جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 124
مبانی عقلی و نقلی ولایت تکوینی
نویسنده:
محمود موسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
صفحات :
از صفحه 169 تا 202
نبوت از نگاه صدرا و موسی بن میمون
نویسنده:
مسعود صادقی، محمود موسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
قاعده لطف و بررسی مبانی آن در آیات و روایات
نویسنده:
جمال‌الدین موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
لطف، یکی از قاعده‌های مهم و تاثیر گذار در علم کلام بوده و عبارت است از هر آن چه که مکلف با آن به انجام فعلِ طاعت نزدیک ، و از معصیت دور گردد و در اصلِ توان مکلف بر انجام فعل، دخیل نبوده و به حد اجبار نرسد.معتزله از طرفدران این قاعده هستند و اکثر آنان فعل لطف را بر خداوند واجب می‌دانند. اشاعره در مقابل، منکر این قاعده بوده و اساسا چیزی را بر خداوند واجب ندانسته و به تبع ، لطف را نیز بر خداوند واجب نمی‌دانند.اکثر علمای امامیه، قائل به وجوب لطف بر خداوند هستند و مسائلی مانند وجوب نبوت و وجوب وجود امام معصوم در هر عصر و زمان را با آن اثبات می‌کنند.کاربرد این قاعده در علم کلام گسترده بوده و کسانی که قائل به وجوب لطف هستند وجوب تکلیف شرعی، حسن آلام ابتدایی، وجوب وعده و وعید، وجوب عصمت انبیا، وجوب بعثت انبیا و وجوب نصب امام را با این قاعده اثبات می‌کنند.کاربرد این قاعده در علم کلام گسترده بوده و کسانی که قائل به وجوب لطف هستند وجوب تکلیف شرعی، حسن آلام ابتدایی، وجوب وعده و وعید، وجوب عصمت انبیا، وجوب بعثت انبیا و وجوب نصب امام را با این قاعده اثبات می‌کنند.آیات فراوانی از قرآن وجود دارد که به غایات و مبادی لطف اشاره دارد اما اکثر آن‌ها دلالت بر وجوب لطف بر خداوند ندارد.روایات زیادی در باب بعثت انبیا و خالی نبودن زمین از حجت خدا وجود دارد که دلالت بر لطف بودن این افعال از جانب خدای متعال می‌کند ، اما دلالت بر وجوب این افعال، و وجوب هر گونه لطف از جانب خدای متعال ندارد.
آراء و اندیشه های کلامی فضل بن شاذان
نویسنده:
محمد سودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی اندیشه‌های متکلّمان بزرگ جهان تشیع، از جهات مختلفی حایز اهمیّت می باشد؛ چراکه این بررسی‌ها در وهل? نخست، راه پیموده شده توسط بزرگان را به دیگران می نمایاند و از دیگرسو، مسیر باقی مانده نیز روشن می شود. در مرحل? بعد، این بررسی‌ها به ما این امکان را می دهد که آگاهی از میزان پیشرفت علم کلام در زمان‌های مختلف و شیوه‌های متفاوت ارائه شده در هر زمان را به دست آوریم. در میان متکلمان بزرگ، اندیشمندان دور? حضور، به دلیل هم‌عصریشان با اهل بیت رسول خدا(ص) و عرض? دیدگاه‌های خود و دیگران به محضر حضرات معصومین(ع) و هم چنین به دلیل این که بسیاری از مسایل اولیّ? کلامی توسط آنها مطرح شده و یا مورد نقد و بررسی قرار گرفته است، در مقایسه با سایر اندیشمندان و متفکران حوز? علم کلام، از جایگاه ویژه ای برخوردارند. از این رو ما نیز درصدد برآمدیم تا با بررسی دیدگاه‌ها و اندیشه‌های کلامی یکی از این بزرگواران؛ یعنی جناب فضل بن شاذان(ره)گامی در این مسیر برداریم. بررسی اندیشه‌های کلامی جناب فضل بن شاذان (سوای موارد یاد شده) از جهت دیگری نیز دارای اهمیّت می باشد. او به گفت? خود، پرورش یافت? مکتب دو گروه از بزرگان اصحاب ائمه(ع) می باشد. گروه نخست متکلّمان زبردست و حاذقی چون هشام بن حکم و یونس بن عبدالرحمن است و گروه دوّم، محدّثان ارجمندی چونان أبن أبی‌عمیر، صفوان بن یحیی و ابن فضال می باشد. آشنایی با این بزرگواران و شاگردی در محضر و مکتب ایشان، از فضل متکلّمی ساخت که تمامی افکار و اعتقاداتش مطابق با اندیشه‌های امامان بزرگوار(ع)است. در نوشتار حاضر ضمن آشنایی اجمالی با زندگانی و شخصیّت علمی جناب فضل (ره)، با بررسی روایاتی که فضل به عنوان راوی در سند آن روایات قرار دارد، و همچنین با بررسی آثار کلامی منسوب به ایشان، با آراء و اندیشه‌های کلامی وی در مورد توحید، نبوت، امامت و فلسف? احکام آشنا خواهیم شد.
بررسی مناقشات ریچاردداوکینز درباره وجود خداوند
نویسنده:
نفیسه سموعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله به معرفی افکار و آراء زیست شناسی انگلیسی به نام ریچارد داوکینز اختصاص دارد . داوکینز به بحث‌های الاهیاتی توجه نشان داده و به صورت پر شوری از دانش تخصصی خود در جهت انکار وجود خدا و مناقشه در مدعیات دین بهره می‌برد . وی دانشمندی است که با تاکید بر تقریر الحادی از تکامل‌گرایی و البته به سبب سایر اصولی که به عنوان مبنای تفکر خود برگزیده است، به شدت بر نفی خدا اصرار دارد . این نوشتار بر آن بوده تا روشن سازد که تصویر مورد مناقشه ی او از خداوند با تلقی ادیان توحیدی از خدا تطابق ندارد و براهین خداشناسی مخدوش شده توسط او نیز با آنچه در تقریر اصلی این براهین مشهود است تفاوت بسیاری دارد. بررسی ورفع مناقشات این ملحد مشهور بیش از هر چیزی به شناخت مبانی فکری وی وابسته است که در این میان تکامل‌گرایی زیستی یا داروینیسم از اصلی ترین آن ها به شمار می‌رود . علاوه بر این مبانی دیگری چون خرد‌گرایی، علم‌گرایی، طبیعت‌گرایی وانسان‌گرایی نیز برای وی برشمرده شده و همگی مورد نقد قرار گرفته اند . این نوشتار به روش بحث و مناقشه ی داوکینز و موارد خاص در آراء و اندیشه های وی از قبیل تلقی او از مقولاتی چون خدا، دین و اخلاق نیز به صورت اختصاصی پرداخته تا روشن شود این نگرش های برخاسته از مبانی پیش گفته به چه آسیب ها و لغزش هایی مبتلاست . نگاه ویژه ی داوکینز به خدا در چند زمینه قابل بررسی قلمداد گردیده است، از جمله آن که تعریف و تلقی او از خدای ادیان لغزش های بسیاری در آرای وی را به بار آورده و نیز گزارش های او از براهین اثبات وجود خدا که وی مدعی ابطال آن هاست و آنچه وی تحت عنوان برهان بر نفی خدا ارائه نموده است و آن ها را بی کم و کاست صحیح می‌داند، همگی هم از حیث شیوه هم از حیث محتوی باآسیب های بسیار همراه است. مقوله ی دین نیزکه در آثار وی با تعریف وتحلیلی خاص مطرح شده و عموماً وجوه کارکردی آن مورد نقد قرار گرفته واساسا محصول تکامل معرفی شده، تحت دو عنوان مدل تکاملی دین ونظریه ی ممتیک دین به نقد کشیده شده است.داوکینز نگاه ویژه ای به اخلاق نیز داشته که از بحث برانگیز ترین نظریه پردازی های وی به حساب می‌آید.اخلاق انسانی همواره چالش بزرگی برای تکامل گرایان محسوب می‌شده که داوکینزبا ارائه ی تحلیلی کاملا مادی از آن سعی در برطرف نمودن این چالش نموده تا مشکل عمده ی تکامل‌گرایی زیستی در ناتوانی از تبیین اخلاق برمدار انگاره های داروینی را از پیش رو بردارد حال آن که حاصل این تلاش بر ناتوانی تکامل‌گرایی از غلبه بر این چالش صحه می‌گذارد. به دلیل شیوه ی مغالطه گرانه‌ی داوکینز در طرح محتوای مباحث تلاش گردیده تا در این نوشتاربه منظور نقد مناقشات داوکینز هم به مشکلات روشی وهم به مشکلات محتوایی آراء وی پرداخته شود. نهایتا با نگاهی دوباره به پرسش اصلی این پژوهش در خصوص محتوای مناقشات داوکینز فرضیه ای که پژوهشگر در مقام پاسخ به این پرسش مد نظر داشته تقویت شده وتاکید گردیده است که تعهد به روشمندی و محدویت های هر نوع از تلاش علمی علاوه بر رهنمون شدن به کسب نتایج صحیح، مانع بروز لغزش ها وآفات ویژه ی نظریه‌پردازی های علمی نیز خواهد بودچراکه مسیر علم را از شبه-علم یا فرا‌علم باید برکنار داشت.
تأثیر فهم مخاطب در کیفیت صدور احادیث اعتقادی، و فرآیند فهم آن‌ها
نویسنده:
سعید نصیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اثر‌گذاری فهم مخاطب، در کیفیت بیان احادیث اعتقادی توسط پیشوایان دین (علیهم السلام)، منجر به در نظر گرفتن ظرفیت ادراکی مخاطب، در فرآیند فهم احادیث می‌گردد. بنابراین هدف از تحقیق، دست‌یابی به شیوه بیان اعتقادات توسط پیشوایان مکتب اسلام (علیهم السلام) بامحوریّت نقش فهم مخاطب، و همچنین به دست‌آوردن نظامی کارآمد، برای فهم متون دینی می‌باشد. در همین راستا افزون بر بررسی متون دینی، برداشت‌ها و تحلیل‌های عالمانی که به گونه‌ای با حوزه اعتقادات، ارتباط داشته‌اند مانند محدثان، متکلمان، فیلسوفان و عارفان نیز در دامنه‌ی تحقیق، جای گرفته‌اند. در گام نخستین با بیان نمونه‌هائی از اختلاف فهم مخاطبان حدیث، به اثبات این امر پرداخته‌شده، و بعد به بررسی تأثیر فهم مخاطب در کیفیت بیان معارف اعتقادی از طرف پیشوایان دین (علیهم السلام) برآمده، و در همین راستا به معرفی روش تمثیل و به کارگیری مَثَل، به عنوان یکی از بهترین شیوه‌های انتقال معانی و اعتقادات عالی به مخاطبانی که توانائی لازم برای دست‌یابی مستقیم به قله‌های معرفتی را ندارند، اشاره شده است.نتیجه به دست‌آمده این که، فهم دقیق احادیث اعتقادی که دارای شدت و ضعف بوده و گاهی مخالف یکدیگرند، متوقف بر شناخت دقیقی از جایگاه و رتبه ادراکی مخاطب آن حدیث، در مقام صدور می‌باشد. اما از آن‌جائی که شناخت مخاطبان پیشوایان دین (علیهم السلام) و تعیین درجه ادراکی آن‌ها، در این زمان امکان ندارد و از طرفی، منحصر کردن معارف اعتقادی مکتب اسلام، تنها به احادیثی که گزارشی از آن‌ها در جوامع روائی نقل شده، صحیح نیست زیرا در همان زمان صدور، افراد دارای ادراکات برتری نیز بوده‌اند که روایاتی از ائمه (علیهم السلام) به آنان رسیده، ولی به‌خاطر برخی از عامل‌ها مانند نهی امامان (علیهم السلام) از بیان آن احادیث به دیگران، یا نبود افراد شایسته برای پذیرش، آن احادیث منتقل نشده‌اند.بنابراین چاره‌ای از این نیست که به دنبال یافتن حقیقت گفتار پیشوایان دین (علیهم السلام) که پیراسته از تقیّد به مقدار فهم مخاطب است بوده، تا با دست‌یابی به آن گوهرمعنایی، هم به شناخت دقیقی از معارف اعتقادی دست‌یافته و هم حوزه اعتقادات در مکتب اهل بیت (علیهم السلام) را به عنوان حوزه‌ای نظام‌مند، به جهانیان شناساند. به همین منظور بایستی با به-کارگیری تمام ابزارهای ادراکی، تلاش کرده تا به این هدف دست پیداکرد.نتیجه‌ی حاصل از تحقیق انجام‌یافته، که در حوزه معرفتی و فرهنگی کاربرد دارد این است که، چون اعتقادات توسط پیشوایان دین (علیهم السلام) با ملاحظه‌ی مقدار فهم مخاطبان بیان-گشته، برای درک حقیقت آن‌ها می‌بایستی با توجه به موضوع گزاره‌ی اعتقادی، با نگرش عقلانی و معرفتی به مجموع احادیث، دنبال دست‌یابی به گوهرمعناییِ پیراسته از فهم مخاطبان بود، تا هم در فهم خویش از اعتقادات به خطا نرفته باشیم، و هم در مقام انتقال آن‌ها به اجتماع، با ملاحظه‌ی ظرفیت مخاطبان، به آن گوهرمعنایی لباس متناسب پوشاند.
مبانی و روش کلامی شهید مطهری
نویسنده:
میثم ناسخیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اگر چه استاد مطهری پردازش نو داشته‌اند، اما در مجموع نمی‌توان گفت که ایشان تأسیس نوی داشته و یا مبنای تازه‌ای آورده است، ولی همانطور که در مباحث فصول ارائه شده اشاره کرده‌ایم نگاه‌های نقادانه‌ای هم به نظرات بعضی از بزرگان از جمله مرحوم ملاصدرا داشته است.یعنی با این که استاد مطهری از پیروان صدیق ملاصدرا بود و در نظام فلسفی او گام نهاده بود و از مشرب حکمت متعالیه جرعه می‌نوشید، ولی در عین حال خودشان هم صاحب آرایی بودند و حق خود می‌دانستند که در آراء او انتقاد به عمل بیاورند، اما این انتقادات هرگز مبانی اصلی آن فلسفه را متزلزل نمی‌کرد و مبانی جدیدی را بنیان نمی‌نهاد.استاد مطهری گر چه به لحاظ هدف، متکلم است، اما به لحاظ روش و مشرب به طریق رایج اهل کلام نرفته است، یعنی استاد با دغدغه‌های منطقی به برهان روی می‌آورد و سعی دارد با ابزارهای تحلیلی منطقی به دفاع از اندیشه‌های دینی بپردازد، و بر اساس چنین مبنایی در تحلیل مسایل کلامی به رهیافت فلسفی روی می‌آورد که البته این امر در همه مسایل صدق نمی‌کند. مثل رهیافت ایشان در تحلیل مسأله کثرت‌گرایی دینی آن هم در مسئل? حقانیت، نه در عرص? نجات یا تسامح و تساهل اجتماعی (تلورانس) که تقریباً رهیافت درون دینی می‌باشد. یعنی می‌توان گفت در بعضی از موارد روش ایشان تلفیقی از عقل و نقل بوده است.استاد در زمینه تأثیر قرآن بر کلام و فلسفه معتقد است: مشرب کلامی احیاناً در مواردی مانعی فرا راه معارف قرآن بوده، اما به مرور زمان فلسفه اسلامی، کلام را تسلیم خود ساخته است. با وجود این، به تناسب گذشت زمان فلسفه اسلامی هر چه بیشتر تحت تأثیر معارف قرآن قرار گرفته و در نهایت تسلیم آن شده است.به نظر استاد مطهری طرح و تجزیه و تحلیل مسائل الهیات در روایات توسط ائمه? به ویژه نهج البلاغه سبب شد که عقل شیعی، شکل فلسفی به خود بگیرد و این راهی است که قرآن به مسلمانان ارائه کرده است و ائمه به عنوان برترین مفسران قرآن به تفسیر حقایق قرآنی پرداخته‌اند.مایه‌های اصلی و سرچشمه‌های اوّلیه عرفان اسلامی از دیدگاه استاد مطهری، اسلام و فرهنگ اسلامی است، که در تفسیر عالم وجود و هستی‌شناسی‌های اسلامی متجلی شده است و عارفان برای آن‌ها ضوابط و اصول کشف کرده‌اند و به تدریج در فرهنگ اسلامی رشد و تکامل یافته است. اگر چه در تفسیر و کشف اصول و توسعه عرفان نظری و عملی، تحت تأثیر جریانات خارج به ویژه اندیشه‌های کلامی، فلسفی بالاخص اندیشه‌های فلسفی اشراقی قرار گرفته‌اند و اگر چه که عملکرد عارفان و کارکرد عرفان و تصوف نقدپذیر است.
مفهوم‌شناسی مقایسه‌ای حکمت الهی در اندیشه‌ی متکلمان امامیه (تا پایان قرن 8) و متون دینی
نویسنده:
محمد رنجبرحسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
واژه‌ی حکمت به لحاظ صرفی مصدر نوعی است که از مادّه‌ی حکم اشتقاق یافته، و حکم را لغویان به معنای منع، علم، فقه، عدل، دانسته‌اند. لذا با توجّه به ریشه‌ی حکمت، اصحاب لغت حکمت را نوع خاصی از حُکم می‌دانند که مانع از اخلاق ناپسند، جهل و فساد می‌شود.لفظ حکمت 20 بار و واژه‌ی حکیم هم 97 بار در آیات قرآن تکرار شده است.حکمت الهی در قرآن با توجّه به ریشه‌ی لغوی آن، تفسیر آیات به آیات، اقوال مفسّران برجسته شیعه و اهل سنّت، روایات تفسیری، به معنای گوهر دانش و معرفت متقنی است که خداوند در درجه‌ی اوّل آن را همراه با کتاب، نبوّت به پیامبران خود عطا فرموده تا جان‌های تشنه‌ی مردم را با زلال حکمت سیراب نمایند، و نیز خداوند به غیر انبیاء به هر کس که بخواهد بر اساس لیاقت وجودی، این خیر کثیر را نیز عطاء می‌کند، که سمت و سوی اکثر روایات غیر تفسیری ناظر به همین حکمت انسانی همانند لقمان حکیم می‌باشد.صاحب چنین معرفت و علم متقنی از منظر آیات و روایات فاعل حکیمی است که فعلش و گفتارش بهترین و متقن‌ترین فعل‌هاست و از هر گونه نقص ، سفاهت، قباحت، فساد، خطا و لغزشی به دور است. در اندیشه‌ی متکلمان امامیه (تا پایان قرن 8) حکمت الهی به عنوان صفتی از اوصاف افعال الهی قلمداد شده، در حالی که در متون دینی حکمت الهی و حکیم بودن به صفت علم و اوصاف ذاتی حق تعالی برمی‌گشت. مفهوم غالبی که متکلمان امامیه مذکور از حکمت الهی و حکیم بودن خداوند ارائه داده‌اند؛ همانا «اجتناب فاعل حکیم از هر گونه فعل قبیح» است که این معنا یکی از مهم‌ترین لایه‌های معنایی حکمت الهی است، چنین رهیافت معرفتی در اکثر استدلالاتمتکلمان مدّ نظر در مباحث گوناگون کلامی مشاهده می‌شود. این بن مایه‌ی معرفتی، مبنای نظری جاری دانستن مفاد قاعده‌ی حسن و قبح عقلی در باب افعال الهی است. همانگونه که پشتوانه‌ی نظری قاعده‌ی لطف نیز می‌باشد و در بحث آلام و شرور و نیز حکمت الهی با عنوان شاه کلید حلّ شبهات مطرح می‌باشد.این مفهوم از حکمت الهی «اجتناب از هر نوع فعل قبیح» بر واجب الوجود بودن حق تعالی ، کمال ذاتی وتنزیه خداوند از هر نوع نقص و پلیدی، استوار است که این مطلب هم با براهین پیشینی اثبات شده است.در نگاه متکلمان امامیه این دوره با عنایت به این لایه‌ی معنایی حکمت الهی، عبث بودن فعل، ظالم بودن، و نقض غرض از سوی خدای حکیم نفی شده است. ردّ پای این مفهوم از حکمت الهی تنها به علم کلام بسنده نمی‌شود بلکه حوزه‌های دیگر علوم اسلامی را همچون فلسفه، اصول فقه و حقوقرا در نور دیده است.جان کلام این که متکلمان امامیه این دوره با الهام از آیات و روایات و با امعان نظر به ریشه‌ی لغوی واژه حکمت، حکمت الهی را به معنای اتقان در نظام تکوین و تشریع می‌دانند. مسلماً امری و فعلی متقن است که از مولفه‌ی زیر برخوردار باشد.الف: آگاهانه و با علم تدبّر کامل انجام پذیرد.ب: به دور از هر گونه نقص، زشتی و سفاهت باشد.
قلمرو عقل و وحی از دیدگاه معتزله و نقد آن از منظر قرآن و حدیث
نویسنده:
رسول هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:تحقیق حاضر قلمرو عقل و وحی از دیدگاه معتزله و نقد آن از منظر قرآن و حدیث را بررسی می کند.در سه محور، مسئله عقل از دیدگاه معتزله، روش و دیدگاه معتزله در جمع بین عقل ونصوص دینی، نقددیدگاه معتزله بر اساس آیات و روایات» انجام شده است. در این پژوهش در تحقیق از روش استقراء و در مقام مقایسه با آیات و روایات از روش نقل استفاده شده است.معتزله در چیستی، عقل را قوه، در نقش، عقل را منبع و ابزار شناخت و در قلمرو ، قائل به حداکثری حجیت عقل شده اند.در جمع بین عقل و نصوص دینی، نصوص مورد قبول عقل را حجت می دانند. در غیر این موارد با تاویل قرآن و رد حجیت خبر واحد ، خبر متواتر را نیز با ملاحظاتی، تاویل می بردند.در مرحله نقد نیز تلاش شده است با بهره از روش قرآن و اهل بیت «علیهم السلام» در برخورد با چالش های معرفتی، دیدگاه و روش معتزله نقد شود. تاکید می شود، نمی خواهیم با دلیل نقلی، اعتبار عقل را نقد کنیم، بلکه منظور از نقد، نقد عقل گرایی معتزله است.
گستره معنایی حکمت الهی در کلام امامیه
نویسنده:
محمود موسوی، محمد رنجبرحسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
حکمت الهی و حکیم بودن خداوند یکی از مبانی فکری متکلمان امامیه و راهگشای مباحث مهم کلامی است. ردپای انگاره حکیم بودن خداوند را می توان در مباحثی چون قاعده حسن و قبح عقلی، قاعده لطف، ضرورت بعثت انبیا و نصب امام، هدفمندی افعال الهی، آلام، اعواض، انتصاف و سایر مباحث کلامی یافت.متکلمان امامیه گاهی از حکیم بودن خداوند «اجتناب او از هرگونه فعل قبیح و اخلال در امر واجب» را اراده نموده اند که این مهمترین لایه معنایی از حکمت الهی است و با مفهوم عدل الهی یکسان گرفته شده است. در این مقاله سعی شده با رویکردی کارکرد گرایانه به مفهوم شناسی حکمت الهی در اندیشه متکلمان امامیه پرداخته که تا حدودی به دلیل این یکسان انگاری اشاره شود. بر اساس این انگاره هر نوع امر و فعل قبیح مانند: ظالم بودن، عبث بودن، کذب، نقض غرض و امور دیگر از خداوند حکیم سلب می شود.گاهی متکلمان امامیه با توجه به ریشه لغوی این واژه از حکمت الهی، اتقان صنع و فعل الهی را اراده نموده و در مواردی نیز به معنای معرفت افضل و حقیقی به همه اشیا دانسته اند. با بررسی اندیشه های متکلمان امامیه مشخص می شود که حکمت الهی نسبت به معنایی که از آن اراده می شود می تواند از صفات ذاتی یا فعلی خداوند باشد.
صفحات :
از صفحه 23 تا 37
  • تعداد رکورد ها : 124