جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
توصیف اوصاف الاشراف خواجه نصیر الدین طوسی با تاکید بر آراء آیت الله جوادی آملی به زبان ترکی استانبولی
نویسنده:
هاکان نیوزات کاراجان؛ استاد راهنما: رضا الهی منش؛ استاد مشاور: نوری دونمز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب گران قدر اوصاف الاشراف خواجه نصیر الدین طوسی که به عنوان یک کتاب عرفان عملی به رشته تحریر در آمده از شش باب تشکیل شده است. باب اول در باره‌ آغاز سیر و سلوک و به دست آوردن توشه و آمادگی ‌های لازم است. همان ‌طور که در سفرهای ظاهری باید آمادگی ‌های لازم را فراهم و برای راه، توشه تهیه کرد، در سفر معنوی نیز باید آمادگی ‌ها و مقدمات لازم را فراهم کرد. به همین دلیل، خواجه نصیرالدین طوسی، باب اول کتاب خود را به مقدمات حرکت معنوی اختصاص داده است. این باب شامل شش فصل است:ایمان، ثبات، نیت، صدق، انابه و اخلاص بنابراین، انسانی که ایمان ندارد، یا ایمان دارد اما ثبات ندارد، یا ایمان و ثبات دارد اما نیت ندارد، قادر به حرکت نخواهد بود. یعنی اگر یکی از این ‌ها را نداشته باشد، نمی ‌تواند حرکت کند.باب دوم به رفع موانع در راه خدا اختصاص دارد. بعد از اینکه سالک مقدمات لازم را به دست آورد، باید موانع راه را بردارد، زیرا موانع، حرکت را متوقف خواهد کرد. فصل‌های این باب عبارت ‌اند از: ",توبه، زهد، فقر، ریاضت، محاسبه-مراقبه و تقوا",. باب سوم به بعد به مقامات سیر و سلوک می پردازد. باب سوم درباره مقامات و مراحل سیر و سلوک، طلب کمال و ویژگی ‌های سالکان و حالات آغازین سیر آن‌ ها است. این باب شامل شش فصل است: خلوت، تفکر، خوف-حزن، رجاء، صبر و شکر. هر فصل به یک حالت یا حرکت اشاره دارد. مثلاً خلوت و تفکر یک حالت و سیر است. خلوت و دوری از دیگران و تنها بودن با ملکوت خویش و پرورش محبت، یکی از مراحل سیر و سلوک است. خوف، حزن، رجاء، صبر و شکر نیز به حالات اولیه‌ی سالک تعلق دارد. باب چهارم درباره‌ی حالات سالک در طول سفر و مقدمات وصال است. این باب شامل شش فصل است: ",اراده، شوق، محبت، معرفت، یقین و سکون.",باب پنجم به حالات نهایی سالک بعد از رسیدن به وصال اشاره دارد. حالات نهایی، حالاتی هستند که در سالکی که به خدا رسیده است، در پایان سفر ظاهر می‌شود. فصل ‌های این باب عبارت‌اند از: توکل، رضا، تسلیم، توحید، اتحاد و وحدت. باب ششم درباره‌ی فانی شدن و رسیدن به خداوند متعال است. در این باب فقط وحدت مطرح است و دیگر کثرت، تکثر و فصل‌ها وجود ندارد. در اینجا فقط فانی شدن در خدا وجود دارد و دیگر اثری از سالک باقی نمی ‌ماند. هدف سالک، فنا فی‌الله و رسیدن به وحدت است، به همین دلیل در باب ششم فصلی وجود ندارد.
بررسی رویکرد انسان شناختی آیت الله جوادی آملی در تفسیر آیات بهشت و جهنم
نویسنده:
فتح الله صدوقی؛ استاد راهنما: روح الله نادعلی؛ استاد مشاور: حسین رحمانی تیر کلائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از نظر زیست‌شناسان انسان جانداری دارای نطق و بیان است و به همین علت او را به عنوان حیوان ناطق می‌شناسند. از نظر استاد جوادی آملی قرآن کریم این تعریف را لایق انسان ندانسته و از وی به «حیّ متألّه» تعبیر نموده است و تفاوتش را با حیوان در عدم نابودی آن می‌داند. یعنی جنس روح آدمی که جنبه اصلی وجود وی را تشکیل می‌دهد «حیّ» است که هرگز نابود نمی‌شود. گرچه جسم آدمی، که جنبه فرعی وجود اوست، به مرور زمان از بین می‌رود و فصل ممیّز او از حیوان ناشی از «تألّه» او یعنی خداخواهی مسبوق به خدا شناسی او است. انسان وجودی حرفی دارد و قرآن کریم به فقر ذاتی و وجود حرفی انسان از یک سو و وجود مستقل و بی‌نیاز خدا از طرفی دیگر اشاره کرده است. درهای دوزخ و بهشت و طبقات آن ریشه در اخلاق و ملکات انسان دارد، یعنی انسان هر قدر بیشتر به ارزش‌های الهی و معنوی پای‌‌بند باشد، در طبقه برتری از بهشت قرار خواهد گرفت و هر قدر بیشتر از ارزش‌های الهی و معنوی تهی شود در مرتبه سخت‌تری از عذاب قرار خواهد گرفت. نعمت‌هایی که تحت عنوان بهشت در اختیار انسان مؤمن قرار می‌گیرد ارتباطی مستقیم با ظرفیتی دارد که به واسطه ایمان و عمل صالح برای بهشتی شدن ایجاد گردیده است. جهنم تجسم محرومیت انسان از نعمت‌های الهی است که محصول از دست دادن کمالات است. بهشت و جهنّم تجلی و تجسم اعمال جوانحی و جوارحی انسان است و از آنجا که درجه و رتبه انسان‌ها در کمال و نقص یکسان نیست، بهشت و جهنم نیز مراتب متعدد و متفاوتی دارد.
حقیقت علم امام از دیدگاه جوادی آملی
نویسنده:
فاطمه قنبری صفری کوچی؛ استاد راهنما: معصومه اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم اعتقاد به امامت را به عنوان یکی از مطالب ضروری و مهم ارکان اعتقادی است و بحث صفات امام نشان دهنده نوع نگاه شیعه به مقوله امامت است آنچه اهمیت دارد، کیفیت علم امام است که از دوره‌های نخستین مورد توجه متکلمان قرار گرفته است و هر کدام بر اساس مشرب فکری خویش، رویکردی در پیش گرفته و مکاتب فکری بر اساس مبانی فکری و نوع رویکرد عقل‌گرایانه یا نقدگرایانه به استقبال این بخش از صفات امام رفته‌اند. نتایج در رساله با تتبع در آثار متعدد علامه جوادی برای پاسخ به شبهات؛ به بحث علم امام در سه محور، «قلمرو و ویژگی منابع»، پرداخته و به سؤالات، پاسخ داده است. بررسی نحوه وجود علم امام از دیدگاه علامه علاوه مسائلی چون شأنی یا فعلی و معصومانه یا خطاپذیر، حضوری یا حصولی، موهبتی یا اکتسابی بودن از جمله مسائل موجود در بحث علم امام است. مسئله دیگرتحقیق این است که امام دانش خود را چگونه به دست می‌آورد و سرچشمه‌های علم او کدامند؟ و آیا منابع علم امام دارای سهم‌بندی نیز هستند؟ در این بحث به انواع منابع مکتوب یا منابع غیرمکتوب پرداخته می‌شود تا معلوم گردد از دیدگاه علامه جواد منابع علم چیست؟ و کدام منبع بیشترین سهم را در دانش ایشان داشته است؟ در نهایت پس از پاسخگویی به تمام مسائل فوق دیدگاه خاص علامه جوادی در بحث دانش علم امام حاصل می‌گردد. از قبیل اینکه قلمرو امام شامل چه مواردی می‌شود؟ آیا دانش امام تنها اختصاص به دین دارد و آیا قلمرویی که موضوع علم امام است علاوه بر موضوعات احکام و تشریع، دانش علم امام به موضوعات غیب و علم به حروف و زبان‌ها و موضوعات خارجی نیز تعلق می‌گیرد؟ به این سؤالات باروش توصیفی ـ تحلیلی و پاسخ به شبهات و مستندات نقلی (آیات و روایات) و ادله عقلی و کمک گرفتن از متکلمین برای فهم دقیق‌تر از قلمرو، ویژگی‌ها و منابع باغور در تمام آثار علامه جوادی بتوان پایان نامه‌ای جامع و کامل ارایه داد.علم اعتقاد به امامت را به عنوان یکی از مطالب ضروری و مهم ارکان اعتقادی است و بحث صفات امام نشان دهنده نوع نگاه شیعه به مقوله امامت است آنچه اهمیت دارد، کیفیت علم امام است که از دوره‌های نخستین مورد توجه متکلمان قرار گرفته است و هر کدام بر اساس مشرب فکری خویش، رویکردی در پیش گرفته و مکاتب فکری بر اساس مبانی فکری و نوع رویکرد عقل‌گرایانه یا نقدگرایانه به استقبال این بخش از صفات امام رفته‌اند. نتایج در رساله با تتبع در آثار متعدد علامه جوادی برای پاسخ به شبهات؛ به بحث علم امام در سه محور، «قلمرو و ویژگی منابع»، پرداخته و به سؤالات، پاسخ داده است. بررسی نحوه وجود علم امام از دیدگاه علامه علاوه مسائلی چون شأنی یا فعلی و معصومانه یا خطاپذیر، حضوری یا حصولی، موهبتی یا اکتسابی بودن از جمله مسائل موجود در بحث علم امام است. مسئله دیگرتحقیق این است که امام دانش خود را چگونه به دست می‌آورد و سرچشمه‌های علم او کدامند؟ و آیا منابع علم امام دارای سهم‌بندی نیز هستند؟ در این بحث به انواع منابع مکتوب یا منابع غیرمکتوب پرداخته می‌شود تا معلوم گردد از دیدگاه علامه جواد منابع علم چیست؟ و کدام منبع بیشترین سهم را در دانش ایشان داشته است؟ در نهایت پس از پاسخگویی به تمام مسائل فوق دیدگاه خاص علامه جوادی در بحث دانش علم امام حاصل می‌گردد. از قبیل اینکه قلمرو امام شامل چه مواردی می‌شود؟ آیا دانش امام تنها اختصاص به دین دارد و آیا قلمرویی که موضوع علم امام است علاوه بر موضوعات احکام و تشریع، دانش علم امام به موضوعات غیب و علم به حروف و زبان‌ها و موضوعات خارجی نیز تعلق می‌گیرد؟ به این سؤالات باروش توصیفی ـ تحلیلی و پاسخ به شبهات و مستندات نقلی (آیات و روایات) و ادله عقلی و کمک گرفتن از متکلمین برای فهم دقیق‌تر از قلمرو، ویژگی‌ها و منابع باغور در تمام آثار علامه جوادی بتوان پایان نامه‌ای جامع و کامل ارایه داد.
اصول و مبانی تربیت دینی از دیدگاه آیت الله خامنه ای و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
مهدی سعادت خواه؛ استاد راهنما: رضا حاجیان حسین آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تربیت دینی یکی از ارکان اساسی در شکل‌گیری شخصیت فردی و اجتماعی انسان‌هاست و اصول و مبانی آن نقش حیاتی در رشد و تعالی فرد و جامعه ایفا می‌کند. در این راستا، فهم صحیح از مبانی و اصول تربیت دینی در بستر اسلام، می‌تواند مسیر رسیدن به اهداف عالی انسانی و اسلامی را هموار سازد. از این رو، بررسی دیدگاه‌های دو تن از اندیشمندان برجسته دینی معاصر، آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله جوادی آملی، در زمینه تربیت دینی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. مبانی تربیت دینی از منظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله جوادی آملی به‌طور مشترک بر اهمیت تربیت انسان به‌عنوان موجودی متعالی و معنادار تأکید دارند. از دیدگاه این دو اندیشمند، تربیت دینی نه‌تنها به آگاهی‌های دینی، بلکه به پرورش معنوی و اخلاقی انسان‌ها نیز توجه دارد. آیت‌الله خامنه‌ای به نقش تربیت در تقویت ایمان، معرفت دینی و عمل صالح تأکید دارند و معتقدند که تربیت دینی باید انسان را به مرحله‌ای برساند که هم در زندگی فردی و هم در ارتباط با جامعه، اصول اسلامی را عملی کند. آیت‌الله جوادی آملی نیز به مبانی فلسفی و معرفتی تربیت دینی پرداخته و بر تأثیر عقل و معرفت در تربیت انسان تأکید دارند. ایشان اعتقاد دارند که تربیت دینی باید بر اساس شناخت دقیق از حقیقت و نیازهای انسان باشد تا فرد بتواند به کمال حقیقی خود برسد. در مجموع، هر دو اندیشمند بر ضرورت تبیین اصول تربیت دینی از منظر قرآن و سنت و تأثیر آن در ساختار شخصیت فرد و جامعه تأکید دارند.
ارزیابی و نقدِ نقدهای نظریه علم و دین (قبض و بسط) عبدالکریم ‌سروش با نظر به نقدهای مصطفی ملکیان، جعفر سبحانی، عبدالله‌جوادی آملی، سید محمد حسین حسینی طهرانی
نویسنده:
مینا ذکاوت؛ استاد راهنما: علی حسینی؛ استاد مشاور: علیرضا فاضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همراهی علم و دین با گذر زمان و بنابه دلایلی دچار دگرگونی و تعارض گردیده‌ است یکی از روش‌هایی که برای حل تعارض میان متون دینی و علم مطرح شده تحول فهم دینی است. که بررسی و نقدهای نظریه قبض و بسط که مایه اصلی آن از این روش اخذ گردیده، بحث مورد نظر ما در این رساله می‌باشد. زمانی که تعارض میان پیشرفت‌های علمی و نتایج تحقیقات تجربی با ظواهر کتاب مقدس انجیل و تورات معلوم شد، کسانی درصدد برآمدند که راهی برای حل این تعارض پیدا کنند، برخی این دیدگاه را بیان کردند که باید فهممان را درباره دین و کتاب مقدس اصلاح کنیم، یا عالم چیزهایی را اثبات کرده است که قابل نقض نیست پس آنچه ما از کتاب مقدس می‌فهمیم درست نبوده است. این نظریه به روش‌ها و گونه‌های مختلف جلوه‌گر شد و بالاخره موج آن به سایر مناطق و ادیان از جمله کشورهای اسلامی رسید و روشنفکران مسلمان هم به تبعیت از آنان به این باور رسیدند که ما هم باید فهممان را در مورد دین عوض کنیم و نظریه قبض و بسط شریعت یکی از نظریه‌هایی است که در این زمینه بیان شده است. این نظریه توسط عبدالکریم سروش بیان شده که موج وسیعی در فضای روشنفکری ایران ایجاد کرده است، اما حاصل این مدعا این است که اساساً فهم ما نسبت به همه چیز در حال تحول و دگرگونی است و هیچ چیز از این قاعده مستثنا نیست حتی خود این مطلب، اما منتقدانی همچون آیت الله جوادی آملی و مصطفی ملکیان و آیت‌الله جعفر سبحانی و سید محمد حسینِ حسینی طهرانی، نسبت به این تئوری به مخالفت برخاستند و به ذکر علوم ثابت، چه در معارف بشری و چه در معارف دینی پرداختند تا نقض این تئوری را آشکار کنند که ما در فصل سوم و چهارم این رساله به تفصیل به بیان آن‌ها خواهیم پرداخت.
بررسی تطبیقی دیدگاه فخر رازی و آیت‌الله جوادی آملی در دلالت آیه65 سوره «ص» بر توحید ذاتی
نویسنده:
آذر کاشفی ، ریحانه پورخلیلی ، سید حسین شفیعی دارابی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توحید از بنیادی‌ترین اصول تعالیم و زیربنای اعتقادات دین مبین اسلام به شمار می‌آید و دارای شاخه‌های متعدد است. در این میان، توحید ذاتی جایگاهی اساسی و زیربنایی دارد. با توجه به اهمیت بحث توحید ذاتی، وجود آیات فراوان در این زمینه، و نیز تنوع دیدگاه‌های مفسران، این پرسش مطرح می‌شود که دیدگاه فخر رازی و آیت‌الله جوادی آملی درباره‌ی دلالت آیه‌ی ۶۵ سوره «ص» ـ «قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنْذِرٌ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ» ـ بر توحید ذاتی چیست؟ در این تحقیق که به روش تحلیلی ـ تطبیقی انجام شده است، نظر این دو مفسر بزرگ مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه تحقیق نشان می‌دهد که آیت‌الله جوادی آملی در رد نظر فخررازی معتقد است ساحت مقدس خداوند متعال از همه انحای وحدت امکانی مانند وحدت فردی، نوعی و جنسی منزه می‌باشد. از دیدگاه ایشان، چون وحدت خداوند متعال، وحدت امکانی نیست، هیچ چیز نمی‌تواند او را در ذات، صفات و افعال، مقهور و مغلوب نموده و در حدّی از حدود محدود سازد. ایشان همچنین فرض وجود خداوند ثانی را فرضی مستحیل می‌دانند؛ زیرا خود این فرض یک محدوده هستی است که وجود آن واحد قاهر، اصل فرض و فارض و مفروض را زیرمجموعه خود نگاه می‌دارد. به بیان دیگر، ذات باری تعالی چنان گستره وجودی بی‌نظیری دارد که اساساً جایی برای فرض وجود دیگری باقی نمی‌گذارد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 21
بررسی تطبیقی دیدگاه زمخشری و آیت‌الله جوادی آملی در دلالت آیه4 سوره زمر بر نفی «تبنّی» و اثبات توحید ذاتی
نویسنده:
ریحانه پورخلیلی ، سیدحسین شفیعی دارابی ، زینب الهی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توحید، به‌عنوان اساسی‌ترین اصل و مبنای تعالیم الهی، دارای اقسام متعددی است که در میان آن‌ها، توحید ذاتی شالوده و بنیاد سایر اقسام و عالی‌ترین مرتبه توحید محسوب می‌شود. آیات مرتبط با توحید ذاتی ازجمله مباحث تأمل‌برانگیز و مورد اختلاف میان مفسران به‌شمار می‌آید. در این زمینه، این پرسش مطرح می‌شود که دیدگاه زمخشری و آیت‌الله جوادی آملی درباره دلالت آیه چهارم از سوره زمر: «لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَدًا لَاصْطَفَىٰ مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ ۚ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ» بر نفی «تبنّی» و اثبات توحید ذاتی چیست؟ پژوهش حاضر، با روش تحلیلی ـ تطبیقی، به بررسی دیدگاه‌های زمخشری و آیت‌الله جوادی آملی در این زمینه پرداخته است. نتیجه حاصل از این تحقیق آن است که آیت‌الله جوادی آملی، در رد نظریه تبنّی و امتناع آن ـ که از سوی زمخشری نیز مورد توجه قرار گرفته است ـ بر این باور است که مقوله اصطفاء و تبنّی از سوی خداوند، امری محال و در تعارض با وحدت ذاتی اوست؛ زیرا خداوند متعال واحدی بی‌همتاست که هیچ همتایی ندارد. وحدت ذاتی او، قاهریت بر هر گونه کثرت را دربر دارد؛ ازاین‌رو، هیچ موجودی شایستگی آن را ندارد که به فرزندخواندگی الهی منصوب شود تا کارها و نیازهای او را برطرف سازد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 20
بررسی تعریف انسان به حی قائم و حی متأله از دیدگاه سهروردی و جوادی آملی
نویسنده:
علی مهرانی؛ استاد راهنما: علی بابایی؛ استاد مشاور: ناصر فروهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارائه تعریف از انسان و به موازات آن، انسان شناسی همواره از بدو تکوین بشر تا زمان حال،از مسائل بنیادین و اساسی فلسفی بوده است. بر همین اساس جمهور فلاسفه غربی و به ویژه اسلامی به تقریر و تبیین مسئله تعریف انسان پرداخته و هر کدام دیدگاه ها و مبانی مختص به خودشان را در رابطه با مبحث مذکور بیان داشته اند. یکی از این نکته نظرات در تعریف آدمی، دیدگاهی است با عنوان حیّ قائم از شیخ سهروردی که از علم النفس اشراقی بر پایه قاعده اشراقی وی مأخوذ شده است. سهروردی با وجود اینکه در تعریف خود،انسان را همچون حکمت مشائیان مرکب از بدن و نفس ناطقه می داند ولی برخلاف مکتب مزبور، انسان را تجلی نور خدا یاد کرده و کمال مطلوب برای انسان را نائل شدن و تقرب به نورالانوار می داند؛ لذا در تعریف خود تعبیر به حی قائم بودن انسان می کند. در تفکر سهروردی واجب الوجود بذات خویش واهب الحیاه است، از این رو شایسته نیست که چیز دیگری را کمال ببخشد در صورتی که آن کمال در او نباشد. پس حیّ قائم دلالت بر وجود حیّ قیّوم می کند چون که قوام همه موجودات از وجود خداوند است. علاوه بر این حی در فلسفه سهروردی به معنای مدرکِ بالذات و در نتیجه به معنای نور است؛ و اولین نوری که انسان درک می‌کند شهودِ من خویشتن است؛ که وجوداتِ بالاتر از این «من» طبقِ قاعده‌ی امکان اشرف، به طریقِ اولی نورالانوار هستند؛ تا این‌که سلسله‌ی انوار به نورالانوار یعنی حق تعالی ختم شود. پس نور بودن خصلتِ هم نفسِ انسانی و هم حق تعالی است؛ اما با این فرق که حق تعالی حی قیوم می‌باشد؛ و در اصلِ وجودِ خودش همه چیز به او وابسته است و او به چیزی وابسته نیست؛ برخلاف انسان که قوام وجودش به حی قیوم می باشد. به تبع تعریف اشراقی از انسان در میان فلاسفه معاصر، جوادی آملی دیدگاهی بدیع و متأله گرایانه از انسان ارائه داشته که تا حدود زیادی اشتراکاتی با حیّ قائم شیخ اشراق را می توان در آن جست و جو کرد، به زعم وی انسان موجودی زنده است که قید تأله و خداگرایی وی، او را از سایر موجودات مجزا کرده و دارای فطرت الهی است که تبدیلی در این شاخصه رخ نمی دهد از همین رو به حیّ متأله یاد می شود. همچنین تنها مشخصه مائت و میرا بودن انسان است که وی را از سایر مجردات از جمله عالم عقول و فرشتگان متمایز کرده است. دو دیدگاه متأخر در پژوهش حاضر صرفا از آن جهت شایان توجه می باشد که هر دو از یک ریشه و منشأ به موازات هم رشد و نمو یافته اند به همین سبب باید ابتدا منشاء و مبنای این نوع تعاریف از انسان بررسی گردد تا میزان همخوانی و همسویی تعریف انسان به حیّ قائم و متأله با تعریف منطقی از انسان که مشائیان طرح داشته اند با رویکردی جامع نگرانه و به روش توصیفی، تحلیلی-منطقی مشخص گردد. همچنین سهروردی در فقراتی از حکمت اشراق اهل حکمت راستین را به متاله و متوغل در شهود و استدلال تعریف کرده است؛ که می‌تواند نسبتی با لفظِ «متاله» مطرح در دیدگاه جوادی آملی داشته باشد. موضوع یاد شده در طول پایان‌نامه مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت.
تربیت پذیری به مثابه برهانی بر ضرورت نبوت از دیدگاه الهی دانان معاصر با تکیه بر آرا(علامه جعفری، آیت الله جوادی آملی و شهید مطهری)
نویسنده:
علی حسن بیگی؛ استاد راهنما: علی رای زن؛ استاد مشاور: علیرضا فاضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
«وجود رابط» نزد حکمای پساصدرا (آقاعلی مدرس، علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی)
نویسنده:
نصور مهرابی کوشکی؛ استاد راهنما: محمد کیوانفر؛ استاد مشاور: علی فضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وجود رابط در بین علمای گذشته در دو صورت به کار می رفت: یکی در وجود رابط در قضایا ، و دیگری در مورد وجود فی نفسه لغیره. صدرا در نظریه پردازی های فلسفی خود به نوع دیگری از وجود رابط دست یافت و با تکیه بر برخی اصول فلسفی خویش موجودات امکانی را عین ربط و تعلق به واجب الوجود دانسته و هرگونه استقلال را از آنها سلب نموده و نام وجود رابط را برای آنها وضع کرد. در میان فلاسفه ی اسلامی بعضی از بزرگان، در برخی از مقدمات و مبانی آن خدشه کردند و سایر علمای حکمت متعالیه را بر آن داشتند تا در صدد بیان تقریر و ادله ی مناسب برای روشن تر شدن مساله و حل اشکالات آن بر آیند. در میان این بزرگان دیدگاه آقا علی مدرس و علامه طباطبایی و استاد جوادی آملی هم از جهت قائل آن و هم از جهت بیان حائز اهمیت بیشتری است. بنابراین در این رساله ی دکتری ما بر آن شدیم که دیدگاه این سه بزرگوار حول بیانات ملاصدرا را تقریر و تبیین و تطبیق کامل کرده و آنها را مورد تحلیل و مقایسه ی فلسفی قرار داده و تلاش کنیم به یک وجه مشترک جامع و صحیح درمورد وجود رابط برسیم.