جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور پدیدآورندگان
>
یوسفپور, محمدکاظم ( دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان، ایران.)
جستجو در
عنوان
پدیدآورنده
توصیفگر
موضوع
ناشر
زبان
نوع منبع
رشته تحصیلی
مقطع تحصیلی رساله تحصیلی
تاریخ
محل
جستجو در متن
همه موارد
برای عبارت
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
1
2
تعداد رکورد ها : 18
عنوان :
معانی خوف و رجا در قرآن و تأویل آن در مثنوی مولوی
نویسنده:
نسرین کریم پور، محمد کاظم یوسف پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
چکیده
وضعیت نشر :
اراک: دانشگاه اراک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
تفسیر ادبی
,
اصطلاحنامه تصوف
,
اصطلاحنامه عرفان
,
مقام خوف
,
مقام رجاء
,
خوف و رجاء در قرآن
,
خوف و رجا در عرفان
کلیدواژههای فرعی :
لطف ,
رحمانیت ,
رحمت الهی ,
اشعار مولانا ,
اندیشه مولوی ,
عفو الهی ,
عرفان مولوی ,
رحمت خاص ,
مراتب خوف ,
آثار و فواید رجاء ,
آثار خوف ,
رحمت الهی در مثنوی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه طباطبایی: سید محمدحسین طباطبایی
چکیده :
مفهوم خوف و رجا از بعد معرفتشناختی و نظام اصطلاح شناسی در قرآن و در آثار عرفانی، بهویژه مثنوی معنوی جایگاهی ویژه دارد. از این رو این مقاله کوشیده است ابتدا مفهوم این دو واژه را در قرآن کریم بکاود و سپس تأویلات عرفانی این مفاهیم را در نگاه و اندیشه مولوی بررسی نماید. در این رهگذر، سیر مفهومی و تاریخی این دو مفهوم در اندیشه و کلام متصوفه و عرفا تا عصر مولانا نیز به اختصار بررسی میگردد. نتیجه تحقیق نشان میدهد که مولانا با تکیه بر قرآن و آموزههای دینی، احادیث و روایات به این دو مقوله مکمل نگریسته و در تبیین مفهوم و حقیقت خوف و رجا با تأثیر از کلیت اندیشه عارفان اهل سکر، اندیشه خاص و تفکر عاشقانه خود را به کار گرفتهاست. مولانا با تلفیق رجا و عشق، رجا را بر خوف برتری میدهد تا اندیشه غالب در مثنوی، یعنی عشق و وصال، در اجزای آن نیز تبلور یابد.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 91 تا 121
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی تکوین نظریۀ ولایت عارفانه بر مبنای استحالۀ تمثیلی و چگونگی انتقالِ آن به عصر سهروردی
نویسنده:
محمدکاظم یوسف پور ، فیروز فاضلی ، هادی قلیزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
کاشان : دانشگاه کاشان,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
حکمت خسروانی
,
غلات (اعم، مذاهب کلامی)
,
حکمت اشراق the School of Illumination
,
مقام ولایت(قسیم مقام نبوت و رسالت و خلافت
,
منشا تصوف اسلامی
,
نظریه استحالی تمثیلی
کلیدواژههای فرعی :
اندیشه سیاسی شیعه ,
خلافت الهی ,
نبوت ,
فرهنگ ایران باستان ,
پادشاهان آرمانی ,
حکیم متأله ,
تصرف تکوینی ,
نظام معرفتی ریزوم وار ,
فیض الهی ,
نظام نوری ,
فر ایزدی ,
عرفان نظری ,
اندیشه سیاسی ایران باستان ,
مبانی حکومت صفوی ,
تاریخ ترکیب ولایت و حکومت ,
حکومت اسلامی در غیبت ,
چکیده :
بسیاری از پژوهشگران، آبشخور تصوف اسلامی را از یک مشرب فکری مشخص جستجو کردهاند. دیدگاه حاکم بر این پژوهشها، بر مبنای درختگونگی و داشتن ریشۀ متمرکز بوده است. با توجه به نظریۀ استحالۀ تمثیلی، هر یک از مباحث مورد بحث در تصوف اسلامی، میتواند از ریشهای جداگانه سر برآورده باشد و این پژوهش بر آن است تا بر مبنای این نظریه، نشان دهد که یکی از سرچشمههای تصوف اسلامی، فرهنگ ایرانی است و تکوین نظریۀ ولایت عارفانه در سرزمین ایران، میتواند حاصل دگردیسی در عقیدۀ ایرانیان به فرّۀ ایزدی باشد. در این مقاله زمینههای محیطی و پیشزمینههای فکری که در تدوین مبحث ولایت عارفانه توسط حکیم ترمذی اثرگذار بوده است؛ موردِ بررسی قرار میگیرد و با ترسیم خط سیر نظریۀ ولایت عارفانه تا زمان سهروردی و بازتاب آن در آثار تعدادی از عارفان و متفکران بزرگ به نظریۀ حکیمانِ متألّهِ سهروردی و ارتباط آن با مبحث ولایت عارفانه پرداخته میشود و چگونگی تلفیق این اندیشهها که با وجود دگردیسی در عناصر، ماهیّت معنایی آن محفوظ مانده است؛ بررسی میگردد. این بررسی نشان میدهد که پیوند میان حکمت خسروانی و عرفان ایرانی و دگردیسیهای تدریجی در نظریۀ ولایت عارفانه، چگونه پیشزمینههای فکری و دگردیسیهای نظریِ لازم را برای آنچه که بعدها حاکمیت صوفیان صفوی تفسیر شده، آماده کرده است. زمینههای اولیۀ چنین تحوّلی، در بستر روح و فرهنگ ایرانی فراهم بود و اندیشمندانی چون سهروردی به آن جانی دوباره بخشیدند
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 215 تا 244
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
پیوندهای معنایی تمثیل های وحدت وجود در مثنوی
نویسنده:
یوسف پور محمدکاظم, محمدی کله سر علیرضا
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژههای اصلی :
مثنوی
,
وحدت وجود
,
تمثیل نور و آب
,
عرفان نظری
چکیده :
بیان و تعبیر تجارب عرفانی، همواره یکی از مسائل چالش برانگیز در حوزه زبان عرفانی بوده است. این مشکل که ریشه در ناکارآمدی زبان در برخورد با اینگونه تجارب دارد، به استفاده عارفان از ظرفیت های هنری زبان انجامیده است. از جمله این ظرفیت ها می توان به تمثیل اشاره کرد. در این مقاله، به بررسی تمثیل های نور و آب به عنوان دو تمثیل از مهم ترین تمثیل های تبیین وحدت وجود در مثنوی پرداخته شده است. این دو تمثیل افزون بر انتقال مفهوم وجودشناختی وحدت وجود (رابطه حق و خلق)، بسیاری از ویژگی های دیگر این نظریه را نیز انتقال می دهند. این نوشتار با تکیه بر مفهوم ناشمارایی نور و آب به کاوش در توانایی های این تمثیل ها در بازنمایی خوشه های معنایی تجربه وحدت می پردازد. روابط متناقض نمای میان وحدت و کثرت، تنزیه و تشبیه، ظاهر و باطن و...، مفهوم انسان کامل و فنا و همچنین نظریه خلق مدام از جمله ویژگی های قابل بیان از طریق این دو تمثیل محسوب می شوند.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 211 تا 235
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
طرح و نقد رویکردهای عرفان ستیز و عرفان گریز معاصر (نقد آراء دشتی، کسروی...)
نویسنده:
شکوفه نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
نقد
,
شناخت
,
تحلیل انتقادی
,
ادبیات معاصر
,
شناخت عرفانی
,
ادبیّات فارسی
,
تفکر عرفانی
,
روش شناسی فلسفی
,
ادبیات عرفانی
,
شناخت
,
اصطلاحنامه تصوف
,
اصطلاحنامه عرفان
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
چکیده :
در تعریفی از عرفان (با توجه به اینکه جامع و مانع نیست) می توان گفت، عرفان جریانی است معرفت بخش که شامل تجربههایی شهودی، همراه با کشف و اشراق است. این امر ادراکات و دریافتهایی را برای عارف در پی دارد که می توان آن را معرفت عرفانی نامید. معرفتی که مسیری متفاوت از علم را -که بیشتر با برهان و استدلال سرو کار دارد - طی می کند. بیان اینگونه تجربیات و دریافتها و معارف عرفانی نیز از طریق زبانی غیر مستقیم (استعاری، رمزی، تمثیلی)، اشاری و روایی که از ویژگیهایزبان عرفانی است،صورت می گیرد.این جریان مانند هر جریان فکری دیگری، طرفداران و مخالفانی پیدا می کند که هرگونه افراط و تفریط از هردو سو، خواسته یا ناخواسته، می تواند آن را به بیراهه بکشاند. مخالفت و ستیز با عرفان و تصوف در دوران گذشته از جانب قدما (فقها، متکلمین و فلاسفه) همواره وجود داشته است و هریک به سهم خود و از دیدگاه فکری خود به مخالفت یا نقد آن پرداختهاند. در دوران معاصر و پس از مشروطه نیز با نقدها یی روبه رو می شویم که با برداشتی اجتماعیاز عرفانو مخالفت با زمینهها، شرایط، ویژگیها و کارکردهای آن، این جریان را منحصر در نحوه بودن و ماهیت آن در دورانی خاصاز لحاظ تاریخی، فرهنگی و... بررسی کردهاند، بدون اینکه اصل وجودآن را در نظر بگیرند. بنابر این مطابق با آن شرایط خاص تعریفی از عرفان ارائه دادهاند که این جریان را به نوعی تقلیل گرایی می کشاند. علاوه بر این، عده ای بدون آگاهی از منطق و معرفت و زبان ویژه عرفانو عدم آشنایی با نقش و کارکرد آن دچار بدفهمی یا کج فهمی در بعضی از مسائل این پدیده (از جمله بخشهایی که با عقل، علم، تجربه و آزمایش، تناسب و هماهنگی ندارد) شدهاندو عرفان و عبارات عرفانی را بیمعنا دانستهاند.بررسیهای این منتقدان بر پایه رویکردهای علمی، ماتریالیستی، اجتماعی، روان شناختی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی و... میباشد. هدف از نوشتن این رساله این است تا با معرفی زبان عرفان و تصوف، مانند هر جریاندیگری، تا کنون مورد جرح و نقدهای بسیاری قرار گرفته است. عده ای به ویژه طرفداران و پیروان این جریان، چه آنهایی که حقیقتا عارف و صوفی بودهاند و چه کسانی که کم و بیش با عرفان آشنایی دارند و تعالیمش رامی پسندند، با نوعی سرسپردگی مطلق، تسلیم محض آن می شوند. عده ای نیز به حقیقت عرفان باور دارند اما معتقدند که باید نا خالصیهایی را که دامن این پدیدهرا به بعضیاندیشههای نا صواب آلوده است پاک کرد. بسیاری دیگر با تعصب و غرض ورزی، تنها به این دلیل که اعتقاد شخصی به این جریانندارند آن را مشربی می دانند که با ادعای حق برای تهذیب و تزکیه انسان، به راه باطل رفت. بنابراین به یکباره، تمامی این جریان را آمیخته از پندارهای نا صوابی می دانند که به مقصدی جز وادی گمراهی منتهی نمی شود. این رساله بر آن است تا با بررسیآثار تعدادی از نویسندگان معاصر، که به نقد عرفان و تصوف پرداختهاند، جنبهها و دیدگاههای آنها را که منجر به نوعی رویکرد خاص در نقد یا رد عرفان و تصوف می شود، مشخص کند. در این رساله، به تفاوتی که میان نقدهای پیشینیان با جریانهای انتقادی معاصر وجود دارد اشاره شده است. همچنین با اشاره به زبان عرفان، منطق عرفان و سایر خصوصیاتی که ما را ملزم میکند تا به عرفان از درون سیستم فکری و ساختاری مخصوص به خودش، برای فهم و درک آن توجه داشته باشیم، به مباحثی در حین نقد آراء پرداخته شده است که از این راه معایب و کاستیهای این نقدها و بررسیها آشکار می شود.عرفان و چارچوب فکری و فرهنگی عرفا، نشان دهد که بعضی از منتقدان عرفان به دلیل نا آگاهی و شناخت ناکافی از حوزه عرفان و تصوف، نقدهایی غیر روشمند داشتهاند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی مقایسهای عنصر نور در مثنوی و مهمترین آثار عرفانی ادبیات فارسی (از آغاز تا قرن نهم هجری قمری)
نویسنده:
اختیار بخشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
نور الهی
,
مثنوی معنوی
,
مولانا
,
هستی شناسی(فلسفه)
,
جهان بینی
,
شناخت شناسی
,
ادبیّات فارسی
,
ادبیات عرفانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
مولوی، جلال الدین محمد بن محمد
,
مولوی، جلال الدین محمدبن محمد
,
مولوی، جلال الدین محمد بن محمد
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
الگوها
,
مولوی، جلالالدین محمدبن محمد
,
الگوها
,
هنر و علوم انسانی
,
الگوها
چکیده :
در این پایاننامه، به بررسی جایگاه عنصر نور در جهانبینی عرفانی مولوی و مقایسه آن با مهمترین آثار صوفیانه ادبیّات فارسی پرداختهایم. رویکرد اصلی ما در این رساله رویکرد الگومدار بودهاست و با این رویکرد جایگاه و نقش الگوهای بصری و نورمدار را در شکلگیری جهانبینی عرفانی مولوی و صوفیان بزرگ تبیین کردهایم. این رساله به دو فصل تقسیم میشود. در فصل اوّل، به بررسی عنصر نور در مثنوی و آثار مولوی پرداختهایم و در دوّمین فصل، جایگاه عنصر نور را در مهمّترین آثار صوفیانه ادبیّات فارسی برکاویدهایم. در بخش اوّل از فصل نخست، به بررسی عنصر نور از دیدگاه هستیشناسی و در بخشِ دوّم، به بررسی کارکردهای مهمّ آن و در بخشِ سوّم به بررسی جایگاه و نقش این عنصر از منظر معرفتشناسی پرداختهایم. در بخشِ هستیشناسی نور، به مباحثی مثلِ وحدت نور، پاکی نور، پارادوکسیکالبودنِ نور ، بساطت نور، پنهانبودن نور، بازگشت نور به اصل خود و جایگاه نور در نظام تبدیل و تکامل معنوی انسان پرداختهایم. دربخشِ کارکردهای نور، مهمترین کارکردهای هستیشناختی و معرفت-شناختی عنصر نور را تبیین و تشریح کردهایم. در بخشِ معرفتشناسی نور، به بررسی وابستهها و همبستههای عنصر نور مثل ِ آیینه، روزن، انعکاس، صیقلیکردن آیینه وجود برای انعکاس نقشهای غیبی و حصول معرفت عرفانی و سرشت تابشی- انعکاسی معرفت عرفانی و عناصر مهمّی چون فراست ایمانی، معرفت حسّی عرفانی با حواسِّ باطنی و تمییز و مراتب و درجات آن پرداختهایم. در فصل دوّم، این عنصر را در آثاری چون کشفالمحجوب علی هجویری، تمهیدات عینالقضات همدانی، گلشن راز شیخ محمود شبستری، کتاب الانسان الکامل عزیزالدّین نسفی، مرصادالعباد نجمالدّین رازی، حدیقهالحقیقه سنایی، اسرارنامه عطّار نیشابوری ، کشفالاسرار و عُدّهالابرار رشیدالدّین میبدی و مشکاه لانوار امام محمّد غزّالی بررسی کرده و وجوه تشابه و تفاوت آرای این عرفا را با مولوی تبیین کردهایم.نتیجه کار نشان میدهد که مولوی بیشتر به جنبههای معرفتشناختی نورتوجّه میکند. او نورِ خدا را ذاتِ بصیرت و معرفتِ عرفانی و عامل اصلی تبدیل و تکاملِ معنوی انسان میشمارد. تکرار بیش از هفتصد بار کلمه نور و مشتقّات آن در مثنوی نشان میدهد که جایگاه نور در عرفان او در مقایسه با صوفیان دیگر محوریتر است. عنصر نور در کانون توجّه مولوی بوده-است و علاوه بر بهرهگیری از این عنصر در تشریح چگونگی فنای صوفیانه، همچنین از آن در توصیفِ ماهیّت و درجات بصیرت و معرفت عرفانی و مباحثِ مربوط به آن بهرهبردهاست. مولوی در اشعار و جملات متعدّدی در مثنوی، دیوان شمس تبریزی، فیه ما فیه و مکتوباتش به جایگاه و نقشهای عنصر نور در خداشناسی، هستیشناسی، معرفتشناسی و انسانشناسی معنوی پرداختهاست.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی مقایسه ای عنصر نور در مثنوی با مهم ترین آثار عرفانی ادب فارسی (تا قرن نهم هجری)
نویسنده:
یوسف پور محمدکاظم, بخشی اختیار
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
کلیدواژههای اصلی :
مثنوی
,
وحدت وجود
,
نور
,
تجلی
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 79 تا 99
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
قصه ها و حکایات مثنوی در خوانش شالوده شکنانه مولوی
نویسنده:
یوسف پور محمدکاظم, بی نظیر نگین
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژههای اصلی :
مولانا
,
ساختار شکنی
,
قصه های مثنوی
,
محورهای خوانش
چکیده :
مثنوی متنی است قاعده گریز و ساختارشکن که در سطوح مختلف صوری، زبانی، روایی و معنایی، ساختارهای ذهنی و زبانی خواننده و پیش فرض های متعارف و مقبول او را برهم می ریزد. اولین نکته ای که در برخورد با جهان قصه های مثنوی توجه مخاطب را جلب می کند، ساختار نوآیین قصه هاست. این مقاله پس از نگاهی اجمالی به شالوده شکنی، ضمن مقایسه متن اصلی قصه ها و حکایات مثنوی با ماخذ آنها، بدون توجه به گریزها و گسست های راوی، به واکاوی و تبیین خوانش شالوده شکنانه مولوی از قصه ها می پردازد و در تحلیل چهار حکایت مثنوی، زدوده ها و افزوده های مولوی و محورهای خوانش او از قصه ها را استخراج می نماید. در افق دید مولوی همه اشیا، اعیان و امور هستی در پیوند با امر متعالی و خالق هستی معنا و اعتبار می یابند. در این چشم انداز به نحوی از انحا، در لایه های عیان و نهان و ماحصل قصه ها، یکی از وابسته ها و ملحقات مفهومی جهان بینی مولوی رخ می نماید، مفاهیمی چون حرکت، فروریزی قطعیت ها، وقوع ناممکن ها و ... که بسترساز خوانش متفاوت قصه ها و سبب زایش و پویایی معنا شده است.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 65 تا 87
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بازخوانی و نقد معرفتشناختی و تربیتی سماع در عرفان اسلامی
نویسنده:
مریم جماعتی گلسفیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
صوفیه (فرق کلامی)
,
عرفان اسلامی
,
روانشناسی(مسایل جدید کلامی)
,
اصطلاحنامه فلسفه
,
سَماع
,
موسیقی
,
سَماع
,
اصطلاحنامه عرفان
,
هنر و علوم انسانی
چکیده :
سماع در لغت به معنی شنیدن و بهره بردن است، و در اصطلاح صوفیه عبارت است از آواز خوش و روحنواز و بهطور مطلق غزل، به عبارتی آنچه ما امروزه از آن به موسیقی تعبیر میکنیم که به قصد صفای دل و حضور قلب شنیده میشود. اگرچه سماع در همه انواع خود با ابزار آلات طرب همراه نیست، اما در هر شکل نوعی التذاذ موسیقایی است. حقیقت این است که تأثیر موسیقی در روح انسان محتاج شرح و بیان نیست؛ انسان نیز همچون سایر موجودات به طور طبیعی از موسیقی تأثیر میپذیرد و بهره میبرد.در مورد پیدایش سماع به معنی اصطلاحی آن که با ساز و آواز آمیخته بود، و در مجالس صوفیان با آدابی خاص اجرا میشد، اطلاع دقیقی در دست نیست. اگرچه صدای موذنان و نغمه دلنواز قاریان قرآن، از همان آغاز پیدایش اسلام، روح مومنان را تقویت میکرده،اما مجالس سماع صوفیانه چیز دیگری بوده است. از انتقادات منکران سماع که آن را بدعت میشمردهاند، میتوان دریافت که در صدر اسلام در مجالس مومنان، چنین چیزی رواج نداشته، و از گفتههای مشایخ برمیآید که در قرن سوم، سماع بهعنوان رسمی خانقاهی رایج بوده است و در دورههای بعد کسانی چون ابوالسعید ابوالخیر، احمد غزالّی و مولانا، که همگی از بزرگان مکتب عاشقانه تصوّفاند، از بزرگترین مروجّان سماع بودهاند. البّته پیروان مکتب زاهدانه تصوّف مانند هجویری و امام قشیری و محمد غزالّی نیزبا احتیاط بیشتری سماع میکردند. برپایی مجالس سماع در تاریخ تصوّف سه گونه بارز داشت:1.سماع مبتدیان، 2.سماع عادتی، 3.سماع پختگان تصوّف. رواج سماع در محافل صوفیه نشان میدهد که عارفان به تأثیر جسمی و روانی موسیقی واقف بودهاند و میکوشیدند تا از ظرفیّتهای موسیقی، در ارتقاء سالکان و تسهیل مراحل سلوک بهره بگیرند. جلسات سماع از طریق تقویت حالتهای درونی و پایکوبیهای آهنگین، زمینه تخلیه عاطفی را فراهم میآوُرد و تأثیر اشعار و تکرار اوراد و همنوایی برای ایجاد خلسه و رهاسازی هیجانها و افکار موثر بود. استفاده عملی از موسیقی در برنامه شفا و درمان در گذشته بیشتر به دو شکل قومی و سماعی رواج داشت. امروزه نیز موسیقیدرمانی یکی از رشتههای علمی دنیاست. در هرشکل اگر از ظرفیّتهای موسیقی به گونه صحیح استفاده شود میتواند به صورت یک نیروی قوّی و پیشبینی کننده درمانی بهکار آید که هدف آن آرامش و سلامتی روحی و جسمی انسانهاست.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
1
2
تعداد رکورد ها : 18
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید