جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 25
مبانی معرفت شناسی حکمت اشراق سهروردی
نویسنده:
سیماسادات نوربخش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی نظام معرفت شناسی شهاب الدین سهروردی (549-587ق) به عنوان موسس دومین حوزه اندیشه فلسفی در تاریخ فلسفه اسلامی، اهمیت ویژه ای دارد. معرفت شناسی او با بررسی تعارض های منطقی در نظام فلسفی مشاء صورت می گیرد. نظریه سهروردی در باب علم شامل دو جزء است: نخست، جزء سنت زدایی است که سهروردی در آن، به نظریه های مختلف علم، مخصوصا علم به واسطه تعریف، ادراک حسی، مفاهیم اولی یا مقدم بر تجربه انتقاد می کند. او ابتدا ساختار «تعریف» ارسطویی را نقد کرده که این نقد، نخستین تلاش مهم برای نشان دادن تعارض ساختار ارسطویی و گام نخست در تدوین حکمت اشراق است. سهروردی محدودیت ها و نارسایی تعریف را در رسیدن به یقین نشان داده است. به نظر او نظریه های مطرح شده درباره علم، اگر چه ما را به جنبه ای از حقیقت رهنمون کرده و کاملا نامعتبر نیستند، اما هیچ یک منتهی به یقین نشده و از امکان وقوع علم سخن نگفته اند. سهروردی نه تنها می کوشد ضابطه صوری متفاوت حاکم بر تعریف را نسبت به مشائیان ابداع کند، بلکه تلقی او از تعریف، جزء اساسی نظریه اشراقی وی از ساختار عقلانی علم است. این اختلاف اساسی مبین دیدگاه کاملا متفاوت اصول منطقی و معرفت شناسانه در فلسفه است که بر اساس آن جزء دوم نظریه سهروردی شکل می گیرد، به طوری که در حکمت اشراق، برتری از آن شهود و بر مبنای نظریه مشاهده - اشراق است. و بر اساس«علم حضوری» تدوین می‌شود.
صفحات :
از صفحه 31 تا 47
نظریه مثل افلاطونی و سیر آن در فلسفه اسلامی
نویسنده:
حسین صابری ورزنه
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
در این نوشتار به بررسی سیر نظریه مثل افلاطونی در آرای اندیشمندان اسلامی پرداخته شده است. نظریه مثل افلاطونی، از وجوه مختلف هستی‌شناسانه، معرفت‌شناسانه، علم‌النفسی، اخلاقی، زیبایی‌شناسانه و خداشناسانه اهمیت فراوانی دارد. از زمان افلاطون تا کنون، هم در میان فلاسفه اسلامی و هم در میان فلاسفه غربی، مسأله مثل افلاطونی، مورد بحث، تأیید و انتقاد فراوان واقع شده است. بررسی محتوایی ـ تاریخی دیدگاه‌های اندیشمندان اسلامی از جمله فارابی، ابن‌سینا، شیخ اشراق، محقق دوانی، میرداماد و ملاصدرا نشان می‌دهد که اولاً نظریه مثل افلاطونی نزد اندیشمندان مسلمان هم دچار جرح و تعدیل‌های بسیار و به برخی وجوه، پذیرفته شده و جنبه‌های اخلاقی و زیبایی‌شناسانه آن مورد نظر قرار نگرفته است؛ ثانیاً ادله آن‌ها در رد یا اثبات نظریه مثل ناتمام است؛ و ثالثاً فیلسوفان اشراقی (به معنای عام) و عرفان‌گرا رغبت بیش‌تری به پذیرش آن نشان داده‌اند.
صفحات :
از صفحه 97 تا 123
مثال و خیال؛ جایگاه عوالم واسط در هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی عرفانی و هنر
نویسنده:
رضا الهی منش، محمد رودگر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
نظریه عالم مثال نظریه‌ای هستی‌شناختی است که عمدتا در فلسفه، کلام، و به‌ویژه عرفان کارایی دارد. عالم خیال نیز عالمی است که انسان در ارتباط با عالم مثال به آن دست می‌یابد. امروزه کارایی‌های جدیدی برای این عوالم در فلسفه دین، روان‌شناسی، فلسفه ذهن، هنر، و ادبیات نیز تعریف شده که اهمیت بسیاری است. نوع نگرش فرهنگ غرب به عوالم ماورا، از جمله مثال و خیال، دچار آفاتی است که اگر بدان توجه نکنیم، می‌تواند ما را به‌رغم برخورداری از تراث عظیم علمی و معنوی در این زمینه، به همان معضلاتی دچار کند که امروزه در غرب به آن مبتلا هستند. تعریفی که آنان از این عوالم و کارکردهایشان ارائه داده‌اند، به قیمت نادیده‌گرفتن و زیر سؤال بردن بسیاری از آموزه‌‌های دینی، مثل توحید و معاد تمام شده است. از این‌رو، ما در این نوشتار درصدد بیان جایگاه اصلی این عوالم در عرفان اسلامی، با توجه ویژه به آرای سهروردی، ابن عربی، و ملاصدرا برآمده‌ایم، همچنین مقاله حاضر به یکی از کارایی‌های جدید این بحث در دنیای معاصر، یعنی در هنر، اشاراتی می‌کند، و ثمره نگرش عرفانی ـ اسلامی به این نظریه را با نگرش غربی مقایسه کرده است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 28
تحلیل روش شیخ اشراق در مساله «تبیین»
نویسنده:
سیدعباس ذهبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مهم ترین ارکان نظام های فلسفی، قدرت تبیین گری آن هاست. به گونه ای که این ویژگی می تواند سبب تمایز مکاتب فکری و نظامهای فلسفی از یکدیگر باشد. شیخ اشراق به عنوان یک فیلسوف، آگاهانه درصدد ارایه تبیین های علی بوده و با بهره برداری از منابع مختلف، تبیین های متنوعی را در آثارش به نمایش گزارده است. در نگاه روش شناختی به منظومه فکری او پنج دسته تبیین را می توان مشاهده کرد: تبیین های هستی شناختی، تبیین های معرفت شناختی، تبیین های علمی - تجربی، تبیین های کشفی - شهودی و تبیین های قرآنی - کلامی. با توجه به محوریت نور و نوع هستی شناسی تشکیکی شیخ اشراق، تبیین های او نیز یکسان نیست؛ برخی از آنها مراتب طولی، برخی دیگر تبیین های عرضی اند که خود به مجامع و غیرمجامع قابل تقسیم اند. در واقع، الگوی شیخ اشراق در روش شناسی تبیین یک الگوی میان رشته ای است که هم او را از دام مغالطه تحویلی نگری نجات می دهد و هم او را از تناقض گویی مبرا می کند و هم به تبیین های او خاصیت کارآمدی بیشتری می بخشد.
صفحات :
از صفحه 83 تا 117
آموزه هماهنگی با نظام کیهانی در فلسفه اشراق سهروردی
نویسنده:
بهروز دیلم صالحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم : دانشگاه قم,
چکیده :
یکی از مهم‌ترین جریان‌های فکری در ایران اسلامی، جریان «حکمت اشراق» است. بنیان‌گذار این مشرب فکری، «شهاب الدین سهروردی» است که پیوندی بین اندیشه ایران باستان و اندیشه اسلامی ایجاد کرده است. سهروردی هماهنگی و سازگاری انسان و جامعه را با نظام کیهانی لازم می‌داند، چرا که معتقد است در پرتو آموزه هماهنگی با نظام کیهانی، وجود آدمی مشرقی و نورانی می‌شود. سهروردی همانند ایرانیان باستان، وجود را به عنوان «نور» تعبیر می‌کند. مفهوم نور از یک سو، با مفهوم «خره» و از سوی دیگر، با آیات سوره نور در قرآن کریم پیوند پیدا می‌کند. وی «خره» را نوری می‌داند که نفس و بدن به آن روشن می‌شوند. او در کتاب هیاکل النور، از آرمان رهایی نور اسیر شده در جسم سخن می‌گوید. هم‌چنین «عشق» را به مثابه اساس نظام کیهانی می‌داند که در تمام پدیده‌های جهان هستی جاری و ساری است. «هانری کربن»، حکمت اشراق را گذار از «حماسه پهلوانی» ایران باستان به «حماسه عرفانی» ایران در دوره اسلامی می‌داند.
صفحات :
از صفحه 116 تا 128
بررسی نقش معرفت شناسی عقل فعال در حکمت متعالیه
نویسنده:
محسن کدیور، مریم سالم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
صدرالمتألهین در پی اثبات مسأله اتحاد عقل، عاقل و معقول و با توجه به مبانی خاص معرفت‌شناسانه خود از قبیل مساوقت علم و وجود، تجرد صورت علمی محسوس، متخیل و معقول، حرکت جوهری و استکمالی نفس در حین ادراک مدرکات محسوس، متخیل و معقول و ...، معتقد است نفس در هنگام ادراک صور کلی و معقول و به عبارت دیگر در مرتبه تعقل، با عقل فعال متحد می‌شود. صدرالمتألهین به اثبات این مدعای خویش و توضیح و تبیین اصطلاحات عقل فعال، اتحاد، چگونگی برقراری ارتباط و اتحاد نفس با عقل فعال و... می‌پردازد که در این مقاله به آنها اشاره می‌شود.
صفحات :
از صفحه 125 تا 143
مقایسه ای تحلیلی- انتقادی بین مشکاة الانوار و حکمةالاشراق
نویسنده:
مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
چکیده :
در این مقاله، ضمن مقایسه نورستان شیخ شهاب الدین سهروردی و بستان نور امام محمد غزالی، نشان می‌دهیم که راه سهروردی در حکمة‌الاشراق از راه غزالی در مشکاة‌الانوار، کاملا جداست. در این مقاله، برخلاف آرایی مبنی بر تأثیرپذیری سهروردی از غزالی در باب علم‌الانوار، این دیدگاه ساخته و پرداخته شده که نورشناسی سهروردی در حکمة‌الاشراق، دارای ویژگی‌ها و قلمروهایی است که نورشناسی غزالی در مشکاة‌الانوار، فاقد آنهاست. خلاصه، نور سهروردی نسبت به نور غزالی، نوری است از لونی دیگر.
صفحات :
از صفحه 216 تا 228
نسبت «ارواح مهیمین» با «قلم اعلی» در عرفان ابن عربی و حکمت متعالیه
نویسنده:
مهدی زمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«مهیمین» عنوانی است که در مکتب ابن عربی و حکمت متعالیه در مورد ارواح یا فرشتگانی به کار رفته که از شدت عشق به خداوند در جلال الهی متحیر و به تسبیح او مشغولند و از خود و آفرینش جهان و انسان بی خبرند و بنابراین روح محض اند و تنها از روی توسع به آنان ملائکه گفته می شود.بدین سان آنان به سجده در برابر آدم مکلف نبوده اند و به همین دلیل گفته شده که مراد از «عالین» درآیه «قال یا ابلیس ما منعک ان تسجد لما خلقت بیدی استکبرت ام کنت من العالین» (ص:37) همین ارواح هستند. البته گاهی به این ارواح، «کروبیون» نیز گفته شده و بعضی از اندیشمندان حکمت متعالیه آن ها را با «انوارقاهره» درحکمت اشراق تطبیق نموده اند. این ارواح در اثر «تجلی بنفسه لنفسه» حق تعالی و از مرتبه «عماء» و به مدد «نفس رحمانی» مورد «آفرینش»، یا به تعبیر دقیقتر «ابداع» قرار گرفته اند. از میان طبقات عارفان، «افراد» را می توان مظاهر آنان ارواح دانست. این ارواح از جهتی برتر از قلم اعلی یا عقل اول قرار دارند اما از جهتی دیگر با آن هم رتبه هستند.هم چنین از دیدگاه برخی اندیشمندان مثل ملاصدرا این ارواح برتر از اهل جبروت هستند اما از دیدگاه قیصری بخشی از عالم جبروت به شمار می آیند.
صفحات :
از صفحه 243 تا 259
بررسی تطبیقی احکام نور و وجود در حکمت اشراق و حکمت
نویسنده:
جمیله فاطمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله ضمن مقایسه دو اصطلاح نور و وجود در فلسفه اشراق به مسایل ذیل پرداخته شده است: 1- مساوقت یا عدم مساوقت نور و وجود در فلسفه اشراق 2- تبیین استدلالهای سهروردی درباره بساطت نور و غنای آن از تعریف و بیان تحلیل ملاصدرا در باب استدلالهای شیخ اشراق. 3- بیان توجیه سهروردی در باب تشکیک انوار و تحلیل تناقض بین اعتبارات وجود و تشکیک انوار. 4- ارائه دو نوع تقسیم بندی انوار در مکتب اشراق و بیان اشکالات این دو نوع تقسیم بندی از دیدگاه ملاصدرا. 5- تقابل نور و ظلمت در حکمت الاشراق. 6- نحوه ادراک حقیقت نور.
صفحات :
از صفحه 69 تا 78
جایگاه مثل در نظام حکمت صدرایی
نویسنده:
محمود صیدی، محمد بنیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
در میان حکمای اسلامی، صدرالمتألهین بیش‌ترین مباحث را درباره‌ی ارباب انواع و نظریه‌ی مثل مطرح کرده است؛ به‌گونه‌ای که بحث کامل و همه‌جانبه‌ی این نظریه، قبل از او بى‏سابقه است. مباحث حکمت متعالیه درباره‌ی نظریه‌ی مثل به سه بخش تقسیم می‌شود: ۱. پاسخ‌گویی به تأویلات و اشکالات فیلسوفان دیگر؛ ۲. اقامه‌ی براهین پنج‌گانه در اثبات ارباب انواع؛ ۳. جایگاه این نظریه در حکمت متعالیه. از جمله‌ی این سه، می‌توان به وجود ذهنى، سایه بودن عالم ماده در قیاس با ارباب انواع، از صقع ربوبى بودن مُثل، اتحاد عاقل و معقول و اتحاد نفس با رب‌النوع، کلی بودن مثل، صورت نوعیه، غایت افراد مادی بودن مثل و... اشاره کرد.
صفحات :
از صفحه 127 تا 146
  • تعداد رکورد ها : 25