جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 151
مباحث عقلی تغییر و تکامل نفس انسان در عالم برزخ و قیامت بر مبنای حکمت متعالیه
نویسنده:
منصوره السادات وداد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از نظر فلسفی عوالم اخروی خالی از هرگونه ماده و قوه انفعالی است. از همین رو حرکت و تغییر که به معنای از قوه به فعل شدن است، در آن عوالم بی معناست. تکامل نیز چون قرین با حرکت است، همین حکم را خواهد داشت. اما ملاصدرا از هیولی و قوه اخروی سخن به میان می‌آورد. همچنین در عباراتی از تبدّلات و استکمالات اخروی سخن می‌گوید. از طرف دیگر به نظر می‌رسد آیات و روایات وجود تکامل و تغییر در عوالم اخروی را تأیید می‌کنند و حتی از عوامل و موجبات آن سخن به میان می‌آورند. نگارنده در این رساله به دنبال یافتن منظور ملاصدرا از چنین عباراتی و مقایسه دیدگاه وی با کلمات معصومین علیهم السلام و قرآن کریم است. پاسخ به این پرسش‌ها، چشم انداز کلی ملاصدرا را به عالم آخرت و نظام آن روشن می‌سازد.به این منظور، کلمات وی در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته و معلوم شده است که از نظر او ماده بعید اخروی، نفس انسانی و مواد قریب آن قوه خیال و یا ملکات حسنه یا سیئه انسان است که با نفس متحدند و منظور وی از قوه در آخرت، به معنای قدرت و توان وجودی است. همچنین دانسته شد وی در معنای تکامل و تغییر لزوماً حرکت را لحاظ نمی‌کند بلکه معنایی اعمّ از حرکت از آن ها دارد. و بالاخره بر اساس این مبانی امکان تکامل و تغییرات دفعی در آخرت و نیز استکمالات علمی و وقوع آن‌ها در بهشت و دوزخ معلوم شده است. در ادامه نیزعوامل و موجبات تکامل اخروی بر اساس مبانی ذکر شده از حکمت متعالیه بحث گردیده است.
نقش عقل فعال در مراحل مختلف حیات انسان از منظر ابن‌سینا و ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل فعال، موجودی برتر از عالم طبیعت، عاری از ماده و احکام آن، قائم به نفس، غیر ذی وضع، و فعلیت صرف است. این عقل، به عنوان آخرین عقل از عقول عشره از منظر ابن سینا و آخرین عقل از عقول طولی بی شمار از منظر ملاصدرا، افعال و وظایفی را در عالم کون و فساد ایفاء می کند. عقل فعال از سوی ابن سینا و ملاصدرا، به عنوان حلقه ی ارتباط بین مجردات و مادیات، مبدأ صدور کثرات جهان مادی و کد خدای عالم تحت القمر مطرح شده ویکی از برجسته ترین نقش های آن،ارتباط با نفس ناطقه به عنوان کامل ترین موجود عالم ماده می باشد. نفس ناطقه، متشکل از دو بعد روحانی و مادی (نفس و بدن) است و به جهت بعد روحانی اش، ارتباط برجسته ای با عقل فعال دارد و این عقل، در تمام مراحل حیات آدمی، از حدوث نفس تا مفارقت آن از ماده و حتی پس از آن، در استکمال نفس، نقش بی واسطه و با واسطه دارد. اولین نقش و وظیفه عقل فعال در ناحیه حدوث نفس است. به گفته هر دو فیلسوف، وقتی مزاج بدن مستعد دریافت نفس گردید، نفس ناطقه از جانب واهب الصور بر آن بدن افاضه می گردد. دومین وظیفه و نقش عقل فعال، در ناحیه قوای نفس به ویژه نقش عقل فعال در تعقل و فعلیت مراحل عقل نظری است. سومین نقشی که عقل فعال دارد، نقشی است که در مسأله نبوت و نزول وحی بر عهده می گیرد. از نظر هر دو فیلسوف، این عقل یکی از ارکان نبوت و وحی است تا آنجا که عنوان ملک وحی را می پذیرد. عقل فعال، تنظیم کننده ارتباط نفس ناطقه با عالم غیب خواه در خواب و یا در بیداری می باشد. چهارمین نقشی که عقل فعال در ارتباط با نفس ناطقه بازی می کند، در مسأله بقای نفوس بعد از مرگ است که از نظر ابن سینا این بقاء، ناشی از اتصال نفس با عقل فعال است که مربوط به نفوس کامل در علمو عمل می باشد و نفوس کامل به بقای عقل فعال که علت آنها است، باقی می مانند. از نظر ابن سینا، نفوس ناقصی که در مرحله عقل هیولانی مانده اند، با تعلق به نفوس فلکی مراحل تکامل خویش را طی می کنند، اما ملاصدرا بر اساس مسلک متعالیه معتقد است که نفوس ناقص به عالم خیال تعلق می گیرند و نفوس کامل هم متحد با عقل فعال و باقی به بقای علت خود (عقل فعال) هستند. ابن سینا و ملاصدرا در هر یک از مراحل مذکور، وجوه اشتراک و نیز اختلاف نظر هایی دارند که به تفصیل در رساله به تبیین و شرح آن خوهیم پرداخت.
تکفیر از دیدگاه مفید و غزالی
نویسنده:
سمیه اشرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تکفیر گروه ها و دسته های گوناگون جریانی است که در طول تاریخ همواره وجود داشته است. این رساله در صدد است با رویکرد کلامی ‌به تبیین و توضیح و مقایسه‌ی ماهیت ایمان و کفر، نحوه‌ی نگرش به مساله‌ی تکفیر و مصادیق تکفیر از دیدگاه ابوحامد غزالی متفکر بزرگ اشعری و محمدبن نعمان معروف به شیخ مفید متفکر بزرگ شیعه بپردازد.غزالی در مورد مساله‌ی تکفیر دو رویکرد متفاوت دارد. در یک دوره از زندگی اش دسته ها و گروه های مختلفی را محکوم به کفر می‌کند و این تکفیر ها گاه در مورد کسانی بوده که مومن به دین اسلام بوده اند ولی در اواخر عمر،به نهی از تکفیر کردن می‌پردازد و با تاکید بسیار توصیه می‌کند که مردم باید تا آنجا که می‌توانند از تکفیر دیگران خودداری کنند.به این ترتیب به نظر می‌رسد که در آثار و آراءغزالی در مورد تکفیر، نوعی تغییر رویه ی بسیار بزرگ روی داده است. شیخ مفید هم دسته و گروه هایی را محکوم به کفر کرده است ولی رویکرد او نسبت به مساله‌ی تکفیر در تمام طول زندگی اش یکسان بوده و تفاوت رویکردی در آثار او دیده نمی‌شود.فقط چون کفر را به دو قسم تقسیم کرده است، با توجه به همین تقسیم بند‌ی، مصادیقی که به عنوان مصادیق کفر معرفی کرده است متفاوت شده است. گاهی منظورش از کفر،خارج شدن از اسلام است و گاهی خارج شدن از ایمان.
جایگاه قلب در معرفت شناسی ملاصدرا
نویسنده:
حمزه عموشاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قلب معنوی در فلسفه و شناخت شناسی صدرالمتالهین اهمیت بسیاری دارد . او قلب معنوی را حقیقت انسان می داند که این حقیقتهماننفس آدمی است و درحال حرکت و تکامل به سوی نفس ناطقه ودر نهایت نیل به بالاترین مراتب عقل است که با طلب عقلانیات و معارف عقلی به هدف و غایت خود نائل می گردد. از سوی دیگر صدرالمتالهین در معرفت و شناخت اصالت را به علوم عقلی می دهد بدین معنا که ادراک حقیقتی مشکک وذومراتب است ومراحل مختلف ادراک – ازاحساس تا تعقل و از تعقل تا بالاترین مراتب شهود– مراتب مختلف حقیقتی واحد به نام عقل و تعقل را تشکیل می دهند به همین جهت احساس و تخیل را نوعی تعقل ضعیف و وحی را بالاترین مرتبه ی تعقل و بقیه ی علوم را مقدمه ای برای رسیدن به معقولات می داند. او در مورد تعقل و شناخت شناسی عقل دارای دو دیدگاه است که دیدگاه اوّل نظر اکثر فلاسفه است وتعقل را بدست آوردن مفاهیم کلی از راه تجرید که به وسیله ی عقل حصولی که پایین ترین مرتبه ی عقل است می داند . امّا نظر دوم دیدگاه اصلی اوست که شاهراه پیوند فلسفه وعرفان در مکتب متعالیه است . او تعقل را شهود حقایق مثالی و عقلی به وسیله ی مرتبه ی حضوری عقل و این که تعقل درمراتب بالاتر با شهود عرفانی متحد است بیان می کند. در نتیجه عقل را به سوی قلب پنجره هایی است قابل گشودن ومشهودات قلب می توانند پس ازشهود مکشوف عقل واقع شوند و به صورت علوم برهانی وخرد پذیر بیان شوند.
تاثير آيات و روايات بر انسان‌شناسي و معادشناسي در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
طاهره‌بیگم قاسمی‌درجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وقتي صحبت از حکمت متعاليه مي‌شود بحث عقل و تفکر به ذهن آدمي‌تبادر مي‌کند و ملاصدرا در آثار فلسفي خودش از عقل نيز استفاده نموده است و در مباحث فلسفي خود بسيار از آيات قرآن و روايات متاثر شده است زيرا ملاصدرا نيز مانند هر مسلمان ديگر به اين امر واقف بوده که دين الهي که از سرچشمه وحي و علم الهي نشأت گرفته است، راه و رسم سعادت انسان را با تبيين جهان و انسان و آغاز و انجام آن به او نشان مي‌دهد و به طور مستقيم و غير مستقيم به حقيقت و احوال آنها پرداخته است و از آنجايي که انسان و معاد شناختي به عنوان موضوعات اساسي در دين به آن پرداخته شده است، لذا ملاصدرا با نبوغ سرشار خود و مدد الهي، اين دو موضوع و ساير موضوعات فلسفي را به خوبي درک نموده پس در مباحث فلسفي خود از آيات و روايات به زيبايي و با تناسب تام استفاده نموده است و از آنجايي که بسياري از آيات قرآن و روايات انسان را دعوت به تفکر و تدبر مي‌كند و با توجه به اهميت اين موضوع که ملاصدرا مي‌كوشد رابطه ميان قرآن و روايت و فلسفه را مشخص نمايد و در حد وسع خودش اشراف کامل به مباحث فلسفي و نيز آيات داشته باشد و همچنين با توجه به شرح اصول کافي که در نوع خودش بي نظير است، به ذهن آدمي‌مي‌رسد که ملاصدرا در آثار فلسفي خودش بي تاثير از نقل نبوده است، آنچه ما در اين نوشتار در دو مبحث اصلي انسان شناسي و معاد شناسي صدرايي به آن پرداخته ايم تطبيقي بين عقل و نقل يا فلسفه و دين است که بي گمان در اين تطبيق نشانه هايي از تاثير پذيري ملاصدرا از آيات و روايات وجود دارد که آن را با عنوان تاثير از آن تعبير نموده ام و اين مباحث شامل عالم ذر، امکان شناخت نفس، روش شناخت نفس، تعريف نفس، مراتب نفس، معاد جسماني، و بدن برزخي و تجسم اعمال مي‌باشد. دو نتيجه اين نكته كه عقل و نقل جدا از هم نمي‌باشد و يکي حجت دروني و ديگري حجت بيروني است از دست آورد هاي اين نوشتار است.
بررسی روش های عقل گرایی و نص گرایی و تاثیر آن در شناخت صفات خداوند(در 5 قرن نخست کلام اسلامی
نویسنده:
لیلا جعفری بهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیدهمکاتب و فرقه های مختلف کلامی مسلمان در بررسی متون دینی از جمله شناخت صفات خداوند از روش های متفاوتی از قبیل: پایبندی به دلالت ظاهری الفاظ و عدم تاویل عقلانی یا جواز تفسیر عقلی حتی بر خلاف دلالت ظاهری و ... استفاده کرده اند.در این پژوهش از میان تمامی روش هایی که در هندسه معرفت دینی مطرح می شود، تنها دو روش عقلی و نقلی را مورد بررسی قرار می دهیم. هر یک از متکلمان مسلمان یک روش(عقلی یا نقلی) را انتخاب کرده است و ما در صدد آن هستیم که دریابیم آنان از هر روش تا چه حد در شناخت دین بهره گرفته اند؛ همچنین بنا بر آن روش انتخابی چه تصوری درباره صفات خداوند دارند تا آشکار شود هر روش تا چه اندازه در تصور آنان درباره صفات خداوند تاثیر گذار بوده است.فرقه های اهل حدیث اشاعره و معتزله در استفاده از این دو روش به افراط و تفریط کشیده شدند. اهل حدیث و اشاعره به روش نقلی (ظاهر گرایی) روی آورده و آن را تنها روش معرفتی در شناخت صفات خداوند می دانند که نتیجه چنین دیدگاهی نفی توحید صفاتی و ذاتی خداوند است. در مقابل فرقه معتزله روش عقلی را پذیرفتند و در بهره جویی از آن، مسیر درست عقلانی را طی نکردند که به موجب آن در شناخت صفات خداوند، تاویلات نادرستی را بیان کرد ند‌.اما بر خلاف این دو گروه فرقه امامیه روش های عقلیو نقلی در کنار هم و با یک برنامه دقیق در شناخت صفات خداوند مورد استفاده قرار داده است. که بنابر آن توحید صفات ذاتی و صفاتی خداوند محفوظ مانده است.واژگان کلیدی: عقل گرایی، نص گرایی، معتزله، اهل حدیث، اشاعره، امامیه.
تکامل نفس در حکمت سهروردی
نویسنده:
شکوفه عنایتی خرزوقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اینکه نفس موجودی روحانی از عالم اعلی است و استعدادهایی در او نهاده شده که با بالفعل شدن آن با ابزار مادی، کمال او حاصل می شود و آنگاه از این دنیا رخت بربسته، با مبادی عالیمتصل گشتهو به وطن اصلی خود باز می گردد، مورد اتفاق اکثر فلاسفه اسلامی است و هر کس به طریقی آن را تبیین می کند. سهروردیکه موسس حکمت اشراقی است ونور را اساس و پایه فلسفه خود قرار داده است َسیر تکامل نفس را بر اساس این حکمت به نحوه خاصی مبتنی بر اصالت نور تبیین می کند. نگارنده در این رساله خواهان آن است که نحوه ی تکامل نفس انسانی را به عنوان نوری از انوار الهی در آثار این حکیم بررسی کند و چشم انداز کلی او را در این زمینه به نمایش بگذارد. به این منظور آراء وی در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته و معلوم شده است که از نظر وی نفس نوری مجرد است که تعلق به دنیا باعث جدایی او از عالم نور که موطن اصلی اوست، شده است. از نظراو علم و عمل سالک از یک طرف و اتصال با عقل فعال و جذبه ربانی حق تعالی از طرف دیگر، در دنیا عامل تکامل اوست.سالک با طی مراحل سلوک درونی،قادر خواهد بود از ماده قطع علاقه کرده و با موت ارادی عالم نور را مشاهده کند و هر چقدر تجرد او از ماده بیشتر باشد، به مبادی عالی تر که همان انوار قاهر اند،مشابهت یافته و نوعی اتحاد روحانی و استغراق علمی با آنها یافته و در نتیجه به کمال شایسته خود نائل خواهد شد و در آخرت به لذت ناشی از آن دست مییابد و در مراحل بالاتر کمال، با فناء در ذات مقدس الهی به بقاء خواهد رسید.
مبانی عقل و عقلانیت از دیدگاه امام کاظم (ع) در جکمت متعالیه
نویسنده:
فاطمه ترکان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عقل و عقلانیت یکی از مهمترین مفاهیمی است که همواره مورد توجه بشر از جمله پیروان ادیان الهی بوده است. نسبت عقل و وحی ، قلمرو ادراکات و اعتبار حکم عقل در منظر دین، از چالش های جدی مورد بحث در بین اندیشمندان مسلمان در طول تاریخ بوده است. در بین شیعیان و براساس آموزه های ائمه (ع) عقل از جایگاه ارزشمندی برخوردار بوده و کاوش های عقلی و فلسفی در کسب معارف دینی مورد تاکید بوده است.در این پژوهش به محضر امام موسی بن جعفر (ع) رفته و تلاش نموده ایم با استفاده از مفاهیم فلسفی حکمت متعالیهمباحث پیرامون عقل در روایات حضرت را مورد کنکاش قرار دهیم. در ابتدا مبتنی بر روایت معروف امام خطاب به هشام، معانی عقل را استخراج و با آموزه های حکمت متعالیه انطباق دادیم و فضائل عقل و ویژگی های عاقلان را از نظر امام بحث نمودیم. سپس قلمرو ادراکات عقل در روایات حضرت را مورد بحث قرار دادیم و با تبیین مبادی مادی و صوری عقلی در این احادیث، به بررسی مبانی عقل از دیدگاه امام هفتم (ع) پرداختیم، تا مشخص نماییم که حکم عقلانی از چه اعتباری در نزد حضرت برخوردار است.در این رساله بر اساس روایات معتبر امام، می توان نتیجه گرفت که در دیدگاه حضرت، عقل از مراتب مختلفی برخوردار بوده و در هر مرتبه به سطحی از ادراکات و معارف دست می یابد. استکمال عقل و شکوفایی آن از طریق به کارگیری مراتب اولیه عقل، انجام طاعات و دوری از معاصی و پیروی کامل از اهل بیت (ع) میسر است و در مرتبه عقل استدلالی و برهانی، انسان می تواند با بهره از اصول اولیه و صورت های استدلالی به نتایجی معتبر در معارف دینی و از جمله مقوله توحید دست یابد و اعتبار این امورِ عقلی و برهانی، اعتباری ذاتی است.
بررسی عقل‎گرایی از دیدگاه ملاصدرا و عبدالجبار همدانی
نویسنده:
محبوبه پهلوانی‎نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همواره گرایش های فکری در عالم اسلام به دو قسم عمده گرایش های عقلی و نقلی تقسیم می شود. پیروان گرایش های نقلی، گروه های ظاهرگرایی چون اشاعره،مشبهه، مجبره و ... می باشند. در حالی که پیروان گرایش های عقل گرایانه را گروه هایی چون شیعه و معتزله تشکیل می دادند گذشته از نزاع تاریخی بر سر به کارگیری عقل یا نقل در فهم متون دینی در عالم اسلام،مسئله دیگر اختلاف گروه های عقل گرا در تفسیر گزاره های دینی بوده است که از آن میان می توان به فرقه معتزله در میان گرایش ها فکری عالم تسنن و برخی متکلمان و فلاسفه که خود را وامدار تفکر شیعی می دانستند اشاره نمود. در حقیقت، وجه بارز اشتراک میان این گروه ها اتفاق همه آنها بر موضع تاکید بر مسئله عقلانیت در حوزه دین بود به گونه ای که بسیاری از مستشرقان غربی(نک: مادلونگ،1375: 116، نیز نک: سبحانی،1383: 45) و به تبع ایشان برخی متفکران عرب (نک:سبحانی،1383: 34) به ریشه های مشترک فکری دو فرقه و تاثیر پذیری شیعه و معتزله از یکدیگر معتقد شده اند که در جای خود محل تامل و بررسی است. . بحث در پژوهش حاضر بر سر مسئله عقل گرایی در تفکر دو متفکر از دو فرقه شیعه و معتزله است. صدرالمتالهین متفکر شیعی و قاضی عبدالجبار متکلم معتزلی.از سویی در نظام تفکر وجود شناسانه صدرالمتالهین، عقل حقیقتی تشکیکی و دارای مراتب بوده که توانایی کشف تجلیات و ظهورات حقیقت هستی را دارد و اعلی مرتبه آن حضور در محضر معلوم و شهود عقلانی آن است و در این مرتبه است که حقیقت شرع با عقل پیوند می خورد . در حالی که در تفکر قاضی عبدالجبار عقل جلوه ای فربه و پررنگ داشته و نهایت مراتب آن معادل عقل استدلالی است. از این رو،عقل به کارگیری شده در نظام تفکری او عقلی محدود به فهم و تحلیل ظواهر بوده و وی همواره در پی هماهنگی گزاره های دینی با یافته های عقلانی خویش می باشد. برون داد اختلاف در نوع نگاه عقلانی به مسائل، شیوه عقل گرایانه قاضی و ملاصدرا را در تحلیل مسائل اساسی دینی به گونه ای واضح از یکدیگر متمایز می نماید. که در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت. با بررسی دقیق جوانب و مبانی تفکری هر دو فرقه می توان گفت که تعریف عقل و جایگاه عقل گرایی در هر یک از مکاتب مذکور متفاوت است. به عبارت دیگر، در حالی که عقل گرایی معتزلی بیشتر حول محور پاسخ گویی به سئوالات مطروحه دیگر گروه های کلامی و جدل با ایشان شکل گرفته بود مسئله عقل در نظام تفکر شیعی از اهمیت اساسی و بالذاتی برخوردار است که روایات وارده از معصومین علیهم السلام بیانگر همین معنا است. آنچه در این نوشتار به آن پرداخته خواهد شد مقایسه دو اندیشمند از این دو گروه در مسئله عقل گرایی است.
بررسی دیدگاه کیث وارد پیرامون زمانمندی خدا با تکیه بر آرای ملاصدرا
نویسنده:
فائزه زارعیان، فروغ رحیم پور، مهدی امامی جمعه، جنان ایزدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده یکی از مباحث برجسته‌ی الهیاتی پرداختن به صفت ازلیت خداوند است. درباره‌ی مبحث ازلیت دو دیدگاه وجود دارد: فرازمانی و زمانمندی. غالب فیلسوفان قرون وسطی و نیز فلاسفه‌ی جهان اسلام درباره‌ی ازلیت خداوند دیدگاه فرازمانی داشتند که براساس آن، خداوند موجودی غیر‌زمانمند فرض می‌شود که برای او درنظرگرفتن آغاز و انجام زمانی بی‌معناست. در دیدگاه زمانمندی که توسط برخی از فیلسوفان دین معاصر مطرح شده است، ازلیت خداوند رنگ‌وبویی زمانی می‌یابد و به این معناست که خدا در همه‌ی زمان‌ها بوده، هست و خواهد بود. این مقاله می‌کوشد با واکاوی آثار کیث وارد که در زمره‌ی فیلسوفان متأله معاصر قرار دارد، استدلال‌های او را در مقام توجیه زمانمندی خدا تحلیل نماید و بدین‌وسیله، تقریری روشن از دیدگاه او درخصوص ارتباط خدا با موجودات زمانمند ارائه کند. همچنین می‌کوشد با عرضه‌ی دیدگاه کیث وارد به نظام فلسفی ملاصدرا، به ارزیابی آرای وی بپردازد و درنهایت نشان دهد که براساس شیوه‌ی خاص حکمت صدرایی، چگونه می‌توان ضمن حفظ دیدگاه فرازمانی درباب ازلیت خداوند، تفسیر معقولی از ارتباط خدا با موجودات مادی ارائه داد.
صفحات :
از صفحه 51 تا 70
  • تعداد رکورد ها : 151