جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 31
رویکرد روانشناختی فروم درباره دین
نویسنده:
فاطمه نیکرو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده : در این پایان‌نامه رویکرد روان‌شناختی اریک فروم در باب دین مورد بررسی قرار می‌گیرد. فروم دین را از نگاه روان شناسي اجتماعي، یک کانون اجتماعی می‌داند که به افراد نگرش مشترک می‌دهد. به سخن دیگر او دین را یک مقوله اجتماعی برمی‌شمرد و از تأثیر اجتماعی دین دفاع می‌کند و از این منظر، به تبیین روان شناختی دین می‌پردازد. از این رو دین از نظر فروم عبارت استاز « هرگونه نظام فکری و عملی که گروهی در آن سهیم باشند و نوعی چهارچوب جهت گیری و منبع دلبستگی برای فرد فراهم کند ». در نظر فروم دین تسکین آلام و رنج های زندگی افراد است و از همین روست که دین یک نظام اجتماعی است که برای اعضایش اطمینان و آرامش می‌آورد. فروم معتقد است که خودآگاه معرف انسان اجتماعی است و ناخودآگاه، کل انسان است منهای آن بخشی از او که با جامعه سازگاری دارد. خدا تصور ذهنی است که بازگو کننده تجربه‌ای درونی و شکل گرفته در متن تاریخ است. او سمبول را زبان اسطوره و رؤیا می‌داند و شعایر را اعمال دینی تلقی می‌کند که بیان کننده افکار و احساسات انسانهای دیندار است و از نظر او اسطوره‌ها در صورتی با ارزش‌اند که در خدمت دین باشند. رؤیاها از فکر خود ما سرچشمه می‌گیرند که یا دینی‌اند یا منشأ روانی دارند. فروم معتقد است که دین باید در خدمت انسان باشد و نظامی و دینی قابل ستایش است که بتواند استعدادهای و انگیزه‌های انسان را شکوفا کند و او را در مسیر حقیقی راهنمایی کند. در واقع منش‌هایی که دارای خصوصیات خلاق، عشق و خرد باشند مایه رشد رهبران شایسته‌ای خواهند بود که در میان آنها رهبران ادیان جهان را می‌یابیم که توانستند اکثریت انسانها را هدایت کنند. اخلاق سازنده و ایمان یقینی از دستوراتی و احکامی سرچشمه می‌گیرد که انسان را به درستی شناخته و به کمالات و استعدادها او آگاه بوده است. فروم یک اومانیست است که برای انسان ارزش والایی قائل است. از دیدگاه او بشر درگذشته از احکام و دستوراتی پیروی می‌کرد که کمکی به رشد روح و روان او نمی‌کرد و امروزه نیز ماشین و تحولات زندگی ماشینی معیار ارزشی او واقع شده است. معیاری که انسانها را به جنون کشانده است و آنها را دچار آشفتگی و بیماریهای روحیو روانی کرده است. کلمات کلیدی: فروم، دین، روان، اجتماع، انسان، سمبول، ایمان، اخلاق
این پایان نامه به بیان معنویت از دیدگاه نیکوس کازانتزاکیس می پردازد مباحث این پایان نامه در دو عنوان عرفان نظری با موضوعاتی مانند خدای متشخص و ارتباط خدا و شیطان و در حیطه ی عرفان عملی در مواردی مانند سیر و سلوک و رهبر بررسی میشود
نویسنده:
مریم زرخواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهدر گفتگوی بین ادیان ، مفهوم معنویت یکی از مفاهیم کلیدی برای دست یافتن به فهم مشترک و زبان مشترک بین فعالان این عرصه است . معنویت از منظر انسان گرایی و پدیدارشناختی از واژه ی Spirtus به معنای نقش زندگی یا روشی برای بودن است که با آگاهی یافتن از یک بُعد غیرمادی به وجود می آید. در دوران جدید ، در معنویت نوین ، هرگونه تجرب? عاطفی یا هیجانیِ شدید نسبت به هر موضوعی می تواند معنویت به حساب آید. مهم آن است که انسان را برانگیزد یا به اصطلاح سرشار از حسِّ عظمت گردد.در این پایان نامه ، با عنوان (تبیین معنویت از دیدگاه نیکوس کازانتزاکیس) سعی بر آن شده که مبانی معنوی و عرفانی آثار کازانتزاکیس استخراج شده و مراحل سلوک عرفانی ، مبانی نظری و عملی عرفانی ، بر اساس روش توصیفی و تحلیل محتوا و به شیو? کتابخانه ای می باشد . آنچه به عنوان نتیجه می توان ذکر کرد ، آن است که کازانتزاکیس پیرو هیچ مکتب خاصی نیست ؛ اما متأثر از ادیانی مانند مسیحیت ، یهودیت ، بودا و اسلام بوده و هر کدام را که موافق طبع سرکشش بوده ، اخذ و از آن بهره برده است. اما در اصل هدف اصلی او ، انکار نظام کلیسا و اهل ظاهر می باشد و تنها ایمانی را مفید می داند که در دل و قلب ساکن باشد.کلیدواژه : عرفان های نوظهور ، کازانتزاکیس ، مسیح بازمصلوب، آخرین وسوس? مسیح
تحلیل و بررسی راه حل الهیات پویشی در برون رفت از تعارض بین علم و دین (با تأکید بر اندیشه های گریفین)
نویسنده:
رستم شامحمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقالۀ حاضر بر آن است تا راهکار الهیات پویشی را برای رفع تعارض موجود میان علم و دین که عبارت است از طبیعت ­گرایی حداقلی و بر سۀ مؤلفه همه در ­خدا انگاری، نظریۀ دریافت و اصالت تجربۀ فراگیر تکیه دارد، ارائه نماید؛ راهکاری که به ­رغم مزایایش، با پاره­ای از اشکالات روبه­روست که از آن جمله می­توان به موارد زیر اشاره نمود: پیچیده ­تر کردن رابطه خدا و جهان، علم و دین را در عرض هم قرار دادن، نفی هر گونه ماوراء­الطبیعه­ گرایی و حداقلی شدن نقش خدا در جهان و ... . چنین اشکالاتی حاکی از این است که مقبولیت چنین راهکاری به­­ویژه از سوی پیروان ادیان توحیدی با تردید روبه­ رو می­شود. حال پرسش این است که آیا می­توان مدلی یافت که به جمع بین طبیعت­ گرایی حداقلی (با تأکید بر جهان طبیعت به ­مثابه پویش و تحول) و ماوراء‌الطبیعه ­گرایی معتدل (با تأکید بر نقش و حضور فراگیر خدا در جهان) بینجامد که هم دغدغۀ اهل علم را تأمین کند و هم دغدغۀ اهل دین؟ مقالۀ حاضر تلاش می‌کند تا نشان دهد که چنین مدلی را می­توان در چارچوب نظام جهان ­شناسانه (به‌ویژه آموزۀ حرکت جوهری)، خداشناسانه (به­ ویژه آموزه بسیطه ­الحقیقه) و معرفت‌شناسانه (به ­ویژه نفی اصالت حس) مبتنی بر حکمت متعالیه صدرایی یافت.
صفحات :
از صفحه 47 تا 74
بررسی انتقادی جایگاه خدا در جهانشناسی پویشی وایتهد
نویسنده:
رستم شامحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آلفرد نورث وایتهد 1861-1947) در دوره سوم حیات فکری خویش، نظام جهان‌شناسانه‌ای رابر پایه ارکانی مانند نگرش اندام‌وار (ارگانیستی)، پویشی دیدن جهان، درهم تنیدگی تمام موجودات، دو قطبی بودن موجودات، نظریه دریافت و تعامل همه جانبه موجودات، تأسیس نمود. در این نظام جهان‌شناسانه، حضور خداوند است که می‌تواند از عهده تبیین گسترش خلاقانه جهان برآید.وایتهد به ویژه در پویش و واقعیت، خداوند را به مثابه هستی بالفعلی معرفی می‌نماید که تابع و مشمول مقولات حاکم بر جهان یکسره پویشی است. هستی بالفعل بودن خداوند ایجاب می‌نماید که مانند سایر هستی‌ها، دو قطبداشته باشد، یکی قطب ذهنی یا عقلیکه حکایت از ذات ازلی خداوند داشته و دیگری قطب فیزیکی است که حاکی از ذات تبعی است. با نظر به این دو قطبی بودن خداوند است که او از یک‌سو ثابت و غیر زمانمند بوده و از دیگر سو زمانمند و تابع تحولات جاری در جهان است. هماهنگی مقولات مابعدالطبیعی و درهم تنیدگی هستی‌ها، زمینه تعامل دو جانبه خدا و جهان را فراهم می‌نماید. از مهمترین پیامدهای این تعامل می‌توان به سازگاری میان حلول و تعالی، نفی قدرت مطلقه خداوند، خلّاق بودن همه هستی‌ها، زمانمندی خداوند، نفی کمال مطلق از خداوند و غیره اشاره نمود. این مدل خدای وایتهد از دو منظر قابل نقد است: یکی نقد درون سیستمی و دوم نقد درون سیستمی. محور نقد درون سیستمی این نکته است که برخلاف ادعای وایتهد (خداوند استثنایی بر اصول حاکم برجهان نیست و تابع مقولات است)، خداوند در نظام جهان‌شناسی او از جهاتی اساسی با سایر هستی‌ها تمایز دارد (مانند ازلی بودن، فناناپذیری خداوند، تقدم قطب عقلی بر فیزیکی و...) که موجب می‌گردد خدای وایتهد به معنای دقیق کلمه مشمول مقولات واقع نشده و تمایز‌هایی بنیادی با سایر هستی‌ها داشته باشد. در نقد برون سیستمی، چالش‌هایی که از منظر الهیات مسیحی فراروی خداشناسی وایتهد مطرح شده، قابل اشاره است.به هرحال با نظر به چنین انتقاداتی، شاید تلاش وایتهد در عبور از مادی‌گرایی علمی دوره جدید موفقیت‌آمیز بوده و خدا را در متن و بطن جهان قرار داده اما این تلاش با کاستیها و تعارضاتی روبروست.
بررسی تطبیقی مسأله شر در بودیسم و مسیحیت (با تأکید بر الاهیات پویشی)
نویسنده:
الهام قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر تلاشی است در جهت شناخت مسأله شر در بودیسم ومسیحیت (با تأکید بر الاهیات پویشی)و رویکردهایی در جهت حل این مسئله. از آن جا که بین عناصر تشکیل دهنده این دو دین همبستگی وجود دارد، در ابتدا مختصری به زندگی بنیان گذار این دو دین و تجربه و تأثیر آن ها در دینشان می پردازیم و سپس مواردی چون:تعریف شر، انواع شر، منشأ و مصادیق شر، جهان شناسی، خداشناسی، انسان شناسی، نجات شناسی، حل مسأله شر، و نماد شر مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به اینکه بودیسم دینی عمل گرا و انسان محور است و خدا منشأ شر تلقی نمی‌شود، تبیین شر از طریق حقایق چهارگانه برین، مبتنی بر راههشتگانه شریف صورت می گیرد . آموزه کرمهنیز در جهت حل نظری مسأله شر مورد توجه است و در بودیسم تبیین کننده رنج بشری تلقی می شود. در مسیحیت با توجه به اینکه خدا از صفات متمایزی برخوردار است مسئله شر اعتقادات دینی آن ها را مورد مناقشه قرار می دهد. از این رو از دیرباز نظریه های عدل الهی مختلفی برای توجیه شر مطرح بوده است. در میان همه نظریه های عدل الهی عنصر مشترک مسئله اختیار انسان است. نظریه عدل الهی پویشی تبیینی جدید از مسئله شر در اختیار قرار می دهد. در این رویکرد خداوند قادر مطلق نیست و نمی تواند شر را به نحو یکجانبه از میان بردارد. از این رو خداوند مسبب شر نیست و مانند مسیحیت سنتی صفت قدرت مطلق او مورد مناقشه قرار نمی گیرد.
جمع میان حلول و تعالی در فلسفه پویشی وایتهد
نویسنده:
رستم شامحمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
چکیده :
نوشتار حاضر در جهت تحلیل جمع حلول و تعالی در فلسفه پویشی وایتهد، می کوشد در گام نخست نشان دهد که درهم تنیدگی و پیوند اندام وار هستی ها در این نظام پویشی، آن هم در چارچوب مقولاتی عام و فراگیر، ایجاب می کند تا جهان به شبکه ای تبدیل شود که همه هستی های بالفعل در کنش و واکنش دائمی باشند. این کنش و واکنش پیوسته و دائمی ایجاب می نماید که رابطه خدا و جهان از حالت یکسویه (تأثیر خدا بر جهان) خارج شده، به تعامل دوجانبه (تأثیر متقابل خدا و جهان بر یکدیگر) تبدیل شود. در گام دوم با توجه به تعامل دو جانبه خدا و جهان، مبانی مابعدالطبیعی سازگاری میان حلول و تعالی در فلسفه پویشی استخراج می گردد. در گام سوم به چگونگی جمع میان حلول و تعالی در خدا و جهان می پردازم؛ به این معنا که چگونه خدا و جهان از یکسو موجب تعالی یکدیگر شده و از دیگر سو در یکدیگر می نمایند.
صفحات :
از صفحه 161 تا 183
تحلیل انتقادی نظریۀ لین رادر بیکر در تبیین رستاخیز با رویکرد اجمالی به حکمت متعالیه
نویسنده:
رستم شامحمدی، علی سنایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
لین رادر بیکر درصدد است که آموزۀرستاخیز در مسیحیت را با ماده ­گرایی سازگار کند. او مدعی است که با تکیه بر نظریۀ تقوّم به عنوان یک نظریه مادی انگارانه، می ­توان تبیین کلامی و فلسفی شایسته­ ای از کیفیت زندگی پس از مرگ ارائه کرد. بیکر، به جای ارائه تبیین فلسفی از نسبت حیات ذهنی با بدن اخروی، به شیوه ­ای متکلّمانه، رستاخیز را فعل اعجازی خدا می­ داند. یکی از لوازم نظریۀ تقوّم، عدم اهمیت این­همانی عددی بدن دنیوی و اخروی است. در حالی که به نظر می ­رسد بدون در نظر گرفتن این­همانی بدن دنیوی و اخروی، نمی­ توان تبیین معقولی از امکان حیات پس از مرگ ارائه کرد؛ زیرا علاوه بر این­که انسان یک حقیقت نفسانی ـ جسمانی است، بین نفس و بدن هر شخص، رابطۀ ضروری، و نه امکانی، برقرار است. در مقام مقایسه، ملاصدرا استمرار وجودی شخص دنیوی و اخروی را با توسّل به وحدانیّت نفس (در عین پذیرفتن بدن­ های مختلف) توضیح می­ دهد؛ به طوری ­که نفس ناطقه، در هر مرتبه به نوعی ماده تعیّن می­ بخشد و با توجه به حرکت جوهری، بدن دنیوی و اخروی، دو جنبه از یک واقعیت واحد اما ذومراتب هستند.
صفحات :
از صفحه 127 تا 148
تحلیل و نقد درون سیستمی جایگاه خدا در جهان شناسی پویشی وایتهد
نویسنده:
رستم شامحمدی ,حمیدرضا آیت الهی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
نوشتار حاضر تلاشی است که طی آن، در گام اول، با توجه به ارکان اساسی جهان شناسی پویشی وایتهد- اصولی چون: نگرش ارگانیستی، پویشی دیدن عالم، در هم تنیدگی تمام موجودات، دو قطبی بودن موجودات، نظریه دریافت و تعامل همه جانبه موجودات- به ضرورت حضور خداوند در این جهان شناسی اشاره می شود. در گام دوم، به تحلیل تفسیری پرداخته می شود که طی آن، وایتهد خداوند را هستی بالفعلی معرفی می کند که تابع مقولات حاکم بر این جهان پویشی است. در گام سوم، به اقتضای نگرش ارگانیستی یا اندام وار وایتهد، تعامل دو جانبه خدا و جهان، تاثیرگذاری متقابل این دو و نتایج آن تحلیل می شود. در گام آخر، با نظر به نقد درون سیستمی، این ادعای بنیادی وایتهد که «خداوند به عنوان یک هستی بالفعل، استثنایی بر سایر هستی ها نبوده و تابع مقولات و اصول حاکم بر جهان شناسی پویشی است» مورد ارزیابی قرار می گیرد، و به پاره ای از انتقادات و چالش های فراروی آن اشاره می شود.
صفحات :
از صفحه 45 تا 70
تبیین وحدت متعالی ادیان از منظر سنت گرایان معاصر با تأکید بر آراء رنه گنون و سید حسین نصر
نویسنده:
محمدصادق عسکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سنت‌گرایی یکی از جریان‌های فکری جهان معاصر است که در قرن بیستم میلادی در اروپا شکل گرفته است. سنت گرایان آن چنان که گنون معرفی می‌کند، پیروان سنت جاویدان (حکمت جاویدان) هستند. سنت یا حکمتی ازلی و جاودانه، که در عقل الهی ثابت است. سنت-های اصیل و ادیان الهی، همگی ظهوری از این حکمت الهی هستند، و از طریق آن‌ها حکمت جاویدان در تمامی وجود، ساری و جاری است. البته هر سنت خود به طور مستقل از منشأ الهی صادر می‌شود. دین در نظریه «وحدت متعالی ادیان» حقیقتی ثابت نزد خداوند دارد. خدا به این حقیقت شئون و تجلیات مختلفی داده است. در حالی که حقیقت ورای صور جای دارد، ادیان مختلف در مرتبه ظاهر این حقیقت را به زبان‌های مختلف نشان می‌دهند. سنت‌گرایان معتقدند در عصر حاضر مردم از سنت‌های اصیل و ادیان الهی فاصله گرفته‌اند، از این رو تلاش می‌کنند تا مردم، بار دیگر به حقایق جاویدان رجوع کنند. علت آن را نیز دوری بشر از عقل کلی یا شهودی می‌دانند. نزد سنت‌گرایان عقل دو صورت دارد. عقل کلی که شهودی نیز می‌گویند و عقل جزیی یا استدلال‌گر. شناخت حقیقت مطلق و به تبع آن وحی و نیز، «وحدت متعالی ادیان» تنها با عقل شهودی میسر است. زیرا باید از ظاهر عبور، و به باطن امور توجه داشت، تا حقیقت مشترکی را که ورای ادیان است شناخت. این تحقیق در پی، تبیین وحدت متعالی ادیان از منظر سنت گرایان معاصر با تأکید بر آراء رنه گنون و دکتر سید حسین نصر است. روش این تحقیق توصیفی مبتنی بر تحلیل محتوا است. این تحقیق اصول مشترک سنت گرایان، پیرامون وحدت متعالی ادیان را بیان می‌کند. و به این نتیجه می‌رسد که این نظریه اصل مشترک، میان سنت-گرایان است. در خصوص آراء گنون و نصر نیز به این نتیجه می‌رسد که با وجود خاستگاه مشترک و شباهت در نظرات، در توجه به ادیان مختلف و نوع نگاه، تفاوت‌هایی نیز با هم دارند، که دیدگاه آن‌ها را متمایز می‌کند.
بررسی مقایسه‌ای آراء امیل دورکیم و کلیفورد گیرتز در باب پدیده دین
نویسنده:
فاطمه پاسالاری بهجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله‌ی حاضر سعی دارد به مقایسه‌ی دیدگاه امیل دورکیم و کلیفورد گیرتز، در باب پدیده‌‌ی دین ‌پرداخته و وجوه افتراق و اشتراک آراء آنان را با توجه به شواهد و قرائنی که برای اموری مانند آداب و مناسک، عقاید دینی، توتم، کارکرد دین، خاستگاه دین، فرهنگ، نماد وجود دارد بررسی نماید. دورکیم دین را با جامعه یکی می‌انگارد و گیرتز آن را به مثابه‌ی یک نظام فرهنگی تلقی می‌کند. هر چند میان مفهوم جامعه از دیدگاه دورکیم و فرهنگ از دیدگاه گیرتز شباهت‌هایی به چشم می‌خورد، با این حال هر کدام از آن‌ها از رویکردی خاص به این موضوع پرداخته‌اند، به گونه‌ای که روش‌شناسی آن‌ها تا حدی با یکدیگر متفاوت است. دورکیم شیوه‌ی پوزیتیویستی را در پیش‌ گرفت که به دین به مثابه‌ی پدیده‌های علوم طبیعی می‌نگرد؛ اما گیرتز با این روش وی مخالفت و رویکرد تفسیری را برای فهم دین انتخاب کرد.
  • تعداد رکورد ها : 31