جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 145
تحلیل دیدگاه های همسان با پدیدارشناسی مولوی و مقایسه آن با آراء هایدگر
نویسنده:
حامد توکلی دارستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله پژوهشِ حاضر، تحلیل و ارزیابیِ دیدگاه‌های «مولوی» از منظرِ رویکردِ «پدیدارشناختی»است. هر چند پدیدارشناسی دارای پیشینه‌هایی است، اما اول بار به وسیله «هوسرل» بود که به عنوانِ یک رویکردِ فلسفیِ «منسجم» و «روش‌مند» عرضه شد. هوسرل شاگردانِ بسیاری داشت که هر یک از آنان، با تأثیرپذیری از وی، سعی داشتند تا دیدگاه‌های استادِ خویش را در جهاتِ گوناگونِ فکری به کار گیرند. برخی راه و روشِ هوسرل را با کمترینِ تغییراتی پیمودند و تماماً به آن وفادار ماندند و برخی دیگر با نقدِ دیدگاه‌های وی، چشم‌اندازی جدید از پدیدارشناسی ارائه دادند. از جمله کسانی که در ضمنِ تعلقِ خاطر به برخی از مبانیِ اساسیِ پدیدارشناسی هوسرل، به نقد و تکمیلِ آن پرداخت، «مارتین هایدگر» بود. از این روی، بسیاریِ از مبادیِ اندیشگانیِ هایدگر، متأثر از رویکردِ پدیدارشناسانه است و هایدگر با مبنا قراردادنِ همین رویکرد است، که به تحلیلِ اصطلاحات و مفاهیمی چون: هستی، وجود، دازاین، زمان و زمانمندی، برون‌خویشی، اگزیستانس و ...، می‌پردازد. پدیدارشناسی به دلیل دارا بودنِ برخی جنبه‌های «عملی» و «استعلایی» و همچنین برخی اصطلاحاتِ فلسفی-عرفانی؛ با برخی از سنت‌های عرفانی، به خصوص عرفانِ شرقی و ایرانی، قابل مقایسه است. اصطلاحاتی چون: فروکاست (تعلیق یا تهذیب)، تفکرِ شهودی، نگاهِ استعلاءجویانه، اعتقاد به دریافت‌های متقن و غیر تقلیدی و...، با نظام و سنتِ عرفانیِ ایرانی-اسلامی اشتراکاتی دارد. «مولوی» نیز از آن جا که در چنین «سنت»، «نظام» و «زمینه‌ای» پرورش یافته، بی‌شک دارای چنین منظرگاه‌هایی است. از این روی این پژوهش بنا دارد تا با توجه به برخی اشتراکاتِ یادشده، به «تحلیل» و «مقایسه» و نه «تطبیق» و «تحمیلِ» دیدگاه‌های «مولوی» و «هایدگر» از این منظر و رویکرد بپردازد. پژوهشِ حاضر در صددِ کشف عوامل و دلایلی است که میانِ برخی متفکرانِ شرق و غرب، اشتراکات و تشابهاتی پدید می‌آورد. پژوهش حاضر، با مبنا قرار دادنِ رویکردِ پدیدارشناسی به مقایسه جهانِ «عرفانیِ» مولوی و جهانِ «فکریِ» هایدگر می‌پردازد و روشن می‌سازد که اشتراکات و تشابهاتی که بعضاً میانِ هایدگر و مولوی وجود دارد به دلیلِ دارا بودنِ برخی عناصر پدیدار شناختی است.
پدیدارشناسی در نظر ادموند هوسرل و نسبت آن با حکمه‌الاشراق سهروردی
نویسنده:
محمدرضا ریخته گران
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نتایج حاصل از تحقیق در تفکر ادموند هوسرل و بررسی چگونگی نسبت آن با آراء سهروردی عبارتند از: -1 در تفکر هوسرل و سهروردی تناظرات و تشابهاتی به چشم می‌خورد. اما این تناظرات و تشابهات ، که صرفا ظاهری و صوری است ، بدان جهت است که هر دو فیلسوف به افلاطون اعتناء جدی دارند. لیکن سهروردی در ذیل شان دیگری از عقل به مداقه و غور در تفکر افلاطون پرداخته است و در این امر به فلسفه ایران باستان - فلسفهء خسروانیان - نیز توجه داشته است . اما تفکر هوسرل در ذیل شان جدید عقل (راتیو) است . او نیز به افلاطون - منتهی به تفسیر ارسطوئی افلاطون توجه دارد و در فلسفهء خود به آراء افلاطون صورت جدیدی مطابق به شان جدید عقل می‌دهد. -2 صنع وجود در نظر هوسرل، صنع آگاهی محض است و بحث هستی‌شناسی (Ontology) در نظر ا و، بحث در متعلقات بیواسطه آگاهی محض است . در حالیکه صنع وجود در نظر سهروردی، صنع ربویی یا دعاء دهر، یا عالم انوار مینوی، یا ملکوت و غیب (باعتبارات و تعابیر مختلف) است که ذوات (ماهیات) بصورت حقایق وجودی و نوری در آن تقرر دارند و نفس ، پس از اعراض از عالم غراسقی و پیمودن سیر استکمالی، متلقی آن حقایق می‌شود. اما در نظر هوسرل، ذوات ، متعلقات التفاتی و بیواسطهء آگاهی محض است و قیامشان به نفس و قوای آن قیام صدوری است و با قطع تعلق نفس و قوای آن وجودی و ماهیتی ندارند. -3 از جهت بحث المعرفه نیز تناظرات و تشابهات بین این دو فیلسوف ، صرفا ظاهری و صوری است . در نظر هر یک از آنها، صورت ذهنیهء حاصل در نفس (صورت معقول)، بنفسه علم نیست . در نظر سهروردی، پس از اینکه آن صورت ذهنیه محاط به احاطهء نوری شهودی نفس شد، علم حاصل می‌شود و در نظر هوسرل نیز تنها پس از اینکه نفس از طریق "کون التفاتی" خود به آن صورت ذهنیه التفات حاصل کرد، خود نفس بدان افادهء معنی و افادهء وجود می‌کند. لهذا، "اصالت ماهیت " سهروردی با "اصالت ذوات و ماهیات " (اسانسیالیزم) جدید تفاوت ذاتی داشته و رجوع هر یک از آنها به اصل و مبداء کاملا متفاوتی است .
نگرش های فلسفی مورخان ادیان : مطالعه موردی جیمز فریزر و میر چا الیاده
نویسنده:
ملیحه صابری نجف ابادی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده در تألیف کتاب های تاریخ ادیان، دیدگاههای مختلف عقیدتی و فلسفی، ارزش‌ها وتصورات قبلی پژوهشگرتاریخ ادیان را در چینش و انتخاب وقایع و تنظیم آن تحت تأثیر قرار می دهد . فرضیات معرفت‌شناسی درباره حقیقت شناخت تحلیل او را از ادیان شکل و جهت می‌دهد؛ زیرا رابطه مورخ با پدیده تاریخی به استنباط معرفت‌شناسانه و هستی‌شناسانه فلسفی مورخ وابسته است، به طوریکه اختلاف بسیاری از آثار مکتوب در تاریخ ادیان به رویکرد درون دینی و بیرون دینی مورخ بستگی دارد. در این مقاله قصد داریم آراء فلسفی دو مورخ بزرگ ایلیاده و فریزر را در توصیف و نگارش ادیان معرفی و ارزیابی نماییم . این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی در پاسخگویی به این پرسشها صورت گرفته است : تفاوت فریزر و ایلیاده در روش شناسی چه بود ؟ با توجه به مقایسه آثار این دو دانشمند ادیان در توصیف وقایع دینی، اختلاف مبانی و رهیافت فلسفی آنها در چیست؟ این یافته های پژوهش حاکی از آن است که دو مورخ بزرگ دین شناس، ایلیاده و فریزر در نگرش فلسفی اختلاف نظر داشته، فریزر با نگاه پوزیتیویستی والیاده با تلفیقی از روش پدیدار شناسانه هوسرلی با نگرش ساخت گرایی و هرمنوتیکی به ضبط احوال و رفتار های دینی بشر در طول تاریخ پرداخته اند . این تفاوت در نگارش دو اثر تاریخی آنها یعنی شاخه زرین و تاریخ ادیان تاثیر اساسی گذاشته است.
صفحات :
از صفحه 143 تا 166
بررسی نظریه‌های تصوری معنا با تأکید بر پدیدارشناسی هوسرل
نویسنده:
مازیار چیت‌ساز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله، بررسی نظریه‌ی تصوری معنا و ترکیب آن با مفاهیم پدیدارشناختی انجام گرفته است. هدف ایجاد یک نظریه‌ی معنای تصوری-پدیدارشناختی بوده است که اساس نظریه‌ی تصوری را داشته و با استفاده از روش‌ها و مفاهیم پدیدارشناختی تکمیل شده باشد. به این منظور ابتدا نظریه‌ی تصوری معنا که مدافع اصلی آن لاک محسوب می‌شود، بررسی و تحلیل گردیده است. معنا/دلالت‌شناسی این نظریه بررسی شده و اشکال‌‌های وارد شده به آن توضیح داده شده است. پس از آن پدیدارشناسی هوسرل، مفاهیم اصلی فلسفه‌ی او و معنا/دلالت‌شناسی نظریه‌ی معنای او تشریح شده است. همچنین اشکال‌های وارد شده به این نظریه‌ی معنا نیز بررسی گردیده است. سپس تشابه‌ها و تفاوت‌های این دو نظریه تشریح شده و توضیح داده شده که معنا/دلالت‌شناسی این نظریه‌ها با هم ناسازگار نیست. آنگاه با استفاده از زبان مدل‌سازی یکپارچه، معنا/دلالت‌شناسی یک نظریه‌ی تصوری-پدیدارشناختی ارائه شده است. گفته خواهد شد که این نظریه‌ی ترکیبی، در عین حالی که اساس هر دو نظریه را حفظ کرده است، می‌تواند به اشکال‌های آنها پاسخ دهد.
جایگاه روش پدیدارشناسی هوسرل نزد گادامر
نویسنده:
اشرف فرهادی‌نیا؛ استاد راهنما: علیرضا آزادی؛ استاد مشاور: محمد اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پایان‌نامه‌ی حاضر کوششی برای ارائه تصویری روشن از جایگاه روش پدیدارشناسی ادموند هوسرل، به عنوان یکی از مهمترین جریان‌های فکری معاصر، در هرمنیوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر است. ابتدا آراء هر کدام از این دو فیلسوف را در دو فصل جداگانه توصیف و تحلیل و سپس در فصل چهارم با هم مقایسه کرده‌ایم. با مقایسه‌ی هرمنیوتیک فلسفی گادامر با پدیدارشناسی هوسرل، فهمیدیم که گادامر خودش را به جنبش پدیدارشناسی متعلق می‌داند، جنبشی که با پژوهش‌های منطقی هوسرل آغاز شده در آثار شلر و اثر اخیر هوسرل در باب زیست‌جهان قوام و بسط یافته و با پدیدارشناسی‌ هایدگر تکمیل یافته است. هرمنیوتیک فلسفی گادامر همانند آثار اولیه هایدگر بعضی از مفاهیم کلیدی همچون حیث التفاتی، زیست‌جهان و افق را از پدیدارشناسی هوسرل می‌پذیرد. بنابراین این اندیشه‌های تأثیرگذار هوسرل بود که گادامر را برای نظریاتش آماده کرد. با وجود این، ما نمی‌توانیم دیدگاه انتقادی گادامر را در مورد بعضی از مفاهیم کلیدی پدیدارشناسی هوسرل، مثل ذهنیت ‌استعلایی، ادراک صرف و غیره نادیده بگیریم. علاوه بر این، بین پدیدارشناسی هوسرل و هرمنیوتیک فلسفی گادامر شباهت‌ها و تفاوت‌هایی وجود دارد که بدان در متن اشاره شده است. به طور خلاصه، از جمله نتایج این پایان‌نامه این است که اگرچه گادامر از اندیشه‌‌ی فلسفی هوسرل تأثیر پذیرفته است، امّا اندیشه‌ی فلسفی او همان اندیشه‌ی فلسفی هوسرل نیست. گادامر بیشتر از اندیشه‌ی هایدگر تأثیر پذیرفته است. در این پایان‌نامه از روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی استفاده شده است.
عقلانية العلمية المعاصرة وانتقاداتها : بول فييرابند نموذجا
نویسنده:
بوصالحيح حمدان؛ تحت إشراف: الزاوي عمر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
پدیدار شناسی دین و الیاده
نویسنده:
مجتبی زروانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
میرسیا الیاده دین پژوهی است که از نقطه نظر روش در معرض انتقاد دیگر دین پژوهان قرار دارد. بعضی به دلیل رویگردانی او از روش تاریخی و کسانی دیگر به دلیل آنکه او را متعهد به روش کلامی می دانند آرای وی را در دین پژوهی فاقد اعتبار دانسته و از نقطه نظر روش، آثار او را غیر انتقادی خوانده اند. بررسی آثار این دانشمند نشان می دهد که او به دلیل نوع دین شناسی خود که به فهم گوهر و ذات دین یا تجربه دینی نظر دارد به رهیافتی توصیفی و تجربی و پدیدار شناسانه متمایل گشته و به طور ضمنی به منتقدان خود پاسخ گفته است. در نظر او دین پاسخ مناسب انسان به مقدس است و این پاسخ در یک فرایند تجربی و در جریان زندگی انسان دین ورز به دست می آید.
صفحات :
از صفحه 29 تا 41
تاریخ و پدیدارشناسی دین
نویسنده:
مجتبی زروانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مسائلی که از آغاز ذهن پدیدارشناسان و مورخان ادیان را به خود خوانده است رابطه میان این دو روش دین شناسی است. این مقاله بر آن است تا مبنائی را که با آن بتوان پدیدارشناسی دین را از تاریخ دین بازشناخت نشان دهد. این دو اصطلاح نزد دین شناسان مختلف معانی متفاوتی دارد. در این بحث تاریخ و پدیدارشناسی دین، هر دو در معنای جزئی ترش به کار می روند. پدیدارشناسی همواره خواهان آن بوده است که خود را متفاوت از تاریخ دین نشان دهد. اگرچه دانشمندان درباره اینکه مرزهای تمایز دقیقاً چه هستند، کاملاً با هم وحدت نظر ندارد، * اما همگی بر این باورند که پدیدارشناسی دین هرچند با دیگر روش های مطالعه ادیان ارتباطی داشته باشد، روشی متمایز و مستقل است.
تمایز میان ذات و واقعیت دین: رفع یک ابهام در روش پدیدارشناسی دین
نویسنده:
محمدرضا قائمی نیک، مجتبی زروانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: حوزه معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه اصفهان,
چکیده :
پدیدارشناسی دین، بالاخص در قرن بیستم، به‌ عنوان روش یا رهیافتی در دین‌پژوهی، همچون یک روش تکمیلی برای تاریخ ادیان به‌کار گرفته شد تا در ورای پدیدارهای متکثر تاریخی ادیان، «ذات»ی واحد را صورت‌بندی و کشف نماید. از سوی دیگر، به اقتضاء پایندی به «مبانی» روشی که عمدتا از پدیدارشناسی ادموند هوسرل متأثر بوده است، «واقعیت» دین را نوعی واقعیت بین‌الاذهانی قلمداد می‌کند که شباهت این واقعیت، با «واقعیت» دین که الاهیات یا کلام سنتی بدان قائل است، صرفا اشتراک لفظ بوده و لذا تمایز ماهوی دارند. در این مقاله با بررسی پدیدارشناسی هوسرل و بیان تمایزات و تشابهات آن با پدیدارشناسی دین، کوشیده‌ایم تا اولا تمایز میان «ذات» و «واقعیت» دین در پدیدارشناسی دین و ثانیا تمایز «واقعیت» دین در پدیدارشناسی و «واقعیت» دین در الاهیات سنتی را تبیین نماییم. در بخش نتیجه‌گیری به این نکته اشاره شده است که عدم توجه به این تمایز مهم، سبب ناکامی در پژوهش‌های دینی، از جمله پژوهش‌های پدیدارشناختی خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 51 تا 70
پدیدارشناسی اخلاق از دیدگاه موریس ماندلباوم
نویسنده:
مریم خدادادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله به بررسی پدیدارشناسانه تجربه اخلاقی از دیدگاه موریس ماندلباوم می‌پردازیم. ماندلباوم پدیدارشناسی اخلاق را با توصیف و تحلیل شهودها یا تجارب اخلاقی آغاز می‌کند؛ او تجربه‌های اخلاقی را عمدتاً از سنخ حکم می‌داند و احکام اخلاقی را به سه دسته احکام مستقیم، دور و ناظر به ارزش اخلاقی تقسیم می‌کند؛ احکام اخلاقی مستقیم از مواجهه مستقیم و بی‌واسطه عامل با موقعیت صادر می‌شوند اما در احکام اخلاقی دور و احکام ناظر به ارزش اخلاقی، عامل به نحو بالفعل با موقعیت اخلاقی درگیر نیست، بلکه ناظر درگیری عامل دیگری با موقعیت است؛ با این تفاوت که احکام اخلاقی دور درباره درستی و نادرستی عمل و احکام ناظر به ارزش اخلاقی، درباره یک ویژگی یا کل شخصیت عامل صادر می‌شوند. ماندلباوم پس از دسته‌بندی شهودهای اخلاقی در قالب این سه نوع حکم، به تحلیل مولفه‌های آنها همچون احساس فرمان یا الزام، مبدأ فرمان و مقصد آن می‌پردازد. به نظر او، احساس فرمان مولفه ذاتی انواع تجربه‌های اخلاقی است که ریشه در درک ما از تناسب عمل با موقعیت عامل دارد. موقعیت قلمرو گسترده‌ای است که شرایط ابتدایی عمل، گذشته عامل، مهارت‌های عامل و ... را دربرمی‌گیرد. به این ترتیب، ماندلباوم توصیفی پدیدارشناسانه از انواع تجربه‌های اخلاقی در چارچوب درک تناسب میان عمل و موقعیت به دست می‌دهد و این توصیف را در هر یک از سه نوع حکم اخلاقی یادشده به‌طور جداگانه و به تفصیل بیان می‌کند. توصیف پدیدارشناسانه ماندلباوم از تجربه‌های اخلاقی لوازم مهمی برای نظریه‌های اخلاق هنجاری در پی دارد و نشان می‌دهد که دیدگاه‌های غایت‌انگارانه مانند سودگرایی و دیدگاه‌های وظیفه‌گرایانه تنها به یکی از مولفه‌های تجربه اخلاقی نظر دارند و سایر مولفه‌ها را نادیده می‌گیرند، ازاین‌رو نمی‌توانند توصیف جامع و کاملی از چنین تجاربی ارائه کنند.
  • تعداد رکورد ها : 145