جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مقایسه و تحلیل دیدگاه متکلمان و فیلسوفان مسلمان در باب ضرورت دین
نویسنده:
معصومه عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله ضرورت دین از جمله مباحثی است که از دیرباز مورد توجه متکلمان و فیلسوفان مسلمان بوده است. آنها با بیان براهین خود همواره بر این امر تأکید داشته و دین را برای جامعه بشری ضروری و لازم می دانستند. اما در مقابل کسانی نیز بوده اند که دین را امری لغو و بیهوده و بی اثر برای بشر دانسته و بر براهین متکلمان و فیلسوفان شبهاتی وارد کرده اند. در این پژوهش سعی شده است دیدگاه متکلمان و فیلسوفان مسلمان در این زمینه بیان شده و اشکالاتی که بر نظرات آنها مطرح کرده اند مورد بررسی قرار گیرد.متکلمان امامیه و معتزله که قائل به حسن و قبح عقلی هستند، ضرورت دین را بر پایه «قاعده لطف» تبیین کرده اند، و معتقدند شریعت لطف پروردگار است و لطف، مقتضای حکمت خداوند بوده و تحقق بخشیدن به آن واجب است. از طرفی متکلمان اشاعره که قائل به حسن و قبح عقلی نیستند، وجوبی را که متکلمان امامیه و معتزله به آن قائل اند را نمی پذیرند. آنان به حسن دین بسنده کرده و همین اندازه که خداوند آن را انجام داده است برای حکم به حسن آن کافی می دانند؛ زیرا از نگاه آنها حسن و قبح مستند به شرع است و آنچه را خداوند انجام دهد حسن است و آنچه را که شارع مقدس به حسن یا قبح آن حکم می کند، حسن یا قبیح است. از طرفی استدلال فیلسوفان در زمینه لزوم شریعت، مبتنی بر نیازمندی انسان به اجتماع است. فیلسوفان مسلمان در استدلال خود با تکیه بر مدنی بالطبع بودن انسان، او را محتاج قانونی می دانند که بتواند مسیر عدالت را برای او هموار کند، زیرا انسان در حیاتش به امور زیادی محتاج است و با تعامل و همکاری همنوعانش، می تواند امور معیشت خود را تأمین کند و دست یابی به چنین قانون کاملی که بتواند جامعه را به عدالت و سعاوت دنیوی و اخروی راهنمایی کند فقط از سوی خداوند متعال که آفریننده و مدبر انسان است امکان پذیر خواهد بود.
آراء خاص استاد محمدتقی مصباح یزدی در باب
مبدأ و معاد
نویسنده:
سمیه خلیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در طول تاریخ، دانشمندان بسیاری، به بحث پیرامون مبدأ و معاد؛ بعنوان یکی از مسائل مهم و حیاتی بشر پرداخته‌اند؛ و سهم متفکران مسلمان در این راستا، به جهت برخورداری از منابع غنی فکری و معرفتی، بسیار قابل توجه بوده‌است. استاد محمدتقی مصباح یزدی از جمله اندیشمندانی است که این موضوع را با روش عقلی و نقلی مورد بررسی و کاووش قرار داده، و با بیانات و تقریرات خاص خود درتبیین مسائل مربوط به مبدأ و معاد نقش موثری را ایفا نموده است.استاد مصباح شناخت واجب‌تعالی را بدیهی و بی‌نیاز از استدلال ندانسته، بلکه مرتبه‌ی اولیه‌ معرفت به خدا را حصولی، و از طریق تفکر در آفاق و انفس، و بعد از آن علم انسان به واجب را؛ با فعلیت یافتن قوای کمالی از طریق علم حضوریتشکیکی دارای مراتب می‌داند. ایشان برخلاف بسیاری از حکما و براساس تقریر خاصی از برهان لمّ، اقامه‌ی‌ این برهان را بر وجود واجب جایز می‌شمارد. وی در باب راه‌های شناخت خدا، درک صفات ذاتیه و فعلیه و دیگر مباحث مربوط به حق‌تعالی‌،آراء خاص و یا تقریرهای مخصوص به خود را ارائه نموده است . ایشان در مباحث مربوط به معاد نیز ضمن پذیرش اصول و مبانی حکمت متعالیه، به نقد برخی از آراء و اندیشه-های صدرالمتألهین پرداخته، و نظریه معاد جسمانی ملاصدرا را با اشکالاتی چون، مخالفت با آیات و روایات، عدم تمایز بین عالم برزخ و قیامت، تغییر و تحول در برزخ بدون حضور ماده، نبود ملاک کثرت نفوس در برزخ، غیرقابل پذیرش بودن جسمانیه الحدوث بودن نفس و... مواجه دانسته، و خود بدن محشور در قیامت را بدن عنصری دنیوی با حاکمیت نظامی متفاوت از دنیا می‌داند.در این پایان‌نامه سعی شده است، آراء و یا تبیین و تقریرهای اختصاصی استاد مصباح در کنار توضیح مباحث اعتقادی مربوط به مبدأ ومعاد مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
ارزیابی برهان حدوث در فلسفه و کلام اسلامی
نویسنده:
زیبا زینال زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله اثبات خدا از مسائل مهم و دغدغه برانگیز در زندگی انسان است. در طول قرون و اعصار تلاش‌های بسیاری برای اثبات یا نفی وجود خداوند شده است. متفکران غربی و شرقی براهین متعددی برای این منظور اقامه کرده‌اند. برهانی که ما در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار می‌دهیم یکی از براهین اثبات وجود خدا در کلام اسلامی است؛ این برهان که برهان حدوث نام دارد، شیوه متکلمان در اثبات وجود خداست و هدف از اقامه این برهان اثبات حدوث زمانی عالم و به‌تبع آن اثبات محدِثی قدیم برای عالم است؛ از آن‌جا که در نظر ایشان ملاک نیاز به علت، حدوث زمانی است و همین مبنا سرچشمه تمام اشکالات وارد بر این برهان می‌باشد.ما در این پژوهش بعد از بیان پیشینه برهان حدوث و جایگاه آن در آثار متکلمان و فیلسوفان تقریر‌های مختلف برهان حدوث را که در آثار متکلمانی چون قاضی عبدالجبار، غزالی، فاضل مقداد و ابن میثم بحرانی و فیلسوف نامی قرن یازدهم یعنی ملاصدرا بود را، تشریح کردیم. اولین تقریر این برهان که مبتنی بر حدوث اعراض است بیانش به این صورت است که در همه اجسام امور حادثی چون حرکت و سکون وجود دارد این امور نه منفک از جسم‌اند و نه مقدم بر آن،وقتی جسم منفک از حوادث و مقدم بر آن‌ها نباشد، مانند آن‌ها حادث خواهد بود؛ پس با ثبوت حدوث اجسام و اعراض نیازمندی آن به محدِث روشن می‌شود. دومین تقریر، مبتنی بر حادث ومتناهی بودن اجسام است؛ بیان این تقریر به این صورت است که اجسام از حرکت و سکون خالی نیستند، حرکت و سکون حادثند؛ زیرا ما تعاقب را در همه اجسام مشاهده می‌کنیم، هر چیزی خالی از حوادث نباشد، حادث و متناهی است؛ بنابراین با ثبوت حدوث عالم، نیاز آن به محدِث روشن می‌شود و این محدِث به دلیل ابطال تسلسل باید محدِثی قدیم باشد. تقریر سوم که مبتنی بر عدم تلازم قدیم وحادث می‌باشد بیانش به این صورت است که عالم حادث است چون جسم می‌باشد، اجسام منفک از حرکت و سکون که –حادثند - نیستند و هر چیزی که از حوادث منفک نیست، ضرورتاً حادث است و موثر این حوادث خداوند متعال است. تقریر چهارم که مبتنی بر حدوث و امکان اجسام، بیانش به این صورت است که عالم حادث است و هر حادثی ممکن است و هر ممکنی دارای موثر است. حال این موثر اگر ممکن باشد نیازمند موثر دیگر خواهد بود که اگر تا بی‌نهایت پیش برود به تسلسل می‌انجامد. بنابراین برای اجتناب از تسلسل باید به واجب‌الوجود منتهی شود. پنجمین تقریر مبتنی بر بداهت نیازمندی حادث به محدِث است که از دیدگاه حکمای متأخر مطرح می‌شود و نهایتاً تقریر ششم که مبتنی بر حرکت جوهری است به این صورت است که عالم حادث زمانی است و در هر «آن» ما و دنیا نو می‌شویم. هر حادثی نیازمند محدِث است پس عالم نیازمند محدِث است، پس بر اساس حرکت جوهری کل عالم ماده در حال حدوث است و این حرکت ذاتی نیازمند محرکی است که این محرک باید غیر متحرک باشد و چون این محرک نمی‌تواند واجد قوه تغیر باشد از این رو آن محرک از سنخ عالم ماده نیست، بلکه غیر مادی می‌باشد. بر هرکدام از تقریرهای ذکر شده نقد‌هایی وارد کردیم و سپس اشکالات مشترک‌ تقریرهای برهان حدوث را بررسی کردیم و در باب نافذ بودن یا نبودن این اشکالات به قضاوت نشستیم. به‌عنوان مثال یکی از اشکالاتی که بر تقریر‌های برهان حدوث وارد است، اشکال غیر کافی بودن این برهان برای اثبات واجب‌الوجوداست به این معنی که این برهان بدون استفاده از برهان امکان و وجوب قادر به اثبات ذات واجب تعالی نیست. به‌ دلیل این‌که محدِث اشیای طبیعی می‌تواند یک موجود مجرد و در عین حال امری ممکن و محتاج باشد، بنابراین تا زمانی که از برهان امکان وجوب کمک گرفته نشود استدلال به واقعیتی که در ذات خود بی‌نیاز از غیر باشد، نمی‌رسد. این اشکال بر غالب تقریر‌ها وارد است زیرا هیچ‌کدام از تقریر‌‌ها نتوانستند خداوند را به عنوان واجب‌الوجود اثبات کنند. در نهایت با ارزیابی تقریر‌های برهان حدوث، تقریر ملاصدر به‌دلیل قوّت مقدماتش به‌عنوانتقریری ارجح انتخاب شد.
سیر تحول مفهوم کمال و کاربردهای آن در فلسفه و کلام اسلامی تا اول قرن ششم هجری قمری
نویسنده:
لیلا کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مفاهیم اساسی در فلسفه و کلام اسلامی مفهوم کمال است. در معنای این واژه نوعی ترقی نهفته است. در یونان باستان مکاتبمختلف آن را در معانی متفاوتی بکار برده اند. ارسطو فضیلت را نوعی کمال دانسته وموجود کامل راواجد فضیلت خاص نوع خود می داند.افلاطون کمال انسان را تفکر در عالم مثل تلقی نموده است. رواقیان سعادت و کمال انسان را در سازگاری با طبیعت می دانستند. این واژهپس از انتقال به فرهنگ اسلامی رنگ دینی به خود گرفته و در حوزه فلسفه و کلام اسلامی کمال مطلق مفهومی است که برای معرفی واجبتعالی بکار گرفته میشود. فیلسوفان و متکلمان مسلمان در مباحث گوناگونی چون خداشناسی، اثبات صفات کمالی خداوند، نفس شناسی وحرکت شناسی به مناسبتهای مختلف از مفهوم این واژه بهره برده اند. دانشمندان مسلمان غایت آفرینش را به کمال رسیدن موجوداتدانسته و کمال انسان را رسیدن به مقام قرب الهی و بالاترین مرتبه آن را مخصوص پیامبران الهی می دانند. فلاسفه مسلمان حرکت را کمالاول برای جسم طبیعی قلمداد نموده ونفس را کمال بدن معرفی نموده اند .این واژه در دانش فلسف? اسلامی، کلام اسلامی و اخلاق اسلامیکاربردهای فراوانی دارد که در این نوشتار برخی از آنها مورد پژوهش قرار می گیرد.
تحلیل تطبیقی خداشناسی کندی با آراء متکلمان معتزلی
نویسنده:
اتابک رزمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به گواهی تاریخ، نهضت ترجمه آثار فلسفی یونان و اسکندریه در جهان اسلام، باعث رونق گرفتن روش عقلی در شناخت مسائل مختلف علمی شد. این روش در دو شاخه مختلف، یکی کلامی و دیگری فلسفی، در قرون دوم و سوم هجری رشد کرد و با حمایت دستگاه خلافت عباسی و ظهور اندیشمندان مختلف به حیات خود ادامه داد و به شکوفایی رسید. کندی نماینده روش فلسفی و معتزله نماینده روش کلامی در این دوره می باشند. از این رو برخی از محققین بر این باورند که ارتباط کندی و معتزله با دستگاه حکومت و رفت و آمد آنها به دربار و تشکیل جلسات بحث و مناظره از سوی خلفاء، زمینه ساز تبادل آراء و افکار دو گروه بوده است. بر این اساس به نظر می رسد که کندی و معتزله هم عصر وی در مسائل مختلف کلامی و فلسفی از هم تاثیر پذیرفته باشند. بحث از ذات، صفات و افعال خدا از جمله مسائل مهمی است که کندی و معتزله به آن پرداخته اند. تحقیق حاضر در صدد بررسی و مقایسه آراء خداشناسی این دو گروه می باشد. کندی همچون متکلمان معتزلی از برهان حدوث برای اثبات وجود خدا استفاده می کند و توحید و عدل الهی را که از اصول اساسی معتزله است از مهمترین صفات خدا می شناسد. علاوه بر این از نظر او جهان هستی که فعل خداوند متعال است حادث زمانی بوده و هدفمند آفریده شده است. و اینها همه بیانگر شباهت دیدگاههای او به طرز تفکر اعتزالی می باشد. حال با وجود این شباهت ها آیا می توان کندی را یک متفکر معتزلی نامید یا اینکه او یک فیلسوف مشّائی بوده و با آنها اختلاف نظر اساسی دارد؟ با تحلیل شباهت ها و تفاوت های آراء دو گروه و مقایسه آنها با هم می توان به این سوالات پاسخ داد.
تغییرپذیری یا تغییر ناپذیری خداوند در کلام اسلامی تا اول قرن هشتم
نویسنده:
نهضت کیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
همواره پرداختن به مسائل خداشناسی از مهم ترین مسائل کلام اسلامی به شمار رفته است، یکی از این مسائل تغییر ناپذیر بودن خداوند می باشد که متکلمان مسلمان تا اول قرن هشتم نیز به این مسئله پرداخته اند و در این زمینه از دیدگاه های متفاوتی برخوردار بوده اند. گروهی مثل مجسمه، مشبهه، کرامیه اوصافی را به خداوند نسبت داده اند که بیانگر تغییر پذیر بودن خداوند است، مانند جسم دانستن خداوند، شبیه بودن صفات خدا با صفات دیگر موجودات، محل حوادث بودن ذات خدا و.... گروهی دیگر چون فخر رازی، ابو علی و ابو هاشم جبائی در توجیه برخی صفات خداوند مانند اراده و علم، و یا در توجیه نسخ آیات قرآن، گرفتار تغییر پذیری خداوند شده اند و سرانجام برخی دیگر از متکلمان مسلمان هستند که خدا را به طور مطلق تغییر ناپذیر می دانند و با تقسیم صفات خدا به سلبی و ثبوتی، هر صفتی که منجر به تغییر پذیری خداوند شود مثل جسم، رویت، حلول، حدوث، اتحاد و ... را از ذات خداوند نفی می کنند و هر صفتی که بیانگر تغییر ناپذیری خداوند باشد را ثابت نموده اند و مبنای تمامی دلایل اثبات تغییر ناپذیری خداوند برگرفته از واجب الوجود بودن خداوند متعال می باشد.
بررسی مقایسه‌ای رویکردهای کلامی امامیّه و اشاعره تا خواجه نصیر طوسی
نویسنده:
رقیه خلیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بدون شک بزرگ‌ترین وظیفه‌ی انبیاء و امامان (ع) و عالمان دین اسلام، پاسداری از حریم عقاید و معیّن کردن حدود و ثغور آن است؛ چون بدون معرّفی عقاید، ستون دین استوار نگشته و حدّ و مرز آیین درست الهی از دین-های ساختگی مشخّص نمی‌شود. از این رو همواره گروهی از عالمان دین برای دفاع از دین و اعتقادات روش و اسلوب خاصّی را برگزیده و همین امر سبب شده که رویکردهای متفاوتی حاصل گردد. برخی برای دفاع از عقاید تکیّه بر ظواهر کرده و تنها راه دست‌یابی به معارف دینی را ظواهر کتاب و سنّت می-دانند. این گروه که به نص‌گرایان معروفند طیف گسترده‌ای از افراد و گروه‌ها را دربرگرفته که ویژگی مشترک آنان بی‌اعتنایی به تعقّل و اندیشه‌ورزی است. التزام و پایبندی به نص، حجیّت خبر واحد، محدودیّت استفاده از عقل و استدلالات منطقی و عقلی در شناخت، از اصول تفکّر آنان است. حاصل فعالیّت نص‌گرایان امامیّه،حفظ و نگهداری احادیث پیامبر اکرم (ص) و ائمه‌ی معصومین (ع) و مبارزه با غلو و غلوگرایی می‌باشد. این رویکرد پیروانی در میان امامیّه و اشاعره دارد که استفاده‌ی محدود از عقل و مقدّم کردن ظواهر از جمله ویژگی‌های آنان است. برخی از عالمان دین هم در دفاع از عقاید، عقل را اصل قرار داده و معتقدند بدون عقل و اصول عقلی هیچ‌گونه شناختی برای انسان حاصل نمی‌شود و معارف دیگر اعمّ از حس و تجربه و وحی، همه مبتنی بر مبادی عقلی است. پیروان این اسلوب، رویکرد عقل‌گرایی را به وجود آورده‌اند که تثبیت هویّت و استقلال علم کلام و جمع منطقی بین عقل و نقل از جمله دستاوردهای آنان است. این رویکرد هم، در میان امامیّه و اشاعره پیروانی دارد هر چند که نحوه‌ی عملکرد آنان با یکدیگر تفاوت دارد. پس از پشت سر نهادن دو رویکرد نص‌گرایی و عقل‌گرایی حال نوبت آن رسیده بود که از بدنامی فلسفه که در دوره‌های قبل به وجود آمده بود، کاسته شود به همین علّت عواملی چند دست به دست هم داده و مسائل فلسفه را وارد علم کلام کرد. از این رو، در این دوران عالمان دینی در دفاع از عقاید دینی سعیشان معطوف بر این بود که ورود و خروج مباحث و استدلال‌هایشان رنگ فلسفی داشته باشد و از آیات و روایات هم برای تأیید استدلال‌ها بهره می‌بردند، خواجه نصیر الدین طوسی یکی از متکلّمان خردگرای‌فلسفی امامیّه در تقویت این رویکرد نقش به سزایی را ایفا کردند.
مبانی احکام ثانویه در فقه شیعه
نویسنده:
معروفعلی احمدوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
بررسی مبانی احکام ثانویه از دیدگاه منابع فقه شیعه یعنی قرآن، سنت، اجماع و عقل می باشد. در این رساله، ابتدا به بیان جایگاه عناوین ثانویه در فقه اسلام و تعریف حکم پرداخته شده و تقسیمات حکم به تکلیفی و وضعی، واقعی و ظاهری، و اوّلی و ثانوی مورد اشاره قرار گرفته و از احکام حکومتی، عناوین ثانویه، محورهای تغییر حکم، چگونگی تأثیر عناوین ثانویه بر احکام، و مبانی و منابع احکام شرعی بحث شده است. در ادامه مفاهیمی چون: ضرورت و اضطرار، ضرر و ضرار، مصلحت حفظ نظام اسلامی، قاعده اهم و مهم، تقیّه، عسر و حرج، مقدمه واجب یا حرام، نذر، قسم و عهد، طی فصولی جداگانه از دیدگاه آیات، روایات، عقل و اجماع مورد بحث و بررسی واقع شده است.
نقد و بررسی نظریه ی اتحاد مفهومی ومصداقی ذات و صفات الهی
نویسنده:
معروف علی احمدوند
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رابطه ی ذات و صفات الهی از اساسی ترین و اولین مباحث کلامی در دنیای اسلام است، که معرکه ی آراء میان اندیشمندان مسلمان قرارگرفته است. گروهی جانب افراط را پیش گرفته و معتقد به صفات انسان گونه برای واجب تعالی شده اند، که به جسم انگاری خداوند بازگشت نموده است، از سوی دیگر برخی به تفریط گرایش پیدا کرده و هر گونه صفت ثبوتی و وجودی را از حق تعالی نفی نموده اند، نظریه ی متعادل و مستدل در میان فلاسفه و متکلمان امامیه، اتحاد مصداقی و تغایر مفهومی صفات می باشد. اما برخی از عبارات ابن سینا ظهور در اتحاد مفهومی و مصداقی دارد. نوشتار حاضر تلاشی است جهت نقد و بررسی دیدگاه اتحاد مفهومی و مصداقی صفات واجب تعالی، بدین معنا که صفات حق تعالی علاوه بر اینکه از نظر مصداق و واقعیت خارجی عین ذات او هستند. از نظر مفاهیم نیز درمورد خدای سبحان به یک معنا می باشد. ولی با توجه به عدم ارائه استدلال قابل قبول، و مبهم بودن کلمات و لوازم نادرستی که بدنبال دارد، درستی آن دشوار می نماید. از این رو سعی شده است این دیدگاه مورد بازنگری مجدد قرار گیرد. و دلائل عدم پذیرش آن از سوی حکمای مسلمان تبیین گردد.