جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8979
مقایسه جایگاه اراده انسان در آگاممنون آیسخولوس با اراده انسان نزد دکارت
نویسنده:
علیرضا محمدی پارچانی,هلن اولیایی نیا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
سبک زندگی خانوادگی از دیدگاه قرآن و مدرنیته
نویسنده:
محمد کاویانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هدف این پژوهش عبارت است از یک بررسی تطبیقی میان سبک زندگی خانوادگی از دیدگاه قرآن و مدرنیته؛ سؤال اصلی این است که نقاط اصلی تمایز میان آن دو کدام است؟ به این منظور، با تکیه بر روش توصیفی−تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه‌ای و رویکرد علمی−دینی به مطالعه آموزه‌های قرآن کریم و دیدگاه‌های اندیشمندان مدرنیته و آمارهای جوامع متأثر از آن، پرداختیم. دستاورد اصلی این تحقیق این است که هفت تفاوت عمده بین آن دو، کشف شد؛ بعضی از آن تفاوت‌ها عبارت است از: 1. سبک زندگی قرآنی، بر آزادی «خدامحور» و سبک زندگی مدرنیته، بر آزادی «انسان‌محور» مبتنی است؛ 2. خانواده، در سبک زندگی قرآنی، برخلاف سبک زندگی مدرنیته، جایگاهی والا دارد؛ 3. ساختار خانواده اسلامی بر ازدواج «شرعی و قانونی»، «خانواده دوجنسیتی» و «خانواده تک‌شوهری»، تأکید دارد، در حالی که در سبک زندگی مدرنیته، خانواده، از ارزش چندانی، برخوردار نیست و بشر در ساختار خانواده، آزادی کامل داشته و خانواده «هم‌بالینی»، خانواده «تک‌جنسیتی» و خانواده «چندشوهری» تجویز می‌گردد. براساس این تفاوت‌ها، تفاوت‌های دیگری نیز شکل می‌گیرد.
صفحات :
از صفحه 49 تا 72
بررسی تطبیقی اسباب النزول در تفسیر ابوالفتوح رازی و طبری
نویسنده:
امین محمودی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان نامه پیش رو با عنوان بررسی تطبیقی اسباب نزول در تفسیر طبری وابوالفتوح رازی از مطلوبترین نوع پژوهش بلحاظ مقایسه وتطبیق درحیطه موضوع پژوهی می باشد که تلاش اکثر قرآن پژوهان حال حاضر معطوف به مقارنه، تطبیق ومقایسه بین آثار تألیفی قدما درحوزه اسلامی و قرآن است.این تحقیق درچهار بخش تنظیم شده است: نخست به کلیات تحقیق واشاره ای مختصر به بحث اسباب نزول پرداخته شده وسپس بخش دوم با عنوان آشنایی با طبری وابوالفتوح رازی وجایگاه تفسیری آنان که سعی شده به اختصار در مورد این دو شخصیت تفسیری که یکی مذهب سنی ودیگری شیعه را برگزیده، مطالبی ارائه شود.برای رسیدن به هدف اصلی این نوشتار در سه بخش بعدی تنظیم شده که بخش سوم با تطبیق روایات سبب نزول دردو تفسیر به سه فصل جایگاه واهمیت اسباب نزول از نگاه این دو مفسر،منابع روایی جامع البیان وروض الجنان در ارائه روایات، سبک پرداختن دو مفسردرنقل اسباب نزول آیات قرآن کریم با ذکر مصادیق آن، اشتراک وافتراق طبری وابوالفتوح رازی بدست آمد.در این بخش تمایز روش طبری دراهتمام به طرق روایی یا سلسله سند به نقل از صحابه وتابعین بخصوص عبدالله بن عباس ونیز روایات سبب نزول متعدد آیات نسبت به ابوالفتوح مشهود است.تفاوت درروش تفسیری وگرایش مذهبی دو مفسر موجب شد که بخش چهارم به روش تحلیل ونقد روایات سبب نزول در دو اثر تفسیری اختصاص یابد براین اساس تلاش شده با بیان نمونه هایی سبک بررسی روایات از منظر عموم وخصوص سبب نزول، سیاق وظاهر آیه،مبانی عقیدتی ومذهبی ونیز سند روایات در دو تفسیر بدست آید.نتیجه ای که از مباحث گذشته گرفته شد، افتراق اصلی دو مفسر در گرایش به مذهب شیعه وسنی وتحت الشعاع قرار دادن آثار خود بر موضوع مذهب، نگارنده را برآن داشت تا در بخش پایانی با عنوان جایگاه سبب نزول وارده در شأن اهل بیت ، آیاتی را مورد بررسی قرار دهد که به جایگاه وفضایل امام اول شیعیان وفرزندان مطهرش در قرآن اشاره دارد، لذا ابن جریر بنا به پایبندی به مذهب خود توجه کمتری به آیات شریفه مثل آیه 55 سوره مائده داشته و در مقابل شیخ ابوالفتوح رازی مفسر مشهور شیعه در قرن ششم هم به آیات کلیدی مثل آیه تطهیر و ولایت وغیره اشاره دارد وهم از جایگاه حقه ولایت امامان مذهب خویش دفاع می کند.
بررسی و مقایسه‌ی سبکی تفسیر ابوالفتوح رازی (روح‌الجنان)، کشف‌الاسرار و عده‌الابرار میبدی و ترجمه تفسیرالمیزان علامه طباطبایی با تأکید بر سوره‌های مبارکه حمد، یوسف، کهف و قصص
نویسنده:
عسگر آزمون اسمرود
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قرآن کریم به‌عنوان کتاب آسمانی، همواره مورد توجه اندیشمندان مسلمان بوده و هر یک از آنان، تلاش کرده‌اند تا برداشت و تفسیر خود را به سبک خاصی به جامعه علمی خودشان ارائه دهند. در این میان ابوالفتوح رازی، رشیدالدین میبدی و علامه طباطبایی ازجمله کسانی هستند که در عرصه تفسیر قرآن، گام‌های بزرگی برداشته‌اند. ابوالفتوح رازی یکی از برجسته‌ترین واعظان منطقه ری در قرن ششم هجری است. این سمت موجب گردیده است تفسیر او سبک واعظانه داشته باشد. از اقتضائات چنین سبکی توجه ویژه به روایات تفسیری است. ابوالفتوح از تفاسیر پیش از خود چون جامع‌البیان و تبیان تأثیر پذیرفته و بر تفاسیر پس از خود به‌ویژه تفاسیر فارسی چون جلاءالاذهان و منهج‌الصادقین تأثیر داشته است. سبک زبانی آن درنهایت سادگی و روانی همراه با فصاحت و بلاغت مختص قرن چهارم و پنجم به‌دوراز تکلفات ظاهری و صنایع لفظی است. رشیدالدین میبدی، در کشف‌الاسرار، آیات قرآن را در سه نوبت تفسیر می‌کند و در ضمن آن از قرائت، شأن نزول، اخبار و احادیث و... به‌تفصیل سخن می‌گوید و در النوبه‌الثالثه آیات را به مذاق صوفیان و عارفان توجیه و تأویل می‌کند. تفسیر کشف‌الاسرار از عناصر و سازوکارهای القای معانی ازجمله صور خیال، مجاز، سجع، تشبیه، استعاره بهره زیادی برده است. علامه طباطبایی در تفسیر آیات به استشهادات قرآنی تمسک زیاد جسته و روش تفسیری ایشان، تفسیر قرآن به قرآن بوده و در بخش تفسیر، سه عنصر: نقل نظریات، نقد نظریات و نوآوری در برداشت به‌طور برجسته مشهود است. هدف از این تحقیق شناساندن سبک‌ها و جلوه‌های ادبی کهن که در تفاسیر ابوالفتوح رازی، کشف‌الاسرار و عدهالابرار به‌کاررفته است و همچنین آشنا کردن علاقه‌مندان علوم تفسیری با اشتراکات و افتراقات این تفاسیر و تأکید بر این نکته که علامه طباطبایی با تفسیر المیزان، کار مفسرین قبل از خود را تکمیل کرده است. در این تحقیق به این نکته رسیده‌ایم که بین تفسیر روح‌الجنان و مجمع‌البیان اشتراکات فراوانی وجود دارد و در تفسیر بعضی آیات به نظر می‌رسد که از یکدیگر برداشت کرده‌اند و کشف‌الاسرار میبدی هم از تفسیر مجمع‌البیان استفاده کرده است و علامه طباطبایی نیز آن تفاسیر را در تفسیر خود در نظر داشته است.
بررسی انتقادی نسبت عقل و دین از دیدگاه آقایان دکتر عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری
نویسنده:
محمدجعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
بی تردید رابطه عقل و دین یکی از مهم ترین و بنیادی ترین مباحث فلسفه دین است و امروزه بیشترین چالش ها و اختلاف آرای میان فیلسوفان دین، معطوف به این بحث و جوانب گوناگون آن می باشد. از سوی دیگر نظری اجمالی به گفتمان اندیشه دینی در چند دهه اخیر در ایران تأثیرگذاری روشنفکران دینی در ابن عرصه خبر می دهد. هر چند نواندیشان دینی معاصر در زمینه های مختلف به اظهار نظر پرداخته اند، لکن عمده این مباحث متأثر از دیدگاه خاص آنان در باب نسبت عقل و دین بوده است. با این توصیف این نوشتار بر آن است که نسبت میان عقل و دین را از منظر دو تن از شاخص ترین چهره های این جریان یعنی آقایان دکتر عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری به بررسی انتقادی بگذارد. در فصل اول با عنوان پیش درآمد، تاریخچه بحث عقل و دین در مسیحیت و اسلام مورد بررسی قرار گرفته و در هر دو حوزه به سه دیدگاه متفاوت یعنی ایمان گرایی، عقل گرایی افراطی و عقل گرایی معتدل و آرای چهره های برجسته هر طیف اشاره شده است. فصل دوم به ایمان و عقلانیت اختصاص یافته است. رابطه عقل و دین در وهله اول و پیش از هر چیز به تعامل درون مایه های اصلی آن دو باز می گردد و بدیهی است که خاستگاه اصلی مؤلفه های دینی چیزی جز ایمان نیست. لذا در این فصل دیدگاه چهره های فوق الذکر درباره ماهیت ایمان و عقلانیت، نقش عقل در شکل گیری ایمان و نیز چالش هایی که میان آن دو پدید می آید، مورد مداقه قرار گرفته است. روشنفکران مذکور درباره عقلانیت ایمان گرچه رأی روشن و معینی ندارند ولی بیشتر به ایمان گرایی تمایل یافته اند. در فصل سوم به نقش عقل در تبیین و تکامل باورهای دینی پرداخته و روشن نموده ایم که آرای روشنفکران فوق درباره نظریه تکامل معرفت دینی و فرآیند فهم متون به نوعی عقل گرایی افراطی منجر می شود. نقش عقل در توجیه آموزه های دینی، فصل پایانی رساله حاضر است. نو اندیشان مورد نظر عقل نظری را صرفاً در معقول سازی و نه اثبات باورهای دینی کارآمد می بینند و با صحه گذاشتن بر عقل تجربی به آزمون پذیری تاریخی باورهای دینی رو آورده و درباره نسبت عقل عملی و دین هم به سکولاریسم اخلاقی ملتزم می شوند. ما دیدگاه های نواندیشان معاصر را در هر بخش از منظر درون دینی و برون دینی به بوته نقد سپرده ایم.
بررسی تطبیقی اندیشه علی شریعتی و سید حسن نصر با تاکید بر نگرش به دین و روش شناسی
نویسنده:
اکرم سیدصومعه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از انجام این پژوهش بررسی تطبیقی اندیشه علی شریعتی و سیدحسن نصر با تاکید بر نگرش به دین و روش شناسی بود که از روش توصیفی و کتابخانه ای استفاده و روش تحلیل محتوا استفاده گردید. نتایج مطالعات پژوهش نشان داد که دین شناسی و اصول سنت گرایی سیدحسن نصر را می توان به شش بخش تقسیم کرد: حکمت خالده، وحدت متعالی ادیان، کثرت گرایی دینی، گرایش به تصوف، انتقاد از غرب و اعتقاد به علم و هنر قدسی، ولی دین مورد اعتماد شریعتی استک انسانی، مسئولیت آور، تعهد آفرینف ظلم ستیز، معترض، رسالتمند و در تقابل با شرک اجتماعی، روش های شناخت شریعتی عبارت ند از: الگو شناسی، تیپ شناسی و اسطوره شناسی به همراه بازگشت دوباره به متون اصلی دین است. از نظر شریعتی ایدئولوژی موتور محرکه دین است و نوعی فرهنگ جهت دار محسوب می شود که حس مسئولیت پذیری و تعهد را در انسان ها ایجاد می کند. پیامبران به عنوان برجسته ترین پیام آوران ایدئولوژی هستند اما حسین نصر عقیده دارد نهع تنها اثرات، بلکه شالوده های تمدن مدرن را باید بی اعتبار ساخت؛ از این رو با مدرنیسم شریعتی که به نظر او اسلام را تا حد یک ایدئولوژی صرف تقلیل می دهد، سخت مخالف است. افکار و روش های مطالعه نصر در چهار محور صورت بندی می شود عبارت اند از: الف- احیای سنت خای اصیل فکری ایران از راه جان بخشی دوباره به فلسفه و عرفان اسلامی؛ ب- هشدار دادن به ایرانیان در مورد سرشت علم، فلسفه و فن آوری غربی و خطرهایی که اخذ آنها برای فرهنگ ایران به بار آورد و بدین وسیله توانا ساختن ایرانیان به اینکه غرب از دیدگاهی انتقادی و نه از روی عقده حقارت بنگرند؛ ج- آگاه ساختن ایرانیان از فرهنگ ها و تمدن های آسیا به عنوان وزنه ای متعادل سازنده در برابر نفوذ تمدن غرب؛ د-کوشش در ایجاد راهی که از طریق آن حفظ اصالت فرهنگی ایران در برابر فرهنگ نوآوری و علوم غربی امکان پذیر گردد ولی افکار و روش های مطالعه شریعتی در سه محور صورت بندی می شود که عبارت است از: الف- شریعتی، به عنوان احیا کننده مذهبی ب-شریعتی، به عنوان یک مصلح اجتماعی ج-شریعتی، به عنوان یک جامعه شناس.کلیدواژه: شریعتی، سیدحسین نصر، روش شناسی، نگرش به دین، جامعه شناسی.
مقایسه اندیشه سیاسی علی شریعتی و عبدالکریم سروش: بر اساس الگوی توماس اسپریگنز
نویسنده:
مجتبی حسین زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهشریعتی و سروش دو تن از متفکران بسیار تاثیرگذار بر روند تحولات اندیشه در جامعه ایرانی در نیم قرن اخیر هستند که شناخت اندیشه سیاسی این دو، نیازمند آشنایی با فضای سیاسی و جریان تطور و شکل گیری اندیشه ی سیاسی آنان می باشد. این پژوهش با هدف مقایسه اندیشه سیاسی علی شریعتی و عبدالکریم سروش بر اساس الگوی چهاروجهی(مشاهده بحران، تشخیص علل بحران، راه حل شناسی و بازسازی ذهنی جامعه مطلوب) توماس اسپریگنز انجام شده است. نویسنده با استعانت از روش شناسی توماس اسپریگنزو با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای درپی پاسخ به این سوال اصلی می باشد که «اندیشه سیاسی علی شریعتی و عبدالکریم سروش چه شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارد؟» هم چنین به این نکات نیز می پردازیم: علی شریعتی و عبدالکریم سروش بحران زمانه را چگونه مشاهده می کردند؟ ریشه های بحران را در چه می بینند و نظر آن ها چه شباهت ها و تفاوت هایی با هم دارد؟ راه حل این دو متفکر برای حل بحران پیش آمده چیست؟ جامعه ی مطلوب مورد نظر آنان چه ویژگی هایی دارد؟در پاسخ به سوالات فوق، شریعتی و سروش جامعه ایران عصر خویش را دچار بحران عقب ماندگی مادی و معنوی می دانند که از این جهت نظرشان به هم شباهت دارند و با توجه به متفاوت بودن زمان زیست و نیز زمینه ها و سرچشمه های فکری و روش شناختی مختلف، در تشخیص علل، راه حل ها و ترسیم جامعه مطلوب به نتایج متمایزی رسیده اند. پس از مشاهده بحران عقب ماندگی جامعه عصر خویش، به متن تاریخ رفته تا علل به وجود آمدن چنین بحرانی را بررسی کنند که در این راستا شریعتی، الیناسیون فرهنگی و سرمایه داری را علت عقب ماندگی و سروش ایدئولوژیک بودن دین و حکومت را منشا عقب ماندن جامعه می دانند. واکاوی علل مشکلات در آرای آن ها منجر به اتخاذ راه حل های بازگشت به خویشتن اسلامی، پروتستانیسم اسلامی و ایدئولوژیک کردن دین از سوی شریعتی و ایجاد معرفت دینی بجای دین، تکثرگرایی و عقلانیت انتقادی دینی از سوی سروش گردید. آن ها در مرحله ى بعد جامعه ی آرمانی خود را ارائه می دهند که در این میان، شریعتی به جامعه ی توحیدی مبتنی بر اصل امت- امامت و سروش به یک مردم سالاری دینی مبتنی بر عقلانیت اشاره می کند..
بررسی و مقایسه دیدگاه های تربیتی استاد شهید مرتضی مطهری و دکتر علی شریعتی
نویسنده:
فرهاد رمضان زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بسمه تعالیدانشگاه آزاد اسلامی – واحد تهران مرکزیدانشکده : روانشناسی و علوم اجتماعی×××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××کد شناسایی پایان‌نامه : 10120619902003
بررسی تطبیقی مبانی انسان شناسی مرتضی مطهری و علی شریعتی و تاثیر آن بر آراء سیاسی آنها
نویسنده:
عبدالحمید رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان نامه حاضر از روش تطبیقی بهره می برد وجهت پاسخ به سوالات فوق، بر اساس چارچوب نظری به بررسی چهار شیوه ی تلاقی سیاست و انسان شناسی پرداخته شد. سپس طبق همین چهار شیوه به بررسی تاثیر انسان شناسی بر افکار سیاسی مطهری و شریعتی پرداخته شد
بررسی مقایسه‌ای مفهوم عدالت از دیدگاه دکتر علی شریعتی و سید قطب
نویسنده:
علیرضا مرامی چهاربرج جدید
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عدالت یک مفهوم اصلی در اندیشه سیاسی است . در طول تاریخ، یکی از اساسی‌ترین آمال انسان تحقق بخشیدن به این آرمان بوده است . از دیدگاه تاریخی و نظری مکاتب و اندیشه‌های گوناگون بشری و الهی، راه‌حلهای متفاوتی برای تبیین و استقرار عدالت ارائه کرده‌اند. موصوف عدالت در طول تاریخ دچار تغییر و تحول بوده است . در اندیشه قدیم، عدالت از آفرینش و دار وجود به انسان و مدینه تعمیم داده می‌شد. در اندیشه سیاسی جدید، عدالت به عنوان صفت اجتماع در اندیشه‌های سوسیالیستی و وصف رفتار انسان در اندیشه‌های لیبرال، مورد بحث قرار گرفت . برای تحقق عدالت ، در اندیشه سوسیالیستی تاکید بر برابری اقتصادی، و در لیبرالیسم، برابری سیاسی یا برابری در قدرت مورد توجه بوده است . نخبگان فکر و فرهنگی جهان اسلام در دوره جدید، واکنش‌های متفاوتی به تعبیرهای نوین عدالت نشان دادند. دکتر علی شریعتی و سید قطب با تاثیرپذیری از تبیین رادیکال یا سوسیالیستی عدالت به جمع آن با اسلام پرداختند. اعتقاد ما بر این می‌باشد که در آراء این دو اندیشمند مسلمان، عدالت دارای مفهوم کمابیش مشابهی بوده است . با این فرض به بررسی و مقایسه شباهت‌ها و تفاوت‌های برداشت آنها از عدالت پرداخته‌ایم. مهمترین تشابه این دو متفکر در تبیین مفهوم عدالت ، تاکید آنها بر توزیع عادلانه امکانات و ثروتها در جامعه یعنی "عدالت توزیعی" می‌باشد. علاوه بر این، در ابعادی مانند برابری در آزادی، برابری در مقابل قانون و برابری نژادی نیز مشابه بوده‌اند. از طرف دیگر، درحالی که دکتر شریعتی با رهیافتی علمی و جامعه شناسانه، تعریفی طبقاتی از عدالت به دست می‌دهد، سید قطب با رهیافتی متشرعانه و سنتی، عدالت را به عنوان برابری عام انسانی تعریف می‌کند.
  • تعداد رکورد ها : 8979