جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 41
تبیین فلسفی رویکرد فمنیسم اگزیستانسیالیستی نسبت به ملاحظات جنسی و جنسیتی در تربیت و نقد آن بر اساس آموزه های اسلامی به منظور ارائه چهارچوب مفهومی برای تربیت رسمی
نویسنده:
معصومه کرامتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر نلاشی برای تحلیل، تبیین و نقد ملاحظات جنسی و جنسیتی فمنیسم اگزیستانسیالیست و دلالتهای تربیتی آن می باشد. فمنیسم اگزیستانسیالیست بعنوان یکی از گرایشهای فمنسیتی معاصر با طرح مباحث جنسی و جنسیتی در قلمرو متافیزیک، معرفت شناسی، ارزش شناسی و تعلیم و تربیت در دفاع از حقوق زنان و نجات و رهایی آنان از ستم و تعدی و ارتقا نقش اجتماعی آنان توفیقات زیادی در کشورهای غربی و شرقی و میان زنان و مردان کسب نمود. این نگرش علاوه بر گسترش محتوای خود در حیطه های مذکور در قلمرو جغرافیایی نیز توفیقات زیادی حاصل نمود و به سرعت در جهان شیوع یافت. با توجه به نفوذ چشمگیر فمنیست اگزیستانسیالیست به ایران(با تاکید بر شواهد و مستندات) و اثرات اجتناب ناپذیر آن در تمامی امور مخصوصا در تعلیم و تربیت( این گرایش از آنجا که نگرش خاصی نسبت به مسئله زنان داشت دیدگاههایشان در کشور ما اثرگذار بود) هدف این رساله از شناخت فمنیسم اگزیستانسیالیست بعنوان یک مسئله فرهنگی - اجتماعی، احساس خطر از جانب این پدیده نوظهور در جامعه اسلامی و جلوگیری از ترویج راه حلهای غربی در راستای رهایی زن از ستم و تعدی می باشد. چون فمنیسم اگزیستانسیالیست صورتی افراطی از اومانیسم، لیبرالیسم، اگزیستانسیالیسم و سکولاریسم می باشد. بنابراین مبانی انسانشناختی، معرفت شناختی و ارزش شناختی و دلالتهای تربیتی آن از نگاه اسلام و با استفاده از روش تحلیل، تفسیر و استنتاج مورد بررسی و نقد بیرونی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می‌دهد که اسلام با برخی از ملاحظات جنسی و جنسیتی فمنیسم اگزیستانسیالیست، موافق نیست، و با مبانی مثل ماهیت یکسان آدمی، عقلانیت، اراده و اختیار و آزادی انسان بصورت جزئی موافق است، و به جای اصولی چون مساوات و برابری، آموزش مختلط، نسبیت ارزشی در تعلیم و تربیت، اصولی چون؛ عدالت و تناسب، تربیت غیر مختلط، ثبات و نسبیت ارزشها را طرح می‌کند، و با اصول تعقل، آزادی، استقلال و .....بصورت جزئی موافق است. همچنین در این رساله به ارائه چهارچوب مفهومی برای تربیت رسمی با رویکرد اسلامی همت گماردیم.
تبیین و ارزیابی حدود نقش‌آفرینی دین در حوزه تعلیم و تربیت
نویسنده:
خدیجه اولادسلام
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش کوشش به عمل آمده تا امکان و ضرورت نقش دین در تعلیم و تربیت را مدلل کرده و جنبه هایی از حدود نقش آفرینی دین در عرصه تعلیم و تربیت کشف گردد. پژوهشگر به دنبال پاسخ دادن به سوالات زیر بوده است: 1) چه نسبتی بین دین و تعلیم و تربیت وجود دارد؟ 2) حدود نقش آفرینی دین در حوزه تعلیم و تربیت با تمرکز بر مبانی، اهداف و اصول، چگونه است؟ 3) با توجه به دیدگاه اسلامی، چه نقدی می توان بر دیدگاه مخالفان نسبت دین و تعلیم و تربیت وارد ساخت؟ اگرچه ادیان ابراهیمی از نظر دور نبوده، اما عمده ترین بحثها با تمرکز بر دین اسلام صورت گرفته است. روش این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی می باشد. و نتایج به دست آمده چنین است: بین دین و تعلیم و تربیت دو نوع نسبت متصور است: 1- در فرآیند تعلیم و تربیت، یک بخش از برنامه درسی به آموزش دین اختصاص داده شود(تعلیم و تربیت دینی بالمعنی الاخص).2- تعلیم و تربیت به عنوان یک کل، تحت تأثیر آموزه های دینی قرار بگیرد(تعلیم و تربیت دینی بالمعنی الاعم). براساس بحثهای این پژوهش، تعلیم و تربیت دینی بالمعنی الاخص و تعلیم و تربیت دینی بالمعنی الاعم، دو مصداق نسبت دین و تعلیم و تربیت می باشد، که هم ممکن است و هم ضرورت دارد. حدود نقش آفرینی دین در حوزه تعلیم و تربیت، با تمرکز بر مبانی، اهداف و اصول این گونه است: 1- دین می تواند پرورش معنوی و اخلاقی انسانها را به عهده بگیرد(تربیت دینی بالمعنی الأخص). 2- پیش فرضهای دینی می توانند از جمله شروط موثر در روش علمی، و روند نظریه پردازی در تحقیقات تربیتی باشند. 3- دین در تعیین مبانی، اهداف و اصول تعلیم و تربیت نقش مهمی را ایفا می کند. اما دین عهده دار تعیین همه مبانی، اهداف و اصول مورد نیاز در تعلیم و تربیت نیست. دین مجموعه ای از مبانی تعلیم و تربیت که بیشتر جنبه نظری- فلسفی دارند فراهم می آورد، و نمی توان انتظار داشت که مبانی با جنبه علمی تجربی از دین اخذ گردد. بنابراین، اصول برگرفته از دین تام و تمام نخواهند بود، و باید با تحقیقات علمی- تجربی تکمیل شوند. در رابطه با اهداف، دین هدف غایی و مجموعه ای از اهداف کلی تعلیم و تربیت را تعیین می کند، که باید با توجه به نیازهای متغیر جوامع به حسب مکان و زمان، جزئی تر و تکمیل شوند. براساس دیدگاه اسلامی، انسان نیاز به هدایت دارد و انبیا برای رفع این نیاز فرستاده شده اند. حوزه تعلیم و تربیت از جمله حوزه های مربوط به هدایت است، و اگر انسان، این حوزه را از دین جدا کند به طور قطعی دچار بحران های متعدد خواهد شد. بنابر بحث های ارائه شده در فصل سوم، چند نقد می توان به تعلیم و تربیت سکولار که مخالف نقش دین در تعلیم و تربیت است، وارد ساخت: تعلیم و تربیت سکولار، از طبیعت انسان تصویر کلی و همه جانبه نداده است، از عوالم هستی به جز این عالم بی خبر است، از مبدإ زندگی و جهان و معاد ناآگاه است، ابزار معرفت را تنها در عقل و حواس محدود می کند، تعلیم و تربیت سکولار به نیازهای معنوی انسان توجه کافی نداشته است، از اهداف متعالی که انسان را به سوی مراتب بالای حیات سوق بدهد، غافل است، و اهداف را تنها در پرورش جنبه های عقلانی، مهارتی و حرفه ای خلاصه می کند.
تبیین فلسفی پیامدهای فناوری اطلاعات و ارتباطات برای تعلیم و تربیت و نقد آن براساس نظریه‌ی ساخت‌شکنی دریدا
نویسنده:
زهرا رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه به منظور تبیین فلسفی پیامدهای ICT برای تعلیم و تربیت و نقد آن بر اساس نظریه ی ساخت شکنی دریدا انجام شده است. روش انجام پژوهش، تحلیلی- توصیفی و از نوع تحلیل مفاهیم است. نتایج حاصل از این پژوهش، اذعان میدارند که مهمترین پیامدهای ICT، تغییر ماهیت و مفهوم دانش، یکسان سازی دانش و اطلاعات، مشروعیت زدایی از دانش، کمیت گرایی و کاربردپذیری دانش، تغییر ماهیت و مفهوم زمان و مکان و به تبع شکل گیری آموزش مجازی، شکل گیری فضای ریزوماتیک و پیدایش فرامتن و تضعیف نقش و جایگاه متن می باشد.دیگر آن که دو حوزه ی ساخت شکنی و فناوری، دارای وجوه تفاوت و تشابهاتی با یکدیگر هستند. هر جا که تولد یک دوگانگی، مرگ چندگانگی ها، گونه گونی و تکثر را به همراه داشته باشد یا مرکزیت و مرجعیت بخشیدن به امری، به ایجاد یک نظام سلطه و اقتدار و لذا سرکوب و نادیده گرفتن دیگری ها و حواشی دامن بزند، زمینه برای ورود ساخت شکنی مهیاست. برای مثال ساخت شکنی، با کمیت گرایی و کاربردپذیری دانش و مرکزیت بخشیدن به تحقیقات کاربردی و بی توجهی به سایر گونه های دانش و سایر تحقیقات و با سلطه ی مدفون در پس فروکاهش همه ی انواع دانش به سطح اطلاعات و نیز قرار دادن و محدود ساختن غایات و اهداف در چشم انداز فناوری مخالف است.علاوه بر این، دریدا معتقد است که در بسیاری موارد فضای فناوری اطلاعات و پیامدهای آن، الهام بخش نظریه ی ساخت شکنی است که به عنوان نمونه می توان به موارد زیر اشاره کرد: تحول در ساختار سلسله مراتبی دانش و یکسان سازی دانش و اطلاعات، بحران مشروعیت دانش و سلب قدرت مشروعیت بخشی و تنفیذ حکم از دانش علمی، تمرکززدایی از تعلیم در مراکز دانشگاهی، تحول مفهوم زمان و مکان و شکل گیری آموزش مجازی، شکست تقابل گفتار و نوشتار در فضای اینترنت و رد دوگانگی هایی نظیر معلم – دانش آموز، شکل گیری فضای ریزوماتیک، پیدایش فرامتن و ساخت شکنی متون سنتی.
چگونگی نقش‌آفرینی وجه اجتماعی انسان در ارتقای اخلاقی با تحلیل دیدگاه دیویی و بازسازی براساس دیدگاه اسلامی
نویسنده:
مریم قاسمی ، محمدرضا شرفی، مهدی سجادی، شهین ایروانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش به دست آوردن رویکردی اجتماعی به تربیت اخلاقی است. ابتدا با کمک گرفتن از دیدگاه دیویی به عنوان اندیشمندی که تربیت اخلاقی را با رویکردی اجتماعی معرفی نمود، سعی شد عاملی اثرگذار که موجب می‌شود فرایند تربیت اخلاقی رویکردی اجتماعی به خود بگیرد، استنتاج گردد که این عامل در مؤلفه «ارتباط» معرفی شد. اثرگذاری این عامل به گونه‌ایست که با تقویت آن، توان‌های اخلاقی انسان تقویت می‌شود. سپس نقش این مؤلفه در ارتقای اخلاقی انسان مبتنی بر دیدگاه اسلام بررسی گردید و ضمن به دست آمدن تأیید بر اهمیت این مؤلفه، تلاش گردید چگونگی نقش‌آفرینی آن در ارتقای اخلاقی به دست آورده شود. حاصل این تلاش و بررسی‌، معرفی توانمندی‌هایی یازده‌گانه به عنوان محورهای تربیت اخلاقی با تکیه بر وجه اجتماعی انسان، مبتنی بر دیدگاه اسلام است.
صفحات :
از صفحه 99 تا 118
نظریه‌ی «حیّ متأله» در سنجه‌ی آموزه‌ های قرآن و عترت
نویسنده:
محمدعلی دولت، علی افضلی، مهدی سجادی، محمد پارچه باف دولتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی، تعریف انسان عبارت است از: حیّ متأله. این مقاله درصدد است با روش تحلیل منطقی، نظریه‌ی «حیّ متألّه» در تعریف انسان را موردبررسی و نقد قرار داده و نظریه‌ای ارائه نماید که سازگاری بیشتری با آیات و روایات دارد. از جهت روشی، اولاً روش قرآن در معرفی مهم‌ترین ویژگی‌های ذاتی انسان، با مسیر پیموده‌شده در این نظریه یکسان نیست و ثانیاً حتی در حد استشهاد بر این نظریه، مراجعه‌ای به روایات صورت نگرفته است. از جهت مبنایی، این نظریه بر انگاره‌ی «حیوان بالفعل و انسان بالقوه بودن انسان در هنگام ولادت» استوار شده که با مستندات قرآنی و روایی سازگاری ندارد. ازنظر محتوایی، علاوه‌بر اینکه در این نظریه، حیات متألهانه ویژگی بالفعل ذاتی نیست، سعه‌ی شمولی آن نیز افراد بسیار اندکی را شامل می‌شود و آیات قرآن عامل خروج از انسانیت و سقوط به دوزخ را عدم‌بهره‌مندی از عقل دانسته و روایات نیز مهم‌ترین ویژگی ذاتی انسان را عقل معرفی کرده‌اند.
صفحات :
از صفحه 75 تا 98
روش‌شناسي استدلال‌هاي ائمه اطهار( در مسئله معاد )
نویسنده:
مهدي سجادي
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
چکیده :
‫مباحث مربوط به معاد مانند ساير اصول اعتقادي، در روايات ائمه اطهار? به تفصيل بررسي شده است. اين پژوهش، در صدد بررسي روشهاي استدلال آن حضرات? در اثبات اصل معاد و مسائل مربوط به آن است. در اين پژوهش، پس از کليات، انواع استدلال و روشهاي استدلال ائمه? در اثبات اصل معاد، در اثبات کيفيت و چگونگي معاد، در لزوم و کيفيت ثواب و عقاب و در اثبات و کيفيت بهشت و جهنم در شش فصل ارائه شده است. ائمه? در اثبات معاد، از روش عقلي، عقلي- نقلي، و نقلي بهره بردهاند. موارد استدلال ائمه? با بهرهگيري از روش عقلي براي اثبات اصل معاد عبارت است از: اثبات ضرورت معاد از راه غايتمندي دنيا، اثبات امکان وقوع معاد از راه توانايي خداوند بر آفرينش دوباره انسان، و اثبات امکان وقوع معاد از راه تمثيل. براي بهرهگيري از روش عقلي- نقلي، ميتوان به اثبات امکان وقوع معاد از راه گزارش مخبر صادق به وقوع آن و اثبات امکان وقوع معاد از راه انکارناپذيري آن اشاره کرد. براي روش نقلي استدلال، ميتوان به اثبات امکان وقوع معاد از راه ارائه نمونههاي عيني و تاريخي زندهشدن دوباره انسان و اثبات امکان وقوع معاد از راه استدلال جدلي قرآن اشاره کرد. اثبات معاد جسماني- روحاني از راه برهان عدل الهي، از راه پاسخ به شبهه آکل و مأکول و از راه تمثيل، موارد روش عقلي ائمه? در اثبات کيفيت و چگونگي معاد است. در روش نقلي، ميتوان به اثبات معاد جسماني- روحاني از راه ارائه نمونه تاريخي و از راه مطلق بودن قدرت خداوند اشاره نمود. استدلال براي لزوم و کيفيت ثواب و عقاب از راه برهان عدل الهي و قاعده قبح خلف وعده، روش عقلي استدلال ائمه? است. بيان نعمتهاي مادي و معنوي بهشت در روايات، روش نقلي است. در پايان، اثبات و کيفيت بهشت و جهنم در دو گفتار روش عقلي و نقلي بيان شده است.
تبیین رویکرد عملی به فلسفه تربیت اسلامی با تأکید بر دیدگاه ویلفرد کار
نویسنده:
فرشته آل‌حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدههدف این پژوهش، تبیین رویکرد عملی به فلسفه تربیت اسلامی در پرتو دیدگاههای عملی با تأکید بر دیدگاه ویلفرد کار است. مواجهه فلسفه تربیت اسلامی با دیدگاههای عملی به دلیل تأثیرات نامطلوب شکاف میان نظریه و عمل تربیتی، و به منظور آشکار کردن محدودیتهای فلسفه تربیت جمهوری اسلامی ایران در غلبه بر مسئله ربط ضرورت یافته است. از یک سو، فلسفه تربیت اسلامی به دلیل حاکمیت معیارهای فلسفه مدرن، همچون «مدون بودن»، «کلی بودن»، «فارغ از مکان بودن» و «فارغ از زمان بودن» بر اعمال ما، ممکن است به‌آسانی در معرض بی‌توازنی و بی‌ربطی با عمل تربیتی قرار بگیرد. از سوی دیگر، به دلیل غلبه مفاهیم مسئله‌دار مدرن از عامل، نظریه و عمل، همچون «عامل به عنوان مجری»، «نظریه به عنوان نظریه نظریه‌پرداز» و «عمل به عنوان کاربرد نظریه» بر فهم ما، ممکن است با مانع جدی برای تحقق عامل تربیت اسلامی مواجه باشد. این پژوهش، با تحلیل و نقد بی‌ربطی شکل کنونی فلسفه تربیت اسلامی با اعمال تربیتی، از فقدان مبنای مناسب برای رسیدن به مطلوبش آگاهی می‌دهد و برای رسیدن به این مطلوب، لزوم مبنایی جدید و رویکردی دیگر را توصیه می‌کند. در کل، در دفاع از رویکرد عملی برای تحقق تربیت اسلامی به استدلال می‌پردازد. در حال حاضر، مأموریت فلسفه تربیت اسلامی به عنوان یک رشته دانشگاهی به تولید فلسفه‌های مدونِ کلیِ فارغ از زمان و مکانِ در انتظار کاربردی شدن و بازتولید فیلسوف تربیت فروکاسته شده است. با رویکرد عملی به فلسفه تربیت اسلامی، مأموریتهای جدید و ایجاد روابط اجتماعی تحول‌یافته با عاملان می‌تواند به دستور کار فلسفه تربیت اسلامی افزوده شود. مهمترین مأموریت فلسفه تربیت اسلامی با رویکرد عملی، کمک به احیای عمل تربیت اسلامی و تحقق عامل تربیت اسلامی است.
تبیین دیدگاه‌های زیباشناختی ابو حیان توحیدی در تعلیم و تربیت و نقد آرای زیبایی‌شناختی الیوت آیزنر بر اساس آن
نویسنده:
محمد محسن علیق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در جهان معاصر و در جوامع اسلامی ما با نقصی عمیق، غفلت و گاهی سوء تفاهم در رابطه میان تربیت و علم زیبایی‌شناسی، مخصوصاً در بحث تربیت اسلامی مواجهیم. به سبب تحقیقات کم و کمبود متخصصین و علمای تربیت، مثلث زیبایی‌شناسی- تربیت-دین تهی و مبهم مانده است. فلذا می‌بینیم که زیبایی‌شناسی اسلامی فقط در حد کتاب ها، نظریات قدیمی فلاسفه مسلمان متقدم و متأخر باقی مانده و نتوانسته فلسفه تربیتی مطابق با مقتضیات عصر جدید که قابلیت اداره عملی و تربیتی فرد و جامعه را داشته باشد، تولید کند. ما در این رساله تلاش کردیم دلالت‌های زیبایی شناختی در آراء تربیتی ابوحیان توحیدی را از طریق تعمق و واکاوی در نظریات فلسفه زیبایی‌شناسی اش استنتاج کنیم، و بر این اساس به اجتهاد و استنباط در اصول و اهداف تربیتی بپردازیم وسپس به چرخش والزامات تربیتی او برسیم. مهمترین دلالتهای تربیتی دیدگاه توحیدی عبارت اند: محوریت عقل در هدایت حواس وخیال –کشف زیبایی نسبی مادی برای رسیدن به زیبایی مطلق – سودبخشی زیبایی ها- رعایت قابلیت‌ها واصالت تفهیم در هنر – حاکمیت اخلاق برلذت - محاکات طبیعت – عشق به زیبایی محرک عمل و..... هدف از استنتاج دلالت‌های تربیتی در آراء زیبایی شناختی ابوحیان توحیدی ارائه نمونه‌ای ساده از یک تلاش اجتهادی-انتقادی است، چرا که مشکلات عرصه تربیتی معاصر در جوامع اسلامی مان نیازمند راه حل‌ها و الگوهایی است که بین اصالت گرایی و همگام زمانه بودن جمع کنند و ارائه کننده سیاست‌ها و برنامه‌های قابل تحقق، نقد و اصلاح متناسب با مبانی فلسفه تربیتی اسلام برای انسان و جامعه باشند. در مقابل الیوت آیزنر به عنوان شخصیت بیشتاز درزمینه تربیت از منظر هنر انتخاب کردیم تا با ایجاد گفتگوی فعال بین این دو دیدگاه وچرخش آنان به بررسی نظرات مشترک وسپس نقدهای وارد از منظر توحیدی به آرای آیزنر بپردازیم. آیزنر دارای تجارب و دیدگاه‌هایی در این زمینه است و به شدت سیطره رویکرد تجربی-علمی غرب را مورد انتقاد قرار می‌دهد و معتقد است زیبایی‌شناسی و هنر در تعلیم و تربیت نقش مهمی داشته و افق‌های جدیدی را برای شناخت و ادراک و کشف حقایق به ما نشان می‌دهد. بازگشت به مبانی فلسفه اسلامی ما از سویی و پیگیری کارهای تربیتی به شکل جدی –که منتقد اصول و شیوه‌های کنونی رایج در تربیت غرب است- بی تردید در بنیانگذاری و وضع یک فلسفه تربیتی جدید و متناسب با شرایط خودمان که بین اصالت و عمق جمع کند و مشکلات تربیتی و آموزشی معاصر مبتلی به نسل کنونی نقش قابل توجهی خواهد داشت و ارائه کننده یک الگوی متفاوت و متمایز در تربیت اسلامی- انسانی خواهد بود.
بررسی رابطه عقل و دین از منظر ابن رشد و دلالت‌های آن برای تربیت دینی و نقد آن از منظر آیت‌اله جوادی آملی
نویسنده:
صمد تقی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی و تبیین و توجیه عقل و دین و ارتباط بین سلسله مباحث مربوط به آن به خصوص در تعلیم و تربیت یکی از موضوعات اساسی مورد نظر فلاسفه تربیتی است. از میان مسائل گوناگون فلسفه تعلیم و تربیت توجه به مبانی معرفت‌شناسی و روش آموزش و یادگیری در تعلیم و تربیت از مهمترین مسائل به شمار می‌آید، چرا که جایگاه روش‌های آموزش و یادگیری در تعلیم و تربیت از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا ایجاد ارتباط بین عقل و دین و پیدا کردن دلالت‌های تربیتی آن امری سهل الوصول نخواهدبود. اهمیت بررسی ارتباط و نشان دادن دلالت‌های تربیتی آن می‌تواند پاسخگوی سوال‌های پژوهشی ما باشد که در واقع هدف اساسی انجام این پایان‌نامه است.در این پایان‌نامه سعی شده است، تا ضمن طی مراحل تحقیق از جمله بیان مسئله، جستجو در ادبیات تحقیق، به طرح اندیشه‌های ابن‌رشد و نقد آن از منظر جوادی آملی بپردازیم و سپس به تجزیه و تحلیل فرضیه‌ها و نتیجه‌گیری مبادرت نمائیم و با برقراری ارتباط مفهومی بین مفاهیم معرفت‌شناسی و روش‌شناختی مربوط به هر فرضیه، روش تحلیل- توصیفی را به کار بگیریم. در این روش ابتدا مفاهیم مربوط به عقل و دین استخراج و دسته‌بندی و توصیف شده‌اند و سپس بین مفاهیم، ترکیب و ارتباط برقرار می‌گردد. در مرحله بعد دیدگاه ابن رشد نسبت به عقل و دین و ارتباط میان آن دو مورد بررسی قرار می‌گیرد و بدون پیش داوری و اعمال نظر از منظر جوادی آملی مورد نقد قرار می‌گیرد و نهایتاً با نتیجه‌گیری (پاسخ به سوالات تحقیق) خاتمه می‌یابد.
تبیین تطبیقی مبانی فلسفی رویکرد سنت گرایانه سید حسین نصر و رویکرد تجددگرایانه نصر حامد ابوزید در تربیت دینی و نقد آن از دیدگاه علامه طباطبایی.
نویسنده:
حسن باقری نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سلفی گری و بنیادگرایی در تربیت دینی به سوی شبه تربیت (تلقین گری) در حرکت است. سنت گرایی و نوگرایی دینی می توانند رویکردی جایگزین در اتخاذ رویکرد های تربیت دینی باشند. هر دو رویکرد سنت گرا و نوگرا در عین وجود تفاوت هایی که با یکدیگر دارند، با کثرت گرایی و مدارا همراهند. هم چنین با تاکید بر گفتمان اقناعی و نه اجباری، برای باطن و هدف نهایی ادیان و نه توجه صرف به مناسک و شعائر ارزش ویژه ای قایل هستند و با تاویل متون دینی و بهره گیری از نمادها، بر غنای تجربه دینی می افزایند. سنت گرایی نصر بر گوهر ادیان و وجه عرفانی و زیبایی شناختی آنها تکیه می کند و قایل به وحدت متعالی ادیان است و بر پشتوانه متافیزیکی اخلاق در تربیت دینی تاکید ویژه ای دارد و برای دریافت های شهودی جایگاه مهمی قایل است. نوگرایی ابوزید نیز بر تاویل و درک فحوای نصوص دینی و جدایی دین و معرفت دینی تکیه می کند. از این رو با انحصارگرایی در فهم دین، سازگاری ندارد و تا حد ممکن تفسیر از دین را هرچه معقول تر و مقبول تر می نماید. تربیت دینی سنت گرای نصر بر تبدل وجودی، خودشناسی و تربیت اراده‏ و خواسته‏ها، و هیجانات و عواطف می پردازد، در حالی که رویکرد نوگرایانه ابوزید بر تربیت توانایی های استدلالی در جهت روشنگری،آزادی و عدالت و برابری انسان ها تاکید می کند. رویکرد نصر با تاکید بر انسان کامل در تربیت دینی و جایز دانستن روابط مرید و مرادی و تاکید بر ثبات و گذشته نگری می تواند در معرض ورود به عرصه شبه تربیت و گذشته نگری قرار گیرد و رویکرد ابوزید نیز با تاکید افراطی بر تتمه گرایی در عقلانیت می تواند به راززدایی و انسان محوری دچارگردد. هر دو دیدگاه سنت گرای نصر و نوگرای ابوزید نقاط مشترکی نیز با دیدگاه علامه دارند. علامه و نصر هر دو محاط بودن انسان در عالم را می پذیرند، اما در همان حال علامه از پندارگرایی افلاطونی فاصله می گیرد. ابوزید و علامه نیز هر دو بر استدلال ورزی و نقش برهان در تربیت دینی تاکید می ورزند، اما باز هم علامه از عقلانیت در معنای تتمه گرایی فاصله می گیرد. با توجه به نظرات علامه طباطبایی، وحدت متعالی ادیان و توجه صرف به تفکر شهودی در دیدگاه سنت گرایان قابل دفاع نیست. زیرا ادیان را در عرض یکدیگر قرار می دهد. بنابراین می توانیم از مفهوم جایگزین حقیقت گرایی مرتبتی نام ببریم. هم چنین در دیدگاه علامه زبان قرآن شناختاری و معرفت بخش است و بنابراین ایمان به غیب و مصادیق آن همچون فرشتگان، جنیان و اموری هم چون چشم زخم جزء فرهنگ زمان نزول وحی نبوده و وجود واقعی نیز دارد. بنابراین به جای راززدایی در دیدگاه ابوزید می توانیم به حق باوری اشاره کنیم.
  • تعداد رکورد ها : 41