جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 126
خردِ اروسی و ناخودآگاه فردی، راهی برای خروج از بن‌بستِ عقلِ تک‌ساحتی
نویسنده:
علی اکبر احمدی افرمجانی ، سهیلا منصوریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هربرت مارکوزه فیلسوف فرانکفورتی و عضو موسسه مطالعات تحقیقات اجتماعی، تلاش کرده است تا مفهوم عقل از منظر هگل را با تعریف جدیدی ارائه دهد. او در نگاه متفاوت خود با اضافه کردن روانکاوی درصدد است تا نشان دهد که مقولة شناخت و خودآگاهی بدون پرداختن به بخش­های پنهان ذهن میسر نمی­شود. او با مدد از روانکاوی فرویدی به این مسئله می­پردازد که بخش مهم شناخت میل است که توسط سیستم استبداد و دیکتاتوری در تاریخ سرکوب شده است به همین دلیل اجازة تغییر به سوژه و جامعه عموماً داده نمی­شود. برای مارکوزه ساحت زیبایی­شناسی و هنر (تا حدی به عنوان عنصری زنانه) بخش­هایی هستند که به ناخودآگاه روان مربوط شده و از طریق آنها می­توان به شناخت بخش­های مغفول و موقعیت میلِ فردی پرداخت و به آزادی نزدیک شد. بررسی مورد مطالعاتی­ای چون کمال­الملک از فرهنگ ایرانی با توجه به تمام زوایایی که مارکوزه آن را شرح می­دهد مثال بسیار خوبی است. هنرمندی که با دیدنِ تغییر در جهانِ مدرن غرب، تغییر نمی­کند و برعکس در برابر آن مقاومت نیز می­کند و اتفاقاً به خودآگاهی مورد نظر مارکوزه نائل نمی­شود. همین مسئله موضع مارکوزه را با پیچیدگی جدیدی روبه­رو می­کند که فراروی از نظر مارکوزه-فورید را ضروری می­داند. این نوشتار تلاش می­کند تا ناکافی بودن هر کدام از دیدگاههای فلسفی و روانکاوی را با توجه به مثال گفته­شده بکاود و بگوید میلِ سوژة درگیر ناخودآگاه، خیلی پیشتر از دورة بلوغ­اش در عنفوان کودکی مصادره شده و وی از هرگونه حرکتی عقیم و ناتوان است. در این روایت جدید مشخص می­شود که مفهوم عقل به بازیابی­ای فراتر از صرف تحقق زیبایی­شناسیِ مدنظر مارکوزه و به نوعی مواجهه با تروما نیاز دارد و بن­بست­های آن از آنچه که هگل، مارکوزه و فروید می­پندارند جدی­تر و عمیق­تر بوده و راه حلی انضمامی و البته غیرشعاری طلب می­کند.
صفحات :
از صفحه 7 تا 28
مبانی منطقی نظریه اشیاء انتزاعی و کاربرد آن در مونادولوژی لایب‌نیتز
نویسنده:
پدیدآور: جعفر میرزایی ؛ استاد راهنما: لطف‌الله نبوی ؛ استاد مشاور: علی‌اکبر احمدی افرمجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از مسائل پیش ‌روی فلسفه معاصر، بویژه فلسفه تحلیلی، دلالت شناسی «ناچیزها» یا «ناموجودات» است. منظور از ناموجودات آن دسته از اشیاء است که فاقد موقعیت مکانی و زمانی می‌باشند. ماینونگ استدلالی تحلیلی ارائه می‌کند که بر اساس آن اثبات می‌شود، اشیائی از قبیل زئوس، سانتاکلوز، پگاسوس و نظایر اینها باید مدلول داشته باشند و در نتیجه باید به نحوی موجود باشند. راسل با ارائه نظریه وصفها خاص، ادعا می‌کند که باور ماینونگ از تحلیل منطقی غلط وی در مورد جملاتی که شامل اسامی خاص می‌باشند، ناشی ‌شده است. همچنین وی با ارائه مثالهای نقض نظریه ماینونگ را با چالشی منطقی مواجه می‌کند.ارنست مالی شاگرد ماینونگ، با قائل شدن تمایز بین «ارضاء شدن» و «مشخص شدن» خواص (منظور از خاصه محمول یک موضعی است)، تناقضهای منطقی ناشی از اشیاء ماینونگی را مرتفع می‌سازد. ادوارد زالتا یکی از پیروان مکتب مالی، و شاید بارزترین آنها، با ارائه صورت بندی دقیقی از «ارضاء شدن» و «مشخص شدن» در منطق جدید، توانسته است به ایده مالی قوت ببخشد. همچنین با معرفی دوگانه «شیء ملموس» و «شیء انتزاعی»، بر آن است که در متافیزیک از رویکرد اصل موضوعی بهره‌گیری کند و به واسطه آن روشی نوین در تحلیل مسائلی فلسفی فراهم سازد.پس از معرفی و صورت‌بندی نظریه اشیاء انتزاعی، نشان داده می‌شود که مفاهیم لایب نیتزی نیز اشیاء انتزاعی هستند. سپس به بررسی حساب مفاهیم لایب نیتزی خواهیم پرداخت و نظریه صدق لایب نیتز، جهان‌های ممکن و موناد را در قالب نظریه اشیاء انتزاعی صورت بندی خواهیم کرد. با توجه به بستر منقح فراهم شده در چارچوب نظریه اشیاء انتزاعی، برخی از ایده‌های اساسی مونادولوژی را از منظر تحلیل منطقی- فلسفی بررسی خواهیم کرد.
بررسی مهمترین نقدهای وارد بر فایده‌گرایی عمل‌محور
نویسنده:
حمزه حاتم پوری ، علی اکبر احمدی افرمجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تفکیک میان قاعده‌محوری و عمل‌محوری یکی از دوگانه‌های مهم در میان طرفداران فایده‌گرایی است. ابتدا قدری درخصوص ماهیت این نزاع و اینکه نقطه‌ی دقیق اختلافی چیست سخن می‌گوییم. سپس به تاریخچه‌ی این نام‌گذاری نگاهی می‌اندازیم. درمرحله‌ی سوم و اصلی، به نقدهایی می‌نگریم که به‌طورخاص به فایده‌گرایی عمل‌محور وارد کرده‌اند. برخی از این نقدها از سوی مخالفان فایده‌گرایی و برخی دیگر از سوی موافقان فایده‌گرایی است که تقریر عمل‌محورانه را ضعیف می‌دانند. این نقدها را در سه قسمت دسته‌بندی می‌کنیم، توضیح می‌دهیم و صحت و سقم‌شان را برمی‌رسیم. ناعملی‌بودن، زیان‌باری و داشتن لوازم غیراخلاقی نام سه نقدی است که بر عمل‌محوری وارد کرده‌اند. آیا این تقریر از فایده‌گرایی می‌تواند پاسخ مشکلاتی را بدهد که مخالفان وارد کرده‌اند یا اینکه باید از این گونه‌ی فایده‌گرایی گذر کرد و طرحی نو در انداخت؟
صفحات :
از صفحه 33 تا 70
مسألة الشرّ عند أفلاطون
نویسنده:
محمد فيروزكوهي، علي أكبر أحمد أفرمجاني
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 14 تا 28
تحلیل تفسیرکریپکی از «عدم‌تعین معنا» در فلسفۀ دوم ویتگنشتاین با تکیه بر گرامرِ مفهوم «شکاکیت»
نویسنده:
مژگان خلیلی ، علی اکبر احمدی افرمجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تفسیر کریپکی از پژوهش‌های ویتگنشتاین، در دو بخشِ: «پاردوکس‌شکاکانه» و «راه‌حل زبان‌خصوصی» می‌گوید؛ محور پژوهش‏ها را، یک «تناقضِ شکاکانۀ‌ معناشناختی» گره‌خورده با «پیروی از قواعد» می‌سازد و باید سایر مسائل مهم‌اش را هم در همین راستا تفسیر کرد. مسئلۀ این پژوهش، تحلیل ناواقع‌گرایانه‌ بودنِ تفسیرِ کریپکی از «معنا» از رهگذر تفسیر گرامر واژۀ «شکاکیت» است. کریپکی نشان می‌دهد «معنا» ناشی از نسبتی خاص است بین «زبان» و «واقعیت»،که طبق شرایط خاصی درون «صورت زندگی» هستند و نتیجه‌ این که «معنا» در جریان زندگیِ عملی ما، ابعاد متنوع دارد و می‌تواند فقط در یکی از کاربردهایش به معنای متعین به‌کار ‌رود.
صفحات :
از صفحه 7 تا 39
نسبت متافیزیک و فلسفه سیاسی اجتماعی هگل
نویسنده:
پدیدآور: مهدی آزموده بیگلر ؛ استاد راهنما: علی‌اکبر احمدی افرمجانی ؛ استاد مشاور: حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
نظام مطلق هگل تلاش نموده است در تمامیت خود همه‌ی عرصه‌های گوناگون حیات فرهنگی بشری را جمع آورد. همبستگی عرصه‌های متفاوت این امر را به ذهن متبادر می‌سازد که هیچ دقیقه‌ای را بدون در نظر گرفتن سایر بروزات نمی‌توان مدنظر قرار داد. در این تمامیت، دین به عنوان یکی از مهمترین دقیقه‌ها موقعیت و اهمیت خاصی را دارا است. این درحالی است که تفاسیر مختلف و گاه متعارضی از هگل به وجود آمده که علیرغم باور به سویه‌های دینی تفکر هگل، نظام او را غیر‌متافیزیکی مورد توجه قرار می‌دهند. این جستار تلاش دارد بدین موضوع بپردازد که اولاً رویکردهای متافیزیکی یا غیرمتافیزیکی، کدام وجوه فلسفه هگل را مدنظر قرار می‌دهند، ثانیاً در سایه هر یک از این خوانش‌ها، اندیشه‌‌های سیاسی و اجتماعی هگل چگونه امکان ظهور و بروز می‌یابند؛ و آیا اصولاً می‌توان اندیشه‌های هگل را به نحوی غیرمتافیزیکی خواند و برای او در پرتو این نگاه قائل به فلسفه‌ی سیاسی و اجتماعی نیز بود. نوشتار حاضر، بدون قضاوتی نهایی، صرفاً به شرح و بسط برخی از آراء و نظرات در سنت هگل‌شناسی انگلیسی‌زبان می‌پردازد.
گذر از دیالکتیک استعلایی کانت به ایدئالیسم دیالکتیکی هگل
نویسنده:
پدیدآور: زهره شفیعی نژاد ؛ استاد راهنما: علی‌اکبر احمدی افرمجانی ؛ استاد مشاور: احمد علی حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
بحث از «امر مطلق» و نحوه ی مواجهه ی آدمی با آن، یکی از مسائل اصیل و عمیق تفکر، در تاریخ فلسفه و اندیشه است؛ بر این اساس در طول سیر اندیشه، هریک از فلاسفه و متفکران نسبت به این مفهوم، نظرات و اکتشافاتی مهم و ارزشمند داشته اند. کانت و هگل نیز از جمله ی این فیلسوفان نام آور محسوب می شوند. در این رساله کوشیده ایم تا ابتدا به درک درستی از مفهوم امر مطلق نزد کانت نائل شویم؛ سپس اظهارات کانت را از دیدگاه هگل به نقد بکشیم و آن گاه به ترسیم دیدگاه هگل در خصوص امر مطلق بپردازیم. به طور کلی کانت معتقد است امر مطلق متعلق به ساحت اشیاء فی نفسه ایی است که عقل محض راهی برای شناخت آن ندارد و به همین علّت در تلاش برای دست یابی به چنین شناختی، دچار دیالکتیک و توهم می شود؛ اما هگل معتقد است در سیستم فلسفی کانت اختلالاتی وجود دارد که منجر به این نتیجه ی نادرست از امر مطلق شده است و بر این اساس او معتقد است تنها دغدغه ی اندیشه ی بشر در طول سیر تاریخ، اندیشه و فلسفه، امر مطلق و دست یابی به شناختی جامع و متقن از آن بوده است؛ همچنین آن که وی بر خلاف کانت، آدمی و قوای شناختی آن را مستعد شناخت و معرفت از امر مطلق می داند و از همین رو هگل در مهم ترین آثار خویش، به ترسیم سیر آگاهی در شناخت وجوه گوناگون امر مطلق پرداخته است.
«معرفت‌شناسی» و «اخلاق شک گرایی» در نسبت با «صورت زندگی» از منظر ویتگنشتاینِ کاول
نویسنده:
مژگان خلیلی ، علی اکبر احمدی افرمجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از منظر ِکاول نسبت میان «ارزش های اخلاقی» و «امرواقع»، از رهگذر معیارهای گرامریِ ویتگنشتاین، از یک طرف، عقلانیت پذیر نیستند و از طرف دیگر، این «ناتوانیِ» حل و فصل مسائل مربوط به وجود معیارهای گرامری اخلاقی، به هیچ‌وجه معقول نیست، ادعای دسترسی به عینیتِ صرف در مباحث اخلاقی هم از همین منظر، بی‌معناست و مفهوم نیست، چون امکانِ منطقی چنین موفقیتی فراهم نیست که بگوییم انسان از انجام آن ناتوان است یا تواناست. به عبارتی این امکان طبیعی که به روشی عقلانی نظیر علم و منطق به مسائل مربوط به قضاوت‌های اخلاقی، بپردازیم، وجود ندارد و از همین رهگذر مسائل اخلاق، عقلانیت پذیر نیستند. از منظر ویتگنشتاین کاول، «معنا» از درون «صورت خاص زندگی» و حینِ کاربرد «بازی زبانی» مربوط به آن درعمل، پدیدار می‌شود، یعنی در مسیروفرآیند پاسخگویی به یک درخواستِ اخلاقی، انسان موردِ نظر ویتگنشتاین، در موقعیت‌های مشخص، بسته به شرایط، با منظور و قضاوت ارزشی، به آن واقعیت واکنش اخلاقی نشان می‌دهد، بنابراین از نظر او، ما قبل از کاربردِ معنادارِ مفاهیم اخلاقیِ زبانی در عمل و حین یک کاربرد خاص، معنا نداریم.
صفحات :
از صفحه 71 تا 103
خوانش نوکانتی و توماس کوهن از معقولیت علمی و نسبت آن با علم بومی (با نظر به آراء دکتر رضا داوری اردکانی، دکتر مهدی گلشنی، آیت‌الله عبداله جوادی آملی و دکتر حسین نصر)
نویسنده:
پدیدآور: امیر حاجی‌زاده ؛استاد راهنما: حسین کلباسی اشتری استاد مشاور: علی‌اکبر احمدی افرمجانی استاد مشاور: محمد رضا اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
در این رساله سعی می‌کنیم به بررسی امکان شکل گرفتن نظریات علمی بدیل از قبیل علم بومی و علم دینی با عطف نظر به مسئله معقولیت علمی در آراء کوهن و کاسیرر بپردازیم. لزوم این بحث تطبیقی از این جا بر می‌خیزد که با توجه به دستاوردهای علم‌شناسی جدید، طرفداران گرایش علم دینی و بومی در ایران، بر معقولیت نسبی علم (با تأکید بر نقش مقوّم گزاره‌های متافیزیکی در یک نظریه و ارزش‌های اجتماعی در ردّ و پذیرش نظریات) اصرار می‌ورزند و شکل‌گیری نظریه‌های بدیل با تأسی بر فرهنگ و آیین خودی را امکان پذیر می‌دانند. یکی از آبشخورهای امکان ظهور و یا تأسیس نظریات علمی بدیل، تضعیف روایت رسمیِ فیلسوفان ارتودوکسِ علم از مطلق بودن معقولیت علمی توسط توماس کوهن است. از زمان چاپ کتاب ساختار انقلابات علمی، رویکردهای تاریخی و جامعه‌شناختی به علم به نوعی نسبیّت‌باوری در قبال ارزیابی نظریات علمی دامن زده و همچنین موجب اعتقاد به گسست در تاریخ علم شده است. جهت تعدیل آراء کوهن نگاه فیلسوف-مورخ دیگری همچون کاسیرر برنهاده می‌شود که به‌عنوان یک فیلسوف نوکانتی منظر نوینی در اختیار ما قرار می‌دهد. کاسیرر با تاکید بر وجوه پایدار نظریات به عنوان صورت‌هایِ نامتغیرِ انتظام‌بخش، نظریات علمی را قیاس‌پذیر و تاریخ علم را پیوسته و تکوینی می‌بیند. در این زمینه متفکرین ایرانی متعددی ابراز نظر کرده‌اند که از میان آن‌ها چهار متفکر (آقایان سید حسین نصر، مهدی گلشنی، رضا داوری اردکانی و عبدالله جوادی آملی) جهت شرح آراء و بررسی تطبیقی انتخاب شده‌اند. تلاش شده در هر مورد آسیب‌های تلقی نادرست از علم و سویه‌های قابل دفاع در سایه تحلیل‌های کوهن و کاسیرر بیان شود. در خاتمه با تفکیک چهار عرصه متمایز منبع نظریه، ساختار نظریه، داوری نظریه و تفسیر نظریه موضع خود را جمع بندی می‌کنیم.
  • تعداد رکورد ها : 126