جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 88
زیبایی‌شناسی از دیدگاه ویتگنشتاین
نویسنده:
عزیزه توفیقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از این تحقیق بررسی نقش و جایگاه زیبایی شناسی در اندیشه ی ویتگنشتاین است.ویتگنشتاین ، صاحب دو نظام فکری متفاوت در فلسفه وبه تبع آن دارای دو طرز فکر متفاوت در نگرش به زیبایی شناسی است که در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرند. ویتگنشتاین در تلقی اولش(ویتگنشتاین متقدم)، می خواهد پیوند میان اخلاق و زیبایی شناسی را نشان دهد . اخلاق و زیبایی شناسی را یکی می داند و آنها را ذیل امور رازورانه قرار می دهد . او معتقد است برای اینکه شیء را هنری بدانیم باید نحوه نگرش مان را تغییر داده و شیء را از کاربردروزمره اش خارج کرده و از منظر ابدیت بدان بنگریم .این نگرشی است که شیئی را از زمان مند و مکان مند فراتر می برد؛ در واقع شیء همراه با زمان و مکان دیده می‌شود. ویتگنشتاین در تلقی دومش(ویتگنشتاین متاخر)براین معتقد است که برای در است اثر هنری،باید به کاربرد واژگان در بازی های زبانی متفاوت توجه کرد و به دنبال جوهر ناب و خالصی که عصاره ی همه چیزهای زیبا است،همچون کلماتی چون «زیبا» و «خوب» نبود . درمقابل از مفاهیمی استفاده می کند که بیشتر شبیه «درست» و «صحیح» اند . او در این دوره از تفکرش ، معتقد است که گرداگرد آثار هنری نیز ، زمینه و بافت فرهنگی ای وجود دارد که باید به دقت آنها را دید و توصیف نمود. عمده ی تلاشش را صرف مقابله با علم باوری در زیبایی شناسی می کند.بنابراین ،در نقد موسیقی و شعر، محمولات جملات بیش ازآن که به «زیبا» و «خوب» نزدیک باشند به «درست» و«صحیح» شبیه اند . همچنین ویتگنشتاین به موسیقی، جایگاهی هم طراز هنر و زیبایی شناسی می دهد و معتقد است که موسیقی زبان نیست بلکه الگویی برای درک است.
جایگاه نگرش الهیاتی و نظریۀ تکاملی در اندیشۀ جان دیویی
نویسنده:
سیدصابر سیدی فضل اللهی ، محمد اکوان ، امیر محبیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
جان دیویی قصد داشت تا بر اساس نظریۀ تکاملی داروین، نحوۀ نگرش ما را نسبت به جهان پیرامونمان متحول سازد. او در روزهای پیشامدرن برای رسیدن به وعدۀ مدرنیته که همانا ترقی و پیشرفت در تمام زمینه‌ها بود تلاش می‌کرد. دیویی نه‌تنها چنین مرحله و گذاری را پیش‌بینی نمود بلکه راه و روش عبور از آن را نیز مورد مطالعه قرار داد. در این مقاله از سال‌هایی که دیویی یک مسیحی پر شور بود آغاز کرده ایم و به زمانی‌که او مجذوب علوم تکاملی گشت و با رویکردی عقل‌گرایانه به بسط نظریۀ «تجربۀ» خود رسید، پرداخته‌ایم. طبق رویکرد طبیعت‌گرایانۀ دیویی به انسان، ما با تجربه‌های دینی روبرو هستیم که در فرایند تکاملی، پاسخی به نیازهای اولیۀ انسان بوده و در بستر فرهنگ‌های مختلف در قالب ادیان متفاوتی ظاهر شده‌اند. تجربۀ‌دینی مدنظر دیویی، همان آرزوها و رؤیاهای شخصی انسان است. خدا، آخرت، دین و امور فراطبیعی از این جنس بوده و زادۀ تبادل و سازگاری-های انسان با محیط‌زیست او می‌‌باشند. پس سخنی از عوالم دیگر و جهان‌هایی با سطح‌های مختلف و یا جهان‌هایی موازی که جدیداً بر‌اساس فرضیه‌های علمی مطرح شده نیست. معنویت، دین و اخلاق، همگی طبیعی، تجربی، واقعی و البته با‌ارزش هستند. دیویی انسان را به‌عنوان یک ارگانیزم در بین میلیون‌ها‌ جاندار دیگر و در پیوند و پیوستگی با آن‌ها در‌نظر می‌گیرد و به کاربرد و کارکرد تجربه‌های دینی در زندگی روزمره می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 302 تا 325
چگونگی پیدایش جهان و نسبت آن با خدا در تیمائوس افلاطون
نویسنده:
محمد اکوان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
افلاطون در محاوره تیمائوس پیدایش جهان و نسبت آن با خدا را که یکی از بنیادی ترین نظریه های او است، با رویکردی متفاوت با دیگر محاوره های خود مطرح می کند. او اگرچه در نوشته های دیگر خود نیز به واکاوی این مسئله مهم پرداخته است، اما رویکرد و روش وی در محاوره تیمائوس ناظر بر علم طبیعی حاکم برعصر یونان بوده است. در این مقاله سعی شده است که با تعهد به محتوای محاوره تیمائوس به واکاوی و تبیین پیدایش جهان و بنیادهای محوری آن پرداخته شود. نظریه افلاطون در این محاوره برچهار اصل استوار است که عبارت اند از: جهان ایده ها، جهان صیرورت، ماده پذیرنده و دمیورژ به عنوان نماینده عقل، که واسطه میان جهان ازلی و جهان صیرورت است و بر غایتمندی جهان هستی دلالت دارد. او رابطه جهان ایده ها و جهان صیرورت را به واسطه ماده پذیرنده صیرورت، که آن را امر سوم یا مکان نامیده است، تبیین می کند و می کوشد تا از این طریق بنیادهای نظریه مادی گرایانه دموکریتوس را که از مهم ترین نظریه های علمی آن زمان محسوب می شده است، متزلزل نماید؛ و جهان هستی را بر اساس اصل غایتمندی که جایگاهی در اندیشه دموکریتوس نداشته است، تفسیر عقلانی کند و اصول جهان شناختی تاره ای را بنیان گزاری نماید.
کارکردهای عقل اجتماعی از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
طیبه سنچولی نژاد ، محمد اکوان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله با رویکرد تحلیلی نظریات علامه طباطبایی به موضوع عقل اجتماعی وکارکردآن پرداخته می شود.تشکیل اجتماع از منظرعلامه بر اساس منفعت طلبی و ضرورت انسان در بر آوردن نیاز های خود است وی با تقریر نظریه اعتباریات و استخدام توانسته تبیین مناسبی از اجتماع و کارکرد عقل درآن را ارائه دهد به طوری که این رویکرد اصول اجتماعی علامه را از نسبیت افراطی و سکولار خارج می کند. ضمن باز خوانی نظریه استخدام و اعتباریات در قالب یک نظریه وجود شناسی به استخراج لایه های آن به ضرورت عدالت و قوانین اجتماعی خواهیم پرداخت .علامه پیوند ناگسستنی میان شکل گیری عقل اجتماعی وقرار داد مشترک در اجتماع قائل است که به سوی مدنیت و حکومت رهنمون می کند. زیست جمعی از منظر علامه تبعی و نه از روی طبع بلکه بواسطه اضطرار بوده است .علامه اعتبار اجتماع را ملازم با اعتبار عدالت لحاظ می کند زیرا زیست متعادل همان عدالت است که اعتبارمی شود تحقق عدالت و دوام آن نیازمند پشتوانه دین است و لذا وی دین را ضامن اجرای عدالت معرفی می کند .
صفحات :
از صفحه 75 تا 99
بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی یونان در قرن پنجم ق . م و تاثیر آن بر تفکر سیاسی افلاطون
نویسنده:
پدیدآور: مجید پیرهادی ؛ استاد راهنما: صمد دیلمقانی موحد ؛ استاد مشاور: محمد اکوان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
تبیین تطبیقی نگرش ابن سینا، سهروردی وابن عربی درباره علم و ادراک
نویسنده:
عزت الملوک قاسم قاضی ، محمد اکوان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقاله حاضر درصدد تبیین علم و ادراک و انواع و مراتب آن از دیدگاه دو حکیم بزرگ،ابن سینا (370- 428هـ.ق) و شیخ شهاب الدین سهروردی (549-587 هـ.ق) وپدر عرفان نظری، محیی الدین عربی (560-638هـ . ق)، معروف به شیخ اکبر است. این بزرگواران هر کدام علم و اداراک را به گونه ای تعریف کرده اند.ابن سیناهمچون طبیعیون، قائل به انطباع صور مرتسمه نزد ذهن است و سهروردی در باب ابصار، نظریه انطباع ابن سینا و نظریه خروج شعاع (دیدگاه ریاضیون)را رد کرده و اشراق حضوری نفس را ملاک رؤیت، و اساس علم و ادراک را حضور و ظهور شیء می داند. به نظر ابن سینا، علم و ادراک شامل چهار نوع: حسی، خیالی، وهمی و عقلی است ولی سهروردی آن را سه نوع می داند و علم وهمی را در خیال مندرج می نماید. ابن سینا قائل به این است که نفس، اشیاء محسوس و متخیل را از طریق آلات، ادراک می کند و مجردات و کلیات را به ذات خود درک می کند. وی قائل به مادی بودن حواس ظاهری و قوای باطنی است و برای هر کدام در مغزجایگاه خاصی قائل است.(ابن سینا، 1364: ص159) ولی عقل راغیر مادی می داند و مدرک هم در هر صورت غیر مادی است ولی سهروردی ادراک خیالی را نیز مجرد می داند و برای صور خیالی جایگاه مادی قایل نیست و از طریق آن عالم مثال را نیز ثابت می کند.ابن عربی نیز نظریه انطباع را رد می کند و برای صور خیالی جایگاه مادی قایل نیست. وی بنا بر نظریه ی خلق مدام می گوید، علم، تجلی دائم خداوند بر دلهایی است که سرگرمی های دنیا آن ها را محجوب نکرده باشد. علم حقیقی همراه با عمل است و نتیجه آن بهشت معنوی است. وهیچ چیز نورانی تر از علم نیست که بر آن نوری بتاباند و جایگاه آن قلب آدمی است.
صفحات :
از صفحه 131 تا 162
واکاوی نگرش دلوز درباره هستی انسان و نسبت آن با مخاطب در هنر تعاملی
نویسنده:
پریا چوبک ، محمد اکوان ، محمدرضا شریف زاده ، زهرا رهبرنیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گفتمان هنرهای خلاق تعاملی، سبب تغییر رویکرد مفهوم مخاطب هنری از نظاره­گری بی­کنش و منفعل به آفریننده­ای تعامل­گر و پویا بوده است که از منظر فلسفۀ پست­مدرن نگاهی قابل تأمل به انسان، بشمار می­آید. افادات ژیل دلوز به فلسفه، از جسمانی­ترین رویکرد­ها به حیات انسان است که با نکته­پردازی­های خلاقانۀ وی می­تواند ابزار تحلیلی کارآمدی برای بررسی نقش و شناخت واکنش­های انسانی بشمار رود. اصطلاحاتی از قبیل صیرورت، ریزوم و بدن بدون اندام در شناخت رفتارهای انسانی که از سوی دلوز مطرح شده می­توانند در تحلیل رفتارهای مخاطب بکار روند. در این مقاله به این پرسش­ها پرداخته­ایم که آیا هنر تعاملی می­تواند ترجمان هنری صیرورت باشد و این­که انتخاب­های پیش­روی مخاطب چگونه با تعاریف بدن بدون اندام و ریزوم مرتبط می­شوند. در شیوۀ پژوهش، اطلاعات مورد نیاز از منابع کتابخانه­ای و دیجیتال استخراج و سپس با به کارگیری این مستندات، جایگاه مخاطب به روش تحلیلی- توصیفی با رویکرد دلوزی تشریح شده­اند. در نهایت به این نتیجه نزدیک شده­ایم که بنابر تعریف بدن بدون اندام، مخاطب هنر تعاملی با مجموعه­ای از بالقوگی­های منحصر به فرد روبه­رو است که انتخاب از میان آن­ها، روند شکل­گیری اثر هنری را به شیوه­ای بی­قاعده و ریزوم­گونه هدایت می­کند که این اثر در طی مسیر و در لحظه به ظهور می­رسد و همواره میان قوه و فعلیت قرار دارد و در نهایت این تعریف با عبارت فلسفی صیرورت از دیدگاه دلوز، همسان است.
صفحات :
از صفحه 83 تا 99
معنای زندگی از نظر اسپینوزا
نویسنده:
پدیدآور: مهرنوش صادق‌الوعد، استاد راهنما: محمد اکوان ، استاد مشاور: صمد دیلمقانی موحد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این پژوهش به منظور فهم و بررسی مفهوم زندگی از دیدگاه اسپینوزا انجام گرفته است. اسپینوزا که از برکت هوش سرشار، استعدادی بی‌نظیر، شور و شوق فراوان و پشتکار و فعالیت فوق‌العاده، برخوردار بود. او توانست در مدت کوتاه عمرش، فرهنگی گسترده و معارفی وسیع به‌دست آورد، که براستی شگفت انگیز و حیرت آوربود. او برآن است تا کشف کند که آنچه در زندگی اجتماعی مردم رخ می‌دهد معمولا باطل و بیهوده است او جویای چیزی بود که فی نفسه و بذات خودش خیر باشد. و شری را دربر نداشته باشد او به دنبال خیر حقیقی و سعادت ابدی بود، که آن هم در کنار فهم و درک کامل و شناخت از خدا باشد. او سعادت حقیقی را در کسب شهرت و ثروت نمی‌دانست. چون معتقد بود، وقتی نفس مجذوب ثروت و شهرت خلاصه شود دیگری مجالی برای اندیشیدن به هیچ خیری را پیدا نخواهد کرد. او تنها راه رسیدن به خیر اعلاء و حقیقت مطلق را درک کامل نفس از شناخت خدا ورسیدن به فضیلت وسعادت در نتیجه عشق عقلانی به خدا میدانست. هدف اصلی از انتخاب این پژوهش درک وفهم کامل از معنای زندگی در پرتو شناخت و غایت زندگی و یاد گیری بعضی از قواعد زندگی برای رسیدن به فضیلت انسانها در اندیشه اسپینوزا است.
تحلیل و نقد دیدگاه دیوید هیوم و ایمانوئل کانت، درباره براهین اثبات وجود خدا
نویسنده:
پدیدآور: سیدمحمدرضا معراجی ؛ استاد راهنما: محمد اکوان ؛ استاد مشاور: مریم ثقفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
چکیده :
محور سخن همان گونه که از عنوان پایان‌نامه بر می آید بررسی براهین اثبات خدا، از نگاه هیوم و کانت است. هدف این تحقیق مقایسه و نقد آراء این دو فیلسوف که از نخستین فلاسفه‌ایی می باشند که با شیوه‌ای نو و برون‌دینی مفاهیم و انگیزه‌های خداشناسی را بر محور عقلانیت بررسی کردند، بوده است. برای دستیابی به این مهم ضمن نگاه به آثار خود هیوم و کانت، کتابهای بعضی از منتقدین را نیز می نگریم و این پرسش را پی خواهیم گرفت که آیا با توجه به مبانی فلسفی این دو فیلسوف امکان خداشناسی نظری از نگاه ایشان وجود دارد؟ این پایان‌نامه سه بخش اصلی دارد که در پاره‌ی نخست به بررسی آراء هیوم می پردازد. این بررسی را با کتاب تاریخ طبیعی دین، و سپس با نگاه به کتاب گفتگوهایی درباره دین، درباره دین طبیعی و پژوهش در بنیان‌های فهم بشر، سنجش‌های فلسفی هیوم درباره‌ی برهان نظم و کیهان‌شناختی بررسی می‌شوند. در آغاز پاره‌ی دوم، خداشناسی کانت، و بینش او درباره‌ی براهین اثبات خدا و فلسفه‌ی اخلاق و بیان ویژگی‌های خرد عملی کانتی بررسی می گردد و سپس، تفکر خداشناسی او تحلیل می گردد. در پاره‌ی سوم، به صورتی گذرا و اجمالی برخی همانندی‌ها و ناهمانندی‌های این دو بیان می شوند. همان‌گونه که در روند نوشتار مشاهده خواهد شد، شناخت نظری مفاهیم و اثبات عقلانی برهانهای اثبات خدا، و گزاره‌های فراطبیعی با توجه به مبانی هیوم و کانت ناممکن می نماید و این دو نمی‌توانند سخن از شناخت مفاهیم دینی بزنند. البته با این تفاوت که کانت با جدایی بود از نمود، گونه‌ای دین طبیعی برای خود می سازد که غایتی کاملاً اخلاقی دارد. این رساله تنها آغاز راه بررسی و مقایسه آراء این فیلسوفان است و هنوز مسایل و پرسش‌های فراوانی بی پاسخ می ماند که باید در آینده (البته با نگاه به این رساله) بدان پرداخت.
کارکرد معرفتی محاکات از دیدگاه توماس آکوئینی
نویسنده:
افرا خاكزاد ، هادي ربيعي ، محمد اكوان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
توماس آکوئینی که در بسیاری از دیدگاههای خود از فلسفة‌ ارسطو الهام گرفته است، همچون ارسطو هنر را نوعی محاکات قلمداد میکند، اما مفهوم محاکات نزد او مفهومی صرفاً ارسطویی نیست بلکه تحت تأثیر دیدگاههای متفکرانی همچون آگوستین و دیونوسیوس مجعول نیز بوده است. او محاکات را در بافت مباحث الهیات مسیحی و مباحث مربوط به زبان استعاری متون مقدس بکار برده است. بهمین دلیل، مفهوم محاکات نزد آکوئینی، بلحاظ کارکرد معرفتی با یک دوراهی مواجه است. از سویی، محاکات میتواند سبب ایجاد قبض و بسط در مخاطب شود و چه بسا با تأثیرگذاری بر خیال وی، او را از مسیر عقلانیت منحرف سازد. اما از سوی دیگر، بنظر میرسد زبان کتاب مقدس، که برای هدایت مخاطبان به مسیر تعقل و دینداری نگاشته شده‌، با زبان آثار هنری مشترک است و در متن مقدس نیز انواع مختلف محاکات بکار رفته است؛ حتی فراتر از این، تبیین رابطۀ جهان هستی با خداوند بر پایۀ مفهوم محاکات صورت میگیرد. در مقالۀ حاضر تلاش میشود با تحلیل آراء آکوئینی و اشارات او به فیلسوفانی همچون ارسطو، آگوستین و دیونوسیوس مجعول، تبیین روشنی از مفهوم محاکات و کارکرد معرفتی محاکات هنری نزد وی ارائه شود.
صفحات :
از صفحه 149 تا 176
  • تعداد رکورد ها : 88