جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 72
بررسی فهم عرفی در اندیشه توماس رید و نقش آن در معرفت شناسی اصلاح شده
نویسنده:
حسینعلی نصراللهی؛ استاد راهنما:عباس یزدانی؛ استاد مشاور:امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
توماس رید (1796-1710) در دورهای می زیست که شکاکیت هیومی سایه سنگینی بر فضای فلسفی انداخته و امکان معرفت را در معرض خطر قرار داده بود. او با بازسازی معرفت بشری بر اساس اصول اولیه ی فهم عرفی نقش قابل توجهی در آشتی دادن فهم فلسفی با فهم متعارف داشت. اصول اولیه ی فهم عرفی شکل بسط یافته تر باورهای پایه است که مبناگروی مدرن آن را به باورهای بدیهی و خطاناپذیر محدود کرده بود. رید با رویکرد روانشناسانه-ای که به معرفت شناسی دارد معتقد است دست خلقت ما را مجهز به مکانیسم های باورساز متعددی کرده که همگی آن ها از اعتباری اولیه برخوردارند و تا زمانی که خطای آن ها اثبات نشود خروجی هایشان قابل اعتماد است. اعتباری که رید به قوای باورساز بشر می بخشد مورد توجه گروهی از فیلسوفان قرن بیستم که بعدها به معرفت شناسان اصلاح شده معروف شدند قرار گرفت. آن ها همچون رید با نقد معیار توجیه در مبناگروی و نیز نقد معیار معقولیت در دلیل گروی مدعی شدند تمایلات باورساز دارای گستره ی متنوعی است، و باور به گزاره هایی که از آن ها ناشی می شوند ناقض وظیفه ی ما در اخذ به باورهای صادق نیست. مهمترین ادعای مدرسه ی معرفت شناسی اصلاح شده به عنوان یک معرفت شناسی دینی این است که باور به خدا نیز می تواند به عنوان یک باور پایه پذیرفته شود. ادعا شده است که معرفت شناسان اصلاح شده به میزان قابل توجهی از رید متأثر بوده اند. هدف این نوشتار این است که صحت این ادعا را با مطالعه ی مکتوبات رید و مقالات و کتبی که درباره ی او نوشته شده است و نیز آثار معرفت شناسان اصلاح شده از قبیل پلنتینگا، ولترستورف و آلستون بررسی کند. نتیجه این بررسی این است که هر چند معرفت شناسی اصلاح شده در مبانی عام معرفت شناسی از رید متأثر بوده است، اما به عنوان یک معرفت شناسی دینی نمی-توان ادعاهای اصلی این مدرسه از قبیل پایه بودن باور به خداوند را به راحتی به رید منسوب کرد.
ارزیابی انتقادی ایمانگرایانه از ویتگنشتاین متقدم
نویسنده:
امیرمسعود جهان بین ؛ استاد راهنما:محمد رضا بیات ؛ استاد مشاور : عباس یزدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ویتگنشتاین از تأثیرگذارترین فیلسوفان قرن بیستم بر فلسفه‌ی دین و الاهیّات است. او دو دوره‌ی فلسفی متمایز را از سرگذراند. نگاه او درباره‌ی باورهای دینی که برآمده از اقوال و احوال او است، محل تأمّل فیلسوفان دین تا به امروز بوده است. برخی محقّقان در ادبیّات فلسفه دین، سخنان او - به ویژه در دوره‌ی متأخّر – را دالّ بر نوعی ایمان‌گرایی دانسته‌اند. اما موضوع این پژوهش ارزیابی برداشت‌ ایمان‌گرایانه از نگاه متقدّم است. در این پژوهش تلاش شده است که این مسأله‌ی اصلی بررسی و پاسخ داده شود که آیا برداشت ایمان‌گرایانه از ویتگنشتاین متقدّم موجّه و معقول است؟ بدین منظور، به شرح نظریّه‌ی محوریِ ویتگنشتاین متقدّم، یعنی نظریّه‌ی تصویری معنا، برگرفته از یادداشت‌های 1916-1918، رساله‌ی منطقی- فلسفی (1922)، و درس‌گفتاری درباره‌ی اخلاق (1929)، پرداخته، قرائت‌های مختلف آن را مطرح کرده‌ایم. نشان داده شده است که برداشت استعلایی و درمان‌گرایانه از ‌نظریّه‌ی تصویری معنا، راه را برای برداشت ایمان‌گرایانه از ویتگنشتاین متقدّم باز می‌کند؛ در حالیکه طبق برداشت پوزیتیویستی چنین برداشتی بلاموضوع است. با توجّه به سایر احوال و اقوال او می‌توان حکم کرد که ویتگنشتاین متقدم، ضمن قائل شدن به هستی امر رازآمیز به نوعی ایمان‌ورزی حدّاقلّی قائل است. همچنین به انتقادات وارد بر این نگاه، بر فرض درستی برداشت ایمان‌گرایانه از ویتگنشتاین متقدّم، پرداخته شده است. در پایان نیز وجوه اشتراک و افتراق برداشت ایمان‌گرایانه از دوره متأخر با دوره متقدم بررسی شده است.
بررسی کارکرد تقویمی اگو در پدیدارشناسی استعلایی هوسرل
نویسنده:
عباس یزدانی ,مهدی پاک نهاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
بخش عمده ای از تلاش های هوسرل در توصیف نحوه عملکرد آگاهی، به بحث اگو و چگونگی کارکرد تقویمی آن اختصاص یافته است. هدف این نوشتار این است که نقش اگو در پدیدارشناسی استعلایی هوسرل و جایگاه محوری آن به عنوان «قطب این همان اعیان آگاهی» بازخوانی و بررسی شود. از طریق مطالعه سیر تطور و تکامل مفهوم اگو در اندیشه هوسرل و با توصیف و تحلیل دیدگاه وی در مورد نقش و کارکرد اگو، ویژگی تقویمی آن به بحث گذارده خواهد شد. ادعای این مقاله این است که اگرچه هوسرل همواره خود را یک دکارتی می دانست، اما نقدی که بر تلقی دکارتی «اگو» دارد روشنگر تمایز پدیدارشناسی استعلایی وی از فلسفه «واقع گرایی استعلایی» دکارت است. در پایان این نوشتار، نتیجه گرفته می شود که هوسرل با انتقال پدیدارشناسی خود از رویکرد «ماهوی» به رویکرد «استعلایی» از طریق کارکرد تقویمی اگو، به ذهنیت استعلایی به عنوان منشا هر معنا و برسازنده جهان عینی دست می یابد. وی اگو استعلایی را در حکم زیرنهادی برای عادات، باورها و کنش های هر شخص دانسته و آن را تنها شرط امکان فهم جهان می داند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 21
رابطه بین دین و مدرنیته، تعارض یا سازگاری؟
نویسنده:
عباس یزدانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مدرنیته فرایند و پروسه تحول فکری، فلسفی، علمی، صنعتی، سیاسی و اجتماعی است که بعد از رنسانس در غرب رخ داد. این پدیده دارای مولفه های خاصی است. پرسش اصلی این است که چه نسبتی بین این پدیده خاص دنیای غرب و دین وجود دارد؟ آیا دین اسلام در تعارض با مدرنیته است، یا با آن سازگار است؟ آیا چالش های بین دین و مدرنیته حل شدنی است؟ هدف این نوشتار بررسی فرایند مدرنیته و مولفه های آن و تعیین نسبت آن با دین است. در این مقاله نظریات مختلف درباره نسبت بین دین و مدرنیته بررسی خواهد شد. گروهی معتقد به سازگاری بوده، بر این باورند که برای پیشرفت و توسعه کشور باید از مدرنیته غربی الگو برداری کامل نمود. در مقابل، گروهی قایل به تعارض جدی بین دین و مدرنیته هستند. اما گروه دیگری نیز هستند که قایل به ناسازگاری دین با مدرنیته بوده، معتقدند چالش هایی بین آنها وجود دارد، اما بر این باورند که این چالش ها قابل حل است که در ارایه راه حل برای رفع چالش های موجود به چند دسته تقسیم می شوند. در این مقاله، از این نظریه دفاع خواهد شد که نه تنـها بیـن دیـن و مدرنیتـه تعـارض ذاتـی وجـود نـدارد، بلکه امـروزه حتـی در بسیـاری از کلان شهرهای مدرن دنیا هنوز دین از پویایی و رونق قابل توجهی برخوردار است.
صفحات :
از صفحه 103 تا 120
بررسی و مقایسۀ دیدگاه علامه طباطبایی و آلوین پلنتینگا در مورد تنوع ادیان
نویسنده:
عباس یزدانی، پریسا فیضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهمترین مباحث فلسفه دین، مساله تنوع دینی است. دیدگاه های مختلفی در بحث تنوع دینی از سوی دین پژوهان مطرح شده است. پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه نظریه آلوین پلنتینگا، فیلسوف دین مسیحی به عنوان مدافع نظریه انحصارگرایی دینی و علامه طباطبایی، فیلسوف و دین پژوه اسلامی پیرامون تنوع ادیان می پردازد. از بررسی آثار مختلف علامه طباطبایی می توان استنباط نمود که وی با ارایه دیدگاهی شمول گرایانه، بر این باور است که همه ادیان به نحوی بهره ای از حقیقت داشته، پیروان سایر ادیان هم می توانند اهل نجات و رستگاری باشند، اما دین اسلام به عنوان خاتم ادیان، کاملترین دین محسوب شده، از حقانیت کاملتری برخوردار است و نیز به بهترین وجه می تواند پیروان خود را به فلاح و رستگاری نائل نماید. مهمترین دلیل ایشان برای شمول گرایی این است که هدایت الهی ایجاب می کند تمام انسانها به سعادتی در خور خویش برسند. بی شک، لازمه وسیع دانستن رحمت خداوند آن است که بیشتر انسان ها را اهل نجات بدانیم، اما آلوین پلنتینگا برخلاف نظر علامه طباطبایی، با نگرشی انحصارگرایانه در مورد تنوع دینی، بر این باور است که فقط آموزه های یک دین دارای حقانیت بوده، صرفا یک دین می تواند دین صحیح باشد و بقیه ادیان باطل خواهند بود. او حقانیت و نجات را منحصر در دین مسیح و آموزه ها و تعالیم آن می داند و مسیحیت را دینی موجه تلقی می کند.
صفحات :
از صفحه 109 تا 124
دشواری تعریف دین و رهیافتها
نویسنده:
عباس یزدانی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم فلسفه دین، بحث درباره تعریف واژه دین است. در طـول تاریخ حضـور دین در زندگی انسان، همـواره اندیشمندان و دیـن‌پژوهان درصدد ارائه تعریف صحیح دین بوده‌اند. اما به‌رغم این تلاش‌ها، تاکنون تعریفی ارائه نشده است که همه دین‌پژوهان بر آن اتفاق نظر داشته باشند. دشواری تعریف دین علل خاصی دارد که در این مقاله به آنها پرداختـه خواهد شد. در این نوشتـار ضمن بررسی مهم‌ترین رهیافت‌های ارائه‌شده ازسوی دین‌پژوهان در تعریف دین، ادعا می‌شود که ارائه تعریف واحدی که همه اندیشمندان دین‌پژوه در آن اجماع داشته باشند؛ امکان‌پذیر نیست. اما با وجود‌ این، می‌توان از روش‌هایی در تعریف دین بهره برد که معقول‌تر به نظر می رسند. از مهم ترین این رهیافت ها می توان به روش ویلیام آلستون از طریق شناسایی مشخصه‌های دین‌ساز و رهیافت لودویک ویتگنشتاین مبتنی بر نظریه شباهت خانوادگی در تعریف دین اشاره نمود. هرچند این دو رهیافت نیز، خالی از اشکال نیستند.
صفحات :
از صفحه 29 تا 46
مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در مورد تجرد خیال و ارتباط آن با معاد جسمانی
نویسنده:
عباس یزدانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
چکیده :
یکی از مباحث مهم مورد اختلاف ابن سینا و ملاصدرا در علم النفس، مبحث تجرد خیال است. گرچه ابن سینا در بعضی از آثار خود مانند المباحثات با تردید و تحیر، تجرد خیال را مطرح نموده است، ولی با توجه به مبانی او، که عقل را فقط مدرک کلیات می داند و هر نوع ادراک جزئی را به قوای جسمانی نسبت می دهد، نمی تواند به تجرد خیال معتقد باشد، لذا در کتاب النجاه تصریح می کند که ادراک خیالی، ادراکی مادی و جسمانی است، نه مجرد. و در کتاب النفس شفاء سه دلیل بر جسمانی بودن خیال اقامه می کند. اما صدرالمتالهین به تجرد خیال معتقد بوده و در آثار متعدد فلسفی خود، به ویژه اسفار، علاوه بر پاسخ دادن به ادله منکرین تجرد خیال، ادله متعددی را در اثبات تجرد خیال اقامه نموده است. وی در کتاب الشواهد الربوبیه با استفاده از تجرد خیال به اثبات عقلانی معاد جسمانی می پردازد و ادعا می کند تا کنون کسی برهان عقلی قاطعی بر این مساله اقامه نکرده است؛ و حتی شیخ الرئیس ابوعلی سینا با همه نبوغ فلسفی اش، نتوانسته برهان عقلی بر اثبات معاد جسمانی اقامه کند، لذا آن را تعبدا پذیرفته است. بنابراین، ملاصدرا اثبات تجرد قوه خیال و بر اساس آن اثبات فلسفی معاد جسمانی را از ابتکارات فلسفی خود می داند. هدف این نوشتار، اولا مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در مبحث تجرد خیال و بررسی استدلالات مربوطه و ثانیا ارزیابی استدلالات ملاصدرا بر اثبات فلسفی معاد جسمانی از راه تجرد خیال است. در این مقاله نشان داده خواهد شد که در صحت و درستی برخی استدلالات ملاصدرا تردید وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 95 تا 108
خاستگاه دین از دیدگاه اریک فروم
نویسنده:
طاهره فشقایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مطرح در فلسفه دین، مسألۀ خاستگاه دین است‎. این مسأله از منظرهای متفاوتی چون جامعه‌شناختی، پدیدار‌شناختی و روانشناختی مورد بحث قرار گرفته است. روان‌شناسي دين به بررسي پديده دينداري از منظر روان‌شناختي مي‌پردازد. ورای حقیقت داشتن یا نداشتن دین، چه انگیزه‌ها و عواملی روانشناختی در طول تاریخ و در حال حاضر، انسان را به سوی پذیرش یک دین و التزام به تعالیم و دستورات آن سوق داده است؟ اریک فروم یکی از مهم‌ترین روانشناسانی است که در این رساله دیدگاه او در باب خاستگاه روانشناختی دین را مورد مطالعه قرار می‌دهیم. اریک فروم روان‌شناس مکتب فرانکفورت و متأثر از فروید و مارکس است. وی قلمرو دین را به کارگردهای سه‌گانه منحصر می‌سازد و می‌گوید: دین برای همه بشریت به مثابۀ تسکین آلام و رنج‌های زندگی است؛ برای غالب افراد، چونان مشوقی برای پذیرش موقعیت طبقات آنها و برای اقلیت مسلط، پناهگاهی است که آنها را از گزند زیردستان دور می‌دارد. به باور وي، دو عامل سبب گرايش به دين است: يکي دستيابي به نگرش مشترک و ديگري يافتن کانون سرسپردگي است. وي اديان را به دو دسته ادیان خود‌کامه و انسان‌گرا تقسيم مي‌کند و در ضمن آن، علت گرايش به هر دو را امري مشترک ميان آن-ها مي‌داند و تأثير اديان انسان‌گرا را در تأمين نيازهايي که به خاطر برآورده ساختن آنها به دين تحقق يافته است، بيشتر مي‌داند و بنابراين نيازمندي انسان به آن‌ها را عميق‌تر مي‌انگارد، اگرچه کاستي‌هاي متعددي را نيز براي آنها يادآوري مي‌کند.وی پوچی و بیهودگی و از خودبیگانگی انسان و بی‌معنا داشتن جهان در اثر فروپاشی دین و جای‌گزینی روان‌کاوی به جای دین از سوی فروید را مورد نقد قرار می‌دهد. فروم به بیگانگی انسان از خود تأکید می‌ورزد و می‌گوید: آنچه واقعاً اصول دینی را تهدید می‌کند، نه روان‌شناسی است و نه هیچ علم دیگر؛ بلکه بیگانگی و بی‌تفاوتی وی نسبت به خویشتن و اطرافیان است که ریشه‌های آن در تمامی فرهنگ غیر دینی ما قرار دارد. اریک فروم دین را سبب رستگاری و بالاترین هدف زندگی بیان می کند؛ اما نه این که خداوند به صورت «مدیر عامل کاینات» درآید و تنها نمایش زندگی را اداره کند و هرگز او را نبینیم، ولی به رهبری او ایمان آوریم. خلاصه سخن آن که فروم با نگرش کارکرد‌گرایانه، گستره دین را در امید بخشی، معناداری زندگی و مانند آن خلاصه می‌کند. اما دیدگاه وی در باب روانشناسی دین و خاستگاه آن جای نقد دارد. اولاً اریک فروم تنها به بخشی از کارکردهای دین توجه نموده و از کارکردهای دیگر فردی و اجتماعی دین غفلت کرده است. در بیانی که داشته است در حقیقت به بخشی از آثار دین اشاره کرده و مطلب را کامل نکرده و به جواب نهایی نرسیده است. فرضيه‌‌های فروم براي تبيين عوامل پيدايش دين و گرايش به آن نارسايي‌‌هاي بسيار دارند، چرا ‌كه هيچ دليل قابل پذيرشي ندارند و گمانه‌‌هايي غير مدلّلند. مسؤوليت‌گريزي عامل گرايش به دين نيست بلكه عامل دين‌گريزي است؛ زيرا دين خود مسؤوليت‌آور است. انسان، آزادي‌گريز نيست بلكه آزادي‌طلب است. اشکال دیگر این که، دین‌شناسی فروم، همان‌گونه که در کتاب جزم‌اندیشی مسیحی او هویداست منحصر به دین مسیحیت است.
تکافو ادله در حقانیت ادیان از نظر ابن حزم ظاهری اندلسی
نویسنده:
لیلا بیات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حقانیت ادیان یکی از مباحث مهم در حوزه دین شناسی است که همواره مورد توجه متکلمین قرار گرفته است.متکلمین مسیحی با ارائه سه نظریه انحصار گرایی شمول گرایی و پلورالیسم دینی در جهت یافتن راه حل های مختلف این سه نظریه در باب حقانیت ادیان می باشد.تحقیق حاضر در صدد بحث و بررسی "تکافو ادله در حقانیت ادیان"نزد یکی از متکلمین مسلمان "ابن حزم اندلسی (ق4و5 هجری)"می باشد.وی ضمن پژوهش و مطالعه در آثارمتکلمان مسیحی و یهودی و تحلیل انتقادی نظریات ایشان به تفسیری در اثبات حقانیت دین اسلام می پردازد.از نظر ابن حزم انحرافات موجود در دین یهودیت ومسیحیت وتحریفات موجود در تورات و انجیل به عنوان ادله ای محکم در اثبات تنها دین بر حق (اسلام)به کار می آیند.خداونددین اسلام را توسط پیامبرخود محمد(ص)بر همه جهانیان عرضه نموده است و همه موظف به پذیرش آن میباشند.وی قرآن کریم را به عنوان مهم ترین و اصیل ترین منبع دین اسلام می داندو در طرح و اثبات مباحث کلامی نیز همواره آن را مورد استناد قرار می دهد.ابن حزم به عنوان متکلم ظاهری مذهب هرگونه تاویل وتفسیر در مورد آیات قرآن راباطل می داند.در زمان وی بحث "تکافو ادله در حقانیت ادیان"به انحاءمختلفی مطرح بوده است که مورد انتقاد جدی وی قرار می گیرد.وی منشأاعتقادبه تکافو ادله را جهل وسهل انگاری،قول به فقدان حقیقت آشکارودر برخی افراد به بهانه رهایی از امیال نفسانی ،دانسته و با دلایل موجهی در صددابطال آنها بر می آید.ابن حزم قول این گروه هارانافی و ناقض ایشان دانسته است . روش وی در اثبات حقانیت دین اسلام و انتقاد جدی بر انحرافات دین یهود و مسیحیت در میان پیشینیان ومعاصران وی کاملا بی سابقه است.
عقل و ایمان از دیدگاه غزالی و ابن رشد
نویسنده:
مجتبی هژیر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه بین ایمان و عقل همواره مورد توجه خرد ورزان عقل گرا و مومنا ن دین مدار بوده و هست. در جهان اسلام نیز این بحث از مهمترین مسائل مورد توجه اندیشمندان مسلمان خصوصاً غزالی و ابن رشد بوده است. غزالی در دفاع از دینداری به نقد عقل پرداخت.ابن رشد در دفاع از فلسفه و خرد ورزی به نقد غزالی و بیان ناتوانی او از فهم مقصود فلاسفه پرداخت و بر سازگاری و توافق ایمان و عقلتأکید نمود. آنچه در این پایان نامه مورد نظر است،این است که سعی کنیم تا به مقایسه دیدگاه دو اندیشمند و متفکر بزرگ اسلامی، یعنی ابو حامد غزالی و ابوالولید ابن رشد در خصوص رابطه عقل و ایمانبپردازیم. و تلاش ما بر آن است که این مقارنه و مقایسه، به دور از هر گونه پیشداوری و تعصب انجام گیرد. در این نوشتار نشان داده خواهد شد که تعارض بدوی در دیدگاه غزالی با رجوع به دین و برتری دادن ایمان در برابر عقل، قابل حل است.از دیدگاه ابن رشد، تأویل عقلانی متون دینی منطبق با برهان و استدلال منطقی که منحصراً توسط فلاسفه انجام گرفته باشد، عامل حل تعارض دین و فلسفه است. غزالی بر این باور است که اعتقاد و ایمان دینی را نمی توان با استدلال علمی و فلسفی فهمید، اگر هم چنین کنیم این ایمان علم زده و عقل زده است و کاری از پیش نمی برد جز اینکه بر شک و حیرت می افزاید. ابن رشد معتقد است که نظر برهانی در موجودات و جهان هستی حق است و شریعت بدان دستور داده، لذا هرگز به مخالفت با آنچه در شرع آمده، منجر نمی گردد، زیرا حق با حق معارضه ندارد بلکه همواره موافق با آن است و بدان شهادت می دهد. بدین طریق ابن رشد اثبات می کند که دین طالب نظر عقلی است و نظر عقلی همان فلسفه است.ابن رشد علاوه بر اینکه به پیوند و سازگاری بین عقل و ایمان پرداخت، معتقد بود که در پی بردن به حقایق عالم، باید عقل را در همه امور نسبت به ایمان برتری داد.
  • تعداد رکورد ها : 72