جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
شاعران چگونه در فضای شعر می اندیشند؟
نویسنده:
فرزاد عبدالحسین
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (pdf) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 75 تا 88
معرفت گرایی ویلیامسون در باب ابهام
نویسنده:
هادی مرادی گلین قشلاقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یک تار مو کسی را از تاس بودن در نمی آورد و کاشتن یک تار مو بر سر کسی که تاس است او را غیر تاس نمی کند، پس فرد غیر تاسی وجود ندارد. زبان طبیعی مملو از محمول هایی مشابه تاس است. مهمترین ویژگی این عبارات داشتن مورد حاشیه ای است یعنی مواردی وجود دارد که نه تاس بر آن ها صادق است و نه غیر تاس. به چنین کلماتی مبهم گفته می شود. ویلیامسون نظریه ای شناختی برای کلمات مبهم ارائه می کند که مبتنی بر دو امر اساسی است: (1) استدلال وی برای دفاع از معناشناسی دو ارزشی (2) سعی در توضیح ابهام از با استفاده از نظریه ی دانش نا دقیق خود. ویلیامسون ادعا می کند در موارد دانش نادقیق حاشیه برای خطایی برای دانستن لازم است و صورتبندی از حاشیه برای خطا ارائهمی کند. گومز تورنته با پیش کشیدن گزاره های شفاف این صورتبندی از حاشیه برای خطا را مورد نقد قرار می دهد. ویلیامسون در دفاع از معرفت گرایی به ارائه ی نوع جدیدی از اصل حاشیه برای خطا می پردازد و مدعی است که نوع جدید نیز برای دفاع از معرفت گرایی بسنده است. نوع جدید نیز بنا به ادعای گومز تورنته دچار مشکلاتی از قبیل مغالطه ای بر مبنای عدم تمایز بین "دانستن" و "قابل دانستن" صورتبندی شده است. فارا گرف با تعمیم نتایج گومز تورنته بر مبنای مدل های معرفت گراگزینه های موجود بر سر راه معرفت گرا را بر می شمرد و معتقد است که هیچ یک بدون دردسر نخواهند بود. ویلیامسون در مقام پاسخ به نقدهای مطرح شده آن ها را بیشتر مربوط به ساختار یک نظریه ی خوب برای ابهام می داند که این نقدها قابل ترجمه به تمام نظریه های دیگر ابهام نیز هستند و دیدگاه شناختی هیچ جایگاه بدتری نسبت به دیگر نظریه های ابهام ندارد.
بررسی اطناب و انواع آن در دو دفتر اول مثنوی
نویسنده:
نیره منتظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اطناب به معنای طولانی کردن کلام است و در اصطلاح علم معانی همان دراز کردن سخن است که اگر به مقتضای حال مخاطب باشد، مفید است. اطناب همچون ایجاز یکی از مهم ترین صنایعی است که کلام را بلیغ، رسا و موثر می سازد و آن را به مقتضای جال مخاطب و مناسب با احوال و در خور موضوع بحث می گرداند، در بحث اطناب به موارد: ایغال، تکرار به جهت تأکید، اعتراض یا حشو، ایضاح بعد از ابهام، ذکر خاص بعد از عام، مسائل حکمی، کلمه، مترادفات، تذییل و تتمیم پرداخته می شود که بر حسب آمار به دست آمده مشخص می شود که بیشترین موارد موجود در مثنوی مربوط به تمثیل هایی است که مولوی برای تأیید مطالبش به آوردن آن ها اقدام کرده است زیرا همچنان که می دانیم غرض اصلی مولوی توضیح و تبیین یک مطلب است که زنجیره ی حکایت های پی در پی او در مثنوی، هر کدام استدلال و تأییدی برای همان موضوع اولیه است و بدین ترتیب است که بسیاری از عرفا و مثنوی شناسان سراسر مثنوی را یک مطلب واحد می دانند که از تسلسل حکایات حاصل می شود. در حقیقت مولوی قصه گویی را ظرفی برای بیان اغراض خود قرار داده و تکیه اصلی و اساسی او بر مظروف است، که مخاطبان مثنوی به فراخور قابلیت درکشان هر یک نصیب خویش می برند. اما آنچه که در این رساله مورد بررسی قرار گرفته است دلایل اطناب یعنی طولانی شدن کلام مولاناست که یکی از مباحث مهم پیرامون مثنوی است و اگرچه گاهی اطناب را مخّل کلام دانسته اند اما آنچه در این رساله یافت شد بیشتر از نوع اطناب هایی است که برای افاده ی کامل سخن لازم بوده اند. اطناب از نوع تکرار در درجه دوم قرار دارد، سومین مورد اطناب مسائل حکمی است که ذهن آگاه مولوی آن ها را توضیح می دهد، علاوه بر موارد فوق، موارد دیگر اطناب از قبیل اطناب نوع ذکر خاص بعد از عام بررسی شده اند که نتایج حاصله به شکل نمودارهایی در پایان رساله نشان داده شده است.