جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 26
گستره هدایت الهی و پلورالیزم دینی از منظر آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
مهری خوشبویی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی گستره هدایت الهی و رابطه آن با پلورالیزم دینی موضوع این پژوهش می‌باشد؛ پلورالیست‌ها نام هادی خداوند را مستلزم پذیرش پلورالیزم دینی حقیقت‌شناختی دانسته‌اند، و به تبع آن پلورالیزم دینی نجات‌شناختی را مدعی شده‌اند. هدف از اجرای این پایان نامه بررسی صحت و سقم استلزام فوق بر مبنای اندیشه‌های آیت الله جوادی آملی می‌باشد. در مرحله اول به تبیین هدایت الهی از لحاظ مفهوم‌شناسی، حقیقت هدایت، ارکان هدایت و انواع هدایت پرداخته شده است که در نهایت منجر به تعیین گستره هدایت الهی از لحاظ کمی و کیفی گردیده است. سپس برای ورود به مبحث پلورالیزم دینی، رویکردهای متنوع در مواجهه با تکثر ادیان، معرفی شده است. انحصارگرایی، شمول‌گرایی و پلورالیزم دینی از جمله این رویکردها می‌باشند، که پلورالیزم دینی خود دارای شاخه‌های مختلفی است که تمامی آنها به طور مطلق مردود نبوده و تنها پلورالیزم دینی حقیقت‌شناختی، طبق مبانی دین و فلسفه اسلامی مورد نقد و غیر قابل پذیرش می‌باشد. در این تحقیق با تفکیک حقانیت از نجات به بررسی پلورالیزم نجات پرداخته شده، که بنابر نظر استاد جوادی آملی تحت شرایطی به صحت آن رأی داده شده است.نقطه عطف پژوهش حاضر، بررسی رابطه هدایت الهی با پلورالیزم دینی می‌باشد که در فصل آخر نمود پیدا کرده است. در این فصل ابتدا به تبیین ادعای پلورالیست‌ها بر مبنای هدایت عام الهی پرداخته شده است و مقدماتی که از گفته‌های ایشان استخراج می‌شود بر اساس آنچه در سه فصل اول پایان نامه در چارچوب نظام فکری استاد جوادی آملی آمده مورد نقد واقع گردیده است که از جمله آن بی‌مسمّی خواندن نام هادی خداوند، نقض حکمت الهی، ضعف کید شیطان، کمیت معیار حقانیت و شریعت غیر از حقانیت می‌باشد.
چگونگی جمع مبنای فیزیکالیستی علم جدید از نگاه کواین و رابطۀ علّی ماوراء طبیعت و طبیعت در نگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
نادر شکراللهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه محمدحسین طباطبایی از فیلسوفان الهی است که از سویی به ماوراء طبیعت باور دارد و از سوی دیگر قائل به رابطۀ علی بین ماوراء طبیعت و طبیعت است. او در دورۀ جدید زندگی می‌کند که علم تجربی حرمت فراوان دارد. یکی از مبانی علم جدید، طبق تلقی کواین، فیزیکالیسم (خودبسنده بودن طبیعت) است. بین این دو تلقی در نگاه ابتدایی تعارض وجود دارد. طباطبایی مستقیماً به بررسی این موضوع نپرداخته است که آیا فیزیکالیسم با اصول فلسفی رایج در فلسفۀ اسلامی هماهنگ است یا خیر. اما در نوشته‌های فلسفی ایشان، در باب نحوۀ ارتباط طبیعت و ماوراء طبیعت دو نظر دیده می‌شود که از آنها می‌توان برای حل این مسئله مدد گرفت. اول آن که بر اساس عوالم متعدد و رابطۀ علی بین این عوالم، تغییرات عالم طبیعت معلول عوالم بالاتر است، اما علت قریبِ افعال طبیعی به صور نوعیه برمی‌گردد. این راه‌حل راه را برای امکان همنشینی علم جدید و فلسفۀ اسلامی هموار می‌کند، اما مشکلاتی دارد. نگاه دیگر ایشان آن است که نه تک‌تک وقایع طبیعت بلکه کلیت عالم طبیعت به جعل بسیط معلول ماوراء طبیعت است. این نگاه دوم زمینۀ هماهنگی مبنای فیزیکالیستی علم جدید و اصل ارتباط طبیعت و ماوراء طبیعت را بیشتر فراهم می‌کند، اما هنوز نیاز به ترمیم دارد تا با مدعیات دیگر فلسفی هماهنگ شود.
صفحات :
از صفحه 97 تا 114
برهان سینوی از نگاه ابن رشد
نویسنده:
نادر شکراللهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن‌رشد برهان سینوی بر اثبات واجب‌الوجود را نمی‌پذیرد و آن را جدلی ‌می‌داند. در چرایی این عدم پذیرش، نویسندگان بر دلایلی تکیه کرده‌اند، بعضی بر این باورند که ابن‌رشد نتوانست به نحوه‌ عروض وجود بر ماهیت، آن گونه که ابن‌سینا معتقد بود، برسد. هم‌چنین وی نتوانست امکان ماهوی را دریابد و امکان ذاتی را از امکان استعدادی تمییز دهد؛ از این جهت، در فهم برهان ابن‌سینا عاجز ماند و این عجز باعث شد که برهان سینوی به طور صحیح به غرب منتقل نشود. اما ابن‌رشد هم امکان ماهوی و هم نحوه‌ عروض وجود و ماهیت را می‌شناخت، اما با توان فلسفی آن دوره که هنوز مسأله اصالت وجود و مسأله جعل وجود مطرح نبود، امکان ماهوی نمی‌توانست پایه برهان قرار گیرد و او مجبور بود که ممکن را به حقیقی (موجودات دارای قوه و فعل) و ممکن ضروری تقسیم کند تا بتواند چهره معقولی از برهان به دست دهد.
صفحات :
از صفحه 113 تا 138
بقای فردی نفس از نگاه ابن رشد
نویسنده:
نادر شکراللهی، سکینه ابوعلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم درباب معاد، مسئله بقای فردی است و ظواهر آموزه های ادیان الهی هم بر آن تأکید می کند؛ اما ابن رشدگرایان، انکار معاد فردی انسان را به ابن رشد، فیلسوف بزرگ اسلامی، نسبت داده اند. برخی از سخنان ابن رشد، این نسبت را تأیید می کند؛ زیرا وی نفس انسانی را مجرد می داند، به معاد جسمانی باور ندارد و کثرت عددی را منحصر در مادیات می داند. نتیجه این سه مقدمه آن است که پس از مرگِ تن، نفسِ مجرد انسانی نمی تواند متکثر باشد؛ پس باید به وحدت نفس انسانی بعد از مرگ قائل باشیم. ابن رشد از آن جهت که یک مسلمان است، باید به کثرت عددی نفوس انسان در معاد اعتقاد داشته باشد. برای نفی این نسبت به وی می توان راه حل هایی ارائه کرد؛ اول اینکه، آن قاعده را بر همان معنای ظاهری اش بپذیریم که کثرت عددی تنها در انواع مادی وجود دارد؛ ولی باز بپذیریم که او به کثرت عددی انسان در معاد ملتزم است؛ زیرا او به وجود نوعی بدن جسمانی نه عین جسم دنیوی پس از مرگ قائل است. دوم اینکه، برخی از سخنان ابن رشد حاکی از آن است که یا به این قاعده در همه جا ملتزم نیست یا مفهوم ماده را عام می گیرد و به مطلق قابلیت حمل می کند، نه ماده جسمانی؛ برای نمونه، وی کثرت عددی را در بین علل عالی، براساس شرافت رتبه می پذیرد.
عقل و دین از نگاه ابن رشد
نویسنده:
نادر شکراللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
ارزیابی انتقادی حکمت عملی ابن رشد
نویسنده:
محمدحسین موسوی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تدوین رساله "ارزیابی انتقادی حکمت عملی ابن‌رشد" با انگیزه رفع بخشی از کاستی‌های موجود در تاریخ اندیشه‌ی حکمت عملی یکی از فیلسوفانمسلمان در مغرب اسلامی به نام ابن‌رشد اندلسیانجام گرفته است. ابن‌رشد یکی از برجسته‌ترین‌های فلاسفه‌ی غرب اسلامی است که آثار و اندیشه‌های او مورد توجه تمام فیلسوفان غربی قرار گرفته است. گستره معرفتی این اندیشمند مسلمان در فلسفه، مشتمل بر حکمت نظری و عملی است که اگرچه بخش عملی آن کم‌رنگ می‌نماید ولی در این رساله نشان داده خواهد شد که وی در حکمت عملی نیز تلاش فراوانی داشته و در این خصوص به تبیین فلسفه اخلاق، فلسفه سیاست و تدبیر منزل می‌پردازد.مولفه‌هائی که سبب شدند تا ساختار رساله شکل بگیرد، دیدگاه‌های هنجاری، وجودشناختی و معرفت-شناختی ابن‌رشد به مسائل موجود در حکمت عملی بوده است. فائده‌ پژوهش حاضر در این است که به ما مقدار تأثیرپذیری ابن‌رشد از اندیشه‌های یونانی و محورهائی که از آنان فاصله گرفته است، نشان می‌دهد. همچنین با این بررسی‌ها مرز تعلقات ذهنی ابن‌رشد که انسانی فیلسوف، فقیه، طبیب، قاضی و ... بوده است، مشخص می-شود. و از همه مهم‌تر اینکه چگونه وی توانسته است، میان اخلاق، سیاست، فقه و شریعت، تلائم ایجاد کرده و چگونه آنها را به یکدیگر ارتباط می‌دهد؟برای رسیدن به دیدگاه‌های این فیلسوف مسلمان، با راهنمایی و مشاوره‌های سودمند اساتید، محتوای رساله را در قالب پنج فصل تنظیم کردم. فصل اول را به کلیات و مفاهیم، فصل دوم را به بررسی حکمت عملی، فصل سوم را به تبیین مباحث فرااخلاقی، فصل چهارم را به نظریه اخلاق هنجاری و فصل چهارم را به نظریه سیاسی ابن‌رشد اختصاص دادم. در فصل کلیات و مفاهیم، به مفهوم‌شناسی، اقسام و فروع حکمت عملی و در بخش پایانی این فصل به زندگی و آثار ابن‌رشد پرداختم. پس از بررسی مفهومی، بیان شد که حکمت، نظری یا عملی است و حکمت عملی در فلسفه کاربردهای گوناگونی دارد. در بخش فروع به سه محور اصلی حکمت عملی که اخلاق، سیاست و تدبیر منزل باشد، پرداختم. در پایان فصل اول بخش‌هائی از زندگی و آثار ابن‌رشد معرفی گردید.در فصل دوم با بیان مقدمه‌ای کوتاه، به طور تفصیلی به بررسی حکمت عملی در دیدگاه ابن‌رشد پرداختم. نکات مهم این فصل، تبیین ملاک تقسیم حکمت به نظری و عملی، رابطه عقل و حکمت عملی و تفاوت‌های عقل عملی و نظری از دیدگاه ابن‌رشد بوده است. در بررسی‌های انجام شده این نکته مشخص گردید که هرچند ابن‌رشد، تصریح به واژه حکمت عملی نکرده است لکن مفاد و محتوای حکمت عملی در اندیشه‌های فلسفی او مطرح بوده است. در این خصوص به تصریحات وی در تقسیم عقل به نظری و عملی استناد شده است.در فصل سوم هم با مقدمه‌ای کوتاه، مباحث فرااخلاقی ابن‌رشد را در محورهای هستی‌شناسی اخلاقی، معرفت‌شناسی اخلاقی، انسان‌شناسی اخلاقی و اراده اخلاقی را مورد بررسی قرار دادم. در هستی‌شناسی اخلاقی، به دیدگاه و باور استدلالی وی به حسن و قبح ذاتی اشاره شد. در حوزه معرفت‌شناسی اخلاقی، پس از بررسی-های مفهومی، گزاره‌های اخلاقی، درک مسائل عملی دین و درک مسئله باید و هست از دیدگاه ابن‌رشد بررسی گردید. در ادامه فصل سوم به دیدگاه انسان‌شناسی اخلاقی و اراده اخلاقی پرداخته شد و بیان گردید که ابن‌رشد با توجه به مسئله نفس، برای انسان دو ساحت در نظر گرفت. نگارنده در ادامه با طرح مسئله اراده اخلاقی، آن را با شانس اخلاقی مقایسه نموده و به دیدگاه ابن‌رشد در خصوص اراده انسان و تأثیر امور بیرونی پرداخت. با پایان یافتن این بحث، فصل سوم به پایان رسید. در فصل چهارم، نظریه اخلاق هنجاری ابن‌رشد را متعرض شده و به سه مسئله مهم و تأثیرگذار در نظریه هنجاری ابن‌رشد مانند: سعادت، فضیلت و عدالت توجه کردم. در مسئله سعادت پس از معناشناسی، تبیین مشخصات صوری، مولفه‌ها، پیش‌فرض‌ها و انواع سعادت به تحقیق در اندیشه‌های ابن‌رشد در این موارد پرداختم. مسئله فضیلت و عدالت دو عنوان دیگری بودند که در این فصل از دیدگاه ابن‌رشد به آن پرداخته شد. فصل پنجم رساله که فصل پایانی رساله است، در باره نظریه سیاسی ابن‌رشد است. از مسائل مهمی که در این فصل مطرح گردید، بررسی منابع سیاست و جایگاه کتاب جمهوری افلاطون در نظریه‌های سیاسی ابن‌رشد است. نکته حائز اهمیت، وجود فلسفه سیاسی و علم سیاست در ابن‌رشد است که در این باره تحقیق صورت گرفت. در خصوص دیدگاه سیاسی ابن‌رشد می‌توان ادعا کرد که عمده اندیشه‌های ابن‌رشد در کتاب الضروری فی السیاسه در سه بخش ارائه گردید.پس از مرور کوتاهی که از مباحث رساله ارائه شد، نوبت به بیان این نکته می‌رسد که یکی از مولفه‌های اساسی رساله،ارزیابی انتقادی است. این مولفه هنگام تصویب موضوع رساله به درستی توسط اساتید در عنوان رساله گنجانیده شد. پس از آنکه نگارش موضوع آغاز شد، مطالب فراوانی حول محور حکمت عملی ابن‌رشد استقصاء و نوشته شد. بنابراین، با توجه به بالا بودن سطح کمی مطالب بر اساس سرفصل‌های مصوب، امکان ارزیابی همه‌جانبه از دیدگاه‌های ابن‌رشد در تمام بخش‌ها وجود نداشت. به همین جهت، در ارزیابی موارد تتبع شده از ابن‌رشد در این رساله صرفاً به برخی از محورهای لازم در پایان هر فصل و بخش پرداختم. این بیان به معنای فقدان رویکرد انتقادی رساله نیست بلکه در تمام موضوعات رساله از آنجائی که در مقایسه با سایر اندیشمندان مطرح در این حوزه‌ها می‌باشد، نگاه تطبیقی شکل می‌گیرد. شاید در ابتداء تتبع چنین حجمی در حکمت عملی از ابن‌رشد به ذهن خطور نمی‌کرد. بنابراین، با توجه به محدودیت نگارشی و نیز محدودیت زمانی که نگارنده داشته است، تمام تلاش خود را با کمک اساتید محترم مصروف داشته است تا با در نظر گرفتن سرفصلی با عنوان ارزیابی یا نتیجه‌گیری و نیز ارائه تطبیقات سایر اندیشمندان در درون متن رساله، جریان انتقادی رساله را فراهم آورد.نکته دیگری که ذکر آن را در ارزیابی انتقادی حکمت عملی ابن‌رشد لازم می‌دانم، پرداخت بیشتر وی به مباحث نظری در کنار مباحث عملی است. شاید یکی از علل کم‌رنگ بودن مباحث عملی ابن‌رشد در میان اندیشمندان بعدی، همین کمتر پرداختن ابن‌رشد به مباحث عملی است. مضافاً از آنجائی که عمده منابع عملی وی به نوعی شرح و تفسیر بر اندیشه‌های دیگران است، منابع مکتوب ابن‌رشد در حوزه عملی از انسجام در بحث برخوردار نیست. به تعبیر دیگر، شاید بتوان ادعا کرد که نوع نگارش محتوای مطالب، به شکل تعلیمی تدوین نشده‌اند. و این امر سبب شده تا استقصاء تمام زوایای اندیشه‌های عملی ابن‌رشد با مشکل مواجه باشد. تنها راهی که در این رساله به خوبی، امکان تحقیق را بر اساس مبانی ابن‌رشد فراهم کرد، تأثرپذیری وی از دو گروه فیلسوفان است. لذا جنبه انتقادی رساله در ریشه‌ای‌ترین شکل خود، به تفاوت‌های موجود در نظریات اخلاقی و سیاسی فیلسوفان مسلمان باز می‌گردد. فیلسوفان مسلمان در این دسته از نظریات به دو گروه تقسیم می‌شوند. گروهی تابع اندیشه‌های سقراطی افلاطونی و گروهی تابع اندیشه‌های ارسطوئی نوافلاطونی هستند. ابن‌رشد یکی از نمایندگان گروه ارسطوئی نوافلاطونی است. وی تلخیصی از جمهوری افلاطون دارد که در آن با تلفیقی که از سیاست و اخلاق ارائه می‌کند، اندیشه‌های ارسطوئی نوافلاطونیفارابی را نشان می‌دهد.تفسیر ابن‌رشد از جمهوری افلاطون بر اساس مبانی افلاطون نیست بلکه با توجه به آثار ارسطو است.نکته دیگری که در مباحث عملی ابن‌رشد قابل توجه است، پرداخت بیشتر وی به مباحث سیاسی نسبت به مباحث اخلاقی است. اساسی‌ترین بحث‌هائی که در حوزه حکمت عملی به آن توجه می‌شود، مباحث مربوط به اخلاق و سیاست است. بر همگان روشن است که اندیشمندان مسلمان کمتر به مباحث حکمت عملی ابن‌رشد در برابر حکمت نظری ایشان پرداخته‌اند. همچنین در حوزه حکمت عملی از بین مباحث فلسفه اخلاق و فلسفه سیاست، بیشتر به فلسفه سیاسی ابن‌رشد توجه شده است و بر اساس عواملی، بررسی‌های اخلاقی نسبت به مطالعات سیاسی به صورتی کم‌رنگ در بین اندیشمندان ارائه شده است.در این خصوص، یکی از ویژگی‌های مثبت در بازیابی اندیشه‌های ابن‌رشد، علاوه بر توجه غربی‌ها، وجود منابع فراوان در میان عرب زبانان است. در این خصوص، ابن‌رشد شخصیتی است که روشنفکران عرب، الگوی زندگی دین‌داران را در دوره جدید از او طلب می‌کنند. و بعضی بر این باورند که بعضی از اندیشه‌های محوری امروز غرب از ابن‌رشد سرچشمه می‌گیرد. اما متأسفانه چنان که بایسته و شایسته است در کشور ما به این بخش از متفکران اسلامی پرداخته نشده است. او جزء معدود متفکران اسلامی است که هم در فقه هم در فلسفه صاحب‌نظر است و به همین دلیل می‌توان در کشف تعارضات بین عقل و دین در حوزه بایدها و نبایدها به الگوی فکری او توجه کرد.با توجه به نکاتی که بیان شد و بر اساس تحقیقات صورت گرفته، می‌توان مدعی شد که این رساله، هرچند نتوانسته است گام به گام به تحلیل تمام مطالب ابن‌رشد بپردازد لکن واقعاً می‌توان اعتراف کرد که تحقیق انجام شده در رساله، موضوع نو و بدیعی را مورد بررسی قرار داده است. نوآوری این رساله علاوه بر ارائه تدوینی منسجم از آراء و اندیشه‌های اخلاقی ـ سیاسی ابن‌رشد که تاکنون صورت نگرفته بود، عبارت است از پیدا کردن رد پای اندیشه‌های اخلاقی و سیاسی فیلسوفانی مانند ارسطو و افلاطون و دیگران و کشف چگونگی جمع عقل و دین در حوزه باید و نبایدها. این موضوع مهم‌ترین نیاز کشورهای اسلامی در امور اخلاقی و سیاسی در دوره جدید است. بررسی اندیشه او می‌تواند ما را تا حدی به فهم دقیق‌تر این مسئله کمک کند.در پایان با توجه به فعالیتی که توسط نگارنده در حوزه عملی ابن‌رشد صورت گرفت و بر اساس مطالبی که در بخش ارزیابی تبیین گردید، چند پیشنهاد به نظر می‌رسد که مناسب است در اینجا بیان شود. اولاً از آنجائی که مسائل این حوزه بیش از حد انتظار بوده است، شاید حق نگاه انتقادی رساله را بخوبی برآورده نکرده است. لذا پیشنهاد می‌شود که هر یک از اجزاء رساله به صورت یک رساله مستقل در مقطع ارشد یا دکتری به دانشجویان پیشنهاد شود. دوم اینکه مناسب است اندیشه‌های ابن‌رشد به صورت تطبیقی با سایر اندیشمندان تأثیرگذار از حوزه سقراطی به بعد در غرب و اندیشمندان و فلاسفه اسلامی شاخص مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی و نقد دیدگاه ابن رشد در چگونگی ضرورت نبوت و شناخت آن
نویسنده:
محسن جوادی، نادر شکراللهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از ظاهر برخی عبارت­های ابن رشد چنین استفاده می‌شود که وی حکمت را برای تحصیل سعادت عقلی خواص(فیلسوفان) کافی می‌داند و شریعت را از این جهت ضروری نمی­داند. هرچند فیلسوفان را از جهات دیگری نیازمند شریعت می‌داند. مثلاً از این جهت که تنها با سعادت عامه مردم است که می‌توان از امکان تحقق سعادت خواص سخن گفت و چون سعادت عوام از طریق شریعت ممکن است، پس شریعت برای فیلسوفان هم ضروری است. این مقاله ضمن ارائه شواهدی درباره این ادعا، می‌کوشد تا آن را در ارتباط با دیدگاه­ ابن‌رشد در مورد چگونگی شناخت پیامبران و نقش معجزه در شناسایی آنها مورد بررسی قرار دهد.
صفحات :
از صفحه 47 تا 68
مقایسه شرطیه پاسکال و اصل برائت
نویسنده:
نادر شکرالهی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
اگر در صدق اعتقادات دينی دچار شک شويم، در عمل بين دين داری و بی دينی، بايد کدام يک را انتخاب کنيم؟ پاسکال، با توجه به منافع احتمالی بی شماری که در دين داری وجود دارد، به لزوم دين داری رای می دهد. در نقطه مقابل، طبق مبنای قائلان به اصل برائت و تعميم متعلق شک آن که شامل شک در اعتقادات هم بشود، دين داری الزامی نيست. به نظر می رسد با توجه به تنوع اديان و تعارض احکام و عقايد آنان که هر يک ديگری را بر باطل می داند، به هنگام شک در حقانيت يک دين از بين اديان، نه تنها عقل به برائت حکم می کند بلکه احتياط در بی طرف ايستادن است. تنها راه درست، تاکيد بر عقل نظری و اثبات عقلی متعلقات ايمان است.
صفحات :
از صفحه 111 تا 130
ابن سینا از دیدگاه فلاسفه اندلس
نویسنده:
نادر شکرالهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رونق نسبی فلسفه در اندلس دوره اسلامی، اواخر قرن پنجم و قرن ششم، است؛ یعنی زمانه زندگی سه فیلسوف برجسته اندلسی ابن باجه، ابن طفیل و ابن رشد که پس از ابن سینا زندگی می کنند. در این دوره چهار برداشت از آرای ابن سینای فیلسوف در اندلس دیده می شود. جریان مخالف فلسفه که کتاب های فلاسفه از جمله ابن سینا را محدود، بلکه از بین می برد. موافقان فلسفه سه گروه اند؛ بعضی او را جدی نمی گیرند و در آثار خود نامی از او نمی برند. یک گروه در او چهره فیلسوفی را می بینند که به مکاشفات اهمیت می دهد و چهره واقعی او را همین جنبه می دانند و سرانجام گروه سوم روش او را جدلی می دانند که فلسفه را در جهت کلامی سوق می دهد. ابن باجه به او بی توجه، ابن طفیل او را فیلسوف عارف و ابن رشد او را متکلمی جدلی می داند. فشار بر فلاسفه و فلسفه ورزی در آن روزگار و به تبع آن کم رونقی فلسفه باعث عدم شناخت دقیق ابن سینا شده بود.
صفحات :
از صفحه 141 تا 164
مقایسه نظریه‌ی علامه طباطبایی و آلستن در پایه بودن یا بدیهی بودن وجود خدا
نویسنده:
مجتبی خان احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در دوره جدید دو برهان بر اثبات وجود خدا در بین محققان مورد توجه قرار گرفته است یکی برهان صدیقین علامه طباطبایی و دیگری برهان آلستون که مبتنی بر تجربه دینی است. مقایسه این دو می‌تواند در فهم این دو برهان مدد رساند.برهان علامه تقریری نو از برهان صدیقین است، و تنها با توجه به اصل واقعیت وعدم امکان نفی آن سعی در اثبات بداهت وجود خداوند دارد. که در فضای فلسفه‌ی اسلامی نقطه نظرات متنوعی را از سوی شاگردان، صاحب نظران و محققان، در پی خود داشته است، عده‌ای آن را در نهایت دقت و وافی به مقصود دیرینه‌ی عارف و حکیم دانسته‌اند، و عده‌ای در مقابل، آن را دارای مقدمات بیرونی و تناقضات درونی دانسته‌اند که پس از بررسی همه‌ی نظرات، و مبانی خود علامه نتیجه می‌شود که هر چند این برهان مشتمل بر نوآوری است، بر یک سری از مقدمات مبتنی بوده و در مقابل بعض اشکالات هم پاسخی در بر ندارد.آلستون نیز برهان خود را بر اساس شباهتهای تنگاتنگ تجربه‌ی عرفانی با تجربه‌ی حسی بنا می‌نماید و تجربه‌ی عرفانی را در توجیه بعض از باورها، مشابه تجربه‌ی حسی دانسته و با تفسیر خاص خود از تجربه‌ی عرفانی و نیز بعض از مولفه‌هایی که مطرح می‌نماید، باور به وجود خدا را بدون تکیه بر برهان و تنها بر اساس تجربه‌ی عرفانی موجه می‌داند. که با بررسی روشن شد که این برهان نیز در مواجهه با اشکالات متعدد در برابر بعض از چالشها جوابگو نیست. در تطبیق دو برهان و پیش زمینه‌های فلسفی دو فیلسوف نقاط مشترک و متفاوتی به چشم می‌خورد، و اینکه هر کدام از این دو دیدگاه در صورت تمامیت نقطه‌ی قوتی نسبت به دیگری دارد، برهان علامه بدلیل استفاده از عقل متعارف محدودیتی در حیطه‌ی مخاطب ندارد و برهان آلستون نیز بدلیل خصوصیات متنوع تجربه‌های دینی مقدار دلالتش علاوه بر توجیه باور به خدا توجیه بعض از صفات نیز می‌باشد. واژگان کلیدی: بداهت، پایه‌ای بودن، واقعیت، تجربه‌ی دینی، باور به وجود خدا، علامه طباطبایی، آلستون.
  • تعداد رکورد ها : 26