جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 951
بررسی سابقه تاریخی تشریع و اجرای حدود در اسلام
نویسنده:
مسعود حسین زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حدّ در لغت به معنای منع و بازداشتن است و به همین علّت در کلام عرب، سخن جامع و مانع را حدّ میگویند چون مانع ورود معانی دیگر به ذهن میشود و نیز دربان را حدّاد نامیده اند چون مانع ورود افراد میشود. در قرآن کریم واژه حدّ و حدود چندین بار تکرار شده است از جمله: (( تلک حدود الله فلا تقربوها)) بقره 187و((و من یتعدّ حدود الله فأولئک هم الظالمون)) بقره 299 ؛ که واژه حد دراین آیات به معنی مرز و ثغور به کار برده شده است که میتوان گفت این معنا هم به معنی لغوی آن برمیگردد به این مفهوم که چون مرز مانع اختلاط و امتزاج میان دو چیز میشود، آن را حدّ میگوند.از زمان به وجود آمدن جوامع بشری و در پی آن قوانین و مقرّرات، همیشه برای ناهنجاریهای اجتماعی که در آن جامعه جرم شناخته میشوند، مجازات و تنبیهاتی در نظر گرفته شده است و دین اسلام که دینی مطابق با فطرت ذاتی بشر و خلقت انسان بوده و به علّت اینکه این دین، برنامه ی جامع و کامل زندگی فردی و اجتماعی برای همه ی زمانها میباشد، برای همه ی زوایای زندگی انسان برنامه و راهکار دارد، که یکی از این راهکارها در حوزه زندگی اجتماعی بشری، حدود و تعزیرات میباشد؛ به این بیان که فلسفه تشریع حدود در اسلام، جلوگیری از ارتکاب جرائم و گناهان بزرگ در اجتماع، التیام ناهنجاری های ناشی از ارتکاب جرم ، تطهیر فرد مجرم و آمرزش گناهی که در اثر ارتکاب این جرم کسب کرده، اجرای عدالت در جامعه ، جلوگیری از انحرافات بزرگ و بنیان شکن و مصونیت بخشیدن به جامعه است.به بیان دیگر اجرای حدود باعث تنبیه و تطهیر مرتکب جرم بوده و باعث بازدارندگی افرادی که تمایل به انجام دادن آن گناه دارند میشود و بالأخره به جامعه نظم و قوام بخشیده و امنیت آن را تا حدود زیادی تأمین و تضمین میکند و میتوان گفت که حدود و مجازات حدّی ضمانت اجرایی برخی از قوانین الهی در جامعه میباشند که نتیجه اجرای آن، جریان احکام و مقرّرات الهی و اخلاق اسلامی در جامعه میباشد.
ضرروت وجود حجت در نهج‌البلاغه
نویسنده:
اصغر رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با تحلیل مفهوم حجت از منظر لغت و عبارت‌های نهج البلاغه مشخص شد این واژه در همان معنای لغوی‌اش یعنی برهان و استدلال بکار رفته است. در ذیلِ عباراتی که به بیان مصادیق حجت پرداخته، مشخص شد از منظر نهج‌البلاغه عقل، قرآن، پیامبران، ائمه، عمر انسان و وجود هر یک از مخلوقات حجت‌های الهی هستند که بیشترین تأکید چه به لحاظ کمی و چه به لحاظ کیفی بر دو مصداق از مصادیق حجت یعنی پیامبر و ائمه? گردیده است. البته حجیت پیامبران و امامان به اعتبار عصمت آن دو است که این مطلب برآمده از حکم عقل و نیز سخنان حضرت است. حجت از نگاه حضرت از دو منظر تکوینی و تشریعی ضرورت دارد. از نظر تکوین آنچه را که فلسفه و عرفان بیان می‌دارد مبنی بر این که خداوند در مقام غیب مطلق برای ظهور نیازمند واسطه‌ای است که ظرفیت تجلی تمام اسماء و صفات الهی را دارا باشد حضرت در کلام خود از جمله در این عبارت «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا» «همانا ما دست‌پرورده و ساخته پروردگار خویشیم و مردم تربیت شدگان و پرورده‌های مایند.» بدان تصریح می‌نمایند از آنجا که خداوند به طور مستمر هر یوم در شأنی است و این شأن به افاضه‌ای از وجود اوست پس وجود واسطه‌ی فیض برای همیشه و به طور مستمر ضروری است. از نظر تشریع شأن حجت بیان اوامر و نواهی الهی است که در قالب هدایت تشریعی انجام می‌پذیرد، غیر از بیان اوامر و نواهی توسط امام، شأن حکومت برای امام امری عقلی و تشریعی است که این شأن منوط به خواست مردم است که امام (ع) با عبارت «لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّهِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَى کِظَّهِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا» بدان تأکید می‌کنند.یکی از مباحث مهم درباره‌ی حجت از منظر نهج البلاغه ویژگی‌های ائمه به عنوان حجج الهی است که مباحث مطرح در نهج البلاغه ذیل این عناوین مطرح شده است:هدایت‌گری، الگو بودن، نگاهدارندگانِ تعادل دین، درهای معرفت الهی، عامل عبادت خدا، مرجعیت علمی و غایت انسان بودن. ذیل این عناوین روشن می‌‌شود در ائمه خصلت‌ها و ویژگی‌هایی از طرف خداوند به ودیعه گذاشته شده که انسان‌ها برای سیر تکاملی بدان نیازمندند، یعنی تنها با مراجعه به امام است که می‌توان این خصوصیات را کسب کرد.
اخلاق هنجاری از دیدگاه امام علی (ع)
نویسنده:
پوریا برزعلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به دادههای تاریخی بدون شک حضرت امیرالمومنین)ع( انسانی نبودند که به جهان یک بعدی نگریسته و درنتیجه تنها یک راه را برای خود و دیگران در اخلاق توصیه نمایند، البته اگر چنین میشد کار را برای بسیاری از محققان علوم انسانی و تربیتی راحتتر میکردند اما از آنجایی که جهان ما دو بُعد مادی)این جهانی( و اُخروی)آن جهانی( دارد بدون شک با یک نگاه یک بعدی به سراغ آن رفتن انسان را در جایی از یکی از این دو جهان متضرر می کند، یا باید همچون مادی گرایان صرف به جهان ماده دل بست یا همچون برخی تارکان دنیا دست از اصلاح امور دنیا و بندگان خدا کشید و تنها در انتظار مرگ و زندگی پس از آن بود. بدون تردید بین غایتگروی خاص ایشان که با نوعی خودگروی اما با توجه به سنجش غایت در جهان آخرت همراه است و رضایت الهی را به دنبال دارد با وظیفه گروی و فضیلت گرایی ایشان ارتباط معناداری وجود دارد. اما این ارتباط از سوی هیچ یک از دانشمندان علم اخلاق به روشنی مورد اشاره و بررسی واقع نشده و در نهایت هر یک از محققین ایشان را در یکی از مکاتب اخلاقی جای داده اند. ایشان غایت را در نزد خداوند و در جهان پس از مرگ می دانستند و تکلیف خویش را انجام وظیفه در رابطه با وظایف معلوم شده از سوی خداوند، و فضیلت را استوار کردن و ملکه کردن صفات اخلاقی مورد پسند خدا می دانستند.با توجه به همه موارد ذکر شده میبینیم که همه آنها در یک مورد داری مخرج مشترکی به نام الله یا خدا هستند کهنگاه ویژه آن حضرت)ع(‌ به خداوند، فرامین الهی و قرب الهی را نشان میدهد.همچنین داشتن و حفظ این نگاه غایت گروی که غایت هرچیز در نزد خدا و رضایت الهی است خود نوعی فضیلت محسوب میشود، چرا که در تعریف فضیلت این طور میگوییم که فضایل را صفات و ملکات ثابت اخلاقی میدانیم که در شرایط سختی صاحب آنها آن صفات را ترک نمیکند؛ درنتیجه حفظ این دیدگاه که: نتیجه هر چیز باید رضایت الهی و قرب را به همراه داشته باشد، شاید از یک منظر غایت گروانه باشد اما حفظ همین دیدگاه در تمامی احوالات و شرایط زندگی خود نوعی فضیلت است.فضیلت نیازمند به هنجارها و کدهای اخلاقی است و مرجع این دستورات اخلاقی در دین مبین اسلام خداوند متعال است که خالق انسان است و درنتیجه بهترین شیوه زندگی را میتواند برای انسان تدبیر ببیند، اما این هنجارها به تنهایی راهگشای یک زندگی با سعادت نخواهند بود و بعد از این مرحله که هنجارها و باید و نبایدهای اخلاقی معلوم از سوی مرجع الهی معلوم شد باید در افراد بشری درونی شوند یعنی بصورت فضیلت و ملکه و خوی آنها درآیند.همچنین پذیرش و وفاداری نسبت به وظایف تعیین شده از سوی خداوند در تمامی احوالات زندگی، نیز خود نوعی فضیلت محسوب می شود، چرا که نشان از صفات و ملکاتی همچون اراده، وفای به عهد، همت و تلاش و... می باشد و بدون این فضائل پایداری به وظیفهگرایی بیمعنا خواهد بود.پس شاید بتوان با جمع بندی این امور به نتیجه ای جامع رسید که حضرت امیرالمومنین)ع(شخصیتی با فضیلت بود و اصلیترین فضائل ایشان در همواره متعهد بودن و تلاش کردن در بدست آوردن غایت که قرب و رضای الهی بود از راه استمرار فرامین الهی آمده از سوی حق بود؛ و نامی که از نظر نگارنده این سطور باید بر نگاه اخلاقی آن حضرت)ع( گذاشت »فضیلتگرای خودگرای آخرت اندیش «می باشد.
بررسی عقلی توحید در کلام امام صادق (علیه السلام)
نویسنده:
فهیمه امیدخدا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توحید مبنا و اساس اسلام و عقیده تمام مسلمین اعم از شیعه، سنی است‌. به موجب این اصل مشترک تمام فرق مسلمان، خدای متعال در ذات، صفات و افعال یگانه است. اما آنچه حائز اهمیت است اینکه به راستی آیا همه مسمانان به یگانگی خداوند متعال از یک منظر نگریسته و از آن تعبیر واحدی داشته‌اند؟این نوشتار با بیان فرمایشات نورانی امام صادق علیه السلام به طرح اجمالی نظرات و آراء مختلف در مراتب توحید پرداخته است. حاصل فصول آنکه، دیگر فرق اسلامی غیر از امامیه، که به پیروی از معصومین علیهم السلام دراین مسیر حرکت کرده‌اند، از توحید ناب محمدی (ص)فاصله گرفته و به اشتباه به جاده‌ی افراط و تفریط در صفات و افعال الهی منحرف شده‌اند‌؛چرا که عده‌ای در صفات الهی به تعطیل و عده‌ای دیگر به تشبیه و در افعال خدا به استقلال و نفی مطلق وسائط یا تفویض اختیار به انسان رسیده‌اند، حال آنکه امام صادق علیه السلام با روشنگری در بیانات مختلف و یا طی مناظرات گوناگون ‌اذهان را از این افراط و تفریط‌ها برحذر داشته‌ و در توحید صفاتی به عینیت ذات با صفات و در توحید افعالی به امر بین الأمرین رهنمون شده‌اند.
آموزه‌های قرآن در زمینه عدالت و چگونگی تحقق آن در جامعه
نویسنده:
سیدروح‌الله موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عدل و قسط در قرآن جایگاهی بس والا را به خود اختصاص داده است. در قرآن مجید عدل به مثابه ی اصلی اساسی و بنیانی تلقی می گردد که خلقت هستی بر پایه ی آن صورت گرفته است.قرآن خود کتاب عدالت و قسط است، یعنی از سویی مبتنی بر عدل است و از دیگر سوی، کتابی است برای تحقق عدالت در جامعه ی بشری، به طور کلی عدالت ظاهر و باطن قرآن است.بنابر این جهتی که قرآن نشان می دهد، جهتی است برای رسیدن به اوج کمالات بشری و از آن جایی که تحقق عدالت در جامعه برای استکمال بشریت امری ضروری و لازم است قرآن با بیانات مختلف، بشریت را در این زمینه راهنمایی می نماید.قرآن کریم به صراحت ظلم را از ساحت کبریایی خداوند نفی نموده و با صفاتی چون سریع الحساب، اسرع الحاسبین، احکم الحاکمین، خیر الفاصلین و ... عدل در اسما و صفات را برای خداوند اثبات می کند. قرآن از طریق برهان عدالت و تجسم اعمال قانون مندی و عدل در پاداش و کیفر الهی را اثبات کرده و با یوم الفصل و یوم الحساب خواندن رستاخیز، معاد را تجلی عدل الهی می داند.قرآن، عدالت خواهی را خواست همه ی ادیان دانسته و پیامبران الهی را منادیان و پرچم داران اصلی گفتمان عدالت محوری در اجتماع بشری معرفی کرده و تحقق عدالت را هدف نمایی حکومت پیامبران می داند.در مورد عدالت اجتماعی، قسمت های مهمی از قرآن راجع به حقوق و عقود، معاملات، ارث، تجارت و امور اجتماعی مردم سخن گفته است، قرآن خانواده را که به عنوان هسته ی اصلی و مرکزی در شکل گیری اجتماع می باشد، از نظر دور نداشته و در باب حقوق و مالکیت زن و مرد و تساوی آنها آیه ها آورده و تعدد زوجات را موکول به شرط اجرای عدالت دانسته است.و در نهایت برای تحقق عدالت در جامعه، قرآن جامعه سازی دینی را دنبال می کند. جامعهای که در آن توحید، اعتقاد به معاد و نبوت اساس و پایه باشد؛ یقیناً در چنین اجتماعی با رویکرد دینی، همهی زمینه های بی عدالتی و ظلم از جامعه رخت بسته و مردم خود مجری عدالت می گردند.
صفات و ویژگیهای مثبت و منفی اهل کتاب از منظر قرآن و روایات
نویسنده:
قربانعلی میرزایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این تحقیق معرفی صفات و ویژگیهای مثبت و منفی اهل کتاب از منظر قرآن و روایات اسلامی می باشد و هدف از آن بررسی و تحلیل آن ویژگیها در جهت استفاده از صفات مثبت آنان برای رسیدن به نکات مشترک و تعاملات فرهنگی، علمی، سیاسی و اقتصادی با کشورهائی که از اهل کتابند و نیز شناخت صفات منفی آنان برای دورماندن از دشمنی و تعرض آنان به اسلام و مسلمانان می باشد.در این تحقیق که از روش توصیفی استفاده شده است تفاسیر ذیل آیات «اهل کتاب» و همچنین روایات مربوط به این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به بررسی تفاسیر معتبر نقلی و روائی و دیگر تفاسیر و روایات می توان چنین نتیجه گرفت که اهل کتاب (یهود و نصارا) دارای صفات و ویژگیهای منفی فکری و اعتقادی، روحی و اخلاقی، سیاسی و اجتماعی و اقتصادی هستند که از این ویژگیهای منفی همواره در عصر رسول گرامی اسلام (ص) و در عصر حاضر برعلیه اسلام و مسلمین استفاده کرده اند تا از این طریق ضمن کتمان حقانیت پیامبر اکرم (ص) و دین مبین اسلام، از حقانیت آئین خود و منسوخ نشدن آن دفاع نماید. ولی قرآن کریم همواره اهل کتاب را به پذیرش اسلام فرا می خواند و مسلمان شدن آنها را به خیر و صلاح خود آنان می داند «... وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکَانَ خَیْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُوْمِنُونَ وَأَکْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ»(سوره آل عمران/3، آیه 110) و سرانجام قرآن فرجام اهل کتاب را چنین توصیف می نماید که: صالحان آنان سرانجام اهل نجات بوده (بقره/2، 62 – مائده/5، 69) و به عذاب الهی گرفتار نخواهند شد. اما از صریح آیات دیگر کیفر اخروی کفرپیشگان آنان به دست می آید (بینه/98، 6).
تبیین کلامی-فلسفی هبوط آدم (ع) با نظر به آیات قرآن کریم
نویسنده:
زیبا یزدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه به تبیین کلامی و فلسفی هبوط حضرت آدم(علیه السلام) با نظر به آیات قرآن کریم می پردازد.هدف از این تحقیق تبیین صحیح نظر قرآن و رفع ابهامات و تحریفات موجود در زندگی حضرت آدم (علیه السلام) و بررسی میزان مطابقت دیدگاههای مختلف فلاسفه و متکلمین با نظر به قرآن است.بدین منظور ابتدا به معنا شناسی واژه های کلیدی هبوط ،اسماء ، آدم و ...سپس به آفرینش آدم و جایگاه انسان در هستی پرداخته و در پایان به هبوط حضرت آدم و مسایل مرتبط با آن می پردازد.در پایان این نتیجه حاصل شد که اولا بهشتی که آدم (علیه السلام) در آن سکنی گزیده بود بهشت جاودان آخرتی نبوده است ثانیا خوردن از شجره ممنوعه که موجب هبوط او بوده گنناه تکلیفی تشریعی نبوده بلکه مشیت الهی این بود که آدم(علیه السلام) گوهر و کرامت خویش را در یابد و دشمنش را بشناسد و با چنین بصیرتی زندگی اش را در زمین آغاز کند تا با سیر در مراتب هستی آینه ی تمام نمای اسماء و صفات حق گردد و به مقام خلافت الهی که مقصود از خلقت بود برسد و در نهایت در بهشت جاودانی نزد پروردگار خویش آرام گیرد.
وادی های سلوک در چهار مثنوی عطار و مقایسه آن با سفرهای چهارگانه عرفا
نویسنده:
منصوره برزگرکلورزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عطار در منطق‌الطیر طریق سلوک را دارای هفت وادی می‌داند: طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فقر و فنا. در این مثنوی سالک با شیخ عطار سفر اول را طی می‌کند. هفت وادی همان اطوار سبعه سفر اول هستند که او به زبان عارفانه خود آنها را بیان می‌کند و در نهایت سالکان عطار نیز چون عارف در سفر اول به فنا در ذات الهی می‌رسد.در دومین مثنوی عطار که مصیبت‌نامه است، سالک که فکر قلبی است سیر آفاقی و انفسی در میان تمام کائنات آغاز می‌کند و سرانجام پیامبر اکرم او را به سوی پنج وادی راهنمایی می‌کند که عبارتند ازحس، خیال، عقل، دل و جان. سالک در وادی آخر متوجه می‌شود، در تمام جهان تنها یک حقیقت است و آن ذات اقدس خداوند است. این منظومه در واقع با سفر دوم عرفا مرتبط است چرا که در این مثنوی، سالک سفر در ذات دارد و او در دریای جان غرق می‌شود و برای ادامه سفر خود آماده می‌شود که شیخ عطار آن را در کتاب دیگری آورده است.آن کتاب الهی‌نامه است که در آن شیخ برای جان، شش پسر در نظر می‌گیرد در واقع شش وادی که سالک باید‌ از آنها عبور کند. نفس، آرزوی شهوت دارد. شیطان با وساوس خود او را گمراه می‌کند. عقل خواهان جاه است. علم در پی چیزهای بی‌اهمیت می‌رود در حالیکه علم واقعی، علم کشف اسرار است. فقر پادشاهی ناپایدار دنیوی را می‌طلبد و در نهایت توحید کل است که دین و دنیا را با هم می‌خواهد. این مثنوی ادامه سفر دوم است که سالک در آن به عبودیت می‌رسد و دیگر خود را در میان نمی‌بیند.درآخرین منظومه، اسرارنامه شیخ وادیی نیاورده است و خطاب به انسان هیجده مقاله را سروده و در آنها بتدریج همراه سالک سفر سوم نیز به پایان می‌رساند. در این سفر سالک در عوالم جبروت و ملکوت و ناسوت سفر می‌کند و از صفات و افعال الهی خبر می‌دهد اما به مقام نبوت نمی‌رسد. در پایان این سفر است که سالک عطار به مقام علوی می‌رسد و پند و اندرز می‌دهد و می‌تواند از ذات و صفات الهی خبر دهد.شیخ عطار سفر چهارم را چون برای انبیا و کاملان راه است و نه برای سالکان، در مثنوی‌های خود نیاورده است.
تصویر خدا در تورات و قرآن
نویسنده:
اسماعیل دودمان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله ی حاضر، در باب تصویر خدا در قرآن و تورات است. که طی چهار بخش با عناوین: مدلهای خداباوری, تصویر خدا در قرآن, تصویر خدا در تورات, مقایسه ای میان تصویر خدا در قرآن وتورات می باشد.ازآغاز وجود بشر تا به حال انسان همواره در وجود خداوند واوصاف او به تف ّ کر می پرداخته است.وهمین امر موجب شده که, نگرش و تصویر های زیادی در ذهن بشر به وجود بیاید. در میان اکثر اقوام, اسطوره های مختلفی درباره ی خدایان رواج داشته است و این اسطوره ها در قالب اشیاء بوجود آمده.مثلاً: انسان های اولیه به موجودی بنام "مانا" اعتقاد داشته اند وآن را می پرستیدند که این خود از سنخ طبیعت بوده است.یا مدل های زیادی از خداوند بوجود آمده است. مثلاً:خدای صنعتگر, خدای مادر , خدای انسان گونه.اما از نظر قرآن کریم, رحمت خداوند برغضبش سبقت می گیرد و جنبهی رحمانیت غالب است. حّتی آن جایی که خداوند از عذاب سخن به میان می آورد بلافاصله در مورد رحمانیت و بخشندگی سخن می گوید وبندگان را به سمت خود فرا می خواند. در قرآن تصویر خدای رحمان و رحیم تصویر اصلی است. مثلاً: خداوند می فرماید:رحمت من به وسعت عالم است , یا رحمتم بر غضبم سبقت می گیرد.در تورات کنونی خصوصاً در بخش هایی که در متن آن تحریف و تغییر وارد شده ، عموماً از خداوند با اوصاف انسانی یاد شده و یا متن گفتار او در حد سخنان افراد بشر تنزّل داده شده است. مثلاً: برای خداوند اعضاء انسانی، مانند دست، پا و تکّلم و... قائلشده اند. اما در قسمت های دیگری که در آن تحریف وارد نشده است، خداوند با صفات و گفتار حقیقی که به ذات باری تعالی مرتبط است توصیف گردیده است. مثلاً: وحدانیت خداوند، قدرت مطلق او، علم نامتناهی و... که خدا به آن خوانده شده است.
جایگاه عفاف در سبک زندگی اسلامی
نویسنده:
زهره سادات رنجبر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عفاف یکی از فضائل مهم اخلاقی است که موجب کرامت انسان می‌شود و اسلام آن رامانند تقوا، بسیار مورد توجه قرار داده است. این موضوع چنان دارای اهمیت است که رعایت نکردن عفت زیربنای روابط فردی و اجتماعی را خدشه‌دار می‌کند. بنابر این شناخت این ارزش و پایبندی به آن می‌تواند آسیب‌هایی که دامن‌گیر روابط می‌شود را برطرف نماید. لذا شناخت جایگاه عفت در زندگی انسان اهمیت زیادی دارد. هدف از این پژوهش تبیین جایگاهو نقش عفاف در تنظیم روابط افراد و نشان دادن سبک زندگی عفیفانه از نظر اسلام است تا با ارائه آن، انسان‌ها با این شیوه‌ی زندگی آشنا شوند و خانواده‌ها و مراکز مسئول تربیت انسان‌ها، نسلی عفیف را تربیت نمایند و جامعه اسلامی از آلودگی و انحراف مصون بماند. روش این تحقیق توصیفی ـ تحلیلی است و با استفاده از آیات و روایات و تحلیل آنها، سبک زندگی بر اساس الگوی عفت و حیا ارائه می‌گردد. از نتایج پژوهش این است که عفاف ریشه در حیا دارد و صفتی در وجود انسان است که او را از گناه و زشتی دور می‌کند. عفت فراتر از حجاب است و همه رفتارهای انسان اعم از نگاه، کلام، معاشرت، اقتصاد و ... را شامل می‌شود. جایگاه عفت در سبک روابط انسان در دو سطحِ خانواده و جامعه، با توجه به آموزه‌های دینی و سیره اهل بیت: مطرح می‌گردد. در سطح خانواده، سبک روابط عفیفانه بین همسران، والدین و فرزندان، خویشان و غیرخویشان و همچنین در سطح جامعه سبک روابط عفیفانه با نامحرم، محیط کار و تحصیل، تفریح و اوقات فراغت مطرح می‌شود تا به واسطه آنها سبک روابط اجتماعی بر اساس آموزه عفاف تبیین گردد.
  • تعداد رکورد ها : 951