جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 10
احدیت و توحید در آثار عطار نیشابوری (بجز غزلیات)
نویسنده:
فروغ محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عطار از شاعران بزرگ و نام آور در تاریخ ادبیات عرفانی ایران است، کلام ساده و بی تکلف او در ایراد حکایات و تمثیل های شیرین، شور و اشتیاقی سوزان در دل سالکان راه حق برای پشت سر گذاشتن مسیر پر خطر سیر و سلوک ایجاد می کند.این پژوهش به دنبال آن است، "احدیت" و "توحید" را در آثار عطار نیشابوری مورد بررسی قرار دهد. روش این تحقیق کتابخانه ای و فیش برداری (مراجعه به اسناد) است. این رساله در شش فصل به شرح ذیل تنظیم شده است: فصل اول کلیات، فصل دوم تعاریف لغوی و اصطلاحات عرفانی، فصل سوم زندگی نامه شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، فصل چهارم احدیت و توحید در قرآن، روایات و عرفان، فصل پنجم احدیت و توحید در آثار عطار نیشابوری، فصل ششم نتیجه گیری.نتیجه کلی بیانگر این است، عطار کمال شناخت در ذات احدیت راتوحید می داند و معتقد است که سالک برای رسیدن به توحید باید به سیر و سلوک و تهذیب نفس بپردازد. توحید از دیدگاه عطار علم به یگانگی خداوند است و عطار برای رسیدن به این مقصود از قرآن مجید برای اثبات یگانگی و احدیت خداوند در آثارش سود جسته است. عطار همه پدیده های جهان را پوچ می داند و این نکته را بارها در اشعار خود بیان کرده، این پوچی در مقابل خداوند که یگانه خالق جهان است، قرار دارد. او معتقد است هر کس به توحید رسید به شناخت خداوند در یگانگی پی برده به طوری که تنها وجود مطلق جهان خداوند و احدیت او در ذاتش می باشد.
بررسی مقایسه‌ای آراء یونگ و عطار در باب تجربه دینی
نویسنده:
ماریه اخلاص
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اهمیت و ضرورت بررسی مقایسه ای نگاه عطار و یونگ در باب تجربه ی دینی ،جستار از طریق ِ فراسوی علم و فلسفه ،به منظور دست یابی به افق لایتناهی انسانیت است .گذشته از این،با بررسی نگاه ایشان در باب تجربه ی دینی، انسان شرقی در می یابد ،که آن چه غرب ،امروز به طور علمی بیان می کند ،او از سال ها پیش این گنجینه ی عظیم را دارا بوده است .نگارنده کوشیدهاست تا با نظر به علل رویکرد تجربی عطار و یونگ به دین ،به ویژگی های تجربه ی دینی از منظر این دو متفکر بپردازد.فرایند مقاله ی حاضر تصریح می کند ،در برابر اضطراب و سردرگمی انسان امروزی ،چاره ای نیست جز، بازگشت تجربی به دین ،بازگشتی نه به اقتضای ایمان دستوری و مقلدانه ، بازگشتی وجودی و اگزیستانس که حاصل مواجهه انسان با امور است.حاصل چنین بازگشتی دست یافتن به آرامشی حقیقی ؛ و معرفتی پایدار خواهدبود. با بررسی آرای عطار و یونگ ،در زمینه ی تجربه ی دینی و تحلیل رویکرد ایشان ،مشخص گردید ،عطار به عنوان عارف ،به منظور شناخت خداوند و یونگ به عنوان روان پزشک ،به هدفِ درمانِ بیماران روحی ،به این موضوع پرداخته اند ؛ و نتیجه حاصل از بررسی و تحلیل ویژگی های تجربه ی دینی در نگاه این دو متفکر،بر آن است که ایشان ،دارای اشتراکاتی بدین قرار هستند : بیان ناپذیری؛ کیفیت معرفتی؛ انفعال و ناپایداری .
اسطوره خلقت در آثار عرفانی با تکیه بر حدیقه سنایی، الهی نامه عطار و مثنوی معنوی مولوی
نویسنده:
فرزانه اصل دار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در قران کریم و کتاب مقدس و بسیاری از داستان های اسطوره ای به امر خلقت و بخصوص آفرینش انسان از خاک اشاره شده است.اسطوره داستان آفرینش را به نمایش می گذارد و بدین ترتیب به حس کنجکاوی بشر در رابطه با آغاز جهان پاسخ می گوید. در هر سه مثنوی (حدیقه سنایی، الهی نامه عطار و مثنوی مولوی) مقصود و هدف از آفرینش جهان و موجودات ، انسان بوده است و هدف از آفرینش انسان عبادت و بندگی حضرت حق قلمداد شده است ، آفرینش هستی با فرمان «کن فیکون»، قادر مطلق بودن خداوند را در امور مخلوقات به اثبات میرساند. مراتب آفرینش انسان به ترتیب جسم ، دل و روح است که نظر خداوند بر دل انسان بوده تا گوهر محبت را در آن تعبیه سازد و رساله ها و کتاب های زیادی در زمینه خلقت نوشته شده است اما در موضوع خلقت در آثار عرفانی ، به طور خاصی تحقیقی صورت نگرفته است.این رساله دارای سه فصل است که فصل اول آن تعاریف وکلیات پژوهش شامل : اهمیت وپیشینه ی تحقیق و اهداف تحقیق و مطالبی در مورد آفرینش و اسطوره است.فصل دوم : آفرینش جهان و انسان در متون عرفانی است و فصل سوم مراتب آفرینش انسان و جهان و سایر موجودات است . رسیدن به مقام عبودیت بالاترین هدف آفرینش است ؛ چرا که مراد از بندگی رسیدن به اوج کمال و قلّه ی سعادت بشری است . خداوند از میان آفریدگان به آدم شرف و منزلت بخشید و رسولانی بسوی انسان فرستاد ، سنایی در حدیقه انسان را خلیفه ای در زمین معرفی کرده که دارای قوه ی اختیار است و عطار در الهی نامه می فرماید : که خداوند از کل آفاق انسان را برگزید و مولانا در مثنوی انسان را گنج مخفی می داند و سجده ملک بر انسان و جایگاه انسان در فلک هفتم را از بهر خود می داند و همه ی اینها به خاطر وجود خداوند صورت گرفته است. در هر سه مثنوی هدفاز آفرینش جهان ،انسان و هدف از آفرینش انسان را وجود مقدس پیامبر اکرم (ص) می داند . دو هدف آفرینش نخست خلقت به صورت عام و دوم به کمال رسیدن موجودات است و همه ی آفرینش را بر دو نوع تقسیم کرده اند :عالم خلق و امر . مولانا آفرینش خلق عالم را بر سه گونه تقسیم کرده: یک گروه فرشته و گروه دوم حیوانات و جانوران و گروه سوم انسانها هستند . در دو مثنوی حدیقه و مثنوی معنویعقل ، اولین آفریده معرفی شده است . الهی نامه و مثنوی مولوی علت اعتراض ابلیس را مغرور شدن به جنس آفرینش او که از آتش است می دانند . هبوط آدم نیز بهانه ای بیش نیست که آدم در این ماجرا در حقیقت عاشقی است که گرفتاری های عشق ازلی را به جان خریده است .
سیر تحوّل اصطلاحات عرفانی از اسرارالتوحید تا عوارف‌المعارف سهروردی (اسرارالتوحید،حدیقة‌الحقیقة، تذکرةالاولیاء، عوارف‌المعارف)
نویسنده:
سمیرا شرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زبان عرفانی از لغات و اصطلاحات عرفانی که بار اصلی معنا را بر دوش می‌کشند و فهم صحیح ادبیات اصیل عرفان فـارسی در گرو تشخیص این اصطلاحات است، مشحون است. در این پژوهش تلاش می‌گردد تا چهار کتابِ عرفانی اسرارالتوحید، حدیقه‌الحقیقه، تذکره‌الاولیاء و عوارف‌المعارف بررسی شده و ضمن استخراج معانی بدست آمده از هر اصطلاح عرفانی و شواهد موجود در کتب مذکور، سیر تحوّل معانی آن تعابیر عرفانی با روش توصیفی- تحلیلی بررسی گردد. مطالعه در آثار فوق، بیانگر این مهمّ است که معارف صوفیان به مرور زمان تکامل یافته، در انتقال این معانی، قالب زبان نیز از نوعی سیر تکاملی تبعیت نموده است. عرفا برای بیان درست و دقیق مفاهیم و معانی تازه عرفانی، یا واژه‌هایی جدید آفریده و وضع کرده‌اند و یا بر تن واژه‌های متداول قدیمی، معانی جدیدی پوشانده‌اند.
نماد خاک و رستنی‌ها از دیدگاه عطار و مولوی
نویسنده:
سودابه خان‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زییائی محض، نهفته در حقیقت مطلق است که به واسطه سمبل‌ها و نمادها در قالب شعر و ادبیات و عرفان قابل کشف است؛ تضادها و تفاوت‌هائی در طبیعت وجود دارد که هماننددیگر پدیده‌های زشت و زیبا، خوب و بد، خوشایند و ناخوشایند به چشم می‌آید؛ همین تفاوت‌هاست که جهان خلقت را دلنشین و خواستنی نموده است چرا که حقیقتِ نمادی را متبلورمی‌سازند که گویای جمال و جلال ذات باری تعالی است به عبارت دیگر طبیعت و مخلوقات خدا، صفات گوناگون حق تعالی را متجلی می‌سازند.جلوه‌های طبیعت، رازهای نهفته‌ای است حاوی مفاهیم معرفتی که باید آن‌ها را کشف کرد. نوعی بینش و نگرش ماورایی می‌خواهد که به کنه و ذات اشیاء برسد که حتی از پست‌ترین و حقیرترین اشیاء و پدیده‌ها عمیق‌ترین حکمت‌ها و معارف را بیرون بکشد؛ این بینش، بینش نمادین است که با زبان بی‌زبانی عظمت آفرینش را در پس معانی بلند حکمی و عرفانی به تصویر می‌کشاند. دو تن از عارفان و شاعران بنام فارسی زبان که دارای این بینش می‌باشند، عطار و مولوی هستند که آثار آن‌ها از لحاظ تاریخی اوج شعر عرفانی است. آن‌ها با تکیه بر جهان‌بینی عرفانی و فرهنگ‌های پیشین و آموزه‌های اسلامی و همچنین ذوق و ادب فارسی خود نمادهایی را به تصویر کشیده‌اند که از پست‌ترین و حقیرترین اشیاء‌ و پدیده‌ها، عمیق‌ترین حکمت‌ها و معارف را بیرون کشیده‌اند. البته در این بین مولوی دارای جایگاه و شأن ویژه‌ای است چون حتی او بر پنهانی‌ترین لایه‌های عناصر خاک و رستنی‌ها تعمق نموده و کنه ذات پدیده‌ها را به نظاره نشسته است و حکمت و معرفت در لوای تصویرهای عادی و معمولی را نشانه و سمبل برای حقایق معنوی قرار داده است و با ذوق هنری خود دشوارترین تجربه‌های عرفانی را در سمبل‌ها و نمادهای برگرفته از زندگی عادی بیان می‌کند.جنبه رمزی و سمبلیک در آثار عطار و مولوی نسبت به دیگر شاعران پیشین برجسته‌تر است. زیرا این ویژگی در آثار آن بزرگواران را در زمره آثار عرفانی قرار داده است اما نمادپردازی در آن‌ها به گونه‌ای نیست که آثار گذشتگان مشاهده می‌کنیم که مفاهیم تکراری بر نمادهای طبیعی حتی بر زیباترین تصاویر، آثارشان را ملال‌آور نموده است بلکه عطار و مولوی با تکیه بر ذوق هنری خود، سمبل‌های زیبائی را آفریدند که خاص تعابیر خود آنهاست و اگر تکرار و تشابهی هم مشاهده می‌شود، آن‌ها آن نماد تکراری را به طرزی زیباتر و هنری‌تر دوباره بازآفرینی کرده‌اند. آن‌ها نمادهای خاک و رستنی‌ها را برای زیبا جلوه دادن و احساسی نمودن آثارشان به کار نبرده‌اند، بلکه آن نمادها را صرفاً برای بیان حقیقت درونی خود و همچنین انتقال حکمت و معرفت و معانی بلند عرفانی و مخاطب تشنه خود ارائه کرده‌اند. عطار و مولوی هر یک دارای تجربه‌های روحانی خاص خود می‌باشند که بینش نمادین را در آن‌ها ایجاد نموده است اما تجربه‌های روحانی آن‌ها از نوع تجربه‌های عادی و مشترک میان افراد نیست؛ بلکه تجربه‌های روحانی آن‌ها ناشی از قابلیت‌های روحی هر یک است که در وحی و الهام و رویا و عوالم روحانی فعلیت می‌یابد. با این تفاوت که عطار با «درد» این واقعه را تجربه کرده است اما مولوی با «عشق». اما درد و عشق از یک سنخند: کسی که دردمند است عاشق است و کسی که طعم عشق را چشیده است طعم تلخ درد را نیز خواهد چشید. چنین انسانی می‌تواند جایگاه خود را در عالم و کل کائنات بیابد و به دیگران نیز جایگاه‌شان را متذکر شود. بنابراین یکی از ابزارهای معرفتی، نماد و نمادپردازی است؛ ابزاری که از حقیقت و هستی شیء سخن می‌گوید و معنای نهفته در آن را آشکار می‌سازد، به اشیاء روح می‌بخشد و آن را متعالی می‌سازد؛ ذهن و روح انسان را به کمال می‌رساند و او را به خالق یکتا پیوند می‌دهد و جهان و طبیعت را همچون ظهور و نشانه خداوند معرفی می‌کند. چرا که هدف از خلقت شناخته شدن ذات باریتعالی بوده است و خداوند خود این آیات و نشانه‌ها را برای درک اسرار در انسان به ودیعه گذاشته است و به انسان متذکر می‌شود که در وادی سرگردانی پرسه نزنند و عمل‌کنندگان به حکمت و معرفتی باشند که زیبائی گفتارشان شده است تا اینکه رستگار شوند.
مقایسه‌ی مقامات عرفانی در منطق‌الطیر عطار و مثنوی مولوی
نویسنده:
کریم برزگر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان اسلامی با تعالیم بلند خود توانسته است مریدان طریقت و عاشقان حقیقت را مجذوب خویش سازد و زمزمه ی عشق الهی را در گوش جانشان فروخواند و آنان را به تهذیب نفس و تزکیه ی درون فراخواند.مشایخ طریقت برای تبیین آموزه های دینی و عرفانی خویش به اصطلاحات و تعبیرات بلند پایه ای تمسک می جسته اند و با استفاده از آن ها رموز عرفانی را شرح و تفصیل کرده اند.اصطلاح «مقام» یکی از آن تعبیرات است که به معنی مرتبه ی سیر و سلوک زیر نظر مرشد کامل و پیر راه دان تا وصول به سعادت و کمال معنوی است.مقامات عرفانی، مفاهیم و تعداد آن ها مورد اختلاف نظر متصوفه است چنان که برخی آن ها را به هفت مقام محدود ساخته چون عطار که این مقامات را طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فقر و فنا دانسته است و برخی چون خواجه عبدالله انصاری به مقامات صدگانه معتقد است اما با این وجود اکثر مشایخ توبه را آغاز راه و رضا را پایان سیر و سلوک دانسته اند. مولانا نیز در مثنوی مقامات متعددی را ذکر کرده است اما تفکیکی میان حال و مقام قایل نشده و خود را مقید به نظم و ترتیب آن ها نکرده است.هدف از این پژوهش نشان دادن مقامات مطرح شده در دو اثر گرانبهای منطق الطیر عطار و مثنوی مولوی و مقایسه ی میان دیدگاه این دو عارف بزرگ در تلقی این مقامات و روشن ساختن نقاط اشتراک یا تفاوت نظر ایشان است تا به درک بهتر از آثار این دو شاعر بزرگ کمک کند
بررسی و تحلیل ساختار ادبی مدح و معراج پیامبر (ص) در متون منظوم فارسی تا پایان قرن ششم (با تأکید بر آثار سنایی، جمال‌الدین اصفهانی، خاقانی، نظامی و عطار)
نویسنده:
علیرضا جوهرچی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مدح و معراج پیامبر(ص)، از موضوعات کهن در ادبیات فارسی است. برخی از شاعران پارسی‌گو، در کنار پرداختن به موضوع توحید و خداشناسی، به بعد دیگر اصول دین یعنی نبوت پیامبر(ص) توجه کرده‌اند. آنان با برشمردن برخی از صفات و ویژگی‌های والای آن حضرت، به مدح و گاهی به وقایع معراج پرداخته‌اند. این نوشتار، به رویکرد شاعرانی چون سنایی، جمال‌الدین، خاقانی، نظامی و عطار در این زمینه می‌پردازد و ضمن بررسی و تحلیل ساختارهای ادبی مورد استفاده آن‌ها، به حجم و کاربرد این ساختارها در آثار آنان اشاره می‌کند. بدیهی است میزان اطلاعات قرآنی، روایی و تاریخی و نیز محبت و ارادت هر یک از این شاعران را از تعداد ابیاتی می‌توان دریافت که به موضوع مدح و معراج پیامبر(ص) اختصاص داده‌اند. گفتنی است تا اوایل قرن ششم قمری، شاعران یاد شده از لحاظ خلاقیت و هنر شعری در زمینه مدح و معراج پیامبر(ص)، سرآمد شاعران دیگر به شمار می‌آیند. براساس این پژوهش، خاقانی و نظامی بیش‌تر به ساختار ادبی معراج توجه کرده‌اند، در حالی که شاعران دیگر به ویژه عطار، به جنبه‌های تاریخی و روایی مدح و معراج، بیش از جنبه ادبی آن پرداخته‌اند.
بررسی مقایسه‌ای مفهوم عرفانی تزکیه نفس در نهج‌البلاغه و آثار عطّار
نویسنده:
زهره مازار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهاز آنجایی که اسلام دین انسان ساز است، برای هدایت و گم نکردن راه سعادت منبع مکتوبی چون قرآن و راهنمایانی چون پیامبر (صلی الله و علیه و آله) و پس از ایشان ائمه (علیهم السلام) را در دسترس همگان قرار داده است. با مطالعه قرآن و نهج‌البلاغ? شریف به عنوان مترجمان قرآن کریم می‌توان به هدایت دست یافت. عارفان مسلمان تلاش می‌کنند که سیر و سلوک خود را بر اساس دستورات دین و راهنمایی این بزرگان قرار دهند تا مسیر را به خطا نروند از جمله عطّار نیشابوری که گرچه اهل سنت است اما با مطالعه آثارش می‌توان به تأثیرپذیری او از امیر المومنین علی (علیه‌السلام) در طی طریق معترف شد.تزکیه عرفانی نفس در نهج‌البلاغه بر انسان شناسی که به خداشناسی و در نهایت به کمال رساندن انسان منجر می‌شود استوار است. امیر المومنین علی (علیه‌السلام) به عنوان انسان کامل، شناخت صحیح خداوند و اخلاص در عقیده و عمل، تقوی و صبر را از عوامل دست‌یابی به تزکیه نفس در نهج‌البلاغه می‌دانند و برتری طلبی، پیروی از خواهش‌های نفسانی، طغیان، حبّ دنیا و موانع عملی و اخلاقی ازجمله عجب و ریا و ارتکاب رذائل اخلاقی را موانع شناختی در راه تهذیب نفس می‌شمرند.عطّار عوامل دست‌یابی را به کمال شناخت خداوند و عوامل فردی منحصر می‌داند و در آثارش از طلب، عشق، معرفت، استغناء، توحید، حیرت، فقر و فنا به عنوان وادی‌ها و یا مراحل سیر و سلوک عرفانی نام می‌برد. موانع شهودی در نزد شیخ عبارتند از: غفلت از خداوند و غفلت از مرگ. عطّار موانع عملی و اخلاقی را پیروی از هوای نفس، خودپرستی، آرزوهای دور و دراز و سراب‌های فریبنده می‌داند.کلیدواژه: تزکیه نفس، عرفانی، نهج‌البلاغه، عطّار.
سیر تطور اندیشه‌های کلامی در منظومه‌های عرفانی سنایی، عطار و مولوی
نویسنده:
علی دلائی میلان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عرفان و تصوّف از لحاظ تنوع آبشخورهای فکری، ذوقی و معنوی بسيار غنی است. در بطن عرفان و تصوّف، از علوم مختلف و همچنين فرهنگ‌ها و زبان‌هاي ديگر نشانه‌ها و تأثيرات زيادي ديده مي‌شود. يکي از اين علوم که با رگ و ريشه‌هاي عرفان و تصوّف پيوند خورده است، علم کلام اسلامي است. انديشه‌هاي کلامي در داخل متون عرفاني گاه يکسان و گاه متفاوت وارد شده‌اند. صوفيّه انديشه‌هاي کلامي را با زباني هنري و عرفاني بيان داشته‌اند و به آنها صبغه‌اي ادبي و متفاوت بخشيده‌اند. انديشه‌هاي کلامي از طريق متون صوفيّه به حيات جديدي دست يافته‌اند. بسياري از انديشه‌هاي کلامي با عقايد اصلي صوفيّه و اساس انديشه‌هاي آنها يکي و همسو مي‌باشد. اين امر نگاه مشترک آنها به خداشناسي را نشان مي-دهد که از بطن ديانت اسلام برخاسته است. در اين تحقيق جهت بررسي ارتباط عرفان و تصوّف با علم کلام، به بررسي انديشه‌هاي کلامي که در منظومه‌هاي عرفاني سنايي: حديقة الحقيقة، سير العباد الی المعاد، عطار: اسرارنامه، الهي‌نامه، مصيبت نامه و منطق الطير، و مولوي: مثنوي، وارد شده است، پرداخته شده است. سنايي، عطار و مولوی، در منظومه‌های عرفانی خود، به اندازۀ زیادی به اندیشه‌های کلامی توجه نموده‌اند و باورهای کلامی‌شان را در ضمن عقاید عرفانی‌شان نشان داده‌اند. بر اساس اندیشه‌های کلامی به کار رفته شده در منظومه‌های عرفانی این سه عارف گران قدر، این تحقیق به هشت فصل: عقل، ذات و صفات، رؤیت خداوند، علّیت، جبر و اختیار، خیر و شر و نظام احسن، ایمان و عمل، و امامت و ولایت، تقسیم شده است.
رابطه جسم و روح از دیدگاه مولانا و عطار نیشابوری
نویسنده:
نسرین معینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه پژوهشی است درباره رابطه روح و جسم در آثار مولانا و عطار نیشابوری. از آن جایی که موضوع روح و حقیقت آن و رابطه آن با بدن یکی از موضوعات مهم انسان شناسی عرفانی بوده و اینکه این بحث به صورت گسترده در آثار این دو عارف بزرگ مطرح شده است. در این پایان نامه فصل اول تحت عنوان مبادی تحقیق و فصل دوم آن تحت عنوان روح و نفس در متون عرفانی که در آن نظر عرفا، فلاسفه و برخی از آیات قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته است. فصل سوم زندگی نامه و آثار مولانا، فصل چهارم به بررسی رابطه جسم و روح از منظر مولانا و فصل پنجم زندگی نامه وآثار عطار و فصل ششم به رابطه جسم و روح از نگاه عطار نیشابوری اختصاص یافته است ونتیجه ی حاصله چنین است که از نظر این دو عارف بزرگ روح جوهری است ملکوتی و از عالم قدس که در تن خاکی انسان به مصلحتی هبوط نموده و در پی بازگشت به مأمن اصلی خود و سرمنزل مقصود ،لذا این جهان مادی را به منزله قفسی میداندکه در آن زندانی و غریب بوده و غم فراق و عشق به وصال او را دردمند نموده است . روح از امر پروردگار است و باقی و اصل است و ارتباط آن با بدن خاکی بیشتر از نوع مقابله و تضاد و مخالفت است و گاهی در تعامل با هم ، و همچنین با وجود تضادی که با یکدیگر دارند پیوند و اشتراکاتی نیز میانشان وجود دارد و از یکدیگر متأثر می شوند و مکمل و نیازمند یکدیگرند.و مقصود نهائی این دو عارف بزرگ از طرح موضوعات فوق در قالب تمثیل و حکایت بر جنبه ی هدایتگری و دستگیری انسان و نتیجه گیری های عرفانی و اخلاقی استوار است.
  • تعداد رکورد ها : 10