جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 52
استاد دانشگاه باقرالعلوم:ملاصدرا نفس انساني را مانند جهان هستي می داند
نویسنده:
محمدتقی یوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
معاد جسمانی و تناسخ از دیدگاه آقاعلی حکیم
نویسنده:
محمدتقی یوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آقاعلی حکیم با دغدغه کلامی ویژه‌ای مسئله معاد جسمانی را به لحاظ فلسفی بررسی می‌کند و با توجه به اصول صدرایی تقریری تازه‌ و متفاوت از تقریر ملاصدرا از معاد جسمانی ارائه می‌کند؛ بر اساس دیدگاه ملاصدرا معاد جسمانی به تناسخ ملکی نمی‌انجامد؛ زیرا خبری از مادّه و جسم عنصری نیست تا روح و نفس به آن تعلق گیرد و تناسخ روی دهد؛ ولی بر اساس نظر حکیم مؤسس جسم عنصری در سیر تکاملی خویش خود را به نفس می‌رساند و فرض تحقق تناسخ فرضی معقول به نظر می‌رسد؛ ولی با این حال حکیم مؤسس چنین لازمه‌ای را بر نمی‌تابد؛ زیرا بدن دنیوی انسان عنصری است؛ ولی با حرکت جوهری استکمالی، اشتداد می‌یابد و به مرتبه‌ای می‌رسد که نفس انسان به آن تعلق می‌گیرد و چنین پدیده‌ای تناسخ به حساب نمی‌آید؛ براین‌اساس فقط زمانی تناسخ روی می‌دهد که نفس به جسم عنصری دنیوی برگردد؛ در حالی که در معاد جسمانی چنین حادثه‌ای رخ نمی‌دهد.
صفحات :
از صفحه 35 تا 63
نسبت نفس و مزاج در فلسفه اسلامی و فلسفه ذهن
نویسنده:
منصور مهدوی ، محمد تقی یوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نفس و مباحث مربوط به آن از مهم‌ترین مباحث فلسفه و البته ارزشمندترین آنها به‌شمار می‌رود. ازاین‌رو بررسی نفس و یافتن نسبت آن با مزاج بسیار مهم و پر اهمیت است. به‌علاوه اینکه امروزه با ظهور فلسفه ذهن، مباحث نفس و بدن اهمیتی دو چندان پیدا کرده است. به‌لحاظ تبارشناسی بحث، بنیان باور به مزاج را می‌توان بر اساس طبیعیات قدیم و تفکر مشاء بررسی کرده و آن را در سنت فلسفی اسلامی پیگیری نمود. البته دوگانگی نفس و مزاج در چنین سنتی با ادله فراوانی قابل اثبات است. بر این اساس عموم فیلسوفان مسلمان، نفس و مزاج را دو امر جدا از هم تلقی می‌کنند. این در حالی است که بحث مزاج با وجود فیزیکی بودن ماهیتش، در فلسفه ذهن که خود رویکرد فیزیکالیستی دارد مورد بحث قرار نگرفته است. البته شاید این عدم توجه به‌خاطر تفاوت ماهیت طب قدیم و طب جدید باشد که موضوع به حاشیه رانده شده است؛ به‌گونه‌ای‌که در فیزیک جدید خبری از آن نیست. ازاین‌رو نفس‌شناسی آنها متفاوت شده و بحث مزاج پوشیده مانده است.
صفحات :
از صفحه 173 تا 191
بررسی پیدایش کثرات از دیدگاه‌های فیلسوفان اسلامی و عرضه بر کتاب و سنّت
نویسنده:
محمد تقی یوسفی ، مصطفی نقیبی جوشانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در فلسفه اسلامی، تبیین نحوه پیدایش کثرات از حق‌تعالی، مراحلی را پیموده است. ابتدا در حکمت مشاء صحبت از عقول عشره و واسطه شدن ده عقل و نه فلک به صورت طولی میان حق‌تعالی و عالم جسمانی است. سپس سهروردی از عقول طولی و همچنین از عقول عرضی سخن بسیاری را مطرح می‌کند که این عقول عرضی، واسطه میان عقول طولی و کثرات این عالم هستند. در نهایت در حکمت متعالیه، همه این مباحث جای خود را به بحث وجود منبسط داده و تحولی اساسی در این زمینه رخ می‌دهد. اما در کتاب و سنت نیز میان حق‌تعالی و عالم جسمانی، وسایطی ذکر شده است که بررسی آنها وجود اشراکاتی را با دیدگاه حکما نشان می‌دهد؛ مانند وحدت و بساطت خداوند متعال، وجود صادر و مخلوق اول، وجود عرش، فرشتگان و جبرئیل که وجود منبسط، مُثُل افلاطونی و عقل فعال را به ترتیب می‌توان بر آنها تطبیق کرد. هم‌چنان‌که افتراقاتی نیز وجود دارد؛ مانند عدم انطباق تعداد وسایط با تعداد عقول و مسأله آفرینش از آب. روش ما در این مقاله تبیین و توصیف دیدگاه حکما با استفاده از متون فلسفی و ظهورگیری از متون کتاب و سنت، با استفاده از قواعد ظهورگیری متون است.
صفحات :
از صفحه 103 تا 122
ظرفیت‌ روش‌شناسی بنیادین در بازخوانی انتقادی روش‌شناسی‌ متکلمان مسلمان در پاسخ به مسئله تحول انواع داروین
نویسنده:
زهره بهاری، محمدتقی یوسفی، مجتبی رستمی کیا
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در روش شناسی بنیادین، مبادی هستی­شناختی،روش شناختی، معرفت­شناختی،ارزش شناختی و... مورد بررسی قرار می گیرند. در این مقاله ابتدا، پاسخ دوازده تن از متکلمین اسلامی به نظریه داروین بررسی شده، سپس مسئله اصلی این مقاله، که ظرفیت و مزایای روش­شناسی بنیادین است، با دو روش­شناسی عمده دیگر یعنی « روش­شناسی ایان باربور» و « روش­شناسی احد فرامرز قراملکی» با روش کتابخانه­ای و تحلیلی، مقایسه شده اند. یافته مهم این روش شناسی نسبت به دو روش شناسی دیگر « جامعیت»، «شفافیت»، « دوری از تأویل گرایی»، « دوری از تقلیل گرایی» و زمینه سازی برای ایجاد یک « سیستم شناخت» و « پیش بینی جهت شناخت و تولید علم» است که می تواند در جای­گذاری مبانی الهی به جای الحادی در نظریه تحول انواع داروین به کار آید.
صفحات :
از صفحه 19 تا 20
بررسی ضرورت عقلی امامت از دیدگاه امام هادی(ع)
نویسنده:
محمدتقی یوسفی، محمد کبیری ارانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
امام هادی(ع) با تشکیل براهین عقلی و با استناد به حجیت قرآن و حجیت اخباری که مورد تأیید قرآن است، مانند حدیث ثقلین، به بیان ضرورت امامت پرداخته است. حضرت با استناد به اجماع امت بر حقانیت قرآن و با ذکر آیه ولایت به‌عنوان نمونه‌ای‌ از شواهد قرآنی و شأن نزول آن از کلام اهل سنت، به اثبات حقانیت حدیث ثقلین می­پردازد. در ادامه، امام(ع) شواهد روایی معروف و مورد اتفاقی چون حدیث غدیر، حدیث منزلت و حدیث وفای به عهد، ­که دال بر انتصاب علی(ع) به خلافت از سوی نبی مکرم اسلام(ص) است را برگرفته از حدیث ثقلین می‌داند و بدین وسیله، حقانیت آنها را اثبات می­کند؛ به دنبال این مطلب، حضرت با استناد به اینکه فرمایشات اهل بیت:، بیان مصدَّقاتی به نقل از رسول خدا(ص) است، وجوب اطاعت از فرامین آن بزرگواران را شرط ایمان می‌شمارد و متعدیان از آن را با استناد به آیه دیگری از قرآن کریم، اهل عناد و گرفتار لعن و عذاب الهی معرفی می­کند. در نهایت، امام (ع) برای تأکید بر این مدعا، به ذکر نظایری دیگر از کلمات رسول خدا(ص) درباره حقیقت و جایگاه علی(ع)می‌پردازد. برخی براهین عقلی بر اثبات ضرورت امامت، که از دیدگاه امام هادی(ع) می­توان از حدیث ثقلین استنباط کرد، عبارتنداز:1.برهان واسطه فیض؛2. برهان لطف؛3. برهان نیاز جامعه به امام؛4. برهان نیاز شرع به حافظ؛5. برهان هدایت عمومی؛6. برهان اتمام حجت؛7. برهان حب ولایت.
صفحات :
از صفحه 239 تا 264
رابطه نفس و بدن از منظر حکیم طهران و صدرالمتألهین
نویسنده:
محمدتقی یوسفی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله نفس و بدن و رابطه آن دو، از مباحث پردامنه و چالش‌برانگیزی است که از دیرباز ذهن بسیاری از فیلسوفان را به خود مشغول کرده است. این مسئله از آنجا عرصة ظهور می‌یابد که نفس مجرد انسانی چگونه می‌تواند با بدن مادی ارتباط داشته باشد و موجود واحدی را تشکیل دهد. ملاصدرا با ابداع مبانی فلسفی جدید، همچون اصالت وجود، تشکیک در وجود و حرکت جوهری، طرحی نو از کل مسائل فلسفی از جمله مسائل نفس، ارائه داد که تا پیش از او بی‌سابقه بوده است. این حکیم پرآوازه بر مبنای حدوث جسمانی نفس و حرکت جوهری اشتدادی آن، و ترکیب اتحادی ماده و صورت، رابطه نفس و بدن را رابطه‌ای اتحادی می‌داند و بر همین مبنا، انسان تا زمانی که در حیات مادی عنصری به سر می‌برد، حقیقتی ذو‌مراتب است که هم از درجات تجرد برخوردار است و هم از درجه مادیت، به‌گونه‌ای‌که بدن مرتبه نازله نفس و نفس مرتبه عالیه بدن است؛ هرچند در ادامه حیاتش مرتبه مادیت رها می‌شود و تنها کمالات آن در مرتبه جسمانی مثالی باقی می‌ماند. حکیم آقاعلی مدرس یکی از دقیق‌النظرترین فیلسوفان پس ملاصدراست که به تبیین مبانی و دیدگاه صدرالمتألهین همت می‌گمارد؛ هرچند در نوع بیان، ارائة مثال‌ها و بیان لوازم تفاوت‌هایی با ملاصدرا دارد. ایشان با اعتقاد به اینکه ترکیب ماهیت انسان از جنس و فصل، ترکیب نفس ناطقه از مراتب گوناگون و در نهایت ترکیب نفس و بدن، از مصادیق مرکب حقیقی به‌شمار می‌رود. گرچه ترکیب موجود میان صورت‌های اعضای بدن و مواد آنها ترکیبی طبیعی است، طبیعی بالذات نیست، بلکه از نوع ترکیب اعتباری بالذات است. وی تعامل نفس و بدن را دوسویه و به صورت ایجابی و اعدادی می‌داند که نفس طبق آن علت موجبه بدن و بدن علت اعدادی نفس به شمار می‌آید. هرچند پس از جدایی نفس از بدن رابطة دوسویه قطع می‌شود، اجزای بدن همچنان به دنبال نفس همان شخص خاص، روان‌‌اند و حتی در حیات ابدی نیز به او خواهند رسید. نوشتار حاضر از رهگذر تبیین دیدگاه دو فیلسوف یاد شده به واکاوی و سنجش تطبیقی میان آنها می‌پردازد
صفحات :
از صفحه 101 تا 134
بررسی تطبیقی تعلیقات آیت‎الله مصباح و تعلیقات استاد فیّاضی بر بخش امورعامّه نهایه‎الحکمه
نویسنده:
سعید مهراب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
امور عامّه بنابر تعریف ملاصدرا همان نعوت کلّیه و معانی وسیعه‌ای هستند که بر مطلق وجود حمل شوند و بنابر تعریف علّامه طباطبائی(ره) امور عامّه عبارت است از چیزی که مساوی موجود مطلق است، حال یا به تنهایی یا با طرف مقابلش- و مراد از مقابل، نتیجه تردیدی باشد که در تقسیم است- در این صورت امور عامّه مساوی موجود مطلق می‌باشد مثل علیّت و معلولیّت، امکان و وجوب، قدم و حدوث، وحدت و کثرت و غیره که این‌گونه معانی اختصاص به موجود خاص و ذات معیّن ندارند و بر همه‌ی اقسام موجود صدق تواند کرد، در این رساله ابتدا در فصل اول به بیان کلیات و مفاهیمِ امور عامّه می‌پردازیم سپس در فصل دوم، دیدگاه آیت‌الله مصباح درباره‌ی این امور را مطرح خواهیم کرد، در فصل سوم دیدگاه آیت‌الله فیّاضی را در مورد امور عامه مطرح نموده و در مهمترین فصل که فصل چهام باشد به اشتراکات و اختلافات این دو عالم بزرگوار درباره‌‌ی امور عامه سخن به میان آورده و نهایتاً در فصل پنجم به جمع‌بندی و نتیجه‌گیری خواهیم پرداخت از آنجا که شناخت امور عامّه، مدخل ورود به الهیّات بمعنی‌الأخصّ می‌باشد، لازم دیدیم به بررسی دو دیدگاه از فلاسفه‌ی معاصر نوصدرائی(استاد مصباح و استاد فیّاضی) درباره‌ی امور عامّه بر مبنای کتاب نهایهالحکمه علّامه طباطبائی(ره) بپردازیم و ثابت کنیم که این دو استاد در در بخش مُعظم امور عامّه با هم اشتراک نظر دارند و در پاره‌ای از موارد اختلاف نظراتی هم دارند، البته اگر با دقّت، در بیان این دو عالم بزرگوار نظر بیاندازیم خواهیم دید که بسیاری از اختلافاتی که بین دو استاد مطرح می‌شود، در واقع اختلافِ لحاظ و اختلافِ بیان می‌باشد و حقیقتاً اختلاف نیست؛ البته منکر این قضیه نیستیم که در پاره‌ای از موارد، اختلافِ اساسی بین دو استاد وجود دارد که در فصل چهارم به آنها خواهیم پرداخت. بنابراین مباحثی که به آنها خواهیم پرداخت عبارتند از: ۱. احکام کلی وجود، ۲. وجود مستقل و رابط، ۳. وجود ذهنی و خارجی، ۴. مواد قضایا(وجوب، امکان و امتناع)، ۵. ماهیّت و احکام آن، ۶. مقولات عشر، ۷. وحدت و کثرت، ۸. علّت و معلول، ۹. قوّه و فعل، ۱۰. سبق و لحوق- قدم و حدوث، ۱۱. عقل و عاقل و معقول.
تناسخ از دیدگاه صدرالمتألهین و بازخوانی تعریف نفس صدرایی بر اساس آن
نویسنده:
محمدتقی یوسفی، معصومه سادات سالک
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسألۀ تناسخ از دیرباز مورد توجه حکما و فلاسفه بوده است. ملاصدرا، ضمن ارائۀ تعریفی عام از تناسخ، آن را ابطال نموده است و، با دقت نظر ویژۀ خود، بحث در مصادیق تناسخ محال را به عوالم دیگر نیز سرایت داده است. به عقیدۀ ملاصدرا، اغلب کسانی که سعی در تبیین معاد جسمانی داشته‌اند به نوعی از تناسخ سربرآورده‌اند. اما تعریف نفس صدرایی و مبانی علم‌النفسی صدرالمتألهین دربارۀ ارتباط نفس و بدن، عملاً، راه را بر امکان تناسخ می‌بندد. ضرورت پرداختن به بحث تناسخ وقتی پررنگ‌تر می‌شود که به اصول مسلّمی چون رجعت و زنده شدن اموات در این دنیا توجه شود و، در نگاه اول، این امور در دایرۀ تناسخ جای می‌گیرد. تحقیق حاضر می‌کوشد تا با شیوۀ تحلیلی و عقلی، ضمن بررسی تناسخ محال از دیدگاه ملاصدرا، به بازخوانی تعریف نفس صدرایی به‌عنوان مبنای مباحث علم‌النفسی ملاصدرا بپردازد. بحث تناسخ در حکمت متعالیه نشان می‌دهد: تناسخ مصطلح صدرایی از تناسخ مصطلح مشهور (تناسخ مطلق) اعم مطلق است و ملاصدرا، با ابطال هرگونه تناسخ غیرملکوتی، در بحث تناسخ، چیزی بیشتر از استحالۀ تناسخ مشهور را نتیجه می‌گیرد، در حالی که استحالۀ عقلیِ تناسخ ملکی نتیجۀ قهری مبانی فلسفی صدرایی و لازمۀ تعریف نفس صدرایی و تبیین خاص ملاصدرا از رابطۀ نفس و بدن است، زیرا ذات و حقیقت نفس چیزی جز تعلق به بدن نیست و، لذا، به‌سادگی نمی‌تواند متعلقِ آن تغییر یابد و جابجا شود
صفحات :
از صفحه 181 تا 204
تحليل انتقادی ديدگاه ديويد هيوم درباره جوهريت و اين‌همانی ذهن
نویسنده:
محمدتقی يوسفی، ميثم شادپور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هيوم با رويکرد تجربه‏گرايانه‏اش‏ تأثير بسزايي بر فلسفه مدرن گذاشت. وي در نخستين و مهم‌ترين کتاب فلسفي خود، رساله‏اي درباره طبيعت آدمي، به تبيين جوهريت و اين‌هماني ذهن و احوال ذهني پرداخت. در اين مقاله با استفاده از روش تحليلي-انتقادي، ديدگاه هيوم نقد و بررسي مي‌شود. هيوم در موضع سلبي خود، با استناد به برخي مباني مبهم يا مخدوش، جوهريت و اين‌هماني و بساطت کامل ذهن را بدون انطباع و در نتيجه، بدون ايده و بي‏معنا دانست؛ اما در موضع ايجابي خود، از جوهريت و اين‌هماني ناقص احوال ذهني دفاع کرد؛ ولي در نهايت به سبب تناقضات موجود در موضع ايجابي، به رجحان شکاکيت حکم داد. شکاکيت در فلسفه هيوم، به معناي فقدان شرح متافيزيکال رضايت بخش نسبت به اعتقادات طبيعي(نه فقدان خودِ اعتقادات طبيعي) است. مشکل اساسي تبيين هيوم، غفلت از علم حضوري و کارکرد عقل در تنبّه به آن است. به نظر مي‏رسد با استناد به علم حضوري مي‏توان تبيين قانع‏کننده‏تري از جوهريت نفس و تمايزش با پديده‌ها و حالت‌هاي نفساني ارائه داد؛ براين‌اساس جوهري به نام نفس وجود دارد که حالات نفساني قائم به آن هستند.
صفحات :
از صفحه 67 تا 84
  • تعداد رکورد ها : 52