستی شناسی، انسان شناسی، اصول اعتقادی همچون توحید، معاد، راهنماشناسی ...،را دستخوش بحران نمود. امام رحمة الله علیه اساس تفکر مادی و اصول باورهای سیاسی چنین تفکری را به چالش می کشد و معتقدند مکتب مادی نمی تواند نیازهای واقعی انسان را پاسخگو باشد چرا که معرفت شناسی آن ناقص است.دوم، در حوزه گرایش های سیاسی نیز امام رحمة الله علیه مهمترین رکن اخلاق سیاسی سکولاریسم یعنی عدم دست یابی به حقیقت و نسبی گرایی و پلورالیزم را هدف قرار می دهد. امام، هم در ساحت باور و هم در ساحت اخلاق توهم عدم وجود و عدم اتکاء به اصول ثابت را رد می کند و از اصول ثابت و متغیر اخلاق سیاسی دینی دفاع می کند.سوم، در حوزه رفتار سیاسی نیز امام رحمة الله علیه رفتار سیاسی برآمده از معرفت شناسی ناقص در دو حوزه قبلی را ناکارآمد می داند و غیر مکمل نقیصه های جسمانی و معنوی بشریت معرفی می کند. این رفتار سیاسی چه در قالب مکتب باشد یا نظام سیاسی یا رهبری، یا... در این همه رفتارها سکولاریسم ناتوان از ایجاد جامعه متعالی است.
بررسی جایگاه کرامت انسانی در اندیشه‌ی سیاسی امام خامنه‌ای (مدظله) و آثار آن در جمهوری اسلامی
نویسنده:
محمود نیکخواه بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گسترش سریع و روزافزون سخن گفتن درباره حقوق بشر و آزادی‌های اساسی و گسترش مطالبه‌های عمومی وحمایت از حقوق اساسی انسان‌ها، نشانه اهتمام ورزی و حضور قضیه و موضوع کرامت انسانی با همه نمودها و مصادیق خارجی آن است.هیچ پیشرفتی در اوضاع ملتها از لحاظ اجتماعی، سیاسی و حقوقی صورت نمی‌گیرد مگر از طریق پاسداشت "کرامت انسانی"چه به صورت فردی و چه به شکل گروهی، و نیز حکومت داری بدون اعاده اعتبار به وجود انسان و نظر و حقوق او به پیش رانده نمی‌شوند و همچنین بنیان خانواده و اجتماع که تشکیل دهنده جامعه می‌باشد، بدون محافظت از کرامت همه مردم استقرار پیدا نمی‌کند و هیچ توسعه گسترده ای در جوامع بدون حفظ حقوق و کرامت انسانی شکل نمی‌گیرد.انقلاب اسلامی ایران با محوریت همین اصل یعنی کرامت انسان و آزادی و آزادگی، حفظ شرافت و عزت، رواج اخلاق و عدالت ظهور یافت. ظهور انقلاب اسلامی در ایران به عنوان یکی از آخرین انقلاب‌های جهان معاصر مسیری را طی کرده است که از نظر بسیاری از تحلیل‌گران بیش از حد شگرف بوده است. علت فوق العاده بودن آن هم در بطن همین ارج نهادن به مقام انسان است. تکریم انسان در جریان نهضت عظیم انقلاب اسلامی موجب گردید، حرکت‌های دگرگون‌ساز مردمی گذشته که در ایران به نحوی یا منحرف می‌شد و یا با شکست روبرو می‌شد و یا سرکوب می‌شد، این بار پیروز گردد. از نگاه دیگر علت شرگرفی آن این است که هیچ انقلابی در دنیا رخ نداده بود که محوریت و اساس آن جهان بینی الهی با محوریت انسان والبته در تضاد با اومانیسم غربی و تکریم جایگاه انسان باشد. همچنین با رهبری مذهبی و متصل به دینباشد، همین امر هم باعث گردید. میشل فوکو‌ با نسبت دادن این انقلاب به ایران‌ آن را "قلب تپنده‌ی جهان بی‌روح" تفسیر کند. در عین حال بر همگان واضح و مبرهن است که انقلاب اسلامی ایران که نشأت‌ گرفته از اندیشه‌های ناب اسلامی امام خمینی (ره‌) می‌باشد، به دلیل استمرار بر محوریت کرامت انسان، کماکان در مسیر معین اهداف آرمانی خویش باقی مانده و حتی با سرعتی بیش از پیش در راه تأثیرگذاری در سطح بین‌المللی به حرکت خود ادامه می‌دهد و این امر میسّر نبوده است مگر به دو دلیل:اول؛ تداوم رهبری جامع و کامل متأثر از اندیشه‌های امام خمینی (ره) در دوره‌ی پس از حیات ایشان و نیز توفیق ثبات قدم رهبران انقلاب و مردم در حرکت بر مسیر اندیشه‌ها و رفتار عملی، سیاسی و اسلامی امام راحل که خود نشأت‌ گرفته از اسلام ناب محمدی و ویژگی‌های منحصر به‌ فرد مذهب تشیع است.دوم؛ توجه ویژه به جایگاه انسان و کرامت انسانی از نگاه رهبران جمهوری اسلامی و نیز درک اهمیت این کرامت از سوی مردم بوده است، چرا که همین مردم برای احیای کرامت تضعیف شده شان پیش از انقلاب اسلامی، در مسیرهای پرتلاطم و پر فراز و نشیب‌ چالش‌ها و تهدیدات خارجی و بعضاً داخلی در عرصه‌های مختلف ایدئولوژیکی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی استقامت ویژه نمودند و کرامت و عزت و شرافت دینی خود را حتی به قیمت از دست دادن عزیزان، جان و مال خود از دست ندادند.دو عامل فوق نشان از جایگاه مهم کرامت انسانی و وظیفه سنگین حاکم و حکومت اسلامی در حفظ و تعالی آن دارد. لذا با توجه به موارد بیان شده، در این پژوهش، سعی بر آن است که ابتدا به بررسی جایگاه کرامت انسان در اندیشه اسلامی به عنوان مبنای اندیشه ی، اندیشمندان اسلامی در پرداختن به انسان توجه شود و سپس اندیشه‌های سیاسی امام خامنه‌ای را بررسی نموده و جایگاه انسان و کرامت و رابطه میان مردم سالاری دینی با این کرامت انسانی در اندیشه ایشان را تحلیل نموده و از این خلال ضرورت حکومت دینی به جهت ضمانت مولفه‌های کرامت انسانی را بیان کنیم و در نهایت نشان دهیم که دیدگاه ایشان نسبت به حکومت الهی در تکریم انسان به تمدن نوین اسلامی منتهی می‌گردد.
بررسی کارکردهای دین در زندگی بشر از دیدگاه علماء و دانشمندان شیعی معاصر
نویسنده:
محمدرضا ابراهیم زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در عرصه ی پژوهش های دینی، بررسی آثار و کارکردهای دین در زندگی بشر، از اهمیّت فراوانی برخوردار است، مطالعه و پژوهش در این زمینه موجب پررنگ تر شدن نقش دین در جوامع مختلف انسانی می شود و شاید عاملی در جهت احیاء تفکر دینی به عنوان اساس و شالوده ی زندگی الهی باشد. هدف از این تحقیق، بررسی این آثار و پیامدها است که در آن، دیدگاه های شش تن از متفکران برجسته شیعی معاصر یعنی امام خمینی (ره)، علامه طباطبایی (ره)، علامه جعفری (ره)، استاد شهید مرتضی مطهری (ره)، دکتر علی شریعتی و عبدالکریم سروش، مورد کنکاش قرار گرفته است. باید توجه داشت که نگاه متکلمان مسلمان به دین، نگاهی معرفت شناسانه است، این در حالی است که دیگر متفکران و دانشمندان با رویکردی جامعه شناسانه یا روانشناسانه به مطالعه دین می پردازند ولی آنچه مسلم است، این است که همگی آثار و پیامدهای انسانیِ دین را می پذیرند و بر آنها تاکید می کنند. بزرگانی همچون حضرت امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی(ره) و علامه جعفری (ره)، مانند دیگر متکلمان مسلمان شیعی، دین را الگو و مکتبی جامع و کامل می دانند که چگونه زیستن را به آدمی می آموزد و آثار و برکات فراوانی را، چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی، نصیب او می گرداند، از این رو پرداختن به کارکردی و مسکوت نهادن کارکرد دیگری از دین، ناشی از عدم شناخت واقعی آن است. استاد شهید مرتضی مطهری(ره) نیز نظریه مذکور را می پذیرند، اما آنچه از بررسی آثار و اندیشه های ایشان بدست می آید، این است که استاد مطهری(ره) معرفت بخشی دین را مهمترین کارکرد آن و مبنایی برای کارکردهای دیگر می دانند. دکتر علی شریعتی علاوه بر پذیرفتن آثار فردی و روانی دین، مهمترین اثر یا کارکرد دین را تحول آفرینی، ستم ستیزی و ایجاد تحرک اجتماعی در نظر می گیرند. متفکرانی همچون عبدالکریم سروش که دین را عهده دار تبیین مسائل آن جهانی می دانند، تنها بر آثار روانی و اخروی آن تاکید کرده و دین را فاقد خدمات و کارکردهایی در نظام های سیاسی و اقتصادی، به شمار می آورند.
مقایسه نظریه مردم سالاری دینی با آراء متفکران اهل سنت معاصر (رشیدرضا، مودودی، قرضاوی، غنوشی)
نویسنده:
مهدی خزاعی گسک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امروزه دموکراسی بیش از پیش مورد توجه مردم جهان قرار گرفته است به طوری که می‌توان خیزش‌های اخیر در کشور‌های عربی اسلامی را نیز به عنوان تلاشی در جهت نیل به الگویی از حکومت دانست که در آن ضمن پذیرش دموکراسی، آموزه‌های اسلامی نیز عملیاتی شود. جمهوری اسلامی ایران به عنوان نمونه عملی مردم سالاری دینی در دوران کنونی که بر پایه منظومه فکری امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب است،برخوردار از مبانی، مضامین، روش‌ها و سازوکار‌هایی است که بسیاری از آن‌ها مورد توجه متفکران اهل سنت معاصر است. این پایان نامه درصدد مقایسه میان مردم سالاری دینی در آراء رهبران جمهوری اسلامی (امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب) و متفکران اهل سنت معاصر (رشیدرضا، مودودی، قرضاوی، غنوشی) در سه ساحت مبانی نظری، اصول و مولفه‌های مردم‌سالاری دینی و نیز اصول تحقق عملی مردم‌سالاری دینی می‌باشد و در پی یافتننقاط اشتراک و افتراق در اندیشه ایشان به منزله راهکاری درجهت برقراری ارتباط و گفتگو میانالگوی حکومتی مردم سالاری دینیدر ایران با مطالبات و خواسته‌های مردم کشورهای عربی یعنی پیوند میان اسلام و مردم سالاری است. این تحقیق به علت اکتشافی بودن فاقد فرضیه است و از روش توصیفی- مقایسه‌ای بهره گرفتهاست؛ بدین معنی که ابتدا به توصیف مردم سالاری دینی در اندیشه متفکران دو نحله شیعی و سنیو سپس به تحلیل مقایسه‌ای سویه‌های مختف اندیشه متفکران اهل سنت با اندیشه رهبران جمهوری اسلامی می‌پردازد. یافته‌های مقاله نشان می‌دهد در سطح مبانی نظری مردم سالاری دینی، رابطه دین با سیاست و مردم سالاری، حق حاکمیت و مشروعیت نقاط مورد اتفاق نظر میان دو نحله فکری و دینی بسیار است. (البته قرضاوی مشروعیت را تک رکنی می‌پندارد.) در عین حال با وجود تاکید بر آزادی اما برداشت از کرامت انسانی و خلیفه اللّهی انسان در میان این دسته از متفکران یکدست نیست. در آراء اندیشمندان مذکور در سطح مولفه‌های نظام مردم سالاری دینی اشتراک کامل دارند به صورتی که ایشان مشارکت مردم، مشارکت زنان، انتخابات، شورا، قانون‌گرایى، نظارت بر قدرت، تفکیک قوا، حزب و تحزب و حقوق اقلیت‌ها را جزو مولفه‌های نظام مردم سالاری دینی می‌دانند. در سطح سوم (بایسته‌ها و اصول تحقق عملی مردم سالاری دینی) برخی از اوصاف حاکمان، عدالت و ارزش‌محوری از موارد مشترک است و ولایت فقیه، برخی دیگر از اوصاف حاکمان، خدمتگزاری‌ به‌ مردم، تکیه به ظرفیّت درون‌زاى کشور و خلافت از موارد اختلافی می باشد. بنابراین بیشترین اشتراک در اندیشه این متفکران، در مولفه‌ها و برخی مبانی نظری مردم سالاری دینی است و در سطح اصول تحقق عملی مردم‌سالاری دینی در اندیشه ایشان، اشتراک کمتری وجود دارد.
رابطه عقل و دین از منظر امام خمینی(ره)
نویسنده:
علی‌اصغر افتخاری‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی رابطه عقل و دین یکی از بحث‌های دیرینه در میان دین‌پژوهان و فلاسفه بوده است. به همین دلیل مناسبات و ناسازگاری میان عقل و دین جزء دغدغه‌های اصلی این دوگروه بودهو به آن پرداخته‌اند. نوشتار حاضرکه در سهفصل تدوین گردیده، بعد از تبیین معانی و تعاریفمختلف عقل و دین و همچنین قلمروهای اختصاصی هر کدام به ذکر ماهیت و حجیّت این دو ابزار مهم معرفت‌شناسی پرداخته و برای شناخت عمیق‌تر و دقیق‌تر این دوحجّت درونی و بیرونی به ذکر اقسام مختلف عقل و دین و شناخت ارکان مهم دین که عبارت‌اند از(وحی و ایمان) به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در ادامهبه بررسی انواعمناسبات میان عقل و دینو همچنینتعارضات احتمالی بوجود آمده میان عقل و دین پرداخته است.تلاش و کوششی که در این تحقیق به انجام رسیده این است که دیدگاه‌های امام (ره) را درباره نسبت عقل و دین مورد بررسی و ارزیابی قرار داده و آنچه که می‌توان از دیدگاه‌ حضرت امام استنباط نمود این است که حضرت امام عقل و دین را به منزله دوبال می‌داندکه یکی بدون دیگری ثمره‌ای به جز گمراهی نخواهد داشت، از اینرو ایشان اولاً به دلیل بهره‌مندی از سرچشمه زلال قرآن و ثانیاً مشی فلسفی –عرفانی‌اش میان عقل و دین تعاملی بسیار دقیق و مستحکم می‌بیند به طوری که که هیچ گونه گسست و تعارضی میان آن دو نیست. حال ذکر این نکته نیز در اینجا لازم است که نگارنده کوشیده تا دیدگاه‌ها و نظریات ایشان را از مجموعه آثار و نوشته‌های آنان، به اندازه توان علمی خود درباره نسبت عقل و دین مورد بحث و بررسی قرار دهد.
بررسی تطبیقی ارسال رسل از منظر چند متفکر معاصر (بازرگان، حائری یزدی، امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی(ره))
نویسنده:
صدیقه کبیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در مورد اهداف انبیا، نظرات مختلفی ارائه شده است. برخی رسالت انبیا را در پرداختن به امور معنوی محدود کرده‌اند و عده‌‌ای دیگر معتقدند که انبیا برای پرداختن به امور معنوی، ابتدا باید زمینه را آماده می‌کردند و تا زمینه آماده نمی‌شد، پرداختن به امور معنوی نه تنها امکان‌پذیر نبود، بلکه بی‌اثر و بی‌نتیجه هم بود. آنها بر این باورند، در جامعه‌ای که ظلم و ستم و بی‌عدالتی حاکم باشد، مردم انگیزه‌ای برای پرداختن به امور معنوی، همچون پرستش خدا و اعتقاد به آخرت و انجام عمل صالح و عبادات را ندارند. بر همین اساس، یکی از وظایف انبیا را پاکسازی جامعه از شرک و ظلم و ستم و بی‌عدالتی می‌دانند و معتقدند در چنین جامعه‌ای می‌توان از امور معنوی سخن گفت. رساله حاضر بر آن است تا ابعاد و جوانب این مسأله را از منظر مهندس بازرگان، دکترحائری یزدی، امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) بررسی ونظرات آنها را با یکدیگر تطبیق نماید. مهندس بازرگان و دکتر حائری یزدی از جمله کسانی هستند که امر حکومت راخارج از حوزه وظیفه انبیا قلمداد می‌کنند و اعتقاد دارند که امر حکومت به انتخاب مردم صورت می‌گیرد و در واقع، امری خلقی است، نه الهی. در مقابل دیدگاه مذکور، امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره)،‌ نظری کاملاً متفاوت دارند و پرداختن به امور سیاسی را یکی از وظایف مهم انبیا می‌دانند که خداوند متعال آنها را برای این امر منتصب کرده است.
  • تعداد رکورد ها : 54