جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 150
بررسی تطبیقی خاتمیت از دیدگاه روشنفکران دینی معاصر اقبال لاهوری، شهید مطهری، دکتر سروش
نویسنده:
محبوبه سپهری نقندر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
چکیده :
چکیده یکی از ضروریات دین اسلام، مساله خاتمیت است، که براساس نص قرآن و روایات متواتر وجود مبارک پیامبر (ص) پایان دهنده سلسله پیامبران است. چنان¬که قرآن در این مورد می فرماید: « ما کان محمدا ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیین»(احزاب:40) « محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست؛ ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است.» ظهور دین اسلام با اعلام جاودانگی و واپسین دین الهی بودن آن و پایان یافتن دفتر نبوت با آخرین فرستاده الهی همراه بوده است. در میان روشنفکران معاصر، افرادی مانند اقبال لاهوری، استاد مطهری و دکتر سروش با رهیافت های متفاوت به خاتمیت نگریسته اند و تفسیرها و تبیین های مختلفی درباره فلسفه ختم نبوت بیان نموده اند. نگارنده در این پژوهش سعی کرده ضمن ارائه کلیات در زمینه خاتمیت و لوازم آن، به تبیین و تطبیق دیدگاه¬های این روشنفکران، در مورد؛ سرشت وحی، فلسفه و راز ختم نبوت، ختم نبوت یا ختم دیانت، جایگاه دین خاتم در دوران عقل و علم بشری و جاودانگی و جامعیت دین خاتم بپردازد. اقبال، دیدگاه تجربه دینی در باب وحی را پذیرفته و دو دوران برای بشر قائل است؛ دوران کودکی و دوران بزرگسالی. وحی را از سنخ غریزه دانسته و آن را متعلق به دوران کودکی بشر قلمداد می¬کند. در دوره بزرگسالی با تولد عقل استقرایی، عرصه بر غریزه تنگ شده و خود به جای آن نشسته است. دو رویکرد در باب تبیین فلسفه اقبال وجود دارد: رویکرد اول؛ هم گفتار و هم اعتقاد وی این است که ختم نبوت منجر به ختم دیانت می¬شود. رویکرد دوم؛ این است که با ختم نبوت بشر به آمدن پیامبر جدید نیاز ندارد، ولی به دین نیازمند است. وی دین و عقل را متتم و مکمل یکدیگر می¬داند. و معتقد است که عقل حقیقت را به تدریج در می¬یابد ولی دین به یکباره. و دین خاتم را جاودانه می¬داند و آن را به وسیله اصل حرکت در اسلام تبیین می¬کند و دین را جامع می¬داند. استاد مطهری دیدگاه گزاره¬ای را در باب سرشت وحی می¬پذیرد، وی فلسفه خاتمیت را تحریف و تبدیل¬هایی می¬داند که در تعالیم و کتب مقدس پیامبران رخ داده است ولی بشر عصر خاتمیت به بلوغ و رشد فکری رسیده و می¬تواند مواریث علمی خود رااز تحریف حفظ کند، نیز علم ودین را متمم و مکمل یکدیگر می¬داند و ختم نبوت را به این معنی می¬داندکه نیاز به وحی جدید و تجدید نبوتها رفع شده است ولی نیاز به دین وتعلیمات الهی برای همیشه باقی است. و می¬گوید: با پیشرفت علم و تمدن نیاز به دین رفع نمی¬شود. و معتقد است دین خاتم جاودانه است . علت آن هماهنگی با فطرت است و دین را جامع می¬داند و دیدگاه اعتدالی را می¬پذیرد. دکتر سروش دیدگاه تجربه دینی را در باب سرشت وحی می¬پذیرد. رهیافت¬های متعدد در باب فلسفه خاتمیت بیان می¬کند:الف- وحی هنوز برای مردم تر و تازه است و گویا بر مردم وحی می¬بارد.ب- دوران وحی سپری شده و مردم بی نیاز از آن هستند و باید به عقل جمعی رجوع کرد. ج- با بسط تجربه نبوی دیگر نیازی به تجدید نبوت نیست. بنا بر نظر وی، چراغ وحی خاموش شده و این عقل است که جای وحی را پر کرده است و منجر به ختم دیانت است نه ختم نبوت و می¬گوید؛ در دوره خاتمیت برای بهبود دنیا باید انسانها به عقل جمعی رجوع کنند. وی معتقد است که بخشی از آیات متناسب با عصر رسالت و نیازهای مردم آن روز است لازمه این نگرش انکار جاودانگی دین خاتم است. وی جامعیت دین را به معنی حداقلی قبول دارد. پس از بررسی رهیافتهای این روشنفکران، اثبات شده است که بشر در تمام دوران به دین نیاز دارد. و این گونه نیست که دین مخصوص دوران غریزه باشد. و همچنین اثبات گردیده است که دین پیامبر خاتم جهانی،جامع و جاودانه است و بعد از پیامبر اسلام پیامبری نخواهد آمد. کلید واژه ها: اسلام،روشنفکر دینی،تجربه دینی، وحی، خاتمیت،
بررسی تطبیقی مباحث عدم و احکام مرتبط با آن از منظر ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا حسن زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده وجود، تنها چیزی است که می توان برای آن مصداقی واقعی یافت و در مقابل وجود، عدم است که هیچ مصداق و محکی ای در خارج ندارد و تنها در ذهن است که می توان برای آن، مصداقی در نظر گرفت، زیرا مفهوم آن در ذهن موجود است، به تبع احکام و لوازم مربوط به وجود، عدم نیز احکامی دارد که هرکدام از این احکام در فلسفه و منطق، جایگاه مخصوص به خود را دارند. برخی مواضعی که می توان در آنها به احکام عدم پرداخت عبارتند از: مواد ثلاث، حدوث و قدم، اعاده معدوم، هیولا، مسئله شرور و ... در مبحث مواد ثلاث، به موازات هر یک از مفاهیم سه گانه وجوب و امکان و امتناع، احکامی مرتبط با عدم وجود دارد. حکمی که ابن سینا و ملاصدرا در ارتباط با عدم در زمینه وجوب صادر کرده اند این است که « درساحت ربوبی، عدم راه ندارد.» این دو فیلسوف در زمینه امکان نیز احکامی را مرتبط با عدم ذکر کرده اند، از جمله عدمی بودن مفهوم امکان، مسبوق به عدم نبودن وجود مفارقات، عدم تناقض در این قضیه که ماهیت از حیث ذاتش نه موجود است و نه معدوم و ... درباره ماده امتناع نیز هر دو فیلسوف به اختصار احکامی را صادر کرده اند. ابن سینا و ملاصدرا درباره این مسئله که حادث، مسبوق به چه نوع عدمی است، به اظهار نظر پرداخته و حدوث را به دو قسم زمانی و ذاتی تقسیم کرده اند. در بحث اعاده معدوم، هر دو فیلسوف، اعاده معدوم را ممتنع دانسته و معتقدند معاده جسمانی اعاده جسمهای معدوم شده دنیوی نیست. این دو فیلسوف معتقدند که هیولا قوه محض است و به همین علت به عدم بسیار نزدیک است. تنها تفاوت هیولا با عدم در این است که هیولا نحوه ای از وجود را دارد که همان قوه محض بودن است، اما عدم هیچ گونه وجودی ندارد. ابن سینا و ملاصدرا شر را عدمی دانسته و بر این عقیده اند که شر عدم ملکه است. احکام عدمی دیگری که دو فیلسوف در آنها با هم، اتفاق نظر دارند، عبارتند از احکامی در زمینه منطق، چگونگی علم به معدوم و عدم امتیاز و عدم علیت میان اعدام. ابن سینا و ملاصدرا در هر یک از احکام مذکور، وجوه اشتراک و نیز اختلاف نظرهایی دارند که به تفصیل در رساله به تبیین و شرح آن خواهیم پرداخت. کلید واژه: عدم، معدوم، وجوب، امکان، امتناع، حدوث، اعاده معدوم، هیولا، شر، قاعده فرعیه، تناقض، عدم و ملکه، ابن سینا، ملاصدرا
انتظار بشر از دین در نگاه اندیشمندان اسلامی (استاد جوادی آملی و دکتر سروش)
نویسنده:
زینب مرتضوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش که با عنوان «انتظار بشر از دین» از منظر اندیشمندان مسلمان خصوصاً استاد جوادی آملی و دکتر سروش می باشد، این مسأله مطرح است که انسان ها چه نیازی به دین دارند و دین چه انتظاری از انسان. هر چند در این مسأله، دیدگاه ها و رویکردهای گوناگونی وجود دارد، ولی در این پژوهش این بحث را از دیدگاه نظریه پردازان معاصر در حوزة دین شناسی، خصوصاً استاد جوادی آملی و دکتر عبدالکریم سروش بررسی و تحلیل نموده ایم. در ابتدا به تبیین موضوع پرداخته شده و اینکه آیا این دو پرسش «انتظار بشر از دین» و «انتظار دین از بشر» قابل جمعند؛ سپس به تحلیل و بررسی این که آیا پرسش فوق، یک رویکرد درون دینی دارد یا برون دینی، پرداخته شده است و پس از تبیین آنها، به بیان فواید و کارکردهای دین از منظر این دو متفکر و همچنین این که رابطة دین با اخلاق و دین با دنیا و آخرت چگونه است و چه تفاوتهایی در این زمینه در آراء آنها وجود دارد. سرانجام در بررسی مسأله به ریشه یابی اختلافات و علت تفاوتها دیدگاهها پرداخته شده و از آن جا که اساس تفکر استاد جوادی آملی بر مبنای خدا محوری و دکتر سروش بر مبنای انسان محوری می باشد، تفاوت فاحشی در پاسخ این دو به پرسش «انتظار بشر از دین» دیده می شود و در پایان در یک مقایسه و ارزیابی نتیجة مورد نظر ارائه شده است.
حدوث و بقاء نقس بر اساس حرکت جوهری
نویسنده:
معصومه محرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ملاصدرا بر اساس حرکت جوهری و تشکیک مراتب وجود، نظریه ای را پی ریزی ‌مینماید که بر اساس آن، نفس، جسمانی الحدوث و روحانیه البقاء است. او با تبیین اصل فوق الذکر، سعی در حل مشکلاتی همچون بیان چگونگی رابطهی نفس و بدن دارد و در نظریه ی خود از آیات،روایات و منابع عرفانی بهره‌های بسیاری برده است فلسفه¬ی ملاصدرا بر سه محور برهان، عرفان و قرآن بنا گشته است. آثار او مشحون از نوشته‌های ابن عربی ‌میباشد که آنها را در راستای عقاید خود و تطبیق آن با فلسفه اش مورد تعبیر و تفسیر قرار داده و در جای جای تألیفاتش به عقاید و افکار این عارف بزرگ استناد نموده است. ملاصدرا، خود یکی از مفسرین صاحب نام قرآن ‌میباشد که با رویکردی فلسفی آیات این کتاب مقدس را تأویل و تفسیر کرده است. علاوه بر این تمام آثار این فیلسوف گرانقدر، مزین به آیات و روایات اسلا‌می میباشد و این نشانگر عمق ایمان و دلبستگی او به اسلام و مذهب تشیع است. ملاصدرا را باید نخستین فیلسوفی دانست که معاد جسمانی را به شکلی نظام مند وارد فلسفه کرده و بر آن اقامه ی برهان نموده است. اگرچه بسیاری از اندیشمندان مسلمان معاد مثالی او را مغایر با معاد جسمانی مورد نظر قرآن و احادیث و روایات ‌میدانند، ولی باید گفت همین اندازه که او باب بحث از معاد جسمانی را در فلسفه باز کرده، تحولی در معاد شناسی بوجود آورده است. کلید واژه ها:‌ حدوث،بقاء، نفس، حرکت جوهری
نسبت الفاظ، معانی و حقایق قرآن در نظر ملاصدرا و امام خمینی
نویسنده:
محمدحسین میردامادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ملاصدرا و امام خمینی با دیدگاهی وجودشناختی به مبحث کلام الهی و کتاب او پرداخته اند و با عنایت به حقیقت وحی و منازل و مراحل نزول قرآن، قرآن ملفوظ را نازله حقیقت قرآن که دارای وجودی عینی است دانسته اند در پرتو حقیقت قرآن و سیر نزول آن و تبدیل وجود عینی به وجود لفظی بحث انسان کامل نیز مطرح می شود و ارتباط بین هستی انسان و قرآن مورد بررسی قرارمی گیرد. بین الفاظ، معانی و حقایق قرآن ارتباط وجود دارد و وجود انسان ،هستی و قرآن بایکدیگر تناسب دارند. با دریافت این تناسب0فلسفه تاویل و نیز روش تفسیری ملاصدرا وامام ،روشن تر می شود.همچنین از این رساله در پاسخ به سه مورد از مسائل معاصر یعنی تفسیرهرمونتیکی، زبان دین و نقش پیامبر در وحی می توان بهره برد. کلید واژه‌ها: کلام الهی، کتاب الهی، تأویل، ملاصدرا، امام خمینی
نقد و بررسی آراء سید ابوالفضل برقعی پیرامون امامت با نظر به آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
مهدی تیموری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده این رساله با عنوان «نقد و بررسی آراء آیت الله سیدابوالفضل برقعی با علامه طباطبایی پیرامون امامت» پژوهشی در راستای تبیین و دفاع از اصول بنیادی اعتقاد شیعه در مسئله امامت و ولایت است. امامت از نظر شیعه، پدیده ای است که پیوسته همپای مسئلة نبوت مطرح بوده و بدون آن هدف بعثت, امری تحقق نایافتنی شمرده شده است و همین اهمیت موضوع است که ضرورت پرداختن به این گونه نقدها را دوچندان می کند. برقعی که خود را یکی از علمای شیعی می داند, به نقد شدید اعتقادات شیعه در زمینه ولایت و امامت پرداخته و این اعتقادات را غلوآمیز و آکنده از خرافاتی که علمای شیعه آن ها را به دین نسبت داده اند, می داند. او در کتب مختلف خود به نقد آراء شیعه در این زمینه می پردازد و مهم ترین مسائلی که مورد نقد و بررسی قرار می دهد, مسائلی از جمله شفاعت، عصمت، علم غیب و انتصابی بودن امامت است. این رساله در هر یک از موضوعات شفاعت، عصمت، علم غیب و انتصابی بودن امامت، با استفاده از نظرات عالم فرهیختة شیعی علامه طباطبایی, به نقد و پاسخگویی نظرات و شبهات برقعی پرداخته و سپس با اثبات عقلی و نقلی بار دیگر آراء شیعه پیرامون مقام شامخ امام را تحکیم و تثبیت می نماید. کلید واژه ها: عصمت، علم غیب، انتصابی بودن امامت، طباطبایی، برقعی
خداشناسی و انسان شناسی در حکمت خالده با تکیه بر دیدگاه های شوان و دکتر نصر
نویسنده:
زهرا طالبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
چکیده :
چکیده: سنت¬گرایی که به عنوان جریانی معاصر در مقابل مدرنیسم قرار می¬گیرد معتقد به وجود یک سنت زنده، پویا و ازلی است که هرگز هم از بین نمی¬رود، واحد است و در قالب¬های گوناگون متجلی می¬شود. علاوه¬براین وسیله¬ی رسیدن انسان به خدا نیز هست. این معنای از سنت بسیار متفاوت است با سنت به معنای متعارف آن یعنی آداب، رسوم و عادت. سنت-گرایان بخصوص شوان معتقدند که در قلب تمام سنن حکمت خالده¬ وجود دارد. برخلاف نظر او که حکمت خالده را با مابعدالطبیعه مترادف و مابعدالطبیعه را علم به حقیقة¬الحقایقی می¬داند که تنها از طریق تعقل قابل حصول است نه از راه عقل جزیی، حکمت خالده از نظر نصر "حاوی" مابعدالطبیعه یا علم قدسی¬ است که به شناخت مبدأ کلی اهتمام می-ورزد.حکمت خالده شامل مبانی مابعدالطبیعی یا وجودشناسی، انسان¬شناسی، اخلاق و خداشناسی است. پیروان حکمت خالده را می¬توان منادیان خداشناسی توحیدی در جهان معاصر غرب دانست. دیدگاه آنان نقاط مشترک فراوانی با دیدگاه فیلسوفان و به¬ویژه عارفان مشرق زمین دارد چنان¬که می¬توان مدعی شد که مهم¬ترین مسائل حکمت خالده با رئوس مسائل عرفان اسلامی مشترک ¬است. مهمترین صفات الهی در نظر آنان عدم تناهی، اطلاق و خیریت است که راهگشای مسائل فراوانی است که انسان متجدد در زمینه¬ی خداشناسی با آنها روبروست مسائلی از قبیل خیر و شر و جبر و اختیار که بیش از هرچیز او را به خود مشغول کرده است. در این دیدگاه به تناسب مراتب مختلف وجودی می¬توان از انواع جبر واختیار سخن گفت،گاهی در مرتبه¬ی الهی و قلمرو امر مطلق و گاهی در مرتبه¬ی ¬بشری و قلمرو نسبیت و به اعتقاد نصر انسان تنها در اتصال با این مرتبه که قلمرو جبر و نیز اختیار محض است،کاملاً مختار و نیز مجبور خواهد بود. در بیان او، علاوه بر این جبر که وجه دیگر اختیار کامل است جبر دیگری نیز وجود دارد که به میزان فاصله¬ی انسان از امر مطلق برای او حاصل می¬شود، به معنای استقلال از اراده¬ی الهی است و آن جبر جسمی-روانی است. به اعتقاد سنت¬گرایان راه¬های مختلف وصول به ذات قدسی خداوند از خودشناسی شروع می¬شود. این مسأله به قدری دارای اهمیت است که شوان اصولاً مابعدالطبیعه را چیزی جز خودشناسی نمی¬داند و حدیث "من عرف نفسه فقد عرف ربه" را به¬عنوان شاهدی بر این مدعا بیان می¬کند و از انواع خودها در مسیر شناخت حق سخن می¬گوید.از این رو با شناخت خود می¬توانیم به شناخت خودِ مطلق نائل شویم. هرچند شوان و نصر هر دو این حدیث را بیان می¬کنند اما دیدگاهشان کمی متفاوت به¬نظر می¬رسد موضوع رساله¬ی حاضر، بررسی برخی از مهم¬ترین مبانی خداشناسی و انسان¬شناسی حکمت خالده است با محوریت آراء شوان به عنوان تکمیل¬کننده¬ی طریق سنت¬گرایی و دکتر نصر به عنوان شارح آثار او و وجوه اختلاف و شباهت¬ دیدگاه-های این دو فیلسوف معاصر، تا با بدست آوردن چارچوبی برای شناخت سنت اصیل، پویا و جهان¬شمول، جایگاه حکمت خالده در اندیشه¬های فلسفی معاصر روشن شود. کلیدواژه¬ها: سنت، حکمت خالده، انسان، خدا، نصر، شوان.
جایگاه زن در انسان شناسی غزالی
نویسنده:
شهرزاد استکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده زنان به عنوان نیمی از جامعه بشری و یکی از دو رکن پدیدآورنده بنیان خانواده، همواره مورد توجه دانشمندان و نظریه پردازان مکاتب گوناگون قرار گرفته اند.در جهان اسلام به مسأله زن، در ابعاد مختلف فردی ، اجتماعی ، فرهنگی، فقهی و غیره پرداخته شده است. این رساله در صدد است از میان فیلسوفان و اندیشمندان مسلمان،نظریات محمد غزالی را پیرامون زن بررسی کند و جایگاه زن را در انسان شناسی وی تبیین و سپس نقد نماید تا نا هماهنگی نظریات وی در دو مقوله ی انسان و زن روشن گردد. غزالی جایگاه زن را در مقام فرزند (دختر)،مادر و همسر بیان نموده است که حجم اعظم این مطالب، مربوط به جایگاه زن در مقام همسر است.او در مبحث تربیت فرزند،پس از بیان اصول تربیتی مربوط به پسران ، به ذکرچند نکته بسیار مختصر در رابطه با تربیت دختران اکتفا می کند و ضمن بیان حقوق والدین ،جایگاه مادر را والا و ارزشمند تلقی می نماید و بر رعایت حقوق وی تاکید می ورزد اما وقتی به جایگاه و حقوق زن در مقام همسر می پردازد ،وی را کم ارزش تر از مرد و فاقد حقوق متساوی با او می پندارد.غزالی زنان را فاقد استعداد رشد و تعالی معنوی و ذاتاٌ واجد خصایل و صفات اخلاقی ناشایست می داند و در برخی نوشته های خود، گاه آنها را هم رتبه با حیوانات می خواند.این در حالی است که او در مباحث انسان شناسی اش اذعان می کند که روح همه انسان ها از عالم الوهی و علوی نشأت گرفته و به دلیل آنکه نفخه ایی از روح قدسی خداوند است، اشرف مخلوقات و نمایانگر حق تعالی است و به صورت بالقوه واجد معرفت حضرت الهیت است و قابلیت کسب حقایق و کمالات معنوی والایی را دارد. کلید واژه ها : غزالی ، انسان ، زن ، دختر ، مادر ، همسر.
رویا و جایگاه معرفتی آن از دیدگاه برخی فلاسفه و عرفای اسلامی﴿ ابن سینا، فارابی، سهروردی، ملاصدرا و ابن عربی﴾
نویسنده:
علی اکبر سرایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده خواب و رؤیا، معنا و جایگاه آن در فلسفه و عرفان بحثی است که کمتر فیلسوف و عارف برجسته¬ای از آن غافل مانده و به بررسی آن از منظر اصول و مبانی فلسفی و عرفانی خود نپرداخته باشد. در نظر حکمای اسلامی، رؤیا حاصل فاصله گرفتن روح از حواس ظاهری و میل آن به قوای باطنی است، به این معنی که انسان گاهی در عالم خواب به ادراک حقایق هستی و وقایع آینده موفق میشود و از این رهگذر، به ادراک و معرفت شهودی دست مییابد. این احوال اگر در عالم خواب طبیعی پیش آید، در صورتی که شفاف باشد، «رؤیای صادقه» است و در صورتی که ضعیف و مبهم باشد، پیام آن باید با تأویل و تعبیر، روشن می¬شود. از دیدگاه ابن¬سینا، قوه متخیله در حالت خواب، به عالم قدس متصل میشود و از طریق حسّ مشترک به کشف و الهام نائل میگردد. سهروردی نیز در مقوله خواب و رؤیای صادقه، نظری موافق و مطابق ابن‏سینا دارد؛ وی در مواردی نیز اختلاف¬هایی با حکمای مشّاء دارد؛ سهروردی جایگاه ظهور صور رؤیا را نفس، و منشأ اصلی آن را نفوس فلکی می¬داند. از نظر فارابی رؤیا صورت ذهنیای است که به وسیله خیال ایجاد میشود و هنگام خواب و بر اثر قطع رابطه با فعالیّت¬های زمان بیداری، گنجایش آن افزایش مییابد. فارابی به این قائل میشود که شخص به مدد خیال، قادر است با عقل فعّال متّحد شود، لکن چنین قدرتی، تنها در دسترس افراد ممتاز و برگزیده است. ملاصدرا نیز همین نظر را دارد ولی قائل به این است که شخص برای متّحد شدن با عقل فعال باید به مقام و مرتبه جامعیّت در نشآت سه‌گانه عقلی و نفسی و حسی رسیده باشد. از نظر ابن‏عربی دنیای رؤیا، دنیای رمز و نماد است و برای فهم معنای رؤیا باید مآل نمادهای رؤیایی را پیدا کرد. وی خواب را نخستین مبدأ تلقی وحیالاهی برای اهل عنایت می داند. کلید واژه¬ها: رؤیا، خیال، تعبیر، معرفت، وحی.
مبانی عقل و عقلانیت از دیدگاه امام کاظم (ع) در حکمت متعالیه
نویسنده:
فاطمه ترکان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه اصفهان,
چکیده :
چکیده: عقل و عقلانیت یکی از مهمترین مفاهیمی است که همواره مورد توجه بشر از جمله پیروان ادیان الهی بوده است. نسبت عقل و وحی ، قلمرو ادراکات و اعتبار حکم عقل در منظر دین، از چالش های جدی مورد بحث در بین اندیشمندان مسلمان در طول تاریخ بوده است. در بین شیعیان و براساس آموزه های ائمه (ع) عقل از جایگاه ارزشمندی برخوردار بوده و کاوش های عقلی و فلسفی در کسب معارف دینی مورد تاکید بوده است. در این پژوهش به محضر امام موسی بن جعفر (ع) رفته و تلاش نموده ایم با استفاده از مفاهیم فلسفی حکمت متعالیه مباحث پیرامون عقل در روایات حضرت را مورد کنکاش قرار دهیم. در ابتدا مبتنی بر روایت معروف امام خطاب به هشام، معانی عقل را استخراج و با آموزه های حکمت متعالیه انطباق دادیم و فضائل عقل و ویژگی های عاقلان را از نظر امام بحث نمودیم. سپس قلمرو ادراکات عقل در روایات حضرت را مورد بحث قرار دادیم و با تبیین مبادی مادی و صوری عقلی در این احادیث، به بررسی مبانی عقل از دیدگاه امام هفتم (ع) پرداختیم، تا مشخص نماییم که حکم عقلانی از چه اعتباری در نزد حضرت برخوردار است. در این رساله بر اساس روایات معتبر امام، می توان نتیجه گرفت که در دیدگاه حضرت، عقل از مراتب مختلفی برخوردار بوده و در هر مرتبه به سطحی از ادراکات و معارف دست می یابد. استکمال عقل و شکوفایی آن از طریق به کارگیری مراتب اولیه عقل، انجام طاعات و دوری از معاصی و پیروی کامل از اهل بیت (ع) میسر است و در مرتبه عقل استدلالی و برهانی، انسان می تواند با بهره از اصول اولیه و صورت های استدلالی به نتایجی معتبر در معارف دینی و از جمله مقوله توحید دست یابد و اعتبار این امورِ عقلی و برهانی، اعتباری ذاتی است. کلید واژه: امام موسی کاظم(ع)، عقل، عقلانیت، عقل بالملکه، حکمت متعالیه
  • تعداد رکورد ها : 150