جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 158
محسوسات از نظر ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدباقر صداقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر تلاش نموده است تا حقیقت ادراک حسی را از منظر بزرگ‌ترین فلاسفه اسلامی بررسی نموده، و نقش و جایگاه آن را در حصول معرفت بشری تبیین نماید. ادراک حسی به‌ معنای کسب معرفت از راه یکی از حواس پنج‌ گانه ظاهری در انسان می‌ باشد. پدیده ادراک شامل چهار مرحله حسی، خیالی، وهمی و عقلی است، که سه مرحله نخست تنها مدرک جزئیات بوده، و مرحله ادراک عقلی مربوط به کلیات می‌باشد. تمامی حکما، ادراک عقلی را ادراکی مجرد می‌ دانند اما درباره ادراک حسی و خیالی، اختلاف وجود دارد؛ ابن‌سینا ادراک حسی و خیالی را نیز مجرد دانسته، شیخ اشراق در تجرد ادراک خیالی با صراحت سخن نگفته، و شارح حکمت اشراق، ادراک خیالی را مادی دانسته است. در پژوهش حاضر به تبعیت از صدرالمتألهین، از تجرد ادراک حسی دفاع شده است. ادراکات حسی به لامسه، ذائقه، شامه، سامعه و باصره تقسیم می ‌شود، که درباره حقیقت آن، به‌ویژه حس باصره، بین فلاسفه اسلامی اختلاف نظر وجود دارد. از نظر ابن‌سینا، درک محسوسات با انطباع صور اشیای خارجی در چشم، محقق می ‌شود؛ اما برخی از حکما خروج شعاع از چشم را حقیقت حس باصره دانسته ‌اند. نظر شیخ اشراق این است که محسوسات، به علم حضوری قابل درک بوده، و همان صورت خارجی اشیا مدرک بالذات است. اما صدرالمتألهین معتقد است که مدرک اصلی و بالذات، صورت ذهنی صادره نفس است نه آن صورت شی ء خارجی؛ و صورت خارجی با علم حصولی قابل درک خواهد بود. از نظر علامه طباطبایی، حس همان حقیقت اشیای خارجی را فی‌ الجمله درک می ‌کند، و صورت شی ء خارجی مدرک بالذات است. بر این اساس، حس در تصورات جزیی و مفاهیم ماهوی نقش دارد، ولی در مفاهیم ثانوی منطقی، مفاهیم فلسفی و تصدیقات، نقش مستقیم ندارد؛ زیرا تصدیق، تصور همراه با حکم است، و حکم کار عقل می‌ باشد.
مقایسه عقاید کلامی منعکس شده در مثنوی با عقاید کلامی علامه حلی
نویسنده:
سیدعلی موسوی‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مثنوی حاصل یک عمر تلاش برای درک، شناخت و یافتن معارف والای اسلامی است. احاطه گسترده مولانا جلال‌الدین محمد بلخی خراسانی به مبانی عرفان و تصوف اصیل اسلامی و تحقق وی به آداب سلوک معنوی که جای جای این کتاب نشان از آن دارد، و علاوه بر این آگاهی از سایر علوم عقلی و نقلی، همه و همه در به وجود آوردن مثنوی نقش داشته‌اند. مثنوی تنها یک کتاب ادبی یا عرفانی نیست، بلکه کتابی است که قرآن را در قالب شعر، تمثیل، برهان و عرفان تفسیر می‌کند. هنر مولانا در آن است که زلال معارف اسلامی را با عطر ادب ایرانی آمیخته و به تشنگان حقایق و سالکان طریق کمال عرضه می‌کند. مثنوی کتابی است که مورد توجه همه اقشار واقع شده است به خصلت‌های بشر و روحیات انسان و مسائل روانی و اجتماعی بشر به ظرافت خاصی نگریسته است. و گهگاه نگاه‌ها و موضع‌های شخصی مولوی نیز در آن دیده می‌شود. با مطالعه مثنوی مشاهده می‌شود که باورهای کلامی مولوی در بسیاری از موارد با باورهای کلامی اشاعره مطابقت داشته و مغایر با باورهای کلامی شیعه امامیه می‌باشد با دقت در مفاهیمی چون توحید الهی، رویت سعیده، ذات وصفات الهی، قدم وحدوث قرآن، عدل الهی، جبر واختیار(توحید افعالی) ، قضا وقدر و... در مثنوی مشاهده می‌شود که مولوی با صرف نظر از برخی باورها که نشات گرفته از عرفان اوست پیرو عقاید کلامی اشاعره و اهل سنت و جماعت است. مطالعه مثنوی همیشه دغدغه‌ی خاطری برای اینجانب به وجود می‌آورد و آن تضادها و تعارض‌هایی بود که میان برخی از مفاهیم مذهبی در مثنوی و اعتقادات مذهبی شیعی وجود داشت. و در ذهن مشغولیت‌هایی ایجاد می‌کرد. آیا این تعارضات وجود دارد و اگر وجود دارد چگونه مثنوی همچنان محبوب و پذیرفته است وچگونه همچنان در قلب من جای دارد. همین دغدغه عاملی شد که به مطالعه‌ی شرح‌ها و نوشته‌هایی درباره‌ی مثنوی بپردازم و شناخت و جمع میان این تفاوت‌ها، انگیزه‌ی انتخاب این موضوع برای کار در مرحله‌ی پایان‌نامه شد.‌بسیاری از صاحب نظرانبه بررسی و تفسیرکلامی ابیات مثنوی پرداخته‌اند، از جمله شرح مثنوی شریف اثر بدیع الزمان فروزانفرشرح مثنوی شرح نیکلسون بر مثنوی اثر رینولد الین نیکلسون تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی اثر علامه محمد تقی جعفری و شرح مثنوی حلبی همچنینمی‌توان به مقالات زیر نیز اشاره کرد. مقاله توحید افعالی درعرفان مولوی و کلام اشعری نوشته مرتضی شجاری، قضا و قدر در مثنوی نوشته ناصر نیکوبخت، چگونگی بازتاب مساله کلامی جبرواختیار در مثنوی مولوی سبب ومسبب از دیدگاه جبر عارفانه مولوی نوشته محمد فولادی و محمدرضا یوسفی مولوی و حل معمای جبر و اختیار در مکتب عشق نوشته ناصر نیکوبخت . اما در تمامی این کتابها و مقاله ها بیشتر آرای کلامی مولوی آورده شده و به مقایسه آرای کلامی مستخرج از مثنویبا عقاید بزرگان شیعه اثنی عشری پرداخته نشده‌است، در این پایان سعی شد که ابتدا اعتقادات کلامی بروز یافته در مثنوی استخراج شود وسپس با اعتقادات شیعی مقایسه شود. روش انجام کار روش کلید واژه ای– مفهومی استبه این صورت که در یک موضوع خاص مثلا حدوث و قدم قرآن سعی شده است تمامی ابیاتی که در آنها کلمه‌های مربوط به حدوث و قدم قرآن، به کاررفته‌است گرد‌آوری شود و علاوه بر این با مطالعه مثنوی، مفاهیمی که به این موضوع مربوط است بررسی گردد. تا اطلاع جامعی از این مفهوم کلامی در مثنوی به دست بیاید. پس از بررسی عقاید مولوی در یک موضوع خاص به مقایسه آن عقاید با عقاید کلامی علامه حلی که از بزرگان شیعه اثنی عشری است پرداخته شده‌است. به این علت علامه حلی جهت مقایسه انتخاب شده است کهاولا نزدیک به عصر مولوی است وثانیا علامه توانست تا با استدلال‌ورزی و خردگرایی، منظومه? فکر شیعه را انضباط بخشد. او در مواجهه با دو جریان اعتزالی و اشعری، شیوه‌ای خردپذیر را در معرفی مکتب تشیع برگزید.منظومه? فکر شیعی به واسطه? متفکرانی برجسته بنا شده است. افرادی که تأمل در دینداری کرده‌اند و فهمی شیعی از مکتب اسلام را عرضه کرده‌اند. شاید پیش از آن‌ها، مکتب فکری شیعه انضباط و نظم کمتری داشت. علامه حلی از آن جمله متفکرانی است که مباحث عقیدتی در فکر شیعه را نظم و نسق بخشیده است. وی در مباحث مختلف اعتقادی وارد شده و صورت منضبطی از اندیشه شیعی را ارائه کرده است.پس ازبررسی عقاید علامه حلی ومولوی،به این موضوع پرداخته شده که چرا با وجود اینهمه افتراق و تفاوت در عقاید مولوی با عقاید علامه حلی کتاب مثنوی اینهمه مورد توجه گروههای مختلف با عقاید مختلفقرارگرفته است؟و پاسخ بسیار روشن است مثنوی دارای وسعت مفاهیم و معانی است و زاویه‌های متعددی را دارد که هرکس، با هر عقیده و جناحی بالاخره اشتراکاتی با مثنوی درک می‌کند. این پایان‌نامه در پنج فصل تنظیم شده است: فصل اول که مربوط به پورپوزال است به بیان مسئله، سوالات اصلی تحقیق، فرضیه‌ها و پیشینه تحقیق پرداخته شده است. فصل دوم فصل تعریف‌ها و مفاهیم است و به ذکر توضیحاتی درباره‌ی کلام و عرفان پرداخته شده است. در فصل دوم عقاید کلامی سه فرقه بزرگ اشاعره، معتزله و شیعه اثنی عشری به اختصار آورده شده و توضیحی مختصر در مورد عرفا و فرقه مولویه که به مولوی منسوب است داده شده است در فصل سومبه زندگی نامه علامه حلی ومولوی وهم چنین بررسی عقاید کلامی آنها پرداخته شده است فصل چهارم که اصلی‌ترین فصل پایان نامه است فصلی است که در آنمفاهیم استخراج شده از مثنوی با دسته بندی اعتقادی مطرح شده است.و با توجه به اشعار و شواهد مثال‌های مستخرج باروش کلیدواژه ای- مفهومی به مقایسه عقاید کلامی مولوی با علامه حلی پرداخته شده است در فصل پنجم هم نتایج تحقیق ذکر شده و به یکی از سوال‌های تحقیقکه در مورد علت پذیرش مولویدر میان ایرانیان و عقاید مختلف است پاسخ‌هایی داده شده است.
تاتیر متقابل کلام و فلسفه نزد خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
عظیم حمزییان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رشد حیات عقلی و فکری مسلمین، تا حدی مرهون اختلاف آراء میان فیلسوفان و متکلمان است . هر یک از این دو گروه، با اشکالات خود بر دیگری، موجبات گسترش مباحث عقلی و تعمیق دیدگاههای یکدیگر را فراهم آورده‌اند و ضرورت طرح بسیاری از مسائل را در حوزهء دیگری، گوشزد کرده‌اند. در این میان شخصیت خواجه نصیر طوسی نقطهء عطفی به حساب می‌آید. تحقیق ما تلاشی است در روشن ساختن این مسائل که آیا استفاده از فلسفه در علم کلام، از سوی خواجه طوسی، ضرورتی داشته است ؟ آیا او توانسته است ، با توجه به اهدافی که داشته، از مسائل امور عامه در اثبات مسائل الهیات به معنی الاخص بهره جوید؟ و اساسا" در این کار، درجه مسائلی گرایشهای کلامی و یا فلسفی، داشته است ؟ روش تحقیق ما بر پایهء تحقیقات کتابخانه‌ای، مقایسه افکار و نظریات با یکدیگر و نتیجه‌گیری از آن‌هاست ، در این راستا در ابتدای هر بحث به ذکر تاریخچه‌ای اجمالی از آن پرداخته، به دیدگاههای متکلمان و فیلسوفان مسلمان در آن مساله اشاره نموده، سپس نظریهء اختصاصی خواجه طوسی، و گرایش فلسفی یا کلامی وی را بازگفته‌ایم. در تنظیم موضوعات و مسائل تحقیق از شیوهء مرسوم فیلسوفان در کتابهای فلسفه پیروی کرده‌ایم و برهمین اساس ، پس از ذکر مقدمه و تاریخچه‌ای مختصر از اختلاف فکری میان متکلمان و فیلسوفان، مسائلی را از طبیعیات ، پس از آن امور عامه و در پایان امور خاصه فلسفه، ذکر کرده و در هر قسمت فقط مسائل اساسی و پایه‌ای آن را، طرح نموده‌ایم. در تمامی این تحقیق، آزمون فرضهای خود را نشان داده و گفته‌ایم: که علم کلام در قالب گذشته‌اش (پیش از آمیخته شدن با فلسفه) نمی‌توانست به وظیفهء خود عمل کند، تاسیس کلام عقلی، فقط در حوزهء تفکر شیعی، امکان‌پذیر، بود، کلام اهل سنت ، از نظر روش تغییرات عمده‌ای از خود نشان داد و استفاده از فلسفه در کلام با توجه به محدودیتهایش برای کلام، مفید بوده است . نتایج تحقیق را می‌توان به دو بخش نتایج عام و نتایج خاص تقسیم نمود. در قسمت اول مسائلی را که به واسطهء این تقابل افکار، به کلام و فلسفه افزوده شده‌اند، مورد استفصاء قرار داده‌ایم. در قسمت دوم، گرایشهای فلسفی محقق طوسی چه در مسائل طبیعیات یا امور عامه و خاصه فلسفه، مورد نظر قرار گرفته‌اند. در پایان به موارد اختلاف او با حکمای مشائی پرداخته‌ایم و تاثیراتی را که بر هم عصران و اندیشمندان پس از خود داشته است ، بیان نموده‌ایم.
بررسی علم و دین از دیدگاه شهید مطهری و علامه طباطبایی و مهندس بازرگان
نویسنده:
محمدکاظم صابری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله در موضوع بررسی رابطه علم و دین از دیدگاه علامه طباطبائی، مهندس بازرگان و شهید مطهری در مقدمه و پنج فصل تدوین و نگارش شده است. پرسش اصلی این تحقیق این است که آیا علم و دین از نگاه این اندیشمندان با هم سازگار و هماهنگ است یا خیر؟ منظور از دین در این پژوهش دین اسلام است که از جانب خداوند توسط پیامبر گرامی اسلام برای بشریت نازل گردیده است. مقصود از علم که در این تحقیق از نسبت آن با دین صحبت می‌شود علوم تجربی طبیعی است . در این رساله روشن خواهد شد که دانشمندان مزبور در اصل این فرضیه که علم و دین با هم سازگارند و نیز اینکه علم و دین مکمل یکدیگرند، اتفاق و اجماع نظر دارند. موضوع علم و دین, و تبیین کیفیت رابطه دستآورده ای علوم تجربی با آموزههای دینی از مباحث مهم فلسفه دین است. پژوهش حاضر با روش توصیفی و کتابخانهای به بررسی این مسأله از نگاه سه اندیشمند مسلمان پرداخته است. علامه طباطبایی, شهید مطهری و مهندس بازرگان درباره رابطه و نسبت علم و دین, اتفاق دارند که میان این دو, تعارض بنیادین وجود ندارد و اگر ناسازگاری مشاهده شود ظاهری است. دعوت آیات قرآن به تدبر, تفکر و تعقل هم دلیلی بر سازگاری علم و دین است. این سه اندیشمند, علم و دین را مکمل یکدیگر میدانند, اما چگونگی مکمل بودن, علل تعارض علم و دین, و راههای حل این تعارض, از موارد اختلاف آنهاست. علامه طباطبایی دستاوردها و نتایج علمی را به دو دسته قطعی و غیرقطعی تقسیم کرده است. او تأویل و تفسیر آیات را بر اساس یافتههای قطعی علم, جایز میداند و از این طریق میان علم و دین, هماهنگی ایجاد میکند. یافتههای غیرقطعی هم که نمیتواند با آموزههای دینی ناسازگار باشد. بازرگان برای این منظور راه دیگری را در پیش گرفته است؛ او تلاش کرد تا آموزههای دینی را بهگونهای تفسیر کند که با دستاوردهای علمی, هماهنگ باشد, مثلاَ داستان خلقت آدم را متناسب با نظریه تکامل, تفسیر نمود. از سوی دیگر, سعی کرد تا برای احکام دینی هم توجیهی علمی بیابد. اما شهید مطهری برای ایجاد هماهنگی میان علم و دین, ابتدا به سراغ بررسی ریشههای ناسازگاری میرود و ثابت میکند که ریشه این ناسازگاری در اعتقادات دینی, مذهبی و فرهنگی غرب نهفته است. در نهایت, شهید مطهری برای رفع تعارض برخی نظریهها مانند تکامل انواع با آیات قرآن, مسأله نمادین بودن آیات قرآن را مطرح میکند؛ مثلا او معتقد است که هرچند آدم مورد نظر قرآن, وجود عینی داشته است اما قرآن, داستان آدم را از نظر سکونت در بهشت, اغوای شیطان و خروج از بهشت به صورت سمبلیک مطرح کرده است.
مبانی ارزش شناخت از دیدگاه علامه طباطبایی و استاد مصباح یزدی
نویسنده:
محمد سجادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر متشکل از سه بخش کلیات، مبناگرایی اسلامی (علامه طباطبایی و استاد مصباح) و رابطه علم حضوری و مبناگرایی است. در بخش اول به مبادی تصوری مسأله، یعنی تبیین مبانی، ارزش، شناخت، و دیدگاه‌های مختلف درباره معیار و نقد آن‌ها پرداخته شده است و در اخیر به دیدگاه برگزیده که همان مبناگروی عقل‌گرا است پرداخته‌ایم. در بخش دوم مبناگرایی اسلامی را به طور فشرده به رشته تحریر درآورده‌ایم و در آن بداهت و یقین‌آوری قضایای بدیهی منطق کلاسیک بررسی شده است. در بخش سوم رویکرد استاد مصباح و مرحوم علامه را در باب توجیه قضایای بدیهی در حد رساله خود منعکس نموده‌ایم. به نظر ما این دیدگاه که ریشه بدیهیات را در علم حضوری می‌داند به خوبی از عهده تبیین مسأله مطابقت قضایا با واقع، برمی‌آید و هیچ‌گونه تردیدی در باب مطابقت باقی نمی‌گذارد.
معرفت شناسی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
علیرضا رفعت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه از چهار فصل تشکیل شده است. در فصل اول کلیات بحث مطرح می شود و با اشاره ای گذرا به سیر تاریخ معرفت شناسی در فلسفه غرب و فلسفه اسلامی نیتجه گرفته می شود که سیر معرفت شناسی در فلسفه غرب به سوی شکاکیت و نسبی گرایی بوده ولی در فلسفه اسلامی بنای معرفت شناسی بر اساس معرفت یقینی و انکار شکاکیت بوده است. در فصل دوم بحث امکان معرفت مطرح می شود و مکتب سوفسطایی و شک گرایی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری بررسی می گردد و در نهایت امکان بلکه وقوع معرفت حقیقی اثبات می شود. در فصل سوم ابزار معرفت از دیدگاه این دو حکیم فرزانه تبیین می گردد. در فصل چهارم ارزش معلومات از دیدگاه شهید مطهری و علامه دنبال می گردد.
عالم برزخ، ماهیت و ویژگی‌ها
نویسنده:
عبدالله واعظی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برزخ عالمی است که در قوس صعودی بعد از عالم ناسوت و قبل از عالم قیامت کبری واقع شده، و از نظر زمانی در طول عالم ماده، و از نظر مکانی در ملکوت همین عالم قرار دارد. برزخ، عالمی حقیقی و روحانی است، که اجسام مثالیه و نوریه تا نفخ صور دوم در آن زندگی می‌کنند. عرفا در اصطلاح خود از آن به غیب محالی یا عالم مثال تعبیر کرده‌اند. مفسرین و متکلمین نیز از آن به عالم برزخ، و حکمای اسلامی به عالم خیال منفصل تعبیر نموده‌اند. ویژگی مشترک تمام این تعابیر، اشاره به عالم بعد از مرگ می‌باشد. زندگی بعد از مرگ مرحله‌ای از جریان تکامل انسان است، که در ضمن آن انسان‌ها به نتیجه تکامل کسب ‌شده خود دست می‌یابند. ماهیت عالم برزخ را می‌توان از دو جنبه ذاتی و نوع سنخیت آن با عالم ماده، مورد بررسی قرار داد. واژه برزخ که سه مرتبه در قرآن به‌کار رفته، تنها در سوره مومنون به صراحت بر عالم برزخ دلالت دارد. در آیات دیگری نیز اشاراتی را می‌توان یافت که به‌صورت غیرمستقیم بر این امر دلالت دارد؛ در این زمینه می‌توان به مواردی از قبیل زنده بودن شهیدان، عرضه عذاب و نعمت در صبح‌گاهان و شام‌گاهان، بشارت فرشتگان به نعمت‌های فعلی، وعده اجر کامل در قیامت، و دوباره مردن و زنده شدن مردگان، اشاره کرد. روایاتی را نیز که درباره برزخ وارد شده است می‌توان در انواعی مانند ماهیت عالم برزخ، قالب مثالی انسان، مکان و ارتباط عالم برزخ با عالم دنیا دسته‌بندی کرد. عالم مثال و خیال، ملکوت عالم ماده، وجود نظام شب و روز، برزخ نداشتن متوسطین و مستضعفین برخلاف مومنان و کافران خالص، فقدان شفاعت، سرنوشت‌های اختصاصی و مجزا، فشار قبر و سوال قبر، از ویژگی‌هایی است که برای عالم برزخ ذکر شده است.
بررسی مبانی کلامی وهابیت در مورد توحید و شرک
نویسنده:
محمد ابراهیم زکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر، در صدد پاسخ به این پرسش است که "اعتقادات وهابیت در مورد توحید و شرک، روی کدام مبنایی کلامی استوار است؟" جهت پاسخ به پرسش فوق این پژوهش به دو بخش تنظیم گردیده است: بخش نخست، تحت عنوان تعاریف و کلیات دارای سه فصل است؛ فصل اول به بررسی گروههای کلامی (شیعه، معتزله، اشاعره، اهل حدیث و وهابیت) پرداخته است. فصل دوم، درباره توحید، (تعریف و انواع آن) از نظر فرقه های کلامی به تحقیق پرداخته است؛ فصل سوم، در مورد شرک (تعریف و اقسام آن) از دیدگاه گروههای کلامی بحث نموده است. بخش دوم تحت عنوان: بررسی مبانی کلامی وهابیت در مورد توحید و شرک، دارای سه فصل است؛ فصل نخست درباره ی دیدگاه وهابیان در مورد عبادت، آنگاه به نقد آن و سپس به تعریف منطقی عبات همت گماشته است؛ فصل دوم، این ادعای آنان را که می گویند تمام اعتقادات آنها از سلف رسیده، مورد کنکاش قرار داده است. فصل سوم، درباره دیدگاه وهابیت در مورد حیات برزخی و این اعتقاد آنها که می گویند انبیا و اولیا در عالم برزخ قادر به پاسخگویی به توسلات ما نیستند، بنابراین درخواست دعا و طلب حاجت از آنها منجر به شرک می گردد؛ بحث و تحقیق نموده و سپس به نقد آن پرداخته است. در پایان رساله تمام مطالب، دسته بندی و از آنها نتیجه گیری نهایی به عمل آمده است.
ادله کلامی اعجاز قرآن
نویسنده:
محمدحسین هدایتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معجزه عمل خارق‌العاده‌ای است ک از طرف خداوند برای اثبات ادعا و صدق گفتار پیامبران، به آنان داده می‌شود، و یکی از راه‌های شناخت عمومی پیامبران است. پیامبر گرامی اسلام( قرآن کریم را سند صدق نبوت و معجزه اصلی خود معرفی نموده، و قرآن نیز در چندین آیه به اعجاز خود اشاره کرده است. پژوهش حاضر با روش عقلی، به بررسی دلایل کلامی اعجاز قرآن پرداخته است. آن‌چه به‌عنوان معجزه ارایه می‌گردد باید کاری خارق‌العاده و همراه با تحدی بوده، و نوع بشر از آوردن مثل آن احساس عجز نماید. از ویژگی‌های اعجاز قرآن نیز آن است که در تمام بسترهای تاریخی و اجتماعی تازگی داشته، و مبارزه‌طلبی می‌کند. قرآن بر خلاف سایر معجزه‌ها، دارای نقش هدایتی و تربیتی بسیار برجسته‌ای است. قرآن کریم از سوی رسول خدا به‌عنوان یک سند فراتر از قدرت بشری معرفی گردیده، و دشمنان نیز به ناتوانی خود در برابر آن اعتراف کرده‌اند. در طول تاریخ، همگان پذیرفته‌اند که قرآن از نظر آراستگی ظاهری، ترکیب و چینش کلمات و ارتباط آن‌ها، و نیز در بعد ارزش‌های محتوایی، بی‌نظیر و خارق‌العاده است. از حیث اعجاز محتوایی می‌توان به هماهنگی میان ظاهر و باطن آیات قرآن اشاره کرد. همچنین خبردادن قرآن از سرگذشت اقوام پیشین، حوادثی که در پشت پرده در حال وقوع است، و یا پیشامدهای آینده، از دیگر وجوه اعجاز قرآن است. قرآن از نظر استدلال نیز یک معجزه است؛ زیرا مخاطبان خود را از هر قشر و در هر سطحی که باشند، با منطق و استدلال راهنمایی می‌کند. همچنین قرآن یک کتاب علمی محسوب می‌شود که پرده از رازهای خلقت برداشته و برای خلاقیت و کشف اسرار نهفته در نظام هستی، اهمیت بسیاری قایل است. و این همه در حالی است که آورنده آن، نزد هیچ‌کس درس نخوانده و سواد نیاموخته است. امامان معصوم( نیز همواره وجوه اعجاز قرآن کریم را مورد تذکر قرار می‌دادند.
عالم برزخ، ماهیت، ویژگی‌ها و ادله‌ی آن
نویسنده:
عارف تاشدمیر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عالم برزخ، انسان پس از مرگش وارد عالم دیگر می‌شود به آن عالم، عالم برزخ می‌گویند. این عالم بعد از مرگ شروع می‌شود تا روز قیامت ادامه دارد و با آغاز قیامت این عالم به پایان می‌رسد. عالم برزخ با آیات و روایات کثیره قابل اثبات است. فقط در یک آیه (100 سوره مومنون)به این عالم تصریح شده است با تعبیر (و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون) در این آیه کلمه برزخ به معنای همان عالم برزخ (عالم قبر) است. در ضمن این آیه شریفه روایات کثیره وارد شده که مراد از البرزخ همان عالم برزخ یا همان عالم قبر است. در آیات دیگر نیز اشاره به این عالم شده است. پس از اثبات وجود عالم برزخ به ویژگی‌های آن عالم پرداخت شده است از قبیل : 1- چون انسان با مرگ وارد عالم برزخ می‌شود با پرسش نکیر و منکر روبه‌رو می‌شود. پس از پرسش اجمالی از قبیل خدایت کیست؟ پیامبرت کیست؟ امامت کیست؟ قبله ات کجاست؟ و ... وضهیت او روشن می‌شود یعنی از پرسش معلوم می‌شود که این در نعمت و لذت باشد یا در غذاب و عقاب برزخی. پس از آن فشار قبر وارد می‌شود. در این بحث، آیا فشار قبر عمومی است؟ یا از کسانی برداشته شده یا نه؟ بحث هایی شده است. 2- رابطه روح با دنیا و با بدن خاکی؟ روح پس از جدایی از این دنیا رابطه‌اش با این جهان کنونی به طور کلی قطع نمی‌شود بلکه طبق اعمالش و میزان ایمانش برای دیدار با خانواده‌اش به این دنیا سر می‌زند. و از اعمال دوستان بهره‌مند می شود. 3- عذاب و عقاب در عالم برزخ : در این قسمت به عذاب و کیفر و لذت‌های که در عالم برزخ برای برزخیان وجود دارد مورد بررسی و نتیجه‌گیری شده است. آنان با قالب مثالی انواع لذت‌ها و کیفرها را احساس می‌کنند. در فصل چهارم به پایان عالم برزخ اشاره شده است. در این فصل با صور اسرافیل (ع) وضعیت دنیا، خورشید ستاره، کوهها و ... بهم می‌خورد مورد بحث قرار می‌گیرد.
  • تعداد رکورد ها : 158