جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 55
بررسی و نقد اخلاق فضیلت محور فیلیپا فوت
نویسنده:
سکینه افلاطونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فضیلت و فضیلت مندی همواره از مفاهیم کلیدی دراخلاق بوده است وعلمای اخلاق، همواره به آن تأکیده داشته اند.به خصوص دریونان باستان سقراط به عنوان معلم فضیلت وفیلسوفان پس از او یعنی افلاطون وارسطو به آن پرداخته اند.ارسطو در کتب اخلاقی خویش به نحو مبسوطی به بحث از فضایل پرداخته است . پس از او در قرون وسطی وپس از آن نیز این بحث همواره دربین فلاسفه مطرح بوده است ؛اما درقرن هجدهم با ظهور مکاتب اخلاقی جدید ، بحث از فضایل وفضیلت مندی با یک رکود نسبی مواجه شد. اما مجداداً درقرن نوزدهم عده ای از فلاسفه اخلاق خواستاربازگشت به اخلاق فضیلت محور شدند وهرکدام تعبیری از اخلاق مبتنی برفضیلت ارائه دادند.به این ترتیب چندین تعبیر متفاوت ازاخلاق فضیلت محور پدیدآمد . یکی از این تعابیر، تعبیر فیلیپا فوت است که بررسی ونقد آن،موضوع اینتحقیقاست.دراخلاق فضیلت محور فوت ،به تأسی از ارسطو اعمال اخلاقی بشر همانند ویژگی ها واعمال سایرموجودات زنده ونیزکارکردهای اعضای بدن مثل بینایی ،شنوایی وسلامت بدنی ارزیابی می شوند. فوت در تفکر اخلاقی اشروی عینیت هنجارهای طبیعی ،ارتباط بین فضیلت وسعادت ونیزپیوند میان عقل ومیل تأکید می کند.همچنیناز نظر او ارزشها واصول اخلاقی که همگی برآمده از فضایل اند ، برخاسته از طبیعت عقلانی انسان وبنابراین واقعی اند. اما علی رغم این شباهت ها بین دیدگاه های اخلاقی فوت وارسطو در برخی موارد در دیدگاه فوت با مسائلی مواجه می شویم که پاسخ واضحی برای آنها نمی یابیم که به نظر می رسد دلیل این امر خوب نپرداختن به بحث عقل وحکمتعملی از سوی فوت است . ظاهراًدر برخی موارد اختلافاتی جزئی بین آراءفوت وارسطو وجود دارد که همین اختلافات جزئی مشکلاتی را در نظریه اخلاقی فوت پدیدآورده که آن مسائل را در نزد ارسطو نمی یابیم . در تحقیق حاضرضمن مقایسهدو دیدگاه فوت وارسطو تلاش شده است تا نقاط امتیاز وافتراق آنها به خوبی نشان داده شود.
جایگاه حکمت در نظام اخلاقی اسلام
نویسنده:
ژاله جندقیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حکمت، کارکردی اساسی در اخلاق عملی و علمی دارد؛ به گونه ای که علم اخلاق یکی از شاخه های حکمت به شمار می آید. حکمت مفهوم ساده ی پیچیده ای است که در پایان تهذیب اخلاق و صفای باطن در نفس آدمی پدیدار می شود.در واقع حکمت، هم آغازگر و هم نتیجه ی اخلاق است؛ از این رو بسیار قابل تامل و بررسی است آنچه در آغاز عمل نیاز است، تقلید و طی طریق سعادت از راه عمل و کسب فضایل است. شریعت در این راه به عنوان نقطه ی آغاز حکمت، راه و مسیر سعادت را خط کشی می کند و با عمل کردن در این چهار چوب مسیر کسب حکمت گشوده تر شده، در نهایت تهذیب اخلاق و صفای باطن به انسان اعطا و هدف دین و فطرت که ایجاد تمامی مکارم اخلاق در انسان است، محقق می شود. حکمت در چند حوزه قابل طرح است که بی ارتباط با یکدیگر نیز نیستند. لفظ عام حکمت که محل تقسیم قرار می گیرد، با فضیلت روحی حکمت که حاصل تهذیب قوه عقل است، پیوندی شگفت دارد. زمانی که حکمت به عنوان یک فضیلت روحی در انسان حاصل شد و نفس به حالت تعادل مطلوب و کارآیی صحیح رسید، کسب معارف حقیقی حکمت برای او حاصل می شود. البته آن حکمت حقیقی که مقصود نظام اخلاقی اسلام و آیات و روایات است، با لفظ عام حکمت که محل تقسیم علوم قرار می گیرد، متفاوت است که این مساله ریشه در اشتباه فاحش پیشینیان در نامگذاری علوم داشته باشد. حکمت از آن دست اموری است که با زوایای مختلف قابل واکاوی است. بررسی دیدگاه خواجه نصیر الدین طوسی به عنوان یک فیلسوف متعهد و مسلمان و امام محمد غزالی به عنوان یک عارف اهل سنت در این چهار چوب، تاحدودی ما را به جمع بندی خوبی در این زمینه می رساند. هر دو اندیشمند با هدف مشترک و روشهای متفاوت به نتیجه ای واحد می رسند که برگرفته از معنای کامل حکمت در قرآن کریم است. اخلاق به عنوان شاکله ی انسانی که زوال و تغییری نخواهد یافت مطرح است و حکمت به عنوان سر لوحه ی این شاکله در تار و پود آن نیز حضور داشته، مقصد را نیز به ما نشان می دهد. حضور موثر و شاکله ساز حکمت در نظام اخلاق اسلامی، عقلانیت، عینی گرایی و واقع گرایی این نظام است.
تبیین کلامی جایگاه و نقش توحید در اخلاق فردی اسلامی
نویسنده:
زهرا خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در همه بخش های دین اسلام، توحید به عنوان اصلی اساسی،نقشی محوری را داراست. موضوعی که در این رساله به آن پرداخته می شود بررسی این اصل در نظام اخلاقی اسلام است. ریشه و جوهر دین توحید است و آفرینش بر پایه آن بنا نهاده شده است و در عین اینکه ریشه دین است، غایت و هدف در اسلام نیز معرفی شده است، از طرفی یکی از بخش های مهم دین که مرتبط با نوع انسان است، اخلاق معرفی شده است. اخلاق که باید و نبایدهای ارزشی حاکم بر رفتار آدمی را نشان می دهد، نیازمند جهان بینی است و تفاوت نظام های اخلاقی از اختلافات بینشی هر نظام درباره هستی نشأت گرفته است .نظام اخلاقی دارای تقسیماتی است که اخلاق فردی از زیر شاخه های اصلی آن شمرده می شود. اخلاقی که ارسطو در نظام اخلاقی اش ارائه می دهد بر اساس هستی شناسی خود، بر مبنای رعایت حد وسط است که هدف از اخلاق در این نظام رسیدن به به نقطه تعادل و حاکمیت عقل بر دیگر قواست. در اخلاقی که برخی علمای مسلمان با تأثیر پذیری از ارسطو، با وجود جهان بینی های متفاوت آن را پذیرفته اند نیز هدف از اخلاق رسیدن به نقطه تعادل وحاکمیت عقل بر سایر قوا معرفی شده است و اختلاف دو نظام فقط در مصادیق سعادت است، اما در نظام اخلاقی که مفسرین و علمای معاصر باتوجه به بینش قرآنی و روایی آن را تبیین می کنند، اخلاق بر اساس توحید خالص بنا نهاده شده و معیار فعل اخلاقی تقرب به خداوند و هدف از اخلاقلقاءالله است.
بررسی توحید افعالی از دیدگاه اشاعره و نقد آن از دیدگاه شهید مطهری
نویسنده:
مریم نورالدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این تحقیق سعی گردیده تا با تحلیل توحید و توحید افعالی در مکتب اشاعره به تفسیرهایی که اشاعره از موضوع توحید بر اساس آیات و روایات به‌دست داده‌اند، پرداخته شود. بدین منظور، با بیان استدلال‌های آن‌ها به مبانی‌ای که دیگر فرقه‌های متکلمان هم‌چون معتزله و امامیه برخلاف دیدگاه آن‌ها آورده‌اند، توجه گردیده و سپس این موضوع بر اساس نظریات شهید مطهری مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته شده است. بر همین اساس، در این تحقیق مباحث کلامی در زمینه‌ی بحث توحید افعالی در اشاعره با تمایز نظریات آن‌ها از دیگر فرقه‌های کلامی، در نظر گرفته شده و از طریق آن به بررسی مفاهیمی چون جبر و اختیار، عدل الهی و علم خداوند بر اساس آیات و روایات در دیدگاه اشاعره توجه شده است. نوع نگرش به نقدهای مربوط به آراء اشاعره در این تحقیق بر اساس نقدهایی است که مطهری بر دیدگاه اشاعره وارد ساخته است؛ بنابر دیدگاه مطهری، اشاعره توحید افعالی را به گونه‌ای تفسیر می‌کنند که از طرفی، مستلزم نفی نظام علی و معلولی از بین مخلوقات و از طرف دیگر، موجب سلب اختیار انسان است. آنان علت و فاعل همه‌ی افعال و اشیاء را خدا می‌دانند و پیوند بین اجزای طبیعت با یک‌دیگر را این‌گونه تفسیر می‌کنند که آن را خدا اراده کرده یا عادت او به آن تعلق گرفته است. هم‌چنین از دیدگاه مطهری، برخلاف نظریه جبرگرایانه اشاعره، فاعلیت حقیقی از آن خداوند است؛ اما می‌توان فاعلیت را در طول فاعلیت خداوند برای ماسوی الله نیز قائل شد.
مبانی کلامی تأثیر باورهای فردی بر زندگی انسان
نویسنده:
مریم رفیعا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این نوشتار، با موضوع مبانی کلامی تأثیر باورهای دینی بر زندگی انسان، و به منظور توجیه کلامی این اثر بخشی، تنها به ادله کلامی محدود نشده است و برای تبیین بیشتر و کاملتر، به بیان و تبیین ادله فلسفی و تجربی و علمی نیزپرداخته است. از جمله ادله کلامی که بیشتر با استنادبه آیات و وروایات است می توان به الهی بودن نفس انسان، قدرت خلق و ابداع انسان، دمیده شدن روح الهی در انسان است که می تواند قدرت شگرف انسان را در تحقق بخشیدن به باورهای فردی اعم از دینی و غیر دینی توجیه واثبات کند. هم چنین از اصول عقلی ملاصدرا از قبیل اثبات معاد جسمانی که می تواند قدرت نفس را در اثربخشی به باورهای انسان در قیامت اثبات کند، اشاره شده است. هم چنین اصالت وجود ذهنی و اتحاد عاقل و معقول نیز از دیگر اصول صدرایی است که بخ طور کامل مورد تبیین قرار گرفته است. هم چنین از میان اصول فیزیک کوانتوم نیز مطابقت و هماهنگی میان برخی نظرات فیزیکی از قبیل تأثیر مشاده گر بر داده ها و اصل عدم تعین با برخی آراء فلسفی و کلام اسلامی لحاظ شده است که در مجموع همگی بر تأثیرگذاری باورهای انسان در ابعادمختلف زندگی وی اشاره دارند.
پوچ گرایی و نقد آن از منظر اخلاق اسلامی
نویسنده:
معصومه شاهرخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
منظور از پوچ گرایی، نوعی فکر و اندیشه است که هر نوع شناخت و یا ارزش را انکار می نماید. طرفداران این نوع نگرش، به دو گروه عمده تقسیم می شوند. گروهی که با عنوان پوچ گرایان فلسفی شناخته می شوند، کسب شناخت و معرفت از جهان را ناممکن می دانند و بر این باورند که هر نوع عقیده و ایمان نسبت به مسائل مربوطبه هستی، پوچ می باشد. گروه دیگر که پوچ گرایان اخلاقی نامیده می شوند، زندگی را ناچیز و بی مقدار می دانند. آن ها در صدد ارزش زدایی از تمام امور و مسائل مربوط به زندگی اند. این افراد تمامی مقررات و سنت‌ها را به دیده تحقیر می نگرند و به این دلیل به پوچ گرایی یا واهی انگاری معروف شده‌اند. در این نوشتار، ابتدا به بررسی نظریه ی پوچ گرایی و معرفی نمایندگان این مکتب از جمله: نیچه، داستایفسکی و کافکا پرداخته می شود، و سپس با توجه به اهمیت این موضوع در دوران جدید که باعث در گیر شدن بسیاری از افراد به این مسئله شده است، بر اساس اصول و مبانی اسلام مثل: اصل غایت مندی، اصل جاودانگی و اصل حیات طیبه، ناکارآمدی این نظریه بیان شده و به ارائه ی دیدگاه جامع و غالب دین مبین اسلام در این حیطه پرداخته شده است. بر اساس تفسیر قرآن کریم از هستی و حیات انسان، این جهان فاقد ارزش و معنا نیست و تک تک موجودات این جهان، و به ویژه انسان با حرکت آگاهانه و اختیاری خود، رو به سوی هدف معینی دارند.
تأثیر عوامل غیر معرفتی در معرفت دینی از منظر صدرالمتألهین
نویسنده:
لیلا شایسته‎رخ
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت، به معنای باور صادق موجّه و به تعبیر صدرالمتألّهین، صورت علمی حاکی از حقیقت خارجی و مطابق با آن است. معرفت دینی که از مباحث مهم معرفت‌شناسی به شمار می‌آید، معرفتی برگرفته از دین و در مورد دین است که از مسائل بنیادین این نوع از معرفت، مسأله مبدأ و معاد است. یکی از مباحث اساسی در حوزه معرفت دینی، سوال از تأثیر یا عدم تأثیر عوامل غیرمعرفتی در این نوع معرفت و چگونگی تأثیر آن عوامل، بر فرض وجود چنین عواملی است. آگاهی از این عوامل غیرمعرفتی و مکانیسم تأثیر آن‌ها بر شناخت انسان از دین و مسائل بنیادین آن، نقش به‌سزایی در دست-یابی به معرفت دینی صادق نیز در نیل انسان به کمال حقیقی خویش ایفا می‌کند.براساس آراء صدرا، این عوامل به دو قسم مفید یا موثر و منفی یا بازدارنده تقسیم می‌گردد. عوامل غیرمعرفتی موثر بر معرفت که از آن‌ها به فضائل و کمالات اخلاقی و عبادی یاد می‌شود، عبارتند از: تصفیه و جهاد با نفس، ریاضت، حسن خلق، تقوا، خوف و خشیّت، همراهی علم و عمل- عمل صالح، نماز، عبادت، طاعت و اخلاص.عوامل مذکور، باعث ایجاد و رشد و بالندگی معرفت می‌گردد و حجب میان نفس و حقیقت را برطرف نموده، قلب را مهیّای دریافت معارف حقّه می‌سازد. در مقابل، عوامل غیرمعرفتی منفی، که همان معاصی و رذائل اخلاقی است، نظیر گناه، جهل و غفلت، حبّ دنیا، عجب و کبر، حسد، کینه و عشق، پیروی از هوای نفس، ریا، شرک، نفاق، حبّ جاه و مقام، تقلید، حیا و کفر، آرزوهای طولانی و وسوسه، قلب را مکدّر می‌کند و در نتیجه، آن را از تابش نور معرفت محروم می‌گردانند؛ چرا که تنها قلب عاری از هرگونه آلودگی، قابلیّت دریافت نور معرفت را دارد.
بررسی تطبیقی معیار معناداری و صدق و کذب در نگاه فلسفه اسلامی و پوزیتیویسم
نویسنده:
اعظم طالبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله‌ی معیار صدق از مباحث عمده و اساسی در معرفت شناسی می‌باشد. امروزه به جای بحث از ملاک صدق، از معیار صدق بحث می‌گردد؛ زیرا نحوه‌ی احراز صدق، تعیین کننده جهان بینی‌های متعدد از سوی افراد بشر می‌باشد؛ در واقع آنان راه حقیقت را در نحوه‌ی احراز صدق یافته اند. بنابراین ایدئولوژی متناسب با این جهان بینی که بر آمده از شناخت شناسی آن هاست را بر می‌گزینند. ارائه‌ی معیارهای صحیح راه یابی به حقیقت، می‌تواند نقش موثری در انتخاب جهان بینی و ایدئولوژی‌های متناسب با آن داشته باشد. این معیار در فلسفه اسلامی، با ارجاع گزاره‌های نظری به بدیهی تبیین می‌گردد، و در پوزیتیویسم این معیار تجربه می‌باشد.مسئله‌ی معناداری در فلسفه‌ی غرب، بر خلاف فلسفه‌ی اسلامی، از مباحث چالش انگیز بوده است. توجه به معناداری به معنای توجه به زیربنای شروع تمامی بحث ها، سوال‌ها و پاسخ‌ها می‌باشد. توجه به معیار معناداری تعیین کننده‌ی گستره‌ی مباحث با معنا از بی معنا، و در نتیجه سرمایه گذاری فکری و عملی بر مباحث معنادار است. هرگونه خطا و اشتباه در این رابطه چه بسا سرمایه‌ی عظیم زندگی انسان را با مخاطره مواجه می‌گرداند. رسالت این پایان نامه، ارائه‌ی تصویری روشن از مسئله‌ی معیار معناداری و صدق وکذب در فلسفه اسلامی و پوزیتیویسم می‌باشد؛ به گونه‌ای که بتواند راه حلی اساسی جهت مشکلات عمده‌ی مطرح شده بر نگرش پوزیتیویسمی ارائه نماید.
بررسی تطبیقی معناشناسی اوصاف الهی از دیدگاه ملاصدرا و آگوستین
نویسنده:
نفیسه سادات عندلیب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهازآنجاکه ما خدا را از طریق اوصاف او می شناسیم و هیچ راهی برای شناخت کنه ذات الهی نداریم، بنابراین وقتی می خواهیم خدا را بشناسیم یا درباره او سخن بگوییم، از طریق اوصاف و آثار و افعال او درباره او سخن می گوییم از این رو معناشناسی اوصاف و افعال او از اهمیت ویژه برخوردار است . در دیدگاه فلاسفه ی متدینی چون ملاصدرا و آگوستین که دل مشغولی تبیین عقلانی مفاهیم دینی را دارند و می کوشند که سازگاری و هماهنگی گزاره های متون مقدس در باب خدا و یافته های عقلانی انسان را در این باب به نمایش بگذارند، این مسئله از اهمیت ویژه ای برخوردار است . در این رساله برآنیم که در چهار فصل، ابتدا به بررسی براهینی که این دو فیلسوف در باب اثبات وجود خدا اقامه مینمایند بپردازیم. . سپس کوشش عقلانی آنها جهت بیان معناشناسی اوصاف الهی را بیان می کنیم و به این نتایج می رسیم که ملاصدرا بر اساس مبانی خود نظریه اشتراک معنوی بین اوصاف الهی و اوصاف انسان را بیان می کند، قدیس آگوستین نیز از قائلین به نظریه الهیات سلبی است .ودر نهایت کیفیت صفت علم خدای متعالی را در دیدگاه دو فیلسوف مورد بحث، بیان کردیم.کلید واژه ها: مشترک معنوی، کثرت تشکیکی، تنزیه، معناشناسی، اوصاف خدا
  • تعداد رکورد ها : 55