جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 88
نسبت علم و وجود از دید ملاصدرا و نتایج فلسفی آن
نویسنده:
کبری قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به سریان کمالات وجودی از قبیل حیات، علم، قدرت، اراده ، تکلم .... در تمام مراتب هستی اعم از مادی و مجرد از اصول مسلم و پذیرفته شده در «حکمت متعالیه» است. در دوران معاصر، دانشمندان علوم تجربی با تحقیقات گسترده در مورد برخی مواد و اشیای ظاهرا بی جان مانند آب، وجود نوعی شعور و آگاهی را در آنها به اثبات رسانده اند، این در حالی است که قرن ها پیش اندیشمندان و حکمای مسلمان مانند صدرالمتألهین شیرازی با الهام از آیات نورانی قرآن کریم و با براهین عقلی به اثبات سریان علم و آگاهی در میان اشیای مادی پرداخته بودند، در قرآن کریم آیات فراوانی وجود دارد که بر وجود علم و شعور در همه اشیاء به خصوص اشیای مادی دلالت می کند مانند آیاتی که در آنها از تسبیح عمومی همه مخلوقات اعم از مادی و مجرد سخن به میان آمده است چرا که تسبیح فرع علم و شعور است و تا علم و شعور در کار نباشد آن هم محقق نمی شود.صدر المتألهین شیرازی نیز با استفاده از اصولی چون«شوق هیولی به صورت، اصالت ، بساطت، وحدت تشکیکی وجود، رابطه موجودات طبیعی با آثار و غایاتشان و اینکه همه مخلوقات مظاهرذات و مجالی صفات حضرت واجب تعالی هستند. به اثبات سریان علم و آگاهی در همه مراتب هستی به خصوص در اشیای مادی پرداخت.گر چه این مسئله یعنی مساوقت علم و وجود یکی از دیدگاههای فلسفی حکمت متعالیه است ولی به نظر می رسد که این نظریه با اصل تجرد علم و ادراک که مقبول صدر المتألهین است در تعارض آشکار قرار دارد و در نتیجه، این سوال پیش می آید که آیا اعتقاد به وجود نوعی ادراک در اجسام به معنای مادی بودن ادراک است؟ و اگر چنین نیست پس چگونه موجود مادی محض دارای علم و ادراک است؟ در این پژوهش تلاش می کنیم تحلیل فلسفی از اصل تجرد علم و اصل مساوقت وجود با علم به دست آوریم و سازگاری آن دو را با یکدیگر بررسی کنیم.
مقایسه دو نظریه (تجلی و ظهور) و (علیت) خداوند متعال در هستی و بررسی  نتایج کلامی آن
نویسنده:
امیرحسین منصوری نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیدهاین پژوهش درپی دغدغ? نزدیک شدن به فهم رابط? میان خالق و مخلوق، شکل گرفت و از میان توجیهات موجود در این رابطه، قانون «علیت» و «تجلی» را به عنوان دو توجیه، که کارآمدترین پاسخ‌ها را به شبهات و دغدغه‌های موجود می‌دادند، مورد بررسی و نقد قرار داد. آنچه که در رابطه با رابط? بین علت و معلول به شدت مورد مناقشه است، دو لازم? علیت، یعنی ضرورت و سنخیت است، که در این پژوهش، این دو رابطه بررسی شده و ادل? موافقین و مخالفین مورد نقض و ابرام قرار گرفته است و نتیجه چنان شد که بدون ضرورت و سنخیت اصلاً علت به معنای هستی بخشی معنا ندارد، اما آنچه که در قانون علیت مشکل‌ساز به نظر می‌رسد دوئیت و تباین نهفته در این رابطه است، که تالی فاسدهایی مانند توحید عددی، شرک و ... را به دنبال خواهد داشت، به همین دلیل برخی بزرگان، دست از علیت متعارف برداشته و علیت واقعی را همان رابطه تجلی معرفی می‌نمایند، همین امر سبب شد تا این پژوهش نیز در صدد تبیین و بررسی این نظریه برآید و آن را در مسائلی مانند توحید و فروعات آن، و جبر و اختیار با علیت مقایسه نماید. نتیج? نهایی آن شد که هر دو نظریه با توجه به سطوح مختلف مخاطبین برای پیش‌برد اعتقاد الهی مفید و قابل تمسکند اما باتوجه به ادل? ذکر شده در بحث تجلی که مهمترین آن‌‌ها بی‌نهایت بودن خداوند بود ـ و ادله دیگر مانند امکان فقری و ... درواقع زیرمجموع? این دلیل قرار می‌گرفت ـ و پاسخ به اشکالات گرفته شده به این استدلال مانند سازگاری «عدم تناهی خداوند متعال» با «وحدت تشکیکی» و «عین‌الربط» بودن موجودات دیگر، در نهایت نتیجه آن شد که نظری? تجلی توجیه روشن‌تری به دست خواهد داد. البته لازم به ذکر است که دلیل بی‌نهایت مستلزم تفکر و بحث بیشتری است و احیاناً پاسخ بعضی از اشکالات ممکن است کافی نباشد، ضمن اینکه این نظریه را نظریه برگزیده می‌دانیم، اما روی آن پافشاری متعصبانه نداریم و مدعی وجود برهان قاطع بر این نظریه نیستیم، چرا که در نظر گرفتن جوانب مسئله محتاج زمان بیشتری است و پیشنهاد این پژوهش نیز آنست که بر روی این استدلال تحقیق بیشتری صورت گیرد. کلید واژه: علیت، تجلی، وحدت شخصی، سنخیت، ضرورت، توحید.
تبیین مراتب فعل الهی در مدرسه کلامی و فلسفی اصفهان
نویسنده:
الهام میراحسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ثبات، تغییر ناپذیری و ازلیّت پروردگار، از آموزه‌های قرآن و پیشوایان دین است که به کرّات از سوی کلام وحی و سنّت بر آن تأکید شده است و از سوی تمامی مکاتب الهی پذیرفته شده می‌باشد. مطابق با براهین عقلی و نقلی خداوند خالق کل عالم است. از نظر قرآن آفرینش و بقای موجودات، یعنی خلق و تدبیر آنها منوط به "مشیّت"، "اراده"، "تقدیر"، "قضا" و "قدر" الهی است. همچنین در عالم امری جز به "اذن" خداوند تنفیذ نمی‌گردد و هر آنچه که در عالم هستی موجود می‌باشد، واجد "اجل" و مکتوب در"کتاب" است. فلاسفه و متکلمین مکتب اصفهان، دلایل و مستدلات خود را بر اثبات مراتب در فعل پروردگار، بر اساس کتاب خدا و روایات معصومین:مطرح کرده و با تکیه بر مبانی فکری خود، دیدگاه‌ها و نظرات متفاوتی را درباره حقیقت آن مطرح کرده‌اند که رفع کننده شبهه جبر و تفویض در فعل انسانی می‌باشد. آشکار است که باور به حقیقت امر بین الامرین به اثبات مراتب در افعال الهی منجر می‌گردد.البته روشن است که اثبات وجود مراتب در فعل حق تعالی منجر به اتصاف افعال الهی به زمان نمی‌گردد. همچنین آفرینش تدریجی و زمانمند هستی و علم او به خصوصیات زمانی پدیده‌ها، ارتباط پروردگار با جهان مادی، یعنی افعالی تدریجی و متغیر، مانند خشم، رضایت و استجابت دعای بندگان، دلیل بر تغییر در صفات و یا فعل او نیست. حقیقت این است که این مراتب در واقع مجاری فیض الهی‌اند و نشان دهنده مراحل مختلفی هستند که عقل برای استناد پدیده‌ها به ذات باری‌تعالی در نظر می‌گیرد و مستلزم تغییر و تحول در ذات او نیستند؛ به این معنا که مراتب فعل الهی مبرا از زمان است و عالم برای خداوند از آغاز تا پایان یکجا حضور دارد. یعنی او فعل خود را به صورت بسیط و فارغ از زمان انجام می‌دهد؛ اگرچه ظهور فعل در قالب زمان و مکان خاص خود صورت می‌گیرد. در ‌نتیجه در حالی که فعل حق تعالی فارغ از زمان است، نسبت به عقل ما و در مقام انتزاع، چنان است که ظهور و بروز فعل الهی در زمان صورت می‌گیرد و واجد مراتب می‌باشد. تحقیق حاضر در صدد تبیین دیدگاه‌های فلاسفه و متکلمین مکتب اصفهان در این باره و مقایسه آنها با یکدیگر، و نیز سنجش اندیشه‌های آنان با آیات و روایات می‌باشد.
آراء کلامی سید عبدالله شبّر، پیرامون توحید
نویسنده:
سمانه عزیزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توحید یکی از مهم‌ترین محورهای اصول عقاید است که تمام تعالیم اسلام بر مبنای آن شکل و انسجام یافته است؛ رسالت توحید با توجه به قلمرو گسترده‌‌‌اش و جایگاه ویژه‌‌‌‌ای که در فرهنگ دینی دارد، تبیین مباحثی از جمله اثبات وجود خدا، چگونگی تصوّرات از اله و.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.‌.‌ ، بررسی صفات و اسماء الهی و مراتب توحید را عهده‌دار خواهد بود.‌ در قرون متمادی قسمت عمده‌ای از آثار مکتوب علما و فضلای اسلامی به بررسی و تحلیل زوایای توحید اختصاص یافته است.‌ در این میان آثار افرادی از جمله، سیّد عبدالله شبّر، متکلّم شیعی قرن ۱۳ هجری مورد غفلت قرار گرفته است که در این تحقیق برای یافتن فهم جدیدی از مبانی توحید بر آن شدیم که نظرات این عالم را مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.‌علّامه شبّر در بخش شناخت خدا از طریق تجربیات و فطریات به اثبات وجود باری تعالی پرداخته و آن‌چه که این متکلّم در نهایت به عنوان ماحصل بحث خویش بیان می‌دارد، اثبات وجودی واحد و یگانه به عنوان رب و مدبّر عالم است که معرفت انسان به ذات او محال خواهد بود، هم‌چنین توحید در صفات را از تبیین صفات ثبوتی و سلبی، و ارجاع صفات ثبوتیّه به سلبیّه آغاز نموده است، و همانند سایر متکلّمین شناخت خداوند متعال را از طریق درک و شناخت صفاتش امکان‌‌‌پذیر می‌داند.‌علّامه در نسبت دادن عدل به واجب‌‌‌الوجود، خود را مواجه با دو مسئلۀ اساسی جایگاه اختیار در افعال انسان و مسئلۀ بداء دیده، و با بیان دیگاه‌های مرتبط، سعی در جمع این دو مسئله با عدل الهی می‌‌‌نماید و در نهایت نظر مختار خود را امربین‌الامرین قرار می‌دهد.‌
نبوّت از دیدگاه امام محمّد غزالی و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
محمدکریم پزشکپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابوحامد غزالی و خواجه نصیرالدین طوسی دو شخصیت متفکری هستند که با تحقیق وتلاش فراوان و نائل آمدن به کسب معرفت لازم در این حوزه، توانسته‌اند آرائی بسیار شگرف و تأمل برانگیز از خود به جای بگذارند. امام محمد غزالی با دیدگاه اشعری خود نبوت را در مرتبه‌ای می‌داند که در آن برای نبی بینشی حاصل می‌گردد که به وسیله آن قادر به دیدن عالم غیب می‌گردد. همچنین وی با استدلال‌هایی تحقق نبوت را اثبات می‌نماید غزالی نبوت را امری ضروری نمی‌داند هر چند از فوایدی برخوردار است و از منظر ایشان نبی در یک شرایط متعالی انسانی است و دارای نوعی اشرف از سایر مخلوقات است. غزالی در بیان ضرورت وجود نبی بیشتر به فواید دنیوی نبوت تاکید دارد. در مقابل خواجه طوسی(ره) با تفکر شیعی خویش نبوت را به دلایل متعدد ضروری می‌داند و از نگاه او نبی انسانی است که واسطه میان خداوند و سایر افراد بشر است. ایشان ضرورت نبوت و وجود نبی را به دلیل فوائد زیادش برای بشریت که در آن هم خیر دنیا نهفته است و هم آخرت بر خداوند واجب و ضروری می‌داند و این ضرورت را از جانب خداوند با توجه به حسن قبح عقلی نوعی لطف و از جانب حق تعالی بر می‌شمرد. وی معجزه را دلیل بر صدق نبوت نبی می‌داند.
بررسی تطبیقی آراء آیت الله جوادی آملی و آیت الله ملکی میانجی در باب چیستی عقل و نقش آن در قلمرو خداشناسی
نویسنده:
مریم فاطمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خردورزی، تکیه بر عقل و تاکید بر نقش و جایگاه آن، موضوعی است که در قرآن کریم و روایات اسلامی اهمیت فراوانی دارد. از طرف دیگر در تاریخ تفکر اسلامی، دیدگاه های متفاوتی درباره عقل و محدوده حجیت آن، از سوی اندیشمندان ارائه گردیده که اختلافات فراوانی با یکدیگر داشته و بعضاً در تقابل با هم قرار می‌گیرند. هدف ما در این پژوهش، بررسی دیدگاه‌های دو اندیشمند جهان اسلام، آیت الله جوادی آملی و آیت الله ملکی میانجی، به عنوان نماینده دو مکتب فکری نوصدرایی و تفکیک، در باب چیستی عقل و نقش آن در خداشناسی است. با توجه به دستاورد‌های این پژوهش روشن گردید که آیت الله ملکی میانجی و آیت الله جوادی آملی در باب چیستی عقل و حجیت آن، اختلاف نظر اساسی با یکدیگر دارند که این اختلاف، به مبانی انسان‌شناختی و معرفت شناختی ایشان بازمی‌گردد. آیت الله جوادی آملی، نفس انسانی را موجودی مجرد می‌داند که عقل نیز یکی از قوای آن بوده و به نظری و عملی تقسیم می‌شود. به عقیده ایشان، شأن عقل نظری تعقل و استنباط بوده و انسان به مدد آن می‌تواند به معرفت حقیقی دست یابد و همین معنای عقل است که در کتاب و سنت نیز مورد تعظیم قرار گرفته است. در دیدگاه دیگر، آیت الله ملکی، نفس انسانی را موجودی ظلمانیدانسته که همه کمالات آن از قبیل علم، قدرت و ...، خارج از ذات اومی‌باشند. به عقیده ایشان، منظور از عقل حقیقی که در کتاب و سنت از اهمیت ویژه ای برخوردار است، عقل مصطلح فلسفی نمی باشد؛ بلکه حقیقتیاست نورانی، مجرد و خارج از ذات انسان که خداوند به تملیک خود، آن را بر ارواح انسانها افاضه می‌کند. این دو اندیشمند در باب نقش عقل در خداشناسی نیز اختلاف نظر اساسی و مبنایی با یکدیگر دارند. به عقیده آیت الله جوادی، انسان به کمک عقل برهانی می‌تواند به شناخت حقایق هستی بپردازد و از آنجا که واجب بالذات نیز در قلمرو هستی جای دارد، عقل اولا می‌تواند با استفاده از براهین منطقی، به اثبات وجود او پرداخته و ثانیا با اتکا به نظریه اشتراک معنوی، به معرفت من وجه از اوصاف وی دست یابد. در دیدگاه دیگر، آیت الله ملکی معتقد است که اثبات وجودخداوند، نیازمند اقامه برهان نیست زیرا انسان به تعریف خودِ خداوند، او را می‌شناسد.به عقیده ایشان، عقل انسان، راهی به شناخت پروردگار ندارد و براهینی که برایتبیین صفات کمالی الهی اقامه شده‌اند، مبتنی بر اتصاف خالق به کمالات مخلوقات بوده و منجر به تشبیه می‌شود، لذا به معرفت حقیقی منجر نمی‌گردد.با توجه به نتایج این پژوهش می‌توان گفت که دو اندیشمند در باب چیستی عقل و نقش آن در خداشناسی، اختلاف نظر اساسی با یکدیگر دارند. این اختلاف نظر، ریشه در مبانی انسان‌شناختی و معرفت شناختی آنها داشته و عمیق می‌باشد.
بررسی تطبیقی اراده الهی از دیدگاه فلاسفه صدرایی و آیات و روایات و پاسخ به شبهات مرتبط با آن
نویسنده:
معصومه رضوانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اراده از مهمترین صفاتی است که چگونگی اتصاف خداوند به آن همواره محل نزاع و اختلاف اندیشمندان مختلف بوده است. ریشۀ این اختلافات و نزاع‌ها به دو مسالۀ اساسی باز می‌گردد؛ یکی اینکه اراده از صفات کمالی است و ذات خداوند متعال به عنوان جامع همۀ کمالات باید واجد چنین صفتی باشد. از سوی دیگر اراده صفتی است که در معنای کلی خود عامل تحقق و صدور افعال است و در انسان همراه با تصور و تصدیق و فعل و انفعالات درونی و با حدوث فعل، در نفس حادث می‌شود. اما چنین اراده‌ای را به ذات خداوند متعال که عاری از هر گونه تغییر و حدوث است، نمی‌توان نسبت داد. بنابراین سوال اساسی این است که چه نوع اراده‌ای برای خداوند متعال قابل تصور است که موجب تغییر و حدوث در ذات خداوند متعال نشود. فلاسفه برای رفع این اشکال اراده را از صفات ذاتی و ازلی خداوند دانسته‌اند و آن را علم خداوند به نظام اصلح و شوق و ابتهاج او تفسیر کرده‌اند که در نتیجه این ارادۀ ازلی، خداوند از ازل مرید بوده و مرادات او نیز ازلی خواهد بود. در مقابل، روایات به شدت ذاتی بودن اراده و وحدت آن با علم را رد کرده‌اند و ارادۀ خداوند را صفتی حادث و همان احداث و ایجاد فعل تفسیر کرده‌اند. بر این اساس این دو دیدگاه کاملا در مقابل یکدیگر قرار دارند.آنچه ما در این پژوهش به آن دست یافتیم این است که ذات خداوند به صفت اراده به عنوان یک صفت کمالی حتما باید متصف باشد. اما این ارادۀ ذاتی، به معنای مرید بودن ازلی خداوند و در نتیجه ازلی بودن مرادات او نخواهد بود. همچنین ارادۀ خداوند به معنای علم او به نظام اصلح و شوق و ابتهاج نیز نخواهد بود. زیرا علم، شوق، ابتهاج و اراده از نظر مفهومی بر یکدیگر قابل تطبیق نیستند و دلایل ملاصدرا و پیروان او نیز برای اثبات وحدت میان این صفات ناکافی است. ارادۀ ازلی خداوند همان اراده داشتن اوست؛ به این معنا که خداوند قدرت و الوهیت و توانایی برای اراده کردن دارد اما این اراده داشتن به معنی اراده کردن نیست که به محض تحقق آن فعل نیز ضروری الصدور باشد. خداوند از ازل اراده دارد اما از ازل اراده نمی‌کند و افعال او ازلی نیست. آنچه که در روایات دربارۀ حدوث اراده آمده است، ناظر به مقام اراده کردن خداوند است که با تحقق آن، صدور فعل ضروری می‌شود و زاید بر ذات بوده و حادث به حدوث فعل است و از آنجا که زاید بر ذات است موجب راه یافتن حدوث و تغییر در ذات خداوند متعال نیز نخواهد شد. از سوی دیگر تأکید روایات دربارۀ ارادۀ حادث و زاید بر ذات خداوند، منافاتی با ارادۀ ذاتی او ندارد زیرا علی رغم عدم تصریح روایات به ارادۀ ذاتی خداوند، عقل آن را تأیید می‌کند.
فلسفۀ علمِ حکمای مسلمان و پیشینۀ ارسطویی آن
نویسنده:
موسی ملایری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اگرچه مشهور است که فلسفه ى علم دانشی جدید و محصول قرون نوزدهم و بیستم است، اما این نوشتار بر آن است که پیشینیان نیز به تناسب و فراخور علومِ خود، نوعی علم شناسی را بنا کرده اند که نسبتش با علوم آن زمان با نسبت فلسفه ى علم با علوم جدید قابل تطبیق است؛ و می توان آن را منطق علم یا فلسفه ى علم پیشینیان خواند. این نوشتار این دانش را در آثار ارسطو و بسط آن را در نزد حکمای مسلمان جستجو می کند. نخست چهار مسأله از مهمترین مسائل فلسفه ى علم جد ید یعنی: ممیزات یک تحقیق علمی، شرایط لازم برای صحت تبیین های علمی، ارزش معرفتی و حدود واقع نمایی تبیین های علمی و روش های دانشمندان در مطالعه ى طبیعت، انتخاب گردیده؛ سپس در هر مسأله ابتدا آرای ارسطو، آنگاه مباحث اندیشمندان مسلمان در آن باب مطرح شده است . حاصل بررسی آن است که اولاً در آثار ارسطو به هر چهار مسأله عنایت شده است؛ ثانیاً روشن گردیده که حکیمان مسلمان نه تنها در هر چهار مسأله در نقد ، توسعه، تعمیق و تکامل فلسفه ى علم ارسطویی نقشی انکار ناپذیر داشته اند؛ بلکه ابواب جدیدی را نیز در این قلمرو گشود ه اند.
صفحات :
از صفحه 169 تا 187
بررسی انتقادی جنس انگاری جوهر در حکمت صدرایی
نویسنده:
موسی ملایری، فاطمه مرتجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقاله حاضر به بررسی این مسأله می پردازد که آیا مفهوم جوهر، جنس و مقوم انواع جوهری است یا آنکه مفهومی انتزاعی و غیر ماهوی است؟ غالب حکیمان مسلمان از جنسیت جوهر دفاع کرده اند و تعداد اندکی که فخر رازی در صدر آنهاست قائلند که جوهر جنس و مقوم انواع جوهری نیست. ملاصدرا مدافع جنس بودن جوهر است و ادله منکرین را به نحو گسترده مورد نقد قرار داده است. در این نوشته نخست اهم ادلة منکرین جنسیت جوهر را گزارش می­کنیم. سپس نقدهای صدرا بریکایک آنها را مورد بررسی قرارداده و نشان خواهیم داد که نقدهای حکیم نه تنها از قوت آن ادله نکاسته، بلکه در جای جای، ناخواسته مدعای منکرین را تقویت نموده است. در گام بعد دو دلیل بر اثبات جنسیت جوهر -یکی از صدرا و دیگری از علامه طباطبایی- گزارش شده آنگاه مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته اند، در نهایت بیان شده است که نظریة جنس بودن جوهر هیچ دلیل مستحکمی ندارد. حال آنکه بر نفی جنسیت جوهر ادله قابل اعتنایی وجود دارد. در پایان به این نکته پرداخته­ایم که نفی جنسیت جوهر پیامد های فلسفی مثبتی خواهد داشت که سه مورد از آنها را مورد بررسی قرار داده­ایم: الف- مقوله بندی جدید از جواهر. ب- رفع ابهام از جوهریت نفس وسایر بسائط. ج- رفع ابهام از جوهریت واجب تعالی.
صفحات :
از صفحه 57 تا 72
بررسی تطبیقی ارادۀ الهی از دیدگاه ملاصدرا و روایات
نویسنده:
موسی ملایری، معصومه رضوانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علوم قرآن و حدیث ایران,
چکیده :
اراده در انسان همراه با تصور، تصدیق و تغییرات نفسانی، حادث می‌شود. مسلما این اراده، سزاوار ذات واجب الوجودی خداوند، نیست. از سوی دیگر، می‌دانیم ذات باری تعالی از ازل متصف به جمیع صفات کمالی است. اراده نیز از صفات کمال است و بنابراین، عقلا ذات باری تعالی نمی تواند خالی از این کمال ازلی باشد. لذا ملاصدرا در همه آثار فلسفی خود، اراده را از صفات ذاتی و همان علم، شوق و ابتهاج خداوند به نظام اصلح می‌داند. اما ظاهر روایات، با رد اراده ذاتی و وحدت آن با علم، تاکید دارند اراده خداوند صفتی حادث و همان احداث و فعل اوست. صدرا برای رفع تقابل میان دیدگاه عقل و روایات، در موضعی از شرحش بر اصول کافی، ضمن تاکید بر اراده ازلی و عینیت آن با علم، اراده حادث را نیز پذیرفته و قائل است اراده نیز مانند علم دارای مراتب است که بالاترین مرتبه آن اراده ازلی اجمالی و پایین ترین مرتبه آن اراده تفصیلی یا همان اراده حادث است. اما این دیدگاه با توجه به شدت تاکید روایات بر نفی اراده ازلی و عدم عینیت آن با علم، چندان راهگشا نیست. در این مقاله پس از گزارش آراء صدرا و مضامین روایات، برای حل این تقابل، پیشنهاد می شود، اراده ازلی خداوند را می توان به معنای قدرت بر اراده دانست. و اراده حادث مورد تاکید در روایات را به معنای ظهور و فعلیت آن به حساب آورد. لذا خداوند از ازل اراده دارد؛ اما از ازل اراده نمی‌کند. تاکید روایات بر حدوث اراده، ناظر به مقام اراده کردن خداوند است که با تحقق آن، فعل ضروری می‌شود و زاید بر ذات است. به همین دلیل موجب تغییر در ذات الهی نخواهد شد.
صفحات :
از صفحه 97 تا 126
  • تعداد رکورد ها : 88