جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 55
بررسی تطبیقی تعبیرپذیری احد نزد افلوطین و مقام ذات نزد ابن عربی
نویسنده:
شهناز شایان فر
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تأکید بر تعالی و تنزیه خدا و محدودیت های معرفتی و زبانی نوع خاصی از الهیات به نام الهیات سلبی را شکل داده است؛ الهیاتی که در آن حدود و اوصاف امکانی از خدا سلب گشته و زبان سلب، تنها زبانِ درخور ساحت ربوبی است. برخی صاحب نظران، افلوطین، ابن میمون، قاضی سعید قمی، ملارجب علی تبریزی و ابن عربی را از طرفداران الهیات سلبی معرفی کرده اند. در این جستار به آرای دو متفکر، یعنی افلوطین و ابن عربی در باب احد و ذات الهی اشاره می شود؛ احد افلوطین نه به زبان می آید و نه اندیشه به او راه می یابد و هیچ اسمی حتی نام «او» شایستة احد نیست. در عین حال افلوطین خویش را ناگزیر به نامگذاری احد می بیند و «احد» و «واحد» را بهترین نام برای او تلقی می کند و در مواضعی به مصحح برخی نام های احد اشاره کرده است. در عرفان ابن عربی نیز، اصطلاح اسم، همان ذات الهی به اعتبار صفت، تجلی و تعین است، بنابراین در تعریف اسم، خروج از مقام ذات و تنزل از آن مطرح است و ذات به حسب ذات هیچ اسمی نخواهد داشت؛ از این رو نزد ابن عربی ذات الهی، مقام لا اسم و لا رسم تلقی گشته و متعلقِ هیچ گونه شناختی نیست، اما در مواضعی، ابن عربی آن ذات بی نشان را با اوصاف و احکام سلبی توصیف کرده و در مواردی با عناوینی از جمله مطلق، واجب و وجود مطلق از آن یاد نموده است که در تبیین آن می توان به تمایز اسمای حقیقی و غیر حقیقی و اسمای محدود کننده و غیر محدود کننده اشاره کرد، نکتة شایان توجه در این مقاله نشان دادن این مطلب است که افلوطین و ابن عربی از سه بعد الهیات سلبی، یعنی بعد وجود شناختی، معرفت شناختی و زبانی، حداقل در محور زبان، فاصله گرفته و نوعی زبان ایجابی را در ساحت سخن گفتن از خدا در پیش می گیرند؛ از اینرو بخشی از جستار حاضر به تبیین نامگذاری حقیقتی بی نام از سوی افلوطین و ابن عربی می پردازد.
مستندات مشائی جلد یک اسفار و فراروی ملاصدرا از آنها
نویسنده:
زهرا قاسمی نور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهبا اینکه فلسفه‌ی ملاصدرا به عنوان یک سیستم فلسفی با روشی نوین شناخته می‌شود، با این حال او به "التقاط" متهم است. یکی از دلایل این اتهام را، عدم ذکر منابع مستفاد در اسفار اربعه دانسته‌اند. رساله‌ی حاضر در پی آن است تا با ذکر مستندات مشائی جلد یک اسفار، فراروی‌های وی در این اثر را تبیین نماید. او در جلد یک اسفار با ارائه‌ی راه حل‌های جدید برای تحلیل دقیق‌تر مسائل فلسفی، ارائه‌ی تقریری نو از مسائل فلسفی مطروحه در آثار پیشینیان و داوری بین دو یا چند تن از متفکران گذشته، اتهام التقاطی بودن فلسفه اش را منهدم می کند. وی با تزریق "نگرش وجودی" در کالبد فلسفه‌ی اسلامی، تبیین نوینی از مسائل ارائه داده است. او مُبدع مسائل فلسفی نیست، همانطور که خود وی نیز در سراسر آثار فلسفی‌اش چنین ادعایی ندارد.حقیقتاً مکتبی که وی بنیان گذار آن است، به لحاظ "روش" حکمت نوینی است گرچه در این حکمت نوین، از حکمای پیشین نهایت بهره را برده است. از جمله‌ی آنها استفاده از آموزه‌های فلسفی حکمت مشاء است. اما فلسفه‌ی او نه فلسفه‌ی مشائی است نه اشراقی و نه عرفان است و نه کلام. او با مستنداتی که از فلسفه‌ی مشاء خصوصا ابن سینا ارائه نموده، نشان می‌دهد که حکمت متعالیه‌ی وی پای بر گرده‌ی فلاسفه مشاء نهاده و به ساختار فلسفه‌ی اسلامی شکلی وجودی داده است. از آنجایی که تعیین سند در گفتار حکمای سابق عادتی مألوف نبوده است، نگارنده‌ی این رساله، سعی نموده است با تعیین مستندات مشائی جلد اول اسفار و فراروی‌های ملاصدرا، نمونه‌ای از این بهره‌گیری‌ها را به نمایش بگذارد تا الگویی برای تحقیقاتی از این نوع باشد.واژگان کلیدی: مستندات، مشاء، اسفار اربعه، فراروی، ملاصدرا
بررسی تأثیر احادیث معصومین در مسأله‌ مرگ و معاد بر رأی ملاصدرا
نویسنده:
سارا حسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد در عقل و فطرت هر انسانی جایگاه قابل توجهی دارد. همه‌ی انسان‌ها در درون خود احساس جاودانگی دارند. مسئله ضروری بودن معاد به ویژه در اندیشه دینی، علّت‌های متعدد دارد از جمله عدل خدا، حکمت خدا و ... . یکی از مهم ترین فیلسوفانی که با ژرف‌کاوی حیرت انگیز عقلی و نقلی به اثبات معاد پرداخته صدرالمتألهین است. او که قائل به بازگشت توأمان روح با بدن می‌باشد، با افکار فلسفی خود، اندیشه‌های گروهی از فلاسفه را رد و تصحیح نموده است. در صدرالمتألهین مفهومی به نام معاد برخاسته از باور به حرکت جوهری نفس است. به بیان دیگر، در اندیشه‌ی ملاصدرا، مرگ مرحله‌ای از تکامل است که پیش‌تر با حرکت جوهری آغاز شده است و عالم ماده، زمینه‌ساز معرفت حقیقی است. واقعیت این است که بعد از دقّت در جوانب کلام ملاصدرا به این نتیجه رسیدیم که ایشان معاد مثالی را معاد تام ندانسته است و معاد عنصری قرآن و روایات را مطرح کرده و آن را به عنوان معاد اصلی و اساسی اسلامی مورد تأکید قرار داده است. و در واقع میان بحث معاد در فلسفه و فهم معاد از قرآن و روایات پیوند برقرار نموده است.
مولفه شهود در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
زهرا حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در طول تاریخ تفکر، برهان و شهود دو روش دست-یابی به حقیقت تلقی شده است. در این راستا آنچه در وهل? اول اندیشمندان را به فکر واداشته این است که، کدامیک از این دو طریق معتبرتر و کاربردی‌تر بوده است. بررسی این دو روش نشان می‌دهد که، گرچه هر یک از دو روش فوق به تنهایی از مزایای خاصی برخوردار هستند، ولی در عین حال حصر‌نظر به یکی از دو روش برهان و شهود، در مسیر حقیقت‌یابی، چندان راهگشا نبوده، و توانایی حل بسیاری از معضلات فکری اندیشمندان را نداشته است. لذا تلفیق این دو روش مورد توجه برخی از متفکران قرار گرفته است. درواقع این دسته از متفکرین اسلامی، فلسفه‌ای شهودی را ابزار کار خود قرار داده‌اند، که از جمله آنان می-توان به ملاصدرا اشاره نمود. با توجه به توفیقاتی که در پرتو فلسفه شهودی برای فیلسوفانی چون سهروردی و ملاصدرا حاصل گردیده است، در این تحقیق در پی یافتن پاسخ این پرسش برآمده‌ایم که: "چگونه از مولفه شهود در فلسفه به ویژه فلسفه ملاصدرا استفاده شده است؟"از اینرو، این پژوهش ضمن دقت-نظر در بررسی معناشناسی شهود در حکمت متعالیه ملاصدرا، به بررسی و نقدِ انتقادات مطروحه، در باب کاربرد شهود در فلسفه پرداخته است. برخی از نتایج این تحقیق در محور کارکردهای شهود عبارت است از: تعیین جهت پژوهش و گشودن افق های جدید، طرح مسائل جدید، کمک در ظهور فرضیه فلسفی، شهود به عنوان حدوسط برهان، شهود به‌عنوان معیار برای بررسی مجدد براهین یا بازنگری آنها، تصور شفاف از موضوع و مسایل فلسفی. این تحقیق نشان می دهد، استفاده از شهود در فلسفه با حفظ شرایط، نه تنها خللی به ساحت تعقلی آن وارد نخواهد کرد، بلکه با امکان راه‌یابی به ساحات فوق عقلانی، فیلسوف را جهت غلبه بر مشکلات غامض فلسفی مدد نموده است. این تحقیق بر اساس تحلیل محتوا توأم با نگاه انتقادی به دست آوردهای فوق دست یافته است.کلمات کلیدی: ملاصدرا، برهان، شهود، فلسفه شهودی، کارکردهای شهود.
تبیین فلسفی و عرفانی علامه حسن زاده آملی از بهشت و جهنم و لوازم آن
نویسنده:
رقیه امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه حسن‌ زاده آملی به عنوان فیلسوف و عارف مسلمان مباحث عمیقی درباره‌ی مسأله ی بهشت و جهنم مطرح کرده است. علامه حسن زاده بر پایه‌ی مبانی فلسفی ای همچون اصالت وجود و وحدت تشکیکی وجود، بهشت و جهنم را وجودات متشخص مشکک دانسته، و بر اساس مبانی عرفانیدای همانند: وحدت شخصی وجود، نَفَس رحمانی و تجلی اسما و صفات الهی، بهشت و جهنم را تجلی جمال و جلال الهی می‌داند که در هر مرتبه وجودی متناسب با آن مرتبه تجلّی خاصّی دارند.و از طرفی معتقدند که سه عالم تکوین و تدوین و انفس از هم جدایی ندارند و طبق اصل تطابق کونین بهشت و دوزخ راامری مستقل از انسان ندانسته؛ بلکه تجلّی علم و عمل و باطن انسان خواهد بودو پیروی از انسان کامل راه دستیابی به مراتب عالی بهشت است. و در نهایت مقصد نهایی انسان خدای بهشت آفرین است و نه خود بهشت.واژگان کلیدی: بهشت، جهنم، وحدت تشکیکی وجود، وحدت شخصی وجود، جمال و جلال، حسن زاده آملی.
نوآوری های فلسفی شهید محمد باقرصدر
نویسنده:
زینب قزوینیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پیان نامه به نوآوری های فلسفی شهید صدر در باب معرفت شناسی و فلسفه علم که حول مسئله استقراء است می باشد و در فصل دوم نوآوری شهید صدر در باب فلسفه دین بیان می شود و در فصل سوم به مسئله نوآوری ایشان در حیطه فلسفه سیاسی بیان می شود.
معنای زندگی از منظر ملاصدرا و نیچه
نویسنده:
منصوره غلامی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«معنای زندگی» یکی از مهم‌ترین موضوعات فلسفی در دوران جدید است. که درباره‌ی آن دیدگاه‌ها و نظریه‌های مختلفی بیان شده است. در این پایان‌نامه ضمن تبیین مسأله معنای زندگی از نظر ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف مسلمان و نیچه به عنوان یک فیلسوف الحادی سعی شده بجای مقایسه خطی، یعنی حصر نظر به مقایسه در مسأله، اندیشه‌های این دو متفکر در رابطه با انسان و معناداری زندگی او در محورهای روش، مبانی و مسئله مورد مقایسه قرار گیرد.
ماهیت و کارکرد قوه خیال در ارتباط با بدن از دیدگاه ملاصدرا و روانشناسی جدید
نویسنده:
راضیه توکل پورکوخدان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه نفس و بدن همواره مورد پرسش فیلسوفان بوده است. در جهت پاسخگویی به این مسئله، این پژوهش دیدگاه ملاصدرا را در خصوص ارتباط قوه خیال به عنوان یکی از قوای نفس با بدن مورد بررسی قرار داده است و برای تبیین بهتر، دیدگاه ملاصدرا را در این زمینه با دیدگاه روانشناسی جدید مقایسه کرده است. ملاصدرا و روانشناسی جدید هر دو خیال را نیروی ادراکی می‌دانند با این تفاوت که ملاصدرا بر‌خلاف روانشناسی جدید، خیال را جدای از مسائل هستی‌شناختی بررسی نمی‌کند و آن را یکی از قوای نفس معرفی می‌کند و ارتباط آن را با بدن با توجه به تبیینی که از رابطه نفس و بدن ارائه می‌دهد، توجیه می‌کند؛ در صورتی که روانشناسی جدید به این دلیل که شیوه تجربی را در بررسی امور برگزیده استخیال و ارتباط آن را با بدن، فارغ از مسائل هستی شناختی و با توسل به مسائل مادی توجیه می‌کند.
مبانی، ادله و نتایج اتحاد عاقل و معقول در فلسفه ملاصدرا
نویسنده:
حمیده عابدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله اتحاد عاقل و معقول از جمله مساﺋل مهم فلسفی است که سرنوشت درک بشر از خالق در مقام فعل را روشن می نماید. بر طبق این اصل، هر فکر و یا هر عملي که مورد ادراک عالِم قرار می‏گیرد، نابود نمی شود؛ بلکه به عنوان جزئي از وجود آدمي، در روز قيامت وارد صحنه محشر مي‌شود. بر اساس ره‌آورد حکمت متعاليه، بحث از اتحاد عقل و عاقل و معقول، همان اتحاد علم و عالم و معلوم است؛ چرا که ملاصدرا با اصول مُتقَن ثابت نمود که مطلق ادراک، شامل مرحله حس، وهم و خيال، همه در مسأله اتحاد عاقل و معقول، داخل هستند.ملاصدرا با استمداد از خداوند و مبانی حکمت متعالیه، با ادله مستحکم همچون برهان تضایف و برهان ماده و صورت، توانست به حل مسأله اتحاد عاقل و معقول بپردازد. در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا با بررسی مفاهیم کلیدی عقل و عاقل و معقول و تطبیق آن از منظر صدرا، نتایج عمیقی که از این مسأله به دست می‏آید مورد مداقه قرار گیرد. مواردی نظیر: کیفیت ادراکات انسانی، سیر استکمالی نفس، تبیین مسأله تجسم اعمال، کثرت نوعی انسان و کیفیت حشر نفوس انسانی با روشی توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع اولیه، واکاوی و بیان می شود.
بررسی مقایسه ای مرگ نزد ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا مقدم للکلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم ترین مسائل مطرح در زندگی آدمی، مسأله مرگ و چیستی آن است. در این پژوهش با استفاده از مبانی سه گانه هستی شناسی، جهان شناسی و انسان شناسی به تبیین مرگ از نظر ابن سینا و ملاصدرا پرداخته شده است. شایان توجه است غالباً پژوهش های انجام شده در این مورد به مبانی یاد شده اهتمام نداشتند. ابن سینا بر مبنای نگرش ماهوی، از مبانی انسان شناختی همانند دو ساحتی بودن انسان، روحانیه الحدوث و روحانیهالبقا بودن نفس در تبیین مرگ بهره می گیرد، و در جهان شناسی او مسأله ی مرگ بدون حضور عالم مثال منفصل و با تأکید بر عالم عقل و نظریه افلاک تبیین می شود. او با استفاده از این مبانی و با تقسیم مرگ بر دو قسم طبیعی و ارادی، تبیینی ماهوی و طبی از مرگ ارائه می دهد، بدین گونه که مرگ قطع تعلق نفس به بدن است و علت اصلی آن حرارت و طبیعت، عدم قابلیت بدن و تناهی قوای آن است. در حالی که ملاصدرا بر پایه نگرش وجودی از مبانی انسان شناختی و جهان شناختی در تبیین مرگ بهره می گیردمانند انحاء سه گانه تجرد نفس، جسمانیه الحدوث و روحانیهالبقا بودن آن و اعتقاد به عوالم سه گانه هستی که عبارتند از: عالم عقل، عالم مثال و عالم ماده که انسان در تداوم حرکت وجودی خود با مرگ، قوس صعود را در این عوالم طی می کند. ملاصدرا با تقسیم مرگ بر سه نوع طبیعی، اخترامی و ارادی، تبیینی متافیزیکی و وجودی از مرگ ارائه می دهد، با این توضیح که: مرگ، امری وجودی و پایان حرکت تکاملی و استقلالی نفس از بدن است. تفاوت این دو تبیین این است که در نظر ابن سینا بدن نقش اصلی در مرگ دارد، در حالی که در نظر ملاصدرا نفس نقش اصلی را در مرگ ایفا می‌کند. بعد از بیان نظرات آن‌ها در مورد مبانی و تبیین مرگ، نظرات هر یک در محورهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته و وجوه تفاوت و شباهت آن دو متفکر در سه محور روش، مبانی و مسائل بیان شده است. بر این اساس شباهت های ایشان در سه محور یاد شده در باب تبیین مرگ عبارت است از: به کار بردن روش عقلی یا برهانی و در مواردی نقلی، اصالت و تشکیکی بودن وجود، اعتقاد به عالم عقل و ماده، حدوث و بقای نفس، اتحاد عاقل و معقول، اعتقاد به تجرد برزخی و عقلانی نفس، کینونت های انسان. و مهم ترین وجوه تفاوت آن ها در تبیین مرگ عبارت است از: به رسمیت شناختن کشف و شهود و آیات و روایات به مثاب? رکن روشی در تفکر صدرایی، مطرح بودن اصالت وجود به صورت سیستمی، طرح تشکیک خاصی وجود، پذیرش حرکت وجودی و اشتدادی نفس در حوزه مبانی هستی شناختی، پذیرش عالم مثال در حوزه جهان شناسی و در حوزه مبانی انسان شناختی در ساحت های انسان، رابطه نفس با بدن، حدوث روحانی و جسمانی نفس و تجرد فوق عقلانی و بساطت آن. کلید واژه ها: مرگ، مبانی هستی شناسی، جهان شناسی، انسان شناسی، ابن سینا، ملاصدرا.
  • تعداد رکورد ها : 55