جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 104
الحب الإلهي في التصوف الإسلامي شخصيات منتخبة رابعة العدوية وعمر ابن الفارض
نویسنده:
رغد سليم داود حبوش؛ المشرف: ناجي حسين جودة الكناني
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
مبا‌دئ الفکر الصوفی‌
نویسنده:
نبها‌ن‌، محمدفا‌روق‌
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
مکتبة دار التراث,
کلیدواژه‌های اصلی :
تصوف، قبالا و گنوسی در نگاه تطبیقی
نویسنده:
دکترحسین شهبازی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: كتابفروشی و انتشارات زوار,
چکیده :
هر کدام از سه مکتب عرفانی قبالا، گنوس و تصوف در بستر فرهنگی و اجتماعی یکی از ادیان بزرگ الاهی (یهود، مسیح و اسلام) نضج یافته و به منصّه ظهور رسید. در این میان مکتبی چون گنوس از مسیحیت کمترین تأثیر را پذیرفت. تصوف به شدت تحت تأثیر مبانی شریعت اسلامی واقع شد هرچند برخی آموزه‌های صوفیه در قالب طریقت، خارج از محدودة شریعت تلقی ‌شد، ولی در کل تعالیم آن در مدار توحید باقی ماند؛ قبالا نیز در عین تکوین در بستر دین یهود، از مبانی و آموزه‌های گنوسی و تصوف متأثر شد. تصوف، قبّالا و گنوسی به دلیل تأثیرگذاری متقابل در یکدیگر و یا تأثیر یک سویۀ برخی از آنها بر دیگری و نیز اشتراک و یا قرابت در برخی از مبانی و آبشخورهای اندیشه، در عین داشتن وجوه تمایز و اختلاف چشم گیر، می‌توانند موضوع یک بحث تطبیقی واقع شوند. این پژوهش مبتنی بر فرضیۀ وجود تعامل و ارتباط میان تصوف، قبالا و گنوسی، در صدد تبیین وجوه تعامل و جنبه‌های ارتباط دوسویه یا چندسویه میان آنها است. برای نیل به این هدف، بررسی تطبیقی مؤلفه های اصلی اندیشه عرفانی آنها نظیرِ خداشناسی و غایات عرفانی، انسان شناسی و جایگاه انسان در نظام معرفتی، خیر و شر، ابلیس و ارتباط آن با نظام احسن، عقل، وحدت و کثرت، مراتب سلوک، استفاده از زبان رمزی و وجوه تمایز و اشتراک در نمادها و رمزها، میزان تأثیرپذیری از ادیان الاهی (یهود، اسلام و مسیحیت) و آیین‌ها و اندیشه‌های بشری (مانوی، نوافلاطونی و...)، وجهۀ همت نگارنده خواهد بود. مبنای بحث تطبیقی در این نوشتار، مکتب تطبیقی آمریکایی است که مقولات فرهنگی و ادبی را به مثابة یک کلیت، فراسوی مرزها می‌بیند و بدون اصالت قائل شدن به رابطة تاریخی، روابط فرهنگی و ادبی را فارغ از قید اثبات‌گرایی بررسی می‌کند. هرچند امروزه مطالعات تطبیقی، آن مفهوم محدود و سنتی را ندارد و در رشته‌های مختلف به قرائت‌های موازی آثار و مقولات فرهنگی اطلاق می‌شود. براساس یافته‌های تحقیق، قبالائیان در کاربرد سمبول‌ها و نمادهای عرفانی از جمله نماد برجسته قبّالا یعنی سفیروت (درخت زندگی)، تحت تأثیر کارکرد نمادین درخت عرفانی متصوفه و آثاری چون مقامات القلوب شیخ ابوالحسن نوری و شجرة الکون ابن عربی قرار داشتند. در مکتب گنوسی یهودی یا عرفان مرکبه، تشابه ساختار منازل سلوک عرفانی در قالب هفت هخالوت با هفت وادی عرفانی تصوف، مخصوصاً در سرمنزل نهایی یعنی قصر عرش، از نکات مشترک آموزه‌های هر دو آیین به‌دست آمد. وجه اشتراک عمدة گنوسی، قبالا و تصوف در نوع تلقی از صادر اول در قالب آنتروپوس، آدام قدمون، حقیقت محمدیه با تأکید بر روایت تورات و حدیث منقول اسلامیِ آفرینش انسان منطبق بر صورت الاهی است. هرچند به بیراهه رفتن گنوسیان یهودی (عرفای مرکبه) و غیریهودی در تفسیر روایت مزبور، آن‌ها را به ثنویت کشاند اما در تصوف و قبالا، تمایز بین خالق و مخلوق و در کل روح یکتاپرستی حفظ ‌شد. از دیگر یافته‌های تحقیق، می‌توان به نظریة وحدت وجود قبالای نبوی ابراهیم ابوالعافیه و نسخة مشابه آن در تصوف اسلامی اشاره کرد در این باب، علی‌رغم تفاوت‌های بنیادین، موارد مشابه زیادی نیز به‌دست آمد. نیز، طرح موضوع «تبعید و غربت روح» در تصوف و گنوسی از تأثیرپذیری متصوفه از آیین گنوسی حکایت دارد. هر چند، گنوسیان نیز در این زمینه از آبشخور فلسفة یونانی متأثر اند. طرح این ایده منجر به استفاده گنوسیان و متصوفه از زبان رمز و اشارت شده و پیدایش داستان‌های رمزی را در پی داشته است.
الصوفيون
عنوان :
نویسنده:
إدريس شاه؛ ترجمه: بيومى قنديل؛ تقدیم: هالة احمد فؤاد
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: المرکز القومی للترجمة,
کتاب الانسان الکامل (مجموعه رسائل مشهور به کتاب الانسان الکامل عزیزالدین نسفی)
نویسنده:
عزیزالدین نسفی؛ پیشگفتار: هانری کربن؛ تصحیح و مقدمه: ماریژان موله؛ ترجمه مقدمه: سید ضیاءالدین دهشیری
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«الانسان الکامل»، به زبان فارسی ، مجموعه رسائل عزیز الدین نسفی و دربردارنده ی مباحث دقیق و مهمی در عرفان و حکمت است. این مجموعه، شامل یک مقدمه، بیست و دو رساله، رسائل اضافی (یازده رساله) در بعضی از نسخ کتاب «منازل السائرین»، مقدمه اول نسخه ۴۸۹۹ کتاب خانه نور عثمانیه و خاتمه کتاب « منازل السائرین » است. هر رساله، خود مشتمل بر چندین فصل است و در آن از یک یا چند موضوع به هم پیوسته سخن گفته می‌شود. نسفی، در مقدمه ی کتاب، انگیزه خود را از تالیف رسائل مورد بحث، اجابت درخواست جمعی از درویشان مبنی بر جمع چند رساله در علومی که دانستنشان برای سالکان ضروری است، دانسته و سپس در ضمن ۵ فصل، به بیان « شریعت ، طریقت و حقیقت »، «انسان کامل»، «کامل آزاد»، «صحبت» و «سلوک» پرداخته است. رساله اول در بیان معرفت انسان : این رساله دارای پانزده فصل است و پاره‌ای از مباحث مطرح شده در آن، از این قرار است: «نطفه ی انسان، جوهر اول عالم صغیر است»، «نطفه ی انسان، چون چهار ماه بر او بگذرد، جسم و روح حاصل شده و خلقت اعضا و جوارح، تمام می‌گردد»، «از عناصر و طبایع چهارگانه، موالید سه گانه معدن و نبات و حیوان پدید آمدند»، «محل روح نباتی، جگر است و جگر در پهلوی راست است»، «موضوع روح حیوانی، دل است و دل در پهلوی چپ است»، «حواس ظاهر، پنج است: سمع، بصر، شم، ذوق ، لمس. حواس باطن نیز پنج است: حس مشترک، خیال، وهم، حافظه و متصرفه»، «قوه ی محرکه بر دو قسم است: باعثه و فاعله»، «روح انسانی، از عالم علوی است»، «روح انسانی، جوهر بسیط است و مکمل و محرک جسم است بالاختیار و العقل»، «اهل وحدت می‌گویند: ترقی روح انسانی را حدی نیست»، «روح، یکی بیش نیست و جسم هم یکی بیش نیست، اما جسم و روح مراتب دارد و در هر مرتبه‌ای نامی دارد». ساله ی دوم در بیان توحید : این رساله، دارای پنج فصل است و پاره‌ای از مطالب مطرح شده در آن، از این قرار است: «مردم در معرفت واجب الوجود سه قسمند: بعضی اهل تقلیدند و بعضی اهل استدلالند و بعضی اهل کشفند»، «اعتقاد اهل تقلید ، به واسطه حس و سمع است و اعتقاد اهل استدلال، به واسطه برهان، ولی اهل کشف طایفه‌ای هستند که از تمامی حجاب‌ها گذشته‌اند و به مشاهده ی خدا رسیده‌اند و به لقای او مشرف شده‌اند و به عین الیقین دانسته‌اند و دیده‌اند که هستی مخصوص خداوند است و بس. ازاین جهت این طایفه را اهل وحدت می‌گویند که غیر خدا نمی‌بینند و نمی‌دانند، همه خدا می‌بینند و همه خدا می‌دانند». رساله سوم در بیان آفرینش ارواح و اجسام: این رساله، دارای نه فصل است و پاره‌ای از مطالب آن، از این قرار است: «روح آدمی را که از جوهر ملائکه سماوی است، به این عالم سفلی به طلب کمال فرستاده‌اند و کمال، بی آلت حاصل نمی‌شود و آن آلت، قالب است»، «جسم، جوهری کثیف و از عالم خلق است»، «ارواح هر یک دارای مقام معلوم است»، «در همه کارها، وسط، صراط مستقیم است و وسط، طریق عقل است»، «هر چیزی که در دنیا و آخرت است، در آدمی هم موجود است». رساله چهارم در بیان مبدا و معاد بر قانون اهل حکمت : این رساله، دارای پنج فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «وجود از دو حال خالی نباشد: یا او را اول باشد یا نباشد؛ اگر نباشد، آن واجب الوجود لذاته است و اگر باشد، آن ممکن الوجود لذاته است»، «بازگشت نفس انسانی بعد از مفارقت قالب، اگر کمال حاصل کرده است، به عقول و نفوس عالم علوی خواهد بود»، «هر که یک فن علم دارد، میدان فکر وی تنگ است و علما را که فنون علم دارند، دشمن می‌دارد». رساله پنجم در بیان سلوک: این رساله دارای ده فصل است و پاره‌ای از مطالب آن عبارت است از: «سلوک، عبارت از آن است که رونده، روی به مراتب خود می‌آورد و مراتب خود را به تدریج، تمام ظاهر می‌گرداند»، «سالکان، متفاوتند؛ بعضی، به اندک ریاضت، اثرها در خود می‌یابند و بعضی، سال‌های بسیار ریاضت می‌کشند و این اثرها را در خود نمی‌یابند»، «طریق معرفت آن است که در اول، تحصیل و تکرار باشد و درآخر، مجاهده و اذکار»، «شرایط سلوک، شش چیزاست: اول، ترک؛ دوم، صلح؛ سوم، عزلت؛ چهارم، صمت؛ پنجم، جوع و ششم، مهر». رساله ششم آداب الخلوت: این رساله دارای چهار فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «اهل تصوف سه چیز را به غایت اعتبار می‌کنند: اول، جذبه ؛ دوم، سلوک و سوم، عروج»، «چله نگه داشتن دارای شروطی است از قبیل حضور شیخ، زمان و مکان ، دائم الوضو بودن و...» ، «عروج اولیا، یک نوع است و آن به روح است بدون جسم ». رساله هفتم در بیان عشق: این رساله دارای دو فصل است و در آن، از میل و ارادت و محبت و عشق و مراتب عشق مجازی سخن گفته شده است. رساله هشتم در بیان آداب اهل تصوف : این رساله دارای هشت فصل است و در آن، به آداب اهل تصوف و فواید سفر و آداب خانقاه و ماجرا گفتن و سماع کردن و طعام خوردن و ریاضات و مجاهدات و صحبت پرداخته شده است. رساله نهم در بیان بلوغ و حریت: این رساله دارای سه فصل است و در آن، از معنی بلوغ و حریت و بلوغ و حریت آدمی سخن به میان آمده است. رساله دهم در بیان آنکه عالم صغیر نسخه و نمودار از عالم کبیر است: این رساله دارای پنج فصل است و در آن، از عالم کبیر و عالم صغیر، افعال خدا و افعال خلیفه خدا، ملائکه عالم صغیر، آدم و حوا و نمودار جنت و دوزخ بحث شده است. رساله یازدهم در بیان عالم ملک و ملکوت و جبروت: این رساله دارای چهار فصل است و در آن، از معنی عالم و اقسام آن، ملک و ملکوت و جبروت به طور مفصل و عروج بحث شده است. رساله دوازدهم در بیان عالم ملک و ملکوت و جبروت: این رساله دارای سه فصل است و در آن، از عالم جبروت و صفات ماهیت و وجود و عدم و عشق بحث شده است. رساله سیزدهم در بیان عالم ملک و ملکوت و جبروت: این رساله دارای سه فصل است و در آن، از وحدت و شب قدر و روز قیامت سخن به میان آمده است. رساله چهاردهم در بیان لوح و قلم و دوات: این رساله دارای پنج فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «ماهیات محسوسات و معقولات و مفردات و مرکبات و جواهر و اعراض، همگی، در عالم جبروت بودند، ولی پوشیده و مجمل و نیز از یک دیگر جدا نگشته بودند و ازاین جهت، عالم جبروت را دوات می‌گویند»، «عقل اول، قلم خدا و فلک اول، عرش خداست»، « انسان کامل، زبده و خلاصه موجودات و جامع علوم و مجمع انوار است». رساله پانزدهم در بیان لوح محفوظ و در بیان جبر و اختیار و در بیان حکم و قضا و قدر: این رساله دارای شش فصل است و بخشی از مطالب آن چنین است: «لوح محفوظ عام، آن است که هر چیزی که در این عالم بود و هست و خواهد بود، همگی در آن مکتوب است و لوح محفوظ خاص، آن است که بعضی از آنها در آن مکتوب است»، «افلاک و انجم، لوح محفوظ و کتاب خدایند». رساله شانزدهم در بیان لوح محفوظ عالم صغیر: این رساله دارای پنج فصل است و در آن، از «مجبور بودن آدمی در بعضی از چیزها»، «تاثیر زمان‌های چهارگانه (زمان وضع نطفه در رحم، زمان شکل گیری، زمان حیات یافتن و زمان خروج از رحم) در احوال فرزند»، «مختار بودن آدمی در افعال خویش» و « استعداد و سعی» بحث شده است. رساله هفدهم در بیان احادیث اوایل: این رساله دارای شش فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: « عقل ، مظهر صفات و افعال خداست»، «عقل اول، به اضافات و اعتبار، دارای اسامی مختلفی است»، «کارکنان عالم علوی و سفلی، ملائکه هستند و علم و عمل ایشان چون معلوم است، لذا زیادت و دگرگون نمی‌شود». رساله هجدهم در بیان وحی و الهام و خواب دیدن: این رساله دارای هشت فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «هر وقت آدمی درون خود را پاک کند و آیینه دل را صافی گرداند، به ملائکه سماوی نزدیک می‌گردد»، «هر چیز که از دریای عالم غیب روانه می‌شود تا به ساحل وجود رسد، عکس آن بر دل انسان کامل پیدا می‌شود و انسان کامل از آن با خبر می‌گردد»، «سبب خواب دیدن، دو چیز است: یکی از حواس درونی و دیگری از ملائکه سماوی است». رساله نوزدهم در بیان سخن اهل وحدت: این رساله دارای پنج فصل است و بخشی از مطالب آن چنین است: «به نظر اهل وحدت، وجود، یکی بیش نیست و این یک وجود، ظاهری دارد و باطنی و باطن وجود، خود یک نور است که جان عالم، مالامال آن نور است... صفات، در مرتبه ذات و اسامی، در مرتبه وجه و افعال، در مرتبه نفسند... افراد عالم، مظاهر صفات این نورند». رساله بیستم سخن اهل وحدت در بیان عالم: این رساله دارای پنج فصل است و بخشی از مطالب آن چنین است: « عقل و علم، مخصوص آدمی است»، «چون عناصر و طبایع با یک دیگر بیامیزند، البته از آن میان چیزی متشابه الاجزاء پدید آید و آن را مزاج می‌گویند و مزاج مستوی و معتدل، شایسته صورت انسانی است». رساله بیست و یکم در بیان ذات و نفس و وجه و دربیان صفت و اسم و فعل : این رساله دارای نه فصل است. رساله بیست و دوم در بیان بهشت و دوزخ: این رساله دارای شش فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «حقیقت بهشت، موافقت و حقیقت دوزخ، مخالفت است»، «درهای دوزخ، هفت و درهای بهشت، هشت است؛ از جهت آنکه مشاعر آدمی هشت است»، «دوزخ و بهشت مراتب دارند»، «هر بهشتی را دوزخی در مقابله است الا بهشت اول که دوزخی در مقابل ندارد و آدم و حوا در این بهشت اول بودند»، «در اول هر بهشتی درختی است و هر درختی نامی دارد و آن بهشت را به نام آن درخت می‌خوانند». / رساله‌های اضافی در بعضی از نسخ کتاب «منازل السائرین:» ۱. رساله در بیان ولایت و نبوت و ملک و وحی و الهام و خواب راست: این رساله دارای نه فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «همه آدمیان به نبی احتیاج دارند»، «نبوت دو روی دارد: یک روی، به طرف خدا و یک روی، به طرف بندگان خدا»، «اولیای خدا در عالم ۳۵۶ نفرند و همه آنها دانا و مقرب و صاحب قدرت و مستجاب الدعوه‌اند»، «ملائکه، وجود نورانی‌اند و دارای صفات علوی و سفلی هستند». ۲. رساله در بیان فقر و زهد و توکل و محبت خدای: این رساله دارای چهار فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «بی چیزی، نعمت عظیم و توان گری، محنت عظیم است»، «زاهد مطلق آن است که یک باره ترک دنیا کند»، « ایمان هر کس قوی باشد، توکل وی درست خواهد بود»، «محبت خدای تعالی، نهایت مقامات است». ۳. رساله در بیان مبدا اول و در بیان عالم جبروت و عالم ملکوت و عالم ملک (تقریر مفصل رساله یازدهم): این رساله دارای ده فصل است. ۴. رساله دوم در بیان مبدا اول و در بیان عالم جبروت و عالم ملکوت و عالم ملک (تقریر مختلف رساله دوازدهم): این رساله دارای چهار فصل است. ۵. رساله سوم در بیان مبدا اول و در بیان عالم جبروت و عالم ملکوت و عالم ملک (تقریر مفصل رساله سیزدهم): این رساله دارای شش فصل است. ۶. رساله در بیان لوح محفوظ و کتاب خدای و دوات و قلم (تقریر مختلف رساله چهاردهم): این رساله دارای چهار فصل است. ۷. رساله در بیان احادیث اوایل (تقریر مختلف رساله هفدهم): این رساله دارای سه فصل است. ۸. رساله در بیان سخن اهل تناسخ: این رساله دارای پنج فصل است و پاره‌ای از مطالب آن چنین است: «طریق تناسخ، طریقی قدیم است و چندین هزار سال است که در میان خلق است و بیشتر اهل عالم بر طریق تناسخ بوده‌اند و هستند»، «به نظر اهل تناسخ، هر هزار سال، دوری است و در آخر هزار سال، قیامتی»، «اهل تناسخ می‌گویند: نسخ، عبارت از آن است که نفسی، صورتی را رها کند و صورتی دیگر بالای صورت اول بگیرد». ۹. رساله در بیان وجود حقیقی و وجود خیالی: این رساله دارای چهار فصل است و بخشی از مطالب آن چنین است: «اهل وحدت می‌گویند: وجود، بر دو قسم است: وجود حقیقی و وجود خیالی؛ وجود حقیقی، وجود خداوند سبحان است و وجود خیالی، وجود عالم است». ۱۰. سخن اهل وحدت در بیان عالم (تقریر مختصر رساله بیستم): این رساله دارای دو فصل است. ۱۱. رساله در بیان سخن اهل معرفت: این رساله فاقد فصل بندی است و بخشی از مطالب آن چنین است: «اهل معرفت که اهل منزل هشتمند، قومی‌اند که سال‌های بسیار در خدمت مشایخ، ریاضات و مجاهدات کشیده‌اند و علم صورت و علم معنی حاصل کرده‌اند». مقدمه اول نسخه ۴۸۹۹ کتاب خانه نور عثمانیه: این مقدمه، دارای دو فصل در باره «رونده و مقصد» و «منازل روندگان» است. خاتمه کتاب «منازل السائرین:» این خاتمه دارای سه فصل است و در آن، از سالکی که به مقام وحدت رسیده و دوستی سروری و پیشوایی بحث شده است. توجه: مصنف، در پایان برخی از رساله‌ها فصلی را با عنوان «در بیان نصیحت » گشوده و پند و اندرزهایی ارزش مند را در آن ذکر نموده است. / کتاب، توسط محقق فرانسوی، ماریژان موله، تحقیق و تصحیح شده است. در آغاز کتاب، مقدمات پژوهش (شامل «فهرست»، «پیش گفتار هانری کربن»، «مقدمه مترجم (سید ضیاء الدین دهشیری) بر مقدمه فرانسوی کتاب» و «مقدمه ماریژان موله با ترجمه سید ضیاء الدین دهشیری») درج شده است و در پایان آن، «تعلیقات زیادات نسخ»، «حواشی و نسخه بدل‌ها»، «نمایه»، «فهرست آیات »، «فهرست احادیث و اخبار و اقوال عربی عرفاء» و «فهرست تفصیلی» ذکر گردیده است.
آراء محمد رشیدرضا درباره جریان های اسلامی و ادیان دیگر
نویسنده:
زهره زمانی وجدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شرایط نابسامان اجتماعی در دولت از هم پاشیده عثمانی و استعمار دولت‌های اروپایی در قرن نوزدهم، باعث ظهور جریان اصلاح‌طلبی در میان متفکران مسلمان شد. این جریان با جنبش سید جمال الدین اسدآبادی و محمد عبده آغاز شد و از طریق شاگردان ایشان ادامه پیدا کرد. یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین شاگردان عبده، محمد رشیدرضا ( 1935-1865) است که به عنوان نماینده جریان سلفی در دوره معاصر شناخته‌ شده‌است و از جمله آثار برجسته او مجله المنار است. از اینرو در این پژوهش به بررسی تفصیلی آرا رشیدرضا درباره مهترین جریان‌های اسلامی یعنی تصوف و شیعه، و نیز تصویر متفاوت وی نسبت به ملل و نحل نویسان درباره دین یهود و مسیحیت پرداخته می‌شود تا هر چه بیشتر دیدگاه وی در خصوص نحوه بازگشت جامعه به راه هدایت الهی با پیروی از سیره سلف صالح و اصل کتاب و سنت صحیح تبیین شود. در این راه با مراجعه به منابع اصلی و معتبر کوشش شده تا دیدگاه‌ها و راه کارهای اصلاحی وی در خصوص ایجاد وحدت میان فرقه‌های مختلف اسلامی، ایجاد زمینه همزیستی مسالمت‌آمیز با مسیحیان و یهودیان با تکیه بر کتاب مقدس ایشان، بررسی شود. امید است که این تحقیق راهگشای شناخت جریان‌های فکری معاصر جهان اسلام باشد.
ابن تيمية والتصوف
نویسنده:
مصطفى حلمى
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
اسکندریة - مصر: دارالدعوة,
چکیده :
این کتاب از دیدگاه موافق ابن تیمیه در باره نقد تصوف نگارش یافته است.به زعم نویسنده، ابن تیمیه صوفیه اهل سنت را به دو دسته تقسیم میکند: 1- صوفیه اهل علم و ایمان 2- صوفیه فیلسوف ملحد. و براین باور است که ابن تیمیه گروه دوم را به طور کامل نقد و گروه اول را فی الجمله تایید می کند و اقدام به اصلاح انحرافات آنها می نماید.
فلسفات اسلامیه
نویسنده:
محمد‌جواد مغنیه
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: دار ومکتبه الهلال: دار الجواد,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب حاضر حاوی بخشی از آثار نویسنده در حوزه ی موضوعی کلام و فلسفه و عقاید است که در یک مجلد گردآوری شده است.
انسان کامل در عرفان اسلامی
نویسنده:
محمد نصیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناخت انسان و توجه به ابعاد وجودی او، همواره مورد توجه همه ادیان، مذاهب و مکاتب بوده است. از دو موضوع عمده و اصلی عرفان اسلامی، یعنی توحید (وحدت وجود) و موحّد، بسیاری از مباحث مربوط به توحید و شئونات آن نیز در قلمرو شناخت صاحب مقام توحیدی، یعنی موحّد یا انسان کامل است. با آنکه پیشینه مباحث به قرون اولیه اسلامی باز می‏گردد، امّا به طور ویژه، ابن ‏عربی و شاگردان و شارحانش، به این مبحث اهتمام ورزیده‏‌اند. معلّم ملک، کون جامع، جام جهان نما، مرد تمام، حق مخلوق، کلمه فاصله جامعه، روح عالم، خاتم ولایت برخی از تعبیرات از انسان کامل است. جستار پیش رو بر آن است تا با تکیه بر منابع مهم عرفانی در سه مقام، و در هر مقام به نکاتی چند اشاره نماید:1 . نسبت انسان با خداوند متعال؛ نظری کرد که بیند به جهان قامت خویش / خیمه در مزرعه آب و گل آدم زد؛ 2 . جایگاه انسان در نظام هستی و نسبت او با عالم؛ الحذر ای مؤمنان کان در شماست / در شما بس عالم بی‏ انتهاست؛ 3 . رسالت و ولایت انسان؛ نایب‏ حق است و نایب بامنوب / گر دوپنداری قبیح آید نه‏ خوب.
تقلید در مسائل اعتقادی
نویسنده:
محمد حسینی شاهرودی؛ مترجم: ابراهیم بابایی آملی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
قم: آل المرتضی,
چکیده :
کتاب «تقلید در مسائل اعتقادی» تالیف محمد حسینی شاهرودی است. نظر به این که مسائل اعتقادی اموری عقلی هستند، واجب است که مکلف خودش از نظر برهانی به نتیجه برسد و با شناخت تفصیلی برایش اعتقاد حاصل شود نه این که تقلید کند. اگر این سخن درست است آیا شامل همه عقاید است یا مربوط به اصول و اساس عقاید است نه تفصیلاتش؟ در مورد تفصیلات و جزئیاتی که مورد اختلاف است چطور؟ و در تشخیص صحیح و صحیح تر به چه مرجعی می توان رجوع کرد؟ آیا برای استادی که نسبت به مسائل دینی گوناگون (غیر از احکام شرعی) مطلع است، جائز است که افکار و مفاهیم اسلامی را تبیین و ارزیابی کند؟ و در مسائل مختلف صاحب نظر شود؟ و آیا برای ما جایز است که این مسائل را از او بپذیریم؟ یا این که نیازمند فراگیری علوم حوزوی و مراجعه به علما است؟ پاسخ به سوال هایی از این دست و مطالب متنوعی که در باب موضوع اعتقادی مطرح شده است موضوع بحث این کتاب است. در این کتاب مباحثی همچون: قضا و قدر، عصمت انبیا، مراتب عصمت، رجعت، تصوف و دیگر مباحث اعتقادی مورد بررسی قرار گرفته است.
  • تعداد رکورد ها : 104