جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 39
بررسی تطبیقی "عصمت" از منظر فخر رازی و علامه مجلسی
نویسنده:
مصطفی روح الامینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: یکی از مسائل مهم و بنیادی در حوزه ی تفکر کلامی مسأله ی عصمت انبیاء و ائمه (ع) بوده که علمای اسلامی هر یک به نوبه ی خود، به این امر مهم پرداخته اند، و با رفع شبهات وارده بر عصمت انبیاء وتبیینآیاتی که مبین صدور سهو و گناه از پیامبر است، وحی و گفتار و سیره ی این پیشوایان الهی را استوارترین راه هدایت، برای جامعه ی بشری معرفی نموده اند.این نوشتار با روشی توصیفی – تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای درچهار فصل به بررسی مباحث مختلف در حوزه "عصمت" پرداخته است.درفصل اول به بیان مسأله تحقیق پرداخته شده وپس ازبیان اهداف وسوالات تحقیق، عصمت ازنظرلغت واصطلاحموردبررسی قرارگرفته،سپس مباحثِ مراحل وابعادعصمت،بحث عصمت واختیار،شبهات پیرامون عصمت انبیاء وتاریخچه پیدایش بحث عصمت مطرح گردیده است.درفصل دوم وسومآراء امام فخر رازی و علامه مجلسیمورد واکاوی قرار داده است. این دو دانشمند اشعری و شیعی، به تحلیل معنا و مفهوم عصمت و ابعاد و مراحل آن پرداخته و حیطه ی اعتقادات، تبلیغ رسالت، احکام و فتوا و افعال و سیره را از جمله مواضع اختلافی، میان متکلمان در باب عصمت انبیاء، معرفی نموده اند. ایشان ضمن اینکه عصمت را با اختیار هم آهنگ می دانند، دلایلی بر ضرورت عصمت انبیاء اقامه نموده اند. امام فخر رازی، عصمت را، پس از نبوت ضروری دانسته، اما علامه مجلسی، معصومین (ع) را در تمام طول عمر، از گناه، اشتباه، سهو و نسیان، مصون و معصوم، می داند. اختلاف ایشان، در بحث عصمت امام، سهم ویژه ای از این تحقیق را به خود اختصاص داده ونگارنده به نقدوپاسخگویی به شبهات امام فخررازی برعصمت امام پرداخته وبیان می کند که چگونه علمای شیعه ازجمله علامه مجلسی با دلایلی عقلی ونقلی به دفاع ازحریم عصمت ائمه اطهارعلیهم السلام پرداخته وایشان رابرخلاف دیدگاه رازی مصداق حقیقی اولی الامردانسته اند..سپس دیدگاه این دو دانشمند درباره ایات موهم صدورگناه ازپیامبرمورد بررسی قرار گرفته داست.درفصل اخر، بابررسی تطبیقی به تحلیل دیدگاههای رازی ومجلسی وبیان نقاط تشابه وتفاوت اراء این دو دانشمنددر چهار محور مبانی فکری ومفاهیم ،براهین ارائه شده وتبیین ایات موهم صدور گناه پرداخته شده است.کلید واژه ها:1- عصمت 2- انبیاء 3- معاصی 4- علامه مجلسی 5- فخر رازی 6- دلایل عقلی و نقلی 7- عصمت و اختیار 8- عصمت و لطف.
بررسی تطبیقی آراء ابوالحسن اشعری، قاضی عبدالجبار معتزلی و خواجه نصیرالدین طوسی پیرامون مساله تکلیف
نویسنده:
مهدی اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این نوشتار با بررسی دید گاههای سه مکتب عمده ی کلامی ( اشعری،معتزلی، شیعی)درباره ی تکلیف ،به بررسی مبانی و اطوار گوناگون این بحث می پردازد وکوشش می کند با مطالعه وکنکاش در آراء سه متکلم بزرگ –ابوالحسن اشعری، قاضی عبد الجبار معتزلی وخواجه نصیر الدین طوسی –به تبیین ومقایسه ی نظریاتآنها پیرامون تکلیف بپردازد. در بحث تکلیف میان متکلمین عدلیه( قاضی عبد الجبار و محقق طوسی) با اشعری اختلاف هست؛ ودلیل این اختلاف هم ،متفاوت بودن روش معرفت شناسانه ی متکلمانیاد شده می باشد. امامیه با تاکید بر روش عقل گرایانه وبرون متنی واشاعره با در پیش گرفتن روش نص گرایانه ودرون متنی وتعبدبه متون دینی به بحث ونظر در این خصوص پرداخته اند.لغت تکلیف از " کلف " اخذ شده است وبه فعلی اطلاق می شود که، در انجام آن سختی ومشقت داشته باشد.در هر فعل تکلیفی سه موضوع مشهود است:1- تکلیف کننده یا مکلـ?ف 2- تکلیف پذیر یا مکلـَف 3- فعل تکلیفی . مصداق واقعی مکلـ?ف پروردگار متعال می باشد و تکلیف در واقع" امر واراده ی" او می باشد. این امر واراده ناظر به مصالح مکلـَف است و مکلـَف با وجود سختی انجام فعل ، آن را انجام داده ومستحق ثواب می گردد ؛ تعبیر متکلمین از این مساله "تعریض به ثواب" می باشد. رسیدن به ثواب ، منفعت بزرگی است که مکلـَف بواسطه ی آن مورد مدح وستایش واقع می شود.البته این مساله ( تعریض به ثواب واستحقاق ) مورد توجه اشعری نمی باشد.در مورد ضرورت وجود تکلیف این مساله مطرح شده که، خداوند به جهت عادل بودن وحکیم بودن، لازم است انسان را به اموری که تکلیف نام دارد، مکلـَف نماید؛ چون در غیر این حالت خداوند مرتکب قبیح شده است.در مساله ی حاضر خواجه وقاضی اتفاق نظر دارند اما اشعری بایسته بودن تکلیف را قبول ندارد.در مورد محاسن تکلیف کار کرد های مختلف فردی واجتماعی ذکر شده است.حسن تکلیف بی ارتباط با بحث حسن وقبح نیست ؛ خواجه وقاضی علاقه مند حسن وقیح عقلی هستد ، یعنی حسن وقبح افعال ذاتی است ودر نهاد پدیده ها موجود است ،اما اشعری بر خلاف این معتقد به حسن وقبح شرعی هست، یعنی شرع حسن وقبح افعال را تعیین می کند.اعتقاد به حسن وقبح شرعی باعث یک نظریه ی متفاوت در بین اشاعره شده است ،این مساله جایز بودن تکلیف کافر و تکلیف فوق توان مکلـَف ( ما لا یطاق) است ،اما قاضی وخواجه مخالف این نظر می باشند.در واقع یکی از شروط تکلیف که، توانمند بودن مکلف است با این شرط نقض شده است.
عصمت امام از نظر سه شخصیت معتزلی، اشعری و شیعی (قاضی عبد الجبار همدانی، امام فخر رازی و خواجه نصیر طوسی)
نویسنده:
محمدتقی ذوالفقاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشمندان مکاتب مختلف اسلامی بر معنای عصمت، کیفیت و شیوه‌ی برخورداری معصوم از آن اختلاف نظر دارند. این نوشتار به بررسی ریشه‌ها و علل این اختلاف از دیدگاه سه اندیشمند بزرگ اسلامی قاضی عبدالجبار با گرایش به مکتب معتزلی، امام فخر رازی با گرایش به مکتب اشعری و خواجه نصیرالدین طوسی با گرایش به مکتب شیعه پرداخته است. نگارنده به شیوه‌ی تحلیلی – توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه‌ای و جستجو در مهم‌ترین منابع موجود، کوشیده است تا در سه فصل جداگانه پس از تعریف مفهوم لغوی و اصطلاحی عصمت از نظر هر یک از این اندیشمندان، چالش‌ها و کاستی‌های هر یک را به تصویر بکشد و در فصل جداگانه به بررسی نقاط اشتراک و افتراق آنان بپردازد. نتیجه‌ی بررسی این است که قاضی عبدالجبار عصمت را شرط امامت نمی‌داند، فخر رازی، برخورداری عصمت را با قدرت اختیار امام، ناسازگار می‌شمارد.اما خواجه نصیرالدین، با پنج دلیل عقلی که عبارتند از : برهان امتناع تسلسل، برهان حافظ شریعت بودن، برهان وجوب اطاعت، برهان نقض غرض و برهان انحطاط مسأله‌ی عصمت امام را ثابت می‌کند و به شبهه‌ها و اشکالات قاضی عبدالجبار و امام فخر پاسخ می‌دهد. همچنین در دلایل نقلی به آیات: امامت (بقره/124)، اطاعت(نسا/59)، تطهیر(احزاب/33)، صادقین (توبه/119)و ولایت (مائده/ 55) و حدیث متواتر غدیر و منزلت استناد جسته و به شبهه‌ها پاسخ گفته است. به این ترتیب جایگاه عصمت امام بر اساس اعتقادات شیعی، جایگاهی بس استوار و برهانی است و هیچگونه خدشه‌‌‌‌‌ای بر آن وارد نیست.
هدایت و ضلالت از دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی
نویسنده:
صدیقه عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ما دراین پژوهش به بررسی نظرات علامه و فخررازی در زمینه هدایت و ضلالت می‌پردازیم. و در ابتدا نظر فخررازی بحث لغوی نسبتا مفصلی در زمینه هدایت و ضلالت بیان می‌کند و سپس در زمینه فاعلیت هدایت به بحث می‌پردازد و بیان می‌کندکه فاعل و خالق هدایت و ضلالت خداست و انسان برای انجام افعال خود نیاز به داعی دارد که خالق داعی هم خداست و انسان خالق افعال خود نیست زیرا اولا علم به جزئیات افعال خود ندارد و ثانیا موجب انقلاب در حکم خدا می‌شود و ثالثا موجب تسلسل می‌شود و رابعا موجب ترجح بلا مرجح خواهد شد و همه اینها محال است و همچنین همه چیز تحت قضا و قدر الهی است و قائل به حتمیت قضای الهی است زیرا در غیر این صورت علم خدا جهل می‌شود و قدرت خدا به عجز تبدیل می‌شود و اینها از ساحت قدس الهی بدور است و همچنین غایت هدایت را رسیدن به توحید و نبوت و قرار گرفتن در مسیر اسلام می‌داند. در فصل سوم نظرات علامه در این زمینه را مطرح می‌کنیم، وی هدایت را به معنی نشان دادن راه و رساندن به مقصود مطرح می‌نماید و ضلالت را نقطه مقابل آن و به معنی بیراهه می‌داند و سپس انواع هدایت (تکوینی،تشریعی،فطری،اصیل و...)را مطرح می‌کند و همچنین هدایت را به عنوان یکی از مباحث الهیات به معنی الاخص، هم در بحث توحید صفاتی و هم در توحید افعالی به آن می‌پردازد و هدایت را از صفات فعل الهی می‌داند و در توحید افعالی بیان می‌کند، فاعل حقیقی هدایت خداست و هدایت قضای الهی است که البته با بیان این مسئله، اختیار از انسان نفی نمی‌شود، بلکه هدایت از جهت ارتباط با خدا، امری واجب و ضروری و حتمی است و از جهت ارتباط با انسان، امری ممکن است و با ثبات انسان بر فطرت اولیه، در مسیر هدایت قرار می‌گیرد و با خروج از مسیر فطرت اولیه، گمراه می‌شود. همچنین وی علت غایی هدایت را خداوند و رسیدن به توحید و علت صوری هدایت را نفس انسان بیان می‌کند و مبدا قابلی هدایت را قلب انسان می‌داند. سپس به بیان موانع هدایت و صفات مهتدین می‌پردازیم در فصل پایانی به وجوه اشتراک اختلاف علامه و فخر رازی می‌پردازیم. وجوه اشتراک آنها عبارت است از: تعریف روشن از هدایت و ضلالت و تفکیک میان ضلالت و غی وهدایت را فعل الهی و غایت هدایت را دین و توحید و فعل انسان را قضای الهی می‌دانند. وجوه اختلاف آنها عبارت است: علا مه ضلالت را امری عدمی و فخر وجودی می‌داند علامه هدایت را نور و فخر شرح صدر را نور می‌داند علامه خدا را فاعل حقیقی هدایت و فعل انسان را ارادی ولی فخر خدا را خالق هدایت و ضلالت و فعل انسان را جبری می‌داند.
صلوة الوسطی
نویسنده:
علی اکبر شایسته نژاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
برای «صلوة وسطی» در آیه 238 سوره بقره، مصادیق متعددی بیان شده است. با توجه به اینکه اقامه نماز، مراقبت و حفاظت از حدود و حریم، اهمیت و فضیلت آن در آیات فراوانی از قرآن آمده است، افزونی «صلوة الوسطی» در این آیه را نمی توان حمل بر این امور کرد. در این مقاله پس از بررسی و نقد چند نظریه نشان داده ایم که تاکید بر «صلوة الوسطی» در آیه مذکور؛ اولا- بیان کننده برتری و امتیاز آن نماز نسبت به سایر نمازها و حاکی از عنایت ویژه نسبت به آن است. ثانیا – نماز مذکور، از نمازهای واجب است. ثالثا - تطبیق آن بر «نماز صبح»، دارای دلایل و قرائن قابل قبولی است. زیرا آنچه به عنوان فضیلت نماز ظهر و عصر، بیان شده، اموری جانبی و بیرونی است. ولی عوامل فضیلت نماز صبح، امور ذاتی و درونی است. بنابر این می توان نماز صبح را مصداق «صلوة الوسطی» دانست.
صفحات :
از صفحه 125 تا 148
بررسی تطبیقی آرا غزالی، ملاصدرا و علامه طباطبایی در خصوص ایمان
نویسنده:
قدسیه ماجدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهنخستین ارزشی که در آموزه‌های دینی، مردم بدان فرا خوانده می‌شوند، و یکی از مسائل چالش برانگیز و در عین حال مهّم و کلیدی در طول تاریخ تفکّر اسلامی، «ایمان» است. امّا سوالاتی از قبیل اینکه «ماهیّت ایمان چیست و مولفه های اصلی آن کدامند» همواره حول این بحث مطرحبوده و هر گروه و فرقه ای بر اساس مشرب فکری خود در صدد پاسخگویی و تبیین آن بر آمده است. در این تحقیق سعی شده تا این سوالات را از منظر سه متفکّر اشعری و شیعی بررسی نماییم. غزالی، حقیقت ایمان را تصدیق و تسلیم قلبی نسبت به حقایق دینی می داند و معتقد است چون خداوند از بندگانش جز تصدیق نخواسته، یقین روان شناسانه برای سعادت آدمی، کافی بوده، در تحقّق ایمان، بین نقش برهان و ادّله وهمی، تفاوتی نیست. او قائل به افزایش وکاهش در کمال ایمان شده، و هرچند ایمان تقلیدی را می پذیرد، امّا کشف و انشراح صدر را بهترین طریق کسب ایمان می داند. وی بین اسلام و ایمان بسته به نوع بحث، رابطه ترادف، اختلاف، و تداخل مطرح می کند.از نظر صدرالمتألّهین، ایمان به معنی علم و تصدیق منطقی است، هرچند ایمان تنها یک پذیرش ظاهری نیست اما اقرار زبانی نیز در ایمان اهمیّت دارد. او با نگرش فلسفی خاص خود، یکی از پنج مرتبه ایمان را ایمان تقلیدی می داند و اسلام را مفهومی اعمّ از ایمان معرفی می کند.علاّمه ایمان را به معنی اذعان و تصدیق همراه با التزام به لوازم، که نتیجه آن رهایی مومن از شکّ است می داند. او ایمان را مرحله ای فراتر از علم؛ و مراتب ایمان «عوام النّاس»و«حق الیقین» را به ترتیب، پایین ترین و بالاترین مرتبه ایمان معرفی می کند. ایشان ایمان و اسلام را مفاهیمی ذو مراتب دانسته که هر مرتبه از ایمان، به دنبال مرتبه ای از اسلام حاصل می شود.کلید واژه ها: ایمان، اسلام، کفر، فسق، غزالی-ملاصدرا-علامه طباطبایی
بررسی تطبیقی دیدگاه‌های قاضی سعید قمی و امام خمینی (ره) درباره اسماء و صفات حضرت حق
نویسنده:
محمد حسینی‌نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
افلاطون , اسماء الهی , 01. خداشناسی (کلام) , خدا (اسماء ذات الهی) , معارف اسلامی , صفات خدا , خداشناسی(الهیات بالمعنی الاخص) , هنر و علوم انسانی , قاضی سعیدقمی، محمدسعید بن محمدمفید , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , ق‍اض‍ی‌ س‍ع‍ی‍د ق‍م‍ی‌، م‍ح‍م‍د س‍ع‍ی‍د‌ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د م‍ف‍ی‍د , هنر و علوم انسانی , قاضی سعید قمی، محمدسعیدبن محمدمفید , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , ق‍اض‍ی‌ س‍ع‍ی‍د ق‍م‍ی‌، م‍ح‍م‍د س‍ع‍ی‍د‌ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د م‍ف‍ی‍د , هنر و علوم انسانی , ق‍اض‍ی‌ س‍ع‍ی‍د ق‍م‍ی‌، م‍ح‍م‍د س‍ع‍ی‍د‌ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د م‍ف‍ی‍د
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خدا شناسی ومسائل آن از شریفترین موضوعات تحقیق وپژوهشمی باشد و یکی از مسائل بنیادی آن أسماء و صفات خداوند است، که متفکّران و اندیشمندان زیادی از دیر باز،حتّی در یونان باستان بدان پرداخته اند. وپس از گسترش ادیان آسمانی، این موضوع در ادیان ابراهیمی(یهود،مسیحیّت،اسلام)از جایگاه ویژه ای بر خوردار شده است.این پژوهش در صددآن است تا إبتدا به پیشینه دور این موضوع،در یونان باستان، به ویژه در آثار افلاطون وافلوطین به خاطر تأثیر گذاری زیاد آندو در حکما وعرفای مسلمان، خصوصاً در قاضی سعید قمی،یکی از شخصیّتهایی که این رساله پیرامون آراء وی شکل گرفته است بپردازد. سپس با نگاهی گذرا و مختصر از سیر موضوع در جهان اسلام، اعمّ از شیعه و سنّی،نظریّات دو حکیم و عارف معاصر قاضی سعید قمی و امام خمینی(ره) را در باره أسماء وصفات حقّ بر رسی نماید.بنا بر این ابتدا کوشش می شود تا دیدگاه قاضی سعید قمی را در باره أسماء خداوند که برخی از آراء وی منحصر بفرد یا دارای سابقه کمتری در بین علماء شیعه می باشد بیان شود، و سپس دیدگاه امام خمینی(ره) را به عنوان حکیمی عارف، نه یک فقیه،متکلم و سیاستمدار، در باره همین موضوع أسماء و صفات إلهی بر رسی گردد.و در ادامه نقد های امام (ره) از نظرات و آراء قاضی سعید قمی را در خلال آثارش استخراج و بر رسی نموده و در پایان شباهت ها وتفاوت های این دو حکیم عارف بر رسی و با هم مقایسه خواهد شد.
انسان در عالم قبل از دنیا
نویسنده:
علی اکبر شایسته نژاد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در برخی آیات قرآن به شکل مستقیم و غیر مستقیم از اعتراف انسان به وحدانیت خداوند سخن به میان آمده و از عالمی چون "عالم ذر"، "عالم الست" و . . . یاد شده است. در روایات نیز اشاراتی در این زمینه وجود دارد. اندیشمندان در پذیرش این عوالم اختلاف دارند، برخی بر وجود و برخی بر عدم وجود آن استدلال کرده‌اند. نگارنده پس از مرور بر برخی آیات و روایات و بررسی آرای اندیشمندان مخالف و موافق، ضمن پذیرش عالم رتبی قبل از این جهان و وجود انسان مجرد [غیر مادی] در آن، نظریه حضور جمعی انسان‌ها نزد خداوندی را که خارج از زمان و مکان است، برگزیده و با نقد دلایل رقیب، اعتراف انسان به توحید قبل از وجود مادی را انکار کرده است و پذیرش آن را منجر به قبول تناسخ، جبر و عبث بودن تکلیف و بلوغ خوانده است. امتیاز این نگارش نسبت به سایر آثار موجود در این زمینه، علاوه بر نظم و ترتیب جدید، تحلیل آیات و روایات، توصیف نظرات مخالف و موافق و تقویت نظریه منتخب و ارائه آن با انشایی روان است. این نوشته از نوع پژوهش‌های بنیادی است و به روش کتابخانه‌ای و توصیف و تحلیل محتوا با استفاده از آرای اندیشمندان، به تبیین مفهوم وجود انسان در عالم قبل از خلقت پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 127 تا 146
لذت و الم اخروی از منظر ابن سینا سهروردی و ملا صدرا
نویسنده:
مرتضی حامدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث معاد در فلسفه ی اسلامی از جایگاه والایی برخوردار است. آنچه در تاریخ اندیشه ی اسلامی محل مناقشات جدّی بوده، کیفیت آن و وضعیت نفوس انسانی درآخرت است. حکیمان، متکلمان و عالمان دینی هرکدام از یک زاویه به تبیین مسأله پرداخته اند. ابن سینا با به رسمیت شناختن آیات وحیانی و ارائه ی تفسیری نمادین از قرآن، ابتدا روح آدمی را جوهری باقی و ماندگار دانسته، همه ی قوای نفس انسانی را به جز قوه ی عاقله مضمحل می دانست. طبق این مقدمه، لذت ها و آلام اخروی، مطابق آن قوه، عقلانی خواهد بود. علم و عمل باعث سعادت یا شقاوت و صعود او به رتبه ی لذایذ مجرد از ماده و جسمانیت خواهد شد .اما نفوس ناقصه- در علم و عمل – با توجه به بقای روح، از لذایذ جسمانی برخوردار می شوند. بُله و صِبیان نیز در اندیشه ی سینوی دارای لذت یا المی جسمانی هستند اما سایر نفوس اعم از کاملان در علم و عمل و ناقصان در عمل و کاملان در علم، دارای لذتی عقلانی خواهند بود.سهروردی که اندیشه اش متاثر از حکمت ایرانی است با پی ریزی فلسفه ی نوریه به تفسیری نوین از جسمانیت اخروی دست یافت. او برازخ را پرتو نورالانوار می دانست که نفوس بشری در دنیا و آخرت، آن را همراهی می کنند. وی با تقسیمی جامع از نفوس، بالاترین لذت اخروی را، انغماس در دریای نور الهی می دانست، نفوس متوسط انسانی را در جایگاه مُثُل معلّقه می نشاند به طوری که می توانند با خلق صُوَر معلّق به لذایذ روحانی یا جسمانی نائل آیند. وی خلاء تعلق نفوس ناقصه را با نظریه ی تعلق به اجرام سماوی پر می کند و لذت اخروی را با بدن مثالی تحکیم می بخشد . ملاصدرا که بیش از دیگران دغدغه ی حفظ ظواهر گزاره های دینی داشته، به سبک دیگری به توجیه لذایذ و آلام اخروی پرداخت. او برخلاف ابن سینا، آیات را به مسلخ تأویل نمی بُرد ولی از آن طرف با طرح اصولی متعدد، به روحانی و جسمانی بودن لذت ها و رنج های اخروی استدلال می نمود. او با اثبات تجرد قوه ی خیال به تبیین فلسفی از همه ی لذایذ و آلامی که در قرآن برای انسان درنظر گرفته شده پرداخت. از نظر ا و نفوس قادرند همه ی آنچه را که صاحبان شریعت از ثواب و عذاب وعده داده اند، به طور عینی خلق نمایند. وی اگرچه بالاترین لذت اخروی را روحانی می دانست، اما لذت نفوس متوسطه و ناقصه را جسمانی توجیه می کرد.
عقل فعال از دیدگاه ابن سینا ، فارابی و سهروردی
نویسنده:
احمد احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده :عقل فعال به عنوان مرتبه ای از نفس انسان، برای اولین بار در آثار ارسطو مطرح شد و برجسته ترین نظریه ی مشایی در مورد عقل فعال در فلسفه ی فارابی و ابن سینا به عنوان آخرین عقل از سلسله عقول طولیه، ممکن الوجود، مجرد تام و مستقل از انسان ارائه شد.عقل فعال کار کردی عالی و گستردهدر وجود شناسی مشایی دارد. این عقل به عنوان حلقه ارتباط بین مجردات (عقول طولیه) و مادیات مبدأ صدور کثرات جهان مادی و کدخدای عالم تحت القمر است. ایجاد هیولی، عناصر اربعه، مرکبات و نفوس ( غیر فلکی ) وابسته به افاضه ی صور وجودی از عقل فعال با معاونت حرکات و اوضاع فلکی می باشد.عقل فعال در حیطه معرفت شناسی مشایی نیز جایگاهی برجسته دارد. معرفت انسانی ( ادراک حصولی ) در تمام مراتب خود وابسته به افاضه ی صور کلی و معقولات توسط این عقل بر نفس ناطقه و خروج آن از قوه به فعلیت است.سهروردی در تبیین صدور کثرات مادی، نظریه عقول عرضیه را مطرح کرد. وی عقول عرضیه را سلسله ای از انوار مجرد قاهره می داند، که هریک رب النوع یک نوع مادی هستند. این عقول کلی اند؛ به این معنا که اصل افراد خویش بوده و همه کمالات مادون را واجد بوده و فیض آنها به مادون علی السویه است. آنها در عرض هم واقع شده اند، به این معنا که فاقد رابطه ی علی و معلولی اند.عقول عرضیه از جهت وجود شناسی و معرفت شناسی نقش بسزایی در فلسفه ی سهروردی دارند؛ بدین صورت که عالم محسوسات، معلول انوار عرضیه ی حاصل از اشراقات است.اجسام عنصری از جهت فقر هر نور عرضی صادر شده اند. مّثّل معلقه، موجوداتی بالاتر از عالم محسوسات و پایین تر از عالم معقول هستند که توسط انوار عرضیه حاصل از مشاهدات، ایجاد شده اند.کلید واژه : عقل فعال، عقول طولیه،وجودشناسی،معرفت شناسی.
  • تعداد رکورد ها : 39