جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 126
گودل؛ از نسبیت تا ایدئالیسم سازگاری نسبیت آینشتاین با فلسفه کانت در باب مسئله زمان
نویسنده:
علی اکبر احمدی افرمجانی، امیر نعیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
طرح نظریه نسبیت آینشتاین، فیزیک نیوتنی را با دشواری های فراوانی روبرو کرد، چنان که برای اصلاح آن چاره ای نماند جز کنار گذاشتن و یا اصلاح برخی از بنیادی ترین مفاهیم، از جمله زمان و مکان. بسیاری بر این باورند که نسبیت ضربات جبران ناپذیری نیز بر فلسفه کانت وارد آورده است. با این همه، کسانی مانند کورت گودل (Kurt Godel) کوشیده اند نسبیت را به گونه ای بخوانند که نه تنها به تناقض با فلسفه کانت نینجامد، بلکه تاییداتی نیز از برای آن فراهم آورد. مقاله حاضر شرح و بررسی کوشش گودل است برای همسو کردن نسبیت و فلسفه کانت در باب «زمان»، و نیز ملاحظاتی در باب اینکه چگونه طرح مساله «زمان» در نسبیت می تواند به جانبداری از ایدئالیسم بینجامد. در پایان، کوشش گودل برای همسو کردن کانت به کنار گذاشتن تصلب چارچوب های کانتی در فرایند شناخت و پیشنهاد حذف فرض ناشناختنی بودن شی فی نفسه می انجامد.
صفحات :
از صفحه 119 تا 142
بررسی تطبیقی مبناگرایی راسل و علامه طباطبائی
نویسنده:
یحیی صولتی چشمه ماهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مبناگرایی به عنوان دیدگاهی توجیه نگر، به توجیه ساختار معرفت می پردازد. براین اساس می توان گفت که مبناگرایی رویکردی است معرفتی که به توجیه باورهای استنتاجی می پردازد. راسل درتجربه گرایی خویش،به ارائه مبناگرایی می پردازد. علامه طباطبائی در مبحث بدیهیات به این رویکرد می پردازد.
نقدی بر تحلیل زمانی قضایای موجه
نویسنده:
علی اکبر احمدی افرمجانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
موضوع محوری مقاله حاضر دلالت شناسی قضایای موجهه (به ویژه قضایای ضروریه و دائمه) است. در این باب ابتدا شرح مختصری از قضایای موجهه، بنا بر متون منطق سنتی، عرضه می شود و سپس ضمن توضیحِ تحلیلِ زمانی آنها، نقد چنین تفسیری در دستور کار قرار می گیرد. اما این نوشته صرفا نگاهی سلبی ندارد و در آن تلاش شده است تا سخن قدما درباب دلالت شناسی قضایای موجهه بازخوانی و بازشناسی شود.
صفحات :
از صفحه 7 تا 27
مفهوم خدا از دیدگاه هگل (براساس کتاب کوئینتین لاوئر)
نویسنده:
زهره جمشیدی‌کیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هگل به‌عنوان يكي از بزرگترين فلاسفه همواره محل بحث بوده است و پيچيدگي انديشۀ وي و زبان دشواري كه براي بيان اين انديشه‌ها به‌كار برده است، نه تنها فهم فلسفۀ وي را دشوار ساخته بلكه امكان تفسيرهاي مختلف و گاه كاملاً متفاوت را به هگل‌شناسان و منتقدان وي مي‌دهد. كوئينتين لاوئر تفسيري ويژه از هگل در آثار متعدد خود ارائه داده است. يكي از مهمترين آثار وي كتاب مفهوم خدا از ديدگاه هگل است كه در آن تلقي هگل از خدا بر مبناي «منطق» خاص وي تفسير شده است. اين كتاب مبناي پژوهش ما در اين رساله واقع شده است. لاوئر در اين اثر، پس از اينكه مرتبط بودن دين و فلسفه در انديشۀ هگل را پيش‌فرض خود قرار مي‌دهد، با در اختيار گرفتن معناي منحصر به‌فردي كه هگل از «مفهوم» مد نظر داشته آغاز كرده و با استناد به قطعاتي از كتاب علم منطق و حواشي بعدي هگلبر آن، تلاش كرده است تفسير منطقي خود را مستند ارائه كند كه بر طبق آن بايد خداي مد نظر هگل را از راه منطق او فهميد. پس از آن، وي درباره خدا به‌مثابه روح و امر نامتناهي، براهين اثبات وجود خدا، و اينكه آيا مي‌توان هگل را متهم به همه‌خدا‌انگاري كرد يا نه، بحث مي‌كند؛ و در نهايت به‌تفصيل به ارتباط خاصي كه ميان فلسفه و دين مي‌توان دريافت، مي‌پردازد.رسالۀ حاضر بر مبناي ترجمه دو فصل نخست كتاب مفهوم خدا از ديدگاه هگل، مقدمه‌اي تحليلي دربارۀ الهيات هگل به‌دست مي‌دهد.
فلسفه زبان از نگاه الکساندر میلر
نویسنده:
عظیم ملکشاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برای هر دانش آموزی، فلسفه ی زبان می تواند بطور حیرت آوری موضوعی پیچده و متنوع بنظر رسد. این یک توهم نیست، چرا که فلسفه ی زبان به موضوعات بسیار مشکل در محیط فلسفی رسیدگی می کند. اما در زیر این تنوع و پیچیدگی، وحدتی وجود دارد. من در این کتاب بر روی نشان دادن این وحدت تمرکز کرده ام، به این امید که ممکن باشد برخی سوالات مشکل و عمیق برای دانش آموز دست یافتنی باشد. من رویکردی را اتخاذ کرده ام بطور وسیعی موضوعی است، اما البته (تا حد زیادی) تاریخی است. اگر دو موضوعی اصلی در فلسفه ی زبان قرن بیستم باشد آنها شاید بتوانند با نظام مندی وشکاکیت بیان شوند. معمولاً، ما می گوییم که گویندگان زبان عبارات زبانی را می فهمند، یا معنای آنها را می دانند. فیلسوفان با این انگیزه برانگیخته شده اند که مطلبی نظام مند درباره ی مفاهیم زبان شناختی، فهم، معنا و معرفت ارائه کنند. یک راه که بتوان در آن این را انجام داد می بایست بدست دادن نظریه ی غیر فرمالی از معنا باشد. این نظریه ایی است که تلاش می کند درک عادی پیشاتئوریک ما از معنا را شفاف و تحلیل کند
تحلیل مناسبتِ نظریه نسبیتِ اینشتاین و معرفت‌شناسیِ قرنِ بیستم
نویسنده:
امیر نعیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه‌ی نسبیتِ اینشتاین برای بسیاری از اندیشمندانِ معاصر دستمایه‌ی سنجش‌گری‌های فلسفیِ متنوعی قرار گرفت. بخشِ عظیمی از این سنجش‌گریها به مواجه‌ی نسبیت با فـلسفه‌ی کانت مربوط مـی‌شود، مواجهه‌ای که توجهِ فیلسوفان و فیزیکدانانِ فراوانی را به خود جلب کرده است. رساله‌ی حاضر تلاشی است برای نمایاندنِ بخشی از مواجه‌ی مذکور از طریقِ پی‌گیریِ نقدهایی که توسطِ کسانی مانندِ رایشنباخ، کارناپ، گودل، هایزنبرگ و خودِ اینشتاین، بر فلسفه‌ی کانت وارد آمدند، کسانی که همگی نقطه‌ی عزیمتِ خود را نسبیت قرار دادند و با تکیه بر آن به نقدِ فلسفه‌ی کانت پرداختند. نقدهای مذکـور در این رسـاله جملگی صبغه‌ی معرفت‌شناختی دارند و این مسأله بی‌ارتباط نیست با محوریتِ معرفت‌شناسی در نظامِ فلسفیِ کانت. نظریه‌ی نسبیت نه تنها در قیاس با فیزیکِ نیوتنی نگرشی نو به جهان است، بلکه این نگرشِ تازه با تجدیدِ نظر در شیوه‌ی نگریستن به جهان نیز همراه است، و از همین جهت است که قابلیتِ مواجهه با فلسفه‌ی کانت را پیدا می‌کند. هایزنبرگ نسبیت و فیزیکِ جدید را مستلزمِ تفسیری نو از امرِ پیشینیِ کانتی می‌داند و بر آن است که معنا و دامنه‌ی کاربردپذیریِ امرِ پیشینی بایستی با نظر به تجربه تعیین شود. کارناپ با ابتنای بر نسبیت، تفکیک میانِ هندسه‌ی فیزیکی و هندسه‌ی ریاضی را می‌پذیرد و از این راه به نقدِ احکامِ ترکیبیِ پیشینیِ کانت می‌پردازد و این احکام را از درجه‌ی اعتبار ساقط می‌داند. رایشنباخ نیز بر ناسازگاری میانِ نسبیت و فلسفه‌ی کانت تأکید می‌کند و رفعِ این ناسازگاری را منوط به اعمالِ اصلاحاتی در فلسفه‌ی کانت می‌داند؛ اینکه کانت بایستی دست از امرِ پیشینی به‌عنوانِ مبنایی برای تشکیلِ اصولِ همیشه صادق بردارد و به این قناعت کند که امرِ پیشینی مقومِ مفهومِ عین است، هرچند این تقویم‌کنندگی نیز به یک طریقِ منحصربفرد صورت نمی‌گیرد. اینشتاین نقشِ مهمِ مقولاتِ فاهمه در فرایندِ شناخت را می‌پذیرد، اما بجای اینکه همچون کانت آنها را ساختارهای پیشین و متصلّبِ فاهمه بداند، از آفریده شدنِ این مقولات توسطِ ذهن سخن می‌گوید، آفرینشی که نتیجه‌ی صرفِ ادراکاتِ حسی نیست، ولی اعتبارِ خود را مرهونِ همان ادراکات است. گودل در این میان وضعی خاص دارد. وی بر آن است که نظریه‌ی نسبیت گواهی برای آموزه‌های کانت دربابِ مفاهیمِ زمان و مکان فراهم آورده است و از این جهت می‌توان نسبیت را مؤیدِ فلسفه‌ی کانت به‌شمار آورد، بااین‌همه او نیز معتقد است برای اینکه کانت بتواند با نسبیت و فیزیکِ جدید همراه شود لازم است از برخی مدعیاتِ خود عدول کند، مدعیاتی مبنی بر اینکه علومِ طبیعی می‌باید محدود به حدودی باشند که توسطِ صورِ پیشینیِ ادراک فراهم آمده است. مطابقِ رأیِ گودل، کانت برای اصلاحِ این مسأله بایستی دست از فرضِ ناشناختنی بودنِ شیءِفی‌نفسه بردارد. درمجموع، انتقاداتِ مذکور در این نقطه موافق به‌نظر می‌رسند که نظریه‌ی نسبیت با امرِ پیشینی، آنچنانکه کانت آن را تعریف کرده بود، سازگار نیست، و هرچند نمی‌توان نقشِِ آن را در فرایندِ شناخت نادیده گرفت، اما به‌منظورِ همراهی با نظریه‌ی نسبیت باید آن را از نو تعریف کرد. محتوای کلِ رساله را از این منظر نیز می‌توان نگریست که علومِ طبیعی چگونه و تا چه اندازه می‌توانند ما را به تأمل دربابِ مفروضاتِ فلسفی‌مان وادار کنند.
سرچشمه های فلسفه ی دین در اندیشه های هیوم و کانت
نویسنده:
حمزه حاتم‌پوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
محور سخن همان‌گونه که از عنوان پایان نامه برمی‌آید بررسی فلسفه‌ی دین از نگاه هیوم و کانت است. بررسی آراء دین‌پژوهی این دو از آن رو مهم است که از نخستین فیلسوفانی هستند که با شیوه‌ای نو و برون دینی مفاهیم و آموزه‌های دینی را برمی‌رسند. هدف از این رساله آشنایی با نگرش این دو فیلسوف بزرگ باختر زمین است تا دریابیم که چرا پژوهش آن‌ها را شیوه‌ای نو در دین‌پژوهی می‌نامند. برای دست‌یابی به این مهم ضمن نگاه به آثار خود هیوم و کانتکتاب‌های شارحین را نیز می‌نگریم و این پرسش را پی خواهیم گرفت که آیا با توجه به مبانی فلسفی این دو نفر امکان خداشناسی نظری از نگاه ایشان وجود دارد؟ و آیا هیوم و کانت دین طبیعی را می‌پذیرند و اگر پاسخ مثبت است به چه معنا؟این رساله سه بخش اصلی دارد که در پاره‌ی نخست به بررسی آراء هیوم می‌پردازیم. این بررسی را با کتاب تارخ طبیعی دین هیوم می‌آغازیم و سپس با نگاه به کتاب گفتگوهایی درباره‌ی دین طبیعی و پژوهش در بنیان‌های فهم بشر سنجش‌های فلسفی هیوم را درباره برهان‌های نظم و کیهان شناختی و مساله‌ی شر می-نگریم. در آغاز پاره دوم نگاهی به مبانی شناخت‌شناسی کانت و ایده‌آلیسم استعلایی‌اش می‌اندازیم و سپس با توضیح فلسفه‌ی اخلاق و بیان ویژگی‌های خرد عملی کانتی به فلسفه‌ی دین او وارد می‌شویم. در پاره‌ی پایانی به صورتی گذرا برخی همانندی‌ها و ناهمانندی‌های این دو را بیان می‌کنیم.همان‌گونه که در روند نوشتار خواهیم دید شناخت نظری مفاهیم و اثبات عقلانی گزاره‌های فراطبیعی با توجه به مبانی هیوم و کانت ناممکن می‌نماید و این دو نمی‌توانند سخن از شناخت مفاهیم دینی بزنند. البته با این تفاوت که کانت با جدایی بود از نمود گونه‌ای دین طبیعی برای خود می‌سازد که نمایی کاملاً اخلاقی دارد. این رساله تنها آغاز راه بررسی و مقایسه‌ی آراء این فیلسوفان است و هنوز پرسش‌های فراوانی می‌ماند که باید در آینده (البته با نگاه به این رساله) بدان پرداخت.
منطق گزاره‌های دینی نزد ویتگنشتاین (از دیدگاه وینچ، فیلیپس، ریس، مالکوم)
نویسنده:
اکرم حسینعلی‌بیگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دین و زبان دین یکی از مسائل مهمی است که همواره به آن پرداخته شده است.یکی از دل مشغولی های ویتگنشتاین هم در سراسر زندگی اش مساله دین بوده، و بیشتر به زبان باور دینی می پرداخت.از نظر او این زبان دین دارای منطق است.و این منطق زبان دین مسئولیت معنادار بودن واژه های گفتار دینی را به عهده دارد.وهمچنین او الهیات را گرامر سخن دینی معرفی کرد.برخی از فیلسوفان از دیدگاه های ویتگنشتاین تاثیر پذیرفته اند .این رساله به بررسی تاثیرویتگنشتاین بر4 فیلسوف به نام های ( ریس ، مالکوم ، وینچ و فیلیپس ) در خصوص منطق زبان دین ویتگنشتاین می پردازد. همچنین در این رساله در پی آن هستیمکه آیا این 4 فیلسوف منطق زبان دین ویتگنشتاین را به یک نحو فهمیده اند یا نه ؟ وکدامیک قرائت کامل تر و نزدیک تری به ویتگنشتاین داشته است.نتیجه ای که حاصل می شود این است کهاین 4 فیلسوفمنطق زبان دینویتگنشتاین را به نحو یکسان نفهمیدند و حتی وینچ قرائت مالکوم از ویتگنشتاین را نمی پذیرد و بر آن نقد می کند.
مشکل جدایی در نظریه های انسجام صدق و توجیه از نظر پویمن، پولاک و هارمان
نویسنده:
محمدعلی پودینه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت شناسی یکی از اصلی ترین و مهمترین شاخه‌های فلسفه تحلیلی است. معرفت شناسان توجیه و صدق را از شرایط لازم مهم برای معرفت تلقی می‌کنند. نظریه‌های انسجام صدق و توجیه برای ارائه تبیینی از مولفه صدق و توجیه طرح شده اند. به عقیده برخی معرفت شناسان، مشکل اساسی نظریه‌های انسجام گرایی در صدق و توجیه، مشکل جدایی است. این پایان نامه به بررسی و ارزیابی این مشکل اختصاص یافته است.
  • تعداد رکورد ها : 126