جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 55
مقایسه دیدگاه امام خمینی(س) در باب خلود با سایر آرای مخالف و موافق
نویسنده:
نفیسه ساطع، مریم رفیعا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خلود، از پاسخ های احتمالی به سرنوشت دوزخیان و بهشتیان است که توسط برخی آیات و روایات اسلامی مورد توجه قرار گرفته اما با تفاسیر مختلف مواجه شده است. البته آنچه در اینجا بیشتر محل بحث است سرنوشت دوزخیان است چرا که حضور دائمی بهشتیان در بهشت امری است که مورد قبول همگان است. به بیان کلی، در تبیین خلود دوزخیان، با دو دیدگاه مواجه هستیم که در آن گروهی خلود را به معنای وقوف جادوان دانسته و با تمسک به منابع دینی بر آن شده اند که مبتلایان به عذاب الهی امکان رهایی از آن را ندارند و در طرف مقابل گروهی دیگر با بهره گیری از مضامین فلسفی و عرفانی، خلود را مکث طولانی دانسته و معتقدند دوزخیان توسط شفاعت انبیای الهی در نهایت با رحمت خداوند از آتش خلاصی می یابند. در این میان، امام خمینی که یکی از بزرگ ترین مدافعان مباحث فلسفی و عرفانی در قرن حاضر است با برگزیدن دیدگاه مذکور همچون سایر عرفا و فلاسفه قائل به خروج نهایی دوزخیان از آتش است. این نکته لازم به ذکر است که آنچه با ادلة نقلی و عقلی بیان شده است به معنای صدور حکم قطعی درباره سرنوشت گناهکاران نیست چرا که هنوز ابهاماتی وجود دارد که با هیچ کدام از ادله قابل جمع نبوده و پاسخ به آنها خارج از حوزة درک بشر است.
بررسی تطبیقی تکالیف اخلاقی انسان نسبت به خود از دیدگاه کانت و اخلاق اسلامی
نویسنده:
اکرم نعمتی هابیل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده شناخت تکالیف اخلاقی انسان در قبال خود نقش سازنده ای در رسیدن خود آدمی به سعادت ومراعات حقوق اخلاقی فرد نسبت به دیگران ایفا می کند .بررسی تطبیقی این موضوع بیندیدگاه اخلاق اسلامیو اخلاق کانتی، وجوه مشابهت واختلاف را در معنا ،مبدأ ،معیار تکلیف اخلاقی ،انگیزه وغایت فعل اخلاقی نشان می دهد. با تأکید هر دو مکتب اخلاقی بر عقل ،کانت عقل عملی را تنهامبدأ و منشأ تکا لیف اخلاقی می داند، حال آن که در اخلاق اسلامی علاوه بر عقل ،بر فطرت ووحی نیز به عنوان مبدأ تکالیف تأکید شده است . هر دو مکتب اخلاقی علاوه بر حسن فعلی ،بر حسن فاعلی در فعل اخلاقی تأکید فراوان دارند ،با این تفاوت که کانت نیت انجام تکالیف را صرفاً احترام به قانون به دور از هر گونه سود و منفعت می داند ،که به نوعی به نفی غایت گرائی در انجام تکالیف منجر می گردد.امّا در اسلام انگیزه های اخلاقی در یک نظام طولی ودر رأس آن ها(( رضای الهی )) مطرح می شود .در فلسفه اخلاق کانت ،نه تنها(( بایدها))از ((هست ها)) استنباط نمی گردند، بلکه هست هایی مثل وجود خدا واختیار از باید اخلاقی در عقل عملی استنتاج می گردند.امّا در اسلام رابطه فعل وکمال آدمی مدنظر بوده و((باید)) بر اساس کمال که یک امر واقعی است استنتاج می گردد.علی رغم تفاوت ها در مبانی این دو مکتب ،در تعیین وتحلیل مصادیق تکالیف اخلاقی مثل خود شناسی ،صبر ،عزت نفس اختلاف چشمگیری وجود ندارد. کلید واژه ها: تکلیفاخلاقی،خود، اخلاق اسلامی، کانت، عقل عملی، انگیزه اخلاقی،قانون اخلاقی .
بررسی تطبیقی سعادت و شقاوت از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی و امام خمینی (ره) و رابطه آن‌ها با طینت
نویسنده:
رقیه احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سعادت و شقاوت مسأله چندتباری است ودرحوزه های مختلف حدیث،تفسیر،فلسفه،کلام،اخلاق وفلسفه اخلاق موردبحث است. هر انسانی به حکم فطرت، طالب سعادت و از شقاوت گریزان است. به رغم تمام اختلاف‌هایی که در تفسیر سعادت و شقاوت و جود دارد، می‌توان گفت، سعادت واقعی انسان همان کمال و غایتی است که انسان برای وصول به آن آفریده شده است .از دیدگاه اسلام آن غایت نهایی، خیر مطلق است که مقصود و غایت حرکت همه موجودات عالم است. بنابراین هدف نهایی از اعمال، گفتار و رفتار اختیاری انسان وصول به خیر مطلق است. در این رساله نقطه نظرات دو اندیشمند گران‌قدر اسلامی، خواجه و امام بررسی و تفاوت و تشابه آن‌ها تبیین شده است. این دو متفکر بزرگ بر این باورند که حقیقت سعادت همان قرب الی الله است و برای رسیدن به این مقام عظیم باید از دنیا گذشت. انسان در پر تو وحی، استعدادهای نهفته فطرت خود را شکوفا ساخته وبا استفاده از نعمت‌ها و ابزاری که خداوند در این جهان در اختیارش قرار داده به کسب کمالات می‌پردازد که محل بروز و ظهور آن در جهان آخرت است هدف از آفرینش هم رسیدن به آن مقام بلند مرتبه است. تأمل و دقت در گفتار و نظرات ایشان درباره سعادت و شقاوت بسیار متأثر ازنحوه نگرش‌های فلسفی و دینی هر دو متفکر بوده است و به خاطر تعلق به فضای فکری، فرهنگی مشابه، همسانی در نظریاتشان فراوان دیده می‌شود.
عفت در اخلاق اسلامی
نویسنده:
لیلا زینی‌وند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این تحقیق سعی شده تا عفت به عنوان یک فضیلت اخلاقی و آثار آن در اجتماع بررسی شود بنابراین با استفاده از متون اخلاقی به تبیین آن ها پرداخته شده است.عفت حالتی برای نفس انسان به وجود می آورد که او را از شهوت حفظ می کند و عفیف کسی است که این حالت را بر اثر تمرین و ممارست و تلاش به دست می آورد. بدین معنا، اگر این فضیلت در نفس ما به وجود آید می توانیم بر شهوت خود غلبه کنیم و انسان عفیفی شویم. در علم اخلاق عفت مقابل قوه شهویه است.از دیدگاه اسلامعفت در نظام تربیتی انساناز جایگاه والایی برخوردار است زیرا عفت نیرویی مهار کنندهو نظم دهنده است که رفتار های روانی و فیزیکی انسان را بر اساس شرع و عرف تنظیم می کند.عفت مبتنی بر کرامت انسانی است که بر اساس آن ، وقتی فرد خود را در حضور شخصی کریمبیابد از ارتکا به زشتی ها خودداری کرده و رفتار خود را تنظیم می کند .اکثر جوامع کنونی با مشکلات و معضلات متعدد اجتماعی دست بر گریبانند که حیات جوامع بشری را با تهدید مواجه ساخته است.گروهی از خانواده ها و جوانان به علت عدم آگاهی از عفت و پاکدامنی به خود و جامع زیان هایی را می رسانند.تحقیقی پیرامون عفت و عرضه آن به خانواده ها و جوانان از موارد ضروری است تا با مطالعه آن بتوان عفت را در جامعه پیاده کرد و از بلای خانمان سوز بی عفتی در امان بود.در نتیجه حریمی که اسلام در روابط بین زن و مرد قرار داده، برای جلوگیری از اختلاط جنبه های عاطفی با تمایلات غریزی است؛ اصل پوشیدگی و سادگی حاصل از آن، مراعات متانت و وقار در رفتار، گفتار و حرکات، جلوگیری از اختلاط زن و مرد و مراعات اصل اساسی حیا که شامل لباس پوشیدن، سخن گفتن، نگاه کردن... می باشد و سرانجام پرورش روح تقوی بر اساس ایمان و تربیت الهی، همه و همه عواملی هستند که از آلوده شدن روابط زن و مرد جلوگیری می کنند.
تأثیر حکمت باستانی ایران بر اندیشه‌ی شیخ اشراق در مورد صادر اول و مقایسه‌ی آن با لوگوس
نویسنده:
مریم رحیمی ندوشن
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی تطبیقی نظریه شناخت از دیدگاه هیوم و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
ذکیه ترکاشوند دهنو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به این که مسأله شناخت از پیچیده ترین مسائل معرفت انسانی است و گره های نگشوده در این زمینه وجود داشته و اذهان بشری دچار آشفتگی شده است ، لذا به این سبب اندیشمندان بزرگی به آن پرداخته و دیدگاه های گوناگونی ارائه کرده اند . از این میان دو فیلسوف بزرگ ، دیوید هیوم و علامه طباطبایی ، به کاوش در مبانی شناخت آدمی اهتمام ورزیده اند و دیدگاه های متعارضی عرضه کرده اند ، که مهم ترین آن ها در باب منشأ تصورات و پی جویی از ریشه های آغازین معرفت است . هیوم ، در نظریه شناخت خود ، به انکار معقولات ثانیه و محدود کردن تصورات به انطباعات حسی برمی آید . در باب تصدیقات نیز محدودیت فراوانی بر عقل تحمیل می کند . وی با رد اصول بدیهی عقلی ، به جز گزاره های تحلیلی ، تنها گزاره هایی را حاکی از خارج می داند ، که قابل تحقیق تجربی باشند . در مقابل ، علامه طباطبایی با اصل دانستن معرفت حضوری و پذیرش اصول بدیهی عقلی ، دایره شناخت بشری را بسیار گسترده می داند . ثمره ی اصلی این تعارضات ، شک گرایی معرفتی هیوم و ابطال آن از سوی علامه طباطبایی می باشد . از رهگذر همین مبناست که هیوم به تحلیل مفهوم علیت پرداخته و اصل علیت را به مثابه یک اصل عقلانی نفی کرده است . در مقابل علامه طباطبایی از مسأله ریشه ی اعتقاد به علیت گره گشایی کرده و علیت را به عنوان یک اصل غیرتجربی و عقلی اثبات می کند . از دیگر سوی ، مواضع وجودشناسی مبتنی بر نظام معرفتی این دو فیلسوف ، در مورد مسائلی نظیر : جوهر ، تصورکلی ، جهان خارج ، تصور خدا ، بسیار متقابل بوده و هر یک تأثیرات شگرفی بر اندیشه ی پس از خود در زمینه معرفت شناسی ، وجود شناسی ، فلسفه اخلاق و فلسفه دین به جای گذاشته اند .
گزارش، شرح و نقد مقاله "مفاهیم مختلف عقلانیت" از ریچارد فولی با تأکید بر آرای حکیمان حکمت متعالیه
نویسنده:
اعظم‌السادات حسینی حسین‌آباد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فلسفه‌ی معاصر آکنده از مباحثات و نظریات گوناگون درباره‌ی عقلانیت است، اما چیستی و مفهوم کلی عقلانیت، هم‌چنان مبهم است. بدون مشخصه‌سازیِ عمومیِ عقلانیت، دستیابی به معیاری کلی برای داوری بین تبیین‌های متعدد دشوار است. مقاله‌ی "مفاهیم مختلف عقلانیت" در چارچوبی فرامعرفت‌شناسانه، با هدف ابهام‌زدایی از مفهوم مرکزی دعاوی عقلانیت که تمایل به ایجاز دارند، نگاشته شده است. ریچارد فولی، نویسنده‌ی مقاله‌ی مذکور با واکاوی مکاتب مطرح در معرفت‌شناسی و فلسفه‌ی علم، دو عنصر هدف و منظر را عناصر ثابتی معرفی می‌کند که در همه‌ی نظریات عقلانیت، اعم از عقلانیت عملی و نظری یافت می‌شود. هدف که امر مورد نیاز یا مطلوب فرد است، می‌تواند عملی یا نظری باشد. منظر مجموعه‌ای از عقاید است و انواع منظر در ارتباط با شخص یا اشخاصی که این عقاید را دارند، تعیین می‌شود. فولی با فرضِ هدف‌‌ـ‌محور بودن مفهوم عقلانیت و نفی منظر ممتاز و انحصاری، به طراحی مفهوم جامع عقلانیت می‌پردازد و به این نتیجه می‌رسد که بسته به اهداف و علایق، ارزیابی عقلانی می‌تواند از منظرهای متنوعی انجام پذیرد. بنابراین، دعاوی عقلانیت در واقع دارای موضوعاتی متفاوت بوده، رقیب به حساب نمی‌آیند. با وجود تمایل نسبی‌انگارانه در نظریه‌ی فولی، او تدارک طرح جامع عقلانیت را با رعایت دو شرط مناسب می‌داند؛ لحاظ همه‌ی اهداف و ممتاز ندانستن منظر اتخاذی. فولی در نیل به هدف خود و ارائه‌ی معیاری که نشان دهد دعاوی و مفاهیم مختلف عقلانیت نمودی از امری واحدند، ناموفق است. با توجه به تبیین عقلانیت در حکمت متعالیه که قرائتی از مبناگروی سنتی است، نکات قابل نقد دیگری نیز در مقاله‌ی فولی و مبانی نظری آن وجود دارد که مهم‌ترینِ آن‌ها عبارتند از: نسبی‌گرایی، تمایز بین نظریه‌های معرفت و عقلانیت، اهمیت ندادن به صدق و یقین، نگاه ابزاری به عقلانیت معرفتی و مدل عقلانیت، ابهام در عناصر و مفاهیم موثر در نظریه‌ی عقلانیت معرفتی و آسان‌گیری.
رابطه سعادت و لذت از منظر جان استوارت میل و ابن سینا
نویسنده:
مریم قاسمی اوزان علیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم فلسفه اخلاق که ذهن اندیشمندان اخلاق را به خود مشغول داشته است، مفهوم سعادت و رابطه آن با لذت است و با توجه به جایگاه این موضوع در فلسفه اخلاق در این نوشتار سعی شده است "رابطه سعادت و لذت از منظر جان استوارت میل و ابن سینا" مورد بررسی قرار گیرد. در ابتدا به کلیاتی از بحث همچون سعادت و لذت و جایگاه آن در دوره یونان باستان و مدرن و فلسفه اسلامی اشاره شده است. در فصل دوم به طور مجزا به نظریه جان استوارت میل پرداخته شده است. وی که صاحب مکتب سودگرایی یا منفعت عمومی است از مدافعان مکتب لذت گرایی هستند و لذت را یگانه مطلوب آدمیان معرفی می کند، و معتقد است معیار لذت سعادت بخش، سود و منفعت عمومی است، و این سود و نفعی که به جامعه می رسد در نهایت منجر به سعادت افراد آن جامعه خواهد شد. جان میل برخی از لذتها، یعنی لذت های مربوط به روح، برتر و گرامی تر از لذت های دیگر یعنی جسمانی می داند. در فصل بعدی به دیدگاه ابن سینا به طور مبسوط پرداخته شده است. او سعادت را به خیر مطلوب لذاته، غایت مطلوب و مفارقت از ماده و رسیدن به عقل فعال می داند و سعادت را مفهومی می داند که به فضیلت های مختلف عقلی و اخلاقی منحل می شود. شیخ الرئیس بحث سعادت را از بهجت و لذت شروع مینماید و لذت را در حقیقت دریافتن و رسیدن به چیزی از آن جهت که پیش دریافت کننده کمال و خیر سعادت است، می داند و با تقسیم لذت به عقلی و حسی، برتری لذات باطنی و عقلی را بر لذات حسی ثابت می نماید و معتقد است انسان به بهجت و سعادتی می رسد که برای نفس کامل انسا نبعد از فنای بدن ثابت می شود. و در پایان قصل به تطبیق موضوع مورد بحث ـرابطه سعادت و لذت- از منظر این دو فیلسوف بزرگ پرداخته شده است. در این فصل به امور مشترک و اختافات این دو نظریهاشاره شده است.هر دو اندیشمند معتقدند سعادت غایت مطلوب و عین لذت است و لذات عقلانی برتر از لذات حسی هستند. ولی جان میل لذت را در سود تعریف می کند و ابن سینا لذت را امری ملائم با ادراک می داند و اینکه جان میل خوشبختی و سعادت غایی را در این جهان امکان پذیر ولی ابن سینا او را در عالمی دیگر م یداند.
بررسی مقایسه‌ای روش ابن‌سینا و ملاصدرا در الهیات
نویسنده:
آزاده عابدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
روش، تعیین‌کننده ماهیت هر علم است. فلسفه از جمله علومی است که روش‌شناسی در آن بسیار اهمیت دارد؛ زیرا گاه روش مورد استفاده یک فیلسوف در حل مسائل فلسفی مکتبی خاصبه وجود می‌آورد؛ آنچنانکه ابن‌سینا را به علت استفاده از روش عقلی و استدلال و براهین عقلی فیلسوف مشایی نامیده‌اند و ملاصدرا نیز به دلیل جمع بین روش عقلی و کشفی و نقلی در حل مسائل فلسفی بنیان‌گذار مکتب حکمت متعالیه شده است. در این پژوهش پس از بیان روش این دو فیلسوف به بررسی روش‌شناسی نمونه‌هایی از بحث الهیات و سپس مقایسه روش این دو فیلسوف می پردازیم. بررسی روش‌های مورد استفاده مشخص می‌کند که مزایای استفاده از هریک از روش‌های مذکور در فلسفه چیست. روش تحقیق در این پژوهش به صورت کتابخانه‌ای بوده است. آنچه از این تحقیق به دست می‏آید روش مقبول ابن‌سینا وملاصدرا در الهیات بالمعنی الاخص و جایگاه استفاده از عقل و نقل وکشف در آثار و افکار ملاصدراست. ابن‏سینا به جز قیاس‌ها و براهین عقلانی از شیوه دیگری در اثبات مسائل فلسفی استفاده نمی‌کند. ملاصدرا هرچند در اثبات برخی مسائل از کشف و نقل علاوه بر عقل بهره برده است، تا حد امکان ابتدا آن مسئله را اثبات عقلانی کرده که مورد قبول همگان قرار گیرد و پس از آن برهان کشفی یا نظر عرشی خاص خود را که تنها توسط پاکان و نیکان درک می-شود آورده است. او کمتر از دلایل نقلی برای اثبات مسائل فلسفی بهره برده است، اما نقل و شریعت راهنمای او در پذیرش یافته های عقل و کشف است.
بررسی تطبیقی مسئله معیت خداوند با اشیا با تاکید بر آراء تفسیر صدرا در فلسفه صدرایی
نویسنده:
زینب سید‌حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مساله معیت خداوند با اشیاء یکی از مسائلی است که در قرآن و متون دینی، مورد تاکید قرار گرفته است و از مهم ترین آموزه‌های دینی اسلام به شمار می رود. از این رو، این مساله از دیرباز مورد توجه فلاسفه، متکلمان و عرفای اسلامی بوده است؛ به گونه ای که می توان کل تاریخ فلسفه فیلسوفان متاله را با محوریت مساله معیت بازنویسی کرد. فلسفه صدرایی با ادعای جمع بین آرای فلسفی و متون دینی، تفسیری از مساله معیت ارائه کرده است که مبتنی بر مقدمات فلسفی از قبیل: اصالت وجود، وجود رابطی و تشکیک در وجود است. در این رساله تلاش شده است که ضمن تبیین مساله معیت خداوند با اشیاء، میزان هماهنگی نظرات صدرا با ظهورات آیات قرآن سنجیده شود. با توجه به قاعده بسیط الحقیقه، نظریه وحدت در عین کثرت و کل الاشیا بودن باری‌تعالی، می توان نتیجه گرفت که خداوند با فاعلیت بالتجلی خود، وجودی بسیط، حقیقی و مستقل دارد که عینا وجود همه اشیاء در موطن آن هاو محیط بر آن هاست و به نفس همین احاطه قیومی و وجودی و نداشتن حدود آن ها، از آن ها متمایز است. این تفسیر صدرایی، با ظهور آیاتی نظیر: "هوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ " و روایاتی مانند" مَعَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ لَا بِمُقَارَنَهٍ وَ غَیْرُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ لَا بِمُزَایَلَه" سازگار است. مشائین با قائل شدن به وحدت مفهومی به جای وحدت شخصی وجود، وجه اشتراک لازم در معیت را نتوانستند تبیین کنند و اشراقیین با اصالت دادن به ماهیت و قائل شدن به فاعلیت بالرضا برای خداوند، عینیت کمالات وجودی معلول با فاعل را نتوانستند تبیین کنند.بر درک این مساله آثار تربیتی ای از قبیل: توجه به جایگاه ویژه انسان در نظام آفرینش، اهمیت تزکیه نفس و عظمت ائمه معصومین (علیهم السلام) مترتب می شود که در رساله مورد بررسی قرار گرفته است.
  • تعداد رکورد ها : 55