جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 951
نقش امام صادق علیه‌السلام در تفسیر قرآن
نویسنده:
رقیه رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفسیر قرآن کریم تبیین و شرح و توضیح و پرده برداری از آیات را بر عهده دارد و تلاش مفسران واقعی در جهت روشن ساختن کلام خداوند بوده و هست، با توجه به اینکه پیوندی عمیق و ناگسستنی میان اهل بیت (ع) یعنی مفسّران راستین قرآن کریم و این کتاب مقدس وجود دارد و در حقیقت چنین پیوندی نماد روشن و مسلمی از برخی از احادیث پیامبر اکرم (ص) همچون حدیث ثقلین، حدیث سفینه و جز آن می‌باشد، آن بزرگواران به عنوان حاملان و وارثان قرآن کریم مهم ترین و ارزشمندترین تفاسیر را از آیات قرآن بر جای نهاده اند که به روایات تفسیری مشهور گشته‌اند و از منابع مهم تفسیر قرآن به شمار می‌آیند.بخش زیادی از آن روایات منقول از امام جعفر صادق (ع) است که یکی از امامان معصوم و عضوی برجسته از خاندان پیامبر اکرم (ص) می باشد. این دسته از روایات در شرایط و موقعیت های مختلف بیان شده و روش های تفسیری متفاوتی را به خود اختصاص داده است. مثلاً بعضی از این روایات درصدد بیان معنایی واژگان آیه بر آمده اند و برخی دیگر بیان گر مصادیق مختلف اعم از کلی و جزئی و یا عام و خاص بوده‌اند و نیز برخی دیگر اشاره به تأویل باطنی معنای آیات دارد و گروهی نیز اشاره به شرایط زمانی و مکانی مربوط به نزول آیات دارد که با شناخت انواع این روایات تفسیری فهم و درک معانی بسیاری از آیات قرآن کریم نیز آشکار می گردد.امام صادق (ع) روش های مختلفی در تفسیر آیات قرآنی را به کار گرفته‌اند، گاه با یک تمثیل بسیار ساده مفهوم آیه را روشن ساخته و گاهی جریان تاریخی مربوط به آیه را کاملاً تبیین فرموده‌اند، لذا با توجه به همین روش‌های گوناگون تبیین و توضیح در مورد آیات قرآنی نقش عظیم آن امام همام در مقولۀ تفسیر قرآن کریم آشکار می گردد و هر صاحب مطالعه‌ی دانا و علاقه مندی به تفسیر قرآن کریم مجذوب آن ها می شود. در این رساله تلاش بر این بوده است که در حدّ توان روش‌های مزبور مورد بررسی قرار گیرد و با نقل نمونه هایی از آن ها، جایگاه امام صادق (ع) در تفسیر نمایان گردد.
حق و باطل در نهج‌البلاغه
نویسنده:
حمید مروجی طبسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به لزوم جداسازی حق و باطل از یکدیگر، لزوم تعیین تکلیف مسایل و ضمانت سعادت انسان و این‌که اطاعت از امر فرمان‌روا لازمه‌ای دارد، شناخت حق و باطل ضروری به نظر می‌رسد. علم تفصیلی به حق، ‌حصول اطمینان، استقلال اندیشه، عدم فردگرایی، یقین‌گرایی و بصیرت از لوازم شناخت حق و باطل می‌باشد. جدیت و تلاش، موشکافی، دوری از هوای نفس، ثبات قدم و پرهیز از شتاب‌زدگی، راه رسیدن به شناخت حق و باطل و در مقابل، کنجکاوی بی‌جا، اصرار بر جهل، بزرگنمایی، شتاب‌زدگی و جَوزدگی از موانع رسیدن به شناخت حق است. عاقبت به خیری از پیامدهای شناخت حق و باطل در بعد فردی و پیروی از امام حق و انسجام ملی از پیامدهای آن در بعد اجتماعی است.سه معیار مطابقت با وحی، سیره معصومین(ع) و فطرت یا عقل سلیم به عنوان معیارهای شناخت حق و باطل از کلام امام علی(ع) استخراج می‌شود. دین اسلام و قرآن کریم با شاخصه‌هایی از جمله فرقان، هموار، هدایت‌گر، مستقیم و حجت است، از شاخه‌های تطبیق موضوع با وحی است. پیامبر اکرم(ص) دارای ویژگی‌هایی از جمله آشکارکننده حق، داور، حق‌رو و فصل‌الخطاب هستند؛ امیرالمومنین(ع) نیز قاطع در راه حق، حق‌پو، راستگو، پاسخگوی ندای حق، عالم به حق، حق‌جو و حق‌یاب هستند؛ ائمه اطهار(ع) نیز دارای وحدت رویه، مرجع حق، زمامداران حق و پرچم‌داران حق هستند؛ لذا به عنوان یکی از معیارهای شناخت حق در کلام امام علی(ع) معرفی شده‌اند.ویژگی‌های حق عبارتند از میانه‌بودن حق، سنگینی و گوارایی، تأثیرگذاربودن، شایسته پیروی‌بودن، روشن‌بودن، کمی یاران، اختلاط با باطل، مخفی‌بودن و داشتن مخالف بسیار. ویژگی‌های باطل نیز عبارتست از تظاهر و جلوه‌گری، کثرت طرفداران، پر سر و صدا بودن، شباهت با حق، گوشه‌نشینی خواص و نیت باطل. پیمان‌شکنان، دشمنان دوست‌نما و خواص ساده‌لوح، گمراهان و منافقان به عنوان مصادیق باطل معرفی شده‌اند. عمل‌گرایی، ایمان راستین، برپاکننده حق، حق‌گویی و حق‌پویی؛ خصوصیات طرفداران حق و شعارگرایی، مدعیان دروغین، ایستادگی در مقابل حق، شراکت با شیطان و خودمحوری؛ خصوصیات طرفداران باطل شمرده شده است.از آنجا که به دلیل علمی‌بودن شناخت کلیات حق و باطل، نمی‌توان در عالَم خارج، حق و باطل واقعی را با آن شناخت معین نمود، پس نیاز به مهارتی به نام بصیرت است تا بتوان حق و باطل و ویژگی‌های آنها را تطبیق نمود. در دوران غیبت معصوم(ع) حکم حاکمان صالح به حق نزدیک‌تر است و در زمان حکومت حاکمان ناصالح، رأی عالمان و راویان احادیث ائمه(ع) معتبر است. در زمان حاکمیت حاکمان صالح که عالم دینی نیستند، نظر علما صائب است. البته در دو مورد اخیر، آرای عالمانی که دارای تخصص بیشتر ـ اَعلَم در موضوع ـ هستند، معتبرتر است. رضایت و خواست جامعه، هنگامی که بر اساس موازین اسلامی باشد، مورد تأیید است و این به هیچ وجه نتیجه نمی‌دهد که حکومت به خواست مردم می‌تواند از معیارهای اسلامی دست بردارد. شرایط بیان حق عبارتست از این که انسان باید با توجه به موقعیت‌ها، سنجش ظرفیت‌ها، زمان‌ها و مکان‌ها به بیان حقایق اقدام کند.
معرفت نفس از نظر علامه حسن زاده آملی
نویسنده:
حسین حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر کوششی درزمینه معرفت نفس با توجه به نظرات استاد حسن‌زاده آملی است، نفس شناسی، یکی از بحث‌های مهم فلسفه و کلام اسلامی به شمار می‌رود که فهم برخی آیات و روایات، وابسته به شناخت نفس انسانی است، در میان حکمای اسلامی معاصر، کمتر کسی است که به‌مانند استاد حسن‌زاده آملی در زمینه معرفت نفس آثاری به جای گذاشته باشد، ازاین‌رو درصدد آنیم که، مهم‌ترین مباحث مورد اشاره استاد در این جستار فراهم آید. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناساندن ماهیت و کمالات بالفعل و بالقوه نفس، رابطه نفس با پروردگار، کل نظام خلقت، معلومات، ملکات اعمال و بدن است. در این پژوهش علاوه بر روش فلسفی از روش عرفانی نیز استفاده شده است. در نظر استاد، نفس جوهری است که به علت بی‌حدوحصر بودن سعه وجودی آن، تعریف بردار نیست، ملکات اعمال و ادراکات در نفس انسان افزون بر تأثیر در ذات، موجب اتحاد آن‌ها با ذات انسان می‌گردد، تا آنجا که در سرای آخرت هر نفس انسانی، یک نوع خواهد بود تحت جنس، نه فرد که تحت نوع است؛ ازاین‌رو در سرای آخرت تمام درجات بهشت و درکات دوزخ، همه برخواسته از نفوس انسان‌ها است، یکی از ادراکاتی که با نفس انسان متحد می‌گردد اسماء و صفات الهی است که از آن، تعبیر به تجلی اسماء و صفات الهی می‌کنند. علاوه بر این نفس انسان، توانایی تعلق به اجسام را دارد؛ ازاین‌رو نفوس پاک، می‌توانند به اذن الهی تصرف در کائنات داشته باشند، هم‌چنین توسط قدرت خیال که واسطه عقل و حس انسان است، توانایی خلق امور را خواهند داشت.
نظام احسن از دیدگاه ملاصدرا و لایب نیتس
نویسنده:
زهرا جمشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم در حوزه فلسفه و کلام، مسئله "نظام احسن" است. در این زمینه بسیاری از اندیشمندان در شرقو غرب عالمبه بحث و بررسی پرداخته اند، لایب نیتسو ملاصدرا از اندیشه ورزانی هستند که با اعتقاد به کامل بودن نظامهستی و استناد به مبانی خود، به طرح، اثبات و دفاع از این نظریه پرداخته اند و جهان کنونی را بهترین جهان ممکن خوانده اند. ملاصدرا با تمسک به مسئله علم عنایی خداوند، حکمت بالغه الهی، خیریت وجود و عدمی بودن شر، وجود نظامی برتر از نظام موجود را غیر ممکن دانسته است. لایب نیتس نیز با طرحایده ی جهان های ممکن، اصل کمال، اصل نظام احسن و استناد به حکمت و عدل خداوند، خداوند را خالقی دانسته است که به ضرورت اخلاقی، تنها یک جهان که به تبع کامل بودن خودش، نظامیاحسن و اکمل است را به فعلیّت می رساند و آن نظام، همین نظام کنونی است.سعی ما در این پژوهش، تبیین این مسئله و اثبات آن از دیدگاه این دوفیلسوف بزرگ مغرب زمین و جهان اسلام می باشد.
بررسی رابطه تکوینی عصمت با علم معصوم (ع) و پاسخ به شبهات مربوط به عصمت
نویسنده:
محمدرضا بیژن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترینمباحث مورد اختلاف میان مسلمانان بحث عصمت انبیاءوائمه (علیهم السلام)می باشد ؛ مسئله ای که همواره درباره آن بحث و اختلاف فراوان میان علمای علم کلام وجود داشته است ؛ بطوریکهتقریباً در تمامی ابعاد آن اختلاف نظر وجود دارداز مسائل مهمی است که در صدر بحث نبوت عامه وامامت عامه قرار دارد. وتا این مسئله روشن نشود؛ نمی توان به دیگر مسائل مربوط به نبوت وامامت پرداخت. انسانها در برابر این معنا دو دسته شدند عده ای آنرا قبول می کنندواز آن دفاع می کنند وعده ا یدیگرانرا انکار می کنند . دسته اول که آنرا قبولدارند در تعریف آن دچار تشتت آرا شده اند و از عصمت تعاریف گوناگونی ارائه داده اند ؛برخی آن را لطفیدانسته اندکه خداوند در حق برخی بندگان خاصش اعمال می کند .برخی دیگر آن را ملکه ای نفسانی دانسته اند که همواره شخص به واسطه آن داعی بر انجام گناه ندارد و واجب را هیچگاه ترک نمی کند .برخی آن را ناشی از علم می دانند و می گویند شخص به واسطه علمش به آثار گناه از ارتکاب آن مصون می ماند. وبالاخره عده ای دیگر عصمت را نوعی علم می دانند،که بواسطه آن علم، هیچگاه شخص به ورطه ی گناه و خطا نمی افتد.ودر این صورت مصونیت شخص نسبت به گناه واشتباه صد در صدی می شود ؛در حالی که در تعاریف دیگر یا نقش اختیار کم رنگ تر می شودویا احتمال ارتکاب گناه صفر نمی شود. با توجه به مطالب فوققصد داریم در این رساله به رابطه بینعصمت وعلمبپردازیم .اگر از کلام بگذریم و عصمت را بر اساس مبانی حکمت متعالیه وعرفان بخواهیم مورد بررسی قرار دهیم ، درک آن بسیار روشن تر خواهد بود؛ وعصمت بر پایه عینی تری استوار خواهد بود؛چرا که بر طبق مبانی حکمت متعالیه وعرفان انسان می تواند به بالا ترین درجات وجود صعود کند؛که در اینصورت همه مراتب هستی را در خود دارد.واز بالا ترین درجه کمال که همان علم باشدبرخوردار است .با این حساب دیگر جایی برای گناه وخطا باقی نمی ماندواما در مورد دسته دومی که در بالا ذکر شد یعنی آنهائیکه عصمت را انکار می کنند .این گروه نیز بیکار ننشستند وهمواره در پی سست کردن پایههای استدلال گروه اول بوده اند.بنابراین شبهات فراوانی را در باب عصمت مطرح کرده اند که در قسمت پایانی پایان نامه به پاسخ دادن به برخی از این شبهات پرداخته ایم
معاد جسمانی از دیدگاه متکلمان (شیعه، معتزله، اشاعره)
نویسنده:
مریم عرفانیان گل‌پرور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معاد یکی از اصول دین می‌باشد، بلکه یکی از ضروریات همه ادیان الهی است، در نتیجه منکر این اصل اعتقادی از دایره دیانت خارج شده است. به رغم پذیرش اصل معاد، در کیفیت آن اختلافاتی وجود دارد، مهمترین اختلاف به جسمانی وروحانی بودن آن برمی‌گردد وآن چه مورد نظر ما در این پژوهش می‌باشد، رأی اهل کلام و معاد جسمانی است. علیرغم این که تمام متکلمان شیعه، اشاعره ومعتزله در معاد جسمانی متفق هستند، اما در این مطلب که این بدن چگونه وبه چه نحوی بازمی‌گردد میان این متکلمان اختلاف است وبرای توجیه بدن به دو رأی عمده روی آورده‌اند، یکی اعاده معدوم ودیگری اجزای اصلیه می‌باشد. پس از بررسی موارد فوقبه این نتیجه رهنمون شدیم که اعاده معدوم به هیچ وجه قابل دفاع نمی‌باشد واجزای اصلیه نیز آنطور که متکلمان بیان کرده‌اند قابل دفاع نمی‌باشد، اما با علم جدید ممکن است قابل دفاع باشد.این پژوهش در پنج فصل تنظیم شده است؛ پس از فصل کلیات، فصل دوم اعاده معدوم می‌باشد که نظرات موافق، تقریرات واستدلالهای ایشان ونقدآنها مباحث این فصل است. سومین فصل اجزاءاصلیه است که مباحث این فصل همچون فصل پیشین می‌باشد وفصل بعدی تبیین دیگری از معاد جسمانی است ودر انتها به شبهات معاد جسمانی وپاسخ به این شبهات می‌پردازیم.
بررسی و نقد اندیشه های جلال الدین دوانی در تفسیر شعر حافظ
نویسنده:
ولی‌الله شرف
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر به نظرگاه فکری دوانی در شرح و تفسیر برخی اشعار حافظ پرداخته است. در این اثر بر آن بوده‌ایم که آرا و اندیشه‌های محقق دوانی را در تفسیر اشعار حافظ شیرازی توصیف و تحلیل کنیم. در تدوین این تحقیق ابتدا کلیه‌‌ی آثار پارسی و تازی چاپی دوانی را بررسی و از خلال مطالعه‌ی آنها اصول و مبانی اندیشه‌ی او را تعیین کرده‌ایم و سپس با استفاده از رساله‌هایی که وی در شرح اشعار حافظ نوشته و همچنین با مراجعه به دیگر آثار دوانی که در آنها از اشعار این شاعر نامور استفاده کرده است، به بررسی روش تفسیری و تفاسیر روشمند دوانی پرداخته‌ایم.جلال الدین محمد محقق دوانی (830-908ق) اولین شارح اشعار شمس الدین محمد حافظ شیرازی است که رساله‌هایی در شرح برخی اشعار او نوشته است. وی گذشته از ابیات فراوانی که از حافظ در کتب و رسایل و مکتوبات خود آورده، بر پاره‌ای از اشعار او نیز شرح نوشته است. با توجه به قرابت زمانی و وحدت مکانی دوانی با حافظ، شرح او بر حافظ از اهمیتی ویژه‌ برخوردار است و بی شک آشنایی با اندیشه‌های این مفسر شعر حافظ، می‌تواند زوایا و گوشه‌هایی پنهان از ذهن و زبان شاعر را برای ما روشن کند. بدین منظور پژوهش حاضر به نظرگاه فکری دوانی در شرح و تفسیر برخی اشعار حافظ پرداخته است. در این اثر بر آن بوده‌ایم که آرا و اندیشه‌های محقق دوانی را در تفسیر اشعار حافظ شیرازی توصیف و تحلیل کنیم. در تدوین این تحقیق ابتدا کلیه‌‌ی آثار پارسی و تازی چاپی دوانی را بررسی و از خلال مطالعه‌ی آنها اصول و مبانی اندیشه‌ی او را تعیین کرده‌ایم و سپس با استفاده از رساله‌هایی که وی در شرح اشعار حافظ نوشته و همچنین با مراجعه به دیگر آثار دوانی که در آنها از اشعار این شاعر نامور استفاده کرده است، به بررسی روش تفسیری و تفاسیر روشمند دوانی پرداخته‌ایم. بدین ترتیب نوشته‌ی حاضر طی چهار فصل به مسائل ذیل اختصاص دارد: در فصل آغازین پس از اشاره‌ای مختصر به شرح زندگی و سرگذشت جلال ‌الدین دوانی، شخصیت علمی و ادبی او معرفی گردیده است. فصل دوم به افکار و اندیشه‌های دوانی اختصاص دارد. در این فصل کوشیده‌ایم آرا و عقاید کلامی و فلسفی و عرفانی او را تبیین کنیم و در آیینه‌ی آثارش جهان اندیشه‌‌اش را به تصویر کشیم. فصل سوم ناظر بر روش تفسیری دوانی است و در این فصل مبانی نظری شرح‌نویسی دوانی مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل چهارم نیز دیدگاه‌ها دوانی در تفسیر برخی ابیات حافظ تبیین و میزان هم‌خوانی آرا و افکار دوانی با مفاهیم و معانی اشعار حافظ تعیین شده است.
سبک‌شناسی تفسیر تبیان در تعامل با روایات تفسیری
نویسنده:
محمد کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تبیان یکی از مهم‌ترین آثار تفسیری شیخ طوسی است که دارای ویژگیهای مهمی همچون بهره‌گیری از عقل و نقل می‌باشد. شیخ طوسی در تفسیر آیات، از قرآن، روایات اهل بیت (علیهم السلام)، مطالب تفسیری صحابه و تابعین، اقوال مفسران و دیگر دانشمندان اسلامی مانند لغویین، استفاده می‌کند. همچنین عنصر عقل نیز یکی از پایه‌های اساسی روش تفسیری تبیان به شمار می‌رود. از منظر شیخ طوسی، آن دسته از اخبار آحاد در تفسیر مطرود هستند که علاوه بر همراه نبودن با قرائن مطابقت با عقل، قرآن، سنت قطعی و اجماع شیعه، از داشتن شرائط جواز عمل نیز محروم باشند و هر روایتی که متصف به خبر واحد بودن شد غیر قابل استفاده در تفسیر نخواهد بود. شیخ طوسی نقش روایات اهل بیت (علیهم السلام) را در تفسیر قرآن، محوری دانسته و حجم عظیمی از این روایات را در مواضع مختلف تفسیری به کار برده است. به تعبیر دیگر، روایات تفسیری در تبیان دارای کارکردهای گوناگونی هستند. مهم ترین کارکردهای روایات تفسیری در تبیان مشتمل بر چهار بخش عمده است: الف) تفسیری، در 10 قسم: تبیین مفاد آیات، تأیید معنای ظاهری آیه، تأیید و یا تقویت اقوال، نقد اقوال با روایت، تأیید روایت با روایت، نقد روایت با روایت، و ...... . در ضمن، شیخ طوسی تأویل را به معنای تفسیر و روایات تأویلی را نیز تفسیری می‌داند. ب) مباحث کلامی، در دو قسم: اثبات اصول و فروع اعتقادات شیعه و پاسخ به شبهات مخالفان و نقد و بررسی اقوال آنان. ج) علوم قرآنی، در چهار قسم: اسباب نزول، نسخ، مکی و مدنی و قرائت. البته در مباحث قرائت به این نتیجه رسیدیم که شیخ طوسی روایات قرائت را به نحوی در تفسیر آیات به کار برده و کارکرد تفسیری برای بسیاری از آنها قائل است و شاید خواسته تا راهی جدید در ارزیابی روایات قرائت معرفی نماید. د) کارکردهای روایات در تبیین معنای واژگان و اعراب آیات. از سوی دیگر، روایات تفسیری در تبیان با اِعمال شیوه‌های متعددی مورد ارزیابی قرار می‌گیرند. برخی از این شیوه‌ها سندی و برخی متنی است. اخبار آحاد، روایات مرفوع، روایات مرسل و نقد راوی، مواردی هستند که در تبیان مورد ارزیابی سندی واقع شده‌اند. همچنین، عرضه به قرآن، عرضه به سنت، بهره‌گیری از عقل، سنجش با اجماع و برخی شیوه‌های دیگر، روش‌های تبیان در ارزیابی متنی روایات تفسیری هستند.
تحلیل عنصر روایت در غزل-داستان های خواجوی کرمانی
نویسنده:
مریم مشایخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اگرچه قدمت روایت به قدمت بشر است ولی روایت شناسی علم نسبتاً جوانی است که از عمر آن بیش از چند دههنمی گذرد. شاید روایت را در ساده ترین و عام ترین بیان بتوان متنی دانست که قصه ای را بیان می کند و قصه گویی(راوی) دارد.علم روایت شناسی ظرفیت های فراوانی را برای شناخت و تحلیل متون داستانی قدیم و جدید دارد. از جمله مواردی که در این پایان نامه به آنها پرداخته شد؛ مولفه های زمان، وجه( حال و هوا) و صدا ( لحن)، و نیز بررسی برخی عناصر داستانی در غزلاست.خواجوی کرمانی از شاعران برجست? قرن هشتم است که در قالب مثنوی آثار داستانی زیادی را از خود به جای گذاشته است. او به دلیل تسلط بر شگرد داستان پردازی در مثنوی، در قالب غزل نیز مهارت های ویژه ای از خود نشان داده است. در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، تعدادی از غزل-داستان های خواجو بر اساس نظری? ژرار ژنت، نظریه پرداز فرانسوی، در بخش مولف? زمان که شامل نظم، تداوم و بسامد است، تحلیل می شود. همچنین در بخشِ وجه، فاصله و چشم انداز(کانونی شدگی)، و در بخش صدا، زمان و مکان روایت بررسی و در آن هاضمن استفاده از نظری? ژنت از دیگر نظریه پردازان نیز بهره گرفته می شود. این تحقیق نشان می دهد که گذشته نگری، آینده نگری، تداوم، و بسامد ازمهم ترین الگوهای زمانی روایت است که خواجو با استفاده از فشرده گویی و با برهم زدنِ نظم منطقی در آن ها، با هنر داستان پردازی، اندیشه های عمیقِ عشقی و عرفانی خود را به مخاطب، انتقال می دهد. او همچنین با استفاده از صورت های مختلفِ وجه در روایت و لحن درآن و نیز بهره گیری از عناصر داستان از قبیل درون مایه، شخصیّت، لحن، زبان، فضا و صحنه، توانسته است میزان اثر بخشی کلام خود را بر ذهن مخاطب ببیشترکند و با انتقال مفاهیم آن، به شکل روایی منسجم تری دست یابد. کلید واژه:خواجوی کرمانی، روایت، غزل- داستان، ساختار روایی
مبانی کاربست عقل در اکتشاف معارف اعتقادی از منظر قرآن و حدیث
نویسنده:
زکیه اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پیش از به‌کارگیری«عقل» ـ به‌عنوان حجت باطنی الهی ‌ـ برای "استذکار معارف فطری" یا "کسب معارف اکتسابی" در هر یک از حوزه‌های معرفتی از جمله عقاید، لازم است مبانی اولیه‌ای تبیین و تثبیت شده باشد تا اکتشاف معرفت با تکیه بر آنها و به مدد روش‌شناسی که از این رهگذر سامان می‌یابد صورت گیرد. اما تبیین این مبانی مهم به ویژه از منظر کتاب الهی و کلام معصوم، همان‌قدر که خطیر و دشوار و تأثیرگذار بوده‌، متأسفانه در دین‌پژوهی مغفول مانده و مسکوت نهاده ‌شده ‌است.این پژوهش با نگاهی روش‌مند به «منظومۀ معرفتی قرآن و حدیث» و بر اساس نظریۀ «اکتشاف دیالکتیک دینامیکال دین» می‌کوشد «ماهیت عقل» و نسبت آن را با «خدا»، «دین»، «انسان»، «معرفت‌شناسی» و «حوزۀ اعتقادات»، از منظر قرآن و حدیث به نحوی روش‌مند دریافته، مبانی بهره‌گیری از عقل را در استنباط قضایای حوزۀ معارف اعتقادی روشن سازد.تأمل و تعمق در تعریف بی‌نظیر معصوم از «عقل» و ربط مستقیم آن با «حفظ ودایع قلب» و نیز اطلاق عنوان «ودیعـۀ قلب» به تمام مراتب «ولایت حق»، ما را به نظریۀ"میثاق‌محوری عقل" رهنمون می‌دارد که مرزی روشن میان عقلانیت و جاهلیت ترسیم می‌کند و افق‌های درخشانی از علم و عقیده و عمل متکی و منتهی به «عقلانیت» را در برابر دیدگان انسان می‌گشاید. در همین راستا وجود عقل در عالم خارج توسط "برهان میثاق" اثبات می‌شود. همچنین، بررسی مبادی پنج‌گانۀ «مصدرشناختی»، «دین‌شناختی»، «معرفت‌شناختی»، «مخاطب‌شناختی» و «موضوع/ متعلق‌شناختی» که نقش و نسبت عقل را با عناصر بنیادین در اکتشاف معارف اعتقادی توضیح می‌دهند، به اثبات «امکان» و «ضرورت» کاربست عقل، تبیین«نقش و جایگاه» آن در حصول معرفت و تعیین «گسترۀ کارکرد» آن در حوزۀ معارف اعتقادی می‌انجامد که تذکر و التزام به آنها عنصر تواضع و تسلیم قلب برای حق را که مهمترین مبنای عملی و ملاک کاربست عقل است، پدیدار می‌سازد.
  • تعداد رکورد ها : 951