جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 39
هگل و سیاست مدرن
نویسنده:
رامین جهانبگلو
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
فقدان کالبد معنایی مدرنیته در سینمای ایران
شخص محوری:
رامین جهانبگلو
نوع منبع :
مناظره،گفتگو و میزگرد , کتابخانه عمومی
چکیده :
کتاب ماه هتر: آقای جهانبگلو، معمولا هنگام بحث از فرهنگ بلافاصله به سراغ جامعه و علم چگونگی تغییرات آن یعنی جامعه شناسی می روند. منظورمان این است که فرهنگ شناسی را به جامعه شنایی موکول می کنند. با توجه به نظریه های گوناگونی که در جامعه شناسی مطرح است، می توان خصوصیات مختلفی از فرهنگ را مورد توجه قرار داد. در علم جامعه شناسی هنگامی که از عناصر سازنده ی فرهنگ صحبت می کنند، به زبان و ادبیات، دین اسطوره و همچنین هتر اشاره می کنند. حال اگر بحث از هنر را هم ذبل جامعه شناسی مطرح کنیم آن وقت هنر یکی از نهادهای اجتماعی در کنار سایر نهادها مانند حکومت، اقتصاد و … می شود. با توجه به اینکه هنر یکی از عناصر اصلی و سازنده ی فرهنگ است، جوامعی که فرهنگ های متفاوتی دارند خواه ناخواه جایگاه هنر نیز در آنها متفاوت خواهد بود. در واقع نمی خواهیم هنر را صرفا در قلمرو جامعه شناسی بررسی کنیم بلکه می خواهیم آن را در حوزه ی فرهنگ قرار بدهیم. هنر فرهنگی ویژگی هایی دارد که هنرش هم تابع همان ویژگی هاست چنان که سینما را هم به عنوان زیرمجموعه ای از انواع رشته های هنر در آن فرهنگ بررسی کنیم، آن هم تابعی از همان ویژگی ها خواهد بود، نظر شما چیست؟ رامین جهانبگلو: خوب باید از اینجا شروع کرد که وقتی فرهنگ را معنا کنیم، فرهنگ عبارت است از معیارها، هنجارها و بینش هایی که در یک جامعه تولید و از یک نسل به نسل دیگر منتقل می شود. با شناسایی و مطالعه ی آن معیارها و هنجارها می توانیم بگوییم که بینش اجتماعی یک جامعه چیست. افراد آن جامعه طبق آن فرهنگ متعلق به آن جامعه می شوند؛ …
روشنفکران ایرانی و هویت جلسه اول
سخنران:
رامین جهانبگلو، محمد ضیمران، امیر نیک پی
نوع منبع :
سخنرانی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هویت به معنای چیستی و کیستی است. به عبارت دیگر پرسش از چیستی و کیستی فردی و جمعی پرسش از هویت فردی و جمعی است. به راستی افراد و اجتماعات چه گونه خود را می شناسند و به دیگران می شناسانند؟ در این فرایند چه زمینه ها و عواملی مؤثرند؟ آیا تصویری که افراد و اجتماعات از خود و دیگران دارند، با واقعیت های موجود در مورد آنها مطابقت دارد؟ در این رابطه نقش صاحبان اندیشه و خرد چیست؟ آیا آنها در هویت سازی با معرفی افراد و اجتماعات به خود و دیگران نقشی دارند؟ آیا تصویری که آنها از افراد و اجتماعات و ویژگی های هویتی آنان به دست می دهند به پایندگی، رشد و ارتقای اجتماعات انجامیده یا سبب انحطاط و افول آنها شده است؟ در این میان وضعیت هویت ایرانی چه گونه است؟ ایرانیان هویت جمعی خود را چه گونه به تصویر می کشند؟ نقش روشنفکران یا صاحبان اندیشه و خرد ایرانی در ارایه ی این تصویر چه بوده است؟ روشنفکران ایرانی در هویت سازی ملی ایرانیان نقش خادم داشته اند یا خائن؟ وضعیت کنونی روشنفکری و نسبت آن با هویت سازی جمعی چه گونه است؟ اینها همه پرسش هایی هستند که پاسخ به آنها می تواند زوایایی از هویت جمعی ما و چگونگی ساخته شدن آن و نقشی را که روشنفکران در آن داشته اند، روشن سازد. فصلنامه ی مطالعات ملی، به دلیل اهمیت موضوع، چنین مباحثی را در سلسله نشست ها و میزگردهایی مورد بحث و بررسی قرار داده است. موضوع میزگرد “بررسی نقش روشنفکران ایرانی در هویت ملی ایرانیان” است.
سیر تکوین فلسفی مفهوم جامعه ی مدنی
سخنران:
رامین جهانبگلو
نوع منبع :
سخنرانی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مفهوم جامعه مدنی در تاریخ اندیشه سیاسی از نقش دیرینه برخوردار است. ما نخستین بار به این مفهوم در نوشته های سیاسی رُم باستان برمی خوریم. سپس با شکل گرفتن ذهنیت مدرن در عصر رنسانس و گسست با سیاست کلیسایی قرون وسطی مفهوم جامعه مدنی حیات و سرنوشت فلسفی جدیدی می یابد. اندیشمندانی چون هابز، لاک، و روسو برای دادن تعریف جدیدی از سامان سیاسی در دوران مدرن از مفهوم جامعه مدنی در تعارض با واژه “وضع طبیعی” استفاده می کنند. جامعه مدنی به عنوان گستره همگانی اقتصادی در نوشته های مکتب اقتصاد سیاسی انگلستان الویت می یابد. هگل با الهام گرفتن از نظریه های متفکرانی چون آدام اسمیت و استوارت، جامعه مدنی را نظام نیازها و احتیاجات می شناسد و واقعیت هستی شناختی آن را جدای از دولت می داند. ولی هگل دولت و نه جامعه مدنی را به منزله تحقق مطلق روح در تاریخ جهان ارزیابی می کند. مارکس با نقد بر فلسفه سیاسی هگل، جدایی دولت از جامعه مدنی را به منزله تحقق مطلق روح در تاریخ جهان ارزیابی می کند. مارکس با نقد بر فلسفه سیاسی هگل، جدایی دولت از جامعه مدنی را پایه و اصل از خود بیگانگی انسان مدرن تلقی می کند. امّا از نظر مارکس “جامعه مدنی بورژوایی” بخشی از یک فرآیند تاریخی کلی است که با سقوط سرمایه داری و پایان گرفتن جدایی میان فرد خصوصی و شهروند سیاسی شکل ناکجاآباد جدیدی را به خود می گیرد…
هدایت و تجربه مدرنیته
نویسنده:
رامین جهانبگلو، یلدا واقفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در تقاطع میان سنت و مدرنیته در تاریخ مدرن خاورمیانه، نسل هایی از روشنفکران قرار دارند، که اگرچه پیش زمینه ها و دیدگاه هاشان متنوع است، تلاش دارند میانجی گذر از وجه سنتی به وجه مدرن اندیشیدن باشند. این روشنفکران تقریبا همواره با آگاهی و وجدانی توصیف می شوند که خشمگینانه مابین دو موضوع در نوسان استه: تصدیق مخاطره شکست خوردن از مدرنیته و الزام محال غلبه بر آن برای بسیاری از این روشنفکران، تجریۀ فوق الذکر از مدرنیته به منزله «شوکی» ظاهر می شود که الگویی از «تفرد بخشیدن» را دنبال می کند و نه الگوی خطی پیشرفت یکپارچه این «تفرد بخشیدن» با معنایی از «بلوغ» مشخص می شود، با فرایندی که به نوبه خود تفکری انتقادی و فروپاشی هاله جادویی را سبب می شود. بنابراین، هر گونه تجربه مدرنیته برای هر یک از روشنفکران شامل تنگناهای مشخص خاص خود است. در خاطر داشته باشید، وقتی پای بحث درباره تجربۀ مدرنیته به میان می آید، درون چهارچوب هر یک از این زندگی های روشنفکری است که پی گرفته می شود. روشنفکران ایرانی، برای اولین بار در اواخر قرن نوزدهم با این تنگناها رو در رو شدند، در خلال دوره ای صد و پنجاه ساله (۱۹۹۰. ۹۸۴) تفکر آرمانشهرانه (یا اتوپیایی) نقشی مرکزی ایفا کرده هم در زندگی و آثار روشنفکران ایرانی و هم در تنگناهایی که در فرایند مدرنیزاسیون درگیر آن بودند. همین تفکر آرمانشهرانه کمابیش به عنوان بیانی منسجم از سنت های متفاوت اندیشه ظاهر شد، سنت هایی که در تصورات و بصیرت های خاص گذشته و آینده ریشه داشت. در طول این دوره زمانی پرسش هایی که ناگزیری تاریخی، تصویر تکنولوژیکی و هماهنگی منطقی ارزش ها را در سیستم بیگانه برای روابط تاریخی مدنظر قرار می دادند، در مرکز بخشهای روشنفکری بودند.
در دوزخ تمدن‌زدایی، نگاه فلسفی رامین جهانبگلو به دنیای امروز
نویسنده:
رامین جهانبگلو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
اخلاق عدم خشونت
سخنران:
نوع منبع :
صوت , سخنرانی
ایده ناکجا آبادی جامعه مدنی و اصل تعالی شهروندی
نویسنده:
مصاحبه کننده: رامین جهانبگلو؛ مصاحبه شمونده: دومینیک اشناپر؛ مترجم: صدیقه رحیمی
نوع منبع :
ترجمه اثر , کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
گفت و گو با آیزایا برلین
نویسنده:
مصاحبه شونده: آیزایا برلین ؛ مصاحبه کننده: رامین جهانبگلو
نوع منبع :
مقاله , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
بین گذشته و آینده
نویسنده:
نويسنده:رامین جهانبگلو
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - تهران: نشر نی,
چکیده :
این کتاب مجموعه‌ی جدیدی است از مقالات و سخنرانی‌های "رامین جهانبگلو" که موضوع اصلی آن‌ها رابطه‌ی میان سوژه‌ی مدرن و فضای مدرن، شکل‌گیری نهادهایی چون دانشگاه و دموکراسی و نقش روشنفکران در شکل‌گیری، نقد و بقای آن‌هاست. نگارنده معتقد است: "بی شک موفقیت این نقد روشنفکری و تداوم بقای دموکراتیک آن در صورتی امکان‌پذیر است که هر جامعه‌ای روند "خود اندیشیدن" را بیاموزد. در حقیقت نقشی که امروزه فلسفه ایفا می‌کند، آموزش این "خوداندیشی" است و نقد تمامی شیوه‌هایی از اندیشیدن که از ظهور افق‌های جدید اندیشه جلوگیری به عمل می‌آورند. شکی نیست که فلسفه، ماجرایی انفرادی نیست که خارج از تاریخ فلسفه صورت گیرد. ولی آنچه تاریخ فلسفه به ما می‌آموزد، تنها فلسفه نیست، بلکه قبل از هر چیز، فلسفی اندیشیدن است، یعنی چگونگی طرح پرسش درباره‌ی اندیشه‌ی خود، اندیشه‌ی دیگران و جامعه و جهان فلسفه هم چنین به ما می‌آموزد که هیچ کس نمی‌تواند و نمی‌بایستی به جای ما بیاندیشد.... در واقع فلسفی اندیشیدن چیزی نیست جز اندیشه‌ی زندگی و زندگی کردن اندیشه‌ی اکنون. مسلم این که، تنها جامعه‌ای قابلیت اندیشیدن زندگی و حیات خود را دارد که "با اندیشه" و نه "علیه اندیشه" زندگی کند. جامعه‌ای که با اندیشه و برای اندیشه زندگی می‌کند، با گذشته‌ی خود در آشتی است و از اشتباهات خود در عذاب و در فرار نیست، چنین جامعه‌ای قادر است که درباره‌ی آینده خود نیز فکر کند و به آن شکل مطلوب دهد. ولی جامعه‌ای که در میان گذشته و آینده زندانی شده، نه به گذشته تعلق دارد و نه به آینده، زیرا از یکی جدا شده و به دیگری نرسیده است. چنین جامعه‌ای فضایی برزخی است که می‌کوشد تا از گناهان و مسئولیت‌های خود فرار کند تا مبادا روزی باز با آن‌ها رو به رو شود. شاید به همین دلیل، در جامعه‌ای که مسئولیت نقش محور اصلی روابط اجتماعی را ایفا نمی‌کند. اخلاق تنها شعاری توخالی است که برای ترساندن شهروندان از شکوفا کردن فردیت‌های خود به کار گرفته می‌شود".
  • تعداد رکورد ها : 39