جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 62
بررسی تطبیقی مساله جبر و اختیار در مدرسه حله و اصفهان با تکیه به آرای خواجه، علامه ، فیض و فیاض
نویسنده:
روح الله حاجی محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جبر در افعال و یا اختیار داشتن انسان در کارهایش از مسائل و دغدغه‌های بشر بوده است. متفکران شیعه با توجه گرایش های مختلف کلامی از این امر غافل نبوده و به تبیین آن پرداخته‌اند. بررسی تطبیقی جبر و اختیار از منظر اندیشمندان مدرسه حله (خواجه نصیرالدین و علامه حلی) و اصفهان ( فیض و فیاض) مسئله اصلی این پایان نامه است. با توصیف و تحلیل عبارت های این اندیشمندان و مقایسه آنها می توان به هدف مذکور دست یافت. در مدرسه حلّه خواجه با گرایشات کلامی و با پذیرش تنها برخی از اصول فلسفی از جمله اصل علیت، امر بین الامرین را به علت قریبه در افعال که از سوی انسان است و به علت بعیده که همان اسباب فعل و از سوی خداوند است، تفسیر نموده است ، ولی علامه حلّی با روشی متفاوت و متأثر از معتزله تنها اختیار را در افعال انسان عقلاً ثابت نموده و اشاره ای به امر بین الامرین نکرده است . در مدرسه اصفهان که کلام شیعه با فلسفه ترکیب شده و فلسفه بر آن غلبه یافته است ، شرایطی را فراهم نموده تا متکلمان این مدرسه نیز با اصول و مبانی فلسفی به تقریر امر بین الامرین بپردازند . فیاض با تبعیت از خواجه ، امر بین الامرین را به علت قریبه و علت بعید در افعال تقریر نموده است ولی در نوع علت قریبه با خواجه تفاوت نظر دارد . ایشان علت قریبه را علت معده فعل قلمداد می‌کند که نتیجه آن فاعلیت معده برای انسان است. فیض با مشرب عرفانی همچون استادش ملاصدرا به تلفیق عرفان و فلسفه و کلام با روایات برآمده است و بنابر مبنای وحدت وجود، انسان را تجلی و ظهور خداوند می‌داند . در نتیجه فعل انسان را نیز تجلی فعل خداوند دانسته و فاعل حقیقی را خداوند می داند.واژگان کلیدی: مدارس کلامی، جبر ، اختیار ، امر بین الامرین ، خواجه نصیر الدین طوسی، علامه حلی، فیض کاشانی، فیاض لاهیجی
بررسی سندی و دلالی روایت” لَوْ عَلِمَ‏ ابوذر مَا فِي قَلْبِ سَلْمَان لَقَتَلَه” و نقد برداشت های نادرست
نویسنده:
محمد رنجبر حسینی، سعید بهادری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
مفهوم‌شناسی مقایسه‌ای حکمت الهی در اندیشه‌ی متکلمان امامیه (تا پایان قرن 8) و متون دینی
نویسنده:
محمد رنجبرحسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
واژه‌ی حکمت به لحاظ صرفی مصدر نوعی است که از مادّه‌ی حکم اشتقاق یافته، و حکم را لغویان به معنای منع، علم، فقه، عدل، دانسته‌اند. لذا با توجّه به ریشه‌ی حکمت، اصحاب لغت حکمت را نوع خاصی از حُکم می‌دانند که مانع از اخلاق ناپسند، جهل و فساد می‌شود.لفظ حکمت 20 بار و واژه‌ی حکیم هم 97 بار در آیات قرآن تکرار شده است.حکمت الهی در قرآن با توجّه به ریشه‌ی لغوی آن، تفسیر آیات به آیات، اقوال مفسّران برجسته شیعه و اهل سنّت، روایات تفسیری، به معنای گوهر دانش و معرفت متقنی است که خداوند در درجه‌ی اوّل آن را همراه با کتاب، نبوّت به پیامبران خود عطا فرموده تا جان‌های تشنه‌ی مردم را با زلال حکمت سیراب نمایند، و نیز خداوند به غیر انبیاء به هر کس که بخواهد بر اساس لیاقت وجودی، این خیر کثیر را نیز عطاء می‌کند، که سمت و سوی اکثر روایات غیر تفسیری ناظر به همین حکمت انسانی همانند لقمان حکیم می‌باشد.صاحب چنین معرفت و علم متقنی از منظر آیات و روایات فاعل حکیمی است که فعلش و گفتارش بهترین و متقن‌ترین فعل‌هاست و از هر گونه نقص ، سفاهت، قباحت، فساد، خطا و لغزشی به دور است. در اندیشه‌ی متکلمان امامیه (تا پایان قرن 8) حکمت الهی به عنوان صفتی از اوصاف افعال الهی قلمداد شده، در حالی که در متون دینی حکمت الهی و حکیم بودن به صفت علم و اوصاف ذاتی حق تعالی برمی‌گشت. مفهوم غالبی که متکلمان امامیه مذکور از حکمت الهی و حکیم بودن خداوند ارائه داده‌اند؛ همانا «اجتناب فاعل حکیم از هر گونه فعل قبیح» است که این معنا یکی از مهم‌ترین لایه‌های معنایی حکمت الهی است، چنین رهیافت معرفتی در اکثر استدلالاتمتکلمان مدّ نظر در مباحث گوناگون کلامی مشاهده می‌شود. این بن مایه‌ی معرفتی، مبنای نظری جاری دانستن مفاد قاعده‌ی حسن و قبح عقلی در باب افعال الهی است. همانگونه که پشتوانه‌ی نظری قاعده‌ی لطف نیز می‌باشد و در بحث آلام و شرور و نیز حکمت الهی با عنوان شاه کلید حلّ شبهات مطرح می‌باشد.این مفهوم از حکمت الهی «اجتناب از هر نوع فعل قبیح» بر واجب الوجود بودن حق تعالی ، کمال ذاتی وتنزیه خداوند از هر نوع نقص و پلیدی، استوار است که این مطلب هم با براهین پیشینی اثبات شده است.در نگاه متکلمان امامیه این دوره با عنایت به این لایه‌ی معنایی حکمت الهی، عبث بودن فعل، ظالم بودن، و نقض غرض از سوی خدای حکیم نفی شده است. ردّ پای این مفهوم از حکمت الهی تنها به علم کلام بسنده نمی‌شود بلکه حوزه‌های دیگر علوم اسلامی را همچون فلسفه، اصول فقه و حقوقرا در نور دیده است.جان کلام این که متکلمان امامیه این دوره با الهام از آیات و روایات و با امعان نظر به ریشه‌ی لغوی واژه حکمت، حکمت الهی را به معنای اتقان در نظام تکوین و تشریع می‌دانند. مسلماً امری و فعلی متقن است که از مولفه‌ی زیر برخوردار باشد.الف: آگاهانه و با علم تدبّر کامل انجام پذیرد.ب: به دور از هر گونه نقص، زشتی و سفاهت باشد.
گستره معنایی حکمت الهی در کلام امامیه
نویسنده:
محمود موسوی، محمد رنجبرحسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
حکمت الهی و حکیم بودن خداوند یکی از مبانی فکری متکلمان امامیه و راهگشای مباحث مهم کلامی است. ردپای انگاره حکیم بودن خداوند را می توان در مباحثی چون قاعده حسن و قبح عقلی، قاعده لطف، ضرورت بعثت انبیا و نصب امام، هدفمندی افعال الهی، آلام، اعواض، انتصاف و سایر مباحث کلامی یافت.متکلمان امامیه گاهی از حکیم بودن خداوند «اجتناب او از هرگونه فعل قبیح و اخلال در امر واجب» را اراده نموده اند که این مهمترین لایه معنایی از حکمت الهی است و با مفهوم عدل الهی یکسان گرفته شده است. در این مقاله سعی شده با رویکردی کارکرد گرایانه به مفهوم شناسی حکمت الهی در اندیشه متکلمان امامیه پرداخته که تا حدودی به دلیل این یکسان انگاری اشاره شود. بر اساس این انگاره هر نوع امر و فعل قبیح مانند: ظالم بودن، عبث بودن، کذب، نقض غرض و امور دیگر از خداوند حکیم سلب می شود.گاهی متکلمان امامیه با توجه به ریشه لغوی این واژه از حکمت الهی، اتقان صنع و فعل الهی را اراده نموده و در مواردی نیز به معنای معرفت افضل و حقیقی به همه اشیا دانسته اند. با بررسی اندیشه های متکلمان امامیه مشخص می شود که حکمت الهی نسبت به معنایی که از آن اراده می شود می تواند از صفات ذاتی یا فعلی خداوند باشد.
صفحات :
از صفحه 23 تا 37
آرا و اندیشه های کلامی شهید اول
نویسنده:
لعیا فرهودفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در فرهنگ ما همواره شهید اول محمد بن مکّی به دانش فقه مشهور بوده و ابعاد کلامی ایشان، چنان که باید مورد توجه و تحقیق قرار نگرفته است. از منظر کلامی و اعتقادی آثار شهید قرابت زیادی با آثار متکلمین حلَه دارد. شهید اول به مباحث عقلی، اعتقادی علاقه داشته و رسائل و مقالاتی در این زمینه به رشته تحریر آورده است و بیشترین دغدغ? وی مباحث راهنماشناسی است. استخراج و تنظیم مباحث کلامی این شهید بزرگوار ضمن روشن ساختن دیدگاه‏های کلامی وی، می‏تواند به روشن شدن فضای کلامی آن دوران و دغدغه‏های کلامی آن زمان کمک بسزایی بنماید. در این مقاله بر اساس روش توصیفی تحلیلی، آرا و دیدگاه‏های ایشان بیان می‏گردد. ایشان وجوب نبوت و امامت را با لطف بودن آنها و وجوب لطف بر خدا بیان می‏کند. او از همین طریق صفات و ویژگی‏های راهنمایان الهی را روشن می‏نماید.
علم پیشین الهی در حکمت متعالیه و بررسی آن در روایات
نویسنده:
علی زارعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مساله علم پیشین حق تعالی،از جمله مسائل مهم در حوزه معرفت دینی است. پیش فرض عقاید دیگر و اساس تشریع و ارسال رسل می باشد، حل شبهات قضا و قدر، جبر و اختیار وابسته به تبیین صحیح علم پیشین خداوند می باشد.سوال اصلی در این باب این است که چون علم از صفات حقیقی ذات الاضافه است پس برای تحقق نیا زمند وجود معلوم است بنابراین چگونه می توان گفت خداوند قبل از خلقت موجودات در مقام ذات به انها عالم است.در متون دین یعنی قران و روایات معصومین : اصل ان مورد تا کید قرار گرفته است و ان اینکه خداوند در مقام ذات،به نحو تفصیل به موجودات قبل از پیدایش انها عالم است.اما به نظر می رسد تبیین و تفسیر روشنی ازان ارائه نشده است که می توان گفت این عدم تبیین ان به خاطر غموض و دشواری ان است زیرا نیازمند مقدماتی است که هنوز برای اصحاب ائمه :در ان دوران واضح ومبرهن نبوده است، اما سخنان و معارف ناب ائمه هدی : راهگشای اندیشمندان مسلمان در طول تاریخ بوده است،و چه بسا هر دوره وزمانی گوشه ای از ان توسط متکلم یا حکیمی مبرهن وتبیین شده ا ست .متکلمین امامیه بر خلاف همتایان اشعری خود که قائل به زیادت ذات و صفات هستند با دریافت هایی که از سخنان بلند اهل بیت : گرفتند وان را سرمایه دریافت عقلی خود قرار دادند،قائل به عینیت ذات و صفات شدند و در محذورات متعدد قول اشاعره گرفتار نشدند،و سپس از راه ایات افاقی و انفسی صفت علم را برای خداوند اثبات کردند.حکمای بزرگی مانند شیخ الرئیس قدمهای دیگری برای اثبات علم پیشین خداوند به همه موجودات برداشتند اما شیخ الرئیس نتوانست این علم را در مقام ذات خداوند چنانکه که مطلوب روایات است اثبات نماید.همچنین شیخ اشراق علم حضوری خداوند به تمام موجودات را تبیین نمود،اما تفسیر وتصویری که ارائه کرده تنها برای علم فعلی حضرت حق قابل دفاع است و تبیین برای علم پیشین حق تعالی از کلمات او استفاده نمی‌شود.سر انجام صدرالمتالهین توانست با استفاده از قاعده بسیط الحقیقه به انچه مقصود اموزه های دین در باب علم پیشین است دست یابد.مضمون این قاعده در روایات مورد تاکید قرار گرفته است،روایاتی که خداوند را با اسماء احد، واحد، صمد معرفی می کند دلالت برصرافت و بسیط الحقیقه بودن حضرت حق دارند. بعلاوه روایات متعددی نیز بر عدم ترکیب وجزءپذیری خداوند صراحت دارند که نشان میدهد قاعده بسیط الحقیقه نقطه محوری برای نشان دادن هماهنگی کلام صدرا با روایات معصومین : در باب علم پیشین حق تعالی است.
رابطه ذات و صفات الهی از دیدگاه ابن­ میثم بحرانی
نویسنده:
محمد رنجبرحسيني، محمود موسوي، حامد هاشمي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رابطه ذات و صفات الهي، يكي از مهم ترين مباحث كلامي، فلسفي و عرفاني است كه درباره آن، نظريات گوناگوني ارائه شده است. ابن ميثم، متكلم، فيلسوف و عارف شاخص قرن هفتم، در بين نظريات ارائه شده، نظريه عينيت صفات با ذات را پذيرفته است، اما در تبيين فلسفه توصيف خداوند و وجود صفات او، اعتباري بودن اوصاف الهي را مطرح مي كند كه به نظر ميرسد نه تنها با نظريه عينيت، تناقضي ندارد، بلكه تبيين دقيقي از همان نظريه است. ابن ميثم، با الهام از بيان اميرالمؤمنين درباره نفي صفات، توصيف خداوند با اين اوصاف اعتباري را از مراتب آغازين معرفت حق مي شمارد و كمال اخلاص در معرفت را كه غايت سير عارف است، در نفي صفات از خداوند و لحاظ ذات او بدون در نظر گرفتن چيز ديگر، مي داند.
صفحات :
از صفحه 41 تا 58
آراء و اندیشه های راهنماشناسی استاد جوادی آملی
نویسنده:
محسن یوسفی کیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی آثار و اندیشه‏های متکلمان معاصر یکی از ضرورت‏هایپژوهشیدوران ما است .آیت الله جوادی آملی به عنوان یکی بزرگترین دانشمندان معاصر جهان تشیع، آثار ارزشمندی در زمینۀ تفسیر، علوم عقلی، اخلاق و عرفان، کلام، فقه و معارف حدیثی و نقلی از خود به جای گذاشته است. آثار گوناگون وی از جمله تألیفات تفسیری، بحث‏های کلامی فراوانی را در بر دارد . ضرورت علمی ایجاب می‏کند که اندیشه‏های کلامی ایشاندر عرصه‏های مختلف کاویده شود . لذا این پایان نامه با روش توصیفی- تحلیلیو به شیوه کتابخانه‏ای وبا تکیه بر آثار مکتوبایشان، در صدد بررسی آراء راهنماشناسی وی سامان یافته است که حاصل آن چنین است: استاد جوادی آملی در مباحث کلامی خود ضمن قبول دو روش عقلی و نقلی، توجه ویژه‏ای به دستاوردهای عقل داشته و معتقدند که اساساً بین عقل و وحی هرگز تعارضی واقع نخواهد شد. در میان منابع نقلی، آیات قرآن جایگاه خاصی در آثار ایشان دارد، به گونه‏ای که می‏توان از ایشان با عنوان متکلم قرآنی یاد کرد. او ضرورت وحی و رسالت را منحصر به حیات اجتماعی بشر و نیازمندی‏اش به قانون نمی‌داند و معتقد است انسان در تمام عرصه های زندگی خود نیازمند به تشخیص راهی است که از طریق احکام الهی حدود آن مشخص گردد. وی بر خلاف بسیاری از متکلمین که از اعجاز به عنوان راهی مستقل برای اثبات نبوت یاد می‏کنند، معتقد است که بدون ضمیمه شدن برهانی عقلی به معجزه، نمی‌توان نبوت مدعی پیامبری را اثبات کرد. قاعده لطف در نگاه ایشان به تنهایی برای اثبات نبوت و امامت کافی نیست، بلکه باید آن را به برهان حکمت ضمیمه نمود. وی عصمت انبیا و ائمه را ذاتی نمی‏داند، بلکه معتقد به اکتسابی بودن است. هم سنخی معجزه پیامبران و کرامت ائمه و اولیا یکی دیگر از نظرات اوست، با ملاحظه این نکته که معجزه با تحدی و ادعای پیامبری همراه است. بحث‏های مبسوط و عالمانه حول آیات مربوط به موضوع امامت و نیز پاسخ‏های متقن و دقیق به اشکالات متکلمین اهل سنت، از برجستگی‏های مباحث کلامی ایشان به شمار می‏آید. پاسخ به اشکالات و شبهات گوناگون در عرصه علم کلام به ویژه مباحث مهدوی نشان از احاطۀ علمی سرشار وی به منابع غنی اسلامی است و در پایان، از منظر ایشان ولایت فقیه یک مسئله کلامی است که در امتداد امامت قرار دارد.
بررسی آراء و اندیشه های شیخ مفید در زمینه خداشناسی
نویسنده:
جمال الدین حسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آرای شیخ مفید (قدس سره) در زمینه های مختلف علمی مخصوصا علم کلام، همواره مورد توجه علمای دین و سایر پژوهش گران بوده است. اما به شکل جامع و طبقه بندی شده کمتر مورد توجه بوده است. هدف این پایان نامه تنقیح و طبقه-بندی آرای ایشان در زمینه مسائل خداشناسی می باشد. این تحقیق با روش توصیفی ـ تحلیلی و شیوۀ گردآوری کتابخانه ای سامان یافته و به نتایج زیر دست یافته است:شیخ مفید در زمینه استنباط و اثبات مسائل خداشناسی از روش های متنوع نقلی و عقلی به فراخور هر بحث، بهره برده است. تعامل شیخ با عقل نشان از اعتبار کارکردهای سه گانه عقل ـ نظری، عملی و ابزاری ـ نزد ایشان دارد؛ به طوری که در تعارض عقل قطعی با نقل باید دلیل نقلی ـ اعم از ظواهر قرآن و خبر واحد ـ طرح یا تأویل گردد.در بحث شناخت خدا شیخ مفید قائل به عقلی بودن وجوب معرفت اللّه به عنوان اولین تکلیف الهی می باشد. وی راه رسیدن به معرفت را صرفا اکتسابی و از طریق نظر و استدلال می داند. لذا وجوب نظر از باب مقدمه واجب، می باشد. وی در همین راستا اقدام به اثبات صانع از طریق برهان حدوث نموده است.در مسئله صفات الهی از نظر شیخ مفید صفات خدا یا همان اسماءالله از مقوله الفاظ بوده و مغایر با موصوف می باشد، و نامیدن خداوند به یک اسم، منوط به ورود آن اسم در متون دینی است. مذهب شیخ در زمینه وجودشناسی و معناشناسی صفات الهی منطبق بر آموزه "إخراج از حد تعطیل و تشبیه" می باشد. لذا در زمینه صفات نفسی، قائل به عینیت این صفات با ذات بوده و در زمینه معناشناسی صفات الهی بر دیدگاه "اثبات بدون تشبیه" تاکید دارد. از این رو ایشان قائل به مجازی بودن صفات خبریه بوده و صفت اراده را نیز مجازی می داند.کلیدواژه: آرای کلامی، شیخ مفید، روش شناسی، معرفت الله، اسماء و صفات، وجودشناسی، معناشناسی.
آراء کلامی ابوالفتح کراجکی
نویسنده:
محسن زارع پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
محمّد بن علی بن عثمان مشهور به ابوالفتح کراجکی، یکی از بزرگان فقها و متکلّمان شیعه در قرن پنجم است؛ در این نوشتار با بررسی حدود 10 اثر کلامی مرحوم کراجکی? (اعمّ از کتاب و رساله) نمایه‏ای از آراء و اندیشه‏های کلامی وی در مسأله خداشناسی (ذات، صفات، افعال)، مسأله راهنما شناسی (نبوّت و امامت) عرضه شده است. وی پس از پرداختن به لزوم تحقیق در اصول دین در صورت تمکّن، به بیان برخی براهین در اثبات خداوند و اثبات وحدانیّت وی، همچون برهان تمانع، پرداخته است. قائل است تمامی اسامی خداوند از نوع صفات است و خداوند فاقد اسمی است که در آن وصفی نباشد. کراجکی? اسما و صفات الهی را توقیفی می‏دانند. مسأله بداء، حدوث و قدم عالم، قضا و قدر و شرح و تفسیر صحیح برخی روایات وارده در این باب، شبهاتی پیرامون عدل الهی، تفاوتهای عقیدتی جبریّون با فرقه محقّه، قاعده اصلح و برخی شبهات ملحدین در حوزه افعال الهی از دیگر مباحث مطرح شده در آثار این متکلّم گرانقدر است.وی در بحث نبوّت خاصّه نیز به بیان ادلّه اثبات نبوّت رسول خدا? پرداخته و به بیان برخی معجزات، ارهاص‏ها، برخی وجوه اعجاز قرآن و بعضی بشارتهای موجود در عهدین نسبت به نبوّت پیامبر خاتم? پرداخته است.بحث امامت به اصل یا فرع بودن مسأله امامت، وجوب امامت، عصمت امام، اثبات امامت امیرالمومنین? و تفضیل ایشان بر سایرین، اثبات امامت سایر ائمّه?، اغلاط فاحش عامّه در مسأله امامت، فلسفه غیبت امام زمان، عدم تنافی غیبت با فلسفه امامت و توجیه عمر طولانی امام زمان? پرداخته است.شایسته ذکر می‏باشد که در آثار مرحوم کراجکی? مباحث چندانی پیرامون معادشناسی به چشم نمی‏خورد.
  • تعداد رکورد ها : 62