جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور کلید واژه ها
>
درباره علامه طباطبایی
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
تعداد رکورد ها : 1494
عنوان :
بررسی مبانی صدوری و دلالی تفسیر از منظر علامه طباطبایی و شاگردان ایشان (با تأکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی)
نویسنده:
نویسنده:بابک هادیان حیدری؛ استاد راهنما:محمد شریفی؛ استاد مشاور :حبیبالله حلیمی جلودار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
پایاننامه حاضر با عنوان «بررسی مبانی صدوری و دلالی تفسیر از منظر علامه طباطبایی و شاگردان ایشان (با تأکید بر آرای آیتالله جوادی آملی و آیتالله مصباح یزدی)» به مقایسه نظرات این سه مفسر میپردازد. مبانی تفسیر، آن اصولی هستند که آگاهی بدان بسیاری از مفسران را از افتادن به دشواریهایی همچون تفسیر به رأی نجات میدهد که به دو دستۀ مبانی صدوری و دلالی تقسیم میشوند: مبانی صدوری تفسیر به وحیانی بودن الفاظ و معانی قرآن کریم و تحریف ناپذیری و جامعیت قرآن تقسیم میشود و مبانی دلالی تفسیر نیز شامل مباحثی چون، عمومیت فهم قرآن، استقلال دلالی قرآن و سطوح معنایی میشود. این نوشتار بهمنظور بیان کارآمدی مبانی دلالی تفسیر به شرح و بررسی تطبیقی این مبانی از دیدگاه علامه طباطبایی و دو تن از شاگردان ایشان به روش توصیفی – تحلیلی پرداخته است. برآیندهای پژوهش، نمایانگر آن است که شاگردان علامه به جهت تأثیرپذیری از ایشان این مبانی را پذیرفتهاند و همین امر برجستهترین وجوه اشتراک میان آنها است؛ اما باید گفت که در مبانی صدوری، افتراق مهم در اصل تحریف ناپذیری میان دیدگاه آیتالله جوادی آملی و آیتالله مصباح یزدی با علامه طباطبایی آن است که این شاگردان، چینش سورهها را توقیفی میداند و جمع و تدوین قرآن را نیز به زمان حیات پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلم) نسبت میدهد؛ درحالیکه مرحوم علامه جمع و تدوین قرآن را در زمان پیامبر نمیداند و در بخشی دیگر از این اصل، آیتالله جوادی آملی، استدلال علامه را در اثبات تحریف ناپذیری قرآن ناکارآمد و ناکافی میداند. در مبانی دلالی تفسیر میان علامه طباطبایی با آیتالله جوادی آملی و آیتالله مصباح یزدی در عمومیت فهم قرآن، استقلال دلالی قرآن و سطوح معنایی، افتراقهایی بازتاب دارد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی تفاوت بینش ملاصدرا و علّامه طباطبائی در مسألهی اتّحاد عاقل و معقول و ثمرات آن
نویسنده:
نویسنده:فاطمه معین الدینی؛ استاد راهنما:علیرضا کهنسال؛ استاد مشاور :سیدمرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
صدرالمتألّهین در پرتو نظریّهی حرکت جوهری به این نکته متفطّن شد که نفس، محصولِ حرکت جوهریِ بدن است. نفس با حرکتِ جوهری خویش در فرآیندِ ادراک، با صُوَر ادراکی متّحد میگردد، به طوری که از منظر صدرالمتألّهین علم برای نفس کمال ثانوی نیست بلکه کمالِ اوّل است و ادراکات نفس است که حقیقت نفس را میسازد. از منظر صدرا رابطهی نفس و معلومات رابطهی مادّه و صورت در ترکیبی اتّحادی است؛ به این معنا که قوای ادراکیِ نفس که به نظر او هیچیک ازآنها حالّ دگر موضوعی نیستند، بلکه همه از مراتب نفساند، با صور ادراکی مناسب خود فقط در ضمن ترکیبی اتّحادی یافت میشوند. اتّحاد مورد نظر وی اتّحاد وجودِ مُدرِک و مُدرَک بالذّات است نه اتّحاد ماهیّت آن دو، یا اتّحاد وجودِ یکی با ماهیّت دیگری یا اتّحاد وجودِ عالم و معلومِ بالعرض. از منظر وی مرتبهای از مراتبِ نفس که حالت بالقوّه دارد با علم و ادراک یکی میشود آنچنان که امری بالقوّه با امری بالفعل یکی میشود. صدرا با برهان تضایف در چهار گام در صدد اثبات مدّعای خویش بر میآید. در گامِ اوّل معقولیّت بالذّات اثبات میگردد. در گامِ دوم با استفاده از قاعده تضایف عاقل بالذّات بودنِ این صور به اثبات میرسد. گامِ سوم این برهان بیانِ نوعی پارادوکس بینِ للعاقِل بودنِ این صُوَر و عاقِل بالذّات بودن آنهاست که نتیجهی آن در گامِ چهارم اثباتِ اتّحاد این صور با عاقلِ خویش میباشد. علّامه طباطبائی، مدّعا و برهان تضایفِ صدرا را در مسأله اتّحاد عاقل و معقول نمیپذیرد و چهار اشکال بر این برهان وارد میسازد. سه اشکالِ واردهی ایشان بر برهان، به یک اشکالِ اساسی باز میگردد و آن اینکه معقولِ بالذّات بودنِ صُوَرِ معقوله مستلزمِ عاقلِ بالذّات بودنِ آنهاست (همانطور که در بُرهان به این نکته میرسیم)؛ امّا عاقلِ بالذّات بودن صُورِ معقوله خود لازمهی دیگری دارد و آن استقلال و وجودِ لنفسِه این صُوَر است که با قولِ به للغیر بودنِ آنها در تعارُض است. از نظر علّامه اتّحاد رتبی میان عاقل و معقول به این معنا که عاقل و معقول در یک رتبهی وجودی قرار گیرند، فقط مربوط به علمِ وجودِ مجرّد به ذاتِ خود است و در غیر این صورت اتّحاد به معنای عدم خروجِ وجود عاقل از حیطهی وجودِ معقول یا بالعکس است. معنای عدم خروج این است که یا معقول تحت احاطهی وجودیِ عاقل است و عاقل در نسبت با آن جنبهی علّی دارد و یا اینکه عاقل در احاطهی وجودیِ معقول قرار دارد و رقیقهی آن محسوب میشود، مانندِ رابطهی نفس با عقل فعّال یا جوهرِ مجرّد مثالی که حاوی تمامِ صُوَر جزئیه است؛ بنابراین اتّحاد عاقل و معقول از دیدگاه علّامه اتّحاد نفس با موجودِ مثالی یا عقلی است که در آن منعوت که همان نفس است در مرتبهای از وجودِ ناعت (موجود مجرّد) واقع است و اتّحاد میان آن دو همان رابطهی علّی و معلولی است. وی برای مدّعای خویش بُرهانی را اقامه میکند که ماحصلِ این برهان آن است که معلوم اگر جوهر باشد نمیتواند وجودِ للغیر پیدا کند و در نتیجه نفس برای ادراکِ آن باید با آن متّحد باشد. معلوم اگر عرض باشد بر جوهری قائم است و با توجّه به اینکه انتقال اعراض مُحال است، نفس تنها با اتّحاد با موضوعِ این اعراض است که میتواند به درکِ آنها نائل گردد. در انتهای این پژوهش به لوازمِ هریک از نظرات و همچنین ثمراتِ آنها اشاره شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تحلیل ماهیت زیبایی از منظر علامه طباطبایی و دلالت های تربیتی آن و تبیین مدل مفهومی زیبایی شناسی برای نظام آموزشی
نویسنده:
نویسنده:عفت آدم زاده؛ استاد راهنما:محمدرضا سرمدی؛ استاد مشاور :زهره اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
هدف پژوهش حاضر «تحلیل ماهیت زیبایی از منظر علامه طباطبایی و دلالتهای تربیتی آن و تبیین مدل مفهومی زیبایی شناسی برای نظام آموزشی» بودهاست. شبکه معناییمفاهیم زیبایی و ابعاد تربیتی آن در ترکیبات وصفیآیات قرآن، با عنایتبه دیدگاههای علامه طباطبایی بهعنوان نماینده نظام تربیتی اسلام مورد بررسی قرارگرفته است. همچنینمؤلفههایینظیر: چیستیزیبایی، انواعزیبایی، حقیقت زیبایی، منشأ و مراتب زیبایی، ثبات و نسبیتزیبایی، عینییا ذهنیبودن و مصادیقزیبایی، بررسی و تحلیلشدهاست. این پژوهشاز ویژگیدو وجهیتوصیفی- تحلیل مفهومی و استنباطی--اکتشافی استفادهکردهاست. راهکار اجراییآن کتابخانهای و اسنادی میباشد. بهمنظور کشف منظومه مفهومی از معنای «زیبایی» براساس دیدگاههای علامه طباطبایی، از روش تحلیل و تفسیر مفهومی و با توجه به هدف پژوهش و سوالهای تحقیق، از روش تحلیل مفهومی برحسب بافت و سیاق و تحلیل برحسب شبکه معنایی استفاده شده است؛ به این ترتیب با تعیین مفاهیم معنایی «زیبایی» از آنها بهعنوان یک شاخص در بخشهای هدفگذاریهای آموزشی و روشهای تدریس استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که معنای زیبایی در ترکیبات وصفی قرآن در امور عینی و انتزاعی و فعالیتهای عملی و رفتاری در سطوح ارتباطی چهارگانه فرد با خدا، با خود، با دیگران و با طبیعت در حوزههای شناختی و عاطفی به طور همزمان قابل پیگیری است. دلالتهای ابعاد تربیتی شبکه معنایی مفاهیم زیباییشامل؛ حقپذیری و حق طلبی، عملمداری، هدفمندی و غایتمندی، عدالت، انصاف، فضل، راستگویی، بخشندگی، احترام و قدرشناسی، شایستگی، مهارت، تخصص و تعهد، خودبسندگی، خلاقیت، جامعیت، اصالت، اتقان، انسجام، انتظام و برخورداریاز کیفیاتزیباییشناسانهحسی (رنگ، فرم وشکل، خطوط، تناسب و موزونیت) میباشد. کاربرد ابعاد تربیتی مفاهیم زیبایی در زمینه هدفگذاریآموزشی از سه جهت قابل بررسی است:۱- تغییر در ساختار اهداف آموزشیکه این پژوهش با توجه به شبکه معناییحاصل از تحلیل ماهیت و مفاهیم زیبایی از دیدگاه علامهطباطبایی به اهداف دو یا چند وجهی نظیر: «تفکر چند وجهی، پژوهش و -کاوشگری با دو بُعد عقلانی- احساسی، ایجاد و تقویت مهارتهای ارتباطی و کلامی، کارآفرینی با دو بعد عقلانی- احساسی و ارادی- انگیزشی» برایآموزش رسیده است.۲- از جهت محتوایی و نیز ۳- از جهت روشهای کاربردی: «تعلیم و تربیت زیباییشناختی، عدالتورزی، گفتمانحسن، عفو و صفح و غفر، جذب و دفع، صبر و توکل، تأویل یا هرمنوتیک و پدیدارشناسی». همچنین در تدوین اصول آموزشی، به اصولینظیر: «اصالت زیبایی، غایتمندی و هدفمندی زیبایی، شمولیت زیبایی، اصل تشکیک زیبایی، اصل تعمیم زیبایی از محسوس به معنوی و معقول و اصلهماهنگی و هارمونی بین مراتب زیبایی» دستیافته است و نهایتاً با توجه به مجموعه نتایج به دست آمده، مدل مفهومی زیباییشناسی برای نظام آموزشی تبیین و پیشنهاد شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
نقش مبانی انسان شناختی علامه طباطبایی در تبیین کرامت انسان
نویسنده:
نویسنده:شریفه فهیمی؛ استاد راهنما:صدیقه محمدی؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
در این پژوهش سعی شده است، نقش مبانی انسانشناختی علامه طباطبایی در تبیین کرامت انسان مورد بررسی قرار گیرد. هدف از این پژوهش، تبیین نقش مبانی انسانشناختی علامه طباطبایی در کرامت انسان، به منظور ارتقای سطح بینش انسان نسبت به کرامت و نقش مبانی انسانشناسی در رسیدن به کرامت حقیقی انسان است. پایاننامه حاضر با روش تحلیلی - توصیفی و با رویکردی کلامی - تفسیری، پس از بیان کلیات، ابتدا نفس، عقل، فطرت و اختیار را به عنوان مبانی انسانشناختی علامه طباطبایی تبیین نموده، سپس به حقیقت و معیار کرامت انسان از دیدگاه علامه و تبیین رابطه مبانی انسانشناختی علامه طباطبایی و کرامت انسان پرداخته است که در آن سعی شده از منابع دست اول و متعددِ مرتبط با موضوع هر بحث استفاده شود. از دیدگاه علامه طباطبایی، نفس، عقل، فطرت و اختیار انسان منشأ کرامت ذاتی انسان هستند و هر یک از آنها نقش ویژهای در کرامت اکتسابی انسان دارند. ایشان به عنوان یک فیلسوف الهی با استفاده از مبانی عقلانی و وحیانی، تبیین خدامحورانه از کرامت اکتسابی انسان دارد که بر اساس آن، بالاترین مرتبه کرامت اکتسابی انسان، کمال حقیقی نفس در تقرب به خداوند و فانی شدن در اوست و انسان می-تواند در اثر حرکت اشتدادی و صعودی نفس خود و بهرهگیری از قوه عقل و گرایشهای فطری در افعال اختیاری خود از کرامتهای وجودی شدیدتری برخوردار شود و در نهایت، به بالاترین مرتبه کرامت اکتسابی که رسیدن به مرتبه تجرد عقلی و فوق عقلی و مقام فنای الهی است، نایل آید.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی تطبیقی معنا، جایگاه وکارکردهای عقل از دیدگاه سید مرتضی و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:سیدباقر حسینی کریمی؛ استاد راهنما:حمید رضا شریعتمداری؛ استاد مشاور :علی نقی خدایاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
در این پژوهش، معنای عقل، جایگاه و کارکردهای آن از دیدگاه سید مرتضی و علامه طباطبایی، تبیین می شود. پژوهش حاضر با شیوه توصیفی و تحلیلی به بررسی عنوان این پژوهش تا رسیدن به نتیجه مطلوب پرداخته است. از دیدگاه سید مرتضی، عقل به معنای مجموعه علومی است که برای مکلّف حاصل میشود. از دیدگاه علامه طباطبایی، عقل به معنای قوه شناخت و ادراک آدمی، که موجب صدور احکام کلی می شود و علامه از آن به حقیقتِ نفسِ انسانِ مدرِک یاد میکند. سید مرتضی مهم ترین و اصلی ترین عامل معرفت انسان را عقل می داند که اعتبار سایر منابع معرفت به آن است. ایشان، حجیت عقل را ذاتی میداند. از دیدگاه علامه طباطبایی نیز،تکریم انسان به نعمت عقل است که به موجود دیگری داده نشده است و حجیّت برهان عقلی، ذاتی می باشد و نیازی به اثبات ندارد. از دیدگاه سید مرتضی، مقصود از نقل، قرآن و روایات معتبری است که، در منابع روایی به صورت صحیح و موثق به دست ما رسیده است. علامه طباطبایی، وحی را به دو قسم شفاهی و غیرشفاهی تفسیم میکند. وحی شفاهی که به صورت مستقیم از معصوم رسیده، معتبراست. وحی غیرشفاهی یا نقل، بر دو قسم قطعی و غیر قطعی است. نقل قطعی دارای سه اصلِ صدور قطعی،دلالت قطعی و جهت صدور قطعی، می باشد. نقل غیرقطعی، روایات غیر متواتر و غیر محفوف به قرینه است که حتی در صورت موافقت با کتاب نیز معتبر نیست. از دیدگاه این دو متفکّرشیعی، برای اثبات اصول اعتقادات از قبیل توحید، ضرورت نبوت،امامت و معاد، در ابتداء نمی توان به نقل مراجعه نمود بلکه باید توسط عقل اثبات شود. سید مرتضی می گوید؛ عقل در برخی از عقاید و احکام دینی به ویژه در حوزه فروع، حق ورود ندارد و اثبات آنها تنها از راه نقل قطعی، ممکن است. علامه طباطبایی، درک حقیقت ذات و صفات الهى را از موارد محدویت عقل می داند، ایشان معرفت به جزئیات معاد و احکام را حوزه تخصصی ورود نقل بر می شمارد. از دیدگاه هر دو بزرگوار، بعد آن که به کمک عقل به وحی رسیدیم، وحی جنبه معرفت شناختی عقل را تقویت میکند. و در صورت تبیین عقلی برای معرفت نقلی، عقل را مویّد نقل می دانند. از دیدگاه آن ها، بین نقل قطعی و عقل قطعی تعارضی نیست.سید مرتضی می گوید؛ باید آیات و روایاتی که در ظاهر با عقل تعارض دارند را تاویل کرد. و در غیر این صورت باید آنها را رد کرد. علامه نیز معتقد است؛ اگر مراد از دلیل نقلی قرآن و سنت قطعی باشد، باید آن ها را قبول کرد. و اگر روایاتی باشد که با قرآن و سنت قطعی مخالف است، مردود است. و روایاتِ غیر از این دو دسته را، باید تأویل نمود. با توجه به جایگاه مهم عقل، نزد این دو بزرگوار می توان هفت کارکرد مهم برای عقل در نظر گرفت؛ ۱ - اثبات اصول و مبانی تشیّع،۲- عقل به عنوان منبع و مُدرِک،۳- تاویل آیات و روایات ناسازگار با اصول عقلی،۴- عقل قرینه ای برای معتبر دانستن یک خبر و یا برای ابطال آن، ۵- عقل به عنوان ابزار تفسیر قرآن،۶- عقل جلوگیری کنندهء از ورود خرافات در دین، ۷- خردگرایی در احکام. اندیشه های سیدمرتضی را می توان اوج عقل گرایی شیعه در زمانِ خودش دانست. به نظر می رسد ایشان مثل متکلمان معتزلی قائل به معرفت اکتسابی است و فطرت را از منابع معرفت دینی نمی داند. بین دیدگاه او و معتزله اختلافات اساسیِ دیده میشود ولی درباره عقل شباهت های فروانی وجود دارد. علامه طباطبایی، میراث دارِ حکمت متعالیه است. در اندیشه ایشان، عقل میزان است و عقلِ فطری که همراه با فطرتِ سالمِ انسانی است، او را به بیراهه نمی کشاند. ولی هیچ گاه انسان، از معارفِ وحیانی بی نیاز نیست. از دیدگاه ایشان، فطرت انسان نیز در کنار سایر منابع معرفت، قدرتِ معرفت زایی دارد. ایشان معتقدند،تهذیبِ نفس و خردگرایی، دو بالِ پروازِ انسان تا ملکوتِ حضرت دوست می باشند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
ارزیابی و نقد دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی در نقش شیطان در تحقق شرور
نویسنده:
نویسنده:اکرم صالحی؛ استاد راهنما:علی الهبداشتی؛ استاد مشاور :زهرا خزاعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
مسئله منشأ شر، از مهمترین مسائل در کلام و فلسفه اسلامی است. هدف از این تحقیق، نقد و بررسی آراء فخر رازی و علامه طباطبایی بهعنوان دو متفکر از دو نحله فکری، پیرامون نقش شیطان بهعنوان سرمنشأ شرور است. روش تحقیق، تحلیلی- توصیفی است. فخر رازی با داشتن نگاه عرفی به شرور، آنها را اموری وجودی میداند؛ درحالیکه علامه طباطبایی با نگاه فلسفی، شر را عدمی دانسته است. فخر رازی به اراده الهی و حکمت الهی در تسلط شیاطین تأکید دارد. در نگاه او شیاطین نمیتوانند به نحو مستقل، کاری در عالم انجام دهند. علامه طباطبایی معتقد است که اراده الهی بر تسلط شیاطین بر انسانها تعلق نگرفته است. او تحقق شر در عالم از جانب انسان را برآمده از تسلیط (پذیرش ارادی تسلط) شیطان میداند. هر دو متفکر معتقدند که شیطان با بهکارگیری وسوسه و تعامل با قوای معرفتی انسان بهویژه قوه واهمه، سبب خواطر شیطانی، تدلیس، ظاهرنمایی، وارونگی معرفتی و... میشود. فخر رازی و طباطبایی معتقدند برخی عوامل، همچون خروج مزاج عقل از اعتدال، حب دنیا، گناه و...، زمینهساز اثرپذیری نفس از شیطان و برخی دیگر همچون استعاذه، علم و حکمت، شرح صدر و...، مانع این اثرگذاری است. به نظر میرسد بهترین تبیین در نحوه تحقق شرور در عالم، با بهکارگیری مفهوم وارونگی معرفتی، قابلارائه است. وارونگی معرفتی ناشی از استفاده نادرست انسان از قوه واهمه و قوه خیال و پذیرش وسوسه شیطان بهعنوان مطلبی صحیح است. بر این اساس شرور اخلاقی و طبیعی ماحصل نقص معرفتی در ادراک است. در مقابل با توجه به عوامل زمینهساز اثر ناپذیری شیطان، راهحلهای بهبود ادراکی نیز قابلارائه است که بهتبع آن، تحقق شرور ناشی از وسوسه شیطان کاهش مییابد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
مقایسه دیدگاه ایزوتسو و علامه طباطبایی در باب مفاهیم بنیادی اخلاق اسلامی
نویسنده:
نویسنده:افراسیاب صالحی شهرودی؛ استاد راهنما:سید حمیدرضا میرعظیمی؛ استاد مشاور :محمود واعظی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
قرآن مجید از الفاظ بشری برای بیان رازآلودترین حقایق هستی بهره برده است، در این رساله تلاش شده یافتههای توشیهیکو ایزوتسو که از شیوههای معناشناسانه برای فهم مفاهیم اخلاقی این کتاب بهره برده است را، با یافتههای علامه طباطبایی در همین موضوع که از روشهای سنتی در تفسیر بهره می برده، مقایسه کنیم تا زوایای تاریک و روشن این تلاشها آشکارتر گردد و برای انجام این مهم مفاهیم «عدل و ظلم» و همچنین «ایمان و کفر» را برگزیدهایم. مفاهیم متناسب با متنی که در آن قرار می گیرد بخشی از ظرفیتهای معنایی خود را نمایان می سازند و همواره یک معنای محوری مثل نخ تسبیح همه نسبتهای معنایی واژه را به یکدیگر متصل می کند علامه معتقد بود آن معنای محوری غرضی است واضع اولیه از جعل واژه در نظر داشت. اما ایزوتسو معتقد بود معنای کلمات با تغییر جهانبینی قوم آنچنان تغییر می کنند که گویی واژه جدیدی متولد شده است و معناشناس باید نسبتهای معنایی واژه را در جملات مختلف بررسی کند تا به معنای جدید واژه که محور اتصال نسبتهای معنایی آن را در آیات مختلف برسد، او در واقع نقش محوری را که علامه به غرض واضع از جعل واژه داده بود، به یکی از معانی متعدد واژه که در طول زمان ایجاد شد داد، و موجب عدم توجه به معانی واژه در سیاقهای گوناگون و در نظر نگرفتن دلالتهای عرضی، طولی و مصداقی در معناشناسی شد، این مسئله در معناشناسی واژه کفر در مطالب ایزوتسو به خوبی نمایان است. از نظر علامه محور معنایی ایمان امنیت دادن است کانه شخص با ایمان، به اعتقادات خود در مورد کسى که بهدرستی و پاکى وى اعتقاد پیدا کرده، امنیت مىدهد و هرگز در اعتقاد خودش دچار شک و تردید نمىشود. علامه بر اساس این محور معنایی، نسبتهای معنایی ایمان با سایر مفاهیم را بیان کرد و همچنین در مورد آثار، لوازم و ابعاد ایمان بحث کرده است، اما پاسخ این سوال که کفر به معنای ستر چگونه مفهوم مخالف ایمان به معنای امنیت دادن می باشد؟ باقی مانده است. نقطه قوت ایزوتسو روش او و حجم وسیعی از مقایسه های هدفمند برای یافتن معنا بود و توانست بسیاری از ارتباطات معناییِ مفاهیم را که در یک شبکه معنایی ابعاد همدیگر را توضیح می دهند، روشن کند. علامه برای رسیدن معنای محوری واژگان به آنچه در کتاب های لغت آمده بود اعتماد کرد و این نکته در مورد برخی واژگان مثل عدل موجب دور شدن از معنای واقعی مفاهیم گردید. علاوه بر آن ایشان از ظرفیت مبنای مورد نظر خود در معناشناسی واژگان در برخی مفاهیم مثل ظلم بهره لازم را نبرده و ارتباط این مفهوم را با مفاهیمی از قبیل کفر و شرک و افترا و...تبیین نکرده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
عدل الهی از دیدگاه خواجه نصیر و نقد آن بر اساس مبانی علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:مهری یارجانی؛ استاد راهنما:رضا اکبریان؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
خواجهنصیرالدین طوسی متکلم و فیلسوف بزرگ شیعه برای اثبات صفت عدل بر ذات مقدس اله روش کلامی در پیش می گیرد و در مشرب کلامی از حسن و قبح ذاتی عقلی استفاده مینماید. از نظر وی حسن و قبح عقلی، همان گونه که در مورد افعال انسان بکار می رود می تواند افعال الهی را نیز شامل شود. درست است که خواجه نصیر برای اثبات عدل الهی روش کلامی دارد؛ اما با معتزله همسو نیست. زیرا معتزله از طریق ثابتات ازلیه خداوند را عادل می دانند. در حالی که خواجه نصیر چنین رویکردی در باب عدل الهی ارائه نمی دهد. علامه طباطبایی در زمینۀ عدل الهی رویکردی متفاوت با خواجه نصیر ارائه نموده است، و به مسئله حسن و قبح با عنوان «ادراکات اعتباری» پرداخته است و حسن و قبح را جزء اعتباریات بالمعنی الاخص میداند که در ورای ظرف عمل تحقق ندارد. وی معتقد است مفهوم خیر و مانند آن، که هم بر حق تعالی و هم بر انسان اطلاق می شود نمی تواند از سنخ مفهوم حقیقی باشد و از مفاهیم اعتباری است که دارای ماهیت است و ذات اقدس الهی منشأ انتزاع هیچ ماهیتی قرار نمی گیرد. صفات خداوند سبحان صرف و خالص هر کمال وجودی است و به نحو حقیقت و بهطور مستقل است و در مورد دیگران بالعرض و بهطور تبعی است. وی ماهیت را در خارج قبول ندارد، و تمایز خدا و عالم را در پرتو ماهیت تبیین نمیکند. علامه بین احکام شرعی و احکام عقلی تمایزی قائل نیست. وی معتقد است احکامی که خدای متعال تشریع میکند با احکامی که ما در بین خود تشریع میکنیم سنخاً متحدند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تبیین اخلاق حرفهای تدریس: تأملی بر دیدگاههای دیوید کار و علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
نویسنده:سمانه امینی مشهدی؛ استاد راهنما:ابوالفضل غفاری؛ استاد مشاور :بختیار شعبانی ورکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
حرفه تدریس در برگیرنده مسائل پیچیده و غامضی است که با امور اخلاقی فراوانی عجین گردیده است. در راستای تعالی اخلاق حرفهای معلمان، پژوهشگر، درصدد است تا در این رساله ابتدا تأکیدی بر اولویت و اهمیت بُعد اخلاقی در کنار بُعد فنی تدریس داشته باشد؛ چراکه در کاربرد عملی دانش ترجیحاً علمی و فنی، رفتارهای عقلانی وجود دارند و این نوع دانش، نمیتواند برای حل مشکلات تدریس کافی باشد. همچنین، به دلیل اهمیت بررسی دیدگاه فیلسوفانی از غرب و شرق، بهمنظور یافتن و تحلیل وجوه اشتراک و افتراق آنان در قلمرو مهمی چون اخلاق تدریس و نظریهپردازی درباره تعالی اخلاق حرفهای معلمان در نظام آموزشوپرورش ایران، پژوهشگر در این رساله تمرکز خود را بر جستجوی نگاه دو فیلسوف معاصر در اخلاق و استنتاج دلالتهای نظریههای آنها بر چگونگی تصمیمات و قضاوتهای اخلاقی در تدریس قرار داده است. ضمن آنکه میدان دادن به عقل عملی و ثبات گزارههای اخلاقی بهعنوان نقطهای مشترک در مواضع کار و علامه طباطبایی لحاظ شده است؛ بررسی ظرفیت عقل عملی (فرونسیس) از منظر کار؛ اعتباریات و ایمان ارادی از منظر علامه طباطبایی و دلالتهای آنها در موقعیتها و دوراهههای اخلاقی تدریس، از اهداف مهم این رساله است. به این منظور، ابتدا ظرفیت عقل عملی(فرونسیس) در اخلاق تدریس بر اساس دیدگاههای کار بررسیشده است و سپس با الهام از دیدگاههای وی در این زمینه، از مواضع علامه طباطبایی دربارۀ اراده ایمانی، دلالتهایی برای قضاوتهای اخلاقی اثربخش در فرایند تدریس استنتاج منطقی میشود. بهزعم کار، فرونسیس ارسطویی، نظمدهنده و کنترلکننده احساسات، تمایلات، خواستهها در شرایط و موقعیتهای تدریس است که با پیشرفت مَنِش معلمان نیز سروکار دارد. از مواضع علامه طباطبایی نیز میتوان استنباط نمود که در قضاوتهای حرفهای تدریس، علاوه بر عقل عملی بهعنوان بُعدی ادراکی، ایمان، اراده و عمل نیز دارای اهمیت است. براین اساس، هرقدر ایمان در مراحل قلب، زبان، فکر و عمل، با وساطت اراده تقویت شود، اعتبارسازی اخلاق حرفهای معلمان مؤمن صالح در مواجهه با موقعیتها و دوراهههای اخلاقی تدریس نیز تقویت میشود.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تطبیق دیدگاه تفسیری علامه طباطبایی و فخر رازی در آیات مرتبط با حضرت زهرا سلام الله علیها
نویسنده:
نویسنده:هادی سعیدینژاد؛ استاد راهنما:طاهرهسادات طباطبایی امین؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
حضرت فاطمه زهرا(س) دارای جایگاه بسیار رفیعی در بین مسلمانان است. ایشان در میان شیعیان تنها بانوی معصوم و دختر پیامبر عظیمالشان اسلام(ص) و همسر حضرت علی(ع) و تنها کسی است که نسل امامان معصوم و فرزندان پیامبر(ع) از ایشان است. در میان اهل سنت نیز ایشان بهعنوان دختر پیامبر اسلام(ص) مورد احترام میباشند، ولی متاسفانه پس از حوادث دردناک پس از رحلت پیامبر(ص) خطسیر جامعه بهگونهای شد که جایگاه و مرتبت رفیع این بانوی بزرگوار آنگونه که شایسته بود مراعات نگردید، لذا از آن زمان تاکنون بهسبب بعضی جهالتها و بعضا غرضورزیها شخصیت آن بانوی مکرم در تفاسیر و تواریخ اهل سنت مورد توجه شایسته قرار نگرفت. علیرغم این موضوع بحث بررسی تطبیقی آیاتی که با شخصیت این بانوی بزرگوار ارتباط دارد، در تفاسیر شیعه و سنی میتواند تشابهات بسیاری را هویدا سازد و از غبار غفلتی که برشخصیت این بانوی مکرم اسلام در این سالها در میان بخشی از مسلمانان نشسته بکاهد. برای محدودکردن بحث و نتیجهگیری بهتر و دقیقتر تفسیر کبیر نوشته فخر رازی بهعنوان نمونه از تفاسیر اهل سنت و تفسیر المیزان نوشته علامه طباطبایی بهعنوان نمونه از تفاسیر شیعه انتخاب گردید. باشد که با تمسک به جایگاه رفیع این بانوی معصوم و بزرگوار تفرقه و جهل از میان امت اسلامی رخت بربندد. سؤال اصلی در این تحقیق این است که دیدگاههای تفسیری علامه طباطبایی و فخر رازی در آیات مرتبط با حضرت زهرا(س) چیست؟ و اشتراکات و افتراقات این دو تفسیر در این زمینه چیست؟
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
تعداد رکورد ها : 1494
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید