جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 73
نسبیت عام و فلسفه
نویسنده:
محمدابراهیم مقصودی ، مهدی گلشنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آیا فلسفه برای فیزیک مفید است؟ پاسخ بسیاری از فیزیک‌دانان و فلاسفه مثبت است؛ اما هستند کسانی که مفید بودن فلسفه برای علم را به چالش می‌کشند. سه اعتراض عمده را می‌توان در خط‌فکری این دسته تشخیص داد: 1. اعلام مرگ فلسفه، که بیان می‌دارد فلسفه مرده است و چیز جدیدی به ما نخواهد آموخت؛ 2. استدلال یا چالش تاریخی-ندانم‌گرایانه، که بیان می‌دارد هیچ شاهد تاریخی مبنی بر مفیدبودن فلسفه برای علم وجود ندارد، یا دست‌کم شناخته‌شده نیست. 3. استدلال «جداکردن حساب»، که بیان می‌دارد فلسفه و علم دو حوزۀ کاملاً جداگانه هستند. هدف این مقاله پاسخ‌دادن به این سه اعتراض است؛ اما برای این‌کار مطالعۀ موردی ارتباط نسبیت عام و فلسفه را اساس قرار می‌دهد. با نظر کردن به تاریخچۀ شکل‌گیری و بسط نسبیت عام، استدلال خواهیم کرد که: 1. فلسفه‌ورزی سبب تدقیق و فهم مفاهیم اساسی «هموردایی» و «ناوردایی» شده است. 2. شواهد تاریخی روشنی له تاثیرگذاری مثبت فلسفه بر بسط مفاهیم نسبیت عام، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نظریه‌های فیزیکی و همچنین، شواهد انکارناپذیری له نقش‌آفرینی برخی فلاسفه در تکامل این نظریه وجود دارد. 3. فیزیک و فلسفه، در بحث از پرسش‌های بنیادی، دو حوزۀ به‌شدت درهم‌تنیده هستند.
صفحات :
از صفحه 42 تا 69
مبانی رویکردهای کوانتومی به آگاهی
نویسنده:
حمید فغانپور عزیزی ، مهدی گلشنی ، کوروش نوذری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 151 تا 170
از فیزیک تا متافیزیک: دیدگاه اسلامی و چشم انداز معاصر
نویسنده:
مهدی گلشنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 83 تا 91
گفتاری از مهدی گلشنی؛ دانشگاه‌ها کل‌نگر باشند/طب سنتی مکمل پزشکی مدرن است
نوع منبع :
مقالات روزنامه‌ای , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سازمان بهداشت جهانی اظهار تأسف می‌کند، چرا طب سنتی و اثراتش و کارایی وسیعی که می‌تواند داشته باشد نادیده گرفته شده است.
گفتگو با مهدی گلشنی :نفوذ غرب، غرور علمی و عدم تضارب آرا، موانع تحقق علم دینی هستند
شخص محوری:
مهدی گلشنی
نوع منبع :
مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گلشنی، استاد فلسفهٔ علم گفت: نفوذ غرب در محیط‌های علمی ایران، مانع ترجمه و انتشار آثار علمی خداباورانه است. وی همچنین معتقد است غرور علمی و عدم تضارب آرا از موانع تحقق علم دینی در ایران است.
نقش مابعد الطبیعه: پل میان علم و دین
نویسنده:
مهدی گلشنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 369 تا 384
العلم الدینیّ تساؤلات حول المفهوم وحدوده
نویسنده:
مهدی کلشنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 225 تا 235
گفتگو با مهدی گلشنی : بررسی جایگاه علم در اسلام/ (قسمت اول)
نویسنده:
مهدی گلشنی
نوع منبع :
مقاله , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
بررسی مفهوم موجبیت/ناموجبیت در فیزیک دوره جدید
نویسنده:
پدیدآور: محمود مختاری ؛ استاد راهنما: مهدی گلشنی ؛ استاد مشاور: صمد خاکشورنیا ؛ استاد مشاور: امیراحسان کرباسی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در این رساله، موجبیت پدیده های جهان، بر اساس یک مبنای متافیزیکی در فلسفه صدرایی اثبات می‌شود. سپس ویژگی تحول منحصر بفرد سیستم، بر اساس اصل سنخیّت علّت و معلول، توجیه و به‌عنوان معیاری برای بررسی موجبیتی بودن نظریه‌های فیزیک معاصر معرفی می شود. بررسی نظریه‌های فیزیکی معاصر، حاکی از اینست که برخی از این نظریه‌ها ناموجبیتی هستند. بر اساس متافیزیک موجبیتی جهان، تفسیر این وضعیت اینست که نظریه‌های مزبور در تصویر کردن موجبیت جهان، ناکامل هستند، نه اینکه این نظریه‌ها ناقض موجبیت جهان باشند. این تعبیر، نه تنها مبتنی بر توجیه متافیزیکی علّیت و موجبیت، بلکه همچنین ناظر به هدف واقع‌گرایانه علم است که می‌طلبد دانشمندان در پی نظریه‌های موجبیتی باشند. چنین نظریه‌هایی هم قدرت تبیین‌کنندگی بالاتری نسبت به نظریه‌های ناموجبیتی دارند و هم می‌توانند منجر به پیش‌بینی بهتر پدیده‌ها شوند. بررسی علّیت و موجبیت در مکانیک کلاسیک نشان می‌دهد که، برخلاف تصور اولیه از این حوزه، اساساً پیچیدگی‌ها و مشکلاتی در موجبیت کلاسیک وجود دارد. اما در نظریه کوانتم، بررسی موجبیت اکیداً وابسته به تعبیر نظریه است، چنانکه رویکرد کپنهاگی حاکی از ناموجبیتی بودن پدیده‌های کوانتمی است درحالی‌که دیدگاه قائل به متغیرهای نهان، موجبیت فیزیکی را حفظ می‌کند.در خصوص سیستم‌های آشوبناک اصولاً به‌نظر می‌رسد که هر دو دیدگاه موجبیتی و ناموجبیتی را می‌توان حفظ کرد، زیرا هیچیک بطور تجربی قابل ابطال نیستند. درعین‌حال، پدیده آشوب کلاسیک فی‌نفسه، ناموجبیتی یا ناقض تحول منحصربفرد سیستم نیست. در نظریه ‌نسبیت، گرچه فضا- زمان بستر مناسبی برای توصیف موجبیتی جهان ارائه می‌کند اما نسبیت عام، مشکلات خاصّی را بویژه در تکینگی‌ها، پیشِ روی موجبیت قرار می‌دهد. همچنین در کیهان‌شناسی مدرن نیز، که عمدتاً متکی بر نسبیت عام است، موجبیت با مسائلی مواجه است. در این رساله، از این ادعا دفاع می‌شود که سرنوشت جهان ما، که در یک دوره انبساط با شتاب مثبت قرار دارد، در چارچوب کیهانشناسی فعلی، پیش‌بینی‌ناپذیر است.
نقد و بررسی آرای دکتر سیّد حسین نصر درباره نسبت معرفت قدسی با علم مدرن
نویسنده:
پدیدآور: سعید دهقانی ؛ استاد راهنما: علیرضا حسن پور ؛ استاد راهنما: غلامرضا اعوانی ؛ استاد مشاور: مجید ضیایی قهنویه ؛ استاد مشاور: مهدی گلشنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
سخن گفتن از «معرفت قدسی»، در واقع سخن گفتن از آن معرفت مابعدالطّبیعه اصیلی است که شناخت حقیقی را به دنبال دارد و موجب تمایز امر حقّ از امر موهوم است. در طول تاریخ عریض تفکّر بشری، همواره راه‌ها و ابزارهای گوناگونی برای شناخت خدا و عالَم و انسان و رسیدن به حقیقت عصب‌شناسی و نورولوژی بوده است. یکی از راه‌های شناخت حقیقت، که مورد اعتنای حکیمان و عالِمان سنّت‌های گوناگون بشری در طول تاریخ بوده است، مسأله «معرفت قدسی» یا «متافیزیک مقدّس» است که توسّط دکتر سیّد حسین نصر صورت‌بندی و عرضه شده است. وی مسأله شناخت حقیقت و جایگاه علم را در نظام معرفتی انسان از دو منظر آنتولوژیکی و اپیستمولوژیکی مورد تحلیل قرار داده است. ایشان بین علم (Science) و معرفت (Knowledge)، که به ترتیب محصول عقل جزئی و عقل کلّی است، قائل به تفاوت شده‌اند و معرفت را ناشی از عقل شهودی کلّی و نیز وحی دانسته‌اند که در طول تاریخ، در بستر سنّت‌های اصیل مختلف در جریان بوده است. به باور ایشان، معرفتِ حاصل از شهود عقلانی، به دلیل ارتباط با امر قدسی همواره از تجرّد و عدم تغیّر و سیلان برخوردار بوده و به همین دلیل، دارای قداست مابعدالطّبیعی و ازلیّت است. نصر پس از برشمردن اصول مابعدالطّبیعی چنین معرفتی، به بازخوانی ارکان و مؤلّفه‌های این معرفت می‌پردازد و با نشان دادن ردّپای این نوع معرفت اصیل در تمامی مکاتب و سنّت‌های حکِمی جهان، به دلایلی که موجب شد تا این نوع معرفت قدسی در تاریخ عقلانی مغرب زمین به مَحاق افتد، اشاره می‌کند. وی مابعدالطّبیعه اصیل را چیزی جز همین معرفت قدسی و تحقّق وجودی آن در نفس حکیم نمی‌داند و حکمت اسلامی، خصوصاً حکمت متعالیه ملّاصدرا، را یکی از تجلیّات «حکمت خالده» و بهترین بیان آن به شمار می‌آورد. از همین منظر، وی از چشم‌انداز مابعدالطّبیعی، به نقد علم جدید، که از زمان رنسانس به این سو در تاریخ تفکّر مغرب زمین گسترش چشمگیر یافته و اثر خود را در همه زمینه‌های مطالعات فرهنگی و اجتماعی و سیاسی بر جای نهاده، پرداخته و نارسایی و خطرات این علم را به دلیل دوری از مابعدالطّبیعه اصیل برمی‌شمارد. بحث از معرفت قدسی، جوهره و بنیان تمامی دیدگاه‌های سیّد حسین نصر در موضوعات مختلف اندیشه بشری است.
  • تعداد رکورد ها : 73