جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 145
پدیدار شناسی دین
نویسنده:
سیده مژگان سخایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
یکی از شیوه‌های دین پژوهی، پدیدار‌شناسی دین است. این رشته در سده‌های اخیر رواج فراوانی یافته و دانشمندان بزرگی مانند رودلف اوتو، ژوکو بلیکر، میرچا الیاده و ... بر چنین روی آوری به دین تأکید کرده‌اند.اینکه پدیدار شناسی چیست و پدیدار شناسی فلسفی کدام است؟ آیا پدیدار شناسی در تحلیل و توصیف علمی امور کار آمد است؟ اموری است که این تحقیق به ‌روشی تحلیلی و البته به اجمال در‌صدد پاسخگویی به آن است.
صفحات :
از صفحه 79 تا 108
پارادوکس تعیین حد
نویسنده:
محمدرضا عبدالله‌نژاد، عبدالله نصری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
چکیده :
متافیزیک توصیفی استراوسن، همانند رئالیسم تجربی کانت، با توصیف ساختار واقعی اندیشه ما از جهان، به تعیین محدودیت‌های شناخت تجربی ما از جهان می‌پردازد. در این صورت، ایدئالیسم استعلایی کانت همچون آموزه نا منسجمی می‌ماند که گرویدن به آن به معنای باز گشت مجدد به شکاکیتی است که فلسفه انتقادی خواهان حل آن بود. مطابق نظر استراوسن، کافی است فقط درباره حد، فکر کنیم و نه اینکه همانند آموزه ایدئالیسم استعلایی کانت به هر دو طرف حد فکر کنیم، چرا که اندیشیدن دربارۀ هر دوطرف حد منجر به پیدایش پارادوکس تعیین حد می‌گردد. اما آیا متافیزیک توصیفی او می‌تواند محدودیت‌های شناخت ما را توصیف کند بدون اینکه به هر دوطرف حد فکر کند؟ ظاهراً او به هنگام توصیف محدودیت شناخت ما٬ زبان باور را اتخاذ کرده و ما را مقید به نوعی الزام متافیزیکی می‌کند که مخالف با طرح کلی متافیزیک توصیفی‌اش است. به این ترتیب٬ او نیز مرتکب همان پارادوکسی می‌شود که آنرا در کانت کشف کرده بود. به نظر می‌‌رسد تفکر دربارة حد اصولاً پارادوکسیکال است و ما نمی‌توانیم براساس آن شکاکیت را حل کنیم. در نتیجه راه برای مطالعات آتی در متافیزیک همواره باز است.
صفحات :
از صفحه 41 تا 60
رابطه پدیدارشناسی و منطق هگل
نویسنده:
محمد مشکات ,مهدی دهباشی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
یک منظر مهم که از آن می توان رابطه پدیدارشناسی و منطق هگل را مطالعه کرد، آن است که در آغاز به طور دقیق مساله پدیدارشناسی و هدف آن مشخص گردد و آن گاه رابطه پدیدارشناسی و منطق بر مبنای آن بررسی گردد. به یک لحاظ می توان گفت مساله پدیدارشناسی حقیقت معرفت یا شناسایی و هدف آن شناسایی مطلق است. پدیدارشناسی نشان می دهد که چگونه معرفت پدیداری چونان مسیر آگاهی طبیعی به شناسایی واقعی، که همانا قلمرو منطق است، منتهی می شود و چگونه معرفت طبیعی با این سفر دور و دراز خود دم به دم مراحل تکوین منطقه را پدید می آورد. برخی از موضوعات که در اینجا در راستای بحث مورد تامل قرار گرفته اند، عبارت اند از: پدیدارشناسی، منطق، آگاهی، معرفت، حقیقت، معرفت پدیداری، آگاهی طبیعی و علم.
صفحات :
از صفحه 129 تا 155
نشست نقد و بررسی کتاب مسائل اساسی پدیدارشناسی
نویسنده:
محمدرضا حسینی بهشتی، پرویز ضیاء شهابی، شمس الملوک مصطفوی، محمد زارع، مالک شجاعی جشوقانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
چکیده :
به همت خانۀ نقد موسسۀ خانۀ کتاب و با همکاری فصلنامۀ نقد کلام، فلسفه و عرفان، نشست نقد و بررسی کتاب مسائل اساسی پدیدارشناسی اثر مارتین هایدگر با حضور «دکتر محمدرضا حسینی بهشتی»، مترجم کتاب؛ «دکتر پرویز ضیاءشهابی»؛ «دکتر شمس‎الملوک مصطفوی»؛ «دکترمحمد زارع شیرین کندی» و مالک شجاعی جشوقانی در سرای اهل ‌قلم برگزار شد.
صفحات :
از صفحه 255 تا 264
حکمت اشراق و پدیدارشناسی
نویسنده:
حسن حنفی، محمد باهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
وجود لنفسه در فلسفه سارتر
نویسنده:
هدایت علوی تبار
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
سارتر با پذیرش مفهوم «روی آورندگی» در فلسفه هوسرل اظهار می دارد که آگاهی عبارت است از آگاهی از چیزی. آگاهی همواره دارای متعلق است و به چیزی اشاره می کند که شناخته شده است. او، به واقعیتی به نام نومن که در پس فنومن ها یا پدیدارها قرار دارد معتقد نیست؛ و از سوی دیگر، پدیدارها را متکی به آگاهی یا فاعل شناسا نیز نمی داند. پدیدارها، خود تکیه گاه خود هستند. بدین ترتیب ما با دو نوع وجود مواجه می شویم: یکی آگاهی و دیگری متعلق های آگاهی یا پدیدارها. سارتر نوع اول را وجود لنفسه و نوع دوم را وجود فی نفسه می نامد. در این مقاله، پس از بررسی رهیافت پدیدارشناسانه سارتر، به ویژگی های وجود لنفسه از جمله عدم بودن و آزاد بودن؛ و همچنین به برخی از ساختارهای این نوع وجود مانند غیرشخصی بودن، غیرجوهری بودن و فقدان و میل، پرداخته می شود.
صفحات :
از صفحه 77 تا 95
سيري در احوال و آثار و آراء پل ريکور (پديدارشناسي و هرمنوتيک)
نوع منبع :
مقاله , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
حیث التفاتی (اضافی بودن) ادراک از نگاه برنتانو
نویسنده:
مرتضی عرفانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه حیث التفاتی (اضافی بودن) ادراک مهم ترین و تاثیرگذارترین اندیشه فرانتس برنتانو است. او این نظریه را ابداع نکرد؛ بلکه دیدگاهی را که ریشه اش به ارسطو، فیلسوفان اسلامی و فیلسوفان مدرسی قرون وسطی باز می گشت، احیا و آن را به فلسفه جدید غرب معرفی نمود و خود نیز به تکمیل و گسترش آن همت گمارد. این نظریه از عناصر اصلی پدیدار شناسی ادموند هوسرل است. دیدگاه اولیه برنتانو درباره حیث التفاتی (اضافی بودن) ادراک در 1874 در مهم ترین اثر او، روان شناسی از دیدگاهی تجربی، به رشته تحریر درآمد. او با انگیزه نشان دادن برتری و استقلال روان شناسی نسبت به علوم طبیعی، تفاوت اساسی موضوعات روان شناسی، از جمله ادراک، را با موضوعات علوم طبیعی مثل رنگ و صدا، در اضافی بودن موضوعات روان شناسی عنوان کرد. به نظر او، ادراکات ما، مثل دیدن و شنیدن همواره درباره متعلق هایی هستند که «وجود ذهنی» دارند نه وجود واقعی. برنتانو در مطالبی که به چاپ 1911 کتابش افزود، دیدگاه اولیه اش را تغییر داد. در دیدگاه جدید، او هم چنان بر اضافی بودن ادراک تاکید ورزید، ولی دست از ذهنی بودن متعلق ادراک برداشت. تفاوت اضافه ادراکی با سایر اضافه ها در این است که در اضافه های دیگر، مثل کوچک تر یا بزرگ تر بودن، لازم است هر دو طرف اضافه واقعا وجود داشته باشند، ولی در اضافه ادراکی، تنها وجود ادراک کننده الزامی است. متعلق ادراک ممکن است اصلا وجود نداشته باشد.
صفحات :
از صفحه 51 تا 64
بررسی و مقایسه مراحل سه گانه تحول فکری مارتین بوبر
نویسنده:
محسن ایمانی، محمود شرفی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
هدف اصلی نگارش این مقاله، بررسی و مقایسه مراحل سه گانه «عرفانی»، «فلسفه تحقق بخشی» و «فلسفه گفت و گویی» در اندیشه بوبر است. پس از تحلیل مراحل یاد شده و تبیین وجوه اختلاف آن ها، در نهایت، یافته ها حاکی از آن است که در مرحله «عرفانی»، رابطه «من و تو» در تفکر بوبر ظاهر می گردد، اما این رابطه، غیر از آن رابطه ای است که بعدا در کتاب من و تو مطرح شده است؛ زیرا آن رابطه، رابطه ای است که در آن، طرفین با یکدیگر وحدت پیدا نمی کنند، بلکه پس از برقراری رابطه هم مستقل باقی می مانند؛ اما در مرحله دوم، رابطه «من و تو» مربوط به مرحله «تحقق بخشی» از رابطه «من و تو» مربوط به مرحله «عرفانی» متفاوت است و از جهتی نیز با رابطه «من و تو» مربوط به مرحله «فلسفه گفت و گویی» تفاوت دارد. رابطه مربوط به مرحله «من و تو» تحقق بخشی مانند رابطه مربوط به مرحله «من و تو» عرفانی در قلمروی ذهنیت یعنی در درون فرد رخ می دهد و نه بین انسان و دیگری؛ اما رابطه «من و تو» مبتنی بر گفت و گو در بین موجودی با موجود دیگر رخ می دهد. پس رابطه واقعی و حقیقی از نظر بوبر، رابطه «من و تو» مربوط به مرحله «فلسفه گفت و گویی» است.
صفحات :
از صفحه 27 تا 56
مبانی پدیدارشناسی اخلاق
نویسنده:
مریم خدادادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پدیدارشناسی اخلاق تنها رشته ای است که می تواند جنبه های تجربی یا کیفی قلمرو ارزش ها را بررسی کند و همانند روان شناسی اخلاق صرفاً به جنبه های کارکردی آن محدود نیست. پدیدارشناسی یا تجربه پدیداری به چند معنا به کار می رود و آنچه در این جا مورد نظر است، پدیدارشناسی به معنای از سرگذراندن حالتی ذهنی به صورت اول شخص است، اما در مورد این که کدام حالات ذهنی می توانند تجربه پدیداری داشته باشند، اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی برای آن خصیصه پدیداری را لازم می دانند و برخی نمی دانند؛ کسانی هم که لازم می دانند، یا خصیصه پدیداری را مختص به ادراکات حسی می دانند یا در مورد حالات ذهنی غیرحسی هم قائل به خصیصه پدیداری اند. در این مقاله به چگونگی امکان پدیدارشناسی اخلاق بر اساس این سه دیدگاه و مسئله اشتراک و تمایز میان تجربه های اخلاقی می پردازیم و در پایان، به دو اشکال که درباره امکان پدیدارشناختی اخلاق مطرح شده می پردازیم.
  • تعداد رکورد ها : 145