جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 951
بررسی عناصر عرفانی در کتاب مقدس
نویسنده:
عصمت حسن‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
همان‌طور که بعداً ذکر خواهیم کرد عرفان در بیان یافته‌های خویش از وسیله زبان بهره می‌برد و معمولاً عارفان در بیان ادراکات خویش از قالبی استفاده می‌کنند که گونه‌هایی از هنر است. با توجه به این رابطه عرفان با زبان است که ما فصولی را به این امر اختصاص دادیم. ابتدا به طور کلی به زبان دین و بعد در نهایت به زبان کتاب مقدس و زبان عرفانی در کتاب مقدس پرداختیم. همان‌طور که قبلاً متذکر شدیم در این جا نیز بنای تقسیم‌بندی فصول‌مان بر اساس از کل به جزء است.در بخش عرفان در متون مقدس به ذکر مواردی چند از عناصر عرفانی در این متون می‌پردازیم. البته تحقیق حاضر مدعی پژوهشی جامع و کامل در این زمینه نیست. قصدمان اظهار این مهم است که در این متون نیز عناصر عرفانی هم چنانکه در عهدین یافت می-شود و شباهت‌هایی‌که بین این متون و عهدین می‌باشد گاهی اوقات آن‌قدر زیاد است که می‌توان تمام متون مقدس را حاصل الهام از یک منبع وحی دانست، و آن منبع همان خدای حی و واحد است همان‌طور که درآیه 46 سوره عنکبوت نیز به این مورد اشاره شده است: «و شما مسلمانان با (یهود و نصاری و مجوس) اهل کتاب جز به نیکوترین طریق بحث و مجادله مکنید مگر با ستمکاران از آنها و با اهل کتاب بگویید که ما به کتاب آسمانی قرآن که بر ما نازل شد و به کتب آسمانی شما به همه ایمان آورده‌ایم و خدای ما و شما یکی است و ما تسلیم و مطیع فرمان اوییم». در کل می‌توان گفت عرفان با دین رابطه تنگاتنگی دارد هر کجا دین است عرفان نیز خودنمایی می‌کند. در واقع آنچه از این متون خواهیم گفت، مشتی از خروار است که برای ادای حق مطلب، تحقیقی دیگر را می‌طلبد. در واقع قصدمان این بود که اذعان بداریم که در متون دیگر، می‌توان نمونه‌هایی از این عناصر بیابیم.
فلسفه اخلاق از دیدگاه ملاصدرا و کی یر کگور
نویسنده:
زهرا هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به طور کلی این رساله شامل نظرات فلسفی ملاصدرا و کی یر کگو درباره اخلاق می باشد که هر کدام را جداگانه بررسی نموده ایم. در این رساله سعی بر این است که مجموعه ها باید ها و نباید ها و همچنین هست ها و نیست ها در مورد اخلاق و رفتار انسان و مرز بین آن ها مشخص شوند و کار اخلاقی از غیر اخلاقی متمایز گردد و نیز راه های رسیدن به یک زندگی مطلوب و سراسر اخلاقی را به انسا ها بنمایانیم. در این پژوهش از روش کتابخانه ای استفاده شده و از منابع فلسفی فیش برداری شده است. این رساله از یک مقدمه و چهار بخش تشکیل شده است. در بخش اول و دوم به توصیف فلسفی اخلاق از دیدگاه ملاصدرا و کی یر کگور پرداخته ایم و در بخش سوم به مقایسه توجه کرده ایم و در بخش چهارم نتیجه گیری نموده ایم.به طور خلاصه می توان گفت که آگاهی بر مسائل مطرح شده در فلسفه اخلاق و مشخص شدن جایگاه فلسفه اخلاق از جمله نتایج این پژوهش می باشد
جریان مخالفت با فلسفه نزد ابن عربی، ابن تیمیه و محمد غزالی
نویسنده:
اسما رضایی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان «جریان مخالفت با فلسفه نزد ابن عربی، ابن تیمیه و محمد غزالی» و به‌منظور بررسی و نقد دلایل مخالفت ابن عربی، ابن تیمیه و محمد غزالی با فلسفه نگاشته شده است.مخالفت با فلسفه، جریانی است که از ابتدای قرن دوم هجری آغاز و در قرون پنجم و ششم هجری به اوج شدت خود رسید؛ بیش‌ترین مخالفان فلسفه در میان فقها، متکلمین و عرفا به چشم می‌خورند.ابن عربی، به‌عنوان یک عارف، میانه خوبی با فلسفه ندارد و این امر معلول ناتوان شمردن عقل از درک علوم و معارف، غلط دانستن برخی قواعد فلسفی، تفاوت‌های مبنایی نگرش هستی شناسانه وی با فلاسفه و...است.ابن تیمیه، به‌عنوان یک فقیه در این پژوهش موردبررسی قرارگرفته است. وی که یک سلفی متعصب است، ناجوانمردانه به فلسفه حمله برده است؛ ستیز وی با فلسفه ناشی از ظاهرگرایی، سطحی‌نگری و عدم تعمق در مسائل فلسفی و انگیزه سیاسی است.علل مخالفت غزالی با فلسفه هم در مصلحت دینی، تأثیر اندیشه‌های خواجه نظام الملک، انگیزه سیاسی، بدون استاد خواندن فلسفه و مغایر دانستن برخی از مباحث فلسفی مانند علم الهی، معاد جسمانی و قدم عالم با دین خلاصه می‌شوند.
گوهر و صدف دین از منظر روایات اهل البیت (علیه السلام)
نویسنده:
محمدرضا ملایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دین حقیقتی است انکار ناپذیر که بر همه ابعاد انسانی سایه افکنده و حضور خود را همواره در همه چیز نمایانده است کسانی که با این حقیقت زندگی و آنرا لمس می کنند چونان هوای پیرامون آنرا تجربه می کنند بی آنکه در آن تامل کنند و نظری مستقل به آن بیفکنند در این میان سوال و پرسش از گوهر و صدف دین سوالی بجا و قابل تامل است چرا که فهم صحیح و دقیق که خود زیربنای شناخت صحیح دین است می تواند منشا دینداری و در نتیجه رسیدن به حقیقت باشد
رابطه دین و اخلاق از نظر آیت‌الله مصباح یزدی و پاسخ به شبهات مربوطه
نویسنده:
ستار سبحانی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:یکی ازمهمترین مباحث فلسفه اخلاق، بحث رابطه دین واخلاق است.این بحث از با سابقه ترین مباحث فلسفه اخلاق به شمار می رود و شاید بتوان آن را ازنخستین مسائل فلسفه اخلاق در یونان باستان به شمار آورد. نیز می توان در میان اندیشمندان مسلمان مسئله دین واخلاق را از کهن ترین و پرنزاع ترین مسائل فلسفه اخلاق به شمار آورد، گرچه به این عنوان نبوده بلکه تحت عنوانی چون حسن و قبح افعال مطرح بود.به طور کلی همه دیدگاه های مطرح شده را می توان تحت سه دیدگاه کلیتباین ، اتحاد ، تعامل فرض کرد، عده ای اعتقاد دارند که بین دین واخلاق تباین وجود دارد و بین آنها هیچ رابطه ای نیست.برخی هم معتقدند که بین دین واخلاق اتحاد وجود دارد. برخی دیگر هم قائل به رابطه تعامل بین دین واخلاق می باشند.آیت الله مصباح یزدی نیز به عنوان یکی از اندیشمندان مسلمان در مورد رابطه دین و اخلاق اعتقاد دارند که دین و اخلاق از جهت مبنایی با هم اتحاد و وحدت دارند واین وحدت به شکل جزء و کل می باشد. یعنی اگر دین را به عنوان یک کل در نظر داشته باشیم،اخلاق بخشی از ارکان اصلی این کل به حساب می آید. اخلاق بخشی از دین است.زمانی که ما دین را تعریف میکنیم واجزاءآن را بررسی می کنیم می بینیم که اخلاق یکی از سه جزءدین است و اخلاق اگر بخواهد ثابت و بدون تغییر باشد ضامن لازم دارد و آن چیز غیر از توحید نمی باشد و از طرف دیگر ایمان نیز بوسیله اخلاق کریمه حفظ می شود.در این تحقیق ما به بررسی اجزاء، قلمرو ،کارکردها، و هدف دین و اخلاق پرداختیم . طبق دیدگاه ایشان، دین دارای قلمروی گسترده و دارای کارکردهای مختلفی می باشد، دین درعرصه های متفاوت زندگی بشر وارد شده و دارای برنامه هست.لذا به نظر ایشان دین و اخلاق هم در اجزاء و هم در کارکردها و هم در قلمرو دارای ارتباط با همدیگر می باشند و در نهایت از مجموع کلمات استاد مصباح این نتیجه را برداشت کردیم که، از منظر ویبین دین واخلاق رابطه هست البته نه تباین و نه تعامل بلکه رابطه از نوع اتحاد جزء وکل می باشد. لذا نسبت به این دیدگاه اشکالاتیمطرح شده که از منظر استاد مصباح به آنها پاسخ دادیم. ازمجموع نظرات استاد این نکته را برداشت کردیم که اگر دین واخلاق را آن گونه که در غرب تعریف می کنند تعریف کنیم، شاید این اشکالات وارد باشد اما با تعریفی که ما در اسلام از دین واخلاق داریم و اخلاق را جزء دینمی دانیم این اشکالات وارد نمی باشند.
بررسی تأویل عناصر آفاقی به انفسی در تفاسیر عرفانی مهم عرفانی (قرن‌های دوم تا پایان پنجم هجری)
نویسنده:
سمیراسادات فرزادفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده تفسیر و تأویل همواره از موضوعات مهم و قابل‌تأمل درباره قرآن در بین متفکران مختلف جهان اسلام بوده است؛ بدین‌صورت‌که این مهم ریشه در برخی از آیات قرآن کریم، سخنان پیامبر اکرم(ص)، امام علی(ع)، اهل بیت علیهم‌السلام، صحابه و پس از آن در سخنان مفسّران عرفانی قرن دوم به بعد دارد. با ظهور تفسیر منسوب به امام صادق(ع)، اولین اثر مکتوب محوری آن دوره، جریان رشد و تطور مشرب عرفانی در تفسیر، آشکار وسبب غنی‌سازی واژگان فنی در عرفان شده است؛ به‌طوریکه زمینه ظهور تفاسیرعرفانی مانند تفسیر القرآن العظیم تستری، حقائق التفسیر سلمی و لطائف الإشارات قشیری و دیگر تفاسیر عرفانی را فراهم آورده است.مهم‌ترین مبنایی که عرفا در تفسیر عرفانی خود به آن تکیه می‌کنند، این نکته است که قرآن به‌رغم تنزّل از آن حقیقت والای خود ، به عبارات ظاهری محدود نمی‌گردد؛ بلکه در ورای این عبارات ظاهری، دارای مراتب معنایی باطنی و رمزی است که این یکی از اشتراکات تفاسیرعرفانی می‌باشد؛ هرچند همگی در تأویلات باطنی خود از یک شیوه پیروی نمی‌کنند. همچنین وقتی سخن از تأویل عناصر آفاقی به عناصر أنفسی در تفاسیر عرفانی می‌شود، هرآنچه را که در عالم ظاهر(آفاق) و عالم باطن(أنفس) است، دربرمی‌گیرد. در این پژوهش به بررسی عناصر آفاقی و چگونگی تأویل آنها به عناصر أنفسی در تفاسیر مهم عرفانی قرن‌های دوم تا پایان پنجم هجری، به شیوه توصیفی – تحلیلی پرداخته شده است.پژوهش حاضر، تأویل عناصر آفاقی به أنفسی در تفاسیر مهم عرفانی قرنهای دوم تا پایان پنجم هجری، در بر گرفته است. همچنین در بیان وجه اشتراک تفاسیر مهم عرفانی قرن‌های دوم تا پایان پنجم هجری قمری با یکدیگر باید گفت، همگی به ظاهر و سپس به باطن قرآن پرداخته و به دنبال تأویلی از قرآن بوده‌اند که از راه تفکر مستقیماً قابل درک نبوده و از راه لفظ قابل بیان نیست. و در باب وجوه افتراق این تفاسیر، تفسیر منسوب به امام صادق(ع)، تفسیر تستری، تفسیر سلمی، سوره‌ها و آیات قرآن به‌صورت گزینشی و نامنظّم آمده است؛ اما در تفسیر قشیری، مفسّر به‌طور منظّم و به کل قرآن پرداخته است.واژگان کلیدی :قرآن ، تأویل ، تفسیر ، تفاسیر عرفانی ، آفاق ، أنفس ، عرفان
بررسی تطبیقی خودفریبی در فلسفه اخلاق غرب و آموزه‌های دینی اسلام
نویسنده:
مرضیه کلایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق با هدف تبیین و مقایسه‌ی خودفریبی در فلسفه اخلاق غرب و آموزه های دینی اسلامی به روی‌کردهای مختلف تبیین خودفریبی می پردازد. مهم‌ترین روی‌کردهایی که در فلسفه‌ی غرب، مورد بررسی قرار گرفته است، روی‌کردهای مفهومی و تجربی است؛ این دو روی‌کرد در اسلام، اگرچه به طور غیرمستقیم، نیز به کار گرفته شده است، اما در آموزه‌های اسلام امکان وجود خودفریبی به عکس غرب مورد تردید نیست، بلکه در آیات، روایات و در اخلاق اسلامی در ضمن بحث از رذایل، ماهیت و مفهوم، مصداق و راه حل رهایی از فریب نفس را می‌توان یافت و یا استنباط نمود. هم‌چنین در اسلام هنگامی که از واقعیت در مقابل باور کاذب بحث می‌شود، گستره‌ی نگاه تنها به امور محسوس و دنیوی نیست بلکه خودفریبی، در مورد امور واقعی اخروی و معنوی و معتقَدات مذهبی مطرح می‌شود، در حالی که در غرب، بیشتر به مسایل مربوط به این دنیا پرداخته است.با وجود تفاوت در رو‌کردهای تبیین ماهیت خودفریبی، هر دو حوزه‌ی تفکر اسلام و غرب به نکات مشترک و نتایج مشابهی در مورد ماهیت خودفریبی اشاره می‌کنند و دست یافته‌اند؛ در هر دو دیدگاه، داشتن باور متعصبانه و کاذب غیر موجهی که به صورت باور صادق نزد نفس جلوه می کند، مصداقی از خودفریبی است.
فدیه در عهد جدید و مقایسه با شهادت در قرآن بنا بر تفاسیر عرفانی
نویسنده:
زینب احقر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به اهمیت بنیادین آموزه فدیه در مسیحیت و تأثیر و تاثرهایی که در نظام الهی این آیین داشته است بر آن شدیم که کلیات تعالیم مسیحیت را در رابطه با این آموزه بررسی نموده و به تعریف و توضیح فدیه و بسترهای تاریخی آن آموزه های مرتبط با فدیه و هم چنین نظریات متکلمان و مکاتب مختلف درباره فدیه و نقد آن نظریات بپردازیم . در رابطه به این آموزه مهم و اساسی در مسیحیت به شرح و تبیین مسئله کفاره بسترهای تاریخی آن و آنچه را که این آموزه مسیحی تحت تأثیر آن بود پرداخته شده است آموزه های دیگری به وفور در الهیات مسیحی وجود دارد که با فدیه در ارتباط اند. ماننده گناه (بخصوص گناه نخستین)، حلول، تجسم، غسل تعمید، تثلیث، عادل شمردگی، رستاخیز و غیره که به خاطر این ارتباط شرح داده شده‌اند. همچنین متکلمان بزرگ مسیحی در رابطه فدیه و کفاره نظریات مختلفی دارند که هم به نظر متکلمان اولیه و همچنین متاخران پرداخته ایم و برخی در بستر الهیات مسیحی مورد نقد قرار داده ایم که مهمترین و تاثیرگذارترین آنها نظر آنسلم است و شبیه ترین نظریه به دیدگاه اسلامی در این باب نظریه پیتر آبلارمی باشد که معتقد به «الگوی اخلاقی» در آموزه فدیه است.در بخش اسلام در مورد شهید و شهادت به تعاریف مختلف از دیدگاههای زبان شناسی فقهی و عرفانی اشاره شد. بهترین تعاریف از این آموزه ی اسلامی ارائه شد. بنابر قرآن آنچه را که خداوند در مورد شهادت گفته است و وجوه شهادت در قرآن را بررسی کردیم و در آخر سعی شد که به وجهی از شهادت در عرفان نیز بپردازیم.نتیجه گرفتیم که فدیه از جوانب مختلف در مفهوم شبیه به مساله ی مهم شهادت در اسلام است، از جهت فداکاری که در راه خدا در بطن آن صورت می گیرد فلذا در بحث تطبیق این دو آموزه اساسی از دو دین، برآمدیم.در نتیجه ی این تطبیق امید بر این است که تلاش برای تبیین این دو آموزه و مقایسه آن دو با یکدیگر شامل، کامل و جامع بوده باشد.
نحوه ارتباط انسان با خدا از منظر اخلاق اسلامی و عرفان اسلامی
نویسنده:
راضیه اسلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر به بررسی راه‌های ارتباط انسان با خدا از منظر اخلاق اسلامی و عرفان اسلامی می‌پردازد. روش تحقیق عقلی و جمع‌آوری مطالب از طریق روش اسنادی و کتابخانه‌ای است. در فصل اول با بررسی کلیات عرفان و اخلاق اسلامی ذکر می‌شود که در اخلاق از باید و نباید و در عرفان از بود و نبود بحث می‌شود. در فصل دوم در مورد نسبت انسان با خدا در اخلاق اسلامی از طریق رابطه یا نسبت ناقص با کامل، مملوک با مالک و متنعم با منعم و در عرفان اسلامی نسبت عاشق و معشوق، محدود با نامحدود، مقید با مطلق، ظاهر و باطن و اسم و مسمی مورد توجه است. در فصل سوم راه‌های ارتباط انسان با خدا از منظر اخلاق اسلامی تحلی به فضائل و تخلی از رذائل و تحصیل رضای خداوند و در عرفان اسلامی تزکیه نفس و تحلیه دل و در نهایت حرکت در مسیر سیر و سلوک معرفی می‌گردد. در فصل چهارم تقویت ارتباط انسان با خدا از منظر اخلاق اسلامی ایمان و عمل صالح که با یکدیگر نیز رابطه نزدیکی دارند و همچنین حسن فعلی و حسن فاعلی و داشتن تعادل و میانه‌روی در همه امور زندگی به خصوص زندگی دینی و در عرفان اسلامی رسیدن به معرفت‌الله و معرفت نفس و رابطه عاشق و معشوق و دل بریدن از غیر حق تعالی معرفی می‌گردند. در فصل پنجم ثمرات و آثار ارتباط با خدا از منظر اخلاق اسلامی آرامش و طمأنینه قلبی، تعادل و توازن همه جانبه شخصیت و حیات طیبه می‌باشد و در عرفان اسلامی رسیدن به تعادل و توازن هم جانبه در شخصیت و رسیدن به مقام خلیفه الهی است. نتیجه اینکه در بررسی رابطه اخلاق و عرفان در ارتباط با خدا درمی‌یابیم که در اخلاق، عقل و استدلال حاکمیت دارد اما در عرفان، عشق و محبت اساس کار است. همچنین در اخلاق با مدل انسانی روبرو هستیم اما مدلی که عرفان ارائه می‌دهد خود حضرت حق است و انسان موظف است خلیفه بودن خود را به نحو درستی ادا کند.
فقر در عرفان اسلامی و مقایسه‌ی آن با کتاب و سنّت
نویسنده:
سولماز عبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بینش قرآن درتفسیرهستی وانسان مبتنی بر نظریه‌‌ی عمیق فقر وجودی و نیاز نفسی وذاتی است نه فقر نسبی و وصفی، چه این ‌‌‌‌که ازمنظر وحی عالم وآدم « آیه وآینه» حضرت حق سبحانه هستند وآیه وآینه نشانی ازآن بی‌‌نشان است.علاوه این که عارفان نامداراسلام اوج اندیشه‌های معرفتی خویش را مدیون معارف وحیانی هستند ولطافت اندیشه و ژرف کاوی‌های معرفتی را از مائده‌های نغز و پرمغز وحی قرآنی و آموزه‌های ناب اسلامی اصطیاد نموده‌اند.که یکی از آن موارد معنای فقر و نیازمندی است.همان گوهر ناب و بحر بی‌پایانی که غرامتش بریدن از تمام تعلقّات و وابستگی‌هاست و به عبارتی فقری که فناست و سرمایه‌ی بازگشت به اصل خویشتن است.و امّا در این پژوهش که با روش اجرای طرح توصیفی و تحلیل محتوایی صورت گرفته، سعی شده به مسئله‌یفقر از ابعاد مختلفی نگریسته شود و معانی مختلف آن در قرآن و سنّت و عرفان توضیح داده شود و ثابت گردد که برخلاف تصوّر رایج، فقر در شریعت و عرفان اسلامی به معنای فقر مادّی نیست بلکه فقر إلی الله (العلّه)است.فصل اول این پایان نامه مروری بر تحقیقات در زمینه‌ی موضوع مورد بحث می‌باشد و در بخش مبانی نظری به مواردی از قبیل عرفان و مبانی عرفان در ادیان الهی و مکاتب غیر الهی و تا حدودی به معنای فقر در آن‌ها و به برتریَت عرفان اسلامی و سپس درفصول بعدی به صورت مشروح‌تر به فقر در عرفان اسلامی و سپس به فقر در کتاب و سنَت پرداخته شده است.
  • تعداد رکورد ها : 951