جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 61
ساحت وحیانی دین از منظر سنت گرایان و نواندیشان دینی معاصر ایران
نویسنده:
علیرضا فرهنگ قفهرخی، احسان قدرت الهی، سعید بینای مطلق
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
منظور از ساحت وحیانی دین، مجموعه ویژگی‌هایی است که دین در بدو شکل‌گیری کسب می‌کند. این ساحت به طور معمول، شامل اموری همچون مبانی ایمانی، متون مقدس، سنت بنیان‌گذار، تعالیم و مناسک اولیه می‌شود. اندیشمندان روزگار ما مبتنی بر خاستگاه‌ های فکری خود، طیف وسیعی از دیدگاه‌ ها را نسبت به این امور دارند، به گونه‌ای که در یک سر طیف، دین وحیانیْ کامل، معصوم، خدشه‌ ناپذیر و ابدی انگاشته می‌شود و در سر دیگر، به عکس، انسانی، زمانی و قبض‌ و بسط‌پذیر در نظر گرفته می‌شود. ساحت وحیانی دینْ شالوده و نظام یک دین را پایه‌ ریزی می‌کند؛ در نظر سنت‌گرایان، این ساحت از دین، الاهی، مقدس و مقدر است و ریشه در عالم جبروت، یعنی در مبدأ و رجعت‌گاه آخرت‌شناسانه‌ی دین دارد. اما نواندیشان دینی اکثرا ویژگی‌های بشری را به این ساحت نسبت می‌دهند و آن را به‌ منزله‌ی نهال دین تلقی می‌کنند که نگرش بنیان‌گذار دین به جهان را می‌نمایاند و پس از او رشد و تکامل می‌یابد. در ادامه، به تطبیق مؤلفه‌های مهم این دیدگاه‌ها پرداخته، اختلاف‌ها و شباهت‌های آن‌ها را فهرست می‌کنیم.
صفحات :
از صفحه 75 تا 92
«افلاطون الاهی»؛ تفسیر الهیاتی پروکلوس از گفت‌وگوهای افلاطون
نویسنده:
رضا کورنگ بهشتی، سعید بینای مطلق، علی کرباسی زاده اصفهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
هدف از این مقاله تحلیل و بررسی تفسیر الهیاتی پروکلوس از گفت‌وگوهای افلاطون است. رویکرد الهیاتی به افلاطون ویژگیِ شاخص مرحله‌ی نهایی مکتب نوافلاطونی است. نظام‌یافته‌ترین و کامل‌ترین صورت‌بندی این رویکرد را در اثر سترگ پروکلوس، یعنی الهیات افلاطونی می‌توان یافت. پروکلوس در این اثر، دیدگاه الهیاتی خود درباره‌ی افلاطون را طی سه گام تبیین می‌کند. وی در گام نخست، ادعا می‌کند که افلاطون تنها کسی است که موضوع راستین الهیات به‌مثابه‌ی فلسفه‌ی اولی را مشخص و روش معرفت‌شناسی مطابق با آن را معین ساخته است. در گام دوم، پروکلوس با طرح ایده‌ی انواع مختلف گفتمان‌های الهیاتی، می‌کوشد اثبات کند که اهتمام اصلی افلاطون در سراسر آثارش، الهیات بوده و تعالیم الهیاتی او با تعالیم الهیات‌دانان سنت دینی یونان باستان کاملاً هماهنگ است. پروکلوس در گام سوم، ادعا می‌کند که بخش دوم گفت‌وگوی پارمنیدس افلاطون، حاوی کل نظام الهیاتی وی است و گفت‌وگوهای دیگر افلاطون را باید با ارجاع به این رساله، که در واقع نوعی الهیات سیستماتیک است، تفسیر کرد.
صفحات :
از صفحه 89 تا 114
مبانی معرفت شناختی گردش دورانی اسلیمی و ختایی ( بر مبنای آرای ابن سینا و سهروردی)
نویسنده:
محمد هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نقوش اسلیمی و ختایی در آنچه طراحی سنتی ایرانی نامیده می شود عناصر اصلی و غالب بر طرح را تشکیل می دهند. این نقوش در قرون اولیه پس از اسلام با سرعت گسترش یافتند ودر دوره های تیموری و صفوی به اوج خود رسیدند. با تامل در شیوه طراحی و زمینه پیدایش این نقوش و همچنین شیوه ترسیم آن ها اینگونه به نظر می رسد کهمی توان برای اسلیمی و ختایی علاوه بر کارکرد تزیینی،کارکرد مفهومی یا معنایی را نیز دنبال کرد. در این نوشتار ضمن بررسی تاریخچه پیدایش اسلیمی و ختایی، مبانی معرفت شناختی گردش یا حرکت – خاصه گردشدورانی – نزدحکمای متقدم و ابن سینا و سهروردی مورد بررسی قرار گرفته است. خوانش گردش دورانی نقوش بر مبنای آرای ابن سینا و سهروردی و ارتباط حرکت نقوش با حسن و عشق از دیگر مباحث طرح شده در این پژوهش است. حکما که هم تحت تاثیر بستر فرهنگی خویش هستند و هم به نحو جدی تاثیر گذار بر آن، به نحو کارآمدی می توانند در دسترسی ما به بخشی از لایه های معنایی نقش مایه ها موثر باشند. این پژوهشبا رویکردی حکمی و به روشی توصیفی – قیاسی بر اساس اصل کلی حرکت و گردش به خوانش نمونه ای از حرکت یعنی گردش دورانی از نقوشی تکرار شونده در طراحی سنتی ایرانی می پردازد.
فلسفه ی طب سنتی ایرانی بر مبنای آرائ ابن سینا و سید اسماعیل جرجانی
نویسنده:
نجمه مقدس
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امروزه با گسترده‌ترشدن اقبال عمومی به طب سنتی در ایران بحث های زیادی پیرامون علم‌بودن دانش طب سنتی میان منتقدان و مدافعان این دانش صورت می‌گیرد؛محققان عرصه‌ی پزشکی در حال حاضر نگاهی عمیق‌تر از گذشته به طب سنتی از خود نشان می‌دهند. یکی از اشکالات اساسی این مباحث این است که قبل از پرداختن به علم بودن یا نبودن این حوزه، معیارهای علم بودن به طور دقیق مشخص نشده است. تعیین معیار برای علم بودن از اصلی ترین مسائل فلسفه‌ی علم به شمار می‌رود. فیلسوفان علم تا کنون معیارهای مختلفی ارائه کرده اند. می‌توان گفت اولین و مشهورترین معیار ارائه شده که عموماً مبنای کار دانشمندان قرار گرفته است، معیار استقراگرایان است که اتکاء بر مشاهده‌ی تجربی، آزمایش و استقرا را معیار علم بودن یک حوزه از دانش معرفی می‌کند. یکی دیگر از مهم‌ترین نظریه‌ها در باره‌ی این مسأله در قرن بیستم نظریه‌ی کارل پوپر می‌باشد که ضمن نقد استقراگرایان، ابطال‌پذیری را تنها معیار برای علم‌بودن معرفی می‌کند. سومین نظریه‌ی مطرح در این عرصه که می‌توان آن را مهم‌ترین و تأثیرگذارترین این نظریه‌ها در فلسفه‌ی علم قرن بیستم دانست نظریه‌ی تامس کوهن است که ضمن نقد معیارهای پیشین، پارادایم‌داشتن را تنها معیار برای علم‌بودن معرفی می‌کند.این پژوهش ابتدا با بررسی آراء ابن سینا و جرجانی به تبیین مبانی فلسفی دانش طب سنتی خواهد پرداخت و سپس قابلیت تطبیق مفاهیم بنیادین طب سنتی با علم جدید را مورد واکاوی قرار خواهد داد؛ در نهایت با تحلیل سه نظریه‌ی نامبرده پیرامون مسأله‌ی تحدید یعنی استقراگرایی، ابطال‌گرایی و واجدیت پارادایم نشان خواهد داد که دانش طب سنتی بر مبنای معیارهای نامبرده علم می‌باشد.
جایگاه ریاضیات در هستی شناسی افلاطون
نویسنده:
مریم دامادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ریاضیات و فلسفه نزد افلاطون از یکدیگر جدایی ناپذیرند. ازاین رو دیدگاه وی درباره ی ریاضی استوار بر نظر اودرباره ی وجود است. این یگانگی و پیوند را می توان هم در دیدگاه وی درباره ی عدد(برای مثال در گفت و گوی پارمنید) و همدر خصوص جایگاه ریاضیات به عنوان دانشی از دانشهای اعدادی مشاهده کرد.پرداختند (متافیزیک، آلفا، فصل ?). اما مقصود « صورت » به اعتقاد ارسطو فیثاغوریان و افلاطونیان اولین کسانی بودند که بهبا آنچه افلاطون از صور – ایده ها – و ارسطو از علت صوری یا صورت مراد می کنند، بسیار متفاوت « صورت » فیثاغوریان ازاست.فیثاغوریان تناسب ترکیب عناصر در اشیاء را اصل صوری اشیاء می دانستند و کیفیات مختلف مثل خیر، زیبایی،بی نهایت، شادی و... را بر مبنای این نسبت ها توضیح می دادند.بنابراین ریاضیات نزد ایشان به گونه ای هستی شناسی است. افلاطون با آنکه صور را به عنوان هستنده های جاوید و ثابتجهان معقول لحاظ می کرد، اما همچنان وساطت ریاضیات را در هستی و شناخت اشیاء مادی باور داشت. او در این راه ازاندیشه ی ریاضی فیثاغوری بهره برد. به گفته ی ارسطو برای افلاطون اعداد واسطه ی بین ایده های واحد و ثابت ومحسوسات متکثر و فانی اند. اما با وجود این اعداد هستنده های حقیقی اند و نه کمیتی برای دیگر هستنده ها.
نقش عشق در تکامل انسان از دیدگاه سعدی در غزلیات و مقایسه آن با دیدگاه افلاطون
نویسنده:
اختر آقاجونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عشق ودیعه ای الهی است که در وجود انسان نهاده شده و با ذات فطرت وی عجین شده و انسان پیوسته به دنبال معبود و معشوق حقیقی بوده است. از همین رو مولانا می گوید: ناف ما بر مهر او ببریده اند عشق راه رسیدن انسان برای رسیدن به سعادت و کمال را میسر می سازد و در حقیقت خداوند آدمی را خلق کرده تا عاشق باشد و تفاوت انسان با فرشته در این است که فرشته از درک عشق عاجز است و عشق خاص انسان است و از روز ازل در وجود او نهاده شده است.عشق و خواستگاه آن، از مباحث بسیار جالبی است که در تمام مکتب های عرفانی و مشرب های ذوقی از آن صحبت شده است. «عشق»، «محبت» و«هوی » کلماتی هستند که ما در زبان عربی و فارسی برای بیان اشتیاق شدید به کار می‌بریم. کلمه‌ی «عشق» در ادبیات عربی و فارسی دارای اهمیت بسیاری است. «اروس» نزد یونانیان باستان خدای عشق بوده، اما نزد افلاطون «اروس» تجسم عشق به فرزانگی است. افلاطون از مهم ترین فیلسوفانی است که درباره‌ی عشق سخن می گوید. دیدگاه وی در باب عشق که به عشق افلاطونی معروف شده است از قوی ترین و ماندگارترین نگرش های عرفانی، فلسفی در باب عشق است. به نظر افلاطون «اروس» در روح انسان نفوذ کرده حسرت کمال را در او ایجاد می‌کند. وی در« مهمانی» صعود پله پله از امور جسمانی به روحانی را بیان می‌کند. عشق واسطه ای است که در این صعود عاشق را از مراحل پست به مراحل والا هدایت و تربیت می‌کند. غایت این راه وصول به زیبایی فی نفسه است . افلاطون در «فایدروس» عشق را از اقسام چهارگانه جنون الهی برمی‌شمارد و معتقد است تنها جنون عشق است که ما را به موطن ملکوتی و آسمانی‌مان باز‌می‌گرداند.هر که هوایی نپخت یا به فراقی نسوخت آخر عمر از جهان چون برود خام رفت(سعدی،1377: 128)سعدی نیز مانند افلاطون از این جهان خاکی با همه‌ی کمبودها و نارسایی‌ها و زشتی و زیبایی‌های ناپایدار آن آغاز می‌کند تا به ملکوت ایده‌ها یا مُثل آسمانی جاوید برسد. عشق او از مخلوق آغاز می‌شود، اما سرانجام به خالق می‌رسد. در نظر سعدی عشق شرف آدمی است. عشق او بازیچه‌ی هوا و هوس نیست. امری بسیار جدی است. عشق پاک و عشق تمامی است که برای مطلوب از وجود می‌گذرد و خود را برای او می‌خواهد نه او را برای خود. افلاطون نیز عشق جسمانی را تقبیح می‌کند و معتقد است که عاشق پست، بدن را بیش از روح دوست دارد. در نظر وی همانند سعدی، عشق که جانمایه‌ی شعر است اگر وسیله‌ای برای تربیت و اخلاق تلقی نشود متضمن کمالی نخواهد بود. شیخ عشق را نه یک تجلی غریزه در دوران جوانی بلکه یک مسیرکمال و تکامل در تمام مدارج زندگانی تلقی می‌کند. شیخ شیرین سخن، نظر در رخ خوبان را حلال شمرده بر آن است که :نه حرام است در رخ تــو نظر
تأویل‌های فلاسفه اسلامی از نظریه مُثل افلاطونی
نویسنده:
مرضیه میرزاحسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفکر، مختص انسان و نشانه برتری آدمی نسبت به سایر موجودات است. این موهبت الهی که با آغاز زندگی بشری آغاز شده و تا پایان آن نیز ادامه دارد در طول تاریخ بشر، حضوری نقش آفرین داشته است و آدمی را در راه کشف حقایق عالم یاری رسانده است. نظریه مُثل که یکی از ارزنده ترین یافته های تفکر بشری است حکایت از حقیقتی دارد که اولین بار به لسان یونانی افلاطون به صورت مستدل، مدون شد و پا به عرصه تفکر فلسفی گذاشت. بر طبق این نظریه ـ که مهم ترین و بنیادی ترین نظریه افلاطون است و پایه و اساس فلسفه وی محسوب می شود ـ عالم محسوس اصل و حقیقتی دارد که مثال و نمونه کامل آن است. درواقع موجودات عالم محسوس ظواهر و سایه های حقایق ازلی و عقلی ای محسوب می شوند که لایتغیر، مطلق و زوال ناپذیرند و فقط با نور عقل قابل مشاهده اند. این نظریه در فلسفه اکثر فیلسوفان مسلمان مطرح شده و اکثر ایشان قسمت یا قسمتهایی از فلسفه خویش را به بررسی آن اختصاص داده اند. اما اینکه نظریه افلاطون چرا در فلسفه فیلسوفان مسلمان وارد شده و این نظریه چه جایگاهی را در فلسفه اسلامی به خود اختصاص داده است جای بسی تأمل و بررسی دارد که پژوهش حاضر عهده دار این مهم است. به طور مختصر می توان گفت که همه فیلسوفان اسلامی در مورد نظریه مُثل متفق القول نبوده و نظر یکسانی ندارند؛ ابن سینا از جمله منتقدان این نظریه است درحالیکه سهروردی و ملاصدرا از پیشگامان اثبات این نظریه اند. البته باید توجه داشت که در هر دو صورت ـ یعنی نفی و اثباتی که توسط فیلسوفان مسلمان صورت پذیرفته است ـ تأویل و تفسیر خاصی از نظریه مُثل مطرح شده و هر یک از فیلسوفان بر مبنای چهارچوبهای فلسفی خویش در جهت اثبات یا انکار این نظریه برآمده اند. به طور مثال ابن سینا نظریه مُثل را که نزد افلاطون کلیات قائم به ذات است را به کلی طبیعی تأویل نموده و نهایتاً اشکالات فراوانی را به این نظریه وارد ساخته است. ولی ملاصدرا که به اشکالات ابن سینا نیز پاسخ داده است با دلایل فراوان از جمله حرکت جوهری یا بحث ادراک، سعی در اثبات این نظریه داشته و حقیقت نظریه مثل را به عنوان یک اصل اعلای فلسفی پذیرفته و جزء لاینفک فلسفی خویش قرار داده است. به عقیده نگارنده کلیت و حقیقت این نظریه مربوط به زمان ومکان خاصی نیست و قابلیت مطرح شدن در فلسفه هایی چون فلسفه فیلسوفان مسلمان را دارد ولی با توجه به مشکلات توحیدی و معرفتی ای از قبیل تعدد قدما و چگونگی ارتباط عالم محسوس و معقول و... که گریبان گیر نظریه مثل افلاطونی است این نظریه در فلسفه اسلامی توسط فیلسوفان مسلمان تأویل و تفسیر شده تا هماهنگ با مبانی و ساختارهای فلسفی آنان گشته و مشکلات متعددی را مرتفع سازد.
شرح و بسط پروکلوس از اشارات افلاطون به مسئلة شرور و نسبت آنها با عنایت و فاعلیت الهی
نویسنده:
رضا کورنگ بهشتی,سعید بینای مطلق,علی کرباسی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هرچند نزد افلاطون نظریة منسجمی دربارة مسئلة شرّ دیده نمی شود، اما در آثار او پاره هایی هست که برای افلاطونیان بعدی، دستمایه ای برای بسط و پرورش چنین نظریه ای شد. پروکلوس، برجسته ترین فیلسوف مکتب نوافلاطونی متأخر است که نظریه اش به دیدگاه مرجع نوافلاطونیان دربارة مسئلة شرّ بدل شد. وی در مواجهه ای انتقادی با پیشینیانش می کوشد که شرح و تبیینی وحدت انگار از اشارات افلاطون به مسئلة شرّ ارائه دهد. بر اساس تبیین وی مراتب عالی هستی، خیر و فقط علّت خیرند. شرّ واقعیتی ضروری است اما تنها به نحو نسبی، جانبی، بالعرض و آویخته به خیر تحقق دارد و تنها در مرتبة باشندگان جزئی یافت می شود. هستی بالعرض شرّ، علت وجودبخش ندارد بلکه پیدایی اش به سبب ناهماهنگی افعال نیروهای متعدد موجود مرکب جزئی است. آویختگی و آمیختگی هستی شرّ به خیر چنان است که به رغم ضدیتش با خیر، در تحقق خیر کل مشارکت دارد و از این رو با عنایت و فاعلیت مطلق الهی قابل جمع است.
افلاطون و راولز: عدالت در فرد یا در جامعه
نویسنده:
محمدجواد موحدی,سعید بینای مطلق
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم عدالت، آن گونه که در کتاب جمهوری آمده است، برای افلاطون، مفهومی انتزاعی و زاییدة ذهن است که سقراط با استفاده از روش مامایی اش می کوشد تا آن را خلق کند. در واقع، افلاطون اگرچه بحث راجع به عدالت را از منظر بیرونی آغاز می کند، امّا غرض اصلی او، بررسی تمام نمای ساختار درونی نفس انسان است و به دنبال آن بررسی طبقات اجتماعی، تا بدین وسیله ماهیت عدالت را روشن کند. در مقابل، راولز به واقعیت های جامعه نظر دارد و شرایط اقتصادی و اجتماعی کنونی جوامع برای او حائز اهمیت هستند. راولز در دو کتاب «نظریه ای دربارة عدالت» و «عدالت به مثابه انصاف»، ماهیت عدالت را با توجه به واقعیت های اقتصادی و اجتماعی جوامع مورد بررسی قرار می دهد و نگاه او به عدالت، به مراتب کمتر از نگاه افلاطون، جنبة روان شناختی دارد. در این مقاله از یک سو، مزایای مفهوم «عدالت به مثابه انصاف» راولز را با مزایای مفهوم عدالت نزد افلاطون مقایسه می کنیم و از سوی دیگر، بررسی خواهیم کرد که آیا راولز نیز مانند افلاطون به تحلیل سه جزئی از عدالت پرداخته است و یا اینکه می توان از نظریة او راجع به عدالت چنین تحلیلی را اتخاذ کرد؟
  • تعداد رکورد ها : 61