جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 64
نسبت عقل و عشق از دیدگاه شیخ احمد جام
نویسنده:
حفصه طالب احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش، ارتباط عقل و عشق از نظرگاه شیخ احمد جام، عارف نامدار قرن (5-4 ه.ق) مورد بررسی قرار گرفته و با دلایل متقن و مثال‌های متعدد و روشن به سوالات کلیدی از قبیل اینکه این ارتباط بر کدام مبانی استوار بوده و این دو تا چه اندازه با یکدیگر سازگاری دارند، پاسخ داده شده است. شیخ جام ارتباط عقل و عشق را از منظر مبانی معرفت‌شناختی، انسان‌شناختی و زبان‌شناختی مورد ارزیابی قرار می‌دهد. هدف از انجام این تحقیق آن بوده که دیدگاه‌های یکی از مشاهیر کشور پهناورمان ایران‌زمین را که کمتر مورد واکاوی قرار گرفته برای شیفتگان معرفت و عرفان و تشنگان وادی عشق و عاشقی روشن نماییم که همانا این رسالت هر دانشجو و دانش‌پژوهی است که گوهران دیار خویش را که گرد فراموشی بر آنان نشسته، غبار بزداید و به زرشناسان عرضه نماید. روش تحقیق این نوشتار توصیفی- تحلیلی است و روشی که برای جمع‌آوری اطلاعات مربوط به موضوع به کار رفته است روش مطالعه‌ی کتابخانه‌ای بوده که با استفاده از آثار شیخ احمد جامی و تا حدودی معاصرین وی مبانی فکری وی استخراج گردیده است. از نظرگاه شیخ احمد جام، عقل و عشق اگر با یکدیگر هم‌سنگی کنند به سان دو بال پرنده‌اند که هماهنگ در جهت تعالی و عروج او را به آسمان برند و فرا زمینی‌اش کنند و پیوستگی عقل و عشق نیز چنین بوَد که اگر بر مرد کامل عقل، عشق پدید آید او را مقام قطبی دهد و آسمانی‌اش کند، چنانکه پیوسته در همه حال از یاد خدای عزوجل غافل نشود. واژگان کلیدی:عقل، عشق، عاقل، عاشق، معرفت، علم، حال، هوی، سماع، نماز، راز، ناز، نیاز، احمد جام.
بررسی وجوه توحیدی نظریه اخلاقی علامه و تقابل آن با نظریه های اخلاقی رایج
نویسنده:
علیرضا موفق، محمدحسین مهدوی نژاد، محمدرضا ضمیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظريه اخلاقی علامه طباطبايی با استناد به توحيد با نظريه هـای رايـج غربـی تفـاوت جـدی دارد. در نظريه وی خداوند غايی ترين هدف در رفتار اخلاقی به شمار می آيد؛ غـايتی كـه به لحاظ مطلقيت كمال و زيبـايی، سـلوك اخلاقـی هـرانسـانی را بـه سـوی خـود متوجـه می كند. اين نگرش با نظريه هايی مانند فضيلت گرايـی ارسـطو و وظيفـه گرايـی كانـت كـه عنصر حق به كلی در اركان آنها نقشی ندارند، متفاوت است. ديگر آنكه خداوند بـه طـور ذاتی و فطری در انسان ها وجود داشته و در نظريه فوق، وجه اصلی گرايش انسان به سوی اخلاق به شمار می آيد. مسلماً چنين ديدگاهی با سودگرايی افـرادی ماننـد بنتـام كـه وجـه اصلی گرايش انسان را به سوی اخلاق، تمايلات مادی او و ميل او به سود بيشتر می داننـد، تفاوت اساسی دارد. سوم آنكه موضوع انقطاع ـ ولو به صورت اندك ــ در نظريـه علامـه، لازمه يك رفتار اخلاقی دانسته شده است كه اين مطلـب بـا خـودگرايی اخلاقـی بـه طـور صريح مخالف است. هر سه نكته فوق را می توان وجوه اصل توحيد دانسـت كـه درتمـام نظريه علامه طباطبايی خودنمايی می كند.
صفحات :
از صفحه 79 تا 102
رویکرد فخر رازی به تحلیل معناییِ «معرفت» و واژگان مرتبط با آن در متون دینی
نویسنده:
کیهان سلطانیان، رضا اکبری، محمد حسین مهدوی نژاد ، علیرضا پارسا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
رازی با تحلیل واژگان مرتبط با مفهوم معرفت از جمله شعور، ادراک، فقه، فهم و ... که از متون دینی استخراج کرده است، نتایجی معرفت‌شناختی را در اختیار ما قرار می‌دهد. از جمله نتایج به‌دست‌آمده آن بوده که کسب معرفت برای انسان امری ممکن است و در عین حال انسان محدودیت‌های معرفتی دارد؛ معرفت امری مشکک است؛ افراد بر اساس استعداد خویش در یکی از مراتب معرفت قرار می‌گیرند و این‌گونه نیست که تمام باورهای انسان موجه باشند؛ همچنین اینکه معارفی مانند علم لدنی، علم حدسی و فراست را نمی‌توان توجیه عقلانی کرد. تحلیل فخر از واژگان مرتبط با معرفت نشان می‌دهد که معرفت با سایر ابعاد وجودی انسان دارای تأثیر متقابل است. همچنین تحلیل وی زمینه‌ساز استخراج نکاتی بود که امکان تعریفی دینی از معرفت را در اختیار ما قرار می‌دهد. در این تعریف، علاوه بر مؤلفه‌های باور و صدق، به تنوع کمّی و کیفی قوای معرفتی انسان‌ها و نقش اعتماد به دیگران (به‌ویژه پیامبران) نیز توجه شده است. این تعریف، برون‌گرایانه است و نشان می‌دهد که اموری چون رفتار و عوامل ماورایی بر معرفت با محوریت باور مدخلیت دارند. بنابراین تفاوت نحوۀ ارتباط انسان‌ها با ماوراء سبب تشکیک در معرفت است. بر این اساس هدف این مقاله ارائۀ تعریف جدیدی از معرفت در فضای مباحث معرفت‌شناختی با استفاده از مطالب ارائه‌شده توسط فخر رازی است و برای این هدف از روش توصیفی - تحلیلی بهره برده‌ایم.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
مقایسه اراده الهی از نظر فخر رازی و علامه طباطبایی
نویسنده:
زهرا رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف دراین پژوهش این است که دیدگاههای این دوبزرگواردرباره صفت اراده باری تعالی موردبررسی قرارگیرد. روش تحقیق تحلیلی توصیفی است .اراده ازریشه«رود»به معنای طلب،قصدداشتن،وپسندیدن است.اراده درمعنای عام وخاص بکارمی رود. مقصودماازاراده دراین بررسی اراده درمعنای خاص است.«تصمیمی که ناشی ازیک ترجیح عقلانی باشد.»علامه محمدحسين طباطبايي ،اراده باري تعالي رادر زمره يكي از صفات فعلي خارج از ذات مي داند، كه ازمقام فعل انتزاع مي شودبين اراده وعمل باري تعالي فاصله نيست.به محض اينكه باري تعالي درخلقت موجودات «كن »بگويد«فيكون »مي شود.مطابق نظر علامه خداوندازازل مريدنبوده وازهرتغييرمنزه است. ازنظرعلامه اراده انسان درطول اراده خداست.ايشان همچنين قائل به نظام اسباب ومسببات وقاعده عليت است.علامه علاوه براعتقادراسخ به مطلق بودن اراده الهي به ملزومات آن«اراده واختيار انسان»نيزمعتقد است.علامه همچنين قائل به حسن وقبح عقلي مي باشد.فلسفه شرور از نظر علامه به دليل خيرات كثيرآنهاست ،وشرور از ديگاه ايشان بالعرض مقدورخدا مي باشد.از نظر امام فخر رازي ، اراده باري تعالي صفتي ذاتي است ، كه مرجح ومخصص يكي از دو طرف امكاني مي باشد. وباري تعالي نيز از ازل مريد بوده است.طبق نظرفخرخواص اشياء براساس عادت الله است ونظام علي ومعلولي جايگاهي ندارد،ايشان اعتقادراسخ به مطلق بودن اراده الهي داردخداوندفاعل بلاواسطه افعال انسان است،البته فخررازي دربعضي مواقع نيزكه بحث ارسال رسل مطرح است تاحدودي قائل به اختيارانسان شده است،امابطوركلي ايشان جبري مسلك است ازنظرخرچون تدبيركل عالم بلاواسطه توسط باري تعالي است،وباري تعالي نيزهرگزقبيح انجام نمي دهدلذا قبحي وجود ندارد.ايشان قائل به حسن وقبح شرعي است ، همچنين شرور را به اراده الهي مي داند.
زبان دینی از منظر استیس، با تأکید بر مبانی معرفت‌شناختی آن
نویسنده:
محمدحسین مهدوی نژاد، معصومه سالاری راد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
استیس در جایگاه یک فیلسوف انگلیسی تحلیل زبانی، دین را همسان با عرفان دانسته و گوهر آن را تجربه عرفانی می داند. وی تجربه عرفانی و به تبع آن، گزاره های دینی را در قالب زبان بشری و عقل مفهوم ساز، غیرقابل بیان و توصیف ناپذیر می داند. استیس هستی را دارای دو ساحت طولی زمانی و لازمانی می داند که هر مرتبه دارای زبان خاص خویش است. عالم زمانی را قلمروی عقل مفهوم ساز متناهی می داند اما دین را متعلق به مرتبه لازمانی دانسته که صرفا با شهود قابل ادراک می باشد. از منظر استیس، زبان دینی، نمادین است. قضایای نمادین برای گزارش واقعیت نمی باشند، بلکه کارکرد آنها، برانگیختن عواطف دینی در مخاطبان و انگیزش تجربه دینی است. در این نوشتار نخست با ایضاح مفاهیم کلیدی، مقصود استیس از دین، عقل و عرفان را بیان کرده ایم. سپس تحلیل استیس از مسأله نمادین بودن زبان دینی با تأکید بر کارکرد اصلی‌اش که انگیزش تجربه و احساسات دینی در دینداران است را تقریر نموده ایم. در پایان، مبانی معرفت‌شناختی نظریه وی، بررسی شده است.
صفحات :
از صفحه 199 تا 219
معرفت‌شناسی انسان از منظری دینی: بررسی دیدگاه فخر رازی
نویسنده:
کیهان سلطانیان؛ محمد حسین مهدوی نژاد؛ علیرضا اژدر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
مباحث ناظر به انسان را می‌توان به مباحث وجودشناختی و معرفت‌شناختی تقسیم کرد. رازی در آثار خود مباحث متعددی را در معرفت‌شناسی انسان ارائه کرده است. برخی از دیدگاه‌های او در خصوص معرفت‌شناسی انسان از این قرارند: قوای انسان با وجود داشتن محدودیت‌هایی امکان کسب معرفت را دارند؛ معارف انسان در دو دستۀ نظری و عملی قرار می‌گیرد؛ عوامل غیرمعرفتی همچون تقوا و گناه در معرفت انسان اثرگذار است؛ انسان‌ها به لحاظ معرفتی در یکی از طبقات ناقصان، کاملان و کاملان مکمِّل قرار دارند؛ اولیا در طبقۀ کاملان هستند و انبیا (ع) کاملان مکمِّل‌اند که وظیفۀ ایشان هدایت ناقصان به سمت کمال است؛ لازم است ناقصان نسبت به انبیا اعتماد و تبعیت معرفتی داشته باشند؛ انسان به لحاظ معرفتی هرگز قادر به برتری یافتن نسبت به ملائک نیست. در این مقاله، که مطالب آن با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی ارائه شده است، نشان داده می‌شود که انسان‌ها دارای قوای معرفتی جهت کسب معرفت هستند، اما در مسیر کسب معرفت صحیح ضرورتاً نیازمند تبعیت از انبیا (ع) و تعالیم الهی‌اند، زیرا راهی غیر از آن جهت کسب آن معارف وجود ندارد.
صفحات :
از صفحه 149 تا 162
نظریه تصویری زبان با تاکید بر لوازم معرفت شناختی آن
نویسنده:
محمد حسین مهدوی نژاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
ویتگنشتاین، در طول فعّالیّت فلسفی خود، دو نظریّه‌ی کاملاً متفاوت درباره‌ی زبان و ماهیّت و ساختار آن ابراز داشت. یکی از نقاط اصلی اختلاف در فلسفه‌ی او، همان اختلافی است که در دو نوشته‌ی مهمّ او رساله‌ی منطقی ـ فلسفی، مشهور به تراکتاتوس و پژوهش‌های فلسفی، در مورد تحلیل زبان، به چشم می‌خورد که می‌توان آن را تقابل میان «نظریّه‌ی تصویری زبان» و «نظریّه‌ی کاربردی زبان» دانست. ویتگنشتاین، در دوره‌ی اوّل فلسفی خود، با پذیرش اتمیسم منطقی و رویکرد زبان صوری (متأثّر از نظریّات راسل) و تقسیم گزاره‌ها به تحلیلی و ترکیبی (متأثّر از هیوم) و بی‌معنا تلقّی کردن قضایای تحلیلی و نیز پذیرش گزاره‌های بسیط و گزاره‌های مرکّب در عالَم زبان و واقعیّات بسیط و واقعیّات مرکّب در عالَم خارج، نظریّه‌ی تصویری زبان را در تراکتاتوس، بیان کرد. مسأله‌ی اصلی ویتگنشتاین در تراکتاتوس، ماهیّت زبان، ماهیّت اندیشه و واقعیّت است. اندیشه‌ی اصلی ویتگنشتاین در تراکتاتوس، این است که زبان، تصویری منطقی از جهان ارائه می‌کند. زبان، یک ماهیّت مشترک دارد و وظیفه‌ی آن، تنها تصویر واقع است و نمی‌تواند به فراسویِ واقعیّت برسد. متافیزیک، مسأله‌ی حیات، اخلاق، زیبایی‌شناسی و دین، همگی فراتر از زبان هستند؛ این امور، رازورزانه هستند و برای گام نهادن در این امور، باید با آن‌ها ارتباط وجودی برقرار کرد.
صفحات :
از صفحه 107 تا 123
مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی رابطه نفس و بدن از نظر سهروردی
نویسنده:
لبلا خسرونیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه پژوهشی درباره مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی رابطه نفس و بدن در اندیشه سهروردی است که با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است . هدف از تبیین این رساله نشان دادن رابطه نفس و بدن در میان آثار سهروردی است و اینکه آیا رابطه نفس و بدن در اندیشه سهروردی با مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی او سازگار است یا خیر ؟ از آنجا که درک حکمت اشراقی بر آگاهی به درون وجود انسان و تأویل هستی آدمی استوار است ، خودشناسی و علم النفس در واقع کلید درک این حکمت و بحث حیاتی آن را تشکیل می دهد آنچنانکه خود سهروردی توصیه کرده است تا انسان نتواند به درون خود سفر کند و به تأویل رموز وجود درونی خود بپردازد او را قدرت تأویل پیام شرقی عالم وجود که همان حکمت اشراقی است میسر نمی شود . در این حکمت هستی و مراتب آن معرفت و سعادت انسان بر اساس نور تفسیر شده است و انسان با انوار و اشراق نفس به حقیقت واصل شده و او را مشهود می کند .از نظرسهروردی هر موجودی که ذات خود را ادراک کند با نور محض یکی می داند از این رو نفس انسانی را با اصول کیهانی یا انوار مرتبط می کند .سهروردی از این اصل اشراقی در معرفت شناسی نتیجه کلی می گیرد هر چیزی که ذات خویش آگاه است از تمام چیزهای همان مرتبه نیز آگاه است.بنابراین آگاهی اساس علم اشراقی می شود که معتقد است حقیقت همه موجودات خودآگاه به آگاهی کیهانی آغازشده وتا آگاهی انسان بسط می یابد و خودآگاهی با روشن بودن یا ظاهر برابر بوده و با نور محض یکی است .
تبیین مبنای انسان شناسانه اخلاق اسلامی
نویسنده:
علیرضا موفق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
انسان‌شناسی از مهمترین مبانی اخلاق اسلامی است که بدون آن تبیین و توجیه بخش‌های مختلف اخلاق اسلامی امکانپذیر نیست. انسان‌شناسی شامل دو جنبه وجودی و ماهوی آدمی است که هر یک ناظر بر بخش‌هایی از اخلاق اسلامی است. در آموزه‌های اسلامی وجود انسانی شامل آمیزه‌ای از ماده و روح است که البته ثقل اصلی آن بر بعد روحی مبتنی است. به این لحاظ، ارزش‌ها و انگیزه‌های اخلاق اسلامی از محوریت سودجویی‌های مادی به‌دور بوده و حتی می‌توان آن را بر ریاضت‌های شرعی استوار دانست. عنصر مرگ که در انسان‌شناسی اسلامی نقش برجسته‌ای ایفا می کند، عنصری هشدار‌دهنده است که انسان با آن به غنیمت شمردن فرصت‌های دنیوی و رغبت بیشتر به انجام رفتارهای اخلاقی ترغیب می‌شود. انسان در اخلاق اسلامی در صورتی که از انسانیت واقعی بهره‌مند باشد، اولاً بسیاری از قضایای اخلاقی را به طور ذاتی می‌شناسد (ساحت معرفتی) و ثانیاً به بسیاری از آن‌ها تمایل می یابد. (ساحت گرایشی) همچنین تأملات نشان می‌دهد ریشه ساحت گرایشی و معرفتی انسان به سوی اخلاق به دلیل تمایل انسان به سوی خیر مطلق؛ یعنی ذات مقدس حق است.نتایج فوق این نظر را تقویت می‌کند که حرکت انسان به سوی اخلاق نوعی حرکت به سوی خداوند است که این حرکت ممکن است به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه صورت پذیرد. این حرکت ابتدا به صورت فروکاست محبت به خود آغاز و با حرکت به سوی غایت برتر ادامه خواهد‌یافت. دیدگاه فوق با محور نظریه‌های رایج غربی تفاوت جدی دارد. مکتب سودگرایی به دلیل محوریت بر سود و بعد مادی و مکتب وظیفه‌گرایی به دلیل نادیده‌گرفتن عنصر حق در رفتارهای اخلاقی با دیدگاه اخلاقی فوق و نظریه برگرفته از آن کاملاً متفاوت است. واژگان کلیدی: اخلاق اسلامی، انسان‌شناسی، خدا، روح ، آیات و روایات.
رویکرد ارسطو به مساله سعادت و مقایسه آن با سعادت در آیات و روایات اسلامی
نویسنده:
رضوان میردهقانی فیروزابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سعادت چیست؟ و راه رسیدن بدان کدام است؟ اینها سوالاتی است که نظریه های اخلاقی بسیاری در صدد پاسخ گویی بدانها برآمده اند. در مکتب ارسطویی سعادت فعالیت عقلانی منبعث از فضیلت است که وی با نگاهی محدود و مادیگرایانه منحصراً آن را در دنیای مادی جستجو می کند. این سعادت با کسب فضایل اخلاقی و عقلانی که هر کدام حد وسط دو رذیلت بوده و محور آنها لذات و آلام است حاصل می شود.ارسطو جزء عقلانی نفس را شریفترین جرء انسان می داند که برترین فضیلت یعنی حکمت و فرزانگی مخصوص آن است و به تبع آن برترین فعالیت نیز برای آن می باشد که آن تأمل است. و با اعتقاد بر این که سعادت برترین فعالیت مطابق عالی ترین فضیلت است آن را حیات تاملی تعریف می کند. البته ارسطو در کسب سعادت عمر طولانی اصالت خانوادگی و مواردی از این قبیل را موثر دانسته و در این مسیر انسانرا نیاز مند دوست واقعی می داند. اما سعادت از منظر آیات الهی محدود به دنیای مادی نبوده و حقیقت آن در سرای آخرت معنا می یابد. بعبارتی این دنیا مقدمه ایست برای دنیای معنوی و زندگی ابدی آن که اگر آدمی در این دنیا مطابق دستورات الهی زندگی نماید حتماً به این سعادت نایل خواهد آمد. در اسلام جهت کسب سعادت حقیقی برنامه‌ای جامع و کامل از جانب خداوند در قرآن کریم توسط آخرین پیامبرش محمد (ص) در اختیار انسان قرار داده شده است و از او خواسته شده تا به مدد عقل خویش در برابر وحی الهی سر تسلیم فرود آورده و به این برنامه همگانی که سرلوحه آن ایمان بوده و سپس ترک معاصی و زدودن رذایل، توبه، انجام فرایض الهی و آراستن خود به فضایل می باشد عمل نماید، تا اینکه در سایه الطاف الهی طعم سعادت را که در این سرا سلامت جسم و جان، آرامش و انبساط خاطر و در آن سرا رستن از قهر الهی و دوزخ، رسیدن به بهشت و در اوج خود مقام قرب الهی است بچشد. در روایات اسلامی پس از بیان شرط اساسی ایمان جهت سعادتمندی بیشتر بر تهذیب نفس و اخلاق و زدودن رذایل و کسب فضایل برای ترک معاصی و انجام فرایض الهی تأکید شده است. ماهیت سعادت در روایات نیز همچون آیات بیان شده است که در رسیدن بدان عقل به کمک وحی یا ریگر قابل اعتمادی برای انسان می باشد. بنابراین با مقایسه سعادت مطرح در اسلام و سعادت ارسطویی، مزایای سعادت اسلامی همچون همگانی بودن، جامع بودن، منسجم بودن، محدود به دنیای مادی نبودن و ارائه الگوی عینی در راه رسیدن به سعادت در این مکتب و داشتن راهنمایانی همچون پیامبران که متصل به وحی الهی هستند و ... نمایان شده و به تبع آن اشکالات سعادت ارسطویی ظاهر می گردد.
  • تعداد رکورد ها : 64