جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 153
بررسی مقایسه ای مفهوم و جایگاه آموزه های فیض در اندیشه های آکوستین و لوتر
نویسنده:
طاهره صدیقیان کاشی، محمدهادی امینی، قربان علمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده اصطلاح رستگاری در مسیحیت به آن عمل خداوند گفته می‌شود که برای بازگرداندن انسان به موقعیت اولی‌اش انجام گرفته است موقعیتی که آدم از آن به سبب گناه هبوط کرده است . معنای رستگاری با شخص و عمل عیسی گره خورده است و نجاتی که از طریق او صورت می‌گیرد اساسا نجات از سلطه گناه و مرگ است و این فرایند با آمدن دوباره مسیح به اوج خود خواهد رسید. این فرایند از طریق فیض الهی میسر می‌باشد.از نظر مسیحیت خداوند برای نجات و رستگاری انسان خود را به صورت عیسی مسیح مجسم کرد تا بتواند مستقیماً انسانها را هدایت کند اما نجات فرایندی است که برای اجرا و تحقق آن نه تنها خدای پدر و عیسی مسیح بلکه روح القدس نیز باید وارد عمل شوند. خداوند برخی از مردم را جدا ساخته و آنها را برای حیات ابدی معین می‌کند. به عبارت دیگر خدا از طریق فیض الهی عده‌‌ای را که از قبل می‌شناخت برای نجات در عیسی مسیح برمی‌گزیند. چنانچه به تفصیل خواهد آمد آگوستین قدیس با پذیرش نظرات پولس رسول در باب گناه ازلی وانتقال آن به ذریه آدم و ناکارآمدی شریعت برای نجات، راه رسیدن به رستگاری ونجات رافیض الهی معرفی می‌نماید و معتقد است اراده انسان در اثر این گناه اگر چه کاملاً از بین نرفته است اما ناتوان گشته است. لوتر علاوه بر پذیرش نظرات اگوستین – باوجود اختلافات جزیی- طرح نجات تنها از راه ایمان را نیز مطرح می‌سازد . انسانها تنها با ایمان و نه با اعمال است که عادل شمرده می‌شوند.
بررسی مقایسه ایی آخر الزمان از دیدگاه آیین یهود و دین اسلام
نویسنده:
زهرا جهانبازی، قربان علمی، ناصر گذشته
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده: آخرالزمان، دوره ای از حیات تاریخ بشر است که طی آن دوره کنونی عالم به پایان رسیده و دوره ای جدید با ساختاری نو جایگزین آن خواهد شد. دوره ای که طی آن بعد از انحطاط همه جانبه عالم و انسان، خداوند متعال به عنوان نجات بخش بشر خود به مداخله در حیات بشر پرداخته و وی را به نجات ابدی و پایدار رهنمون می سازد که غالبا این فعل نجات بخشی را توسط منجی که برگزیده اوست انجام خواهد داد ، به همین دلیل از این آموزه تحت عنوان منجی گرایی و آینده گرایی یاد می شود. این آموزه بخش مهمی از باورداشت های ادیان بخصوص ادیان آسمانی را در برگرفته است و آیین یهود و دین اسلام نیز هر یک بخش اعظمی از عقاید خود را به این موضوع اختصاص داده اند. در این میان آنچه قابل توجه و حائز اهمیت است وجود شباهت ها و اشتراکات ضمن افتراقاتی است که این ادیان توحیدی در این زمینه دارند که این خود خبر از الهی بودن و وجود منشأ مشترک را دارد.
بررسی مولفه های دینی در شکل گیری الهیات فمنیستی مسیحی
نویسنده:
افسانه فهیمی، مجتبی زروانی، قربان علمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سیر اندیشه بشر از قرن هجدهم به بعد مرحله تازه¬ای را آغاز کرد که در آن برعکس مراحل پیشین زنان نیز حضور یافتند . در چنین برهه زمانی بود که کوشش¬های زنان در جهت کسب برابری¬های اجتماعی به عنوان فمنیسم در میان کثرت جریانات نوظهور یافت. از این دوره به بعد زنان برخلاف اعصار پیش که تحرک¬هایی درجهت احیاء حقوق خود داشتند اما هیچ گاه انسجام یافته و مدیریت شده نبود, در یک نظام سیستماتیک به طرح آراء و مطالبه حقوق خود پرداختند. در قرن نوزدهم جریانات روشنفکری دینی این جسارت را به زنان نیز داد تا حقوق سرکوب شدشان در حوزه دین به ویژه مسیحیت را مطالبه کرده و گاه به نقد اصول زن‌ستیز مسیحیت و گاه خواستن مجال برای اصلاح برخی مبانی مسیحیت را داشته باشند. در چنین شرایطی است که الهیات جدید و تقریباً سیستماتیک به نام الهیات فمینیستی ظهور می¬کند. دیدگاه کتاب مقدس و کلیسا به زن همواره دو مولفه مهم در ظهور الهیات فمینیستی بوده¬اند؛ کتاب مقدس به عنوان یک اساس نامه و پشتوانه نظری و کلیسا در موضع یک ستاد اجرایی و در میانه گود وضعیت کنونی زنان در مسیحیت را رقم زده¬اند. البته گاه این دو همنوایی¬هایی با هم داشته¬اند. اما آنچه که مسلم است این است که گاه کلیسا با پنهان شدن پشت کتاب مقدس در تلاش برای بیان حرفهای خودش از زبان کتاب مقدس بوده که گاه شواهد مثالی برای دعاوی خود یافته و گاه برای تبیین اذهان مومنین مسیحی دست به حربه¬هایی زده است که نتیجه نهایی¬اش در تعارض با اصول کلی حاکم برکتاب مقدس است . البته علل گوناگونی در رسیدن کلیسا به چنین رویکردی وجود دارد که دو تا از مهم¬ترین آنها عبارتند از: عدم فهم مفهوم واقعی قرائت هرمنوتیکی کتاب مقدس و دیگر عدم وجود اتفاق نظر در تفسیر کتاب مقدس بوده است.
بررسی جامعه شناختی کارکرد معنا بخشی دین در آثار محمد حسین طباطبایی
نویسنده:
مریم چنگی آشتیانی، قربان علمی، ناصر گذشته
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رهیافت معنا رهیافت غنی و پیچیده است که انسان‌شناسان و جامعه‌شناسان برای تبیین دین و بیان ویژگیها و خصوصیت‌های آن و کارکردهایش در اجتماعی این رهیافت را به کار گرفتند. طرفداران رهیافت معنا معتقدند دین‌دارای ابعاد و ساحتهای گوناگونی است به همین منظور آنها برای توصیف دین علاوه بر بعد جامعه‌شناسی بعد عقلانی و عاطفی را نیز در نظر می‌گیرند. آنها پس از به کارگیری این رهیافت‌ها به این نتیجه می‌رسند که مهم‌ترین کارکرد و خصوصیت دین معنابخشی آن است، یعنی گزاره‌های دینی به گونه‌ای هستند که جهان را برای انسان‌ها معنادار می‌سازند و این عامل را یکی از مهم‌ترین ویژگیهای دین دانسته‌اند. از سوی دیگر محمد حسین طباطبایی نیز که از منظر دینی، به دین نگریسته و آنرا توصیف کرده‌ است، معتقد است دین دارای جنبه‌های مختلفی است. وی در جای‌ جای آثارش از تأثیرات فردی (تأثیراتی که دین در روحیه و روان انسان‌ها دارد) و تأثیرات اجتماعی دین سخن گفته است. و در کل تبیینی را که از دین ارائه داده است، تبیینی عقلانی است هر چند وی همانند انسان‌شناسان و جامعه‌شناسان رویکرد خاصی برای تبیین دین ارائه نکرده است اما بکارگیری استدلالهای منطقی و عقلانی در توصیفش از دین و توجهش به بعد فردی و اجتماعی دین نشانگر توجه وی به ابعاد گوناگون دین است و نظراتش را با طرفداران نظریه معنا که برای توصیف و تبیین دین همه ابعاد آن را مورد توجه قرار می‌دهند نزدیک ساخته است. نظراتی که وی در مورد خصوصیات و ویژگیهای دین و تأثیراتی که دین بر روی انسانها و اجتماع دارد نشان‌دهنده این است که وی نیز به دین به عنوان یک جریان و عامل معنابخش و هدفدار در زندگی انسان‌ها نگریسته است.
کارکرد باورهای دینی در پیش گیری از خود کشی
نویسنده:
مسعود شاورانی، قربان علمی، غلامرضا غفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده خودکشی به عنوان معضلی پیچیده و چند بعدی، امروزه همراه با تغییرات سریع جوامع، رو به افزایش است. در این تحقیق سعی شده است که نقش و جایگاه باورهای اعتقادی و دینی، با در نظر گرفتن چند تباری بودن پدیده ی خودکشی، برای تعیین تأثیر آنها در پیشگیری از خودکشی و در نتیجه، کمک به کاهش آن مورد بررسی قرار گیرد. به دلیل چند تباری بودن مسأله ی خودکشی، در این تحقیق میان رشته ای، روش تحقیق به صورت اسنادی، تطبیقی در مقیاس زمانی مطالعات انجام شده در خصوص دین و خودکشی، تحلیلی و فرا تحلیلی می باشد. بعد از بررسی تطبیقی، تحلیلی، و فراتحلیلی، مطالعات، تحقیقات و مستندات تجربی و غیر تجربی موجود و در دسترس، در حوزه ی مورد بحث، نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که، متغیر دینداری به وسیله ی أثرگذاری از طریق عوامل مستقیم و غیر مستقیم دینی، بر انسان دیندار، در دو جنبه ی فردی و اجتماعی، از طریق معنابخشی به زندگی شخصی و افزایش انسجام و همبستگی اجتماعی، در کاهش احتمال اقدام به خودکشی نقش مهمی ایفا می کند. از سوی دیگر شواهد و نتایج نشان می دهد، دین اسلام به صورت آشکار و شدید خودکشی را منع کرده است، که این منع شدیدتر از ادیان دیگر می باشد. و همچنین مجموعه ی باورها، عقاید و مناسک اسلامی، به سبب کارکرد قوی تر، در ایجاد معنابخشی به زندگی فردی و افزایش امیدواری و کاهش یأس و ناامیدی، و ایجاد همبستگی اجتماعی منسجم تر بین پیروان خود، دارای نقش پیشگیری کننده ی قوی تری نسبت به ادیان دیگر، در کاهش احتمال اقدام به خودکشی می باشد.
بررسی تطبیقی اراء عرفانی قدیس بو ناو نتور
نویسنده:
منتظر بلوچی، قربان علمی، مجتبی زروانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دو عارف نامدار محی الدین ابن عربی (1240-1165) و قدیس بوناونتور (1274-1217) در قرن سیزده میلادی که یک برهه درخشان از تاریخ معرفت بشری است می زیستند. ایشان که یکی متعلق به سنت اسلامی و دیگری متعلق به سنت مسیحی بوده اند هر کدام به نوبه خود توانسته اند تأثیر بسزایی در عرفان اسلامی و مسیحی داشته باشند. این دو عارف با تکیه بر متون مقدس و سلوک عرفانی خود نهضت عرفانی قابل توجهی را بوجود آوردند که تا عصر حاضر مورد توجه است. ابن عربی و بوناونتور اگرچه متعلق به دو سنت متفاوتند اما مشابهت های فراوانی درمیان آرای هر دو به چشم می خورد. اگر چه دیدگاههای عرفانی ایشان در موارد زیادی بهم شباهت دارند و بخصوص هر دو از منطقه جنوب اروپا برخواسته اند اما بعید بنظر می رسد با توجه به اینکه معاصر بوده اند دیدگاههای بوناونتور مستقیما از دیدگاههای ابن عربی تاثیر پذیرفته باشد. هر دو عارف از میان طریقتهای عرفانی ای برخاسته اند که فارغ از جنبه های عرفان نظری بوده اند. طریقت فرانسیسیان و طریقتهای صوفی شمال آفریقا بیشتر به عمل تمرکز می کردند تا به مباحث نظری، ولی ایشان توانستند که مکاتب عرفان نظری پویا و زنده ای را ارائه نمایند. ایشان دو مفسر بزرگ اسلام و مسیحیت هستند، یعنی به هیچ وجه نمی توانیم آنها را فراتر از دین و دینداری مطرح کنیم. تمام نوشته های بوناونتور تفسیر کتاب مقدس و تمام نوشته های ابن عربی، تفسیر قرآن کریم می باشد. دیدگاههای عرفانی ایشان بدلیل بیان سمبولیکی و نمادین و تفسیر وحدت بخش از کل هستی و داشتن ریشه در ادیان آسمانی و کتابهای مقدس، دیدگاههای همیشه جاودان هستند که در هر عصری با ادبیات مناسب قابل بیان و استفاده می باشد. هر دو عارف جهان را در تمام سطوح ثمره عشق الهی و تجلی اسماء و صفات خداوند می دانند. درک ذات خداوند امری ناممکن است و او را از روی آثار و تجلی ذات در قالب اسماء و صفات و پس از آن در اعیان ثابته یا مُثُل و در نهایت در مخلوقات می توان به مشاهده نشست لذا کثرت پدیده ها و اعیان ثابته تجلی وحدت و ذات یگانه هستی بخش است. اساس تعلیمات ایشان هم بر عرفان انفسی و هم بر عرفان آفاقی تکیه دارد. مطابق (سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم انه الحق) سه ساحت هستی و معرفت وجود دارد. این سه ساحت و مرتبه عبارتند از مرتبه جهان یا طبیعت، مرتبه نفس انسانی یا انسان کامل و مرتبه متعالی یا اصل نخستین. طریق وصول به حق و نائل شدن به وحدت الهی و سعادت جاودان باید از هر سه سطح و مرتبه عبور کند. واژه های کلیدی: ابن عربی، بوناونتور، عرفان، تصوف، هستی، تجلی، خدا، تثلیث، انسان، سلوک ، تاویل.
بررسی انسان شناسی آگوستین و پلاگیوس
نویسنده:
شیما شیبانی، قربان علمی، مجتبی زروانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شناخت انسان و توانایی های طبیعت او عاملی است که در چگونگی رابطه انسان با خدا و در سرتاسر زندگی دینی او امری مهم تلقی می شود.اندیشه مسیحی با این دیدگاه که انسان را موجودی شبیه به خداوند معرفی می کند،اصل وجود او را وابسته به خدا به تصویر می کشد.انسان با طبیعتی پاک و اراده و عقل سالم خلق شده است،اما این ویژگی ها بواسطه گناه ازلی تا اندازه ای دچار فساد و تباهی گردیده است . آگوستین نظرات پولس رسول در باب گناه ازلی و انتقال آن به فرزندان آدم را می پذیرد و بواسطه این اعتقاد توده انسان ها را گناه کار معرفی می کند.او گناه را ذاتی ماهیت بشر می داند و معتقد است این گناه نتایجی چون معیوب شدن طبیعت انسان،سستی اراده و تمایل آن به انجام امور شر،شهوت،جهل ومرگ را با خود به همراه دارد. آموزه هبوط بیانگر این نکته است که آفرینشی که اکنون وجود دارد، در مرحله‌ای پایین‌تر از آن است که خدا در نظر داشت. این نه یک جنبه انتخابی، بلکه جزئی جدایی‌ناپذیر در هستی انسان است. آگوستین اراده را از این جهت که هم مخلوق خداست و هم زندگی درستکارانه بر مبنای آن شکل می‌گیرد، خیر می‌شمارد اما معتقد است که اراده انسان در اثر گناه ازلی متمایل به شر گردیده است به نحوی که می‌داند عملی شر است اما مرتکب آن عمل می‌گردد. بنابراین به عقیده او انسان تمام شایستگی‌ها و اعمال نیک خود را از موهبت فیض دارداما فیض به همه انسان ها بخشیده نمی‌شود بلکه تنها به کسانی اعطا می‌شود که خدا آنان را انتخاب کرده است،از این رو تنها برگزیدگان نجات می یابند. پلاگیوس معتقد است انسان ذاتاً خوب و آزاد آفریده شده است و چنین نیست که طبیعتش را ضعفی اسرارآمیز مخدوش و ناتوان کرده باشد.او به هیچ وجه معتقد به عمومیت گناه ازلی و نتایج آن برای تمام انسان ها نیست بلکه تنها آدم را مرتکب گناه ازلی می داند وگناه کاری انسان را بواسطه تقلید از گناه ازلی مطرح می کند.از این دیدگاه طبیعت انسان و اراده و عقل او نیک باقی می ماند وانسان بااین ابزارها باید تلاش خود را در جهت کسب فیض الهی به کار گیرد. انسان مسئول نجات خویش است و مفهوم برگزیدگی به هیچ عنوان در اندیشه او قابل قبول نیست. انسان عمل آغازین را برای نجات خود بر عهده دارد. واژگان کلیدی:انسان،انسان شناسی، گناه ازلی، طبیعت انسان،اراده،فیض،نجات
بررسی تطبیقی آراء منسیوس در باب انسان شناسی
نویسنده:
خلیل خراسانی، ناصر گذشته، قربان علمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این رساله با هدف بررسی تطبیقی آراء منسیوس (قرن سوم ق.م.) و غزالی (قرن پنجم ه.ق.) در باب انسان شناسی تنظیم شده است؛ روش کار همانطور که از عنوان مشخص است، توصیفی و تحلیلی می باشد. البته انسان شناسی مورد نظر در اینجا فلسفی، اخلاقی و دینی است. منسیوس و غزالی شاکله آدمی را دارای دو بعد جسم و روح می دانند که روح اصل و جسم تابع آن است، و در یکدیگر تاثیر می گذارند. هر دو بر این باورند که خدا( به گفته منسیوس آسمان )، خالق انسان و هر چیز دیگری است؛ او علت العلل و مسبب الاسباب است و هیچ چیزی از تقدیر الهی بیرون نیست و هیچ امری بر اساس تصادف و اتفاق روی نمی دهد؛ بلکه در طرح خدا در خلقت وجود دارد. و در عین حال آدمی را دارای اختیار، انتخاب و عقل می دانند که موجب تمایز او با دیگر مخلوقات است. اما این اختیار، انتخاب و عقل و توانایی را نیز مخلوق خدا می شمارند. منسیوس نیز درباره جبر و اختیار، اعتقادی شبیه به نظریه کسب اشاعره دارد. غزالی دست خدا را در انجام هر کاری باز می داند و می گوید هیچ کاری برای او محال نیست، و به وحی و الهام باور دارد. اما منسیوس اراده و عملی جز عوامل ثانوی و اعمال مردم برای آسمان (خدا) قائل نیست. سرشت انسان از نظر منسیوس نیک است و گرایش به خوبی دارد، و بدی از جانب محیط می باشد. ولی غزالی سه نظر در باب فطرت آدمی دارد، گاهی می گوید که آن خوب است و رو به سوی نیکی دارد؛ گاهی می گوید بد است، چرا که گناه اولیه حضرت آدم در آن ریشه دار است؛ اما در اکثر موارد سرشت را استعداد صرف می داند که نسبت به خوبی و بدی حالت امکان دارد، و محیط موجب می شود که اعمال خوب و یا بد از آن سر بزند. هر دو دانشمند بر این باورند که انسان باید خوب باشد و اعمال نیک انجام دهد چرا که اصل بشر به چیزی است که کمال آن ها در آن باشد. منسیوس بر خلاف غزالی همه را بر اساس خلقت، یکسان می داند. غزالی به دو فرایند در تعلیم و تربیت اعتقاد دارد که مجاهدت و سختی را در هر دو لازم می شمارد. اما منسیوس اجبار و سختی را در مورد افراد عادی نمی پذیرد، ولی در مورد حکیمان، معلمان و حاکمان به فرایند تعلیمی مبتنی بر رنج و سختی اعتقاد دارد که از جانب آسمان طراحی شده است چرا که آنان وظیفه هدایت مردم را بر عهده دارند؛ این نظریه شبیه به طرح تعلیم خدا به پیامبران و اولیاء از نگاه غزالی است. هر دو دانشمند به چهار فضیلت اخلاقی اصلی باور دارند که ریشه در طبیعت انسان دارد و دیگر فضایل از آن ناشی می شود. منسیوس و غزالی حکومت را طرح خدا برای اداره جامعه و هدایت مردم می دانند، اما در طرز تعیین حاکم با یکدیگر تفاوت دارند، و همچنین غزالی اصلاح و امر به معروف ونهی از منکر را در برابر حاکم ظالم روا می دارد، و از بحث درباره قیام مسلحانه و انقلاب پرهیز می کند. ولی منسیوس قیام و انقلاب علیه حاکم ستمگر و بی لیاقت را حقی الهی می شمارد. کلید واژه: منسیوس، غزالی، انسان شناسی، خدا/ آسمان، فضایل اخلاقی، تقدیر، کسب، طرح الهی.
بررسی تطبیقی انسان شناسی سورن کرکگور
نویسنده:
سمیه سادات موسوی جهان آبادی، ناصر گذشته، قربان علمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رساله ی حاضر نگاهی است به آرای انسان شناختی عین القضات همدانی و سورن کیرکگور و مقایسه ای میان آن ها از گذر مقولات گناه ،‌ دلهره ،‌ آزادی و مراتب وجودی . برای کیرکگور ، مسیر فراز روی انسان به بالاترین قله های کمال در سه سپهر وجودی زیبایی شناسی ،‌ اخلاق و دین خلاصه می شود . عین القضات نیز مراتب ادراک انسانی از جهان را به ترتیب ادراک حسی ،‌ عقلی و فرا عقلی می داند . در این رساله این سه ساحت ادراکی و وجودی به گونه ای متناظر با یکدیگر مورد قیاس قرار گرفته و نقاط افتراق و اشتراک آنها بیان شده است . انسان حسی با زیبایی شناس ، عقلی با اخلاقی و دینی با فراعقلی هماورد دانسته شده اند . در بالاترین مراتب وجود ،‌ ابراهیمِ کیرکگور و ایمانش با ابلیسِ عین القضات قابل قیاس است و عشق مسیحایی کیرکگور با نور محمدی عین القضات همخوان است . در باب مقوله ی آزادی ، کیرکگور آن را جدایی ناپذیر از هستی انسان دانسته و معتقد است بهترین شیوه ی بکارگیری آن ، تفویض بی کم و کاست آن به خدا و تسلیم مطلق در برابر اوست . عین القضات نیز انسان را مضطر به مختاری می داند و با این وجود بر این باور است که در طی مراتب سلوک انسان پس از تسلیم بی قید و شرط و دستیابی به مقام رضا ، قادر خواهد شد که به سرّ مستتر در جهان هستی که همان راز قدر و فهم گرفتارآمدگی او در چنگال اراده ی خداوندی است ،‌ پی ببرد . هم عین القضات و هم کیرکگور ،‌ وضعیت انسان را در جهان هستی ،‌ موقعیتی پر خطر و همراه با دلهره می دانند ،‌ البته اولی عامل آن را دورافتادگی انسان از اصل فطری خویش یعنی عشق می بیند و دومی گناه . این هر دو درباره ی معنا ی گناه ، با هم توافق دارند ، اما در حالیکه کیرکگور خود انسان و آزادی او را عامل گناهکاریش می شناسد ، عین القضات مسئولیت گناه را از انسان سلب کرده و در رویکردی جبرگرایانه آن را منتسب به خدا می سازد.
مقایسه عشق الهی از دیدگاه عین القضات همدانی و سنت ترزای اویلایی
نویسنده:
مریم سهرابی چهرازی، ناصر گذشته، قربان علمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این رساله به بررسی عشق الهی در اندیشه های عرفانی عین القضات همدانی و قدیسه ترزا آویلایی می پردازد. عین القضات همدانی، عارف شوریده و پاکباخته ایرانی است که آثار و اندیشه های او درباره شناخت عرفان مکتب خراسان و همچنین ولایت جبال از اهمیت والایی برخوردارند. عشق یکی از مهمترین ارکان اندیشه های عرفانی عین القضات است. طرز تفکر عین القضات درباره عشق همان آرا و عقاید عرفانی پیش از او به ویژه احمد غزالی را به یاد می آورد، با این تفاوت که سخن عین القضات از پختگی، انسجام و شور و حرارت بیشتری برخوردار است. او با فرض دانستن عشق در سیر و سلوک عارفانه بر برتری آن بر عقل و نیز بر لزوم عادت ستیزی و تحمل رنج و درد تأکید دارد. او گام نهادن در طریق عشق را بدون همراهی پیر و خالی کردن دل از همه محبوبان ممکن نمی داند. عین القضات عشق و عاشقی را راهی به سوی معشوق می داند که در نهایت به فنای عاشق در معشوق می انجامد. قدیسه ترزا آویلایی از عارفانی است که از سه چشم انداز مهم یعنی از منظر تاریخ ادبی، عرفان و نیز تحولات و اصلاحات کلیسا در اسپانیا شایسته توجه و بررسی است. او از بزرگان مکتب عشق بوده و از آموزه های او در خصوص عشق می توان به تأکید او بر دوری از دنیا، تهی شدن از منیت، اقتدا به مسیح و شباهت و همانندی با خدا از طریق خالی شدن از صفات انسانی و تخلق به صفات الهی اشاره نمود. ریاضات شدید، برتری عشق بر عقل، مرگ عرفانی و برتری درد و رنج بر لذت در راه عشق نیز از آموزه‏های اوست. این هر دو از بزرگان و شیفتگان مکتب عشق بوده و به همین سبب گاه هر دو به لحاظ موضوع، روش و هدف یکسان عمل می کنند. آنان با به کارگیری زبان عواطف انسانی در جستجوی اتحاد الهی و فنای در معشوق ازلی هستند.
  • تعداد رکورد ها : 153