جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1494
تاثیر روایات اهل بیت[ بر آراء تفسیری علامه طباطبایی(ره) در آیات اعتقادی
نویسنده:
نویسنده:جلیل یکتاولد؛ استاد راهنما:علیرضا عبدالرحیمی؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بنابر حدیث ثقلین روایات اهل بیت در کنار کتاب خداوند اهمیت فراوانی دارند از این رو تکیه برآنان در تفسیر آیات قرآن کریم امری منطقی است اما گروهی از تفاسیر با استفاده از آیات قرآن کریم به این مهم همت گماشته و از طریق خود آیات قرآن کریم به تفسیر آیات دیگر می‏پردازند که این به تقسیر قرآن به قرآن شهرت یافته است، تفسیر المیزان نوشته علامه طباطبایی از نمونه‏های این تفاسیر می‏باشد، اما این مفسر بزرگ در انتهای بحث‎های خود بحث روایتی را عنوان می‏کند و از این طریق به تفسیر آیات می‏پردازد. این نوشتار که به روش توصیفی و تحلیلی به نگارش درآمده است، درپی یافتن تاثیر روایات اهل بیت بر آراء تفسیری علامه طباطبایی در آیات اعتقادی می‏باشد، نتایج بدست امده نشان می‏دهد که علامه طباطبایی به صورت پنهان تحت تاثیر روایات اهل بیت قرار گرفته است و آرای تفسیری ایشان همان قول اهل بیت می‏باشد، همچنین می‏توان گفت چون تفسیر علامه براساس عقل بنیان نهاده شده است با رهنمودهای عقلی ائمه در مسیر یکسان و معینی هستند که این نشان از پیوستگی علامه به اهل بیت می‏باشد.
تبیین اخلاق حرفهای تدریس: تأملی بر دیدگاههای دیوید کار و علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
نویسنده:سمانه امینی مشهدی؛ استاد راهنما:ابوالفضل غفاری؛ استاد مشاور :بختیار شعبانی ورکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
حرفه تدریس در برگیرنده مسائل پیچیده و غامضی است که با امور اخلاقی فراوانی عجین گردیده است. در راستای تعالی اخلاق حرفه‌ای معلمان، پژوهشگر، درصدد است تا در این رساله ابتدا تأکیدی بر اولویت و اهمیت بُعد اخلاقی در کنار بُعد فنی تدریس داشته باشد؛ چراکه در کاربرد عملی دانش ترجیحاً علمی و فنی، رفتارهای عقلانی وجود دارند و این نوع دانش، نمی‌تواند برای حل مشکلات تدریس کافی باشد. هم‌چنین، به ‌دلیل اهمیت بررسی دیدگاه فیلسوفانی از غرب و شرق، به‌منظور یافتن و تحلیل وجوه اشتراک و افتراق آنان در قلمرو مهمی چون اخلاق تدریس و نظریه‌پردازی درباره تعالی اخلاق حرفه‌ای معلمان در نظام آموزش‌وپرورش ایران، پژوهشگر در این رساله تمرکز خود را بر جستجوی نگاه دو فیلسوف معاصر در اخلاق و استنتاج دلالت‌های نظریه‌های آن‌ها بر چگونگی تصمیمات و قضاوت‌های اخلاقی در تدریس قرار داده است. ضمن آن‌که میدان دادن به عقل عملی و ثبات گزاره‌های اخلاقی به‌عنوان نقطه‌ای مشترک در مواضع کار و علامه طباطبایی لحاظ شده است؛ بررسی ظرفیت عقل عملی (فرونسیس) از منظر کار؛ اعتباریات و ایمان ارادی از منظر علامه طباطبایی و دلالت‌های آن‌ها در موقعیت‌ها و دوراهه‌های اخلاقی تدریس، از اهداف مهم این رساله است. به این منظور، ابتدا ظرفیت عقل عملی(فرونسیس) در اخلاق تدریس بر اساس دیدگاه‌های کار بررسی‌شده است و سپس با الهام از دیدگاه‌های وی در این زمینه، از مواضع علامه طباطبایی دربارۀ اراده ایمانی، دلالت‌هایی برای قضاوت‌های اخلاقی اثربخش در فرایند تدریس استنتاج منطقی می‌شود. به‌زعم کار، فرونسیس ارسطویی، نظم‌دهنده و کنترل‌کننده احساسات، تمایلات، خواسته‌ها در شرایط و موقعیت‌های تدریس است که با پیشرفت مَنِش معلمان نیز سروکار دارد. از مواضع علامه طباطبایی نیز می‌توان استنباط نمود که در قضاوت‌های حرفه‌ای تدریس، علاوه بر عقل عملی به‌عنوان بُعدی ادراکی، ایمان، اراده و عمل نیز دارای اهمیت است. براین اساس، هرقدر ایمان در مراحل قلب، زبان، فکر و عمل، با وساطت اراده تقویت شود، اعتبارسازی اخلاق حرفه‌ای معلمان مؤمن صالح در مواجهه با موقعیت‌ها و دوراهه‌های اخلاقی تدریس نیز تقویت می‌شود.
معیارسنجی خانواده مطلوب مبتنی بر انسان شناسی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان
نویسنده:
نویسنده:حاتمه عزیزی؛ استاد راهنما:محمد اسماعیل قاسمی طوسی؛ استاد مشاور :مهران رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
خانواده به عنوان نخستین و مهم‌ترین نهاد اجتماعی، بنیاد سعادت و شقاوت انسان است. این نهاد حداقل از دو رکن زن و مرد تشکیل می‌گردد که در رابطه و تعامل با یکدیگراند و بر مبنای همین رابطه می‌طلبد که اعضای خانواده نسبت به وظایف یکدیگر شناخت یافته، خود را ملزم به انجام آن نموده و برای دوام بنیان خانواده به دنبال راه هایی باشند ، این مهم جزء در سایه شناخت اصول انسان شناسی که در متن دین اسلام نگاشته شده است،محقق نمی‌شود که رعایت این اصول در سعادت تک تک اعضای آن موثر است. پژوهش حاضر، در پی پاسخ به این سوال است که معیارهای خانواده مطلوب مبتنی بر انسان شناسی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان چیست؟ این تحقیق به روش توصیفی- تبیینی انجام شده است؛ از این رو با جستجو در کتابخانه‌ها و مطالعه و بررسی متون دینی و پژوهش‌های همسو و... این نتیجه حاصل شد که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان اصول انسان شناسی مانند: حیات اجتماعی، نیاز به شریعت الهی، ریشه شناسی ازدواج، مبانی تربیتی را بر شمرده است. و از دل اصول مذکور معیارهایی برای خانواده مطلوب کشف شده است: بر اساس فطرت انسانی و نیاز انسان به شریعت الهی، اعضای خانواده نیز برای رسیدن به هدف و کمال نهایی باید زندگی خویش را بر مدار ایمان به خدا و تقوای الهی بنیان نهاده و با توجه به کرامت ذاتی موجود در هر انسانی هر یک از اعضاء باید برای هم ارزش و احترام قائل شوند تا در بینشان محبت برقرار باشد. از طرفی برخورداری از قدرت آزادی و استقلال انسان می‌طلبد که هر یک از اعضای این کانون در قبال هم متعهد باشند و بر اساس وظایفی که دارند عامل به مسئولیت‌های خویش باشند. همچنین طبق بررسی‌های صورت گرفته در راستای موضوع در صورت نقض اصول انسان‌شناسی و تکیه نکردن به آن، آسیب‌هایی نظیر: خیانت، مسئولیت‌ گریزی، غیرت ورزی نابجا، تنوع طلبی، آزار دادن، سوءظن و غیره کانون خانواده را تهدید می‌کند که در نهایت سبب فروپاشی آن می‌گردد.
بررسی آثار و لوازم ایمان از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی
نویسنده:
نویسنده:سیده‌محدثه مصباحی؛ استاد راهنما:مرضیه صادقی رشتی؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
از مهم‌ترین مسائل چالش برانگیز فلسفه و کلام، گوهر ایمان است که به عنوان نخستین ارزش از زمان پیدایش تفکر و ادیان توحیدی، بشر به آن فراخوانده شده است؛ زیرا از دیرینه‌ترین دغدغه‌های انسان، گرایش درونی به سوی یافتن حقیقت و جاودانگی بوده است که تنها پاسخ به آن‌ها ایمان‌آوری معرفی شده است. اهمیت موضوع از آن جهت است که این امر وجودی سبب تحولات درونی و بیرونی بسیاری می‌شود و افزون بر جنبه نظری، جنبه عملی فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بنابراین منجر به کمال و سعادت حقیقی انسان می‌شود. در این زمینه قرآن به عنوان خاستگاه اصلی مباحث ایمان، کارکردها و زمینه‌های تحقق آن معرفی شده است. از این رو بحث از آثار و لوازم ایمان از منظر دو فیلسوف حکمت صدرایی که بهره‌مند از سرچشمه قرآن بوده‌اند، مفید خواهد بود. نگارنده در این نوشتار کوشش نموده است که با روش توصیفی-تحلیلی و گردآوری منابع کتابخانه‌ای این موضوع را در نظام فکری علامه طباطبایی و امام خمینی بررسی نماید و به سؤالاتی چون تبیین ماهیت ایمان و ویژگی‌های آن، چگونگی حصول ایمان بر قلب مؤمن و شرایط تحقق آن، همچنین تأثیراتی که ایمان بر زندگانی دنیوی و اخروی شخص دارد، پاسخ دهد. از دستاوردهای این پژوهش چنین است که ایمان علاوه بر فواید فردی مانند: آرامش روانی، محبت، توکل، در عرصه اجتماعی نیز نقش کنترل‌کننده اعمال و رفتار جامعه دارد، همان‌گونه که علامه معتقد است در منطق قرآن دستورالعمل-های دین، یک روش زندگی اجتماعی است و نتایجی همچون عدالت، مسئولیت پذیری و وحدت را به ثمر می‌نشاند. به علاوه آنچه که طی تحقیق به دست آمد، آن است که علامه ضروری‌ترین لازمه ایمان را عمل دانسته، درحالی که امام به شیوه ملاصدرا بیشتر به عنصر علم و معرفت توجه نموده است. قابل برداشت بود که علامه بیشتر گرایش عقلانی و امام، رویکرد عرفانی‌‌- اخلاقی داشته‌است.
بررسی تطبیقی تفسیر سوره نور ازمنظر سیدقطب وعلامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:علی میرزایی؛ استاد راهنما:زهرا کاشانیها؛ استاد مشاور :حسین صفره
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
دو تفسیر المیزان و فی ظلال از تفاسیر مشهوری هستند که نویسندگان آنها با استفاده از روش خاص خود به بررسی و تبیین آیات و سوره های قرآن کریم پرداخته اند. این پژوهش به بررسی تطبیقی تفسیر سوره نور در این دو تفسیر مشهور و تبیین روش و دیدگاه این دو مفسّرعالم و دانشمند میپردازد. با توجـه به اینکه روش تطبیقی یکی از روشهای معمول در دستیابی به تفسیر درست قـرآن کریم است و تاکنـون نوشته های متعددی با رویکرد تطبیقی سعی بر رسیدن به تفسیر صحیح از آیات قـرآن داشته اند و از آنجایی که چنین روشی در مورد سوره نور تاکنون به کار گرفته نشده است، نگارنده بر آن شده است تا به تطبیق دو تفسیر از هر دو فرقه تشیّع و تسنّن در مورد سوره نور بپردازد. هدف از این انتخاب نزدیک شدن به تفسیر درست از آیات سوره نور و دستیابی به شاخصهای تفسیری هر یک از تفاسیر المیزان و فی ظلال است و روش به اینصورت است که علوم قرآنی و مفاهیم قرآنی در دو تفسیر به تفکیک از هم تطبیق داده شده اند. هدف از این تحقیق شناخت روش تفسیری و دیدگاه این دو مفسر بزرگ و نامی در تفسیر سوره نور است تا بر معرفت قرآنی نگارنده و دیگر محقیق افزوده گردد. این تحقیق بنیادی بوده و به روش اسنادی (کتابخانه ای، استفاده از نرم افزارها و سایتها) جمع آوری شده است و در چهار فصل به بررسی روش تفسیری، محتوای سوره و مباحث لغوی سوره و نکات اشتراک و اختلاف نظرات دو مفسر میپردازد.
مقایسه دیدگاه ایزوتسو و علامه طباطبایی در باب مفاهیم بنیادی اخلاق اسلامی
نویسنده:
نویسنده:افراسیاب صالحی شهرودی؛ استاد راهنما:سید حمیدرضا میرعظیمی؛ استاد مشاور :محمود واعظی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
قرآن مجید از الفاظ بشری برای بیان رازآلودترین حقایق هستی بهره برده است، در این رساله تلاش شده یافته‌های توشیهیکو ایزوتسو که از شیوه‌های معناشناسانه برای فهم مفاهیم اخلاقی این کتاب بهره برده است را، با یافته‌های علامه طباطبایی در همین موضوع که از روشهای سنتی در تفسیر بهره می برده، مقایسه کنیم تا زوایای تاریک و روشن این تلاش‌ها آشکارتر گردد و برای انجام این مهم مفاهیم «عدل و ظلم» و همچنین «ایمان و کفر» را برگزیده‌ایم. مفاهیم متناسب با متنی که در آن قرار می گیرد بخشی از ظرفیتهای معنایی خود را نمایان می سازند و همواره یک معنای محوری مثل نخ تسبیح همه نسبتهای معنایی واژه را به یکدیگر متصل می کند علامه معتقد بود آن معنای محوری غرضی است واضع اولیه از جعل واژه در نظر داشت. اما ایزوتسو معتقد بود معنای کلمات با تغییر جهانبینی قوم آنچنان تغییر می کنند که گویی واژه جدیدی متولد شده است و معناشناس باید نسبتهای معنایی واژه را در جملات مختلف بررسی کند تا به معنای جدید واژه که محور اتصال نسبتهای معنایی آن را در آیات مختلف برسد، او در واقع نقش محوری را که علامه به غرض واضع از جعل واژه داده بود، به یکی از معانی متعدد واژه که در طول زمان ایجاد شد داد، و موجب عدم توجه به معانی واژه در سیاقهای گوناگون و در نظر نگرفتن دلالتهای عرضی، طولی و مصداقی در معناشناسی شد، این مسئله در معناشناسی واژه کفر در مطالب ایزوتسو به خوبی نمایان است. از نظر علامه محور معنایی ایمان امنیت دادن است کانه شخص با ایمان، به اعتقادات خود در مورد کسى که به‌درستی و پاکى وى اعتقاد پیدا کرده، امنیت مى‏دهد و هرگز در اعتقاد خودش دچار شک و تردید نمى‏شود. علامه بر اساس این محور معنایی، نسبتهای معنایی ایمان با سایر مفاهیم را بیان کرد و همچنین در مورد آثار، لوازم و ابعاد ایمان بحث کرده است، اما پاسخ این سوال که کفر به معنای ستر چگونه مفهوم مخالف ایمان به معنای امنیت دادن می باشد؟ باقی مانده است. نقطه قوت ایزوتسو روش او و حجم وسیعی از مقایسه های هدفمند برای یافتن معنا بود و توانست بسیاری از ارتباطات معناییِ مفاهیم را که در یک شبکه معنایی ابعاد همدیگر را توضیح می دهند، روشن کند. علامه برای رسیدن معنای محوری واژگان به آنچه در کتاب های لغت آمده بود اعتماد کرد و این نکته در مورد برخی واژگان مثل عدل موجب دور شدن از معنای واقعی مفاهیم گردید. علاوه بر آن ایشان از ظرفیت مبنای مورد نظر خود در معناشناسی واژگان در برخی مفاهیم مثل ظلم بهره لازم را نبرده و ارتباط این مفهوم را با مفاهیمی از قبیل کفر و شرک و افترا و...تبیین نکرده است.
نظر خواجه نصیر الدین طوسی درباره حسن و قبح ذاتی عقلی و نقد آن بر اساس مبانی علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:عطیه نایب آقایی؛ استاد راهنما:رضا اکبریان؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
حسن و قبح یا خوبی و بدی اخلاقی که به کارهای اختیاری آدمی تعلق می‌گیرد و منشأ صدور امر و نهی اخلاقی شناخته می‌شود، از دیرباز مورد بحث بوده و فلاسفه اخلاق، بویژه درباره چگونگی و منشأ آن گفتگو کرده و نظریاتی را ابراز داشته‌اند. چنانچه فلاسفه ای همچون خواجه نصیرالدین طوسی و علامه طباطبائی نیز در این خصوص نظریاتی را ابراز داشته‌اند که از جهاتی بدیع است. آنچه در پژوهش حاضر بدان پرداخته شد، پیرامون نظریه علامه طباطبائی شامل دو بخش اصلی واقعیت حسن و قبح و منشأ آن بود. در قسمت نخست، از نظر علامه از نوع اعتبارات ذهنی، و در قسمت دوم متکی به اعتبار دیگری به عنوان اعتبار وجوب یا ضرورت بود که خود سه شعبه داشت، ضرورت اکتساب، ضرورت اجتناب و لاضرورت. همچنین در همین راستا با توجه موضوع پژوهش به تحلیل و بررسی تفاوت نظر خواجه با فیلسوفان گذشته و علامه طباطبایی در خصوص حسن و قبح ذاتی عقلی پرداخته است. همچنین به برآیند نظر ایشان با خواجه نصیرالدین طوسی پرداخته شده است.
بررسی تأثیر پیشفرض های کلامی در تفسیر آیات جبر و اختیار در آراء علامه طباطبایی و فخر رازی
نویسنده:
نویسنده:هادی شفیعی ناطق؛ استاد راهنما:علی نصیری؛ استاد مشاور :محمدرضا امامی‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در احادیث نبوی اهل سنت و تشیع، تفسیر قرآن کریم بر اساس نظرات مفسر، تحت عنوان تفسیر به رأی به‌شدت نهی شده است، یکی از مصادیق تفسیر به رأی دخالت دادن مبانی و اصول دیدگاه‌های کلامی است. فخر رازی کوشیده است راهی بین جبر و اختیار پیدا کند، وی با فزودن اصول دیگری به اصول اشاعره همچون توقف فعل بر داعی، کوشیده است مشکل را حل نماید و اشکالاتی که اشاعره در آن گرفتار بوده‌اند را رفع نماید. این اصول وی در تفسیر آیاتی که به آیات جبر و اختیار شهرت دارد، به‌عنوان اصول نظری او مؤثر واقع‌شده، به‌گونه‌ای که گاه در ضمن تبیین آیات، به این اصول استناد می‌نماید. تأثیر این اصول تا حدی بر تفسیر وی تأثیرگذار بوده که به‌صراحت با استناد به این اصول از ظواهر برخی آیات مذکور دست می‌کشد. علامه طباطبایی نیز دارای مبانی و اصول کلامی در بحث جبر و اختیار است، اما در تفسیر وی کمترین تأثیر اصول و مبانی کلامی در تفسیر آیات جبر و اختیار دیده می‌شود. علاوه بر اینکه اصول علامه غالباً متخذ از قرآن و مستند به برخی آیات آن بوده و با مجموعه آیات قرآن سازگار است. علامه طباطبایی با استفاده از راهنمایی‌ها و شیوه تفسیری معصومین علیهم‌السلام، ضمن تفسیر آیات با استفاده از آیات دیگر، دیدگاهی منطبق بر جمیع آیات و احادیث پیامبر و خاندان عصمت و طهارت علیهم‌السلام را ارائه نموده است.
تبیین نقش عاملیت آدمی در تربیت مبتنی بر دیدگاه علامه طباطبایی در زمینه آزادی و اختیار
نویسنده:
نویسنده:فریده حیدری ترکمانی؛ استاد راهنما:اکبر صالحی؛ استاد مشاور :علیرضا محمودنیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در نگاه اسلامی آزادی، اختیار و عاملیت انسان با سرنوشت و تربیت صحیح وی در هم تنیده است. در بین اندیشمندان و مفسران مسلمان بحث آزادی و اختیار و نیز نقش اراده آدمی در تعیین سرنوشت مورد بحث واقع شده است. علامه طباطبایی بعنوان یک فیلسوف و مفسر قرآن در آثار خود مفصلا به این موضوع پرداخته است. علامه طباطبایی معتقد به اختیار و آزادی انسان و تاثیر آن در افعال و کردار خویش است و می گوید اساسا ارزشیابی و ثواب و عقاب اعمال ظاهری و باطنی انسان، بر اختیار و اراده مبتنی است. پژوهش حاضر در راستای این موضوع به بررسی و تبیین نقش عاملیت آدمی در تربیت مبنتی بر دیدگاه علامه طباطبایی در زمینه آزادی و اختیار می‌پردازد. بر انجام این پژوهش سه سوال اصلی مطرح گردید که عبارتنداز: حدود و ثغور آزادی و اختیار درعاملیت آدمی در تربیت در دیدگاه علامه طباطبایی چه تبیینی دارد؟ موانع بازدارنده در عاملیت آدمی در تربیت بر بنیاد آزادی و اختیار در دیدگاه علامه طباطبایی کدامند؟ عوامل موثر بر عاملیت آدمی در تربیت بر بنیاد آزادی و اختیار در دیدگاه علامه طباطبایی کدامند؟. روش پژوهش حاضر تحلیل محتوای کیفی بوده وبا بکار گیری دو روش تحلیل مفهومی و قیاس نظری پس از فیش برداری وطبقه بندی به منظور تحلیل وپاسخگویی به سوال ها استفاده شده است . یافته پژوهش نشان داد که انسان در نگاه علامه طباطبایی موجودی مختار است وکسی نمی‌تواند به وی‌آزادی بدهد یا آزادی را از او بگیرد. بنابراین انسان به منزله عامل نقش مهمی در سرنوشت خود دارد ومی‌تواند سرنوشت خود را در تربیت رقم زند با این حال برخی موانعی بر سر راه انسان در مسیر تربیت او اهمیت دارند که می‌توان در راس این موانع به شیطان وبرخی از رذایل دیگر همچون گناه، کفر وناسپاسی، فخر فروشی اشاره کرد.همچنین برخی از عوامل ارادی با عاملیت آدمی وجود دارند که بعنوان روش تربیتی با عاملیت آدمی می‌توانند در تربیت انسان وتغییر سرنوشت وی موثر باشند که عبارتند از دعا و نیایش، صله ی رحم، توکل به خدا و در نهایت کمک گرفتن از هدایت تشریعی در پرتو رسالت و انبیا را نام برد.
تبیین و تحلیل رابطه قضا و قدر و بداء از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) و عرضه آن بر کتاب و سنت
نویسنده:
نویسنده:علی مصطفی؛ استاد راهنما:محمد رضاپور؛ استاد مشاور :محمدعلی قدسپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مسائل ناظر به افعال الهی، مسأله قضا و قدر و بداء و ارتباط بین آنهاست که آیات و روایات به این مسأله تأکید زیادی دارد. نوشتار حاضر این مسأله را در اندیشه علامه طباطبایی با عرضه آن بر کتاب و سنت مورد بررسی قرار داده است. علامه قضا و قدر را بر اساس نظام علیت و معلولیت تفسیر می کند و قضا را نسبت شیء به علت تامه اش و قدر را نسبت شیء به علل ناقضه می داند. در عالَم، قانون اسباب و مسببات حاکم است و این قانون تبدیل و تبدل نمی پذیرد. از طرفی، این قانون حاکم در جهان، نیز محکوم یک قانون فوقش است که آیات و روایات این مطلب را برای خدا ثابت کردند و برای خداست که امور را تقدیم یا به تأخیر بیندازد. در سایه این دو حقیقت، یک صبغه توحیدی در روح و جان انسان پیدا می شود. حقیقت اول، انسان را به تمسک به اسباب و سنت های حاکم در جهان می کشاند؛ البته با اذن خدا. حقیقت دوم نیز انسان را به قدرت خدا که قاهر و غالب بر همه این نظام اسباب و مسببات عالم است، توجه می دهد. بله، این سبب قاهر، گاه یک سبب طبیعی نامعلوم و گاه یک سبب غیر طبیعی است. این سبب و اسباب با اختیار و عمل انسان منافاتی ندارد، بلکه تقدیر و عمل انسان به منزله روح و جسد است. در برخی از تقدیرات الهی بداء رخ می دهد و تقدیری بر تقدیر دیگر واقع می شود همچون دعا. این مسأله در آیات و روایات با تمایز بین لوح محفوظ و لوح محو و اثبات مورد تأکید قرار گرفته است که منافاتی با یکدیگر ندارد. بنابر بررسی دیدگاه علامه با توجه به آیات و روایات، بر خلاف رویکرد فلسفی رایج، قضا منحصر در عالم مجردات نیست و در عالم ماده نیز حاکم است و از‌ این‌ منظر گام جدیدی در این زمینه‌ برداشته‌ و میان دیدگاه فلسفی رایج و دیدگاه قرآن و روایات، سازگاری بیشتری ایجاد نموده‌است‌، امّا در مسأله قدر از این‌ عمومیت دست کشیده و مرتبه‌ قدر‌ را تنها به عالم ماده‌ نسبت‌ داده است و حال آنکه بر اساس آیات و روایات، قدر نیز مانند قضا‌ به‌ مرتبه خاصی از جهان‌ هستی‌ اختصاص ندارد، بلکه در تمام آن جاری است. البته در این پایان نامه، توجیهی برای این مورد افتراق نیز ارائه شده است. بنابراین، مطالبی که علامه در تبیین قضا و قدر، و به خصوص در تبیین رابطه آن با بداء مطرح نموده اند حداکثر سازگاری با آیات و روایات را دارند که توجه به این دو نظام حاکم و محکوم، انسان را در حالت بین خوف و رجاء قرار می دهد؛ و خداوند می خواهد مؤمن در این حالت زندگی کند تا به مراحل عالیه کمال و قرب به او برسد.
  • تعداد رکورد ها : 1494